یهو میومد میگفت :
چرا شماها بیکارید؟!
میگفتیم حاجی نمیبینی اسلحه دستمونه؟! یا ماموریت هستیم و مشغولیم؟!
میگفت : نه . . بیکار نباش!
زبونت به ذکر خدا بچرخه پسر . .
همینطور که نشستی، هرکاری که میکنی ذکر هم بگو . .
وقتی کنار فرودگاه بغداد زدنش تو ماشینش کتاب دعا بود . .🌿
#حاج_قاسم🕊
❁@Reyhanatorasooll❁
﷽❣#سلام_امام_زمانم❣﷽
امید به آمدنتان ، هر صبح مثل سپیده، در ما طلوع می کند و با هر ضربان در رگ هایمان جاری می شود و با هر نفس در وجودمان زنده می گردد ...💚
🪴 امید به آمدنتان مثل اکسیری حیات بخش و نشاط آفرین ، ما را هر صبح به پرواز وا می دارد ...🪴
💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 💐
❁@Reyhanatorasooll❁
🌱وقتی تو نیستی ..
نه هستهای ما چونان که بایدند
نه بایدها...
هر روز بیتو، روزِ مباداست..
#امام_زمان ♥️
#سلامامامزمانم ..🕊
❁@Reyhanatorasooll❁
.
🌴 خرما و مريض
مرحوم حجة الاسلام والمسلمين صفوى ريزى رحمة اللّه عليه كه از منبرى هاى معروف و با سابقه اصفهان بود، روى منبر تعريف فرمود:
من خدمت "حاج شيخ حسنعلى نخودكى اصفهانى" رضوان الله تعالى عليه بودم، يك پاسبان آمد و افتاد روى دست و پاى ايشان و گفت:
آقا من زنم مريض است و هفت، هشت تا بچه كوچك دارم اگر اين زن بميرد من با اين بچهها چه كنم. گفتهاند بيايم خدمت شما يك نظر مرحمتى بفرمائيد عيالم خوب شود.
" حاج شيخ حسن على" فرمود: دو دانه خرما بيانداز داخل استكان آب و آبش را به او بده بخورد.
گفت: آقا آب هم به او بدهيم از لاى دهنش بيرون مىريزد، يعنى آب هم از گلويش پايين نمىرود.
فرمود: خُب برو دو سه دانه خرما خودت بخور زنت خوب مىشود.
پاسبانِ خيلى ناراحت شد و يك نگاه غضب آلود به شيخ كرد و رفت.
من كنار آشيخ نشسته بودم و داشتم با ايشان صحبت مىكردم كه بعد از ساعتى ديدم پاسبانِ آمد و خودش را روى دست و پاى شيخ انداخت، شيخ فرمود: چرا اين كارها را مىكنى بلند شو ببينم مگر عيالت خوب نشد.
گفت: چرا آقا فقط آمدم معذرت بخواهم و تشكر كنم چون وقتى كه شما فرموديد برو خودت خرما را بخور عيالت خوب مىشود، من نااميد شدم و يك مقدار چيز توى دلم به شما گفتم، كه آقا مىگويد برو خرما بخور عيالت خوب مىشود چطور مىشود...!
از پيش شما كه رفتم خيلى ناراحت شدم وگريهام گرفت و با خودم گفتم حالا كه به منزل مىروم بالاسر جنازه عيالم مىروم و او از دنيا رفته.
همينطور كه مىرفتم فراموش كردم كه شما گفته بوديد خرما بخور، يك وقت ديدم بقال سر محل، خرماى خيلى خوبى آورده و بيرون از مغازهاش گذاشته، من هم اشتها كردم و يك مقدار خرما خريدم و در حال گريه مىخوردم، وقتى بمنزل رسيدم، ديدم عيالم نشسته و مىگويد: من گرسنه هستم.
گفتم: چه مىگويى زن.
گفت: گفتم گرسنهام.
گفتم: بابا ما آب توى حلقت مىكرديم آبها از گلويت پايين نمىرفت و پس مىدادى؟!
گفت: من حالا گرسنه هستم.
غذا آوردم، ديدم قشنگ و خوب غذاها را خورد.
گفتم: چطور شده؟!
گفت: نمىدانم من تا ده دقيقه پيش با عزرائيل دست و پنجه نرم مىكردم، نفهميدم چطور شد كه خوب شدم.
حالا آمدهام از شما معذرت بخواهم و از شما تشكّر كنم.
📔 داستانهایی از مردان خدا، ص٢٣
#داستان_بلند
❁@Reyhanatorasooll❁
💚 توسل امروز💚🔸دوشنبه🔸
🌴یا اَبا مُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بْنَ عَلِے اَیُّهَا الْمُجْتَبى یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِڪَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناڪَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ
🌴یا اَبا عَبْدِاللهِ یا حُسَیْنَ بْنَ عَلِے اَیُّهَا الشَّهیدُ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِڪَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناڪَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ
❁@Reyhanatorasooll❁
🔻فرزند خبرنگار مشهور الجزیره به شهادت رسید
🔹️ فرزند وی نیز خبرنگار الجزیره بود و روز گذشته در صفحه مجازی خود با انتشار عکسی از پدرش نوشت:«پدرم ناامید مباش و از رحمت خدا ناامید مباش و یقین داشته باش که خداوند در برابر صبر و شکیبایی به تو پاداش نیک خواهد داد»
🔹️ اعضای خانواده این خبرنگار چند هفته گذشته در اثر حملات رژیم صهیونیستی به خانه اش به شهادت رسیده اند.
