eitaa logo
•| رِیْحانَةُ‌النَّبْی |•
1.3هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
746 ویدیو
50 فایل
مآدرساداٺ! فڪرڪن‌مآ‌بچہ‌هاٺیم دسٺ‌محبٺ‌بڪش‌به‌سرمون؛ ❞ اینجاهمہ‌مهمان‌حضرٺ‌زهرا{س}هسٺیم:) ❞ ارٺبآط‌با‌خآدم‌کآناݪ⁦ @jahad59 ❞ ڪربـلا⁦❤ ⁩http://app.imamhussain.org/tour ❞ 【 شـرایـط 】 @shurot •|ڪانال‌تحفہ‌ای‌به‌محضر‌آقاست{عج}|•
مشاهده در ایتا
دانلود
مقام‌معظم‌رهبرے(حفظه اللّه): چیزے ڪه امام حسن علیه السلام را شڪست داد نبود تحلیل‌سیاسے دربینِ‌ مردم بود... "یڪ شایعـه دشـمـن مے انداخـت؛ همــه آن راقبـول مے ڪردنـد" حَسَنِ غریبِ مَن سِیِدَم را دَریاب ♡|| @reyhane_nabi ||
همه ی روضه همین است و همین است فقط درد یک "سوخته" را سوخته ها میفهمند 😔 تا قیامت سرِ سربندِ "تو" بی بی دعواست... معنی این سخنم را می فهمند...💔🕊 || @reyhane_nabi ||
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا محمد باقر(ع)
🔴 💥 از نشانه های این است که هنوز فتنه ای تمام نشده فتنه بعدی میاید که آنقدر فتنه ها زیاد میشود که مردم میگویند خدایا فرصتی برای نفس کشیدن و هضم فتنه قبلی عنایت کن که کار سخت شده... در چنین شرایطی حکمت اول نهج البلاغه باید اعمال شود... 🔸امیرالمومنین فرمودند : در زمان فتنه مسلمانان باید مانند شتر دو ساله باشند ، نه شیر بده نه سواری.... اگر اینطور نباشند جزء ریزشهای فتنه خواهند بود... || @reyhane_nabi ||
﴾﷽﴿ . رفته بودم مناطق سیل زده برای کمک. از شدت خستگی چشم‌هایم گرم شد. دیدم در تاریکی شب داره کمک می‌کنه. با تعجب گفتم: روح‌الله خودتی؟ اینجا چیکار می‌کنی؟ گفت: اومدم کمک. گفتم: حالا چرا الان؟ الان که دیگه شب شده. گفت: ما وقتایی کمک می‌کنیم که شما نمی‌بینید. می‌دونستم شهید شده. ازش پرسیدم: روح‌الله اونور چه خبره؟ نگاهم کرد و گفت: همه‌ی خبرها همین جاست... اتفاقای خوبی قراره بیفته. تا سال ۱۴۰۰ انقدر ظهور امام زمان نزدیک می‌شه که دیگه نمی‌گید چند سال دیگه امام زمان میاد، می‌گید چند ساعت دیگه امام زمان میاد؟! . از خواب پریدم. از حرف‌های که بینمون رد و بدل شده بود خیلی حس خوبی داشتم. . پ‌ن۱: خواب یکی از دوستان شهید روح‌الله که به تازگی دیده.... . پ‌ن۲: این رویای صادقه را بگذارید کنار صحبت‌های اخیر مقام معظم رهبری «نفس‌های آخر دشمنی دشمن است» «به زودی مراکز هسته‌ای و موشکی حکومت سعودی به دست مجاهدان اسلامی خواهد افتاد» . باید آماده باشیم سحر نزدیک است ان شاءالله... || @reyhane_nabi ||
رفیق مذهبی هیچ‌وقت تحقیرت نمیکنه تعمیرت میکنه.. ... || @reyhane_nabi ||
♥️•~° 🕊مثل آن شیشه که در همهمه ی باد شکست ناگهان باز دلم یاد تو افتاد شکست...😔 || @reyhane_nabi ||
🔸خاصیت خوب فتنه‌های آخرالزمان 🔻رسول خدا(ص) فرمودند: در آخرالزمان از فتنه بدتان نیاید؛ زیرا آن فتنه‏‌ها منافقان را [رسوا و] نابود می‌کند. || @reyhane_nabi ||
