eitaa logo
نامه های تبیین
164 دنبال‌کننده
209 عکس
144 ویدیو
4 فایل
نامه های تبیین می کوشد در چارچوب "جهاد تبیین" به سهم خود به تبیین مسائل اجتماع ایران بپردازد.
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم جشن غدیر و نگاه جامعه شناسانه بخش نخست آقای عباس عبدی نوشت: "با نگاه جامعه شناسانه به آیین های مذهبی که از طرف حکومت، برنامه ریزی و اجرا می شود می توان گفت که این گونه مراسم آخرین ضرباتی است که به نهاد و فرهنگ دینی زده می شود. کارکرد این مراسم فقط فعال کردن لنز دوربین ها و بازتاب رسانه ای است." https://donya-e-eqtesad.co و اما نقد سخن آقای عبدی: ۱- غلبه پارادایم آقای عباس عبدی پشت نقاب "نگاه جامعه شناسانه" خود را پنهان می دارد. چنانکه می دانیم آقای عبدی از انقلابیونی است که در باره اصول معرفت شناختی خود تجدید نظر و از اسلامی که فقها به ویژه امام ره پرچمدار آن بوده اند عبور کرده است. پس بی طرف نیست و متعهد به پارادایم نظری حاکم بر علوم اجتماعی غربی است. لذا او نتوانسته خود را از قید و بند ارزش های غربی برهاند و اصولا چنین چیزی ممکن نیست، ( نک: درآمدی تاریخی به فلسفه علم، جان لازی، ترجمه علی پایا، سمت، ص: ۲۴۲، همچنین: فهم علم اجتماعی، راجر تریگ، ترجمه شهناز مسمی پرست، نشر گل آذین، صص ۱۹۰ به بعد) ۲- دست کوتاه جامعه شناسی جامعه شناسی غربی نمی تواند انقلاب اسلامی را تبیین کند. زیرا به تعبیر میشل فوکو انقلاب ایران پدیده ای پسا مدرن است. https://hawzah.net/fa/Articleا بدین سبب با عینک جامعه شناسی غربی، دیدن حقایق انقلاب اسلامی و پدیده های مرتبط با آن ممکن نیست. ۳- تقابل با دین اگوست کنت پدر جامعه شناسی، روند ترقی فکر بشر را دارای مراحل ربانی، فلسفی و تحققی می پنداشت و دوره ربانی ( دین) را پایان یافته می شمرد. از نظر او علوم اجتماعی غربی جای دین می نشیند ( دین انسانیت) و پیروی از "دین انسانیت" ترقی و تعالی بشر را فراهم می سازد. ( غلامعباس توسلی، نظریه های جامعه شناسی، سمت، چاپ اول ۱۳۶۹، ص: ۶۲ ) لذا طبیعی است که جامعه شناسی، دین الهی را رقیب خود پندارد و تبعا روشنفکران متاثر از پارادایم علوم اجتماعی نیز دوره دینداری را خاتمه یافته تلقی کنند و با کنش ها و مظاهری که به احیای دین می انجامد بستیزند. ۴- فرضیه نادرست بر فرض که پذیرفتیم آقای عبدی بدون غرض و منصفانه تبیینی جامعه شناختی از جشن غدیر ارایه داده باشد . حتی در این صورت بر اساس استدلال برهانی و استقرایی فرضیه ایشان نادرست است. (بعدا بدان می پردازم) ۵- فقدان علوم اجتماعی ایرانی به اذعان همگان تا کنون چیزی به نام علوم اجتماعی ایرانی شکل نگرفته است. لذا علم اجتماعی کارآمد و متقنی نیست تا با تکیه به آن بتوان انقلاب اسلامی را تبیین کرد. پس آقای عبدی با کدام جامعه شناسی مراسم غدیر را تبیین می کند. ۶- جامعه نشناسی آفت بزرگ جامعه شناسی در ایران این است که استادان و پژوهشگران آن از متن و بطن جامعه ایران دور و با آن بیگانه اند و غرق در مباحث نظری وارداتی شده اند. ( نک؛ علم جامعه شناسی از منظر جامعه شناسان ایرانی، حمید پارسانیا و اسکندری نداف، نیز نک: خوانش انقطاعی از جامعه شناسی و علوم اجتماعی مدرن در ایران، ابوتراب طالبی و مهدی منتظر مقدم) ۷- غلبه روش پوزیتیویسم جامعه شناسی در ایران هنوز گرفتار اصول روش شناختی پوزیتیویستی است. و این روش نا‌کارآمدیش محرز است.( نک: ضدِ روش، همچنین روش در روش، احمد محمد پور، نشر لوگوس) ۸- تعارضات درون رشته ای مکاتب و نظریه های جامعه شناختی گوناگون و متعارض و دارای گسست از یکدیگرند و شماری از مبانی آموزه های جامعه شناسی مدرن توسط نظریه های پسامدرن ابطال شده اند. ( نک: کتب مختلف در باب فلسفه علوم اجتماعی که در سال های اخیر نوشته شده اند)
جشن غدیر و نگاه جامعه شناسانه بخش دوم ۹- پایه لرزان جامعه شناسی علاوه بر دهها چالش، بحران، تناقض های درونی و کاستی های جدی علوم اجتماعی غربی، با شکل گیری رشته ای به نام مطالعات فرهنگی ، پایه های جامعه شناسی متزلزل به نظر می رسد، به طوریکه برخی از " مرگ جامعه شناسی" سخن گفته اند. ( نک: مرگ جامعه شناسی، تولد مطالعات فرهنگی، دکتر حسین کچویان) ۱۰- تفهم گریزی مطابق مشرب ماکس وبر، ( جامعه شناسی تفهمی / تفسیری) جامعه و کنش های اجتماعی و دلالت های مرتبط با آن را می بایست از خود کنشگران پرسید و فهم کرد. آقای عبدی به این متد توجهی ننموده پس به لحاظ روشی شناختی نیز مدعای ایشان نارساست. در حقیقت ایشان از فهم انگیزه رفتار دینی مردم متدین ایران خود را محروم می دارد و لذا فهم ایشان از دلالت های مراسم غدیر از اعتبار کافی برخوردار نیست. ۱۱- تعمیم نادرست فرضیه فرضیه آقای عبدی گزاره مشهوری است که از حوزه اقتصادی نشات گرفته و آن اینکه دولت ها باید کوچک شوند و در امور اجتماعی دخالت نکنند. اولا این فرضیه در خود غرب نیز اجرا نمی شود و دولت ها در همه امور مردم و اجتماع برنامه ریزی و فرهنگ سازی می کنند و اتفاقا موفق شده اند با تکیه بر برنامه های جامع اقتصادی و اجتماعی، دین را از جامعه برانند و به فراموشی سپارند و اخلاق جوامع را به انحطاط کشانند. ۱۲- نقیض بزرگ در طول تاریخ بشر برنامه ریزی و حمایت دولت ها سبب تقویت و رشد نهاد علم بوده است. اگر چنین نبود، دانش بشری بدین پایه نمی رسید. اینک نیز نهاد علم در سراسر دنیا ذیل مدیریت و حمایت دولت ها در حال شکوفایی است. حتی گفته اند نهاد علم به نظام سرمایه داری غرب وابسته است.( فلسفه علوم اجتماعی: بنیادهای فلسفی تفکر اجتماعی، تدبنتون و ... ، ترجمه شهناز مسمی پرست، نشر آگه، صص: ۱۱۰ و ۱۱۲) ۱۳- شواهد تاریخی ناقض تاریخ صدر اسلام گواه است که تشیع را دولت های جائر اموی و عباسی تضعیف کردند و به حاشیه بردند و در دوره معاصر پهلوی ها با برنامه ریزی اقتصادی اجتماعی ضربات سنگینی بدان وارد کردند. در سمت مقابل نیز دولت ها بودند که در احیا و گسترش تشیع نقش بسزایی ایفا کردند. چنانکه حکومت های شیعی در شمال ایران، آل بویه در بغداد و ایران، ادریسیان در مراکش و بخشی از الجزایر، مشعشعیان در خوزستان، فاطمیون در مصر و صفویه در سراسر ایران و ... و نیز اینک ج ا ا در احیا و گسترش دین موفقیت های بزرگی کسب کردند. پس استقرا ( شواهد تاریخی) هم خلاف مدعای عبدی را ثابت می کند. ۱۴- پیش بینی تخیلی آقای عبدی مراسم غدیر را از ضربات آخر بر نهاد و فرهنگ دینی می شمارد. او دین و دینداری را در ایران بر اساس تصوری ناروا در حال احتضار می پندارد. در حالیکه نتایج نظر سنجی های معتبر بیش از ۷۰ درصد مردم ایران را دین باور نشان می دهند. از اینرو ایشان تصور نامعتبر خود در مورد زوال دین و دینداری در ایران را پایه پیش بینی قرار داده اند. روشن است پیش بینی ایشان نه بر یافته معتبری تکیه دارد و نه مبتنی بر استقرا است و نه با برهان عقلی حمایت می شود. بنابراین پیش بینی ایشان هم فاقد وجاهت علمی محسوب می شود. ۱۵- علوم اجتماعی ابزار مبارزه می دانیم علوم اجتماعی و تبعا جامعه شناسی ابزار تغییر جامعه و دستکاری جهان انسانی است.( حسین کچویان، سخنرانی در دانشگاه علامه، به نقل از نعمت اله فاضلی، مرگ جامعه شناسی)؛ به همین جهت روشنفکران حوزه علوم انسانی و اجتماعی برای خواسته یا ناخواسته در پی تغییرات ژرف اجتماع ایران بر اساس نقشه راه علوم اجتماعی عربی اند و لذا وظیفه خود می شناسند که طرح های اجتماعی و فرهنگی ج ا ا به مقابله برخیزند. از اینرو "به نظریه اجتماعی، همچون مبارزه ای سیاسی رجوع می کنند." ( چالش گفتمانهای علوم اجتماعی و پارادایم قدرت در ایران، محمدعلی محمدی، iss-isa.irarticle- 21) آقای عباس عبدی نیز از این گرایش حاکم بر فضای علوم اجتماعی غربی در ایران مستثنا نیست. رضایی دوشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۲ @rezashahed
