eitaa logo
نسیم فقاهت و توحید
659 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
99 فایل
•┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• این کانال شامل ؛ 📚 جلسات سخنرانی و تدریس #رضا_خانجانی و همچنین؛ 📤 نشر بیانات متفکران و شخصیتهای طراز اول #انقلاب_اسلامی ارتباط با مدیر @samenolhojajjj
مشاهده در ایتا
دانلود
💕نیکی به پدر و مادر داستانی است که تو آن را می نویسی و فرزندانت آن را برایت حکایت می کنند پس خوب بنویس... 💔💝💞💞💞💞 @khanjanidroos
🍃چگونه تدبر کنیم؟ «انسان مى تواند حالات خودش را بررسى كند. ساعاتى كه دارد تقسيم كند به شب، روز، در تنهايى و اجتماع. در شب چه مسائلى به ذهنش خطور مى كند. هنگامى كه تنهاست يا هنگامى كه در ميان مردم است، هنگامى كه با ثروتمند يا فقير با زن يا مرد، با خوش قيافه يا متوسط يا زشت و در روز هنگامى كه بر سركار است، يا در خانه، زمانى كه با دوستى رو به رو مى شود و يا با دشمنى برخورد مى كند. اين بررسى ها هنگامى كه ادامه پيدا كرد- يك ماه، يك سال، بيشتر يا كمتر و يا حتى يك عمر- مصالحى را بوجود مى آورد كه مى توان با آن مصالح به يك ساختمان فكرى رسيد. مى توان به شناخت هايى دست يافت كه مثلا ظرفيت من تا چه اندازه است، چه مسائلى مرا خوشحال مى كنند، چه مسائلى مرا ناراحت مى كنند، عظمت اين مسائل تا چه حدى است و تأثير آنها با عظمت آنها چه رابطه اى دارد؟ زيادتر است يا كمتر؟ و آيا تأثير آنها تا چه اندازه بايد باشد؟ به حدى كه دلم را بگيرد يا دست و پايم را به حركت وا دارد؟ حركتى كه در يك لحظه يا يك ساعت يا يك عمر داشته ام و تأثير آنها تا چه اندازه بوده است؟ چه بسا تأثيرشان بيش از حد بوده؛ مثلا سلامِ دوستى كه نبايد در من حركتى به وجود آورد، بيست و چهار ساعت يا حتى يك عمر مرا به خود گرفته و چه بسا تأثيرشان كمتر بوده، صحنه فقرى كه بايد مرا تا يك ماه مشغول كند تنها يك ساعت گرفتار كرده است. با اين و ارزيابى ها انسان مى تواند با كمك فكر به عوامل مجهول دست بيابد و يا به حقيقت خود پى ببرد و در خود به كارى مشغول شود، به ايجاد عظمتى، حركتى، كنترلى و يا مواظبتى. نمونه تدبر: «يك روز صبح با صداى استارت ماشينى از خواب بيدار شدم.  استارت مداوم بود و جرقه ها زياد و مايع قابل احتراق، اما با اين وصف حركتى نبود و پيشرفتى نبود. من به ياد جرقه هايى افتادم كه در زندگى خودم مدام سرمى كشيدند، و به ياد استعدادهايى افتادم كه قابل سوختن بودند و به ياد ركود و توقفى افتادم كه با اين همه جرقه و استعداد گريبان گيرم بوده است. در اين فكر رفتم كه ببينم نقص از كجاست، كه شنيدم راننده مى گويد: بايد هلش داد، هوا برداشته است. و همين جواب من بود.  هنگامى كه هواها وجود مرا در بر مى گيرند و دلم را هوا برمى دارد، ديگرجرقه ها برايم كارى نمى كنند و اگر مى خواهم به راه بيفتم بايد هلم بدهند و ضربه اى بزنند و راهم بيندازند تا آن همه استعداد، راكد نماند. @khanjanidroos
