eitaa logo
•| رِیْحانَةُ‌النَّبْی |•
1.3هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
746 ویدیو
50 فایل
مآدرساداٺ! فڪرڪن‌مآ‌بچہ‌هاٺیم دسٺ‌محبٺ‌بڪش‌به‌سرمون؛ ❞ اینجاهمہ‌مهمان‌حضرٺ‌زهرا{س}هسٺیم:) ❞ ارٺبآط‌با‌خآدم‌کآناݪ⁦ @jahad59 ❞ ڪربـلا⁦❤ ⁩http://app.imamhussain.org/tour ❞ 【 شـرایـط 】 @shurot •|ڪانال‌تحفہ‌ای‌به‌محضر‌آقاست{عج}|•
مشاهده در ایتا
دانلود
اصحاب که پیامبر رو میبینن تعجب میکنن از این عملشون ، سر میچرخونن و میفهمن که اها!!! به خاطر اینکه حسین(ع) افتاده زمین پیامبر هم خودشو پرت کرده پایین کرده...
رفقا میخوام بگم ، علاقه پیامبر نسبت به حسینش انقدر زیاد بود...
اما پیامبر تو قتلگاه که نبود ،،،، خیمه هارو اتیش زدن که نبود... چادر نوه اش سوخت که نبود... سر حسین اش رو که بریدن نبود برا نوه اش کاری کنه اخه...
اینجا میدونی باید چی بگیم؟؟؟؟
زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک زمین منزل و ماوای تو نیست...😭😭😭
10-Roze Payani-Nariman Panahi-Badraghe Karbala 950821.mp3
3.21M
زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک زمین منزل و ماوای تو نیست || @reyhane_nabi ||
|| بسم الله الرحمن الرحیم ||
||اَلسّلامُ عَلَی الشَّیبِ الخَضیبِ|| سلام بر محاسن به خون خضاب شده
رسید از راه دوباره آغاز جلوه‌ی عاشقی آغاز روضه‌های صبح و شام آغاز همراهی ما با گریه‌های روز و شب حضرت منتقم آغاز غم خدا... ▪️يا رب الحسين بحق الحسين ▫️إشف صدر الحسين #بظهور_الحجه @reyhane_nabi
کربلاست... کمی آنطرف تر، عده ای به تازگی حاجی شده اند؛ اما که ندای "هل من ناصر" امامشان را شنیدند، کربلایی شدند. و "کل الارض کربلا"... کربلایی شو... ◾️ دومِ @reyhane_nabi
آیت‌الله احدی: شهید بزرگوار حججی ذکری از علامه حسن‌زاده آملی گرفته بود که مرتب آن را تکرار می‌کرد و آن ذکر این است: «اللهم انّی اسئلک لذة نظر الی وجهک و شوق الی لقاءک» @reyhane_nabi
از امروز رمان جذاب و زیبای رو شروع میکنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله بیابان تفتیده و نور لرزان خورشید ظهر، بر دشت ترک خورده و هرم سوزان باد که خاک داغ و رمل های دور دست را بر سر و صورت عبدالله می پاشید و حرکت اسب خسته اش را کند می کرد. ام وهب که در کجاوه ای روی شتر نشسته بود، پارچه رنگ باخته را کنار زد. نگاهی به اطراف و نگاهی به عبدالله انداخت که جلوتر از او در حرکت بود. خواست بگوید؛ آب! اما نگفت. حتی به مشک عبدالله هم امیدی نداشت. با ناامیدی صبورانه دوباره پرده را انداخت. عبدالله یک باره ایستاد و رو به کجاوه بازگشت. صدای بر نیامده ام وهب را شنیده بود؟ شتر ام وهب گویی آموخته اسب عبدالله بود که ایستاد و در پی او، هشت سوار زره پوشیده شمشیر و سنان و سپر آویخته در هلالی شکسته منتظر ماندند. عبدالله به شتر نزدیک شد و پرده ی کجاوه را کنار زد و گفت: «مرا صدا زدی؟» ام وهب که می‌دانست از آب خبری نیست، گفت: «نه!» عبدالله تشنگی جاری در نگاه ام وهب را میدید. شرمنده گفت: «راهی تا فرات نمانده؛ به زودی همگی سیراب می شویم.» ام وهب با لبخندی ترک خورده، به عبدالله نگریست تا نگرانی اش را بکاهد؛ تا او پرده را بیاندازد و به سواران اشاره کند که؛ حرکت می‌کنیم! و دوباره به راه افتادند. @reyhane_nabi
4_6010467149162743347.mp3
6.18M
#هر_روز_یک_مداحی نوحه خوانی حاج میثم مطیعی شب دوم محرم ۹۸ ◼️فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً @reyhane_nabi
"دعای فرج" بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ. @reyhane_nabi
ترجمه ی دعای فرج خدایا گرفتارى بزرگ شد، و پوشیده بر ملا گشت، و پرده کنار رفت، و امید بریده گشت، و زمین تنگ شد، و خیرات آسمان دریغ شد، و پشتیبان تویى، و شکایت تنها به جانب تو است، در سختى و آسانی تنها بر تو اعتماد است، خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، آن صاحبان فرمانى که اطاعتشان را بر ما فرض نمودى، و به این سبب مقامشان را به ما شناساندى، پس به حق ایشان به ما گشایش ده، گشایشى زود و نزدیک همچون چشم بر هم نهادن یا زودتر، اى محمّد و اى على، اى على و اى محمّد، مرا کفایت کنید، که تنها شما کفایت کنندگان من هستید، و یارى ام دهید که تنها شما یارى کنندگان من هستید، اى مولاى ما اى صاحب زمان، فریادرس، فریادرس، فریادرس، مرا دریاب، مرا دریاب، مرا دریاب، اکنون، اکنون، اکنون، با شتاب، با شتاب، با شتاب، اى مهربان ترین مهربانان به حق محمّد و خاندان پاک او @reyhane_nabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| یڪ‌دقیقه‌خݪوت | یه‌دقیقه‌با‌حسین‌عݪیه‌السلام | یه‌دقیقه‌دݪدادگی #هواۍ‌حسین @reyhane_nabi
ز خانه ی همه عطر طعام می آمد ؛ ولی به جان تو بابا ، گرسنه خوابیدم من...
قشنگ عطر دختر سه ساله ی حسین(ع) میادا...
رقیه ای ها دستا بالا
میزنی بزن اما... با لگد نزن!!!
میدونی اگه عمو عباس و بابا حسین ام بودن باهات چیکار میکردن؟
یه عمویی دارم... بازوهاش انقدر بزرگه... همیشه منو میزاره رو پاهاش موهامو ناز میکنه...
بابا حسینم انقدر قویِ... شکایت همتونو به بابا حسین و عمو عباسم میکنم....
بابا....... عمو جان.........
+عمه ! +پس چرا بابا حسین و عمو عباس نمیان!!! _عمه : میان عزیزم ، میان..... +اخه این اقاعه هنوز عمو عباس و بابا حسینمو ندیده!!!! میخوام بازوهای عمو عباسم رو بهش نشون بدم
میخوام قد و قامت بابا حسینمو نشونش بدم عمه....