May 11
May 11
💠[شعر مطنطن]
••• به سیدعلیِ خامنهای •••
نور است او! چگونه به اوزان بخوانمش؟
شعری مطنطن است که با جان بخوانمش
ماندم در این میانه ابوذر بگویمش
یا اینکه بی مقدمه، سلمان بخوانمش
هنگام جنگ غرش طوفان بدانمش
هنگام صلح بارش باران بخوانمش
فرمود: (من کجا و "علی"؟ وای از این قیاس)
آنسان که میل اوست بگو آن بخوانمش
شرمندهام ز گیسوی یکدستِ سادهاش
در شعر خویش اگر که پریشان بخوانمش
حافظ -چه حیف- "شاه شجاع" مرا ندید
تا مدح او بگوید و با جان بخوانمش
آنسان بخوانمش که جهان باخبر شود
"سرها بر آستانهی او خاک در شود"
وصفش فقط به خال و به ابرو نمیتوان
خورشید را مقابله با او نمیتوان
مدحش به صد قصیدهی بشکوه و بیخلل
با این زبانِ خام خطاگو نمیتوان
حرز خداست بسته به بازوی رهبریش
تزویر او به حیله و جادو نمیتوان
هرگز قیاس او که ولایت به نام اوست
با رهبران ظالم و ترسو نمیتوان
بر خلق خود توقع بیاعتنا شدن
از هرکه میتوان ولی از او نمیتوان
او از پدر برای من و ما عزیزتر
عمری عزیز بوده و حالا عزیزتر
وقت سحر نماز دل انگیز او خوشست
آن چشم، آن نگاه سحرخیز او خوشست
هم قهرِ با سیاست او دلرباست، هم
لبخندهای مصلحت آمیز او خوش است
تحریر او دلِ شکستهنویسان ربوده است
بر لوح جان کتابت تقریظ او خوشست
دنیای دون شبیهِ زلیخا پیاش روان
او میدود چو یوسف و پرهیز او خوشست
گفتیم درد خویش به آن یار مهربان
خندید و رفت؛ نسخهی تجویز او خوشست
دردش به جان که جان جهان است چشم او
هردم برای ما نگران است چشم او
از تار و پود روشنِ تقواست جامهاش
نورانی است رنگ سیاهِ عمامهاش
تسبیح بیقرار ز تکبیر گفتنش
خیره شده است اذان به شکوه اقامهاش
در خطبههای محکم او حق شنیدنی است
اخلاص دیدنیاست ز هر خط نامهاش
او شاعر است و واژه اسیر کلام اوست
غرق تغزل است جنونِ چکامهاش
عمرش مدام باد که جان تمام ماست
خواهد رسید تا به خداوند ادامهاش
از عمر ما بکاه خدایا! به او ببخش!
این جان بی لیاقت ما را به او ببخش
#رضا_یزدانی
🔗کانالاشعار رضایزدانی
📍@rezayazdaanii
[جمهوری اسلامی مظلوم]
میان نعرههای وحشیِ مسموم میخندند
به این جمهوری اسلامی مظلوم! میخندند
کسانی آنسوی این مرزها دارند با نیرنگ
به اشک این همه مستضعف محروم میخندند
اگر صدپاره گردد خاک ما یک روز، خواهی دید
چگونه قوم اسراییل و قوم روم میخندند
حسین امروز هم در قتلگاه افتاده روی خاک
سپاه ظلم بر آن کشتهی معصوم میخندد
مگو جز باغ را آتش زدن، درمان دیگر چیست؟
برادر! اعتراضت حق! ولی این راه و رسمش نیست
#رضا_یزدانی
@rezayazdaanii
یاد باد آنکه سرِ دار به آواز بلند
گفت: جمهوری اسلامی ایران حرم است...
#رضا_یزدانی
#حاج_قاسم_سلیمانی
@rezayazdaanii
[بریده خاطرات]
نگاش بارون شده هرکس
شنیده خاطراتت رو
شنیده از گلوی تو
بریدهخاطراتت رو
برای من بگو ایران!
شکوه داستانت رو
روایت کن برام از عشق
که بشناسم جهانت رو
بگو "من زنده ام" آره
میون جمع عاشقها
بگو از "خاک نرم کوشک"
از اون "دشت شقایقها"
روایت کن برای من
بخون از "لشکر خوبان"
خودت راهیم کن حالا
توی "جشن حنابندان"
تو واسم مثل دریایی
دلم شور از تو میگیره
نمیمیری برای من
که "آب هرگز نمیمیره"
بگو از رد خیس اشک
که رو برگای "دا" مونده
بگو مهتاب هم گم شد
به اون "پایی که جا مونده"
بگو که راهکار عشق
فقط اشکه فقط اشکه
جواب گریهدار عشق
فقط اشکه فقط اشکه
بگو به راویای جنگ
توی تاریخ بنویسن
تموم دخترای ما
"فرنگیسن فرنگیسن"
کجای داستان مُردم
کجا رو زندگی کردم
دعا کن زود راهی شم
به سوی جبهه برگردم
#رضا_یزدانی
@rezayazdaanii