سلام خدا بر شما خوبان
خدمت سروران محترم میرساند:
موجودی صندوق ما،۲ میلیون تومان می باشد.
که یک میلیون و هفتصد دست عزیزان هست و سیصد تومان فعلا در کارت موجود می باشد.
یکی از مومنین به ولایت حضرت امیر علیهم السلام که بسیار انسان وارسته ای هستند
لطف فرمودند مبلغ پنج میلیون تومان به حساب قرض الحسنه واریز کردند.
ضمن تشکر از همه عزیزان که تابحال یا به صندوق کمک کردند و از دوستانی که به موقع مبلغ قرض الحسنه را پرداخت کرده اند.
به خدمت دوستانم میرسانم👇👇
شرایط پرداخت قرض الحسنه:
1⃣نهایت مبلغ ۱ میلیون تومان هست مگر موارد ویژه
2⃣مهلت بازپرداخت ۲۰ روز إلی ۲۵ روز می باشد.
3⃣مدارک لازم :
یک متن که در ذیل تقدیم می شود.
شماره تماس
عکس کارت ملی یا کارت طلبگی.
4⃣عزیزانی که تابحال یک مرتبه وام دریافت فرمودند اجازه دهند به بقیه افراد هم برسیم باز دوباره از اول شروع می کنیم.
آیت الله مصباح یزدی رحمه الله
مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی در جلسه ای درباره شکر فرمودند: برای شکر چند چیز لازم است؛ اول این که انسان بداند آنچه دارد نعمت است. بعد بداند که این نعمت از خداست. اگر این را از خود بداند در او انگیزه شکر ایجاد نمی شود. انسان وقتی در مقام شکر برمیآید که توجه پیدا کند به این که این نعمت از خداست و خدا آگاهانه و با قصد این را به او داده؛ نه اینکه گمان کند در طی یک سیر جبری به او رسیده است. بعد از اینکه دانست نعمت است و دانست که این نعمت را خدا به او داده است، آن گاه آن احساس فطری به آن ضمیمه میشود و درصدد شکر برمی آید. این احساس فطری قدرشناسی را باز خدا در وجود ما خلق کرده و این خود، نعمتی است و شکر میخواهد.
چند سال پیش در سفری به آمریکا از ما برای سخنرانی در یکی از دانشگاهها دعوت کرده بودند. بعد از سخنرانی در سرسرای دانشگاه رفتوآمد و شلوغ بود. در این انبوه جمعیت دانشجویی خیلی اصرار میکرد خودش را به ما نزدیک کند. از دوستان خواهش کردم راه را باز کنید ببینیم چه میگوید. ایشان نزدیک آمد و گفت: «فقط میخواستم به شما بگویم خیلی متشکرم!»؛ این را گفت و رفت. او کمبودی احساس میکرد که تنها با این اظهار تشکر آرام شد. این یک امر فطری است
هدایت شده از احمدرضا اخوان
🌹باسلام محضر شما
🔸بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین
🔸کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس
💠 گذر عمر
🔹 کسی نقل میکرد: یکوقت آقای بروجردی به یکی از روستاهای اطراف قم (ظاهراً وشنوه) تشریف برده و کنار جوی آب فرموده بود: الآن که به جوی آب نگاه میکردم، به این معنا منتقل شدم که عمر ما مثل جوی آب تدریجاً از دست میرود و باز نمیگردد. ایشان با دیدن این صحنه اظهار تأسف میکرد که از این گذر عمر چه نصیب من شد و چه به دست آوردم؟
🔸پنج روزی که در این مرحله مُهلت داری
🔸خُوش بیاسای زمانی که زمان این همه نیست
🔸بر لبِ بحرِ فنا منتظریم ای ساقی
🔸فُرصتی دان که ز لَب تا به دهان این همه نیست
▪️جرعهای از دریا ؛ ج ۳ ص ۴۸۷
آیت الله فاضل لنکرانی رحمه الله علیه
نباید فقط پشت جلد این کتابها را نگاه کنیم، اگر یک جلد قشنگ زرین کوب داشته باشد از جلدش لذّت میبریم - خودم را عرض میکنم -؛ اما از این که چه مطالبی در این کتاب است غافل باشیم. باید خودمان را موظف کنیم که هر روز یا حداقل هر دو سه روز یک بار با مراجعه به کتب روایی به این ارشادات و هدایتها و راهنماییها توجه داشته باشیم.
