✅ حالا این دختر،
کمکم میبینه همهی زحمتها
رو خــــــــــودش مــــــــــیکــــــــــشه 😮💨
اما لذت و استفاده رو داداشش میبره😤
❓ پس چیکار میکنه ؟
✔️ اعتراض میکنه.
✅ اما در جواب اعتراضش،
مامانش بهش میگه:
➕ دخترم این چه حرفیه ؟
خب اگه تو اینکارها رو نکنی،
کــــــــــی بکــــــــــنــــــــــه ؟؟!؟!!
تو دختری،
تو خانومی،
تو باید عاقل و فهمیده باشی،
اون پسره، ولش کن،
تو خانوم باش.
✅ و این دختر خانوم،
میبینه که وقتی اعتراض نکنه،
پیش چشم مامانش، چقدر دوستداشتنی و عزیز دیده میشه.
✔️ پس از این به بعد، برای اینکه دوباره مامانش بهش محبت کنه و دوستش داشته باشه،
♻️ دوباره و دوباره اتاق رو جمع میکنه و وظایف و مسئولیتهای داداشش رو به دوش میکشه.
✅ حالا دیگه این دختر خانوم، یاد گرفته که :
✔️ اعتراض کردن، باعث میشه که خانوم نباشه.
✔️ باعث میشه که مامانش بهش توجه نکنه.
✔️ دوست داشتنی دیده نشه.
🔰 تا اینجای داستان رو باهام اومدی؟!
🪄 دوست داری بریم به ۲۰ سال بعدش؟
💍 یعنی زمانـــی که این دختـــر خانم
ازدواج کرده و حالا شده خانم خونه...
✅ این دختر خانوم ازدواج کرده.
✔️ همسرش سر کار نمیره و توی خونه مواد میکشه،
✔️ توی گوشی همسرش، شمارهی مشکوک دیده،
✔️ دست بزن هم داره،
✔️ اجازه هم نمیده که این خانوم بره خونهی مامانش.
✅ حالا این خانوم چیکار میکنه؟🤔
❓ میتونه اعتراض کنه؟؟
❓ میتونه عصبانی بشه؟؟
❓ میتونه از حق خودش دفاع کنه؟؟
✅ احتمـــــالا اگــــــــــه اعتــــــــــراض کنـــــــه
و بخواد منطقی از حق خودش دفاع کنه،
✔️ سریعاً صدای مامانش توی گوشش پخش میشه:
➕ خانوم باش.
➕ سنگین باش.
➕ بی آبرویی نکن.
➕ متین باش.
➕ باوقار باش.
✅ با همین صداها، سالیان سال
تحمل میکنه و صداش درنمیاد.
❓چرا ؟
✔️ چون اعتراض کردن و ابراز خشم رو نوعی بیادبی و سبکبازی و سلیطه بودن میدونه.
✔️ فکر میکنه اگه اعتراض کنه، مثل دخترای دیگه، سلیطه و پرسروصدا هست.
و از یه خانوم بعیده که اعتراض کنه.
✅ وقتی دخترمــــــــــون رو با این حــــــــــرف،
از ابراز وجود و اعتراض کردن و اظهار خشم،
در غیر جایــــــــــگاه خودش منع مــــــــــیکنیم،
و مدام بهش میگیم:
خانوم باش،
سنگین باش،
تو مثلا دختری،
در واقع، داریــــــــــم آمادهش میکنیــــــــــم که
هر زمان که مورد بیمهری و احیانا مورد تجاوز قرار گرفت،
نتونه از خودش و حریمش دفاع کنه.