ایران پیشرفته !؟ 《۳۰ دی ۱۳۴۸ امروز ساعت ۱۲ حرکت کردیم بعد از توقف کوتاهی در آنکارا وارد وین شدیم ... ۱ بهمن ۱۳۴۸ ناهار در کاخ هوف برگ مهمان رئیس جمهور بودیم ... ۴ بهمن ۱۳۴۸ بعد از ظهر شاهنشاه پیش طبیب چشم رفتند. چشم شاه نزدیک بین است. بنابراین برای دور دیدن همیشه عینک دارند. حالا می خواهند داخل چشم عدسی بگذارند که عینک دوربین به چشم نزنند. این عدسی را باید با انگشت در چشم بگذارند. خیلی زحمت دارد به شاه عرض کردم چرا به خودتان بی جهت زحمت می دهید؟ ... ۶ بهمن ۱۳۴۸ شاهنشاه پیش دندانساز تشریف بردند من هم در رکاب رفتم ... ۷ بهمن ۱۳۴۸ مطابق معمول به معالجه دندان شاهنشاه گذشت ...》 خاطرات اسداله علم، جلد اول، صص: ۳۶۵- ۳۷۱. @rezashahed

فروش نفت با اذن ارباب 《 شنبه ۲۰ دی ۱۳۴۸ صبح شرفیاب شدم. در شرفیابی مطلب مهمی نبود ... فقط مطلب معامله نفت با کوبا یک مطلب اساسی و مهم بود که فلاح از امریکا تلگراف کرده بود. چون نقطه عطفی در معاملات آینده و سیاست آتیه ما خواهد بود. معامله نفت با کوبا، دشمن آمریکا، با موافقت آمریکا، که گفته اند " الملک عقیم"》 خاطرات اسداله علم، جلد اول، ص: ۳۵۵. @rezashahed

بیگانگی شازده با فرهنگ ایرانی 《 دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۴۸ ... علیاحضرت شهبانو تلفن فرموده بودند به سفیر ما در برن که بچه ها به سنت موریتس می آیند ترتیب کار آنها را بدهید. ... به شاهنشاه عرض کردم تا کی می خواهید با والاحضرت ولایتعهد مثل بچه رفتار کنید... ولیعهد ایران است باید در چشم سفیر و غیره به او اهمیت بدهید بچه ها می آیند یعنی چه؟ شاهنشاه تصدیق فرمودند ... عرض کردم این پسر را تاکی می خواهید در دست پرستار فرانسوی و فقط پرستار فرانسوی بگذارید. ایشان حالا باید به عادات ایرانی، روحیات ایرانی و علایق ایرانی خو بگیرد، اجازه فرمایید یک پیشکاری برای ایشان تعیین بشود. فرمودند این هم درست است، چند نفر فکر بکن. عرض کردم اولین شرط پیشکار والاحضرت که همه شرایط باید تحت الشعاع آن بگیریم این است که ایران پرست باشد. از این بچه های انترناسیونال که هر کدام چند پاسپورت در جیب دارند باید احتراز جست. شاهنشاه خندیدند و ملتفت شدند که منظورم همین وزرا و رجال کت سه چاکی آمریکایی می باشند که سرشان هزار جا بند است. حالا به من فرموده اند برو فکر کن‌ واقعا در حیرتم که چه بکنم که باز با علیا حضرت شهبانو درگیر نشوم ممکن است من کسی را بگویم، ایشان نپسندند.》 خاطرات اسداله علم، جلد اول، صص: ۳۵۸-۳۵۹. @rezashahed

اقتصاد پیشرفته !؟ 《10 اردیبهشت ۱۳۴۹ قبل از ناهار مدتی با شاهنشاه صحبت کردم. شاه فقط از خدا می خواهد که ده پانزده سال به او فرصت بدهد که کارها را دنبال نماید و بعد به پسرش تحویل دهد. من قدری اوقات شاه را تلخ کردم عرض کردم وظیفه دارم ضمن آنکه پیشرفت های کار کشور را در زیر سایه شاه تایید کنم به عرض برسانم که وضع اقتصادی ما بسیار بد است و من بی اندازه نگرانم مکرر این مطلب را به شما عرض کرده ام اعتنا نفرموده اید به علت گزارش های دروغی که متصدیان عرض می کنند اما اکنون خودتان دارید احساس می فرماییدکه وضع بدتر از آن است که تصور می فرمودید. شاهنشاه هیچ نفرمودند ولی به فکر عمیقی فرو رفتند.》 (خاطرات اسداله علم، جلد دوم، ص : ۴۴.) چهارشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۱ @rezashahed

رشوه به انگلیس، گدایی از کویت 《 جمعه ۸ خرداد ۱۳۴۹ صبح سواری رفتم هوا کمی گرم بود با وصف این سه ساعت سواری کردم ... بعد سفیر انگلبس را خواستم اوامر شاهنشاه را به او ابلاغ کردم ... شاهنشاه فرموده بودند ... به او بگویم وساطت کند قرضی از کویت با ربح کم بگیریم. - در حدود صد میلیون پوند هر چه از این پول گرفتیم- که البته از پولی خواهد بود که کویتی ها در انگلیس ذخیره دارتد- ما اسلحه و مال التجاره از خود انگایس خواهیم خرید. در حقیقت شاهنشاه رشوه ای هم دادند. خدا عمر بدهد به شاه خیلی دوربین و دوراندیش است[ سفیر قول داد] در این زمینه عمل کند. ضمنا گفتم ایم مطلب را جز شاهنشاه و شما و من کسی نمی داند و به حساب کلی قروض ایران هم نخواهد رفت ...》 ) خاطرات اسداله علم، جلد دوم، ص: ۵۹.) چهارشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۱ @rezashahed

بسم الله الرحمن الرحیم دوست گرامی ام فرهیخته ارجمند و نکته سنج جناب آقای بهشتی پور در مورد فرسته مربوط به وام ستانی شاه از کویت چنین نوشتند: "سلام واقعا هر جوری حساب کنید این گدایی نیست یک نوع قرض گرفتن یا وام است اما مساله مهم این است که می نویسد وارد حساب دیون نمی ‌شود این نشان دهنده وجود حساب محرمانه ای است که دربار داشته و حتی ذی حساب کل که وزارت دارایی از آن بی اطلاع بوده یا بی اطلاع نگه داشته می شد نکته دوم قرض را کویت می دهد اما از حساب ذخایر کویت در بانکهای انگلیس بعد بابت آن انحصار خرید از محل این پول را خلاف همه قوانین آن روز و امروز به بازار انگلیس محدود کردند و جالب است اسم کار خلاف قانون و منافع ملی را دور اندیشی گذاشته است." چهارشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۱ @rezashahed

