eitaa logo
فرزند انقلاب | میلاد حسن‌زاده
2.5هزار دنبال‌کننده
820 عکس
442 ویدیو
58 فایل
آوینی در ساحت انقلاب اسلامی ایستاده و از ادبیات فلسفی برای تبیین آن کمک می‌گیرد. به تعبیری، او فرزند انقلاب است. 📚 #ماجرای_فکر_آوینی پرداختی به انقلاب اسلامی و آنچه بدان مربوط است به سبک شهید آوینی راه ارتباطی🔻 🆔️ @RevolutionSon2
مشاهده در ایتا
دانلود
°رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد° °دلشوره ی ما بود، دل آرام جهان شد° °در اوّل آسایش مان سقف فرو ریخت° °هنگام ثمر دادن مان بود خزان شد° °زخمی به گل کهنه ی ما کاشت خداوند° °اینجا که رسیدیم همان زخم دهان شد° °آنگاه همان زخم، همان کوره ی کوچک،° °شد قلّه ی یک آه، مسیر فوران شد° °با ما که نمک گیر غزل بود چنین کرد° °با خلق ندانیم چه ها کرد و چنان شد° °ما حسرت دلتنگی و تنهایی عشقیم° °یعقوب پسر دید، زلیخا که جوان شد° °جان را به تمنّای لبش بردم و نگرفت° °گفتم بستان بوسه بده، گفت گران شد° °یک عمر به سودای لبش سوختم و آه° °روزی که لب آورد ببوسم رمضان شد° °یک حافظ کهنه، دو سه تا عطر، گل سر° °رفت و همه ی دلخوشی ام یک چمدان شد° °با هر که نوشتیم چه ها کرد به ما گفت° °مصداق همان وای به حال دگران شد° •┈┈••✾💌✾••┈┈• 🆔 https://eitaa.com/revolutionson
٫ گفته بودی درددل کن گاه با هم‌صحبتی ٫ کو رفیق راز داری! کو دل پر طاقتی؟ ٫ شمعْ وقتی داستانم را شنید آتش گرفت ٫ شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتی ٫ تا نسیم از شرح عشقم باخبر شد، مست شد ٫ غنچه‌ای در باد پَرپَر شد ولی کو غیرتی؟ ٫ گریه می‌کردم که زاهد در قنوتم خیره ماند ٫ دور باد از خرمنِ ایمانِ عاشقْ آفَتی ٫ روزهایم را یِکایک دیدم و دیدن نداشت ٫ کاش بر آیینه بنشیند غُبارِ حسرتی ٫ بس که دامانِ بهاران گل به گل پژمرده شد ٫ باغبان دیگر به فروردین ندارد رغبتی ٫ من کجا و جرات بوسیدن لب های تو ٫ آبرویم را خریدی عاقبت با تهمتی. •┈┈••✾💌✾••┈┈• 🆔 https://eitaa.com/revolutionson
٫ از کریمان سنگ می‌خواهیم ما، زر می‌رسد ٫ در حرم از آنچه می‌خواهیم بهتر می‌رسد ٫ لطف و احسان کریمان را شمردن مشکل است ٫ وقت احسان پشت آن احسان دیگر می‌رسد ٫ اى که دستت می‌رسد کارى کنى، کارى بکن ٫ عمر دارد می‌رود، دارد اجل سَر می‌رسد ٫ در طلب خوب است حاجات مکرر داشتن ٫ وقتی از این ناحیه دارد مکرر می‌رسد ٫ شب به شب در می‌زنم، چون در زدن مال من است ٫ دست سائل‌ها فقط تا حلقه دَر می‌رسد ٫ گر به ما کم می‌رسد از خصلت کم‌بینى است ٫ ورنه دارد ده برابر، ده برابر می‌رسد ٫ من فقط یک نوکرم، کار خودم را می‌کنم ٫ او خودش هروقت لازم شد به نوکر می‌رسد ٫ خادمان آنقدر بى اصل و نسب هم نیستند ٫ نسبت ما یا به فضه یا به قنبر می‌رسد ٫ فقر آمد می‌رود ایمان، ولى پیش شما ٫ می‌شود ایمان من فقرى که از در می‌رسد ٫ رزق در بین‌الطّلوعین است، بین طوس و قم ٫ رزق از دو سفره موسى‌بن‌جعفر می‌رسد ٫ هم به زیر دِیْنِ قم، هم زیر دِیْنِ مشهدم ٫ گاه به دادم برادر، گاه خواهر می‌رسد ٫ فاطمه را خواستم معصومه را زائر شدم ٫ فیض قبر مادرى از قبر دختر می‌رسد ٫ نیستند این‌دو براى من، فقط پیش مَنند ٫ سر به سرور میرسد، دل هم به دلبر می‌رسد ٫ پیش تو محتاج‌ها در حال رفت و آمدند ٫ تا که آهو میرود پشتش کبوتر می‌رسد •┈┈••✾💌✾••┈┈• 🆔 https://eitaa.com/revolutionson
