eitaa logo
ریحانه های بهشتی
76 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
96 فایل
ارتباط با ادمین @Sarogh72
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴 🏴🏴 🏴 داغ یک دشت شهید و غم یک دشت اسیر؛ این همه بار گران بر تن بیمار من است🥀🖤 🏴شهادت امام زین العابدین علیه السلام تسلیت باد🏴 🏴 @reyhanesarogh
◾️کوه استقامت، با دست‌های بسته مرد سربلند روزهای اسارت نبرد شما از جنس صبر بود کوه عزت را اسارت حقیر نمی‌کند، عزیزتر می‌کند... نور حق را چگونه می‌شود خاموش کرد؟!! اسیرتان کردند که عزتتان مانعشان نباشد بنگر که چگونه بعداز هزارو اندی سال روز به روز عزتتان عالم گیر تر شد و حقارتشان چشم‌گیر تر!... حضرت سجاد! مرد روزهای درد! چگونه می‌توان توصیف کرد آنچه شما با چشمانت دیدی!!.... وچگونه مَرد از این همه داغ به یادگار مانده، به آغوش سجاده پناه نبرد؟... امشب از داغ خاطرات کرب و بلا خلاص می‌شوی و به شهد شهادت آرام خواهی گرفت.... @reyhanesarogh ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
•[🕊]• ♡ . . ❤️- راز شهادت، شهیدانه ‌زیستن است؛ 💚- من برای شهادت اصرار نمی‌کنم! آنقدر کار می‌کنم که لایق شهادت شوم و خدا من را بخرد. 🌱 💔 @reyhanesarogh
ریحانه های بهشتی
#حکمت_27_نهج_البلاغه روش مقابله با بیماری‌ها متن نهج البلاغه وَ قَالَ (علیه السلام): إمْشِ بِدَائِ
زهد واقعی متن نهج البلاغه وَ قَالَ (علیه السلام): أَفْضَلُ الزُّهْدِ، إِخْفَاءُ الزُّهْدِ.   ترجمه و فرمود (ع): برترين پارساييها آن است كه در نهان باشد. @reyhanesarogh
ریحانه های بهشتی
#حکمت_28_نهج_البلاغه زهد واقعی متن نهج البلاغه وَ قَالَ (علیه السلام): أَفْضَلُ الزُّهْدِ، إِخْفَا
گذر عمر و نزدیک شدن مرگ متن نهج البلاغه وَ قَالَ (علیه السلام): إِذَا كُنْتَ فِي إِدْبَارٍ وَ الْمَوْتُ فِي إِقْبَالٍ، فَمَا أَسْرَعَ الْمُلْتَقَى.   فرهنگ لغت اذا كُنْتَ فِى ادْبَارٍ: هنگاميكه (به مرگ) پشت كرده و واپس مى روى. الْمَوْتُ فِى اقْبالٍ: مرگ در حال پيش آمدن است.   ترجمه و فرمود (ع): اگر تو روى به بازگشت نهاده باشى و مرگ روى در آمدن داشته باشد، چه زود به هم خواهيد رسيد.   @reyhanesarogh
هدایت شده از ریحانة النبی
❇️ یادداشت/ ❌ با مشکلات کشور چه کنیم؟ 🔻رئیس‌جمهور طی چهار ماه گذشته دو بار به وزارت صمت دستور ساماندهی بازار خودرو را داده است؛ ولی تنها چیزی که امروزه در بازار خودروی کشور مشاهده نمی‌شود، ساماندهی است! نگاهی ولو سطحی و با عینک مردم کوچه و بازار به سایر بازارها و حوزه‌های اقتصادی نیز کم‌وبیش از همین نگاه حکایت دارد! اما علت یا علل رها بودگی مسئولیت‌ها در مباحث اقتصادی چیست؟ چگونه می‌شود همچنان امور را با انگیزه و جدیت کامل تا روز آخر مسئولیت‌ پیگیری کرد؟ 🔹نکات تحلیلی: 1- دو مدل و الگو در این حوزه قابل شناسایی است؛ در کشورهای غربی و توسعه‌یافته، تکلیف دولت با داشتن رویکرد و عقبه حزبی، مشخص است. حزب به خاطر آبرو و حفظ سازمان رأی خود و برای این‌که فرصت‌های آتی خود را تخریب نکند، تا لحظه آخر کار می‌کند و دولت متبوع خود را به کار و پایان دادن به برنامه‌ها و وعده‌ها، ولو با کمترین امید به رأی آوری، وادار می‌سازد. 2- اما در دولت‌هایی که ساختار حزبی جا نیفتاده، مکانیزم‌های پایشی و کنترلی دیگری در قانون پیش‌بینی شده است. البته شکی نیست که بهترین سازوکار کنترلی در منظر دینی و دولت اسلامی، انجام کارها به قصد قربت و خدمت و پاسخگویی به وجدان بیدار خود، ملت، تاریخ و در آخر دادگاه عدل الهی است؛ اما به‌هرحال لازم