توهم اقتدار شاهانه 《 یکشنبه ۸ شهریور ۱۳۴۹ صبح شرفیاب شدم. شاهنشاه فرمودند مصری ها خیلی ماتحت ما را لیس می زنند! عرض کردم از چه لحاظ می فرمایید؟ فرمودند: خیلی تملق می گویند و به ما می گویند بیایید تکلیف خلیج فارس را با هم تعیین کنیم عرض کردم جرات جسارت ندارم ولی اگر اجازه بفرمایید عرض کنم، مطلب برعکس است با تعجب و عصبانیت فرمودند: چرا؟ عرض کردم اولا شاهنشاه همیشه در ده سال گذشته می فرمودید اینها باید بیایند عذرخواهی کنند تا رابطه برقرار کنیم این کار را نکردند که هیچ، ما تازه ترکیه و اردن را برانگیختیم که واسطه رابطه ما بشوند. حتی شنیدم در اعلامیه ما تشکر از این دو کشور هم بوده است. و بعد وقتی قضیه در هیئت دولت مطرح بود، انصاری وزیر اقتصاد که سابقه سفارت در واشنگتن و پاکستان دارد گفته است اگر این تشکر را مصری ها نکنند که آبروی ما پاک می رود. بعد این قسمت از اطلاعیه حذف شده ثانیا با تمام این وساطت ها مصر، محض عراق خاک بر سر، از برقراری رابطه خودداری می کرد، تا وقتی رابطه او با عراق به هم خورد و به ما نزدیک شد تا عراق را بکوبد. پس ابتکار عمل هم در دست اوست.ثالثا سیاست شاهنشاه همیشه این بود که هیچ دولتی که در سواحل خلیج فارس زمین ندارد حق مداخله در خلیج فارس ندارد. حالا ایشان از آن سوی کویت و عربستان ادعای مداخله در امور خلیج فارس می کند. پس این چه تملقی است؟دیگر شاهنشاه هیچ نفرمودند من هم خجل شدم که با این صراحت حرف زدم. شاهنشاه خیلی به فکر فرو رفتند ...》 (خاطرات اسداله علم، جلد دوم، صص: ۱۰۶- ۱۰۷.) رضایی پنج شنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۱ @rezashahed

خرید سلاح شما با ما، وام بدهید 《 چهارشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۴۹ صبح شرفیاب شدم جریان ملاقات با سفیر امریکا را عرض کردم. فرمودند: دوباره او را بخواه و بگو، موضوع اعتبارات نظامی ما فعلا یک امر حیاتی است. چه از طریق [ بانک صادرات و واردات] و چه از طریق اعتبارات تصویبی مجلس سنای امریکا،باید هرچه زودتر به ما برسد. و آن [ قسط هایی] که برای فانتوم ها در نظر گرفته شده، زودتر بدهند. فرمودند: بگو هنوز سیل اسلحه روسی به طرف عراق و مصر سرازیر است،پس فردا اگر با اسراییل صلح بکنند تمام این قدرت متوجه خلیج فارس می شود. تکلیف چیست؟ ارتش ما بیش از هشت روز ذخیره مهمات برای جنگ ندارد. به علاوه حالا ناصر می خواهد در خصوص خلیج فارس و تقسیم آنجا به مناطق نفوذ ما و آنها با ما وارد مذاکره شود- ...- در صورتی که ما می خواهیم هیچ نفوذی اینجا نباشد و به هر صورت باید جلوی او را بگیریم‌ آیا با این صورت ممکن است و آیا به نفع شما هست که ما در مقابل نفوذ و قدرت ناصر عقب بنشینیم و میدان را برای او خالی بگذاریم؟...》 (خاطرات اسداله علم، جلد دوم، ص ۱۱۱.) رضایی پنجشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۱ @rezashahed

استغاثه شاهانه و مهمات ۸ روزه 《شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۴۹ صبح شرفیاب شدم. شاهنشاه فوق العاده نگران وضع اردن بودند. فرمودند که به سفیر امریکا بگویم. آیا با وضع این اندازه درهم و برهم باید وضع دفاعی ما طوری باشد که فقط برای هشت روز جنگ مهمات داشته باشیم؟ آخر ما که از شما چیزی و کمکی نمی خواهیم، می گوییم نفت ما را ببرید و پول ما را بدهید که در راه منافع مشترک و دفاع مشترک خرج بکنیم. از این هم مضایقه دارید؟ ...》 خاطرات اسداله علم، جلد دوم، ص ۱۱۲.) رضایی پنجشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۱ @rezashahed