🔴 امام یک دفعه از جایشان بلند شدند، همه تعجب کردند...!! ♦️در یکی از این دیدارها بود که تا امام خمینی آمد توی اتاق و روی صندلی نشست، شهید حسن باقری اجازه خواست با دوربینی که خودش آورده بود، دو سه عکس یادگاری بگیرد. ♦️امام گفت: «چه ایرادی داره پسرم؟!» یکی از محافظ‌ها که اشاره کرد فلش دوربین برای چشم امام خوب نیست، حسن لامپ اتاق را روشن کرد تا عکس‌ها خراب نشود. زود سه چهار عکس پشت سر هم گرفت و نشست روی زمین. سکوت بر اتاق حاکم شد. آقای محسن رضایی آماده‌ی ارائه‌ی گزارش بود که امام از روی صندلی بلند شد. همه همراه او بلند شدند و با تعجب به هم نگاه کردند. امام از کنار فرماندهان رد شد و رفت طرف کلید برق و چراغ را خاموش کرد. در آن وقت روز نیازی به لامپ نبود، اما برای همه‌مان جالب بود که چرا هیچ‌کس به این قضیه توجه نداشت جالب‌تر آن‌که چرا امام به کسی دستور نداد چراغ‌ها را خاموش کند و خودش شخصا بلند شد و کلید را زد. 📌 مراقبت از اعمال، بویژه اسراف را از امام یاد بگیریم 🆔@antinofooz99
بسم الله الرحمن الرحیم روایت ما از پهلوی و عدالت بخش نخست طرح مساله طبق روایت انقلاب اسلامی، پهلوی ها دست نشانده، خودکامه، دین ستیز و ضدمردم بوده اند. اما برخی در داخل و خارج، روایت انقلاب را یک سویه می خوانند و برآنند خدمات آنها نباید فراموش شود. آیا روایت انقلاب اسلامی از سر دشمنی بوده است؟ رویکرد تجویزی نوین طی دهه های اخیر فضای تاریخنگاری، سینما، قلمرو تحلیل و تبیین علمی غرب این معنا را تجویز می کنند که باید نیک و بد هر پدیده را گفت چون هیچ پدیده ای سیاه و یا سفید مطلق نیست. این سخن یکسره نسنجیده و غلط نیست. اما نمی دانم که توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند. برای نمونه هم اکنون چهره ای که امپراتوری رسانه ای و دستگاه تاریخ نگاری غرب از انقلاب اسلامی و ایران ترسیم می کند یکسره سیاهی، عقب ماندگی و نقض حقوق بشر است. رویه متعارف گویی بشر طبعا میل ندارد جز از بدی دشمن خود بگوید. چنانکه تواریخ از نرون، آتیلا، چنگیز، هیتلر، صدام حسین جز از درنده خویی و خون ریزی آنان نگفته اند. همچنانکه تاریخنگاری غرب چهره ای یکسره سیاه از هیتلر ترسیم می کند. حال آنکه می دانیم هیتلر از قدرت سازماندهی کم نظیر، توان نطق شگفت انگیز، قدرت اقناع عجیب توده های مردم، نبوغ تبلیغاتی، احاطه بر فنون کشور داری، تسلط بر ساماندهی ملت آلمان و سیطره بر فنون حکمرانی برخوردار بود. تاریخنگاری پهلوی ها نیز همین رویه را در مورد قاجار پیش گرفت. رویه متون مقدس فرهنگ اسلامی و ایرانی ما از هزاره گذشته داعیه دار اصل رعایت انصاف حتی در برابر دشمن بوده است. قرآن کریم دو دستور در این باره دارد. یکی آنکه مظلوم می تواند زبان به بدگویی ظالم گشاید آنجا که فرمود " لا یحب الله الجهر باالسوء من القول الا من ظلم" یعنی خداوند بدگویی را نمی پسندد مگر از زبان مظلوم. و در آیه دیگر می فرماید " ولا یجرمنکم شنئان قوم علی الا تعدلوا..." یعنی دشمنی با یک گروه شما را از عدالت و حق گویی باز ندارد. در اینجا ظاهرا دو دستور در دو آیه قابل جمع به نظر نرسد. اما روشن است که ستمدیده را نمی توان از بدگویی ظالم بازداشت لکن سزاوار نیست نگاه افراط پیماید و زبان به تهمت گشاید. ولی آیا مفهومش تمجید و ستودن دشمن نیز هست؟ قرآن برای مثال شیطان را دشمن خدا و انسان معرفی کرده و پیوسته از شرش گفته است حال آنکه برای اغوا و فریب انسان هنرها بسیار دارد. همچنین می توان به توصیف قرآن مجید از اقوام، ملل و قراء سرکش و نیز فرعون که مورد عذاب الهی قرار گرفته اند، نگریست. قطعا همه آنها هنری و تمدنی دست و پا کرده بودند. اما آن توانمندی ها مورد عنایت قرار نمی گیرد مگر آنکه خداوند برای اینکه قدرت قاهره خود را به رخ بکشد از برج و باروی مستحکم و ساختمان های مجلل و رفیع آنان سخنی به میان می آورد. مثلا در سوره فجر می خوانیم « الم تر ‌‌کیف فعل ربک بعاد ارم ذات العماد و فرعون ذی الاوتاد الذین طغوا فی البلاد فاکثروا فیهاالفساد فصب علیهم ربک سوط عذاب ان ربک لبالمرصاد» نیز قرآن به همین روش ابولهب و زنش را توصیف کرده است. بد نیست به گزارش هایی که تواریخ شیعی از امویان به ویژه معاویه، قاتلان امام حسین ع و شهدای کربلا، حجاج بن یوسف ثقفی و دیگر اشقیا آورده اند توجه کنیم.
روایت ما از پهلوی و عدالت بخش دوم حبط عمل قرآن کریم درباره از بین رفتن و بطلان عمل آیات متعددی دارد. از جمله: ۱) لئن اشرکت لیحبطن عملک، و لتکونن من الخاسرین؛اگر شرک بورزی بطور مسلم عملت حبط می شود و از زیانکاران خواهی بود.» ۲)نیز فرموده: «ان الذین کفروا... ، و سیحبط اعمالهم، یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول، و لا تبطلوا اعمالکم ؛به درستی کسانی که کافر شدند ...و به زودی اعمالشان حبط می شود، ای کسانی که  ایمان آورده اید شما خدا و رسول را اطاعت کنید، و زنهار که اعمال خود را باطل مکنید.»  و ذیل همین آیه که می فرماید زنهار مواظب باشید عملتان باطل نگردد، دلالت دارد بر اینکه حبط به معنای بطلان عمل است. ۳)همچنانکه از آیه«و حبط ما صنعوا فیها، و باطل ما کانوا یعملون؛آنچه در دنیا کردند بی نتیجه شد، و آنچه کردند باطل گشت.» بر اساس این دسته از آیات کارهای عمرانی پهلوی ها حبط شده به شمار می روند. چون حسن فاعلی کارهای آنها را منتفی می دانیم. وانگهی می دانیم اعمال آنها حسن فعلی هم نداشته چون اولا برنامه های توسعه اقتصادی اجتماعی آنها برای غربی سازی جامعه و مردم ایران و از نابود سازی اسلام و روحانیت بوده است. در ثانی کارهای عمرانی را برای کسب مشروعیت و مقبولیت انجام دادند. باری طرح های عمرانی آنها بر وابستگی ایران افزود، هویت فرهنگی و دینی ملت را زدود و شیرازه و شالوده نظام ارزشی ایران را درید، احساس حقارت و ناتوانی را در روح ملت دمید. هدف برنامه های آنها برپایی نهادها و ساخت هایی بود تا ایران به گونه ساختاری به عنوان طفیل نظام سلطه به بازیگری منفعل، تحقیر شده و متکی به غرب بدل شود. رضایی سه شنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم سکولاریسم، آینده محتوم ایران؟! آقای محمد ذکایی - گفته اند استاد حوزه قم است- در فجازی از افول دینداری و آینده سکولار ایران نوشته است. http://asir6155ardakan.blogfa.com مقدمه: ما نیز از وضع موجود منتقدیم. اما سخن ایشان قابل نقد است. ۱- افزایش یا کاهش دینداری - اینکه گفته اند " ما نتوانستیم بر دینداری مردم بیفزاییم" برآمده از تحقیق علمی نیست. چون هم کمیت و هم کیفیت دینداری مردم ارتقا یافته است. طبق نظر سنجی ها بیش از ۷۰ درصد ( ۵۵ میلیون) مردم ایران دیندارند در حالی که با برنامه ریزی شاه جوانان بسیاری به فساد و الحاد ‌کشانیده شده و زنان شهری به ویژه در طبقه