4_5791776889148281391.mp3
11.94M
هدیه به حضرت مسلم صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
سبک زمزمه زمینه واحد و شور. حضرت مسلم
از غم و غصه تو بد جوری افتادم من از پا
رسیده اخرای ماجرای سفیرت اینجا
نمی خوام بعد تو زنده باشم آقا
نمونده راهی واسم به جز دعا لحظه ی آخر
دعا می کنم نیای کوفه حسین با چشمای تر
که بیای میشه تنه پاک تو بی سر
به اشکای چشم من تموم شهر دارن می خندن
روی من حتی دره خونه هاشونو هم می بندن
اینا خیلی خیلی پستن و نامردن
حال و روز من شده می بینی خیلی گریه آور
تنها و غریبم و بی یاور و. بدونه لشگر
نگرونم برای گلوی اصغر
عوض کن مسیرت ونا وقت داری نیا به این شهر
اینا تشنه می برن سره تورو کناره دو نحر
اینا هستند همه با عهد ووفا قهر
تو که نیستی ببینی ججوری روز من میشه شب
تو که نیستی ببینی که جون من رسیده بر لب
نگرونم نگرونم. برای زینب.
نگرونم نگرون برای زخم های تنه تو
نگرونم نگرونم حتی واسه پیراهنه تو
بوریا شه آخر ش هم کفنه تو
سر تو از قفا می برن جلوی چشم خواهر
سره تو حواله ی سر نیزه ها می کنن آخر
پیش. چشم خیس و بارونی مادر
رضا نصابی
به نفس. علی رضا عطایی
شب اول محرم. 1403
4_5803097284774210622.mp3
3.28M
هدیه به امام حسین صلوات.
شور مقتل.
اللهم. صل علی محمد وال و عجل غ
باور ندارم. . برادر من
غرق به خونی. . برابر من
دارم می بینم. که میری از حال
تنه تو افتاد. تو شیب گودال
غرق خونه شدی مقابلم. نیمه جون شدی مقابلم
کاش. می مردم و نمی دیدم که عریون شدی مقابلم
حسین جان حسین. حسین. حسین.
خدا یا دیدم سنان و اومد
به پهلوی تو نیره فرو کرد
خدا یا دیدم شمر با یه خنجر
اومد به قصد بریدن سر
وقتی خواهرت می بینه و با پا میشینه رو سینه و
می بره سره تورو حسین بی حیا از روی کینه و
حسینم. حسین. حسین. حسین.
با خنجره کند به حنجرت زد
به حنجرت از پشت سر ت زد
با خنجر کند ضربه ها می زد
به سختی سر رو ازتن جدا کرد
بعد تو میرم اسارت و شروع میشه دیگه غارت و
بعد تو تاره شروع میشه به آهل خیمه جسارت و
رضا نصابی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
با فلسطین نیستی هیئت نـرو امشب، بخـواب
دم مَزَن از طـفل شش ماهه، نـگـو جانم ربـاب
هدیه به حضرت علی اکبر ام لیلا و حضرت هاجر ام وهب صلوات.
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
شور و زمزمه و روضه حضرت علی اکبر
واسه ی غمه تو چشم خونه دریا گریه می کرد
همراه بابات تموم خاکه صحرا گریه می کرد
مادرت تو خیمه تنها گریه می کرد 2
آهوی خوش قد و بالای حرم برو به میدون
یه بار دیگه برای دلخوشیه م برگرد بابا جون
بزار سیر ببینمت قده تو قربون 2
علی اکبر. علی علی اکبر علی اکبر علی اکبر
لحظه ی اخر به سمت من بودش نگات عزیزم
از نفس افتادی و سیاهی رفت چشات عزیزم
کاش بمیره جای تو بابات عزیزم 2
تورو کشتن پسرم با نیزه و با تیر و شمشیر
تورو کشتن پسرم بی جرم و بی گناه و تقصیر
تنه تو شده رو خاک صحرا تکثیر 2
علی اکبر علی اکبر علی اکبر. علی اکبر.
