eitaa logo
نامه های تبیین
164 دنبال‌کننده
209 عکس
144 ویدیو
4 فایل
نامه های تبیین می کوشد در چارچوب "جهاد تبیین" به سهم خود به تبیین مسائل اجتماع ایران بپردازد.
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله اارحمن الرحیم رادان مرد میدان بخش نخست حجت الاسلام مهدوی ارفع یادداشتی منتشر کرده و در آن از سردار رادان تقدیر و از عده ای دیگر تنقید نموده است(https://khabarfarsi.com/ua/144837662) با آقای مهدوی ارفع موافقم ‌که جنبشی با هدف انقلاب جنسیتی و هویتی زنان ایران ساماندهی و فعال شده است، موافقم که سردار رادان می بایست برای اجرای قانون حمایت و تشویق شود و همچنین معتقدم باید تنور مطالبه گری در این حوزه را داغ نگه داریم. اماچند نکته: ۱- انقلاب جنسیتی ایرانی تازه نیست، پهلوی پدر و پسر آغارگر آن بوده اند و پس از انقلاب اسلامی نیز حزب کارگزاران به آن تداوم بخشید و سپس نظریه پردازان اصلاح طلب با چرخش ایدئولوژیک هم به تدریج به تولید و ترویج مبانی نظری موضوع پرداختند. در این میان برنامه های توسعه با الگوی غربی، نقشه راه این انقلاب هویتی و تکاپوهای فمینیستی فائزه هاشمی طی دهه ۷۰ خورشیدی نمود و نماد عملیاتی شدن انقلاب مزبور به شمار می رود. ۲- انقلاب جنسیتی در غرب از اواخر دهه ۵۰ قرن بیست میلادی در امریکا کلید خورد و ابعاد، سطوح و عرصه های مختلف، علم، رسانه، سینما، تئاتر، ادبیات، تاریخ و ... را در نوردید. با مشاهده روندهای این جنبش و تکاپوهای کنشگران میدانی، می توان دریافت که انقلاب جنسیتی در ایران هم همان الگو را برگزیده و همان مسیر را ادامه خواهد داد. قضا را سند ۲۰۳۰ تنها یکی از نقشه های راه - میان مدت - آن به شمار می رود. پس این انقلاب منحصر به کف خیابان ها و پاساژها نیست بلکه عرصه ها و سطوح مختلف جامعه ایران را در بر گرفته است. از اینرو مواجهه با انقلاب مذکور را نباید فقط وظیفه فراجا پنداشت. ۳- من به تاریخ ۱۵ مهر ۱۴۰۱ مقاله ای در باب اغتشاشات در باب انقلاب جنسیتی نوشتم. در آن مقاله آنچه را که انقلاب جنسیتی بر سر زنان، اخلاق، علم و جامعه امریکا آورد نگاشتم. دوستان ارجمند برای مطالعه مقاله به کانال نامه های تبیین مراجعه فرمایند. ۴- معتقدم ناسزاگویی و فحاشی مانند: " نکند ناموس خودت هم بند را لو داده و ..." به نماینده و یا مدیری که مانند سردار رادان شجاعت ندارد و یا از ضرورت کار فرهنگی می گوید و یا به هر دلیل سیاسی احتیاط می کند، اخلاقی نیست و می تواند مصداق کار بی قاعده ای باشد که رهبر فرزانه انقلاب از آن نهی فرمودند. ۵- انقلاب جنسیتی بیش از سه دهه است در ایران جاگیر شده و ما برای مواجهه با آن به جهادی عظیم درحوزه علم، فرهنگ، سیاست، تبلیعات، حوزه ها، دانشگاه، مدارس، سینما، اجتماع و حتی اقتصاد نیاز داریم. بی تردید تا وقتی برای مثال نظام آموزشی ما رهاورد و کارکردش، پرورش انسان سکولار ( مدرن) است، عمق و گستره انقلاب جنسیتی افزونتر خواهد شد. ( شرح تفصیلی این مقوله به نوشتار مستقلی نیاز دارد) ۶- کارنامه پلیس نشان داده که این نیروی خدوم به سبب مسئولیت های متعدد، بسیار پرمشغله شده و نیز به لحاظ آموزشی، امکانات، نیروی متعهد و خبره دچار کمبودهای اساسی و مآلا دچار ناکارمدی هایی است و نیز دیدیم در گذشته ماموریت این نیرو با بی حجابی منحصر به مواجهه سخت افزاری بود و اعمال قانون فقط علیه بی حجاب ها آن هم در فرآیندی شکلی و ناکارآمد صورت می گرفت . از اینرو مجموعه کمبودها، خلاء ها و به ویژه بی توجهی به بعد نرم افزاری مقابله با انقلاب مذکور سبب شد فراجا نتواند از عهده کار برآید بلکه برعکس مخالفان نظام بر رفتارهای ماموران گشت ارشاد متمرکز شدند و به تبلیع علیه نظام پرداختند. ۷- بنابراین اولا به یگانی مرکب از نیروهای متعهد، کارشناس در امر فرهنگ، متخصص در باب انقلاب های نرم و متخلق به اخلاق دینی نیاز داریم که اهلیت و خبرویت آنان برای ورود به این موضوع خطیر، فنی و ظریف محرز باشد وگرنه تجربه گشت ارشاد تکرار خواهد شد. یادم می آید یکی دو ماه پیش از هر انتخابات ریاست جمهوری طی دهه ۸۰، نیروی انتظامی وارد شهرک ها می شد و به جمع آوری دیش های ماهواره می پرداخت. این اقدام اولا بدون مطالعه، مقطعی و موسمی بود، ثانیا به شکلی زننده و برخورنده انجام می گرفت و ثالثا شعار تبلیغی مخالفان را عملا اثبات می کرد. عملیات ناجا این پیام را به مردم منتقل می کرد که اگر نامزد طرفدار انقلاب اسلامی و موافق رهبر فرزانه رای بیاورد، چه انسداد و فشاری را حاکم خواهد نمود.
رادان مرد میدان بخش دوم ۸ - نخستین راهبرد فراجا می بایست تشکیل مرکری برای پرورش افسران خبره جنگ نرم باشد. ماموریت این افسران متعهد و کارکشته، در درجه نخست، می بایست شناسایی و خنثی سازی طرح ها و برنامه ریزی های دستگاههای امنیتی بیگانه تعریف شود.( پاسخ عملی به آنچه رهبر انقلاب فرمودند) گام دیگر شناسایی راهبردها و شگردهای این جنبش در داخل است که تشکل ها و احیانا باندهای سازمان یافته برای اشاعه سبک زندگی غربی، نابودسازی بنیاد خانواده، حیازدایی و خصوصا بی حجابی طراحی و اجرا می کنند و البته شناسایی سرشبکه ها و لیدرهای و همچنین هسته های عملیاتی این پدیده نیز باید در دستور کار قرار گیرد. ۹-معتقدم فراجا لازم است یک معاونت تخصصی ویژه این مهم تاسیس کند و سازمان دهد. این معاونت علاوه بر افسران پرورش یافته در حوزه جنگ نرم، باید دارای کارشناسان خبره مسایل اجتماعی باشد و از تحلیل گران ارشد کارآمد و حاذق هم بهره مند باشد. ۱۰- از جمله کارهای معاونت موصوف در این موضوع می بایست سازماندهی شبکه های اجتماعی در فضای مجازی و نیز متن جامعه برای تحقق اهداف از پیش تعریف شده باشد. این شبکه ها ضمن پرداختن به امور تخصصی معاونت مزبور باید به روش های نرم رو کند و این عرصه ماموریت خود را تا حد امکان قضا زدایی کند. یعنی حتی باندها و تشکل های سازمان یافته هنجار شکن نیز در ابتدا مشمول طرح های نرم امنیتی واقع شوند. ۱۱- سردار سرافراز رادان باید با طرح و برنامه تخصصی وکارآمد وارد گود شود. حتی اگر با تاخیر مدتی صبر کند تا عده و عده متخصص و محیط بر موضوع و ساختاری مجهز به دانش و تخصص فراهم سازد بهتر از آن است که شتابزده و بی برنامه وارد این میدان حساس شود. رضایی جمعه ۲۵ فروردین ۱۴۰۲