متوسط هنجارهای دینی را زیر پا می گذاشتند. برنامه های پهلوی چندان موفق بود که در نیمه دهه ۵۰ خورشیدی، شماری عالمان از گسترش مارکسیسم در حوزه های علمیه می گفتند و بسیار نگران بودند. ۲- فشار علیه روحانیت فشاری که علیه روحانیت می گویند در مقاطع دیگر تاریخ هم بوده است. نمونه های آن در سخنان امام ره ودیگران دیده می شود. وانگهی طبیعی است حکمرانی، رقابت و مخالفت بر می انگیزد. در ثانی دشمنان نیز یکسره در حال تخریبند و البته بخشی نیز محصول فساد و ظلم آخوندهایی است که انقلابی نبودند و یا پشیمان شدند و در اثر انحراف از آرمان های انقلاب با وجهه روحانیت و اعتقادات مردم بازی کردند. ۳- علت نارضایی مردم نارضایی مردم از بخشی از روحانیت ناشی از انحراف از آرمان های امام ره و سرپیچی مدیران عالی و آخوندهای واداده از رهنمودهای رهبری در باب اقتصاد است. منظورم اصلاح طلبان و کارگزاران است. آنان بودند که مرعوب غرب شدند و الگوی توسعه غربی را در ایران پیاده کردند و بحران های متعدد اقتصادی، تورم، بیکاری و انحرافات اجتماعی را زمینه سازی کردند. و چنانکه می دانیم برخی از دانشمندان اذعان کرده اند که الگوی توسعه غربی سبب دین زدایی و سنت ستیری می شود و اخلاق، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی را به زوال می برد و جامعه را دچار بی هنجاری می کند. ۴- تغییر اخلاق جوانان تغییر اخلاق نوجوان و جوانان پدیده ای است جهانی و به ایران اختصاص ندارد. اینکه انگلیس، امریکا و فرانسه قوانیتی وضع می کنند تا ورود کودک و نوجوان به فصای مجازی را محدود و مهار کنند نشانه همین رخداد است. ضمن اینکه اصلاح طلبان هم در پروژه های موسوم به نواندیشی دینی با جریان دینی متعارف و سنتی به معارضه برخاستند و در تریبون های رسمی از دین و مقدسات مذهبی، قدسی زدایی کردند و مقامات رسمی اصلاح طلب نیز صراحتا گفتند و نوشتند که از پیامبر ص و امام معصوم ع نیز می توان انتقاد کرد. اینان حدود سی سال در رسانه ها علیه دین و مقدسات و روحانیت تبلیغ کردند. حاصل این اقدامات همین است که می بینیم. ۵- علوم اجتماعی و دین زدایی علوم اجتماعی غربی در دانشگاههای ما تدریس می شود و فارغ التحصیلان همان دانشگاهها تعلیم و تربیت فرزندان ما را در مدارس به عهده می گیرند. از آنجا که رسالت و کارکرد علوم اجتماعی غربی، دین زدایی است و می خواهد جای دین بنشیند ، طبیعی است که میزان دینداری به آنچه می خواهیم نرسد. ۶- تاثیر تمدن غرب تاثیر دستگاه تبلیغاتی غرب را نباید نادیده گرفت. جوهره تمدن غرب لذت جویی نفسانی و تبعیت از وسوسه های شیطان است. این تمدن هم جامعه غرب را به فساد و انحطاط کشیده و هم جوامع دیگر را به فحشا و انحراف سوق می دهد و کشور ما نیز در معرض این توفان خانمان برانداز قرار دارد و از آن تاثیر می پذیرد. ۷- پروژه های براندازی اغتشاشات سال گذشته فقط پروژه براندازی سیاسی نبود بلکه براندازی فرهنگ و اخلاق در دستور کار داشت. رفتارها و فحاشی های اغتشاشگران را در بهترین دانشگاه( شریف واقفی) دیدیم. همین رفتارهای زننده را در میان ایرانیان مخالف در خارج نیز می بینیم. در این میان صدای امریکا، من و تو، ایران اینترنشنال، بی بی سی و ... به همراه سکوها و شبکه های اجتماعی واقعی و تقلبی را دیدیم که چه اندازه بر این گونه بی اخلاقی ها و خشونت دمیدند و نوجوان و جوان را به عصیان علیه دین و اخلاق و حتی علیه تمامیت ایران تشویق می کردند. البته فرآیند مهندسی اخلاق و فرهنگ نوجوان و جوان توسط شبکه های اجتماعی طی بیست سال گذشته جریان داشته و اختصاص به دوره اغتشاشات نداشته است. ۸- سرشت جنگ و آینده روشن کشور را از چنگال اسراییل و امریکا بیرون کشیدیم. آنان نیز چهل و چهار سال است به طرق مختلف می کوشند دوباره بر ایران مسلط شوند و ما گام به گام در حال پیشروی هستیم. لذا تلفات فرهنگی و ریزش های مشهود ناشی از جنگ شناختی و اقتصادی تحمیلی است و قهرا هر نبردی تلفات دارد. انشالله در نبرد اقتصادی و فرهنگی نیز آنها را به عقب می رانیم. چنانکه طی دوهزاره گذشته ایرانیان از پس چندین بحران این چنینی برآمده اند. رضایی پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم افسانه افول دینداری در ایران طرح مساله روشنفکران از یک سده پیش ایرانیان را دین گریز و بند باز می نامند. برخی گفته اند ایرانیان از ابتدا اسلام را به عنوان ابزار برگزیده اند، متقلب و دروغگویند و مجمع اضداد. در این میان تحلیل آقای مهندس مهدی بازرگان به سال ۱۳۴۶ خورشیدی با نام " سازگاری ایرانی" خواندنی می نماید که به عنوان فصلی از کتاب "روح ملت ها" اثر آندره زیگفرید ترجمه احمد آرام منتشر شد و بعدا کتابچه ای شد به همین نام". (سازگاری ایرانی اثر مهندس مهدی بازرگان https://persianpdf.Com ) این نوشتار نگاه مهندس بازرگان به دورویی ایرانیان و سخنان چند سال گذشته برخی از جمله آقای عباس عبدی که می گویند دینداری در ایران رو به افول نهاده است را می کاود. ابتدا گزاره هایی از این کتاب را نقل می کنم: ۱- دوگانه دیانت و معصیت دوگانگی روح ایرانی یا جمع بین دیانت و معصیت را شاید هیچ نویسنده ای مثل جمالزاده مجسم نکرده است. در کتاب دارالمجانین ... در گوشه باغ دو تخت برای آقا آماده می شد. روی یکی سجاده و تسبیح با هزار خضوع و دعا و روی دیگری بساط عرق با مزه ماست و خیار. ایران اسلام را پذیرفت و تشیع را ... رو به خدا آورد که برای پناهندگی و نجات روز معصیت باشد. عبادتش یک نوع استخدام و استفاده شخصی حساب می شود اما دست او را برای عیش و نوش در روزهای خوشی و برای تعدی و تملک در مواقع زورمندی باز بگذارد. (سازگاری ایرانی، ص: ۴۷) ۲- فساد دربارها در شدیدترین دوران تقدس و مذهب و در دربارهای صفویه و قاجاریه به حداکثر شرازخوارگی و زن بازی و عیاشی بر می خوریم. سفاکی ... صفویه بی سابقه بوده است. البته خود را مروج تشیع و مخلص آستان ولایت می دانستند. پیاده از اصفهان تا مشهد می رفتند. گنبد و بارگاه تعمیر می کردند ... ولی در مجلسشان به نوشته سیاحان اروپایی و به شهادت نقاشی ها و گچ بری های موجود بجای گیلاس قدح شراب خورانده می شد و ...( همان صص ۴۵-۴۶) ۳- تهران پیش از انقلاب اگر امروز با کمال تاسف می بینیم که تهران ما بیش از همه شهرهای دنیا و به تناسب مغازه هایش عرق فروشی دارد، در گذشته نیز که معتقدات و احکام مذهبی عمومیت تقریبا تام و جاری داشته است خم و پیاله از زبان و دل شاعران و از دست لوطیان و نوکران و اربابان و بزرگان نمی افتاده است. ( سازگاری ایرانی، ص: ۴۶) ۴- دروغ و تقلب دروغ و تقلب نیز شاید در هیچ ملتی این چنین رایج نبوده است. ( همان، ص: ۴۶) ملاحظات: علت کاوی آقای بازرگان جعرافیا و معیشت را منشا و عامل خصایص ناپسند و دوگانگی روح ایرانی می نامد. نقد دکتر شریعتی آقای دکتر علی شریعتی "نقدی بر سازگاری ایرانی" نوشت که در پایان کتاب چاپ شد. شریعتی سخن بازرگان را رد نکرد. از جمله ایرادهای او به علت شناسی مهندس بازرگان بر می گشت و جعرافیا را تنها علت نمی دانست.