است مکانیزمی بیرونی نیز تعبیه شود. این موضوع در قانون ما، در کارکردهای مجلس پیش‌بینی شده است. مجلس در کنار وظیفه جعل قانون، رسالت نظارت بر حسن اجرای آن را نیز بر عهده دارد. از این منظر، کسانی که سفرهای استانی نمایندگان خانه ملت را دور از ابعاد قانونی تحلیل کردند، به کژ راهه‌ای افتادند که خود در تحلیل‌هایشان نگران آفات و شائبه‌های سیاسی آن بودند! چراکه اصل کار مجلس در راستای جدیت بخشی و مصون‌سازی به اقدامات دولت قانونی است. اساساً، هر سفری از سوی هر مسئولی که سبب آشنایی با مشکلات مردم شود و در نهایت به حل و گره‌گشایی از آن‌ها منجر گردد، پسندیده است. 🔺نکته نهایی: مجلس باید صیانت کند و با درایت و نظارت میدانی، جلوی ورود ویروس تنبلی، بی‌تفاوتی، رهاسازی کارها و تزلزل‌ها را در دولت بگیرد؛ این بزرگ‌ترین خدمت به دولت و حیثیت آن است. مجلس کارآمد و هوشمند تنها با نیت کارگشایی و البته به دور از شائبه‌های سیاسی می‌تواند با پیشنهاد راه‌های قانونی و گشایش روزنه‌های حقوقی در جذب سرمایه‌گذاری‌های تازه، شناسایی منابع درآمدی جدید، هموارسازی قانونی مسیر، دولت را تا روز پایانی آن ترغیب به کار و خدمت نماید. ✅(نویسنده: فتح‌الله پریشان)
هدایت شده از ریحانة النبی
به خدمتگزار ساده نیازمندیم 🔹با ایجاد دوقطبی های کاذب، شاید بشود مردم را فریب داد و انتخابات را برد؛ اما با تکرار این شگرد پس از رسیدن به منصب، نمی شود مشکلی از مشکلات روزمره معیشت مردم را حل کرد. ♦️این دقیقا همان کاری است که ائتلاف مدعی اصلاحات و اعتدال در سال های 92 و 94 و 96 کرد و تا می توانست فضای افکار عمومی را از دو قطبی های جعلی انباشت. مردم باید از جلیلی و قالیباف و رئیسی و نیروهای انقلابی می ترسیدند تا ائتلاف اشرافیت بتواند قدرت را قبضه کند. 🔹بنابراین بخشی از مردم به خیال این که اگر ائتلاف اعتدال و اصلاحات رای نیاورد زندگی و معیشت شان به هم می ریزد، به نامزدهای آن در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس و شورای شهر رای دادند. ♦️ادعا می شد اگر غیر از این ائتلاف سر کار بیایند، دلار پنج هزار تومان و پراید بیست میلیون تومان می شود؛ در پیاده روها دیوار می کشند و عرصه زندگی را بر مردم تنگ می کنند. اما مردم دیدند که واقعیت، عکس این فضا سازی بود. 🔹دیدند اتفاقا کسانی که دغدغه گره گشایی از زندگی مردم و برداشتن حصار ها و مضیقه ها را دارند، آنهایی هستند که باور انقلابی و اسلامی دارند. دیدند بیت المال را چه کسانی به تاراج سپردند و چه کسانی اهتمام به پس گرفتن آن دارند. ♦️دوره تازه ای در حال شروع است، اما اشرافیت مدعی اعتدال و اصلاحات، جز بازسازی ملال آور همان دو قطبی های اشباع شده نزد مردم، کار دیگری بلد نیستند. نمی فهمند که آن عملیات روانی اگر به کار رقابت انتخاباتی می آمد، به درد مدیریت و تدبیر امور مردم نمی خورد و گرهی از مشکلات شان باز نمی کند. 🔹مسابقه خدمت با همه دشواری هایی که اشرافیتِ تن پرور و سربار در مقابل آن پدید آورده، آغاز شده و اگر ائتلاف اشراف نتواند لا اقل تظاهر به حضور در این میدان مسابقه کند، طرف مقابل در دو قطبی "مردم- مشکلات" محسوب خواهد شد؛ که شده. ♦️شعبده بازی های هنرمندان عملیات روانی، دیگر نه تازگی و جذابیتی برای سرگرم کردن دارد و نه در ازای تماشای آن، مشکلی از مشکلات زندگی عامّه برطرف می شود. 🔹مردم، دیگر شعبده باز و بازیگر سیاسی -یا به قول کارگردان فیلم روحانی: "شومن"- نمی خواهند؛ در انتظار مدیرانی هستند که برای شان نوکری و خدمتگزاری کنند و با آنها یکدل و بی شیله و پیله باشند.