بسم الله الرحمن الرحیم نایابی مایحتاج مردم 《 جمعه ۵ مرداد ۱۳۵۲ ... راننده من پسر باهوشی است. ... گفت «فلانی، ... قند و شکر و روغن نباتی و گوشت که ما به الاحتياج مردم است، پیدا نمی شود. سیمان هم که برای ساختمان یافت نمی شود. من بعد از مدتها دوندگی موفق شدم از شهرداری جواز ساختمان بگیرم، آن هم به زور تو و می خواستم در تابستان چند اتاقی برای خودم بسازم، تازه سیمان نیست.» خیلی حرف عجیب عبرت انگیزی گفت. پشت من لرزید. خدا لعنت کند این هویدا را. 》 ( خاطرات اسداله علم، جلد سوم، صص: ۱۱۰- ۱۱۱) رضایی شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم رهبر انقلاب و پیش بینی طرح مساله مهدی نصیری اخیرا به رهبر انقلاب جسارت کرد و گفت مگر پیشگو هستی که از افول امریکا می گویید این شیادی ها را رها کنید. وی بیان رهبر فرزانه انقلاب درباب تحول جهانی را که با تعبیر "پیچ تاریخی" مطرح کرده اند به سخره گرفت. من از نقل جسارت مهدی نصیری از مخاطبان عزیز پوزش می طلبم و پاسخ این فرد را می نویسم: بخش نخست ۱- فرقان قوه تشخیص امور، پدیده نایابی نیست و خداوند به مومنان اهل تقوا چنین قدرتی عنایت می کند. خداوند می فرماید : "يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِن تَتَّقُوا اللَّهَ يَجعَل لَكُم فُرقانًا" ای مومنان اگر تقوا پیشه کنید، خداوند قدرت تشخیص به شما قرار می دهد. ۲- هوشیاری و بینش نافذ مومن پیامبر فرمود مومن از هوشیاری ویژه ای برخوردار است. رسول الله ص : اِتَّقوا فِراسَةَ المُؤمِنِ فَإِنَّهُ يَنظُرُ بِنُورِ اللّه ِ پیامبر ص : از هوشيارى مؤمن پروا كنيد ، كه مؤمن با نور خدا مى بیند. امام علی ع می فرماید: «صبح براى آنها كه دو چشم بينا دارند روشن است. (قَدْ أَضَاءَ الصُّبْحُ لِذِي عَيْنَيْنِ). ( نهج البلاغه، حکمت ۱۶۹) و همچنین می فرماید: الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ، وَالْحَزْمُ بِإِجَالَهِ الرَّأْی، وَالرَّأْیُ بِتَحصِینِ الاْسْرَارِ. پیروزى در گرو تدبیر است، حزم و دوراندیشى در گرو به کار گرفتن فکر، و تفکر صحیح در گرو نگه دارى اسرار است. (همان، حکمت ۴۸) و نیز فرمود: " وَ نَاظِرُ قَلْبِ اللَّبِيبِ، بِهِ يُبْصِرُ أَمَدَهُ وَ يَعْرِفُ غَوْرَهُ وَ نَجْدَهُ". عاقل با چشم دل سرانجام کار را می نگرد و پستی و بلندی آن را تشخیص می دهد. ( پیشین، خطبه ۱۵۴) بنابراین، دریافت های قلبی مومن بر اثر تقوا و عنایات الهی پدیده غریبی نیست. ۳- نمونه های تحقق یافته به چشم دیدیم پیش بینی های متعدد امام ره محقق شد، از جمله: پیش بینی نابودی کمونیسم (فروپاشی اتحاد شوروی)، حمله صدام به کویت، ناتوانی امریکا از جهت حمله نظامی به ج ا ا و ... همچنین شماری از پیش بینی های رهبر فرزانه انقلاب تحقق یافته اند از جمله: - بقای بشار اسد با وجود عزم ۸۹ کشور برای اسقاط او، -شکست عربستان در حمله نظامی به یمن، - عدم وقوع حمله نظامی امریکا علیه ایران، - فراموش نشدن قضیه فلسطین به رغم برنامه ریزی های مختلف نظام سلطه، - شکست خوردن امریکا در عراق و افعانستان، -ناکام شدن امریکا در اجرای طرح خاورمیانه بزرگ، - شکست خوردن طرح معامله قرن، - مرگ حافظ اسد و تغيير قدرت در سوريه به نفع حزب الله - شكست مذاكرات صلح خاورميانه در اوج توافقات بين المللی - عاقبت فلاكت بار سران مزدور عرب - وقوع تحول سیاسی در مصر با گرایش اسلامی انقلابی ملت مصر - عقب نشينی اسرائیل و پيروزی مقاومت در سال 2000 - جنگ 33 روزه و پيروزی مقاومت در آن - جنايات بزرگ اسرائيل چند ماه قبل آغاز جنگ غزه - آغاز بيداری سلامی و تحقق خاورميانه جديد اسلامی ۳- آینده پژوهی دانشمندان غربی غایت علوم انسانی را پیش بینی آینده می شمارند و دهه های اخیر آینده پژوهی به رشته ای دانشگاهی در علوم تبدیل شده و در دانشگاهها تدریس می شود. اگرچه ابتدا به صنایع و تجارت اختصاص داشت اما به امور سیاسی تسری یافت و در حوزه های راهبردی و ژئوپلیتیک نیز به کار گرفته شده، بسط و تعمیق یافته و در تصمیم سازی های مهم و راهبردی مورد استفاده قرار می گیرد. ( نک: فراگرد تخمین در سیاست و اطلاعات، اسحاق بن اسرائیل، مایکل دونوان، یوئلا سکالینکی، ترجمه مهدی سلطانی، نشر فرهنگ گفتمان) نتیجه: صرف نظر از آنچه از منابع دینی نقل کردیم، آینده پژوهی دانشی رایج در سپهر سیاست و علمی اکتسابی است و خبرگان بصیر، هوشمند و دارای قدرت تحلیل و تبیین می توانند با تسلط بر داده های عینی رویدادها و روندهای اجتماعی، آینده امور را پیش بینی کنند. پس عجیب نیست که رهبر فرزانه انقلاب به پیش بینی امور مبادرت ورزند. آنچه آمد نشان می دهد که مهدی نصیری چه اندازه دچار فقر علمی است و به هوچی گری چنگ می آویزد و آبروی خود می ریزد رضایی سه شنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم آغازگر تهدید کیست بخش نخست طرح مساله صادق زیبا کلام می گوید ج ا ا آغازگر تهدید علیه موجودیت اسرائیل بوده است. او در مناظره با علی علیزاده ادعا کرده است: " مشکل جمهوری اسلامی با رژیم اسرائیل براساس تئوری توطئه موجود در ج ا ا ایجاد شده است. این دید که اسرائیل با ضدیت با اسلام به وجود آمده است صحت ندارد. ... رهبران اسرائیل هرگز نگفتند ما می خواهیم ج ا ا را نابود کنیم، اما ج ا ا ایران از روز اول گفته می خواهیم اسرائیل را نابود کنیم." ( https:www.tasnimnews.com/f/(news/1402/01/27 ۱- شرارت و عداوت غریزی یهود به تصریح قرآن کریم قوم یهود، عموما شریر، خونریز، تحریف گر، حسود، پیرو نفسانیات، پیمان شکن و ... می باشند. ( https://www.islamquest.net/fa/archive /fa4529#، نیز نک: نگاه جامعه شناختی به قوم یهود در قرآن، محمد باقر آخوندی، پژوهشهای قرآنی 1385 شماره 45 ویژه نامه قرآن و مسائل جامعه معاصر ) و یهودیان چه بسیار انبیای الهی را کشته اند: " ذلک بِأَنَّهُمْ کانُوا یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللهِ وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ الْحَق وَيَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ " ( آیه ۲۱ سوره آل عمران) بر اساس گزارش قرآن گروه اندکی از یهودیان نیز مومن به خداوند و اهل ایمانند. (بقره،‌ آیه 62) چنانکه قرآن می فرماید یهویان دشمن ترین دشمن اسلام و مسلمانانند: لتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا. (سوره مائدة, آیه 82 ) تاریخ صدر اسلام گویای این حقیقت است. و البته مطالعه متن تلمود مهمترین کتاب یهودیان نیز موید درستی ارزیابی قرآن کریم است. ( تلمود سند نژاد پرستی یهود،https://hawzah.net/fa/Magazine) ۲- کمبوجیه و یهود 🔻کمبوجیه ۲۵۰۰ سال پیش یهودیان را دشمن ملت ایران معرفی میکند!. "در اسناد آمده که اين شهر(اورشلیم) همواره دشمن پادشاهان بوده است، ساکنان آن جنگ ها را شروع کرده و بی رحم بوده اند."(Flavius Josephus,Antiquities of the Jews,book11,chapter2، به نقل از گروه پژوهشی آرتا) ۳- جشن پوریم عداوت یهودیان با ایران و ایرانیان از دوره باستان تاکنون جریان داشته و نماد آن کشتار ۷۵ هزار ایرانی است که یهودیان هر سال آن کشتار را در جشن پوریم بزرگ و فرخنده می شمارند. (جشن «پوریم» چیست و از کجا ریشه می‌گیرد؟ https://www.yjc.ir/fa/news/7309339) ۴- یهود و تشکیل بهاییت بهاییت فرقه ای است ‌‌که برای نابودی اسلام ابداع و تشکیل شده است. ادعای حسینعلی نوری موسوم به بهاالله این بود که اسلام را نسخ کرده و دین تازه ای آورده است. این فرقه ضاله را بیگانگان با مشارکت یهودیان ایران تشکیل داده اند. اسماعیل رائین می‌نویسد: «بیشتر بهائیان ایران یهودیان و زرتشتیان هستند و مسلمانانی که به این فرقه گرویده‌اند در اقلیت می‌باشند. اکنون سالهاست که کمتر شده مسلمانی به آنها پیوسته باشد.» ( اسماعیل رائین، انشعاب در بهائیت، تهران، مؤسسه تحقیقی رائین، بی‌تا، ص 202.) همچنین عبدالحسین آیتی سالها پیش از رائین در زمان حکومت رضاشاه به سلطة یهودیان بر جامعة بهایی ایران اشاره کرده و می‌نویسد: «این بشارتی است برای مسلمین که بساط بهائیت به طوری خالی از اهل علم و قلم شده که زمام را به دست مثل حکیم و اسحاق یهودی و امثال او داده‌اند.» ( عبدالحسین آیتی، کشف‌الحیل، ج 2، ص 144.) و اینک بیش از ۶۰ سال است که با استقرار راس هرم بهاییت در اسرائیل پیوند محکم و مستمر این فرقه با صهیونیسم آشکارتر شده است. ۵- سلطه بهاییت بر ایران پس از کودتای ۲۸ مرداد فرقه ضاله بهاییت طی ۲۵ سال اکثر مناصب، منابع و کانون های قدرت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران را به دست گرفت. برخی از مصادیق و نمونه ها: ۵-۱- سپهبد دکتر عبدالکریم ایادی بزرگترین بهایی ایران چنان بر شاه و تصمیم سازی ها و اداره امور مهم کشور تسلط و سیطره داشت که حسین فردوست، ایادی را شاه واقعی ایران شمرده است. ( شاه بی تاج و تخت ایران، سرلشکر دکتر عبدالکریم ایادی، محمد تقی تقی پور، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی) ۵-۲- یهود چنان سلطه ای بر ایران داشت که امیر عباس هویدا که بهایی و بهایی زاده بود را ۱۳ سال بر صندلی نخست وزیری ایران نشاند. ۵-۳- تسلط بهاییان بر ایران دوره محمدرضا چنان بود که فلیکس آقایان از دوستان و نزدیکان شاه طی مصاحبه با حبیب لاجوردی ( پروژه تاریخ شفاهی ایران، دانشگاه هاروارد) می گوید، بهاییان در همه تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های آن دوره نقش تعیین کننده داشته اند و عملا شاه درحاشیه بوده است. ( Iran Oral History https://iranhistory.net/aghayan-felix0)
آغاز گر تهدید کیست بخش دوم ۵-۴- یهود با تلاش حبیب القانیان بر بازار ایران تسلط سازمان یافته گسترده ای پیدا کرد. ناصر اولیایی از یهودیان ایرانی این نفوذ را بیان نموده است. (نفوذ عجیب یهودیان در ایران پیش از انقلاب https://www.aparat.com/v/TMh1L) ۵-۵ - پیش از انقلاب، صهیونیسم با گماردن ۹ وزیر بهایی در کابینه هویدا و دهها مدیرکل مهمترین وزارتخانه ها، سازمان ها و نهادهای تصمیم ساز و تصمیم گیر ایران را قبصه کرده بود. ۵-۶ - صهیونیسم از طریق بهاییت توانست حدود ۶۵ ژنرال و فرمانده ارشد در ارتش ایران بپرورد و در مناصب مهم بگمارد. عبدالکریم ایادی، صنیعی و طوفانیان سه نمونه از کسانی اند که گلوگاههای کلیدی و راهبردی ارتش را قبضه کرده بودند. ( 65 نفر از سران ارتش شاه بهائی بودند، گفتگو با شاداب عسگری، https://www.tasnimnews.com/fa/news/1401/05/29/2760575/65-) ۵-۷ - دکتر عبدالکریم ایادی از بدو تشکیل ساواک تا سال ۱۳۴۸ عضو شورای ساواک نیز بوده است و از سال ۱۳۳۶ پرویز ثابتی را وارد ساواک و کمک کرد تا به سرعت رشد کند و آنگاه به سال ۱۳۴۸ که ثابتی به معاونت اداره کل سوم ساواک ارتقا یافت از شورای ساواک کنار کشید. بدین ترتیب بود که پرویز ثابتی از فروردین ۱۳۵۲ به مدیرکلی اداره سوم ساواک( اداره کل امنیت داخلی) منصوب شد. ( نقل از شاداب عسکری نویسنده کتاب بهائیان نظامی در حکومت پهلوی دوم، گفتگوی حضوری ) بنابراین دست صهیونیسم از طریق بهاییت به خون ایرانیان آلوده است و در همه سرکوب ها، شکنجه ها و کشتارهای مردم و انقلابیون در ۲۵ سال پساکودتا نقش داشته است. ۵-۸ - از سال ۱۳۳۸ تلویزیون ایران به دست پرویز ثابت پاسال بهایی مشهور ایران تاسیس و سپس ایستگاه آبادان را نیز راه اندازی نمود و همچنین در رادیو ایرا نیز نفوذ بهاییان چشمگیر بود. بدین ترتیب سلطه منحصر بفرد یهود بر فرهنگ و رسانه ایران از طریق بهاییت نیز اعمال می سد تا اینکه شاه در اقدامی نمایشی تلویزیون را ملی اعلام کرد تا راه اعتراض مردم و علما را ببندد. ۵-۹ -هژبر یزدانی از سرمایه داران بزرگ بهایی با اعمال زور و تزویر بخش عمده ای از تجارت ایران را تصاحب کرده بود. او از جمله چغندر قند، واردات گوشت و سهام بانک صادرات را در قبضه خود داشت. ۵-۱۰- صهیونیسم از طریق بهاییان از چند طریق به غارت اموال و ثروت ایران می پرداخت. یکی سرمایه گذاری های مستقیم تل آویو در کشاورزی و تجارت ایران، دوم کمک های مالی بهاییان به اسرائیل در جنگ با اعراب، سوم کمک های نقدی بلاعوض شاه برای عمران و آبادانی تل آویو، چهارم فرستادن نفت به اسرائیل برای پیروزی بر اعراب، پنجم ارسال وجوه مالی بهاییان که حقوق الله نامیده می شود. آنها به تقلید از اسلام یک نوزدهم درآمد خود را به سازمان بهاییت می دهند ‌ه به اسرائیل ارسال می شد و ششم پول، اموال و امکانات دولتی و ملی ایران خرج اشاعه بهاییت در جای جای دنیا می شد. ۶- خیزش اسلامی امام ره و مردم جنبش اسلامی ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، از آن جهت شکل گرفت که امام ره دیدند تسلط امریکا، صهیونیزم و اسرائیل بر ایران قطعی شدا و در حال بسط و گسترش است. اگر چه آن قیام سرکوب شد اما به سال ۱۳۵۷ مردم ایران، انقلاب خود را به نتیجه رساندند و در حقیقت کشور خود را از حلقوم صهیونیسم بیرون کشیدند. اینک با مرور کوتاه تاریخ دست اندازی صهیونیسم بر ایران جا دارد آقای زیبا کلام پاسخ دهد چرا واقعیات تاریخی را نادیده می گیرد و موضوع را از نیمه داستان آغاز می کند. رضایی چهار شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۲ @rezashahed
🔴نصیری و کوری و حجاب زوری! 🔹مرداد ماه سال 1369 بود. آن‌روز ناصر بهرامی راد یکی از دوستانی که تازه به سرویس اندیشه‌های روزنامه آمده بود مطلب خوبی درباره مادام کوری شیمیدانی که تحقیقات مؤثری درباره رادیواکتیو داشت نوشته بود. مطلب خوبی بود و گفتم آن را به خانم قدوسی تایپیست گروه بدهد تا برای چاپ در صفحه آماده کنیم. مطلب را به دوست خوب و هنرمندم علی رضایی هم که آن‌موقع طراح جوان و صاحب سبک و امروز مجسمه‌ساز خوبی است دادم که برای آن طرح بکشد. فردای آن‌روز وقتی کار تمام شد و صفحه را برای امضا پیش آقای نصیری مدیرمسئول وقت روزنامه کیهان بردم، خوب به صفحه نگاه کرد و گفت: مطلب خوبی است اما طرح را عوض کن. فکر کردم در جزئیات طرح مشکلی وجود دارد یا تصویر ماری کوری خوب از آب درنیامده است، اما وقتی گفت چرا مادام کوری را بدون حجاب کشیده است هم خنده‌ام گرفت و هم تعجب کردم! آخر مادام کوری مسیحی لهستانی که یک‌صدوخرده‌ای سال پیش زندگی می‌کرده چرا باید سرش روسری می‌کردیم؟ آن‌هم در طرح و نه در تصویر؟! آن‌هم در شرایطی که شبکه‌های مختلف تلویزیونی در فیلم و سریال و مستند و... زنان خارجی را با همان حالت بدون حجاب نشان می‌دهند! 🔹گفتم آقای نصیری! مادام کوری را با حجاب کنیم مردم می‌خندند. راستش را بخواهید خجالت هم می‌کشیدم که او را آن‌هم در قالب طرح باحجاب کنیم. اما آقای نصیری کوتاه‌بیا نبود. به سرویس برگشتم و ماجرا را به دوست طراحمان گفتم. رضایی که اتفاقاً دامغانی هم بود و فکر کنم به همین دلیل آشنایی با آقای نصیریِ دامغانی به کیهان راه یافته بود، بیشتر از من تعجب کرد و البته ناراحت شد. هر چه به او گفتم که مادام کوری را با حجاب بکشد قبول نکرد و گفت این کار توهین به من و به خوانندگان روزنامه است. گفتم: صفحه گیر طرح توئه. گفت: یک کاری‌اش می‌کنم. و شروع کرد طرحی دم‌دستی از وسایل آزمایشگاهی شیمی کشید و داد و کلاً خانم مادام کوری را از طرح حذف کرد. طرح را به آقای نصیری نشان دادم. فهمید که این‌جور طرح کشیدن نوعی اعتراض است اما چیزی نگفت و صفحه را امضا کرد. 