✅ فاطمه (س)الگوی زنان بزرگ 🔶استاد علی صفایی ره شايد تو هنوز از فاطمه - اين كوثر رسول و همراه على و مادر مجتبى و حسين و زينب - چيزى ندانى و شايد مثل آن بى‌خبر، كه گفته بود فاطمه‌الگوى ما نيست، الگوى ما اوشين است! راستى، اين‌ها را كه لمس كرده‌اى و شناخته‌اى،بزرگ بدانى و استقامت و پيشرفت و يا علم و هنر زن‌هاى شناخته شده، الگوى تو باشد. ولى همين‌قدر بدان، كه اگر اين زن‌هاى بزرگ كار و تلاش و علم و هنر، توانستند كه از محدوده‌ى خانه و پدر و مادر و هم‌وطن خود بيرون بيايند؛ و اگر توانستند كه به‌خاطر ديگران، از سينه و صورت و جان خود بگذرند؛ و اگر توانستند، نه به‌خاطر آزادى و عدالت و رفاه و تكامل و... كه به‌خاطر رشد انسان كارى بكنند، تازه مى‌توانند فاطمه را الگو بگيرند و در اين كاروان، مى‌توانند همراه او باشند. 🌿 @khanjanidroos
✅همسرم بدبین است چطور باهاش رفتار کنم!؟ 1 - همیشه سعی كنید در هر موضوعی با همسر خود صادق باشید ریشه بسیاری از بدبینی‌ها عدم صداقت در ابتدای زندگی است. زن یا مرد رازی را در زندگی دارد كه می‌كوشد آن را از همسرش پنهان كند كه البته در بیشتر مواقع موفق نمی‌شود و خود این پنهانكاری نقطه شروع بدبینی‌ها می‌شود. 2 - نسبت به قول و قرار خود با همسرتان خیلی حساس باشید این موضوع برای مردها باید بیشتر رعایت شود، چرا كه خانم‌ها هر نوع تاخیر را در رسیدن به قرار مثبت نگاه نمی‌كنند و طبیعتا افكار منفی در آنها شكل می‌گیرد. 3 - در مراودات اجتماعی خود خیلی مراقب باشید بویژه اگر طرف شما جنس مخالف باشد هر نوع صحبت غیركاری، تماس‌های بی‌مورد و روابط آزاد در محیط‌های كاری نتیجه‌ای شوم در بردارد كه اگر شما هم فكری در سر نداشته باشید، همسرتان جور دیگری برداشت می‌كند. 4 - از غافلگیری‌های احساسی كه نیازمند پروژه‌ای پیچیده باشد، پرهیز كنید. @khanjanidroos
: یکی از زیباترین لحظه ها لحظه‌ای که میبینی‌ یکی‌ لبخند رو لبشه و میدونی‌ که دلیل اون لبخند تویی . . . @khanjanidroos
●روبروے چشم هایم عڪسے ازصحن شماست ■دیده بستم بر همہ عالم دلم در ڪربلاست ●خواب شیرین حرم شد آرزوے هر شبم ■هر ڪجا باشم دلم اما به سوے نینواست 😭شب جمعه شب زیارتی ارباب بی کفن😭 @khanjanidroos
اصول مهم در تزکیه نفس و سیر الی الله "غذای حلال" یکی از مواردی نقش ایجاد زمینه برای کسب توفیقات را دارد، دوری از لقمه حرام و استفاده از غذای پاک و حلال است. زیرا انرژی که از طریق غذای حرام ایجاد می‌شود قابلیت استفاده در مسیر الهی را نخواهد داشت و باعث قساوت قلب گردیده و حتی فرد را به جایی خواهد رساند که حرف حق دیگر در وجودش اثری نخواهد داشت. همانطور که در واقعه کربلا حضرت اباعبدالله (ع) خطاب به لشگر کوفه فرمودند: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکمْ مِنَ الْحَرَامِ وَطُبِعَ عَلَی قُلُوبِکمْ؛(بحار الانوار، ج 45، ص 8) ترجمه: به تحقیق که شکم‌های شما از حرام پر شده و به قلب‌های شما مُهر [قساوت] زده شده است.