٫ گرمی لبخند از آواز بنان برداشته چشم از فیروزه های اصفهان برداشته ٬ ٫ حس معصوم نگاهِ غرقِ در اعجاز را از دعاهای «مفاتیح الجنان» برداشته ٬ ٫ بارها دیدم که گیسو شانه کرده در اتاق شعر را عطر غریب ارغوان برداشته ٬ ٫ بوی تاراج قجر می‌آید از کرمان شعر دلبر من باز میل از سرمه دان برداشته ٬ ٫ بعدها هرکس بخواند نقلی از زیباییش ازغزل‌های من آتش به جان برداشته ٬ 🔻عشق مدت‌هاست این روح سراسر درد را برده بر بام جنون و نردبان برداشته🔺 ٫ فکر کن گنجشک باشی و ببینی گردباد جفت معصوم تو را از آشیان برداشته ٬ ٫ بشکند دستش گلم هرکس تو را از من گرفت کیسه‌ی باروت از ستارخان برداشته ٬ ٫ من که شاعر نیستم، لالم….سکوتی ممتدم داغی لب‌های تو قفل از دهان برداشته . •┈┈••✾💌✾••┈┈• 🆔 https://eitaa.com/revolutionson
...📜... دوش از جنابِ آصف، پیکِ بشارت آمد کز حضرتِ سلیمان، عشرت اشارت آمد خاکِ وجود ما را، از آبِ دیده گِل کن ویرانسرایِ دل را، گاهِ عمارت آمد این شرحِ بی‌نهایت، کز زلفِ یار گفتند حرفیست از هزاران، کاندر عبارت آمد عیبم بپوش زنهار، ای خرقهٔ می آلود کان پاکِ پاکدامن، بهرِ زیارت آمد امروز جایِ هر کس، پیدا شود ز خوبان کان ماهِ مجلس افروز، اندر صدارت آمد بر تختِ جم که تاجش، معراج آسمان است همت نگر که موری، با آن حقارت آمد از چشمِ شوخش ای دل، ایمانِ خود نگه دار کان جادویِ کمانکش، بر عزمِ غارت آمد آلوده‌ای تو حافظ، فیضی ز شاه درخواه کان عنصرِ سَماحت، بهرِ طهارت آمد دریاست مجلسِ او، دَریاب وقت و دُر یاب هان ای زیان رسیده، وقتِ تجارت آمد •┈┈••✾💌✾••┈┈• 🆔 https://eitaa.com/revolutionson
🌱 کجایی ای دل و جانم مگر که در دل و جانی که کس نمی‌دهد از تو به هیچ جای نشانی به هیچ جای نشانی نداد هیچ کس از تو نشانی از تو کسی چون دهد که برتر از آنی من از خودیِ خود افتاده‌ام به چاه طبیعت مرا ز چاه به ماه اَر بر آوری تو توانی چه باشد اَر ز سَـرِ لطف جانِ تشنه لبان را از آن شرابِِ دل آشوبْ قطره‌ای بچشانی امید ما همه آن است در رَهِ تــو کـه یک‌دَم ز بـویِ خویش نسیمی به جانِ ما برسانی •┈┈••✾💌✾••┈┈• 🆔 https://eitaa.com/revolutionson
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♾🖤♾ ▪️گرچه خلوت گرچه خسته گرچه بی سو و سُراغ ▪️خواب‌هایی در قفس دیدیم با تعبیر باغ ▪️از اناری حال دل پرسیدم امشب گفت: خون ▪️لاله را گفتم: خبر تازه چه داری؟ گفت: داغ!! •┈┈••✾🖤✾••┈┈• https://eitaa.com/revolutionson