🔹این‌روزها خیلی کسان از مواضع اخیر مدیرمسئول سابق کیهان تعجب می‌کنند، اما تعجب من با توجه به نمونه‌هایی چون ماجرای ذکرشده، خیلی بیشتر از آن‌هاست. آقای مهدی نصیری حق استادی بر گردن من دارد و اگر درخواست او نبود قطعاً سرنوشت من به روزنامه‌نگاری پیوند نمی‌خورد، اما واقعاً فاصله امروز او با آنچه در کیهان اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد اعمال می‌کرد، کم و قابل چشم‌پوشی نیست. در این نوشته هم قصد من نقد و ارزیابی همه جوانب و اطراف و موضوعات متضاد سیاسی و فرهنگی‌ در نصیریِ سال 70 و نصیری سال صفر به بعد نیست، اما مواضع باورنکردنی، پرحاشیه و مصرانه او در همنوایی کامل با کسانی که در داخل و خارج کشور در سرنای حذف قانون شرعی حجاب در ایران اسلامی می‌دمند، مرا به حیرت فروبرده است. 🔹دعا کنیم که هیچ‌کدام ما مصداق آن حکمت پرمغز امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» نباشیم و نشویم که فرمود: - لَا تَرَى الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً. جاهل را همواره در این دو حالت می‌بینی: یا افراط یا تفریط. 💬 تقی دژاکام
بسم الله الرحمن الرحیم رفراندوم ۱- در تاریخ جهان تنها انقلاب اسلامی، به همه پرسی گذاشته شد و ۹۸ درصد مردم آن را تایید کردند. اما نه قدرت های جهانی به رای مردم ایران احترام گذاشتند و نه مخالفان داخلی. ۲- انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ حقیقتا یک همه پرسی تاریخی دیگر بود اما بازندگان انتخابات، رای مردم را برنتابیدند و با طرح دروغ تقلب، کار را به منازعه خیابانی کشاندند. تشییع پیکر پاک شهید حاج قاسم عزیز یک رفراندوم فرامرزی بود. آیا پذیرفتند؟!! ۳- آغاز و انجام هر همه پرسی چند ماهی طول می کشد. در آن مدت هیجانات تبلیغی فضایی احساسی پدید می آورد تا کشور از حرکت و رشد باز بماند. ۴- برای مدعیان، همه پرسی موضوعیت ندارد و قطعا نتیجه آن را نخواهند پذیرفت فقط دنبال فرصتی برای دو قطبی سازی جامعه ایرانند تا زمینه آشوب و بی ثباتی سیاسی را فراهم سازند رضایی پنج شنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم ما نخستین مبتکر رفراندوم تاسیسی در طول تاریخ جهانیم. خوبه کشورهای دمکراسی هم یکبار رفراندوم تاسیسی برگزار کنند آنگاه ما رفراندوم تاییدی را نیز پایه گذاری خواهیم نمود. رضایی پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم رفراندوم ما رفراندوم آنها تاریخ سیاسی جهان شهادت خواهد داد که فقط یک انقلاب مردمی نه تنها رفراندوم تاسیسی بلکه رفراندوم های مکرر تاییدی برگزار کرد: الف. رفراندوم های ما یکم. رفراندوم های تاسیسی ۱- رفراندوم تاسیس ج ا ا فروردین ۱۳۵۸ ۲- رفراندوم قانون اساسی ج ا ا آذر ۱۳۵۸ ۳- رفراندوم بازنگری قانون اساسی مرداد ۱۳۶۸ دوم. رفراندوم های تاییدی ۴- استقبال تاریخی از امام ره ۵- تشییع پیکر مطهر امام ره خرداد ۱۳۶۸ ۶- تشییع پیکر پاک سردار دلها شهید سلیمانی سوم. رفراندوم انتخابات ها - انتخابات های ریاست جمهوری، - انتخابات های شوراها، - انتخابات های مجلس ب. رفراندوم های آنها ۱- آرای نه، آرای باطله، شمار طرفداران گروههای تروریستی، تعداد استقبال کنندگان از فراخوان های اپوریسیون خارج نشین و ... هرگز به چند صد هزار نفر نرسید. ۲- در بزرگترین طرح براندازی ۴۷ کشور جهان با توان همه گروههای اپوزیسیون داخل و خارج توانستند حدود ۱۰۰ هزار تن به خیابان بیاورند. ۳- طرح وکالت به رضا پهلوی به مثابه رفراندوم آنها نتوانست ۵۰۰ هزار رای جذب کند. رضایی پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۲ @rezashahed
هدایت شده از نامه های تبیین
بسم الله الرحمن الرحیم رفراندوم ما رفراندوم آنها تاریخ سیاسی جهان شهادت خواهد داد که فقط یک انقلاب مردمی نه تنها رفراندوم تاسیسی بلکه رفراندوم های مکرر تاییدی برگزار کرد: الف. رفراندوم های ما یکم. رفراندوم های تاسیسی ۱- رفراندوم تاسیس ج ا ا فروردین ۱۳۵۸ ۲- رفراندوم قانون اساسی ج ا ا آذر ۱۳۵۸ ۳- رفراندوم بازنگری قانون اساسی مرداد ۱۳۶۸ دوم. رفراندوم های تاییدی ۴- استقبال تاریخی از امام ره ۵- تشییع پیکر مطهر امام ره خرداد ۱۳۶۸ ۶- تشییع پیکر پاک سردار دلها شهید سلیمانی سوم. رفراندوم انتخابات ها - انتخابات های ریاست جمهوری، - انتخابات های شوراها، - انتخابات های مجلس ب. رفراندوم های آنها ۱- آرای نه، آرای باطله، شمار طرفداران گروههای تروریستی، تعداد استقبال کنندگان از فراخوان های اپوریسیون خارج نشین و ... هرگز به چند صد هزار نفر نرسید. ۲- در بزرگترین طرح براندازی ۴۷ کشور جهان با توان همه گروههای اپوزیسیون داخل و خارج توانستند حدود ۱۰۰ هزار تن به خیابان بیاورند. ۳- طرح وکالت به رضا پهلوی به مثابه رفراندوم آنها نتوانست ۵۰۰ هزار رای جذب کند. رضایی پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم افول دینداری ایرانیان، از ادعا تا واقعیت ‌ می گویند مردم ایران از دین رویگردان شده اند و برخی نیز با تعبیری دیگر از افول باورهای دینی ایرانیان گفته اند. ( یادداشت تامل برانگیز عباس عبدی در باره افول باورهای دینی در جامعه ایران، https://www.khabaronline.ir/news) و اما پاسخ: الف. پروژه های دین زدایی ۱- پهلوی ها پهلوی ها با اجرای الگوی توسعه غربی به شیوه ای ساختاری به دین زدایی، مبارزه با سنت های بومی و مخالفت با ارزش های اصیل ملت ایران پرداختند و بخش هایی از مردم را از دین دور ساختند اما ملت دوباره به بیداری رسید و با انقلاب اسلامی نه بزرگشان به دین زدایی پهلوی ها در گوش جهانیان پیچید. ۲- غربگرایان غربگرایان پسا انقلاب نیز پس از اندی انقلابی گری رادیکال، با همان رویکرد و همان الگو به دین زدایی گرویدند و در مبارزه با معتقدات دینی از هیچ کوششی دریغ نورزیدند و لشکری از نخبگان و جوانان سکولار پروراندند. ۳- توسعه و دین زدایی توسعه و نوسازی غربی، "یک رشته اسباب و مسببات را می آورد... و موجب سست شدن اصول و قواعدی می شود که رسم و سنت بر رفتار مردم حاکم می کند ... نوسازی رشته نظم سنتی اجتماع را می گسلد و از نقش و تاثیر خانواده و مذهب سنتی می کاهد"و عامل سست شدن باورها و معتقدات مذهبی است.( دانیل لیتل، تبیین در علوم اجتماعی، درآندی بر فلسفه علم الاجتماع، ترجمه عبدالکریم سروش، نشر صراط، ص: ۴۰، نیز مسعود چلبی، جامعه شناسی نظم، تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی، نشر نی، صص: ۱۰۷- ۱۱۰) بنابراین کارگزاران و اصلاح طلبان که طراح و مجری الگوی نوسازی و توسعه غربی پسا انقلاب بوده اند نمی توانند سست شدن باورها، دگرگونی ارزش ها و افول دینداری بخشی از جامعه ایران را با دادن آدرس غلط به نظام ج ا ا نسبت دهند. ب. پیشینه روایت روایت افول دینداری ایرانیان تازه نیست. فراوان بوده اند، جهانگردان ایراندیده که از خلقیات منفی، پلشتی ها، بی قیدی و بداخلاقی ایرانیان نوشته اند. از ایرانیان نیز محمدعلی جمالزاده، صادق هدایت، مهندس مهدی بازرگان و ... پیش از انقلاب چنان سخنانی گفته اند. مثلا مهندس مهدی بازگان به سال ۱۳۵۷، (پیش از انقلاب اسلامی) در کتابش ایرانیان را پفیوز نامید. ج. واقعیت دینداری ملت به رغم روایت های مذکور، آخرین افکار سنجی هایی که من دیده ام، بیش از ۷۰ درصد از ایرانیان دیندار و خداپرستند. ( طرح سنجش هویت ملی ایرانیان، موسسه مطالعات ملی، زمستان ۱۳۹۹) د. عصر احیای دین با وجود تمام تلاش های غرب طی سیصد سال گذشته دین ورزی و دین گرایی پس از انقلاب اسلامی در در سراسر جهان رو به احیا نهاده است و پرشتاب به پیش می رود. ( اسلام، پرسرعت ترین رشد بین ادیان دنیاhttps://www.aparat.com/v/36Q0S) سایت ویژوال کاپیتالیست نیز می نویسد: اسلام سریعترین دین در حال رشد در جهان است و پیش بینی میشود (از ۱.