کسانی که استقامت و پایداری ورزیدند، فرشتگان بر آنها نازل می‌شوند؛ یعنی در همین حالِ حیات دنیوی‌شان، با ملکوت اعلی ارتباط پیدا می‌کنند؛ یعنی از لحاظ روحی، فکری و روانی. یک ذخیره‌ی تمام نشدنی پیدا می‌کنند و هیچ خوف وبیم و اندوهی بر آن‌ها سایه نخواهد افکند. فصل دوم: استقامت || @reyhane_nabi ||
 خنده جواب داد: تو چه‌کار داری. فقط بدان بی بی به من گفت که شما دراین عملیات پیروزخواهید شد و من به همین دلیل می‌گویم که قطعا موفق می‌شویم. هر چه از او خواستم بیشتر توضیح بدهد. چیزی نگفت و به همین چند جمله اکتفا کرد. نیاز هم نبود توضیح بیشتری بدهد. اطمینان او برایم کافی بود. همان طور که گفتم همیشه به حرفی که می‌زد. ایمان داشتم. وقتی که عملیات با موفقیت تمام به انجام رسید. یاد حرف آن روز حسین افتادم و به ایمان و قاطعیتی که در کلامش بود. و هرگز از این اطمینان به او پشیمان نشدم || @reyhane_nabi ||
💠خاطرات سردار سلیمانی از دوست شهیدش سردار شهید سپهبد سلیمانی در خاطراتش با این شهید بزرگوار می‌گوید: یک روز با حسین به سمت آبادان می‌رفتیم. عملیات بزرگی درپیش داشتیم. چندتا از کارهای قبلی با موفقیت لازم انجام نشده بود واز طرفی آخرین عملیاتمان هم لغو شده بود. من خیلی ناراحت بودم. به حسین گفتم: چندتا عملیات انجام دادیم اما هیچ کدام آنطور که باید موفقیت‌آمیز نبود. این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمی‌دهد. گفت: برای چی؟  گفتم: چون این عملیات خیلی سخته و بعید می‌دانم موفق بشویم. گفت: اتفاقا ما در این کار موفق و پیروز هستیم. گفتم: حسین دیوانه شده‌ای. در عملیات‌هایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم آنوقت در این یکی که کلا وضع فرق می‌کنه واز همه سخت‌تر است. موفق می‌شویم! حسین خنده‌ای کرد و با همان تکه‌کلام همیشگی‌اش گفت: حسین پسر غلامحسین به تو می‌گویم که ما در این عملیات پیروزیم. می‌دانستم که او بی‌حساب حرفی را نمی‌زند. حتما از طریقی چیزی که می‌گوید ایمان و اطمینان دارد. گفتم: یعنی چه از کجا می‌گویی؟ گفت: بالاخره خبر دارم. گفتم: خب از کجا خبر داری؟ گفت: به ما گفتند که ما پیروزیم. پرسیدم: کی به تو گفت؟ جواب داد: حضرت زینب(س). دوباره سوال کردم در خواب گفت یا در بیداری؟ ادامه دارد👇👇...
 خنده جواب داد: تو چه‌کار داری. فقط بدان بی بی به من گفت که شما دراین عملیات پیروزخواهید شد و من به همین دلیل می‌گویم که قطعا موفق می‌شویم. هر چه از او خواستم بیشتر توضیح بدهد. چیزی نگفت و به همین چند جمله اکتفا کرد. نیاز هم نبود توضیح بیشتری بدهد. اطمینان او برایم کافی بود. همان طور که گفتم همیشه به حرفی که می‌زد. ایمان داشتم. وقتی که عملیات با موفقیت تمام به انجام رسید. یاد حرف آن روز حسین افتادم و به ایمان و قاطعیتی که در کلامش بود. و هرگز از این اطمینان به او پشیمان نشدم