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♾🖤♾ پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خــالی زد که عشق ـ ماه بلند من ـ ورای دست‌رسیدن بود من و تو آن دو خطیم آری، مــوازیـانِ به ناچاری که هردو باورمان ز آغاز، به یکدیگر نـرسیدن بود گل شکفته! ، اگرچه لحظه دیدارت شروع وسوسه ای در من، به نام دیــدن و چیدن بود •┈┈••✾🖤✾••┈┈• https://eitaa.com/revolutionson
♾🖤♾ ▪️چو بَستی در به رویِ من به کویِ صبـر رو کردم ▫️چو درمانم نبخشیدی به دردِ خـویـش خو کردم ▪️چرا رو در تو آرم من که خود را گُـم کنم در تو ▫️به خود باز آمدم نقش تو در خـود جست‌وجو کردم ▪️خیالت ساده‌دل‌تر بود و با ما از تــو یکروتر ▫️من این‌ها هردو با آیینهٔ دل روبه‌رو کردم ▪️فشردم با همه مستی به دل سـنـگ‌صـبـوری را ▫️ز حال گریهٔ پنهان حـکـایـت با سبو کردم ▪️فرود آ اِی عـزیـزِ دل که من از نقش غیر تو ▫️سرای دیده با اشکِ نـدامـت شست‌و‌شو کردم ▪️صفایی بود دیشب با خـیـالـت خلوتِ ما را ▫️ولی من باز پنهانی تُــرا هم آرزو کردم ▪️مَلول از نالهٔ بلبل مباش ای باغبان رفـتـم ▫️حـلالـم کُـن اگر وقتی گُلی در غنچه بو کردم ▪️تو با اَغـیـار پیش چشم من مِی در سبو کردی ▫️من از بیم شماتت گریه پـنـهـان در گـلـو کردم ▪️حراج عشق و تاراج وحشت پـیـری ▫️در این هنگامه من کاری که کردم یــادِ او کردم ▪️ازین پس شهریارا ما و از مَـردم ▫️که من پـیـونـد خـاطــر با غزالی مشک‌مو کردم #ـ✨ •┈┈••✾🖤✾••┈┈• https://eitaa.com/revolutionson
♾🖤♾ در خراباتِ مُغان نورِ خدا می‌بینم این عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم جلوه بر من مفروش ای مَلَکُ الْحاج که تو خانه می‌بینی و من خانه خدا می‌بینم خواهم از زلفِ بُتان نافه گشایی کردن فکرِ دور است همانا که خطا می‌بینم سوزِ دل، اشکِ روان، آهِ سحر، نالهٔ شب این همه از نظرِ لطفِ شما می‌بینم هر دَم از رویِ تو نقشی زَنَدَم راهِ خیال با که گویم که در این پرده چه‌ها می‌بینم کس ندیده‌ست ز مُشکِ خُتَن و نافهٔ چین آن چه من هر سَحَر از بادِ صبا می‌بینم دوستان عیبِ نظربازیِ حافظ مکنید که من او را ز مُحِبّانِ شما می‌بینم •┈┈••✾🖤✾••┈┈• https://eitaa.com/revolutionson
ما چون ز دَری پای کشیدیم، کشیدیم امید ز هر کَس که بُریدیم، بُریدیم دِل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند از گوشهٔ بامی که پَریدیم، پَریدیم رَم دادن صید خود از آغاز غلط بود حالا که رَماندی و رَمیدیم، رَمـیـدیــم سر تا به قدم تیغ دعاییم و تــو غـافـل هان واقف دم باش رسیدیم، رسیدیم •┈┈••✾🖤✾••┈┈• https://eitaa.com/revolutionson
♾🖤♾ ▪️درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفت ▫️در من غزلی درد کشید و سرِ زا رفت ▪️سجاده گشودم که بخوانم غزلم را ▫️سمتی که تویی عقربه قبله‌نما رفت ▪️در بین غزل نام تو را داد زدم، داد ▫️آنگونه که تا آن سرِ این کوچه صدا رفت ▪️بیرون زدم از خانه یکی پشت سرم گفت ▫️این وقت شب این شاعر دیوانه کجا رفت !؟ ▪️من بودم و زاهد به دوراهی که رسیدیم ▫️من سمت شما آمدم او سمت خدا رفت ▪️در محفل شعر آمدم و رفتم و ... گفتند ▫️ناخوانده چرا آمد و ناخوانده چرا رفت !؟ ▪️می خواست بکوشد به فراموشی ات این شعر ▫️سوزاندمش آنگونه که دودش به هوا رفت!!! •┈┈••✾🖤✾••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/1994850655C49e3c10ea8