۸ میلیارد در سال ۲۰۱۵ به حدود ۳ میلیارد در سال ۲۰۶۰). (https://www.visualcapitalist.com/mapped-major-religions-of-the-world) @haghaygh_sansor_shodeh رضایی شنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم آیا رهبری رشد مردم را نفی کرده اند؟ طرح مساله رهبر انقلاب گفتند مگر همه مردم امکان تحلیل آن مساله ( موضوعات رفراندوم) را دارند. این بیان سبب سوء تفاهم شد و برخی از رسانه ها تعبیر اهانت از آن استنباط کردند. من در چند نوشتار به این موضوع خواهم پرداخت. نخست مفهوم لفظ امکان و عدم امکان را می کاوم و سپس به مصادیقی اشاره می کنم که امکان تحلیل از مردم سلب شده است. ۱- مفهوم امکان دهخدا واژه امکان را چنین تعریف می کند: قادر گردانیدن بر چیزی و کاری و قدرت دادن. امکنه من شی، پابرجا کردن، جای دادن. ممکن گشتن. ۲- مفهوم عدم امکان رهبری از عدم امکان مردم در تحلیل موضوع رفراندوم گفته اند اینک با توجه به تعریف لغوی می توان گفت واژه عدم امکان خواه به وضع تعیینی ( مراد واضع لفظ) و خواه به وضع تعینی ( کثرت استعمال) بر فقر مطلق و یا محرومیت مطلق از یک یا چند نعمت دلالت ندارد. در اینجا می توان گفت عدم رشد، عدم اهلیت و یا عدم صلاحیت تحلیلی مردم مراد نبوده است تا گفته شود چطور سال ۱۳۵۸ مردم از اهلیت و رشد برخوردار بودند و اینک نیستند؟ یک مثال ابهام را روشن می کند. بسا ثروتمندی عاقل، بالغ و رشید که تاجر موفقی نیز هست در شرایطی قرار گیرد که نتواند از دارایی اش بهره ببرد. در این صورت می گویند او امکان برخورداری از دارایی اش را ندارد. این تعبیر به معنای فقر، اعسار و یا محجوریت او نیست. ممکن است او را به گروگان گرفته باشند و یا دسته چک او به سرقت رفته باشد و یا با شکایتی حساب او را مسدود و یا با دریافت دستور موقت تجارتخانه او را پلمپ کرده باشند و دهها سبب و علت دیگر می توانند پدید آورند تا بهره مندی او از دارایی اش ولو به طور موقت ناممکن شود. حال در چنین شرایطی اگر او نتواند هزینه ضروری خاصی را برای خود و خانواده اش تامین کند و کسی بگوید او امکان پرداخت وجه ندارد به تاجر مورد نظر توهین ننموده و او را ندار و فقیر ننامیده است و یا اهلیت تمتع و استیفای او را نفی نکرده است. بدیهی است با توجه به قرینه حالیه و مقالیه مراد رهبر انقلاب این نیست که ملت رشید و بالغ نیست و یا ذهن مردم ناتوان است، تا اهانتی لازم آید. ایشان مردم را بسیار تکریم و تمجید کرده ( بیانیه گام دوم) و به ملت ایران ابراز تعظیم نموده است. ( ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ در دیدار مردم تبریز با رهبر انقلاب) بنابراین ممکن نیست مراد ایشان عدم رشد ملت باشد. ۳- مصداق های سلب امکان تحلیل بسا موانعی عارضی، تحلیل را برای مردم، ممتنع سازد. مانند آنکه احزاب و سیاست پیشگان با پروپاگاندا امکان تحلیل را از مردم بستانند. سلب امکان تحلیل مردم در ادوار مختلف دیده شده است. ۳-۱- نمونه های صدر اسلام ماجرای سقیفه یکی از آنهاست، خدعه قرآن به نیزه کردن معاویه نمونه دیگر و تحمیل قرارداد عزل امام مجتبی ع از حکومت از دیگر مصادیق است. ۳-۲- نمونه دوره پهلوی رفراندوم فرمایشی شاه ( ۶ بهمن سال ۱۳۴۱) نمونه ای دیگر به شمار می رود که در آن انقلاب سفید شاه و اصول شش‌گانه آن، توسط حکومت وقت، با برگزاری همه‌پرسی‌ به رای گذاشته شد. این رفراندوم، توسط حوزه علمیه قم و علمایی همچون امام خمینی و آیت‌الله حکیم به دلیل نبود فضای سالم و آزاد انتخاب، فقدان مهلت کافی برای تامل و اندیشیدن مردم در باب رفراندوم و ابهام اصول ششگانه انقلاب سفید تحریم شد با این حال روزنامه‌های وقت نوشتند اصول پیشنهادی شاه در طرح انقلاب سفید با پنج میلیون و ششصد هزار رای موافق، در مقابل چهار هزار و دویست رای مخالف به تصویب رسید و کندی رئیس جمهور وقت آمریکا، پس از اعلام نتایج جعلی رفراندوم، برای محمدرضا پهلوی پیام‌ تبریک فرستاد. ۳-۳- نمونه های پس از انقلاب به سال های ۱۳۸۸ و ۱۳۹۲ احزاب به آسانی توانستند قدرت تحلیل مردم را زایل کنند و اهداف خود را پی گیرند در اولی با دروغ تقلب دو قطبی خطرناکی آفریدند، مردم را به خیابان ها کشاندند و کشور را به سمت بی ثباتی و سقوط سوق دادند و شکاف عمیقی بین مردم از یک سو و بین مردم و نظام ایجاد کردند. در دومی نیز با پروپاگاندا توانستند توان تحلیل درست را از مردم سلب کنند و به نفع آقای حسن روحانی از مردم رای بگیرند و او به عنوان رئیس جمهور هشت سال بر ایران حاکم کنند و او نیز خسارات جبران ناپذیری به کشور وارد کرد. رضایی دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم " پنجه عُقاب" و خشم ذو عِقاب ۴۳ سال پیش نظامیان امریکا پس از شش ماه تمرین در صحرای نوادا، در طبس با قهر سربازان خداوند قهار( شن و باد) عذاب دردناکی چشیدند. این امداد غیبی اولین نشانه افول قدرت نظامی امریکا را پدیدار نمود. پس از آن شکست یکی دو ماه بعد دوباره طرح بزرگی اجرا در آوردند تا مجددا به ایران حمله کنند. هواپیماهای سی یکصدو سی را به موتوری مجهز کردند که عمودی پرواز کنند تا بدون نیاز به فرودگاه در تهران در نقاط معین فرود آیند اما به هنگام مانور و آزمایش، هواپیما در امریکا آتش گرفت و طرح دوم نیز شکست خورد. تا آن زمان، امریکا( و حتی فرانسه و یا انگلیس ) با اعزام فقط یک هواپیمای حامل نظامیان خود هر بارحکومتی را به راحتی سرنگون کرده بودند. 《 و ارسل علیهم طیرا ابابیل. ترمیهم بحجاره من سجیل، فجعلهم کعصف ماکول، سوره فیل، آیات ۳، ۴ و ۵.انَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَ ذُو عِقابٍ أَلِيمٍ سوره فصلت، آیه 43 》 رضایی سه شنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم طرح مساله چند تن روحانی، نویسنده و فعال سیاسی مرتب می گویند، اشتباه کاری و علم ستیزی نظام ج ا ا عامل بحران های اجتماعی، فرهنگی و سبب گریز جوانان از دین و نمادهای دینی بوده است. اما پاسخ: دکتر مسعود چلبی می نویسد: " جریان نوسازی و طی کردن مسیر توسعه موجد دگرگونی های متعددی در سطح اندیشه، نگرش و گرایش است. در این فرآیند، خطوط راهنمای پیشین، مرجعیت خود را از دست داده و اشکال متفاوتی از قواعد جدید به وجود می آید. این وضعیت سرچشمه اشکال مختلف اختلال های هنجاری ( تضاد هنجاری، ناپایداری هنجاری، بی هنجاری و یا چندگانگی ساختاری) خواهد شد." ( مسعود چلبی، جامعه شناسی نظم، تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی، تهران، نشر نی، ۱۳۷۵، ص: ۱۰۷- ۱۱۰) ملاحظه: راستی معلوم نیست کدام طیف سیاسی و اقتصادی، الگوی نوسازی و توسعه غربی را از سال ۱۳۶۸ به ملت تحمیل کرد و عملا دین زدایی را زمینه سازی نمود؟ رضایی سه شنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم دکتر غنی نژاد : مگر امام ره و رهبری اقتصاددانند؟ چرا باید از نظریات آنها متابعت کنیم اگر اهل علمیم. پاسخ نقضی ۱- مگر پهلوی ها اقتصاددان بودند که اقتصاد سرمایه داری را بر ایران حاکم نمودند. ۲- مگر آقای هاشمی رفسنجانی اقتصاددان بود که اقتصاد لیبرالی و الگوی توسعه غربی را برگزید ؟ ۳- مگر آقایان سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی اقتصاد خوانده اند که همان الگوی غربی را ادامه دادند؟ استنتاج پاسخ دکتر غنی نژاد یا این است که آنان مطابق گفتمان مطلوب من عمل نموده اند پس کاری علمی کرده اند. در این صورت معلوم می شود فقط محفوظات خود را علم می پندارد. این همان پنداره ای است که صد سال پیش پوزیتیویست های حلقه وین داشتند و بطلان آن روشن شده است. و یا ممکن است پاسخش این باشد که آنان براساس مشورت اقتصاددانان عمل کرده اند. در این صورت می گوییم امام ره و رهبری انقلاب نیز با مشورت آن دسته از اقتصاددانانی سخن گفته اند که منتقد مکتب لیبرالی اقتصاد بوده اند. رضایی جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
بسم الله الرحمن الرحیم مگر اقتصاد علم است؟! بخش نخست دکتر غنی نژاد در مناظره با دکتر درخشان قاطعانه از علم اقتصاد گفت و تعریضی به امام ره و رهبری هم داشت. درحالیکه همگان اقتصاد را علم نمی شمارند. من بی آنکه دیدگاه منتقدان را رد یا تایید کنم. پاره ای از انتقادات را می آورم. ۱- اقتصاد هنوز علم نیست اقتصاد هنوز یک علم به شمار نمی رود. تا اوایل قرن هجدم اقتصاد ترکیبی از مباحث سیاسی، اخلاقی، فلسفه و منطق به حساب می‌آمد. آدام اسمیت موضوع اقتصاد را تحقیق در ماهیت و علل ثروت ملل تعریف می کند. اما مطابق تعریف جدید " اقتصاد، رفتار بشر را به عنوان رابط بین نیازهای نامحدود و عوامل تولید کمیاب، مطالعه می کند" (آیا اقتصاد علم است https://www.eghtesadonline.com) ۲- عدم قابلیت آزمایش رابرت مورفی می گوید نمی توانیم قواعد اقتصادی را آزمایش کنیم آن طور که مثلا یک فیزیکدان اتم ها در یک شتاب دهنده ذرات را بررسی می کند. لذا فرقی اساسی میان رشته ای اجتماعی چون علم اقتصاد و علمی «طبیعی» مثل فیزیک هست. ۳- کشف ذهنی قواعد پایه ای قواعد پایه ای اقتصاد قابل کشف از طریق استدلال ذهنی است. معنا ندارد که قواعد اقتصاد را «آزمایش کنیم». ۴- حدس های غلط اقتصاددانان حدس های زیادی می زنند که بسیاری از آنها می تواند غلط از آب درآید، وانگهی هسته مرکزی اقتصاد، قواعد و مفاهیم است که آزمایش پذیر نیست. (آیا اقتصاد علم است؟ https://www.magiran.com/article /2225850) ۵- تلاش برای تبدیل اقتصاد به یک علم از زمان اسمیت تاکنون، هدف نهایی اقتصاددانان همواره این بوده که هنر خود را به یک علم تبدیل کنند. آنان با در نظر داشتن این هدف، ریاضیات را آزمایش کردند. اما در اواخر قرن نوزدهم میلادی علم فیزیک را الگوی اقتصاد تصور نمودند. آلفرد مارشال، اقتصاددان برجسته قرن نوزدهم و مبدع اقتصاد مدرن، چنین می اندیشید. ۶- انطباق رفتار انسانی بر قوانین طبیعت برخی تصور کردند الگوهای فیزیکی قابل انتقال به رفتارهای انسانی هستند. این تصور از آن اقتصاد مارژینالیستی است. برخی از آنان حتی تا آنجا پیش رفتند که آشکارا لذت یا آنچه را که آنها سود و منفعت می‌نامیدند به انرژی تشبیه کنند. کم مانده بود بگویند معاملات بازار - مانند علم فیزیک - از قوانین طبیعت پیروی می‌کنند. ۷- نقص فرضیات و مقدمات طی سال های اخیر مطالعاتی درخور و جدی انجام گرفت و نتیجه بررسی ها این بود که اغلب فرضیات و مقدمات اقتصادی، ناقص اند.  ۸- فقدان قانون جهان شمول برخلاف فیزیک، هیچ قانون جهانی ثابت در زمینه اقتصاد وجود ندارد. برای مثال نمی‌توان قانون جاذبه را از قوانین طبیعت حذف کرد، ولی، طبیعت اجتماعی انسان‌ها هرگونه قانون رفتاری را موقتی و غیرقطعی می‌سازد. ۹- فقدان راه سنجش فرمول ها هیچ راهی برای سنجش درستی فرمول‌های اقتصادی وجود ندارد. لذا اقدامات انسانی به آسانی قابل سنجش نیستند. ۱۰- دشواری تشخیص متغیرها متغیرهای تعیین‌کننده فعالیت اقتصادی را نمی‌توان به آسانی مشخص کرد و بر خلاف فیزیک، انجام آزمایش‌های دقیق اقتصادی امکان‌پذیر نیست. ۱۱- هشدار برنده جایزه نوبل در دهه 50/ 70 واسیلی لئونتیف، برنده نوبل اقتصاد گفت داده‌های انسانی با آنچه در علوم طبیعی شاهدیم متفاوت هستند. پس اقتصاددانان بهتر است زمان کمتری را صرف تکمیل مباحث ریاضی کرده و بیشتر به تحلیل داده‌ها بپردازند. هرچند توصیه لئونتیف نادیده گرفته شد، اما اتفاقاتی که در دهه 1370/ 1990 رخ داد، اقتصاد جهان را به مرز نابودی کشاند، دیدگاه او را تایید کرد. ۱۲- همراهی با سیاست واقعیت این است که اقتصاد یک ساختار اجتماعی است که لزوما با سیاست همراه است و فقط به این خاطر که سیاست‌های اقتصادی زندگی افراد را عمیقا تحت تاثیر قرار می‌دهد، مردم به شرکت در مباحث اقتصادی علاقه بسیار بیشتری نسبت به پرداختن به مباحث فیزیکی دارند.  اگر اقتصاددانان اواخر قرن بیستم طبق توصیه لئونتیف به شناخت موضوع مورد مطالعه خود می‌پرداختند شاید می‌توانستند پیش‌بینی کنند سیاست چگونه بر الگوهای آنها تاثیر خواهد گذاشت. این بی‌توجهی عامدانه اقتصاددانان، واکنش‌هایی را که علیه آنها به جریان می اندازد توجیه می کند. ۱۳- هنر اقتصاد برخی برآنند که اقتصاد، هنری است که نیاز به درک قدرت، روان‌شناسی، فلسفه، تاریخ و جامعه شناسی دارد این رشته. «کمتر علمی، و بیشتر اجتماعی» است و می‌تواند دستورالعملی برای اقتصاد باشد. ( اقتصاد علم است یا هنر؟ https://jamejamonline.ir/fa/news/1176798)
بخش دوم ۱۴- تناقض دیدگاهها جایزه نوبل اقتصاد سال ۲۰۱۳ سه برنده آمریکایی داشت؛ لارس هانسن و یوجین فامای از دانشگاه شیکاگو و رابرت جیمز شیلر از دانشگاه ییل. نکته عجیب درباره برندگان جایزه نوبل آن سال، کارها و تحقیقات در ظاهر متناقض شیلر و فاما درباره بازارهای مالی بود که طعنه‌های زیادی را روانه اقتصاددان‌ها کرد و حتی علم بودن اقتصاد را هم زیر سوال برد. اگر سوالی را از سه اقتصاددان بپرسید، سه پاسخ متفاوت دریافت خواهید کرد.» این یک گلایه قدیمی از اقتصاددان‌هاست. اخیرا باز هم این گلایه به ذهن خیلی‌ها خطور کرد؛ زمانی که جایزه نوبل اقتصاد به سه اقتصاددان تعلق گرفت که نظرات دو نفر از آنها، یعنی رابرت شیلر از دانشگاه ییل و یوجین فاما از دانشگاه شیکاگو پیرامون عملکرد بازارهای مالی متناقض به نظر می‌رسد. در نگاه اول، تفکرات شیلر پیرامون نقش «شور غیرعقلایی» در بازارهای سهام و مسکن با کارهای فاما ممکن است متناقض به نظر آید، چرا که فاما نشان می‌دهد این بازارها اخبار را به شکل موثری در قیمت‌ها منعکس کرده‌اند. برخی شگفت‌زده شدند که چگونه برجسته‌ترین افتخار در یک علم به دانشمندانی با نظرات متضاد تعلق می‌گیرد؟ کایران هیلی، استاد جامعه‌شناسی در دانشگاه دوک با لحنی طعنه‌آمیز در توییتر نوشت: «باید در فیزیک، شیمی و پزشکی نیز جوایز را وسط‌بازانه تقدیم کنند.» ۱۵- توافق در رویکرد علمی شیلر می کوشد تضاد آرای مذکور را کمرنگ کند لذا می گوید تفاوت در یافته‌های این برندگان نوبل کم‌اهمیت‌تر از توافقی‌ست که در رویکرد علمی به مسائل اقتصادی دارند؛ رویکردی که مشخصه آن گردآوری و آزمون فرضیه‌های دقیق است. من بسیار نگرانم از این حس در میان شکاکان که اختلاف‌ها در پاسخ به برخی سوالات را شاهدی می‌گیرند بر این که اقتصاد رشته‌ای سردرگم است؛ علمی جعلی که یافته‌هایش نمی‌تواند مبنای مفیدی برای سیاست‌گذاری باشد. (آری، اقتصاد یک علم است، روزنامه دانشگاه صنعتی شریف http://daily.sharif.ir) ۱۵- منتقدان و علم اقتصاد رابرت ، جی شیلر از برندگان جایزه نوبل اقتصاد می نویسد پس از دریافت جایره نوبل از انتقاد‌های وارد بر این جایزه آگاه شده است، نقدهایی توسط افرادی که ادعا می‌کنند اقتصاد- بر خلاف شیمی، فیزیک یا پزشکی که جایزه نوبل نیز به آنها اعطا می‌شود- علم نیست. آیا آنها درست می‌گویند؟ ۱۶- یکی از مشکلات شیلر می نویسد یک مشکل اقتصاد این است که به جای کشف اصول، لزوما بر سیاست‌گذاری متمرکز است. هیچ‌کس واقعا اهمیتی برای داده‌های اقتصادی جز به‌عنوان راهنمایی برای سیاست‌گذاری قایل نیست.  اینجا است که وقتی ما بر سیاست‌گذاری‌های اقتصادی متمرکز می‌شویم بسیاری از عواملی که جنبه علمی ندارند ظاهر می‌شوند؛ مثلا سیاست دخیل می‌شود و موضع‌گیری‌های سیاسی بیش از حد توسط مردم (انظار عمومی) مورد توجه قرار می‌گیرد. جایزه نوبل برای اعطا به افرادی طراحی شده است که برای جلب نظر مردم از فریب و حقه استفاده نمی‌کنند و همچنین برای کسانی که ممکن است در پیگیری‌های صادقانه شان از حقیقت، به نحوی تحقیر شده باشند. ۱۷- بسط شبه علمی اقتصاد شیلر تاکید دارد که منتقدین علم اقتصاد گاهی اوقات به بسط شبه علمیِ اقتصاد اشاره می‌کنند، آنها بحث می‌کنند که اقتصاد همانند ریاضیات منسجم تنها برای نمایش از ظاهر علم استفاده می‌کند. برای مثال، در کتاب فریب خورده‌های اتفاقی (Fooled by Randomness)(۲۰۰۴)، نوشته نسیم نیکلاس طالب (Nassim Nicholas Taleb)، درباره علم اقتصاد می‌گوید: شما می‌توانید شارلاتانیسم [۳] را زیر فشار معادلات تغییر چهره بدهید و کسی تا زمانی که آزمایش کنترلی وجود نداشته باشد، نمی‌تواند شما را بیابد. ۱۸- آسیب پذیری علم اقتصاد به اعتقاد من علم اقتصاد از علم فیزیک در مقابل مدل‌هایی که اعتبار آنها هرگز مشخص نیست آسیب‌پذیرتر است، زیرا ضرورت تخمین در رشته اقتصاد بیشتر از فیزیک است؛ به‌ویژه زمانی که مدل‌های اقتصادی به جای رزونانس مغناطیسی یا ذرات بنیادی با انسان ها سر و کار دارد. انسان ها می‌توانند ذهن و رفتارشان را به کلی تغییر دهند، آنها بعضا مشکلات عصبی و هویتی دارند، مشکلات و پدیده‌های پیچیده‌ای که اقتصاد رفتاری منشا آن را در درک پدیده‌های اقتصادی می‌یابد. (رابرت جی. شیلر مترجم: زهرا تهمتن منبع: Project Syndicate) نقل از آیا اقتصاد علم است؟ https://vista.ir/w/a/16/8gcsy) رضایی یکشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم قرآن و حجاب آقای ناصر قوامی ملبس به لباس روحانیت و فعال سیاسی اصلاح طلب می گوید سی سال پیش دروسی را خوانده که مراجع خوانده اند و ادامه می دهد که حرمت بی حجابی در قرآن نیامده و حجاب به زمان و مکان بستگی دارد. همچنین می گوید آیه «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوامِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌبِمَا یَصْنَعُونَ» به حجاب مربوط نیست. ( انتقاد ناصر قوامی از دوقطبی بر سر حجاب https://donya-e-eqtesad.com ناصر قوامی: قرآن اشاره‌ای به حرام بودن بی حجابی ندارد.https://www.didbaniran.ir) نقد و نظر: ۱- اگر جناب قوامی رایحه ای از فقاهت و اجتهاد استشمام کرده بودند می دانستند که منابع استنباط احکام الهی فقط قرآن نیست بلکه سنت، عقل و اجماع نیز از منابع اند. چه بسیار احکام شرع مقدس که در قرآن نیست اما رسول اکرم ص و جانشینان مطهرش ع تبیین و مشحص فرموده اند. آیا شماره رکعت های نمازی که ایشان می خوانند مگر در قرآن آمده است.؟ ۲- واقعا اصلاح طلبان را چه شده که به تقابل با کلام و احکام خداوند سبحان برخاسته اند. آن از عبدالکریم سروش و مجتهد شبستری که قبول ندارند قرآن کلام خداوند است. آن از مصطفی ملکیان که می گوید «قرآن رساله پیامبر بود مرا رساله خود باید!» و می افزاید: قرآن کتاب پیامبر بوده است و ما باید با تفکر نقادانه و انتقادی کتاب خود را داشته باشیم. آن هم از صدیق وسمقی که می گوید هیچ پیامبری از سوی خدا مبعوث نشده است آن هم از محسن کدیور که قانون بودن مفاد احکام قرآن و عصمت ائمه ع و علم لدنی آن ذوات مطهر ع را رد می کند، حکومت اسلامی و ولایت فقیه را نیز مردود می شمارد، آن نیز از سیدمحمد خاتمی که قرآن و احکام اسلام را متعلق به صدر اسلام می داند و بی قید و شرط علنا از جنبش زن زندگی آزادی حمایت کرد و این هم از ناصر قوامی و جمع کثیری از اصلاح طلبان که اجماعا به مخالفت با حجاب برخاسته اند. فاین تذهبون؟ رضایی جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم رفتار تخاصمی ج باکو ۱- سیاست تخاصمی دیرین می دانیم از سال ۱۹۳۱ که استالین دستور داد مسئله قومگرایی در ایران به شکل سازمان یافته به ابزار تجزیه طلبی تبدیل شود این سیاست در شوروی عملیاتی شد و فاجعه ماجرای پیشه وری را پدید آورد. یکی از آخرین اقدامات شوروی روشن کردن شعله تجزیه طلبی به سال ۱۳۶۲ خورشیدی بود. اقدامات رسانه ای و تلاش برای سازماندهی قومگرایان در داخل ایران از همان سال که سران حزب توده دستگیر شدند آشکارتر شد. برای مثال از حسین محمدزاده صدیق( حسین دوزگون) توده ای اسبق و تجزیه طلب متاخر دعوت کردند که با اقامت ۴۰ روزه و ملاقات های او در باکو به سال ۱۳۶۲ پروژه ضدایرانی شوروی پیگیری شد. ۲- جمهوری باکو و میراث شوروی جمهوری باکو نیز همان سیاست را بی کم و کاست، پی گرفت. ایران ستیزی باکو در نفرت پراکنی و دروغزنی در کتب درسی، مطالعات شوونیستی دانشگاهی، جعل تاریخ قومی، برسازی هویت جمعی ضدایرانی، پروپاگاندای رسانه ای، اقدامات تقنینی ( تصویب روز همبستگی آذریهای جهان)، سازماندهی قومگرایان تجزیه طلب ایرانی، حمایت مالی از جاماح و ...،تاسیس گوناز تی وی، تاسیس موسسه های ضدایرانی مانند موسسه شاه اسماعیل صفوی، راه اندازی جنبش قومگرایانه افسانه بابک و ... قابل مشاهده است. ۳- دانشگاه خزر باکو از مهمترین کانون های ضد ایرانی باکو دانشگاه خزر است با کارکردهای چندگانه از حدود سال ۱۳۷۰ طراحی و راه اندازی شد. این دانشگاه را پروژه ای صهیونیستی امریکایی و پایگاهی برای پیشبرد اهداف ضدایرانی اسرائیلی می دانم. برای نمونه خانم برندا شفر مشاور وزارت دفاع اسرائیل بیش از یک دهه مدیریت پروژه صدایرانی با جانمایه تجزیه طلبانه را به عهده گرفت. او پایان نامه دکترای خود را در دانشگاه اسرائیل نوشت به نام مرزها و برادری؛ ایران و چالش هویت آذربایجانی. این کتاب به فارسی ترجمه و به دست تجزیه طلبان ایرانی در تهران و تبریز توزیع شد. برندا شفر صهیونیست در این کتاب هویت مردم ترک زبان ما را مستقل از ایران و در تقابل با هویت ایرانی اسلامی جلوه می دهد. وی با بال و پر دادن به ماجرای شریعتمداری می کوشد او را رهبر اپوزیسیون قومگرا بلکه رهبر تمام آذریهای ایران معرفی کند. ۴- ناسپاسی آشکار اقدامات باکو درست زمانی آغاز شد که ایران از هیچ کمکی به خاندان علیف دریغ نکرد و از ح باکو در جنگ قره باغ بی دریع کمک کرد. بنابراین به من نظر حقیر آغازگر رفتار تخاصمی را باید باکو دانست و ج ا ا رفتارهایش انفعالی و تدافعی بوده است. و اما بررسی حقوقی رفتارهای ج ا ا را به نوشتار بعدی موکول می کنم. رضایی پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