ریحانه های بهشتی
#حکمت_29_نهج_البلاغه گذر عمر و نزدیک شدن مرگ متن نهج البلاغه وَ قَالَ (علیه السلام): إِذَا كُنْتَ ف
مغرور نشدن از ستارالعیوبی خداوند متن نهج البلاغه وَ قَالَ (علیه السلام): الْحَذَرَ الْحَذَرَ، فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ، حَتَّى كَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ.   ترجمه و فرمود (ع): بترسيد، بترسيد، به خدا سوگند، كه گاه چنان گناه را مى پوشاند كه پندارى آن را بخشيده است.   @reyhanesarogh
ریحانه های بهشتی
#حکمت_30_نهج_البلاغه مغرور نشدن از ستارالعیوبی خداوند متن نهج البلاغه وَ قَالَ (علیه السلام): الْح
ارکان ایمان و کفر و شک متن نهج البلاغه وَ سُئِلَ (علیه السلام) عَنِ الْإِيمَانِ، فَقَالَ الْإِيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ. وَ الصَّبْرُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى الشَّوْقِ وَ الشَّفَقِ وَ الزُّهْدِ وَ التَّرَقُّبِ؛ فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ زَهِدَ فِي الدُّنْيَا اسْتَهَانَ بِالْمُصِيبَاتِ وَ مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ [فِي] إِلَى الْخَيْرَاتِ. وَ الْيَقِينُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى تَبْصِرَةِ الْفِطْنَةِ وَ تَأَوُّلِ الْحِكْمَةِ وَ مَوْعِظَةِ الْعِبْرَةِ وَ سُنَّةِ الْأَوَّلِينَ؛ فَمَنْ تَبَصَّرَ فِي الْفِطْنَةِ تَبَيَّنَتْ لَهُ الْحِكْمَةُ وَ مَنْ تَبَيَّنَتْ لَهُ الْحِكْمَةُ عَرَفَ الْعِبْرَةَ وَ مَنْ عَرَفَ الْعِبْرَةَ فَكَأَنَّمَا كَانَ فِي الْأَوَّلِينَ. وَ الْعَدْلُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى غَائِصِ الْفَهْمِ وَ غَوْرِ الْعِلْمِ وَ زُهْرَةِ الْحُكْمِ وَ رَسَاخَةِ الْحِلْمِ؛ فَمَنْ فَهِمَ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ وَ مَنْ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ صَدَرَ عَنْ شَرَائِعِ [الْحِلْمِ] الْحُكْمِ وَ مَنْ حَلُمَ لَمْ يُفَرِّطْ فِي أَمْرِهِ وَ عَاشَ فِي النَّاسِ حَمِيداً. وَ الْجِهَادُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الصِّدْقِ فِي الْمَوَاطِنِ وَ شَنَآنِ الْفَاسِقِينَ؛ فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ [الْمُنَافِقِينَ] الْكَافِرِينَ وَ مَنْ صَدَقَ فِي الْمَوَاطِنِ قَضَى مَا عَلَيْهِ وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِينَ وَ غَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَ أَرْضَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ. وَ الْكُفْرُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى التَّعَمُّقِ وَ التَّنَازُعِ وَ الزَّيْغِ وَ الشِّقَاقِ؛ فَمَنْ تَعَمَّقَ لَمْ يُنِبْ إِلَى الْحَقِّ وَ مَنْ كَثُرَ نِزَاعُهُ بِالْجَهْلِ دَامَ عَمَاهُ عَنِ الْحَقِّ وَ مَنْ زَاغَ سَاءَتْ عِنْدَهُ الْحَسَنَةُ وَ حَسُنَتْ عِنْدَهُ السَّيِّئَةُ وَ سَكِرَ سُكْرَ الضَّلَالَةِ وَ مَنْ شَاقَّ وَعُرَتْ عَلَيْهِ طُرُقُهُ وَ أَعْضَلَ عَلَيْهِ أَمْرُهُ وَ ضَاقَ عَلَيْهِ مَخْرَجُهُ. وَ الشَّكُّ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى التَّمَارِي وَ الْهَوْلِ وَ التَّرَدُّدِ وَ الِاسْتِسْلَامِ؛ فَمَنْ جَعَلَ الْمِرَاءَ دَيْدَناً لَمْ يُصْبِحْ لَيْلُهُ وَ مَنْ هَالَهُ مَا بَيْنَ يَدَيْهِ نَكَصَ عَلى عَقِبَيْهِ وَ مَنْ تَرَدَّدَ فِي الرَّيْبِ وَطِئَتْهُ سَنَابِكُ الشَّيَاطِينِ وَ مَنِ اسْتَسْلَمَ لِهَلَكَةِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ هَلَكَ فِيهِمَا. [قال الرضي [رحمه الله تعالى] و بعد هذا كلام تركنا ذكره خوف الإطالة و الخروج عن الغرض المقصود في هذا الكتاب].   فرهنگ لغت الشَفَق: خوف، ترس. تَاَوُّلِ الْحِكْمَة: پى بردن به دقائق حكمت. العِبرَة: عبرت و پند گرفتن از احوال ديگران. سُنَّةُ الَاوَّلِين: طريقه و روش پيشينيان. غَوْرُ الْعِلْم: سرّ و باطن علم. زُهْرَةُ الْحُكْم: داورى نيكو، قضاوت صحيح. الشَرَائِع: جمع «شريعة»، در اصل محل ورود به آبشخور را مى گويند و در اينجا مقصود شرائع احكام دين است. صَدَرَ عَنْ...: بازگشت، يعنى بعد از آنكه از سرچشمه دين نوشيد، براى بهره مند كردن ديگران بازگشت. الْمَواطِن: جمع «موطن»، ميدان هاى جنگ. الشَنَآن: بغض، كينه، عداوت. التَعَمُّق: در امرى دقت بسيار كردن، مقصود در اينجا كنجكاوى در پندار و اوهام است. الزَيْغ: كناره گيرى و انحراف از راه حق و تمايل بسوى هوى و هوس. الشِّقَاق: عناد، دشمنى. لَمْ يُنِب: باز نگشت. وَعُرَ: ناهموار و صعب العبور شد. اعْضَلَ عَلَيْهِ امْرُه: كارش بهم پيچيده و معضل شد و او را عاجز و درمانده ساخت. التَّمارِى: مجادله، جدل كردن براى غلبه و پيروزى نه براى احقاق حق. الْهَول: ترس. التَّرَدُّد: شك و دو دلى كه مانع تصميم قاطع شود. الِاسْتِسْلَام: خود را تسليم حوادث كردن، تسليم پذيرى. الْمِراء: جدال. الدَيْدَن: عادت. لَمْ يُصْبِحْ لَيْلُهُ: شبش صبح نشد، يعنى از تاريكى شك بسوى روشنائى يقين خارج نمى شود. نَكَصَ عَلى عَقِبَيهِ: به قهقرا بازگشت. الرَّيْب: ظن، گمان، يعنى كسى كه در گمانش مردد است و قادر به تصميم قاطع نيست. وَطِئَتهُ: او را لگد مال كرد. سَنَابِك: جمع «سنبك»، نوك سم حيوان. شَفَق: ترس توأم با نگرانى تَرَقُّب: انتظار سَلا: كنار و بيرون كشيد إستَهَان: حقير شمرد تَبَصَّر: بينش يافت غائِص: غوطه ورشونده غَور: بعمق رفتن زُهرَة: شكوفه و زيبائى رَساخَة: محكمى لَم يُفَرِّط: قصور نكرد شَدّ: محكم نمود أرغَمَ: بخاك ماليد زَيغ: كج شدن از حق و حق
ریحانه های بهشتی
#حکمت_30_نهج_البلاغه مغرور نشدن از ستارالعیوبی خداوند متن نهج البلاغه وَ قَالَ (علیه السلام): الْح