تکه تکه رو زمین می ریزی ای سرو رشیدم
خودم وبا زحمت به سمت تنه تو می کشیدم
تن تو پخش و پلا رو خاکا دیدم 2
داغ تو روی دلم بد جور علی اکبر نشوندن
روی زین اسب تنه تو رو با نیزه ها پیچوندن
بالای سر رقصیدن و خوندن 2
میگیرم تو بغلم چه فایده که در همی تو
چقدر نا مرتبی چقدر که نا منظمی تو
پسره رشیده من چقد کمی تو 2
بسته بود لخته ی خون راهه نفس کشیدنت رو
دیدم لحظه لحظه ی از هم دیگه پا چیدنت رو
لحظه ی از بابا دل بریذنت رو 2
علی اکبر. علی اکبر علی اکبر علی اکبر.
رضا نصابی
روضه اقا ابوالفضل علیه السلام .mp3
14.21M
السلام علیک یا عبدالصالح یا ابالفضل
علیه السلام
✅ مطالب بسیار جانسوز روضه اقا
قمر منیر بنی هاشم علیه السلام
✳️ مکاشفه کربلا و روضه اقا ابالفضل علیه السلام
🟢 به لسان مبارک مرحوم حاج اقای قدرت الله لطیفی
🥀 انچه که حاج آقای لطیفی در عالم مکاشفه دیدند
😭 آب اوردن از علقه...
👌👌👌حتما دوستان گوش کنند
104.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ. و نماهنگ
ارباب عالم
به نفس :کربلایی محمد رضا اشرفی
به قلم :رضا نصابی
تنظیم و میکس و مسترینگ : میلاد عمرانی
تدوین: رسانه هنری پناه
#زمزمه_واحد
#شب_نهم_تاسوعا
🎶#سبک_دلشوره
#امید_بی_دستا
☑️بند اول
امید بی دستا تویی ابالفضل «ع»
تشنه ولی سقا تویی ابالفضل «ع»
یه جوری شمشیر می زنی تو میدون
میگن که مرتضا تویی ابالفضل «ع»
وقتی تو میدون می کنی تو غضب
لشکری از خشم تو میرن عقب
نه تنها توو نبردی تو یکه تازی
زبون زدی توی مرام و ادب
ای روضه خون روضه ی عباس بخون
امشبه و از خدای احساس بخون
دعوت بکن امام زمان و هیات
روضه ی عباس و با اخلاص بخون
یا ابوفاضل یل ام البنین«س»
☑️بند اول
کنار خیمه شنیدم صدا تو
صدای ادرک یا اخا اخا تو
از مرکب افتادی بدون دست و
حسین الهی بمیره برا تو
تنت شده پر از جراحت عباس «ع»
پیشه چشام رفته به غارت عباس«ع»
افتادی از مرکب و ای عزیزم
عوض شده چقدر قیافت عباس «ع»
کاشکی تو خیمه خبره تو نره
به زیر پاها پیکره تو نره
کاشکی کناره خواهرم بمونی
بالای نیزه ها سره تو نره
یا ابوفاضل یل ام البنین«س»
☑️بند اول
تیره سه شعبه بسته چشمه ترت
چیزی نمونده دیگه از پیکرت
تا بین ابرو سره تو شکافته
شبیه حیدر شده فرق سرت
نیزه ها رو به پیکر تو زدن
عمود آهن به سرتو زدن
مشک تو که دریدن ای برادر
آتیش به قلب جگر تو زدن
سمت حرم نگاهته بلند شو
رقیه چشم به راهته بلند شو
پشت و پناه خیمه ها هنوزم
خیمه توی پناهته بلند شو
یا ابوفاضل یل ام البنین«س»
#رضا_نصابی
#مجید_مرادزاده