بسم الله الرحمن الرحیم مسمومیت دختران دانش آموز بخش نخست طرح مساله فهم هر پدیده جز با التزام به قواعد روش شناختی ممکن نیست. بر پایه مطالعات رایج، پدیده ها را می توان از راه تحلیل های متخلف بازشناسی نمود. شناخت ماهیت، تبار، کارکرد، غایت، کارگزار( عامل) و نیز مطالعه تطبیقی( هم سنجی) می تواند، راهگشا باشد. چنانکه می توان از طریق تبیین علت و معلولی، پدیده را مورد واکاوی قرار داد. در این مقال می کوشم به بازشناسی پدیده مسمومیت دانش آموزان دختر بپردازم. ۱- توصیف پدیده این پدیده هدفمند، عمدی، متعدد و در حال تکراری دیده می شود و حاصل تلاش یک و یا دو نفر نیز نمی تواند باشد، پس معلول یک طرح سازمند و پدیده ای سازمان یافته می نماید. جرم سازمان یافته را می توان چنین توصیف نمود. «فعالیت مجرمانه مستمری که با هماهنگی صورت می‌گیرد». از منظر ماهوی با سلسله اقداماتی با هدف ایجاد رعب و وحشت یعنی اقدام تروریستی مواجهیم. در این مورد عنصر بی رحمی و شقاوت برجسته می نماید زیرا قربانیان جنایت، از میان قشر آسیب پذیر( دختران) انتخاب شده و محیطی را برگزیده اند که بی دفاع ترین محیط( مدارس) می باشد. همچنین با توجه به متغیر پیچیدگی، درجه اختفاء و کشف ناشدگی آن تا این لحظه می توان گفت احیانا گروه و یا تشکیلاتی حرفه ای عامل این اقدامات است. برخی از دیگر متغیرهای موید مدعا عبارتند از : پیامدهای مرتبط با جامعه هدف، گستره اقدامات و نوع مواد مورد استفاده و ... ۲- تبار شناسی مشروعیت زدایی از ج ا ا را می توان از اهداف کلیدی این اقدام شمرد که سابقه دیرین دارد: نخستین بار سازمان مجاهدین خلق با تشکیل "هسته های مهاجم" و اعزام نفوذی به میان تشکل ها، سازمان ها و نهادهای انقلاب حملات خشونت بار و خونینی علیه تجمعات و راهپیمایی های مجاهدین خلق سازمان داد. ( نک، کاندیدای امپریالیسم ...، روزنامه کیهان دی ۱۳۵۹، به قلم سه تن از افراد برجسته بازگشته از مجاهدین خلق) نیز مجاهدین خلق به سال ۱۳۵۸ مدعی شد که ج ا ا زندانیان را در زندان ها شکنجه می کند و لذا امام ره گروهی را مامور بررسی ادعای مزبور نمودند و معلوم شد نادرست بوده است. این گروه همچنین نخستین بار ادعای تقلب در انتخابات مجلس اول را طرح کرد اما روشن شد که تهمتی بیش نیست. چنانکه پس از انتخاب آیت اله منتظری به عنوان قائم مقام رهبری، نواری از گفتگو با شهید آیت را در سراسر ایران پخش کردند تا انتخاب آقای منتظری را توطئه و در عداد یک کودتا جلوه دهند این گروه همچنین پس از آغاز عملیات های تروریستی، طی دهه ۶۰ شایعه گسترده ای پخش کرد که ج ا ا مجازات اعدام دختران را اجرا نمی کند مگر پس از ازاله بکارت آنها. پس از آن و طی سال های دهه ۷۰ قتل های زنجیره ای رخ داد که با هدف ازاله مشروعیت از رهبری و نظام ج ا ا طراحی و اجرا گردید. بدین ترتیب اعتبار بین المللی ایران زایل شد و اعتماد مردم به شدت آسیب دید. فاجعه ای که هرگز نتوانستند روشن سازند از کجا سرچشمه گرفته بوده است. در این میان رهبر فرزانه انقلاب این طرح را به دستگاههای اطلاعاتی بیگانه نسبت دادند. علاوه بر آن پروژه‌ «نوار سازان» رسانه ای شد که به انتشار یک نوار ویدیویی در اوایل سال ۱۳۷۹ باز می‌گشت. در این نوار  امیرفرشاد ابراهیمی جلوی دوربین ظاهر و مدعی می‌شود که به عنوان عامل اجرایی مسئولان عالی ج ا ا مأمور اعمال خشونت علیه مخالفان ج ا ا بوده است. لذا با حکم دستگاه قضایی بازداشت شد و زبان به بیان حقایق گشود. دادگاه ۱۶ عمومی دادگستری استان تهران با صدور اطلاعیه‌ای بیان داشت وی: « در چهارم خرداد به دادگاه معرفی و در نخستین ساعات تحقیق در دادگاه اعلام کرد که ۹۵ درصد ادعاهایش در نوار کذب محض و نتیجه‌ القائات خانم شیرین عبادی و محسن رهامی بوده است. نامبرده در جلسات دادگاه به شدت متأثر ، پشیمان و نادم بوده و اظهار ندامت و گناه کرده که تهیه و تنظیم فیلم ویدیویی در محل دفتر کارش صورت گرفته و در زمان تهیه  فیلم و در زمان تهیه فیلم خانم الهه شریف پور موسوم به الهه هیکس ، که از اعضای سازمان موسوم به دیده‌بان حقوق بشر و از دوستان وی است، نیز حضور داشته که از این نوار نسخه‌ای به برخی از مسئولان و یک نسخه هم برای آقای محسن رهامی تهیه و به وی تحویل داده شد. همچنین طرح مشروعیت زدایی با رمز عبور تقلب به سال ۱۳۸۸ بار دیگر کشور را به آشوب کشید و به لبه پرتگاه سقوط برد و قتل ندا آقاسلطان بنزین دیگری بر آتش هیجانات ریخت. بعدها آقایان سیدمحمد خاتمی، مصطفی تاج زاده، ابطحی و ... تصریح کردند که تقلبی صورت نگرفته است. دیوسازی از ج ا ا و طرفدارانش و دلبر نمایی از مخالفین هیچگاه به پایان نرسید و چنانکه دیده ایم پیش از هر انتخابات، منتقدان و مخالفان، ج ا ا را جنگ طلب، مخالف آزادی زنان، ضد جمهوریت، طالبانیست، آزادی ستیز، متحجر، کاسب تحریم، سازنده دیوار در پیاده روها و مانند آن نامیده اند.