( سازگاری ایرانی، ضمیمه) نقد و نظر امثال آقای عباس عبدی پیوسته می گویند مردم از دین بریده اند. (https://www.khabaronline.ir/news) و اما چند نکته: ۱- آقای عباس عبدی دو راه در پیش دارد. یکی آنکه بر نظریه دو رویی و دین بازی ایرانیان صحه گذارد. اگر چنین کند ادعایش( ایرانیان به تازگی دین گریز شده اند ) ابطال می شود زیرا مخاطب می تواند بگوید بر اساس گفته سیاحان خارجی و روشنفکران ایرانی، دین هیچگاه در دل و جان ایرانی ریشه ندوانیده بوده است تا گفته شما درست درآید. راه دوم آن است که میراث روشنفکران را در باب دورویی و دوگانگی روح ایرانی، رد و ابطال کند. طبیعی است این کار را نخواهد کرد چرا که اولا آن را ممکن نمی شناسد زیرا مصادیق عینی بی قیدی برخی ایرانیان را قابل انکار نمی دانند ثانیا بر اساس آموزه های علوم اجتماعی، دین پدیده ای کهنه و پیشامدرن بوده و دورانش بسر آمده است ( نظریه مراحل سه گانه تفکر جامعه بشری اگوست کنت پدر علوم اجتماعی، نک: نظریه های جامعه شناسی، غلامعباس توسلی،: ص ۶۲) و لذا برآنند که تلاش های ج ا ا برای احیای دین راه به جایی نخواهد برد. بنابراین آقای عبدی نمی خواهد از بی دین شدن ملت در سال های اخیر خبر دهد بلکه به احتمال بسیار می گوید ‌کار دین تمام و عصر دینداری پایان یافته است. بدین سان به ما می گوید بیهوده به احیای دین دل نبندید چون سرنوشت محتوم دین جز زوال نیست و نمی توانید مقابل سیل خانمان برانداز مدرنیته که ریشه دین را هدف گرفته دوام بیاورید. اما به تصریح قرآن کریم وعده قطعی خداوند این است که کل دین خود را به ظهور خواهد رسانید حتی اگر برخی را ناخوش آید. رضایی شنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۲ @rezashahed
🍂هیچ جا به اندازہ غسالخانه و هیچ زمانی به اندازہ زمان خواندن کلمات تلقین، بیدار کنندہ و هشدار دهندہ نیست و مایی که همچنان عبرت نمی گیریم، 🍃گویی مرگ تنها برای دیگران است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️عصبانیت شدید اپوزیسیون از ناکامی در برابر جمهوری اسلامی: براندازان در یکسال گذشته چه غلطی کرده‌اند؟! 🔹️شهرام همایون مدیر شبکه سلطنت‌طلب خطاب به کارشناس برنامه: اگر چند دقیقه‌ دیگر ادامه دهید زار زار گریه می‌کنم! جگرم خون است! انصافاً شیوه‌های جمهوری اسلامی در منزوی کردن نیروهای برانداز موفق بوده است؛ همه سنگرها را گرفته‌اند! @navad_siasi
بسم الله الرحمن الرحیم امام حسین ع؛ هم تاریخ هم معنا ۱- معناجویی انسان انسان تنها موجود معنا جو و معنامند است. می خواهد بداند کیست، از کجاست و به کجا می رود. این دست پرسش ها از نیاز انسان به شناخت هویت خویش، سرچشمه می گیرد. ۲- پاسخ مدرن به معنا و هویت نظریه مدرن خواسته است به کمک تاریخ باستان نیاز فطری انسان به تاریخ را تامین کند. این پاسخ به سال ۱۶۴۸ میلادی که دولت- ملت در قرارداد وستفالیا متولد شد شکل گرفت. انسان مدرن پنداشت تاریخ باستان بتواند گمشده انسان را به او باز گرداند. این رویکرد به ایدئولوژی دولت های مدرن بدل شد و بدین سان معنایی زمینی و پاسخی نابسنده برای پرسش هویت ملت ها دست و پا کردند. این تک پاسخ مدرن به نیازهای سه گانه انسان نارساست و روح تشنه انسان را سیراب نمی کند. این پاسخ، بشر را به تاریخ ملی و قومی، یا زبان و خون، یا سرزمین(خاک) و دیگر مولفه های قدسی زدایی شده پیوند زده اند. ناسیونالیسم و اتنوناسیونالیسم( قوم گرایی) حاصل این پاسخ است. بدین سان پرسش از کجا آمدم و به کجا می روم همچنان بی پاسخ می ماند. ۳- پاسخ ایرانیان در این میان ایرانیان پیشروترین ملتی هستند که پیش از همه دریافتند معنای گمشده و تعالی هویت بشر به خاک و زبان و نژاد نیست. اگر چه وطن را پاس می دارند ولی دریافتند وطن، نژاد و تاریخ باستان روح تشنه مرغ باغ ملکوت را سیراب نمی کنند. ملت ایران در پرتو معارف قرآن و اهل بیت ع دانست باید راهی دیگر جست تا میل به حیات جاودانه تامین گردد. براساس همین دریافت هویت فردی و اجتماعی خود را با حسین ع و مکتب اهل بیت ع پیوند زد و چنین پسندید که خویشتن خویش را در آینه قدسی کمالات و آموزه های متعالی اهل بیت ع و مکتب حسینی به تماشا بنشیند و به خویشتن خویش در پرتو انوار انسان کامل الهی معنا بخشد. مدرسه امام حسین ع و کلاس عاشورا به هر سه پرسش حیاتی انسان پاسخ های معنا بخش و هویت ساز می دهد. رضایی جمعه ۳۰ تیر ۱۴۰۲ @rezashahed
پیام رهبر انقلاب در پی جسارت به ساحت قرآن مجید در سوئد: اشد مجازات برای عامل جسارت به ساحت قرآن مجید مورد اتفاق همه علمای اسلام است متن پیام رهبر انقلاب اسلامی : بسم الله الرحمن الرحیم جسارت به ساحت مقدس قرآن مجید در سوئد، حادثه‌ای تلخ و توطئه‌آمیز و خطرآفرین است. اشد مجازات برای عامل این جنایت مورد اتفاق همه علمای اسلام است، دولت سوئد نیز باید بداند که با پشتیبانی از جنایتکار، در برابر دنیای اسلام آرایش جنگی گرفته و نفرت و دشمنی عموم ملت‌های مسلمان و بسیاری از دولت‌های آنان را به سوی خود جلب کرده است. وظیفه آن دولت آن است که عامل جنایت را به دستگاه‌های قضایی کشورهای اسلامی تحویل دهد. توطئه‌گران پشت صحنه نیز بدانند که حرمت و شوکت قرآن کریم روز به روز افزونتر و انوار هدایت آن درخشان‌تر خواهد شد، امثال این توطئه و عاملان آن، حقیرتر از آنند که بتوانند جلوگیر این درخشش روزافزون باشند. والله غالبٌ علی اَمرِه سیدعلی خامنه‌ای ۳۱ تیرماه ۱۴‌۰۲
بسم الله الرحمن الرحیم زیارت وارث؛ دکترین تاریخی ما ۱- تاریخ، معنا و هویت در فرسته قبلی گفتیم انسان بی تاریخ فاقد هویت و بی بهره از معناست. نیز گفتیم ما هویت خویش را با مکتب حسینی تعریف کرده ایم و دانستیم هر هویت به تاریخ نیازمند است. ۲- دکترین تعالی گرا؛ خاک و خون در زیارت وارث دکترینی تعالی گرا بر پایه یک تاریخ قدسی برای ما ترسیم شده است. دکترینی که از قضا تاریخش با خاک و خون هم پیوندی ژرف دارد، خاکی مقدس به نام کربلا و خون پاک و قدسی خداوند( ثارالله). بدین سان رنگ و معنایی قدسی و الهی می گیریم( صبغه الله) ۳- بردار زمانی دکترین این رهنامه ی تاریخ محور از بردار زمانی هم برخوردار است. آغاز تاریخ بشر را از آدم ع تا ظهور موعود امم عج "انی بکم مومن و بایابکم موقن" مقدار این بردار تعربف می کند و جهت این بردار نیز مکتب انبیاست. بدین سان ریشه تاریخی ما را به انبیای الهی می رساند. از قضا توالی و تداوم آن واقعی، مستند، تعالی بخش و متکامل است. از حضرت آدم ع آغاز می کند و با حضرات نوح و ابراهیم ع، موسی ع، عیسی ع تداوم می یابد و سرانجام به خاتم پیامبران ص متصل می شود و سپس در یک جهش متصاعد تاریخ ما را با ائمه اطهار ع( انسان های الهی کامل) پیوند می زند. ۴- ریشه قرآنی دکترین ما این رهنامه دقیقا مطابق و همانند دکترین تاریخی قرآن کریم است. با این تفاوت که قرآن آدم ع را ابوالبشر و حوّا س را مادر بشر ( ریشه زیستی ما نیز) معرفی می کند و آنگاه می فرماید ابراهیم نیز پدر شماست( ملت ابیکم ابراهیم) و در ادامه پیامبر ص هم فرمود من و علی ع پدران این امتیم.( اَنا و علیّ ابوا هذه الامّه) در این صورت حضرت حوا نخستین مادر و حضرات خدیجه کبرا و صدیقه طاهره س مادران بعدی ما به شمار می روند. بدین سان شجره نامه مشترکی به ما عنایت شده است تا ما را به سرچشمه تقدس پیوند و به زیست ما رنگ الهی زنند. اما زیارت وارث از آنجا رهنامه معنابخش و تاریخ محور ماست که میراث بر و بلکه ملت امام حسینیم( شهید سلیمانی). ۵- فلسفه ی تاریخ دکترین ما دکترین ما از فلسفه ی تاریخ برخوردار است. فلسفه ی تاریخش جهت دار، پویا و خود ترمیم است و بر چند پایه استوار است: حق گرایی، دفاع از مظلوم، پیروزی خون بر شمشیر، پیروزی نهایی نیروی حق، غلبه نهایی مستضفین بر ستمگران، وراثت صالحان بر زمین. رضایی یکشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۲ @rezashahed