عبادت ده جزء است که 9 جزء آن کسب حلال است. لقمه حرام زباله است و جای زباله در زباله دان؛ سعی کنید شما زباله دان نباشید. همان‌گونه که انسان سعی دارد غذایش از هر نوع آلودگی ظاهری به دور باشد، به همین خاطر غذاها را در ظرف‌های سرپوشیده و دور از دستهای آلوده و گرد و غبار نگهداری می‌کند،‌ باید تلاش نماید غذای خود و خانواده‌اش را از هر نوع آلودگی به حرام نیز حفظ نماید. مرحوم آیت الله بهجت (ره) می‌فرمایند: خوردن غذای شبهه ناک و نیز غذای کسی که از حرام پرهیز ندارد، هرچند جایز است، ولی انسان را مریض و از عبادات محروم می‌کند و یا سبب سلب توفیق می‌شود.(در محضر آیت الله بهجت، ج 2، ص 246) مرحوم ملأ حسینقلی همدانی (ره) می‌فرمایند: البته البته از غذای حرام فرار کن. مخور مگر حلال. غذا را کم بخور و زیاد مخور. یعنی زیاده بر حاجت بنیه مخور. نه چندان بخور که تو را سنگین کند و از عمل باز دارد، و نه چندان کم بخور که ضعف بیاورد و به سبب ضعف از عبادت مانع شود. و هر قدر بتوانی روزه بگیر به شرطی که شب، جای روز را پر نکنی. الحاصل غذا به قدر حاجت بدن، ممدوح و زیاده و کم، هر دو مذموم. (تذکره المتقین، ص 211) آیت الله کوهستانی(ره): زهر، کشنده و مهلک انسان است، ولی غذای حرام دودمان را به هلاکت می‌رساند.(بر قله پارسایی) مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی (ره) نیز می‌فرمایند: عمده نظر در دو مطلب است: یکی غذای حلال و دوم توجه در نماز و اصلاح آن. اگر این دو درست باشد، باقی درست است. (نشان از بی نشان‌ها، ص 126 و 127) آثاری از قبیل عدم قبولی نماز، قساوت قلب، کاهلی و عدم رغبت به عبادت، لذت نبردن از مناجات با خدا، روی گردان بودن از سخن حق و ... از آثار وضعی غذای است. @khanjanidroos
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 مومنان شاغل محبوب خدايند.... قرآن پاداش كسی را كه برای تامين معاش خود و خانواده اش تلاش می كند همسنگ پاداش مجاهدان و رزمندگان راه خدا و بلكه بالاتر از اجر آنان قرار داه است. پيامبر صلی الله علیه وآله می فرمايد: عبادت و پرستش خداوند هفتاد جزء دارد كه بالاترين و برترين جزء آن (طلب روزی حلال) است. امام باقر ع: كسی كه در طلب روزی حلال باشد در روز قيامت در حالی خدا را ملاقات می كند كه چهره اش مانند ماه شب چهارده می درخشد. پيامبر ص بر دستان كارگری به نام سعد انصاری بوسه زد و فرمود: اين دستی است كه درآتش جهنم نمی سوزد. پيامبر ص فرمود: ملعون من القی كله علی الناس ، كسی كه بار زندگی اش را بر دوش مردم بياندازد مورد لعن است. طبق فرمايش امام باقر ع خداوند در جواب سوال حضرت موسی كه می پرسد مبغوض ترين بندگان در نزد تو كدامند؟ می فرمايد: جيفه باليل و بطال بالنهار : كسانی كه شب تا صبح همچون جسد مرده ای می خوابند و روز را به بيكاری و بطالت می گذراند. امام صادق ع افرادی را كه برای حفظ آبرو و ادای دين و كمک به اقوام و بستگانشان كار نمی كنند افرادی بی فايده و بی ارزش معرفی می كند. @khanjanidroos