مسمومیت دختران دانش آموز بخش دوم ۳- کارکرد ها رخدادهای احساس برانگیز و دردآور می توانند با کمک ضریب یافتن از طریق قدرت رسانه به زوال مشروعیت حکومت های مخالف غرب بینجامد و آنها را جانی معرفی کند و افکار عمومی را برای اقدام علیه آنها آماده سازد. مروری گذرا به تاریخچه این شگرد که " پرچم دروغین" نام دارد، به فهم موضوع کمک خواهد نمود. نظام سلطه طی چند سده گذشته برای مداخله درجهان غیر اروپایی همواره بهانه هایی یافته و یا ساخته است. برخی از بهانه ها عبارتند از: نجات بشر از طریق مسیحی سازی مردم دنیا و از جمله ایران،( نک: کارنامه فرهنگی فرنگی، هما ناطق با مقدمه فریدون آدمیت)، عمران و آبادی ( استعمار)، صدور تمدن غرب در قالب دولت سازی( نک: افشین زرگر، مدلهای دولت- ملت سازی؛ از مدل اروپایی تا مدل اوراسیایی)، مبارزه با برده داری، ایجاد شورای قیمومت در سازمان ملل متحد و تقسیم کشورها میان ابرقدرت ها تحت عنوان آموزش کشور داری به ملت هایی که دارای استقلال نیستند، ( نک: فصل سوم، ارکان، ماده ۷ منشور ملل متحد) ماده ۷۳ منشور مقرر داشته است: " اعضای ملل متحد که مسئولیت اداره سرزمینهایی را که مردم آن هنوز به درجه کامل حکومت خودمختاری نایل نشده‌اند بر عهده‌ دارند یا بعهده میگیرند ..." همچنین است برسازی گفتمان حقوقی برای تاسیس کشورهای ذره ای تحت عنوان حمایت از حقوق اقوام و اقلیت ها ( نک: اعلامیه وودرو ویلسون رئیس جمهور آمریکا در آستانه جنگ جهانی اول)، صدور دمکراسی ( نک: هانتینگتون، موج سوم دمکراسی)، مبارزه با تروریسم، دفاع از حقوق بشر، حقوق زنان و ... شایان ذکر است که فقط امریکا و انگلیس بدین بهانه ها از سال ۱۹۵۰ تاکنون به بیش از ۷۰ کشور جهان حمله برده و میلیون ها تن را کشته اند. به هر حال نظام سلطه هرگاه بهانه ای نیابد بهانه ای می بافد و یا می سازد و یا با دروغ و نیرنگ زمینه حمله نظامی را فراهم می آورد. در این مورد می توان به نمونه های فراوان اشاره نمود. مثلا به سال ۱۸۹۵ به هنگام استقلال کوبا از استعمار اسپانیا ناگهان یک ناو امریکایی منفجر شد و بدین بهانه امریکا به اسپانیا اعلام جنگ کرد و وارد کوبا شد و آن جزیره را اشغال نمود. و یا برای نمونه گفته شد بندر پرل هاربر امریکا هدف بمباران هواپیماهای ژاپنی قرار گرفت و امریکا از آن پس به ناچار وارد جنگ جهانی گردید. در طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز غربیان تمام امکانات خود را در اختیار صدام گذاشتند و از جمله او را واداشتند کشتی های حامل نفت و مواد غذایی ایران را مورد حمله قرار دهد، به محض اینکه ایران مقابله به مثل نمود امریکا به بهانه حفاظت از آزادی عبور و مرور کشتی ها وارد جنگ مستقیم با ایران شد، سکوهای نفتی ایران را منهدم، شماری از پاسداران را دستگیر و شکنجه کرد و سرانجام هواپیمای مسافربری ایران را منهدم نمود. همچنین با متحدانش القاعده را در افغانستان برای مبارزه با شوروی تشکیل دادند و پس از چند سال به نام مبارزه با القاعده و با بهانه سازی از طریق انفجار برج های دوقلو به نام مبارزه با القاعده و طالبان به افعانستان حمله کردند. همچنین عراق را که در جنگ با ایران به شدت تسلیح و مجهز کرده بودند فریب دادند تا به کویت حمله کند و سپس امریکا و متحدانش به عراق حمله کردند. برای موجه سازی حمله به عراق دروغ نیره الصباح را علم کردند. 《شهادت نیره شهادت دروغینی بود که در برابر فراکسیون حقوق بشر کنگره ایالات متحده در ۱۰ اکتبر ۱۹۹۰ توسط دختری ۱۵ ساله ایراد شد که خود را فقط با نام کوچک اش نیره معرفی کرد. این شهادت به‌طور گسترده تبلیغ شد و بارها توسط سناتورهای ایالات متحده و رئیس‌جمهور جورج اچ. دابلیو بوش در توجیه حمایت خود از کویت در جنگ خلیج فارس نقل شد. در سال ۱۹۹۲، مشخص شد که نام خانوادگی نیره الصباح بوده و اینکه او دختر سعود الصباح، سفیر کویت در ایالات متحده بود. اصل داستان هم جز دروغی بیش نبود. سرانجام حدود ده سال بعد نیز با توسل به دروغ وجود سلاح اتمی عراق را اشغال و صدام را سرنگون نمودند. همچنانکه امریکاییان داعش را تاسیس و سپس به بهانه مبارزه با داعش سوریه را ویران نمودند. چنانکه در سوریه دروغی بزرگ ساختند که حکومت اسد از سلاح شیمیایی علیه تروریست های مخالف استفاده نموده است.( نک: غرب و رسوا شدن یک دروغ دیگر در سوریه، سایت دانشگاه عالی دفاع ملی)

مسمومیت دختران دانش آموز بخش سوم ۴- غایت شناسی این پدیده چند هدف پلکانی را می تواند تعقیب کند. چنانچه در بخش کارکرد گفتم از اهداف غایی آن سلب مشروعیت و مقبولیت نظام و موجه سازی تقابل رادیکال با ج ا ا است. با این حال اهدافی به شیوه پلکانی می تواند در نظر باشد. مثلا چنانچه یک یا چند دختر کشته و یا به نقص عضو دچار شوند می تواند خانواده ها را غمزده و عواطف عمومی را جریحه دار کند. نخستین نتیجه آن نقض ادعای همیشگی نظام در باره وجود امنیت اجتماعی خواهد بود. اگر غنیمت شمردن امنیت موجود مانع پیوستن مردم به براندازان شده است دیگر امنیتی وجود ندارد تا بازدارنده باشد. بنابراین در آن صورت نارضایی گسترده ای در جامعه شکل می گیرد و چنین محاسبه شده است که با حمایت بدنه اجتماعی از تقابل با ج ا ا پروژه ای که با رمز عبور مهسا امینی رقم خورد احیا گردد. در عین حال وضعیت ابهام آلود کنونی اگر ادامه یابد می تواند به انفعال و یا ریزش بدنه اجتماعی هوادار نظام هم منجر شود.اظهار نظر غیر حرفه ای سایت الف و بیانات آیت اله جوادی آملی از نشانه های این پیامد است. اینکه امثال عباس عبدی از علما و مراجع می خوهند سکوت نکنند در همین چارچوب قابل ارزیابی می باشد. اما از منظر سیاسی می تواند کارکرد انتخاباتی هم داشته باشد. بدین ترتیب که قشر خاکستری شاید با دیدن کارآمدی بالقوه دولت پای صندوق بیاید، نیاید و آرای هواداران نظام هم ریزش کند، در این صورت ممکن است فقط حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد رای دهند. این آمار عملا مانند نتیجه یک همه پرسی جلوه می کند و رهاورد آن عدم مقبولیت نظام خواهد بود و لذا طرح میرحسین موسوی یعنی تغییر نظام کلید خواهد خورد مگر اینکه نظام ایده سیدمحمد خاتمی را بپذیرد و اصلاح طلبان دوباره به قدرت برگردند که در این صورت روی دیگر سکه رفراندوم کلید خواهد خورد. و اگر نظام زیر بار این طرح ها نرود مردم را از دست می دهد و ناچار از تکیه به قدرت سخت افزاری برای برقراری نظم و ثبات اجتماعی می شود و در آن صورت فلسفه وجودی نظام زایل و بقای آن اممکن خواهد شد. کارکرد دیگر این است که به تشکیل پرونده جدید حقوق بشری در مجامع بین المللی علیه ج ا ا بینجامد. رضایی شنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ @rezashahed