"تا مسیرم به درِ خانه ات افتاد...حسین"  "خانه آباد شدم، خانه ات آباد...حسین"  نه کلاسی نه کتابی نه قلمخانه و مشق قلم و مشق و کلاسِ من و استاد...حسین دل و دین داشتم و صبر و قراری، همه را  مهر طوفانیِ تو داده سویِ باد...حسین صیدِ دام تو شدم عزّت و جاهم دادی  جان فدایِ کرمت حضرتِ صیاد...حسین دلِ نالایق من تا به غمت گشت اسیر  تازه شد شهرت من بنده ی آزاد...حسین گر که خوبم اگرم بد، به تو من محتاجم  جانِ زهرا مبرم یک نفس از یاد...حسین   قسمتم کن سفری جنت بین‌الحرمین  با غبار حرم و صحن گوهرشاد...حسین داریوش جعفری
بسم الله الرحمن الرحیم به ما چه؟ چند روز گذشته بخشی از سخنان آقای آقامیری که حاوی نقد کنش های عزاداران اباعبدالله ع بود پخش شد. او می گوید به شما چه که امام حسین ع و یا کودکش را کشتند. شما چه کاره اید.؟ بی گمان سخن ایشان خلاف فطرت انسانی، معارض با آیات قرآن، نیز خلاف اخلاق حسنه است و حتی خلاف عرف بین الملل است. ادله ما برای پاسخ: ۱- ضرورت حمایت از مظلوم ما آدمیان فطرتا از هر نوع ستم بیزاریم و قرآن کریم بر این اصل فطری انگشت نهاده و ما را مکلف به حمایت از مظلوم نمود تا سرحد جنگ و قتال نموده است. آنجا که فرمود: و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله والمستضعفین من الرجال و النساء و والولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها ... آیه ۷۵ سوره نساء شما را چه شده که در راه خدا و مستضعفان نمی جنگید و برای رهایی مردان و زنان و کودکانی که فریادرسی جز خدا ندارند قتال نمی کنید؟ ۲- ولایت و مودت طبق آیات قرآن موظف به پذیدش ولایت اهل بیت ع و دوست داشتن و حمایت از اهل بیت ع هستیم. آنجا که می فرماید : انما ولیکم الله ... آیه ۵۵ سوره مائده نیز می فرماید قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی ... آیه ۲۳ شوری بدین سان خاندان رسول خدا ولی نعمت و مولای ما هستند و سزاست که موالیان در غم جانسوز ستمی که بر مولایشان رفته بگریند. کدام عاقل موالیان دلسوخته را از آه و ناله باز می دارد؟ ۳- عشق به نیکی ها اگر آقامیری را با فطرت بشر و دستور قرآن نیز کاری نیست می گوییم این خاندان پاک سرچشمه همه خیرات، کمالات و علوم خداوندی اند. یزیدیان به سرچشمه نیکی ها یورش بردند و ریشه خیر را خشکاندند و ما را از بسیاری از خیرات و برکات مادی و تمدنی و علمی محروم کردند. ما از حرمان های خویش هم نالانیم. پس حق داریم تا ابد از این محرومیت بنالیم. ۴- ظلم به بشریت ستم به ابا عبدالله ستم به بشریت است. یزیدیان با جنایت خود تاریخ جهان را به انحراف بردند، سرنوشت بشریت را دگرگون ساختند و آدمیان را از فهم قرآن و درک فیض انسان کامل محروم کردند. آن جنایت ابنای بشر را از فیض الهی محروم کرد. پس همه بشریت زیاندیده و مالباخته آن جنایت است. آیا گریستن به محرومیت و گمراهی بشریت که از آن جنایت آغاز شد، روا نیست؟!! ۵- موازین حقوق بشر دوستانه آقامیری ما را به حقوق بین الملل ارجاع می دهد. قضا را جا دارد به سبب سوگواری عزای حسینی ما را پایه گذار حقوق بشر دوستانه بنامند. قطعا آقا میری نمی داند که امریکا و ناتو به استناد حقوق بشر دوستانه و به حمایت از کردها دولت صدام را تحریم و شمال عراق را منطقه پرواز ممنوع اعلام کردند و بعد هم به نام حمایت از کویت به عراق حمله نمودند. نیز نمی داند که با همین عنوان یوگسلاوی را ویران و حکومتش را مضمحل نمودند. آنجا نیز به بهانه جنایت صرب ها علیه مسلمانان بوسنی به حمله نظامی متوسل شدند. آقا میری به ما بگوید که به امریکا و ناتو چه؟ در پایان بخش نخست نوشتار، ایشان را دعوت می کنم کمی با کتاب انس گیرند و پیش از هر سخنی اندکی مطالعه کنند. رضایی یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم کدام تولید، ناجی کشور است؟ ۱- بیش و کم همگی راه نجات کشور را تولید می دانند و به سفارش های رهبر انقلاب هم استناد می کنند. اما آیا ایشان فقط از تولید کالا گفته اند؟ ۲- ایشان بیش از دو دهه پیش و بیش از همه بر تولید علم تاکید کردند. اگرچه زان پس جنبشی نرم افزاری هم درگرفت و تولید مقاله هم رشد تصاعدی یافت و رتبه پیشرفت علمی ما نیز افزون شد ولی بدون تولید نظریه های بومی. ۳- تا به تولید نظریه های بومی نرسیم، هر تولیدی ولو در حوزه علم ناکافی و به منزله راه حل موقت خواهد بود. ۴- پیش نیاز رسیدن به نظریه های بومی، نقد بنیادین و ریشه ای علوم اجتماعی غربی است. ۵- لازمه ورود به این میدان نیز شکل گیری جهاد تولید علم به دست نیروهای جبهه انقلاب است. ۶- به خود جرات دهیم و همت کنیم و به این میدان خطیر و خطرساز و خطرسوز وارد شویم و این نیاز حیاتی را در دل و جان دلسوختگان جبهه انقلاب نیز نهادینه کنیم. نشان داده ایم کار ناممکنی نمی شناسیم. رضایی شنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم جلاد و قربانی رضا کیانیان می گوید با تلاش وی سازمان ملل سه میلیون دلار به احیای دریاچه ارومیه تخصیص داده اما معلوم نیست این پول کجا رفته است. پارات - سرویس اشتراک ویدیو https://www.aparat.com/v/UK0VC ۱- پیشینه عمومی خبر ایشان مجمل، مبهم و نارساست. اما می دانیم از سال ۱۳۹۱ سپس ۱۳۹۴ و ۱۳۹۶ سازمان ملل حسب وظایف تعریف شده خود به موضوع تالاب ها و دریاچه ارومیه توجه نمود. معاون دبیرکل آن سازمان هم در این زمینه سخنانی را رسانه ای کرده بود و قول ۱۳۵ میلیون دلار برای احیای چند تالاب و نیز دریاچه ارومیه داد. چنانکه از جمله توافقنامه ای هم در زمان ریاست عیسی کلانتری با نماینده سازمان ملل و ژاپنی ها منعقد شد. به هرحال از آقای روحانی و آقای رئیسی مبالغ عمده ای هزینه احیای دریاچه شد. همچنانکه احمدی نژاد هم قدم هایی اولیه برداشت. به غلط و درست بودن طرح ها کاری ندارم. کیانیان با این خبر ناقص و ابهام انگیز کدام نقطه را هدف گرفته است؟ قرآن می فرماید خبرها را تبیین نشده نپذیرید خصوصا از کسی مانند رضاکیانیان که مخالفت و عنادش با نظام و دروغگویی اش محرز است. ۲- کیانیان، متهم یا شاکی رضا کیانیان کنار جلادان نشست و از تروریسم فتنه مهسا و اغتشاشات حمایت کرد و بر آتش فتنه بنزین ریخت. رضا کیانیان و یا هر کسی با نشر این فیلم می کوشد وی را در مقام شاکی و طلبکار بنشاند و اتهام معاونت او در جرایم علیه امنیت ملی، اموال عمومی و تمامیت جسمانی شهدای اغتشاشات پارسال را به حاشیه براند. کیانیان حتی از بابت ریخته شدن خون اغتشاشگران هم مسئولیت کیفری دارد. به نظر می رسد این فیلم به قصد خون شویی و تطهیر چهره کیانیان پخش می شود ضمن اینکه جلاد را جای شهید می نشاند. رضایی سه شنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ @rezashahed