#روایت
حضرت امیر فرمود:
لا يَجِدُ عَبدٌ طَعمَ الإيمانِ حتّى يَترُكَ الكذبَ هَزلَهُ وجِدَّهُ.
هيچ بنده اى طعم ايمان را نچشد، مگر آن گاه كه دروغ، شوخى يا جدّى آن را، ترك گويد.
حضرت امیر فرمود:
نِعْمَ عَوْنَ الْمَعاصِی الشِّبَعُ.
چه نیك یاوری است سیری بر [انجام] گناهان.
هدایت شده از ___
باسلام.به نظر میاد معنی روایت نعم عون المعاصی الشبع این باشه:
سیری، چه نیکو یاوری است بر گناه(سیری گناه میاره)
در منابع روایی ما چند تا متن روایت مفصل داریم که برخی از علما اون متن هارو موضوع بحث های اخلاقی و معرفتی خود قرار داده اند
1⃣نصایح پیامبر اکرم به حضرت امیر علیه السلام.
2⃣نصایح پیامبر اکرم به ابوذر غفاری
و عبدالله مسعود.
3⃣حدیث معراج.
4⃣حدیث عنوان بصری.
5⃣سفارشات امام باقر به جابر جعفی.
6⃣سفارشات امام صادق به ابن جندب.
7⃣سفارشات امام کاظم به هشام.
8⃣نوشته جات درب های بهشت و جهنم.
#موضوع_منبر
نصایح پیامبر اکرم به علی علیه السلام را مرحوم حاج آقا مجتبی شرح کردند به نام ادب نبوی.
نصایح پیامبر به ابوذر را علامه مجلسی شرح دارند که مشهور هست.
آیت الله مصباح هم به پندهای پيامبر به ابوذر شرح دارند هم به فرمایشات امام صادق به ابن جندب
پندهای صادق به ره جویان صادق.
نصایح پیامبر به سه نفری که ذکر شد آیت الله علوی گرگانی بر هر سه شه شرح دارند.
آیت الله مصباح حدیث معراج رو هم شرح کردند
شرح آیت الله سعادت پرور هم که مشهوره.
ببین یک نقطه چه کرد!!!
آیت الله فاضل لنکرانی:
یکی از منبریهای تهران - که البته فوت شده است - با این که شخص فاضلی
بود و به قول خودش خیلی ولایتی بود، در یکی دو سخنرانی اش راجع به شهادت حضرت زهرا (س) تعبیر کرده که حضرت صدیقه طاهره (س) گرفتار مرض سل شد.
این حرف خیلی برای ما گران تمام شد!
بالأخره ما روزی به ایشان برخورد کردیم؛ گفتیم: آقا! شنیده ایم شما بالای منبر چند مرتبه چنین بحثی را مطرح کرده اید!
گفت: بله.
گفتم: دلیل شما بر این مسأله چیست؟
گفت: روایتی در این باب هست.
گفتم: آدرس این روایت را لطف کنید.
آدرسش را به من داد؛ به نظرم مستدرک مرحوم حاجی نوری را اشاره کرد. ما به کتاب مراجعه کرده و دقت کردیم، در آنجا در حالات حضرت زهرا (س) عبارتی که نوشته این است که ایشان به علت کثرت ناراحتی و گریه أخذها السبل.
ایشان این نقطه سبل را ندیده و «أخذها السبل» را - «أخذها السل» - خوانده بود
و روی منبرها روی آن تکیه میکرد، در حالی که سبل به معنای این است که کسی به علت زیاد گریه کردن پلکهای چشمش تورم پیدا کرده است.
این لغزش بدین خاطر است که آن مرحوم دقت لازم را در خواندن عبارت نکرده بود.
----------
عَنْ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ:: أَنَّ فَاطِمَۀَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) له لَمَّا قُبِضَ النَّبِیّ (صلی الله علیه و آله) اشْتَکَتْ وَ أَخَذَهَا السَّبَلُ کَمَداً عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله).
(مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۳۵۸)
روایت ها و حکایت ها
https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
هدایت شده از احمدرضا اخوان
🌹باسلام محضر شما
▪️اثر دیدن
🔸آنکه که یک دیدن کُند ادراکِ آن
🔸سالها نتوان نُمودن از زبان
گاه میشود که دیدنِ پدیدهای یا اتّفاقی در درونِ ما تجربهای را ایجاد میکند که به زبان قابل توصیف نیست. این تجربهٔ درونی را فقط خودِ ما میتوانیم درک کنیم و به هیچ صورتی قابلِ ابراز و توضیح نیست. بسیاری از ما در لحظاتی از عمرِ خویش چنین تجربیاتِ ویژهای را داشتهایم. تجربیاتی که شاید عقل آن را نمیپذیرد و نیز زبان قادر به بازگو کردنِ آن نیست. امّا نکتهای که نباید از آن غافل شد تأمل و سعی در یافتنِ پیامی است که این تجربیّات در دلّ خود پنهان دارند. گاه در عمقِ این تجربیّات_ چه معنوی و چه غیرمعنوی_ نشان و راهی نهفته است که میتواند گرهگشایِ مشکلی از مشکلاتِ ما باشد. همیشه راهی برای حلِّ مشکلات هست اما گاه فقط از طریقِ تأملِ درونی قابلِ دسترسی است. تجربیّاتِ درونی چون رویایی هستند که میتوانند در دلِ خود پیامی راهگشا برایمان داشته باشند، هرچند اغلبِ ما به رویاهایمان چندان توجّهی نمیکنیم.
باعرض سلام
نِعَم فعل مدح است، چیزی که کمک بر گناهان باشد جای مذمت دارد نه جای مدح..
لذا محتمل است در اینجا مضاف إليه عَون محذوف باشد، یعنی نعم عونُ ترکِ المعاصی ألشَبعُ... یعنی سیری کمک یار خوبی برای ترک گناهان است
والله العالم
هدایت شده از سید محمود
به نظر میاد اشکالی نداشته باشه اگر چیزی رو در تقدیر نگیریم زیرا مشابه این تعبیر در قران هم امده است
بشر المنافقین بان لهم عذابا الیما
حال انکه بشارت برای جهنم بکار نمیرود در واقع یک تعبیر گوشه کنایه ی و روشن کنندگی دارد و ظاهر لفظ اراده نشده باشد
هدایت شده از بسم رب الغریب عجل الله تعالی فرجه الشریف
پیرو این پیامی که گذاشتید:
ما این مضمون روایت را زیاد داریم و اتفاقا از این جهت که سیری خودش در روایات ذم شده است و گناه هم چیز مذمومی هستش لذا این نعم به عنوان مدح معنا میدهد
یعنی آن چیزی که باید از این روایت برداشت کرد دلالت التزامی این روایت است
یعنی وقتی منطوق روایت میشود:
چه خوب یاوری است سیری برای انجام گناهان
دلالت التزامی اش میشود:
از این جهت که ما میدانیم گناه مذموم است و قبیح این را می فهمیم که خود سیری و سیر بودن هم که کمک کار و معاوِن گناه است ، مذموم است و نتیجه ی این روایت این برداشت است که:
۱. انسان نباید زیاد خودش را سیر کند
۲. سیری زیاد باعث گناهانی خواهد شد ( حداقل به نحو اقتضاء )
قرینه ی بر این مطلب هم این است که: در خیلی از روایات خود سیری و شبع منهی عنه واقع شد و مذموم شمرده شده است
به عنوان نمونه این عبارت از لئالی الاخبار:
... اذا ملاء البطن من الحلال عمی القلب عن الصلاح ...
و الله العالم
هدایت شده از بسم رب الغریب عجل الله تعالی فرجه الشریف
ضمنا در این مضمون روایت ، روایاتی همانند: نعم عون الامل الطمع
در حالی که در این روایت هم میدانیم که امل و آرزو در روایات منهی عنه قرار گرفته اند و طمع هم منهی عنه است
یعنی این روایت بیان دیگری برای فهماندن مذموم بودن طمع است
#شعر
این چنین زیر و زبر عالم نمی ماند مدام
می نشاند چرخ هر کس را به جای خویشتن
انتخاب نادرست 👇
شخصى به نام مرازم گويد با شخصى به نام محمد بن مصادف همراه بودم، وقتى به مدينه رسيدم، بيمار شدم. او مرتب مرا تنها مىگذاشت و به مسجد مىرفت. هنگامى كه خدمت امام صادق(ع) رسيد، حضرت به او فرمود:
قُعُودُكَ عِنْدَهُ أَفْضَلُ مِنْ صَلَاتِكَ فِي الْمَسْجِد.
نشستن تو در كنار او، بهتر از نماز خواندن در مسجد است.
کافي ج ۴، ص ۵۵۴.
توضیح علامه مجلسی از روایت:
يدل على أن تمريض الإخوان من المؤمنين و الأنس بهم أفضل من الصلاة في مسجد النبي صلى الله عليه و آله.
روایت داستانی