بسم الله الرحمن الرحیم مسمومیت و مجمع مدرسین و محققین مجمع یاد شده در باره مسمومیت دختران دانش آموز بیانیه صادر نمود. به نظر می رسد واکاوی بیانیه مجمع ضروری است. ۱- جهل به موضوع مجمع بدون علم به موضوع و ابعاد آن سخن گفته و این خلاف آیه قرآن کریم است که فرمود: " ولا تقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسئولا" کار مجمع مصداق رجم بالغیب است که در اصل، به معنى «سنگ یا پراندن سنگ» است، سپس به هر نوع تیراندازى اطلاق شده است، و گاه به معنى کنائى «متهم ساختن» یا «قضاوت به ظن و گمان» استعمال مى شود و کلمه «بالغیب» تأکیدى بر این معنا است، یعنى: غائبانه قضاوت بى مأخذ درباره چیزى کردن. این تعبیر، شبیه همان چیزى است که در فارسى مى گوئیم: «تیر در تاریکى انداختن» ۲- عدم تخصص مجمع وارد موضوعی شده که در آن تخصصی ندارد و این خلاف دستور قرآن کریم است که فرمود "فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون" بعید می دانم مجمع با متخصصان مواد شیمیایی و سم شناسی مشورت کرده و یا با کارشناسان خبره امنیتی در باب چند و چون قضیه رایزنی کرده باشد. ۳- سنت تبیین مسایل امنیتی مجمع دستور و سنت قرآنی در مورد تبیین امور امنیتی را نقض کرده است. زیرا قرآن می فرماید اینگونه موارد را به پیامبر ص و اهل استنباط بسپارید. آیه ۸۳ سوره نساء می فرماید: "وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ" ۴- رجف متاسفانه مجمع در این مورد نیز در نقش مرجفون ظاهر شد. مرجفون گروهی بودند که با پخش اخبار دروغ و یا شایع پراکنی جامعه را متزلزل می کردند. این هم خلاف دستور قرآن کریم است که فرمود:  "لَئِن لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا". اگر منافقين و آن‌ها كه در دل‌هايشان بيماري است، و(همچنين) آنها كه اخبار دروغ و شايعات بي‌اساس در مدينه پخش مي‏كنند دست از كار خود برندارند تو را بر ضد آنان مي‏شورانيم سپس جز مدت كوتاهي نمي‏توانند در كنار تو در اين شهر بمانند.  ۵- افتراء مجمع ماجرای مسمومیت را به نیروهای داخلی که لابد وابسته به نظام هستند نسبت می دهد و انگشت اتهام را به سوی نظام نشانه می رود. این نیز خلاف دستور قرآن کریم است. در آیه 58 سوره احزاب خداوند متعال می‌فرماید: "وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِینًا"؛ و کسانى‌که مردان و زنان مؤمن را بى‌‏آنکه مرتکب [عمل زشتى] شده باشند آزار مى‌‏رسانند قطعاً تهمت و گناهى آشکار به گردن گرفته‏‌اند». در آیه 12 سوره نور آمده است: "لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْکٌ مُّبِینٌ»؛ چرا هنگامى‌که آن [بهتان] را شنیدید مردان و زنان مؤمن گمان نیک به خود نبردند و نگفتند این بهتانى آشکار است" ۶- قصور تبیینی نوشتار مجمع از مسمومیت فاقد موازین تبیین علمی و تکرار مدعای مخالفان نظام است که پیشتر در رسانه های مخالف مطرح شده است. این نیز خلاف دستور قرآن کریم است که فرمود: " يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى ما فَعَلْتُمْ نادِمينَ" البته نوشته مجمع با مطالب رسانه ها تفاوتی دارد و آن اینکه آیه ای از قرآن کریم در صدر بیانیه قرار دارد. رضایی دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ @rezashahed

