🔸️نماهنگ یار تنهائی🔸️ تقدیم به پیشگاه حضرت بقیة الله الاعظم مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف صاحب عزای فاطمیه 🎙با صدای: حاج علیرضا مهرپرور 🖊شاعر: مرحوم حاج محمد حسن زاده 🎞تدوین:محمد صادق غفوری 🎼تنظیم و میکس: سید علیرضا جزائری 📹تصویربردار: سید عباس جزائری . "با تشکر از هیئت علوی اصفهان" ◾فاطمیه ۱۴۴۶◾ 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)

جلسه محفل اشک با چند نفراز نوجوانان نخبه مداحی استان اصفهان از خانه مداحان و با حضور حاج مهدی منصوری حاج رسول میرباقری حاج محمد ربانی محمد ابراهیمی(ریس سازمان بسیج استان اصفهان) چند نفراعضاء هیئت مدیره کانون ریحانة النبی(س) حاج مهدی منصوری حاج مهدی فاتحی عبدالرضا اسماعیلی در منزل پدر شهدای ربانی از هیئت حسینیه پامنار در روز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)

سبک حسین جان به یاد لبت یکشب هم خواب راحت نداشتم (پویانفر) ✅ بند اول یازهرا چرا چن روزه از علیت تو داری رو میگیری چرا راه میری و همش دست به پهلو میگیری خانومم یازهرا بمیرم نبینم که اینجور خوابیدی تو بستر با حال تو کم کم داره جوون به لب میشه حیدر خانومم دیگه بعده تو دنیا رو من نمیخوام پاشو جوون زینب تو رحمی به اشکام مگه قول ندادیم باشیم یاوره هم توی سختی و غم بمونی تو‌باهام ✅ بند دوم علی جان می‌دونم برم بعده من تنها میشی با غمها بدون اینو که خسته ام خیلی از اهل دنیا واویلا علی جان نکن گریه با گریه هات داری میدی عذابم سه ماهی میشه دائما تو غم و اضطرابم واویلا یه چند وقتیه خوابه راحت ندارم برا مردنم لحظه ها رو میشمارم برا غربتت مثل یک شمع می‌سوزم مگه میشه چشامو روهم بکذارم علی جان ✅بندسوم واویلا ازون روز یه بُغضی میون دل من  نشوندن که دستت رو زهرا  جلوی  دو چشمام شیکوندن واویلا یازهرا حلال کن من و فاطمه دستامو بسته بودن من و چل نفر بی حیا تووکوچه میکشوندن واویلا رسیدن تو کوچه کنارت بی شرما میزد ثانی  با  سیلی و مشت یا  با پا توی ازدحام وقتی رو خاک افتادی مغیره میزد چوب به دستت واویلا ✍ #مجید_مرادزاده 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)

دیرآمدم در داشت می‌سوخت...😭 #فاطمیه #ایام_فاطمیه #فاطمه_سلام_الله_علیها 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)

◾️نوحه سنتی ◾️ ▪️نوحه ایام فاطمیه نوحه بخوانم با دیده ی تر جانم فدای زهرای اطهر دل به داغ او مبتلا گشته شهر پیغمبر کربلا گشته آه و واویلا آه و واویلا... کاری دگر از زهرا نیاید دست نحیفش بالا نیاید علّتش باشد حربه ی قنفذ دست زهرا و ضربه ی قنفذ آه و واویلا آه و واویلا... داغ مدینه رسد به گودال که شد کبوتر خونین پر و بال در مدینه شد پی در پی کربلا زینب خورده کعبِ نی آه و واویلا آه و واویلا... 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 جهت جدیدترین نوحه ها وسبکهای سنتی وجدید به این کانال مراجعه فرمائید❗️👇👇👇👇👇👇 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)

واحد ✅ بند اول فاطميه شد و - ذكر لب ها همه ألسلام على - أمِّنا فاطمه مى روم زير پرچم ها بايد اين خيمهء غم ها پر ز شورِ عزا باشد مثل ماه محرّم ها شده باز دل من ، هوائي زهرا همه هستى من ، فدائي زهرا يازهرا يازهرا… ✅ بند دوم در نگاهش بُوَد - غربتى منجلى تا دم آخر است - ذكر او ياعلى حرف او با صراحت بود پيروى از ولايت بود از كسانى كه حق بُردند بر لب او شكايت بود نجات حقيقى ، همان راه زهراست مسير سعادت ، تولا تبراست يازهرا يازهرا ✍ #علی_اصغر_انصاریان 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)

سادات شرمنده مغیره داره به حسن میخنده دست علی رو باطناب میبنده روز قیامت که میگن امروزه وای مادر وای مادر سادات شرمنده امانت نبی رو خاک سرده مقابل یه لشکر نامرده چهل نفر فاطمه رو با کینه میزنن و علی داره میبینه وای مادر وای مادر سادات شرمنده فاطمه پشت در پی همدرده فضه رو پشت هم صدا میکرده خدا میدونه بعد از این چی میشه با یه لگد شکسته بار شیشه سادات شرمنده گریز این روضه فقط این بندِ تن حسینو نیزه ها پر کرده بهش رسیده زینب اما دیره کهنه لباسشم به غارت میره وای مادر وای مادر 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)