بسم الله الرحمن الرحیم علوم اجتماعی و بحران های ج ا ا شبهه: کسانی برآنند، ج ا ا دچار بحران های اجتماعی فراوان است چون با علوم اجتماعی سر سازش ندارد و به راهکارهای علمی تن نمی دهد. پاسخ: با ارج نهادن به تمامی کوشش های استادان، محققان و دانشوران ارجمند علوم اجتماعی برآنم که این مدعا واقعیت ندارد بلکه عمده مشکلات کشور از علوم اجتماعی سرچشمه می گیرد. زیرا علوم اجتماعی: ۱- مبتنی بر فلسفه هایی است که مبانی آن مادی گری و بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی است و آموزش این علوم موجب بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی می شود ۲- دچار بحران های معرفت شناختی و روش شناختی است. ۳- وابسته به ترجمه، مقلد و مصرف کننده است. ۴- با جامعه ایران بیگانه و از شناخت مسایل ایران ناتوان است. ۵- اصرار دارد جوهره و مقتضیات جامعه ایران را نادیده انگارد و فرضیات، اصول و نظریه های غربی را به ایران تعمیم دهد. ۶- بحران آفرین است چون رسالت خویش را تغییر اجتماعی( تضعیف سنت، ارزش ها و ساخت ها) می شمارد و خود را جانشین دین می پندارد. ۷- انسجام درونی ندارد. نظریه ها و مکاتب متخالف و متعارض در این علوم، خود منشاء تشتت آرا و ناکارآمدی شده است. ۸- جریان های سیاسی از این علوم به عنوان ابزار مبارزه با ج ا ا هم بهره برده و می برند. ۹- رویکردها و نظریه های پسامدرنش، شالوده شکن، ساختار ستیز است و بنیان های جامعه را واسازی و تخریب می کند. رضایی شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم حاشیه نماز فتح الفتوح چرا یک عکس از سفر آقای رئیسی که طبق پروتکل های بین المللی قابل توجیه هم هست، منتشر و بزرگنمایی می شود؟ ۱- کرانه مدیترانه عمق استراتژیک ج ا ا آنان حاشیه درست کردند تا پای ایران در مدیترانه دیده نشود. عمق استراتژیک کم نظیری که فقط در دوران باستان داشتیم. ۲- ابطال فرضیه مخالفان رهبری موفقیت های ایران در سوریه، مصداق برجسته و عینی محور بودن منافع ملی در سیاست منطقه ای ج ا ا هم هست. این یعنی ابطال فرضیه و شعار اصلاح طلبان که رهبر فرزانه را به نگاه صرفا دین محور و فدا کردن منافع ملی متهم می کردند. ۳- آغاز افول امریکا پیروزی ایران در ابقای بشار به معنای افول قدرت منطقه ای امریکاست و اینک راهی جز ترک منطقه ندارد. این موقعیت از نشانه های برجسته تحقق پیش بینی رهبر فرزانه انقلاب است. ۴- کمرنگی حنای غربگرایی آنان سه دهه با تمام توان القا کردند که بدون امریکا، زیستن و بازیگری سیاسی محال است و طی ده سال گذشته گفتند بی لجام برجام، فرجام خوش محال است. اما می بینند مدعاهایشان نقش بر آب شد. ۵- تحقق " ما می توانیم" آنان با یکایک میراث مقدس و گرانسگ خمینی کبیر ره به مبارزه برخاستند و آنرا متعلق به موزه ها دانستند اما اینک می بینند درس های آن یگانه دوران و از جمله " ما می توانیم" را شاگرد بی همتایش یکان به یکان به بار می نشاند. ۶- نماز فتح نماز فتح رئیسی به نیابت از فرمانده این فتح الفتوح در مسجد اموی چون پتکی بر سر امریکا و متحدانش فرود آمد همو که اردوغانش وعده کرده بود و درد این پتک را غربگرایان بیش از همه حس کردند و حاشیه پردازی ها جز صدای آوخ آنان نیست. برآیند بدانان حق دهیم که از درون بگدازند و خود را به زحمت اندازند و حاشیه بپردازند. شنونده باید عاقل باشد. در تله این حاشیه پردازی ها نیفتیم. رضایی شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ @rezashahed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸بازنشر به بهانه امضای قرارداد تکمیل خط ریل رشت آستارا
💫🌺🍃 🌺 ❇️ شعری به ترتیب حروف الفبا در وصف حضرت معصومه سلام الله علیها ا) ای خاک درت، تاج سرم، خواهر سلطان ب) بیمه شده با فیض دمت، کشورِ ایران پ) پیوسته به پابوسِ تو آیند ملائک ت) تردید ندارم که توئی مریم دوران ث) ثابت قدمم کرده دعاهای تو بانو ج) جبریل بَرَد سجده به خاکِ تو کماکان چ) چون بوسه زنم بر در و دیوار حریمت ح) حس میکنم اینجاست همان مرقدِ پنهان خ) خوبانِ جهان در حَرمت جمله گدایند د) دم می زند از نام تو سلطانِ خراسان ذ) ذکرش همه دم نَقلِ کرامات تو گشته است ر) رَه یافته هر کس که در آن روضهٔ رضوان ز) زوار تو آری همه از اهل بهشتند ژ) ژرف است کلامِ تو چنان آیهٔ قران س) سائل نکند ثانیه‌ای رو به اجانب ش) شد زانکه نمک‌گیر تو، ای حضرتِ باران ص) صحن تو جلا داده دل و دیدهٔ ما را ض) ضمنا شده حاتم ز کراماتِ تو حیران ط) طوفِ حَرمت را ز خدا خواسته مریم ظ) ظاهر شده تا اینکه مقاماتِ تو بر آن ع) عمریست که از قلبِ محبانِ خود از لطف غ) غم برده‌ای ای مرجعِ تقلیدِ کریمان ف) فرمود چه خوش عالمی از جنس حقیقت ق) قم گشته ز فیض حرمت مرکز ایمان ک) کی دم بتوان زد، زِ تو با مصرع شعری گ) گر إذن به شاعر ندهد خالقِ منان ل) لطف و کرم و جود تو هرگز مگذارد م) محشر بشود دیدهٔ ما چون همه گریان ن) نتوان که مرا خواند غلامِ تو یقینا و) وقتی که غلامانِ تو هستند بزرگان ه) هستیِ غریب الغربایی، عمهٔ سادات ی) یک لحظه از این بی سر و پا، روی مگردان 🌺سیروس بداغی 💫🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدام اسمیت و اقتصاد وحشی امروز مخلوق تغییر در یک مفهوم بنیادین است. Natural law "قانون طبیعی" تا قبل از دیوید هیوم (استاد اسمیت) و بنتام معنای دیگری داشت. قوانین طبیعی همان فهم کلی انسان‌ها از اخلاق بود؛ فهم هزاران ساله انسان از انصاف و عدالت و خیر و خوبی. قانون طبیعی پیوندی می‌زد بین هنجارها و هست‌ها. آنچه طبیعی بود همان هم ارزش بود. اما ناگهان عقلانیت سکولار جای آن را می‌گیرد. قانون طبیعی می‌شود عقلانیت و عقلانیت می‌شود هر آنچه انسان به آن میل دارد! در حقیقت بعد از هیوم، قانون طبیعی (آنچه هست) نه به وسیله‌ی دین و فهم انسان‌های گذشته، بلکه به‌وسیله انسان عاقلِ بی‌نیاز از دین و توسط "دانش"مند کشف می‌شود. به عبارت دیگر دعوا بر سر این نبود که "قانون طبیعی" باید وضعیت مطلوب را تعیین کند یا خیر! بلکه محل نزاع آنجاست که کدام قانون طبیعی را انتخاب کنیم؟ قوانین الهی را یا قوانین وضع شده توسط انسان را. دعوا بر سر شناخت "باید"ها بود و این شناخت بایدها از آن جهت که به شناخت انسان اتصال دارد، جنبه علمی دارد و از آن جهت که به بایدها مرتبط است جنبه ارزشی. فلذا دانشمندان هر وقت بخواهند پشت جنبه علمی آن پنهان می‌شوند. @jahade_tabien1