بسم الله الرحمن الرحیم جنایت بزرگ بخش نخست طرح مساله مسموم سازی دانش آموزان (دختر و اخیرا پسر) جرمی بزرگ و سازمان یافته و اقدامی ضد بشری است. این جنایت با هدف احیا و استمرار اغتشاشات و برای مشروعیت زدایی از ج ا ا در حال انجام می باشد و مصداق بارز استفاده ابزاری و ضد اخلاقی برای هدفی نامشروع است. امریکا در این قسم جنایت ید طولایی دارد به نحوی که می توان گفت قتل عام کودکان و نوجوانان برای امریکا به یک اعتیاد تبدیل شده است. این دولت خونریز طی حدود دو قرن گذشته به بیش از ۷۰ کشور دنیا حمله نظامی برده و میلیون ها مرد و زن و کودک و پیر و جوان را کشته است. نمونه های اخیر کودک کشی موجود در کارنامه سیاه امریکا را می توان در سرزمین های اشغالی، یمن و عراق جست. طرفه آنکه مقامات امریکا بدون شرم و عذاب وجدان از توجیه جنایات خود نیز ابایی ندارند. برای مثال خبرنگار برنامه شصت دقیقه «سی‌بی‌اس» در مصاحبه با مادلین آلبرایت وزیر خارجه کلینتون گفت: «ما این را شنیده‌ایم که نیم میلیون کودکان (عراقی) جانشان را از دست داده‌اند، این تعداد بیشتر از کودکان کشته شده در (حمله اتمی آمریکا به) هیروشیما است. آیا ... ارزشش را داشته است؟». مادلین آلبرایت در پاسخ به این پرسش گفت: « ما فکر می‌کنیم که بهایی که پرداخته شد، ارزشش را داشت.» در ایران هم امریکا با تحریم اقلام مورد نیاز کودکان ( داروی بیماران پروانه ای) کودک کشی را در کارنامه سیاه خود دارد و ثابت کرده است برای نیل به اهداف نامشروع خویش از هیچ جنایتی فروگذار نیست. چنانکه غربیان با تسلیح صدام به سلاح شیمیایی جنایت سردشت و حلبچه را رقم زدند که از نمونه های برجسته جنایت ضدبشری کشتار جمعی به شمار می روند. من در اینجا می کوشم بر اساس تعاریف موجود ابعادی از این جنایت را بکاوم: ۱- جنایتی فرای نسل ها جنایت علیه دختران دانش آموز ایرانی را می توان در زمره جنایت ژنوساید دانست. چون یک نسل را در معرض اقسام آسیب های جسمانی و روانی قرار داده است، اگرچه تاکنون قتلی صورت نگرفته است اما نسل نوباوگان را به شدت دچار هراس کرده و در معرض لطمات روانی قرار داده است. افزون بر آن فراتر از یک نسل، والدین دانش آموزان و به دنبال آن تمامیت جامعه ایران را نگران و دچار تشویش های بی سابقه نموده است. ۲- جنایت شکنجه مسموم سازی دختران دانش آموز مصداق بارز شکنجه جمعی نیز هست. زیرا این نوباوه ها به شدت در معرض عذاب روانی قرار دارند. کمیسیون تعریف جرم، شكنجه را اينگونه تعريف نموده است: "وارد آوردن درد و رنج جسماني يا رواني شديد به يك يا چند شخص ... به منظور بدست آوردن اطلاعات، كسب اقرار، يا هر نوع اعمال مغاير با شأن انسانيت." به عبارت ديگر واژه شكنجه به هرعملي اطلاق ميشود كه عمداً درد يا رنج هاي جانكاه جسمي يا روحي به شخص وارد آورد. خاصه به قصد اينكه از اين شخص يا شخص ثالث،كسب اطلاعات،اخذ اقرار، تنبيه كردن، ايجاد رعب، اجبار و يا به هردليل ديگري ... بروز كند." ۳- جنایت ژنوساید فرهنگی در حالی که نابودی یک جامعه و یا یک گروه می تواند بطور کلی یا جزئی هدف [ جانیان] باشد، نابودی ویژگی های فرهنگی یک جمعیت [ یا جامعه] نیز می تواند به عنوان یک هدف در نظر گرفته شود. یک جامعه و یا یک گروه ممکن است حتی بدون اینکه اعضای آن کشته شوند محو گردد، و این از طریق نابودی زبان و اماکن و اشیای مذهبی ، ایجاد محدودیت در عمل به آداب و رسوم، آزار و اذیت روحانیون مذهبی و روشنفکران آن گروه، و به طور خلاصه، از طریق ناپدید کردن میراث فرهنگی آنان اتفاق می افتد. امریکا و انگلیس با اجرای انواع طرح ها از دو سده پیش تاکنون به دنبال براندازی فرهنگ ایران بوده اند( نک: کارنامه فرهنگی فرنگی، هما ناطق با مقدمه فریدوت آدمیت، نیز لرد ناتانیل کرزن، ایران و قضیه ایران) در جنایت علیه دختران دانش آموز، نابودی فرهنگ انقلاب اسلامی هدف می باشد. طراحان جنایت همزمان با آسیب رسانیدن به دختران، وانمود می کنند این کار به دست طرفداران نظام انجام می گیرد لذا با القای این دروغ رویش های آینده انقلاب را در میان این نسل از بین می برند نیز امید دارند که این دانش آموزان آسیب دیده و خانواده هایشان ضدیت با انقلاب را بر گزینند و به خیابان ها آیند و خود کار انقلاب را یکسره سازند بنابراین در هر دو صورت فرهنگ انقلاب اسلامی ملت که میراث گرانبهای ایرانیان است آسیب خواهد دید، هدف آن است که فرهنگ انقلابی و دینی مردم را عقیم کنند و در نهایت نابود سازند.

جنایت بزرگ بخش دوم ۴- جنایت جنگی جنایت علیه دختران ایرانی در حین جنگ همه جانبه ترکیبی نظام سلطه علیه ملت ایران رخ داده است و اساسا بخشی از طرح جامع امریکا بر ضد ایران می باشد. لذا این اقدام بخش از طرح جنگی است و چون ناقض موازین انسانی جنگ و نتفی معیارهای حقوق بشر دوستانه است پس جنایت بزرگ جنگی می باشد. چنانکه پیش از آن دیدیم بخشی از کودکان و نوجوانان از طریق شبکه های مجازی و رسانه های دیداری غربی دچار شستشوی مغزی شده بودند تا در آشوب ها به خیابان بیایند و یا مدارس به تعطیلی کشانده شود. بنابراین پیش از طرح مسموم سازی فیزیکی طرح مسموم سازی ذهنی و روانی نوباوگان ایرانی در دستور کار نظام سلطه قرار داشت و اینک مسمومیت فیریکی مکمل طرح براندازی به شمار می رود. از قضا در اسناد بين المللي این نوع جرایم متداول در هنگامه جنگ، جرم انگاری شده است و از جنايات جنگي شمرده شده است برای ای مثال می توان به اسناد زیر اشاره نمود: 1. پيش نويس قانون جرايم عليه صلح و امنيت بشري 19 ژوئيه 1991 (پاراگراف الف، بند2، ماده 22) 2.منشور دادگاه بين المللي نورنبرگ، شكنجه راتحت عنوان سوءرفتار، جرم جنگي دانسته است،(پاراگراف، ب، ماده 6) 3. اساسنامه دادگاه بين المللي يوگسلاوي و... دیوان اروپایی حقوق بشر در برخی از آراء خود تمایل دارد شکنجه را یک «جرم مادی یا مطلق»، بدون ضرورت سوء نیت خاص بداند. موضع اساسنامه دیوان کیفری بین‌المللی نیز در ماده 7(2)(ه‍‌) ـ در ذکر مصادیق جنایات علیه بشریت ـ دلالت بر مادی بودن جنایت شکنجه دارد. اگرچه به نظر می‌رسد این دیدگاه کامل‌ترین وجه ممنوعیت شکنجه است اما، اساسنامه بلافاصله در ماده 8(2) (الف)(2) و (2)(ج)(1) و در بیان مصادیق جنایات جنگی، بر خلاف ماده 7، شکنجه را بدون ارائه تعریف مشخص، به عنوان یک جنایت جنگی تلقی کرده است و کمیسیون مقدماتی اساسنامه دیوان نیز جنایت شکنجه در قالب جنایات جنگی را نیازمند سوء نیت خاص می‌داند. ( نک: عنصر معنوی جنایت شکنجه با نگاهی به اساسنامه دیوان کیفری بین المللی، سید قاسم زمانی، مهدی عبدالمالکی) ۵- جنایت نقض حق حاکمیت به یقین طرح های امریکا علیه ملت و نظام ایران مصداق کامل تجاوز به حاکمیت ملی ایران است. طی یکصد سال اخیر انگلستان و امریکا بارها حاکمیت ملی ایران را نقض کرده اند ( کشتار حدود هشت تا ده ملیون ایرانی در جنگ جهانی اول، کودتای ۱۲۹۹، اشغال نظامی ایران، نابودی حدود سه میلیون ایرانی در سال های اشغال پس از ۱۳۲۰، نصب محمد رضا پهلوی بر تخت، کودتای ۱۳۳۲ و ...) همچنین منابع زیرزمینی مردم را غارت نموده اند. اغتشاشات اخیر بی تردید مصداق برجسته نقض حاکمیت ملی ایران است. قضا را دولت امریکا بی پرده به طرح تغییر نظام اقرار داشته است چنانکه اخیرا جوبایدن رئیس جمهور امریکا سخن از آزادسازی ایران گفت‌. همچنانکه پیشتر اسنادی از مصادیق نقض خاکمیت ایران و طرح های براندازی ج ا ا توسط امریکا منتشر شده است. ( نک: اسناد تجاوزات امریکا علیه حاکمیت ایران، نیز جنگ محدود ایران و امریکا در خلیج فارس: ۱ مهر تا ۲۷ آبان ۱۳۶۶، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)یکی از اسناد نویافته دستور اجرایی جیمی کارتر برای سرنگون کردن ج ا ا که در آذر ماه ۱۳۵۸ صادر شده است. رضایی جمعه ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ @rezashahed