کریمی: 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 🔘🔘جنگ نرم 🔘🔘 🔘جنگ نرم "سلطه کامل و همه جانبه" در ابعاد سه گانۀ: حکومت، اقتصاد و فرهنگ است که از طریق استحاله الگوهای رفتاری در این حوزه‌ها و جایگزینی الگوهای رفتاری مهاجم محقق می‌شود. بی تردید، کشور، نیازمند یک برداشت و تعریف بومی از این پدیده متناسب با شرایط خاص خود است. 🔘 رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای در دو دهه اخیر، مهم‌ترین راهبرد دشمن علیه جمهوری اسلامی را، جنگ نرم معرفی کرده‌اند. ایشان در این مورد با هدف شناخت بیشتر جامعه و نخبگان، با ادبیات مختلف، جنگ نرم را معرفی و به خوبی تبیین فرموده‌اند. برخی از بیانات ایشان در این خصوص ذکر می‌شود: 🔘١. جنگ نرم، یک تهاجم فرهنگی، بلکه یک شبیخون، غارت و قتل عام فرهنگی است، (دیدار با فرماندهان گردان‌های عاشورای نیروی مقاومت بسیج؛ 22 تیر 1371). 🔘٢. جنگ اراده‌ها و عزم‌ها، سیاست‌ها و تدبیرهاست (پیام رهبری به حجاج بیت الله الحرام با 23 اسفند 1378). 🔘٣. جنگ نرم، یعنی ایجاد تردید در دل‌ها و ذهن‌های مردم (دیدار با جمع زیادی از بسیجیان کشور 04 آذر 1388). 🔘۴. جنگ نرم، یعنی جنگ به وسیلة ابزارهای فرهنگی و پیشرفته امروزی (دیدار با جمع زیادی از بسیجیان کشور 04 آذر 1388). 🔘۵. جنگ نرم، یعنی جنگ به وسیله نفوذ، دروغ و شایعه‌پراکنی (دیدار با جمع زیادی از بسیجیان کشور 04 آذر 1388). 🔘۶. جنگ نرم، یعنی تهاجم به مرزهای ایمانی، عقیدتی و فرهنگی، (دیدار با خانواده‌های شهدای استان کردستان؛ 22 اردیبهشت 1388). 🔘٧. جنگی است برای ناامید ساختن مردم از مبارزه (دیدار با کارگران و فرهنگیان کشور به مناسبت روز کارگر و روز معلم؛ 15 اردیبهشت 1372) 🔘🔘اهداف جنگ نرم از دیدگاه مقام معظم رهبری عبارت است: 🔘١.بی اعتقاد کردن نسل نو به دین و اصول انقلابی (دیدار با وزیر، معاونان، مشاوران و مدیران کل وزارت آموزش و پرورش؛ 25 دی1370). 🔘٢.کشاندن نسل جوان جامعه به ابتذال و فساد اخلاقی (دیدار با اعضای عالی شورای انقلاب فرهنگی؛ 19 آذر 1371). 🔘٣.حذف تفکر فعالی که غرب و قلمرو قدرت آن را به خطر انداخته (دیدار با وزیر، معاونان، مشاوران و مدیران کل وزارت آموزش و پرورش؛ 25 دی1370). 🔘۴.تضعیف فرهنگ ملی و اسلامی ایران (دیدار با فرماندهان گردان‌های عاشورای نیروی مقاومت بسیج. 22 تیر 1371). 🔘۵.منحرف کردن جوان‌های مؤمن از پایبندی متعصبانه به ایمان و باورهای خود (دیدار با وزیر، معاونان، مشاوران و مدیران کل وزارت آموزش و پرورش؛ 21 مرداد 1371). 🔘۶.عوض کردن ذهن مردم از اسلام (دیدار با کارگران و فرهنگیان کشور به مناسبت روز کارگر و روز معلم؛ 15 اردیبهشت 1372). 🔘٧.ناامید کردن جامعه در مبارزه علیه نظام سلطه (دیدار با کارگران و فرهنگیان کشور به مناسبت روز کارگر و روز معلم؛ 15 اردیبهشت 1372). 🔘٨.جایگزین کردن فرهنگ بیگانه به جای فرهنگ، ارزش‌ها و باورهای مردم (دیدار با دانشگاهیان استان آذربایجان شرقی؛ 9 مرداد 1372). 🔘٩.خاموش کردن روحیه جهادی در صحنه‌های انقلاب و سازندگی (دهمین گردهمایی سراسری ائمه جمعه؛ 21 شهریور 1373). کریمی: 🔘١٠.پشیمان کردن مجاهدان از مجاهدت‌های گذشته (دهمین گردهمایی سراسری ائمه جمعه؛ 21 شهریور 1373). 🔘۱۱. هدف قراردادن فرهنگ اسلام ناب، که انقلاب اسلامی بر اساس آن بنیاد نهاده شده است (دیدار با خانواده‌های شهدای استان خوزستان؛ 18 اسفند 1375). 🔘۱۲. ناامید کردن شیفتگان حاکمیت اسلامی در جهان (دیدار با خانواده‌های شهدای استان خوزستان؛ 18 اسفند 1375). 🔘۱۳. سست کردن همت جوانان در داخل کشور (پیام رهبری به حجاج بیت الله الحرام؛ 23 اسفند 1378). 🔘۱۴. ایجاد تصویری تاریک از آیندۀ کشور برای مردم (بیانات رهبری در خطبه‌های نماز جمعه تهران؛ 23 اردیبهشت 1379). 🔘۱۵. از حیثیت و اعتبار انداختن مقاومت در میان ملت ایران (بیانات در دیدار با خانواده‌های شهدای نیروهای مسلح ؛ 4مهر 1380). 🔘۱۶. ایجاد استحاله درونی در ایران (بیانات رهبری در نماز جمعه تهران؛ 23 آبان 1382). 🔘۱۷. تضعیف روحیه و ایجاد انفعال در ملت ایران (دیدار با دانشجویان دانشگاه‌های یزد؛ 13 دی 1386). 🔘۱۸. ایجاد اختلاف و به جان هم انداختن فعالان سیاسی (دیدار با دانش‌آموزان و دانشجویان و تشکل‌های مختلف دانشگاهی در آستانه سالروز سیزده آبان؛ 8 آبان 1387). 🔘۱۹. تهی کردن انقلاب از محتوای اسلامی، دینی و روح انقلابی (بیانات رهبری در خطبه‌های نماز جمعه تهران؛ 29 خرداد 1388). 🔘۲۰. گرفتن اعتماد، مشارکت و مشروعیت (بیانات رهبری در خطبه‌های نماز جمعه تهران؛ 29 خرداد 1388). 🔘۲۱. تضعیف باورهای سیاسی، عادات حسنه و فرهنگ اسلام ناب (دیدار با خانواده‌های شهدای استان خوزستان؛ 18 اسفند 1375). 🔘۲۲. ایجاد انفعال در مقابل دشمن (دیدار با خانواده‌های سرداران شهید استان تهران؛ 17 اردیبهشت 1372).
🔘۲۳. ایجاد شکاف میان ایران و دوستداران انقلاب اسلامی ایران (پیام رهبری به حجاج بیت‌الله الحرام؛ 23 اسفند 1378). 🔘۲۴. استحاله تفکر شیعی (دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری؛ 27 بهمن 1379). 🔘۲۵. تصرف پشت جبهة انقلاب، یعنی مردم (دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران؛23 مرداد 1370). 🔘۲۶. تردید افکنی در کار مسئولین رسمی کشور (دیدار با دانش‌آموزان در آستانه سیزده آبان 12 آبان 🔘🔘اهداف دشمن در جنگ نرم 🔘ایجاد تردید در دل‌ها و ذهن‌های مردم 🔘انهدام سنگرهای معنوی 🔘تبدیل نقاط قوت ما به نقاط ضعف 🔘تبدیل فرصت‌های ما به تهدید کانال تحلیلی امنیت ملی 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
بسم الله الرحمن الرحیم فواصل اعتراض ها - اغتشاش ها گفته اند، ایران با کم شدن فاصله اغتشاش ها روبروست. (ممکن است در آینده نزدیک فاصله اعتراضات به ۲ ماه برسد https://aftabnews.ir/fa/news/809430) راستی آزمایی گزاره مذکور آنگاه ممکن می شود که الگوهای زمانی اعتراض ها - اغتشاش ها و توطئه ها را بازشناسی کنیم: یکم- طی ۴۴ سال گذشته با چندین الگوی اعتراض- اغتشاش و توطئه مواجهیم. به رغم آنکه ماهیت، کارکرد و بازیگران آنها متفاوت بوده اند اما فواصل زمانی وقوع آنها چندان ناهمگون نیست. ۱- الگوی بی فاصله این الگو از روزهای اول پیروزی انقلاب مشاهده گردید. در آن دوره فاصله توطئه ها، اعتراضات و اغتشاشات بسیار ناچیز به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و یا بیشتر بود. ۲- الگوی با فاصله اندک این الگو در نیمه اول ۱۳۷۰ یعنی با وقوع اعتراض های مشهد و اسلام شهر پدید آمد و اصولا در نوع خود منحصر بفرد می نمود. البته در این الگو اگر شرارت های اشرار شرق کشور را در نظر گیریم، فاصله ها کاهش می یابند. ۳- الگوی فاصله زدوده این الگو با جنبش سیاسی و اجتماعی دوم خرداد شکل گرفت. واقعه مدکور دو سال پس از اعتراض های مشهد و اسلام شهر پدید آمد و ۸ سال نیز طول کشید. می توان گفت در تمام این دوره تا ۱۳۸۴ نظام در معرض چالشی بنیادین( استحاله از درون، انقلاب رنگی و ...) قرار گرفت. در این دروه تروریسم منافقین هم ادامه می یابد. اقرار سعید حجاریان درباره برنامه ریزی سازمان یافته از سال ۱۳۶۸ در مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری جهت به چالش کشیدن ج ا ا و کارنامه عملی جریان متبوع وی موید مدعاست. ۴- الگوی فرا فاصله الگوی چهارم با اجرای طرح خاورمیانه بزرگ و حمله به افعانستان و عراق چهره بست. این طرح ایران را سومین کشور هدف امریکا تعیین نموده بود. ایران محور شرارت اعلام شد و بنا بود ج ا ا را با حمله نظامی سرنگون کنند. این طرح زمانی در دستور کار قرار گرفت که الگوی