📣💞💞💞💞💞
غذای جسم و روان یک زن شادی و نشاط بچه اش هست این نشاط رو بر خودتون حرام نکنین که خونه رو مثل موزه تر و تمیز و منظم کنین و میز رنگین غذایی بچینید که یک کودک دلمرده و مادری خسته پدری اخمو دور این میز بنشینن و غذایی بخورن که دلچسب نیست
یکی از علتهای افسردگی مادر بعد از زایمان اینه که مادر وقت نمی کنه از عشق مادری لذت ببره و سیراب بشه
لطفا بی خیال خونه و زندگی بچه رو در آغوش بگیرید و صدای عشق رو بشنوید
خونه رو هميشه ميشه تميز كرد، اما كودكي بچه ها برنميگرده، فقط حسرتش می مونه.
@khanjanidroos
در یک زندگی مشترک
هم من،
هم همسرم،
هم در خود رابطه؛
روزهاى خوب و بد خواهد داشت!
اصرار به خوب بودن همه چيز،
توهمی بيش نيست!
@khanjanidroos
بر لبانتان لبخند داشته باشید ☺️
پژوهشها نشان میدهند، لبخند زدن حتی به هنگام عصبانیت میتواند به میزان ۸۰ درصد خصومت و تنش را برطرف کرده و احتمال حمله قلبی را به میزان ۷۰ درصد کاهش دهد.
@khanjanidroos
حکمت 439
الزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ مِنَ الْقُرْآنِ: قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ: «لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ، وَ لَاتَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ» وَ مَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِي، وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالْآتِي فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ.
🍃امام عليه السلام فرمود:تمام زهد در دو جمله از قرآن مجيد آمده است. خداوند سبحان مى فرمايد: تا بر گذشته تاسف مخوريد و به آنچه در دست داريد دلبسته و شادمان نباشيد. بنابراين آن كس كه بر گذشته تاسف نمى خورد و به آينده (و آنچه در دست دارد) دلبستگى ندارد هر دو طرف زهد (از آغاز تا پايان آن) را در اختيار گرفته است.
@khanjanidroos
زهد در دیدگاه امیرمومنان، وارستگی و عدم وابستگی قلبی به دنیاست.
زهد در دیدگاه علی علیه السلام دنیاگریزی نیست، بلکه ستیز با بندگی دنیاست .
امام عليه السلام در اين حکمت، زهد را به عالى ترين صورت توصيف كرده است .حقيقت زهد، وارستگى و آزادگى از زرق و برق دنيا و بى اعتنايى به آن است و نشانه اين وارستگى و بى اعتنايى در دو چيز آشكار مى شود: نخست اينكه اگر انسان مواهبى از دنيا را در اختيار دارد و از دستش رفت ناراحت نشود و ناله سر ندهد ،
زیرا مالک اصلی خداست رفتن آن غصه ای ندارد، خود داده و خود گرفته ، و نشانه ديگر اينكه به آنچه دارد دلبسته نباشد. به اين معنا كه دائم ،به دليل اين كه مبادا از دست برود نگران و دلمشغول نباشد.
رسيدن به حقیقت زهد و كمال برای انسان ، در هر مكان و شرايطی كه باشد قابل دسترسی هست چه در لباس يک روحانی باشد و چه در لباس يک مهندس و يا پزشک و یا سایر مشاغل. در واقع انسان می تواند هم پزشک باشد و هم عارف و زاهد، هم مهندس باشد و هم عارف و زاهد . شهيد دكتر چمران يكی از اين نمونه انسانهاست كه در ضمن داشتن موقعيت و امكانات عالی زندگی و تحصيل در بهترين دانشگاههای غرب، در اوج عرفان و زهد قرار دارد. او کسی بود که، بدون هيچ وابستگی به داشته های خود برای لبيک گفتن به ندای مظلومان و مبارزه با مستكبران، دست از مال و جان شسته و تمام وجودش را در طبق اخلاص قرار می دهد. روحش شاد و مقامش رفيع باد.
بنابراين زهد، نداشتن نيست، زهد دلبسته دنيا نبودن، برای دلبستن به خداست.
@khanjanidroos
حدیثی زیبا و عمیق
از امام مجتبی علیه السلام
مَن عَبَدَ اللّه َ عَبَّدَ اللّه ُ لَهُ كُلَّ شَى ءٍ ؛
هر كس خدا را بندگى كند ، خداوند همه چيز را بنده او گرداند.
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
@khanjanidroos
_ ریشه ناخوشیها کجاست؟
_ کسی که میخواهد چند هندوانه را باهم بردارد و هم فیلسوف بشود و هم فقیه بشود و همه چیز را در خودش جمع کند، گرفتار هُموم و ناخوشیها میشود..
«اگر کسي به جايي رسيد که به تدبير خدا راضي بود، طبيعي است که اين انسان، مستحقِ راحتي و خوشي است؛
راحت است به خاطر اينکه ميداند يک تدبيرِ حکيمانه عالمانه از سر محبت و اشفاق، بر سرنوشت او حاکم است؛ اينطور نيست که در مقابل چوگانِ قضا و قدر،ِ کور و کر است و يک قوانينِ بيرون از اراده او، بيرون از شعور و حکمت، بر او حکومت ميکنند. ميداند يک اراده حکيمانه مشفقانه، به سرنوشت او حاکم است. اين يقين و رضاي به تقدير حق، براي او راحتي ميآورد. وقتي فهميد او تدبير ميکند، راحت ميشود. وقتي راضي شد، به نشاط ميرسد. و حقش هم هست. انساني که راضي به تدبير خدا است، بايد به نشاط برسد.
و به عکس، در مقابل راحتي و نشاط، هَمّ و حُزن است که خداي متعال آن را در شک و در سخط قرار داده.
کسي که شک دارد در اينکه واقعا دست حکيمانه حق، عالم را رقم ميزند يا تصادف است، او مبتلاي به همّ ميشود. ميخواهد با تلاش خودش سرنوشت خودش را شکل بدهد و خُب پيداست که ميخواهد خدايي کند و خدايي از انسان نميآيد! اين، همّ در انسان ميآورد.
همّ، غير از غصه است... «همّ» يعني اينکه انسان بخواهد با يک دست، چند هندوانه را بردارد؛ ميخواهد فيلسوف بشود، فقيه اعلم بشود، و همه چيز را جمع بکند!
اين، هُموم، بر سر دلش ميماند! به خاطر این که معتقد نيست که يک خدايي در کار است؛ خودش ميخواهد همه چيز را رقم بزند. و الا اگر فهميد خدايي در کار است، او خدايي خود را ميکند، تو هم بندگي بکن؛ اين شخص، همّي ندارد.
هيچگاه انساني که مشغول بندگي است، مبتلا به همّ نميشود. اين را عزيزان، داشته باشيد؛ «يُريدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْرَ» بندگي، آسان است. اگر ديديد يکجايي فشار به شما ميآيد، بدانيد داريد از مسير بندگي خارج ميشويد و داريد يک کاري ميکنيد که وظيفهتان نيست.
خداي متعال عادلانه تقسيم کرده. همّ و حزن را، در شک و سخط قرار داده. انسانِ اهل شک، مبتلا به همّ ميشود.
انساني که اهل شک نيست ولي راضي نيست به تدبير خدا، اهل حُزن ميشود. تدبير حق در عالم جاري ميشود، او غصه ميخورد!
ولي انساني که اهل يقين و رضا است، هم به راحتي ميرسد هم به نشاط، دائما غرق در نشاط است و اين تقسيم هم تقسيم عادلانهای است.
@khanjanidroos