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 رابطه اخلاق و معيشت اخلاق نيكو يکی از عوامل گشايش در رزق و روزی است و اخلاق بد يكی از عوامل تنگدستی و فقر معرفی شده است. فی سعه الاخلاق كنوز الارزاق ، گنج های رزق در اخلاق خوب نهفته است. حسن الخلق يزيد من الرزق ، اخلاق نيكو موجب زيادت در روزی ميشود . پيامبر به ابوذر غفاری می فرمايد : يا اباذر انَّ الرَّجل لَيَحرَم رزقَه بالذنب يصيبه ، ای اباذر به درستی كه انسان گاهی به دليل انجام گناه از روزی مقدر شده خود محروم می گردد. البته رزق معنای عام و گسترده ای دارد : شامل رزق های معنوی و اخروی ورزق های مادی ودر كل همه نعمت های الهی راشامل می شود. علت اصلی محروميت های انسان اعمال و رفتار های ناشايست خود اوست. قرآن می فرمايد: هر مصيبتی به شما رسد به سبب دستاورد خود شماست و (خدا) بسياری را نيز عفو می كند. قرآن تقوای الهی را يكی از عوامل گشايش روزی معرفی كرده است علاوه بر علل ظاهری برای هر پديده ای علل ديگری هم هست كه برای ما محسوس نيست . @khanjanidroos
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
استاد علی صفایی ره ... هرکس به قدر خود ظرفیتی دارد و به اندازه ی ظرفیت خود می تواند آب بردارد...، می تواند یک استعداد را در نظر بگیرد و گرفتاری هایش را در نظر بگیرد. اگر این روح در ما زنده شود؛ این روح تعاون و تکافل و عهده داری و کوشش در راه حوائج و گرفتاری ها، دیگر مرگی و کمبودی نخواهیم داشت. ... اگر هر کس، یک نفر یا بیشتر از این استعدادها را در نظر می گرفت و گرفتاری های آن ها را مرتفع می کرد، کارها به خوبی اصلاح می شد و نفراتی تهیه می شدند و این نفرات تهیه شده، باز به تهیه ی دیگران می پرداختند و همین طور افراد زیاد می گردند. هنگامی که افراد عقیم نبودند، تولید زیاد می شود. مسائل تأمین و ازدواج و مسکن، به وسیله ی «تکافل و تعاون و سعی در حوائج» به خوبی حل می گردد. این درست است که من برای خودم نمی توانم گدایی کنم، اما برای گرفتارِ دیگر که ننگی نیست، حتی دستور هم هست. اگر همین عهده داری و تکافل در میان ما بود، کار به اینجا نمی کشید. ... مادام که زیربنای انفاق و ایثار در ما نباشد، چطور می توانیم به این مراحل دست یابیم؟! مادامی که در سطح غریزه هستیم و علاقه ی ما به خودمان از همان حب بقا و حب به ذات تجاوز نمی کند، کجا می توانیم به درد دیگری برسیم؟! اگر من رشد کرده بودم و شناخت ها و معارفی به دست آورده بودم و از خودپرستی به خداپرستی رسیده بودم و از سطح غریزه رهیده بودم و ″علاقه ی من به خودم، به خاطر خدا و دستور او بود و رسیدگی به خودم از روی وظیفه بود″، در اینجا؛ در اینجایی که محتاج تر و گرفتارتر از من وجود دارد، می توانستم ایثار کنم و یا انفاق کنم و یا لااقل برایش کوشش کنم و در حوائجش سعی کنم و از افراد دیگر بدون آنکه نامش را ببرم و آبرویش را بریزم، برایش وجوهی جمع آوری نمایم. ... اگر روح ایثار و انفاق و قناعت و یا لااقل تکافل و عهده داری و سعی در حوائج و اهتمام به امور مسلمین در ما زنده می شد، بسیاری از مسائل تأمیناتی در همین سطحِ پایین حل می شد و به کمک فلان کس هم احتیاج نمی افتاد. @khanjanidroos
🌳🌾🌳🌾🌳🌾🌳🌾🌳🌾🌳🌾🌳🌾🌳🌾
بعضی از رزق‌های [معنویِ] خدای متعال، موسم خاصی دارند؛ در وقت‌هاي ديگر در دسترس نيستند يا اگر در دسترس باشند، بهار آنها وقت خاصی است؛ مثلاً شب جمعه، رزق توبه و استغفار و دعا در دسترس است؛ اگر گذشت، ديگر اين باب رزق تا شب جمعه بعدی بسته می‌شود. عبادت روز جمعه قيمت دارد؛ ولي به راحتی تدارک‌کنندهٔ رزق‌های شب جمعه نمی‌شود. @khanjanidroos