بسم الله اارحمن الرحیم پس از توافق عربستان و ایران، مولوی عبدالحمید چه گلی به سر بگیرد؟ آیا عربستان او را نیز مانند ایران اینترناشنال قربانی کرده است؟ قیافه اش دیدنی می شود!! رضایی شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ @rezashahed

بسم الله الرحمن الرحیم توافق منطقه ای و افول امریکا توافق بین دو قدرت بزرگ منطقه به وساطت یک قدرت برتر آسیایی رخدادی بزرگ است و اگر عربستان بد عهدی نکند، می تواند : ۱- به ثبات و امنیت منطقه بینجامد. ۲- پیشرفت و رفاه ملت های مسلمان را بستر سازی کند. ۳- مرحله تازه ای از گام دوم انقلاب را میسر سازد. ۴- به سرعت خروج نظامیان امریکا از منطقه بیفزاید. ۵- بازار داغ فروش سلاح امریکایی را کساد کند. ۶- سیاست پیرامونی اسراییل را با مانع جدی مواجه سازد. ۷- سیاست منطقه ای امریکا را به بن بست بکشاند. ۸- به افول قدرت امریکا سرعت بخشد ۹- اولین گذر از گردنه پیچ تاریخی بزرگ باشد ۱۰- به نقطه عطف عینیت یافتن نظم نوین چند قطبی بدل شود. آیا دوران پسا امریکا و جهان بدون اسراییل را نظاره گر خواهیم بود؟ رضایی شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ @rezashahed

بسم الله الرحمن الرحیم نظریه افول امریکا طرح مساله آقای عبدالرضا داوری نوشت حمید مولانا که همکار دو دانشگاه وابسته به سیا و اسراییل است ایده فروپاشی امریکا را طرح کرده است. وی نادر طالب زاده را یهودی تبار و مروج نظریه مزبور شمرده و سپس سعید جلیلی را نیز می نوازد و به همین سبب به دولت کنونی می تازد چرا که سیاست خارجی حود را بر این نظریه مبتنی ساخته است. نوشته محمد فاضل در مورد حمید مولانا نیز به گونه ای مکمل نوشته داوری است. و اما نقد؛ ۱- روش رد و ابطال رد و ابطال هر نظریه از اصولی پیروی می کند لذا مخالفان فروپاشی امریکا ملزمند متکی به قواعد روش شناختی نقد و مطابق موازین علمی، نظریه ها را نقد کنند. اینکه چه کسی واضع و یا مروج فلان نظریه است در درجه دوم اهمیت قرار دارد. ۲- مغالطه متهم ساختن یک عالم برای ابطال نظریه، مغالطه است، (مغالطه پهلوان پنبه). رد نظریه بدین شیوه ارزش علمی ندارد. ۳- فقدان تخصص آقای داوری گویا نمی توانند، کاستی های نظریه مزبور را بیان کنند از اینرو اعتبار حمید مولانا را مخدوش می سازد. اما نادرستی سخن داوری همین بس که حمید مولانا را واضع آن نظریه معرفی می کنند. با این حال حتی اگر حمید مولانا اولین بار طرحش کرده باشد، سبب نمی شود نظریه را مردود پنداریم. ۴- پیوند دینی دانشمندان نظریه های علمی به صرف اینکه واضعش به یهود و یا مسیحیت منتسب و یا مرتبط باشد خودبخود مخدوش نیست بلکه قضاوت را باید متوجه مبانی نظری، ادله، براهین و یا شواهد استقرایی نظریه دانست و با اتکا به دلیل و برهان به ابطال نظریه پرداخت. اگر سخن داوری را بپذیریم می توان نظریه نسبیت انشتین را نیز به همین سبک زیر سئوال برد. ۵ - علم و قدرت می دانیم علم و قدرت پیوندی وثیق و عمیق دارند و امروزه بیش از همیشه علم در خدمت سیاست های نظام سلطه است. محققان چندی به این واقعیت اذعان دارند. چنانکه میشل فوکو در تبارشناسی بدان تصریح نموده است. لذا می پرسم این آقا چرا از این واقعیت عریان سخن نمی گوید. چنانکه می دانیم علوم اجتماعی کنونی در خدمت ضدیت با اخلاق، دین و سنت های راقیه ملل است. آیا ایشان حاضرند آزادگی نشان دهند و به نقد علم بپردازند. ۶- نظریه پرداز فروپاشی امریکا برخلاف ادعای آقای داوری، باید امام خمینی ره را واضع نظریه فروپاشی امریکا دانست. در حقیقت امام ره فراتر از نظریه نظام چند قطبی را طرح کرده اند. برای نمونه: امام خمینی(ره) ۲۵ آبان ۶۱ در پیامی ‌به مردم اصفهان (در تجلیل از شهدا و خانواده‌های آنها) می‌فرمایند: «اطمینان دارم که این فداکاری‌ها ... دشمنان قسم‌خورده اسلام را به نابودی و اضمحلال محکوم خواهد ساخت.» (صحیفه نور، ج ۱۷، ص ۹۵) یا در پیامی ‌به زائران حج در ۶ مرداد ۶۶ می‌فرمایند: « خداوند زمینه رسوایی و زبونی آمریکا را به دست غیب خود فراهم می‌آورد و اقتدار معنوی پرچم لااله الا الله را بر پرچــم کفر به نمایــش می‌گذارد.» یا در ۱۲ آبان ۶۰ در بیاناتی فرمود: «انقلاب اسلامی با تأیید خداوند منان در سطح جهان در حال گسترش است و ان‌شاءالله با گسترش آن قدرت‌های شیطانی به انزوا کشیده خواهند شد...» همچنین در ۱۱ مهر ۶۷ تصریح می‌کنند: «ان‌شاءالله مردم سلحشور ایران کینــه و خشم انقلابی و مقدس خویش را در سینه‌ها نگه داشتـه و شعله‌های ستم‌سوز آن را علیه شوروی جنایتکار و آمریکای جهانخوار و اذناب آنان به کار خواهد گرفت تا به لطف خداوند بزرگ آمریکای جهانخوار و اذناب آنان به کنار خواهند رفت...» نیز معمار کبیر انقلاب می‌فرمایند: «و چه‌بسا که این تحول و دگرگونی، در مشرق‌زمین و سپس در مغرب و اقطار عالم تحقق یابد. «وَ لَیسَ مِنَ اللَه بِمُسْتنکرٍ» که ...جهان را به مستضعفان ... بسپارد، و آفاق را به جلوه الهی ولی اللَه الاعظم صاحب العصر-  اررواحُنا لَهُ الْفِداء-  روشن فرماید و پرچم توحید و عدالت الهی را در عالم بر فراز کاخ‌های سپید و سرخ مراکز ظلم و الحاد و شرک به اهتزاز درآورد.» (صحیفه امام؛ ج ۱۷؛ ص ۴۸۱) ۷- توهم توطئه امثال آقای محمد فاضل و بسیاری از دانشگاهیان امروز، دیگران را به توهم توطئه متهم می کنند و برآنند در مقام نقد، اتصاف گزاره ای و یا نظریه ای به مراکز امنیتی عین توهم است. پس توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند سخن پایانی بعید می دانم که آقای داوری از دیدگاه و پیش بینی امام ره و دیدگاه رهبر انقلاب در این باب ناآگاه باشد، پس آیا با ایراد اتهام به حمید مولانا قصد نقد دیدگاه امام ره و رهبری را دارد و یا اینکه حقیقتا به امکان فروپاشی امریکا باور ندارد. رضایی یکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ @rezashahed