❁@Reyhanatorasooll❁
#وصیتحاجقاسم💌
از اصول مراقبت کنید، اصول یعنی ولیّ فقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنهای عزیز را جان خود بدانید، حرمت او را مقدسات بدانید.
❁@Reyhanatorasooll❁
چهزیباستزندگیکردنباامید..
نهامیدبهخود،کهغروراست.
نهامیدبهدیگران،کهتباهیاست.
بلکهامیدبهخدا،کهتهِتهِخوشبختی
است... 💚
❁@Reyhanatorasooll❁
من سرم گرم گناه است، سرم داد بزن
سینه ات سخت به تنگ آمده، فریاد بزن
جمعه هایی که نبودید به تفریح زدیم
ما فقط در غم هجران تو تسبیح زدیم
خشکسالیم، کویریم، تو ای رود بیا
شیعه مظلوم تر از قبل شده زود بیا
#امام_زمان
❁@Reyhanatorasooll❁
.
🥀 توسل به سیدالشهداء (ع)
مرحوم حاج میرزا علی ایزدی فرزند مرحوم حاج محمد رحیم مشهور به آبگوشتی (سبب شهرتش به این لقب این بود که ایشان اخلاص و ارادت زیادی به حضرت سیدالشهداء علیه السلام داشت و مواظب خواندن زیارت عاشورا بود و هر شب در مسجد گنج که به خانه اش متصل بود پس از نماز جماعت یک یا دو نفر روضه میخواندند پس از روضه خوانی، سفره پهن میکردند و مقدار زیادی نان و آبگوشت در آن میگذاردند. هرکس مایل بود همانجا میخورد و هرکه میخواست همراه خود به خانه اش میبرد)
نقل نمود که پدرم سخت مریض شد و به ما امر نمود که او را به مسجد ببریم، گفتم برای شما هتک است چون تجار و اشراف به عیادت شما میآیند و در مسجد مناسب نیست.
به ما گفت میخواهم در خانه خدا بمیرم و علاقه شدیدی به مسجد داشت، ناچار او را به مسجد بردیم تا شبی که مرضش شدید شد و در حال اغما بود که او را به منزل بردیم و آن شب در حال سکرات مرگ بود و ما به مردنش یقین کردیم،
پس در گوشه ای از حجره نشسته و گریان بودیم و سرگرم مذاکره تجهیز و محل دفن و مجلس ترحیمش بودیم تا هنگام سحر شد.
ناگاه صدای من و برادرم زد، نزدش رفتیم دیدیم عرق بسیار کرده است به ما گفت آسوده باشید و بروید بخوابید و بدانید که من نمی میرم و از این مرض خوب میشوم.
ما حیران شدیم و صبح کرد در حالی که هیچ اثر مرض در اونبود و بسترش را جمع کرده او را به حمام بردیم و این قضیه در شب اول ماه محرم سنه ۱۳۳۰ قمری اتفاق افتاد و حیا مانع شد از اینکه از او بپرسیم سبب خوب شدن و نمردنش چه بود.
موسم حج نزدیک شد پس در تصفیه حساب و اصلاح کارهایش سعی کرد و مقدمات و لوازم سفر حج را تدارک دید تا اینکه با نخستین قافله حرکت کرد.
به بدرقه اش در باغ جنت یک فرسخی شیراز رفتیم و شب را با او بودیم.
ابتدا به ما گفت: از من نپرسیدید که چرا نمردم و خوب شدم اینک به شما خبر میدهم که آن شب مرگ من رسیده بود و من در حالت سکرات مرگ بودم پس در آن حال خود را در محله یهودیها دیدم و از بوی گند و هول منظره آنها سخت ناراحت شدم و دانستم که تا مرُدم جزء آنها خواهم بود.
پس در آن حال به پروردگار خود نالیدم ندایی شنیدم که اینجا محل ترک کنندگان حج است، گفتم پس چه شد توسلات و خدمات من نسبت به حضرت سیدالشهداء علیه السلام،
ناگاه آن منظره هول انگیز به منظره فرحبخش مبدل شد و به من گفتند تمام خدمات تو پذیرفته است و به شفاعت آن حضرت ده سال بر عمر تو افزوده شد و مرگ تو تأخیر افتاد تا حج واجب را بجا آوری و چون اینک عازم حج شدهام گزارشات خود را به شما خبر دادم.
مرحوم ایزدی نقل نمود که پیش از محرم ۱۳۴۰ مرض مختصری عارض پدرم شد و گفت شب اول ماه موعد مرگ من است و همانطور که خبر داده بود شب اول محرم هنگام سحر از دار دنیا رحلت فرمود.
📔 داستانهای شگفت (شهید دستغیب)، ص١١۶
#امام_حسین
❁@Reyhanatorasooll❁
جوادالطویلازفرماندهانارشدنیروهایرضوان
حزباللهلبنان،کهساعاتیپیشتوسط صھیونیستهابهشھادترسید🖤!'
-صلواتیختمکنید✨🖤!
❁@Reyhanatorasooll❁
📌 رومون میشه؟!
💻 در و دیوار اتاقت، کامپیوترت، موبایلت بوی #امام_زمان میده؟
آقا بگه دلاتونو بذارید روی میز! نوتبوک و موبایلهاتونم بذارید روی میز، میخوام همه رو باهم چک کنم، ببینیم رومون میشه؟
👤حاج حسین یکتا
❁@Reyhanatorasooll❁
#چهزمانیدعامستجاباست...؟
امام کاظم علیهالسلام فرمودند
دعا در سجدهی بعدِ نمازِ مغرب
مستجاب است
☝️آیا حاضریم هر شب در سجده بعد از نماز مغرب
👈 برای فرج دعا کنیم...؟
#امام_زمان
❁@Reyhanatorasooll❁