يقت لَم يُنِب: برنگشت عَمَى: جهالت و كورى أعضَلَ: مشكل شد تَمَارِى و مِراء: مجادله و مباحثه ناحق كردن   ترجمه از امير المؤمنين معنى ايمان را پرسيدند، فرمود: ايمان را چهار پايه است: شكيبايى و يقين و عدل و جهاد. شكيبايى را نيز چهار شعبه است: شوق و ترس و پارسايى و انتظار. پس، هر كه در او شوق بهشت باشد، بايد كه از شهوات دورى جويد و هر كه از آتش دوزخ ترسد، بايد كه از محرمات اجتناب كند، و هر كه در دنيا پارسايى گزيند، تحمل مصيبتها بر وى آسان شود و هر كه در انتظار مرگ باشد، به كارهاى نيك شتاب كند. و يقين را چهار شعبه است: بينايى هوشمندانه و دريافت از روى حكمت و پند گرفتن از چيزهاى عبرت آميز و رفتن به روش پيشينيان. هر كه از روى هوشمندى نگرد، حكمت بر وى آشكار شود و هر كه از حكمت بر وى آشكار شود، آموخته است كه چگونه از حوادث عبرت گيرد و هر كه عبرت گرفتن را آموزد، گويى با گذشتگان در گذشته، زيسته است. و عدالت را چهار شعبه است: فهمى كه به عمق چيزها رسد و علمى كه حقايق را دريابد و داورى كردنى نيكو و راسخ بودن در بردبارى. آنكه نيكو فهم كند به عمق دانايى رسد و هر كه به عمق دانايى رسد، از آبشخور احكام دين سيراب بيرون آيد و هر كه بردبارى را شعار خود سازد، در كارها تقصير ننمايد و در ميان مردم، ستوده زيست كند. جهاد را نيز چهار شعبه است: امر به معروف و نهى از منكر و پيكار در راه دين و دشمنى با فاسقان. پس، هر كه امر به معروف كند، مؤمنان را پشتيبانى نيكوست و هر كه نهى از منكر نمايد، بينى منافقان را بر خاك ماليده و هر كه در راه خدا پيكار كند، آنچه را بر عهده داشته به جاى آورده و هر كه با فاسقان دشمنى كند و براى خدا خشمگين شود، خدا را در روز جزا خشنود ساخته است. كفر را چهار پايه است: كنجكاوى بيهوده و خصومت كردن و انحراف از حق و دشمنى ورزيدن. كسى كه در كارها بيهوده كنجكاوى كند، به حق نرسد. هر كه به سبب نادانى به خصومت پردازد، همواره ديده اش از ديدن حق نابينا باشد و هر كه از حق منحرف گردد، نيكى را بدى انگارد و بدى را نيكى پندارد و به باده گمراهى مست شود و هر كه دشمنى ورزد، راههايش ناهموار و پر وحشت گردد و كارش دشوار شود و راه بيرون شدن بر او بسته ماند. شك را نيز چهار شعبه است: جدال بيهوده و هول و هراس و دودلى و تسليم. هر كه جدال را عادت خود سازد شبش به روز بدل نگردد و هر كه از كارهايى كه در پيش دارد بترسد، واپس ماند و به مقصود نرسد و هر كه به ترديد و دودلى گرفتار آيد، پس سپر سمهاى شياطين شود و هر كه به تباهى دنيا و آخرت تن در دهد، هم در دنيا هلاك شود و هم در آخرت. سید رضى گويد: پس از اين كلامى است، كه ما از ذكر آن خوددارى كرديم از بيم به درازكشيدن سخن و خارج بودنش از موضوع ما. @reyhanesarogh
❁❁ هر بہ پا بزم عزا در ڪربلاسٺ روضہ خوانش زینب و نوحہ سرایے مےڪند هر شب جمعہ رسد زهرا بہ دشٺ ڪربلا بر بےڪفن ماتم سرائے مےڪند 🌷 💔 @reyhanesarogh
ریحانه های بهشتی
#حکمت_31_نهج_البلاغه ارکان ایمان و کفر و شک متن نهج البلاغه وَ سُئِلَ (علیه السلام) عَنِ الْإِيمَان
نیکوکار، بهتر از کار نیکو متن نهج البلاغه وَ قَالَ (علیه السلام): فَاعِلُ الْخَيْرِ خَيْرٌ مِنْهُ، وَ فَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنْهُ.   ترجمه و فرمود (ع): نيكوكار از كار نيكويش بهتر است و، بدكار از كار بدش بدتر.   @reyhanesarogh