🌴🌳🌴🌳🌴🌳🌴🌳🌴🌳🌴🌳🌴🌳🌴🌳
🍁🎋🍁🎋🍁🎋🍁🎋🍁🎋🍁🎋🍁🎋🍁🎋
روایتی است از امیرالمؤمنین علی علیه السلام به کمیل بن زیاد که فرمودند؛ ای کمیل،گناهان تو بیش از حسنات وغفلتت بیش از توجه ونعمت های خدا برتو بیش ازهمه ی اعمال توست،،،، ای کمیل ،تو هیچگاه ازنعمت وعافیت ومرحمت حق متعال ،خالی نمی مانی؛ پس ترتیبی ده که به هرحال ازحمد وثنا وتسبیح وتقدیس وشکر وذکر حضرتش خالی نمانی!!! ای کمیل ،مباد که ازآن گروه باشی که خداوند تعالی درباره ایشان فرمود؛ " نسوا الله فانسیهم انفسهم " یعنی اینان خدای رافراموش کردند،ودرنتیجه خداوند چنان گرفتارشان کرد که خودشان را فراموش کنند. وخداوند اینان رابه فسق وتباهکاری نسبت داده وفرموده؛ " و اولئک هم الفاسقون" @khanjanidroos
💠💞💞💞💞💞💞 *«شاید در بهشت بشناسمت!»* این جمله سرفصل یک داستان بسیار زیبا و پند آموز است که در یک برنامه ی تلوزیونی مطرح شد. مجری یک برنامه تلوزیونی که مهمان او یک فرد ثروتمندی بود، این سوال را از او پرسید؛ بیشترین چیزی که شما را خوشبخت کرد چه بود؟ فرد ثروتمند چنین پاسخ داد: چهار مرحله را طی کردم تا طعم حقیقی *خوشبختی* را چشیدم. در *«مرحله ی اول»* گمان میکردم خوشبختی در جمع آوری ثروت و کالا است، اما این چنین نبود. در *«مرحله ی دوم»* چنین به گمانم میرسید که خوشبختی در جمع آوری چیزهای کم یاب و ارزشمند می باشد، ولی تاثیرش موقت بود. در *«مرحله ی سوم»* با خود فکر کردم که خوشبختی در به دست آوردن پروژه های بزرگ مانند خرید یک مکان تفریحی و غیره می‌باشد، اما باز هم آنطور که فکر میکردم نبود. در *«مرحله چهارم»* اما یکی از دوستانم پیشنهادی به من داد، پیشنهاد این بود که برای جمعی از *کودکان معلول* صندلی های مخصوص خریده شود، و من هم بی درنگ این پیشنهاد را قبول کردم. اما دوستم اصرار کرد با او به جمع کودکان رفته و این هدیه را خود تقدیم آنان کنم. وقتی به جمعشان رفتم و هدیه ها را به آنان تحویل دادم، خوشحالی که در صورت آن ها نهفته بود واقعا دیدن داشت! کودکان نشسته بر صندلی خود به شادی و بازی پرداخته و خنده بر لب هایشان نقش بسته بود. اما آن چیزی که *طعم حقیقی خوشبختی* را با آن حس کردم چیز دیگری بود! هنگامی که قصد رفتن داشتم، یکی از آن کودکان آمد و پایم را گرفت! سعی کردم پای خود را با مهربانی از دستانش جدا کنم اما او درحالی که با چشمانش به شدت به صورتم خیره شده بود این اجازه را به من نمی‌داد! خود را خَم کردم و خیلی آرام از او پرسیدم: آیا قبل از رفتن درخواستی از من داری؟ این جوابش همان چیزی بود که *معنای حقیقی خوشبختی* را با آن فهمیدم... او گفت: میخواهم چهره ات را دقیق به یاد داشته باشم تا در لحظه ی *ملاقات در بهشت*، شما را بشناسم. در آن هنگام جلوی *پروردگار جهانیان* دوباره از شما تشکر کنم @khanjanidroos
با"طلوع خورشید صبح درنهایت طراوت قدمی ڪشد روزی دیگرآغازمی ‌شود نفس بکش ویڪ باردیگـربرای بیداری خودخداراشاکـر باش وبامهـرومحبت قدرنعمت هارابه جاآور! سلام صبحتون بخیر @khanjanidroos