فاصله زدوده هنوز جریان داشت از این رو فاصله گذاری بی معنا می نماید. ۵- الگوی فاصله اندک الگوی پنجم ۲ سال بعد ( ۱۳۸۶) به سبب اجرای طرح سهمیه بندی بنزین با اغتشاش های محدودی که رخ نمود، مشاهده گردید. رخداد دیگر در این الگو با رفتار سران جنبش دوم خرداد که فاجعه پس از انتخابات ۱۳۸۸ را آفریدند، به وقوع پیوست و تا اواخر ۱۳۸۹ ادامه یافت. مصداق دیگر توطئه پس از وقوع بهار عربی (بیداری اسلامی) از ۱۳۸۹- ۱۳۹۰ دیده شد ‌که طی آن ویران سازی منطقه و شکست دادن مقاومت با نام و با حمایت از داعش، کلید خورد تا پس از آن طرح ویران سازی ایران تحقق یابد. ۶- تکرار الگوی فاصله زدوده از ۱۳۹۲ و با برآمدن دولت روحانی تکرار الگوی فاصله زدوده قابل مشاهده است. در این الگو شکل و فرآیند به زانو درآوردن نظام تغییر یافت. بنا بود با اجرای برجام های چندگانه کار ایران یکسره شود. در چهارساله نخست حاکمیت آن دولت نیازی به خیابان احساس نمی شد. ۷- تکرار الگوی فاصله اندک الگوی فاصله اندک مجددا به سال ۱۳۹۶ و با نخستین اغتشاش خیابانی دیده شد. این الگو طی دو سال پیاپی بعدی یعنی ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ با اغتشاش های خیابانی( با فاصله یک ساله) رخ نمود و ائتلاف عبری عربی غربی با ترور سردار سلیمانی ره راهبرد ویژه و بی سابقه ای از خود بروز داد. همزمانی اغتشاشات عراق، لبنان و ایران به همراه ترور سردار دلها الگویی ویژه از نظر گستره ی جغرافیای طرح به نمایش گذاشت. ۸- الگوی افزایش فاصله این الگو با وقوع فتنه مهسا امینی به سال ۱۴۰۱ دیده شد که با فاصله ای سه ساله نسبت به حرکت های قبل شکل پذیرفت. دوم- چنانکه می دانیم این نظام از هفته دوم پیروزی انقلاب با انواع اعتراض، اغتشاش و اقسام توطئه ها خواه داخلی و خارجی روبرو بوده است. در آن دوره گاه فواصل کمتر از یک ماه و حتی فاصله یک یا دو هفته ای میان دو یا چند اغتشاش یا توطئه هم مشاهده شده است. همچنین طی دوره هشت ساله جنبش دوم خرداد به سبب ایفای نقش اپوزیسیونی دوم خردادی ها با یک طرح یکپارچه مداوم مواجهیم که قایل شدن به فاصله بی معنا می نماید. آنچه سیدمحمد خاتمی گفت که هر ۹ روز یک توطئه علیه دولتش رخ داده، خود، گویای شرایط بسیار بحرانی کشور بود. البته او دست پیش گرفته بود تا پس نماند. سوم- استقرای این نوشتار نشان می دهد که فواصل ناچیز اعتراض ها- اغشاش ها تازگی ندارد بلکه فاصله سه ساله فتنه مهسا نسبت به اغتشاش پیشین( ۱۳۹۸) را می بایست، افزایش فاصله دید و احتمال افزایش فاصله در آینده را نیز بررسی نمود. رضایی شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم چیستی عملیات ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ طرح مساله بیش از یک دهه پیش آقای محمود کاشانی گفت روز ۲۸ مرداد، کودتا رخ نداد بلکه شاه دکتر مصدق را عزل کرد و حکم نخست وزیری به نام زاهدی زد. به تازگی آقای محسن برهانی همان را به شکل مجمل تکرار کرد. در این باره چند ملاحظه به نظر می رسد: ۱- پهلوی و مشکله مشروعیت سلطنت پهلوی با یک کودتا و به دست انگلستان به ملت ایران تحمیل گردید و شهریور ۱۳۲۰ نیز اشغالگران، رضاخان را عزل و محمدرضا را نصب کردند. . پس خواه عملیات نظامی ۲۸ مرداد ۳۲ را کودتا بنامیم یا نه، نه اساس سلسله پهلوی و نه حکومت محمد رضا مشروعیت نمی یابد. ۲- تبیین علی و معلولی حکم عزل دکتر مصدق را حتی اگر موثر بشماریم، جزء مقدم و ناچیز اسقاط دولت اوست. قطعا حکم شاه بدون عملیات امریکا و انگلیس تحقق نمی یافت. به همین سبب شاه فرار کرده بود چون می دانست احکامش قابلیت اجرا ندارد. پس علت صوری، مادی، فاعلی و غایی ( علت تامه) سقوط مصدق، عملیات کودتایی مشترک بود و حکم شاه را نهایتا با ارفاق می توان شرط سقوط و یا حداکثر علت معده نامید. ۳- تحلیل حقوقی ممکن است بگویند درست است که امریکا و انگلیس به عملیات دست زدند ولی به سبب وجود احکام شاه، اقدامات امریکا و انگلیس را نمی توان کودتا نامید. چون هدف آنها جلوگیری از سقوط شاه بود. پاسخ آن است که حکومت ها از متحدان خود براساس پیمان های دو و یا چند جانبه درخواست حمایت نظامی می کنند اما برای نجات از هجوم یک قدرت بیگانه متخاصم. در اینجا نه درخواست کتبی شاه از دو قدرت وجود دارد و نه قدرت متخاصمی به ایران هجوم آورده بود. در ۲۸ مرداد ۳۲ با اعمال قدرت دو کشور بیگانه علیه دولتی مردمی مواجهیم. قواعد حقوق بین الملل( از جمله منشور ملل متحد)، حق تعیین سرنوشت مردم را محترم می شمارد و اینگونه مداخله دول دیگر را منافی اراده و حاکمیت مردم می شمرد. پس عملیات آژاکس معارض حقوق بین الملل، نامشروع و حرکتی کودتایی بوده است. ۵- بازشناسی غایت و پیامد عملیات پرسش این است که هدف غایی و پیامد اجرای عملیات آژاکس چه بود. این پرسش اهمیت دارد چون غایت شناسی و پیامدشناسی از جمله معیارهای بازشناسی پدیده ها به شمارند. اینک پس از انتشار برخی اسناد و اقرار مقامات امریکا و انگلیس شکی نیست که عملیات آژاکس اولا به دست امریکا و انگلیس اجرا شد و ثانیا با هدف تامین منافع استعماری به اجرا در آمد و ثالثا پیامد آن سلطه مطلق ۲۵ ساله امریکا و صهیونیسم بر ایران شد. نتیجه ۱- عملیات پنهان بیگانه و تاثیر تامه آن بر سقوط مصدق محرز است. ۲- پس از عملیات سلطه امریکا بر ایران امکان وقوع یافت. ۳- حکومت پهلوی ها از ابتدا کودتایی و نامشروع بودند ۴- اساس مجادله بر سر لفظ کودتا انحرافی است چون می تواند سبب به حاشیه رفتن غایت و پیامد عملیات آژاکس را شود. رضایی دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم واکاوی سخنان آقای خاتمی آقای سیدمحمد خاتمی گفت نظام باید بگوید اشتباه کرده و خود را اصلاح کند. (http://www.ensafnews.com/430651) بخش نخست یکم- خوانش متن ۱- ادعای پایداری ایشان می گوید: "نه از انقلاب پشیمانیم و نه جمهوری اسلامی را رد می‌کنم اما حرفمان این است که آنچه هست با جمهوری اسلامی فاصله بسیار زیادی دارد. برگردید به جمهوری اسلامی و خوداصلاحی کنید." ۲- رد گفتمان رهبری آقای خاتمی می گوید: "این اسلام (یعنی برداشت ویژه از اسلام) با جمهوریت و با دموکراسی و مردم‌سالاری سازگار نیست، سبب اصلی ناکارآمدی ها است." ۳- دمکراسی ایشان می گوید: "اسلام، یعنی بینش و برداشتی از اسلام در عرصه حیات اجتماعی باید با موازین بنیادین جمهوریت سازگار باشد. " این عبارت به معنای قبول دمکراسی با پوسته ای از اسلام است. حال آنکه می دانیم اندیشه امام ره چنین نیست. چون مردم سالاری دینی رهاورد تفکر امام است نه دمکراسی محض. ۴- توسعه ایشان همچنین بی اعتقادی حاکمیت به "توسعه" را نکوهش می کند.( " حاکمیت ... توسعه را قبول ندارد." ) در حالیکه می دانیم توسعه ی مطلوب ایشان بر الگوی غربی مبتنی است که تاکنون طی سی و چند سال مبنای برنامه ریزی های کشور بوده و مادر همه بحران های کنونی ایران است. همچنین " توسعه سیاسی" مطلوب ایشان هم چیزی جز حذف دین و شریک کردن همه "نیروهای اجتماعی" در ساختار حاکمیت نیست و براساس این نگره، بهاییت را نیز باید به رسمیت شناخت و در قدرت سهیم ساخت. ۵- طبقه متوسط وی با اشاره به اینکه:"طبقه متوسط موتور حرکت جامعه به سمت پیشرفت است، گفت: طبقه متوسط کجاست؟ بخشی به طبقه فرودست هل داده شده و بخشی دیگر مهاجرت کردند و بخشی هم که مانده‌اند گرفتار انواع مسایل هستند." چنانچه در ادبیات علوم اجتماعی دیده می شود طبقه متوسط، محصول نظام سرمایه داری و پایگاه اجتماعی لیبرالیسم و حامل گفتمان مدرنیته غربی است و در ایران از دوره رضاخان چنین طبقه ای پرورده شد تا جای طبقه متوسط بومی و سنتی بنشیند. ۶- امام نوفل لوشاتو آقای خاتمی می افزاید:"این اسلامی که امروز وصف جمهوریت شده است اسلامی که در نوفل لوشاتو مطرح شد، نیست." اینکه چرا وی امام ره نوفل لو شاتو مقبول می شمارد عجیب نیست. این عبارت دقیقا تکرار سخن مصطفی تاجزاده است که در بیانیه ای در تابستان ۱۳۸۸ گفته بود امام ره پیش از پیروزی انقلاب را قبول دارد. اینک خاتمی اقرار کرد که اسلام امام خمینی ره را که طی ده سال رهبری ایشان پیاده شده را قبول ندارد. ۷- اعلان عنوان اپوزیسیون آقای خاتمی می گویند: "یک عده اسلام و انقلاب را قبول دارند اما راه و روش جاری را قبول ندارند و می گویند شیوه حکومت باید عوض شود. این یعنی اپوزیسیون. باید مشخص شود که آیا اپوزیسیون مورد قبول حاکمیت است یا نه؟" این فرازاز سخنان ایشان واقعیت اندیشه و خواست سیاسی آقای خاتمی را آشکار ساخت. وی می خواهد به عنوان اپوزیسیون نظام به رسمیت شناخته شود و مجددا وارد سیاست گردد اما به همراه چشم پوشیدن از جرایم گذشته اش. شگفت اینکه از در طلبکاری و گردن فرازی وارد شده و نظام را متهم می کند و جلاد را جای شهید می نشاند. دوم- ارزیابی ۱- نه جمهوری نه اسلامی دیدیم به سال ۱۳۸۸ آقای خاتمی در ذیل لشگر اشرافیت، علیه جمهوریت برخاست و نشان داد به جمهوریت هیچ باور ندارد. وانگهی مبانی اندیشه وی نیز بر تقدم مدرنیته بر اسلام قرار دارد و احکام اسلام را در عصر حاضر قابل اجرا نمی داند. بدین ترتیب وی حکومتی می خواهد نه جمهوری و نه اسلامی؛ آیا چیزی جز حکومت سکولار غربی می ماند که بخواهد؟؟؟!!! رضایی پنجشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم ج ا ا و ترجیح قدرت نظامی مدتی است می گویند: ج ا ا قدرت نظامی را بر مردم ترجیح داده و نمی داند که قدرت نظامی ضامن بقا نیست، چنانکه شوروی ابر قدرت بود و فروپاشید. دو ملاحظه: ۱- ادعای نادرست ج اا هیچگاه تولید قدرت نظامی را بر تکیه به قدرت مردم ترجیح نداده است. بقای نظام به پشتیبانی مردم بسته است و اتفاقا واضعان نظریه اند که نشان داده اند به مردم نگاه ابزاری دارند. ۲- قدرت تک پایه فرض کنیم دو قطبی سازان، از سر صداقت سخن گفته باشند. می گوییم، تکیه تنها به مردم هم ضامن بقا نیست. چنانکه دولت مصدق و دولت سالوادور آلنده( شیلی) به رغم برخورداری از حمایت مردمی به راحتی ساقط شدند. پاتریس لومومبا رهبر کنگو یکی دیگر از رهبران مردمی است که به سبب محرومیت از بازدارندگی نظامی ساقط گردید. همچنین می توان گفت شاخص های عدالت اجتماعی لیبی نیز قابل قبول می نمود اما معمر قذافی نیز پس از قبول خلع سلاح، به زیر کشیده و لیبی ویران شد و به نیستی گرایید. ۳- رویه غالب روابط بین الملل این نظریه با تحریف واقعیات تاریخ روابط بین الملل مطرح شده است. چنانکه می دانیم امریکا و انگلیس گسترش پروژه "دولت ملت سازی" را طی دو قرن اخیر پی گرفته اند. این دو دولت از ۱۸۵۰ تا کنون در بیش از ۷۰ کشور جهان کودتا و یا به آنها حمله نظامی کرده اند تا دولت همسو یا دست نشاندگان خود را در آنها مستقر سازند. همچنین با استفاده از فرصت دو جنگ جهانی، امپراتوری ها و قدرت های بزرگ را ساقط و نظم نوینی حاکم نمودند. برآیند طی نزدیک به دو قرن اخیر اکثریت دولت های ساقط شده به سبب طراحی های (جنگ، کودتا و یا حمله مستقیم) این دو دولت از بین رفته اند و جای آنها دولت های وابسته به غرب نشسته اند. بنابراین علی القاعده فروپاشی شوروی را نخست باید در چارچوب رویه و یا قاعده ای که با استقرا بدست آمد سنجید و نمی توان یک عامل را علت تامه فروپاشی شوروی شمرد. چنانکه نقش نسل غربگرای شوروی در فروپاشی بسیار مهم بوده است. خصوصا طرح های پروستریکا( اصلاحات اقتصادی) و گلاسنوست( فضای باز) که به دست گورباچف اجرا شد از طرح های مهم غربی سازی شوروی و در نتیجه از عوامل شاخص فروپاشی آن ابرقدرت بوده است. رضایی شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم یارانه پنهان اخیرا دو کلیپ با صدای آقایان میرتاج الدینی و قدیری ابیانه در فجازی پخش شد. هر دو گفتند یارانه گزاف پنهان در حال پرداخت است و اگر بنزین به قیمت دلار فروخته شود، عدالت اجتماعی محقق می شود، جلوی قاچاق گرفته می شود و و و . این کمترین ملاحظات خود را تقدیم دوستان می کنم. ۱- مستندسازی تهیه کنندکان این کلیپ پیام می فرستند که اولا صف بنزین در هفته پیش، از بیم برنامه گران شدن بنزین بوده و مردم مانند همیشه شامه قوی دارند و ثانیا دولت رئیسی هم دولت دروغگویان است و اعضای آن برای فریب مردم برنامه گرانی بنزین را ریاکارانه تکذیب می کنند. ۲- تمهید التهاب در سالگرد فتنه مهسا جرقه ای لازم است تا مردم بیشتری به خیابان آیند و فقر پیاده نظام جنبش مهسا برطرف شود. اگر این آقایان ماذون از دولت چنین سخنانی می گویند پس وای بر دولت و آقایان مذکور که به ایجاد زمینه برای التهاب آفرینی شتافته اند. و اگر چنین نیست پس ... ۳- کارگزار ریش دار استدلال آقایان نامبرده همانا استدلال دولت های لیبرالی کارگزار- اصلاحاتی آقایان هاشمی، خاتمی تا روحانی است و نام این عده را باید اصولگرای کارگزار مشرب نامید. طبیعی است تا جبهه انقلاب مجهز به نظریه علمی مستقل و کارآمد نشود چاره ای جز تکرار نظریه های نولیبرالی ندارد. ۴- تبیین غیر علت معلولی این آقایان نمی گویند تفاوت قیمت ناشی از چیست که تفاضل قیمت پدید می آید لذا تحلیل ایشان ابتر و بی پایه جلوه می کند. در واقع بخشی از واقعیت را بیان نمی کنند و از تبیین علی پرهیز دارند. ریشه این تفاضل، بی ارزش شدن پول ملی ماست. به جای گرانی بی پایان بنزین و تحمیل ابرتورم بروند راه حلی برای تقویت پول ملی بیابند. اگر پول ملی ما تقویت شود یارانه پنهان هم منتفی می گردد. ۵- ابرتورم راه حل آقایان گران کردن بنزین به بهانه عدالت اجتماعی!!! است. پس باید منتطر ابرتورم ویرانگر بود. یعنی تحقق پیش بینی شماری از اقتصاددانان در مورد ابر تورم.!!! ۶- فرجام پوشی این نظریه هم آثار تورمی خانمان برانداز گرانی بنزین را پنهان می دارد و هم فرجام بی سرانجام این طرح را نهان می سازد. زیرا بر اساس منطق این نظریه برای تحقق عدالت اجتماعی باید بنزین را لیتری ۴۰ تا ۵۰ هزار تومن به فروش رسانید تا از قاچاق بنزین ممانعت و ... شود. حال پرسش این است اگر فردای گران شدن بنزین، قیمت دلار به سوی ۷۰ و ۸۰ هزار تومن و بیشتر بالا کشید آیا فرداها نخواهند گفت بازهم فلان همت تومن یارانه پنهان در حال پرداخت است؟ تجربه سی و چند ساله حکم می کند که اگر اقتصاد کشور فرونپاشد و دوام بیاورد برای چندمین بار باز هم همین استدلال نولیبرالی را خواهیم شنید. ۷- پوست خربزه احتمال می دهم که عده ای نفوذی نظریه پردازی های نولیبرالی را از زبان اصولگراهایی مانند آقایان قدیری و میرتاج الدینی پخش می کنند و این آقایان هم بی مزد در زمین آنان بازی می کنند. من این حرکت را چیزی جز انداختن پوست خربزه زیر پای دولت رئیسی نمی دانم. رضایی یکشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۲ @rezashahed