بالا عکس پدراشونه که همه تو جنگ شهید شدند پایین پسراشون جمع شدن عکس انداختن واقعا زیباست... #کلید_بنفش!

🔺مست بود و مست رفت و مست مُرد حاجی از همسنگرش رو دست خورد پشت خطی‌ها همه حاجی شدند نام او بر کوچه‌ای بن‌بست خورد ۲۲ اسفند روز بزرگداشت شهدا گرامی باد. ♦️ @MasalNews

بسم الله الرحمن الرحیم پزشکی ایران 《 ۲۲ فروردین ۱۳۵۱ شب اطبایی [ امریکایی] که چشم خانم علم و علیا حضرت ملکه [ مادر ] پهلوی را [ در تهران] عمل کرده اند مهمان من بودند. آن قدر از وضع بد طبی ایران صحبت کردند که واقعت غرق عرق خجلت شدم. [ یکی از آنان] می گفت به عنوان نمونه فیلم عمل چشمی [ را] در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران به من نشان دادند که اگر سر آن عمل حاضر می بودم ناچار بودم کار را از دست طبیب عمل کننده بگیرم و خودم انجام دهم چون مطمئن بودم با این عمل مریض را کور می کند! بعد هم از نبودن دیسیپلین و وجدان طبی در ایران سخن ها گفت.》 ( خاطرات اسداله علم، جلد دوم، ص: ۲۲۵) رضایی سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ @rezashahed

🔺 تنفس مصنوعی ➖ استراتژی براندازان زنده‌نگه‌داشتن اغتشاش با انتشار اخبار دروغ یا بزرگنمایی حوادث کوچک در فضای مجازی است، شگفت اینکه شماری از مطبوعات هم در یک تقسیم‌کار ظاهراً نانوشته (!) می کوشند با روش های مختلف به اغتشاشات، تنفس مصنوعی بدهند؛ از جمله با: ▪︎انتشار مکرر تصویر جلد از علی دایی در "خبر ورزشی"، ▪︎انتشار پرونده ویژه شروین حاجی‌پور در یکی از مجلات زرد سبک‌زندگی، ▪︎ انتشار عکس مهسا امینی با تیترهای مثبت از آشوب‌ها در "اندیشه پویا"، ▪︎ انتشار مطالبی در هم میهن، ▪︎ انتشار ویژه‌نامه سال سازندگی منقش به تصویر مهسا امینی، ▪︎ انتشار اشعار و مقالات در مدح اغتشاشات و شعارهای آن در نشریات فرهنگی مثل مروارید نقل از جهاد تبیین

بسم الله الرحمن الرحیم وضع ورزش و سیاست 《 ۳۰ فروردین ۱۳۵۱ صبح شرفیاب شدم اوقات شاهنشاه تلخ بود نفهمیدم چرا؟ ... عرض کردم: مردم باید به حساب و به بازی گرفته شوند و برای آنها سرگرمی و وسیله بازی درست کرد. نمی دانم چه طور شد که به عرض من طور دیگر توجه کردند. فرمودند: تربیت بدنی وسائل ندارد. نه زمین داریم، نه بودجه کافی هست، نه مربی داریم. من عرض کردم: منظورم این نبود، منظورم این است که مردم باید در سیاست بازی کنند و خود را در آن شریک بدانند. یک دفعه به عرض من توجه کردند ...》 ( خاطرات اسداله علم، جلد دوم، ص: ۲۳۷) رضایی سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ @rezashahed