بی هوا خوردم اولین سیلی رو من از شعله ها خوردم آسمون نمی بارید کوچه ها پر از مه شد پیش من غرور حسن زیر دست و پا له شد شعله پا شد از جا و دست به چادرم انداخت بی حیا طنابش رو دست شوهرم انداخت پره معجرم سوخت همه پیکرم سوخت آخ الهی که خیر نبینن دل شوهرم سوخت امون امون ای دل شعله ور بودم میدونستن بی معرفتا پشت در بودم یک نفر بودم چهل تا مرد بی حیا یک نفر بودم خونمو توی شهرم رو سرم خراب کردن من رشید بودم اما پیکرم رو آب کردن چشام هی می باره تمومی نداره چشم رو هم میذارم اگه غم محسنم بذاره امون امون ای دل بارمو بستم دو سه ماهی میشه که دیگه از همه خستم سینه پر درده نفسم از سینه میره وبرنمیگرده زینبم بیدار مونده توی تب که میسوزم پیرهن حسینو با آه و ناله میدوزم میبینم غروبی که زینبم پریشانه پیرهن حسینم نیست روی خاکا عریانه دیده هام یه دریاست فکر روز فرداست کاش نباشم اون لحظه که تنش زیر سُم اسباست امون امون ای دل 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)

✅ بند اول هیزم آورده دشمن خدایا شعله زد آتش از درب خانه ناله ای کودکانه بلند است مادرم را مزن تازیانه وا مصیبت... ای فلک تا همیشه بنالی این چه ظلم و غم بی حساب است ظالمی می زند تازیانه دست خیبر گشا در طناب است وامصیبت کوه صبر از مصیبت شکسته بر فلک قائمه گریه می کرد ای مدینه چه کردی که دیگر روز و شب فاطمه گریه می کرد وامصیبت ✅ بند دوم باغبان گریه کن تا همیشه یاس ما رنگ نیلوفری شد بال پرواز او را شکستند مادر ما دگر بستری شد مرو مادر تا سحر غصه های دلش را می نهد مرحم اشک و ناله میکند تا که پهلو به پهلو بسترش میشود باغ لاله مرو مادر سوره ی قدر پیغمبر است و در غریبی خود جان سپارد صد دعا بهر همسایگان برد یک ملاقاتی اما ندارد مرو مادر ✅ بند سوم شب شدو چشم ماه و ستاره شاهد چشم بارانی من بر مزار غریب تو هر شب بشکند بغض پنهانی من فاطمه جان شب شدو تا سحر گریه می کرد یک جوان بر مزار جوانش یاد روزی که در قلب آتش ناله زد مرغ هم آشیانش فاطمه جان تا ستاره بریزد بر این خاک کاش ، عالم همین شب بماند چاره ساز غم عالمی در چاره ی اشک زینب بماند فاطمه جان 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)

#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی مهدی رعنایی •✾• ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ گفتم‌:آقا بچه اس خوب حق داره مادرش رفته امشب ببرش سر قبر مادرش، آروم بشه.آقا فرمود:اصبغ همین کار و میکنم بهش قول دادم امشب ببرمش کنار قبر مادرش.. همون جا حسین و صدا کرد.حسیـــــن بــــابــــا! جانم بابا،اومد کنار مولا دوست داری امشب بریم کنار قبر مادرت؟بله بابا..فقط یک شرط داره ها.جانم بابا!شرطش اینه رفتیم بلند بلند گریه نکنیا چشم چشم بابا.. به روی چشمم بابا..امیرالمومنین میگه دستم حسینم و گرفتم «همه رو گفتم برا اینجا» بردم کنار قبر زهرا ..تا قبر و نشون دادم صدا زد.. بابا میشه دستم و رها کنی؟ گفتم: بله.. دست حسین و که رها کردم بچه ای که اونجوری تو خونه گریه میکرد گفتم الان میدوئه خودش رو پرت می‌کنه رو قبر مادر های های گریه می‌کنه.. امیرالمومنین می‌فرماید دست و که رها کردم« قربون ادبت برم» دیدم دست گذاشت رو سینه.."السلام علیک ِیا اُمّاه یا فاطمه" علی میگه : به خدایی که جونم تو دستشه دیدم از تو دل قبرِ زهرا یه صدایی بلند شد "و علیکِ الســـــــــلام یا ولدي یا اباعبــــــــدالله"هر دیدی یه بازدیدی داره بچه اومد دیدن مادر، مادر هم اومد دیدن بچه.. کجا ؟اول جایی که اومد تو گودی گودال، شمر میگه هیچکی ندیدم اما تا سر و بریدن دیدم صدای زنی میاد.."بنیّ.. قتلوک" یه جا دیگه اومد بازدید کجا ؟دست کرد تو تنور خولی سر و به سینه چسبوند.. مادر برات بمیره..یازهرا ... دستا رو بلند کنید تسلای دل زهرا، تا جایی که حنجره ات کمکت می‌کنه این صدای کشیده رو رها کن «حسیــــــن جان حسیــــن جان»