ـ ناله را هر چند می‌خواهم که پنهان بَرکِشَم سینه می‌گوید که من تَنگ آمدم «فریاد کن» •┈┈••✾🖤✾••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/1994850655C49e3c10ea8
ـ فرقی نمی‌کند چه برایم نوشته دوست گیرم که ناسزاست ولی دستخطِ اوست آیینه‌ وار خیره به تنهایی توام آری! سکوت، ساده‌ترین راهِ گفت‌ و گوست این درس را ز عشقِ تو آموختم که گاه راه وصال دست کشیدن ز جست‌ و جوست هرکس به قَدرَ وُسع، خریدار یوسف است سرمایه‌ی شکسته‌دلان چیست؟ آرزوست! بیچاره ما که گرچه عزیزیم نزد خلق چیزی که پیش دوست نداریم، آبروست •┈┈••✾🖤✾••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/1994850655C49e3c10ea8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♾🖤♾ ▪️از درد تَرَک خورده و از زخم کبودیم ▫️کوهیم و تماشاگرِ رقصیدنِ رودیم ▪️او می‌رود و هر وَجَبَش لاله و نسرین ▫️ما سَنگ تَر از سَنگ، همانیم که بودیم •┈┈••✾🖤✾••┈┈• https://eitaa.com/revolutionson
▪️نخفته‌ایم که شب بُگذرد، سحر بزند که آفتاب چو ققنوس بال و پر بزند ▪️نخفته‌ایم که تا صُبحِ شاعرانهِٔ ما زِ ره رسیده و همراهِ عشق، در بزند ▪️نسیم، بویِ تو را می‌برد به همرهِ خود که با غرور، به گُل‌هایِ باغ، سر بزند •┈┈••✾🖤✾••┈┈• https://eitaa.com/revolutionson
گشتیمْ همه عالَم و جایِ دگری نیست دیدیم و ز سودای غَمت خوبتَریْ نیست تا شیفته سامان گذرد، خاطرم ای دوست، از زُلف تو در خاطرم آشفته تَری نیست سرتاسر نَخجیرگَهِ عشق مپندار، کز ناوک مژگان تو خونین جگری نیست دارند به گلزار تو مرغان خوش آواز پرواز، و دریغا که مرا بال و پری نیست دیدار رُخَت نیست مگر کار سکندر کایینه‌گَری شیوهٔ هر بی‌بَصَری نیست... •┈┈••✾🖤✾••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/1994850655C49e3c10ea8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♾🖤♾ ▪️ای دلبریَت دلــهره‌یِ حضرت آدم ▫️پلکی بزن و دلهره‌ام باش دمادم ▪️پلکـــی بزن از پلکِ تو الهـــــام بگیرم ▫️تا کاسه‌ی تنبور و سه‌تاری بتراشم ▪️گاهی غزلم! گم‌شدنِ رخش بهانست ▫️تهمیــنه شـود همدمِ تنهایــــیِ رستم ▪️تهمینه شود بسترِ لالاییِ سهراب ▫️تهمینه شود یک غمِ تاریخیِ مبهم ▪️تهمینه‌یِ من ترسِ من این است نباشد ▫️بابِ دلت این رستمِ بـــی‌رخشِ پر از غم ▪️این رستمِ معمولیِ ساده که غریب است ▫️حتــــی وســــطِ ایلِ خودش در وطنش: بم ▪️ناچاری ازین فاصله‌هایی که زیادند ▫️ناچاری ازین مردنِ تدریجیِ کـم کم ▪️هرجا بروم شهر پر از چاه و شغاد است ▫️بگذار بمانـــــم کـــــــه فدای تـــو بگردم ▪️من نارونِ صاعقـــه خورده تو گل سرخ ▫️تو سبز بمان، من به درک، من به جهنم •┈┈••✾🖤✾••┈┈• @revolutionson