HadiseKesa-Salahshour-HadiseKesa.blog.ir.mp3
3.57M
#روز_پنجم
#حدیث_کساء
نزول رحمت و آمرزش خداوند
مطابق با فرمایش حضرت رسول اکرم (ص) نقل حدیث کساء در مجلس شیعیان و دوستان اهل بیت منجر به نازل شدن رحمت خداوند و احاطه ملائکه بر آنها می شود.
ملائکه برای شیعیان مجلس از خداوند بزرگ درخواست آمرزش و مغفرت می کنند. غم، اندوه و ناراحتی دوستان اهل بیت هم پس از شرکت در این مجلس برطرف می شود.🌱
به نیت حاجت روایی کاربر محترم(گل نرگس)
سلام سلام سلام 😍😍😍😍
صبح روز جمعه تون پر از آرامش 🌸🌸🌸🌸
انشالله روز خوبی رو شروع کنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد ....اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌺
ثواب اعمال نیک امروزمون رو هدیه میکنیم به#شهدای_گمنام😍😍😍😍😍😍😍
#خودسازی_هفته_اول
#مرحله_اول
🌸۱_شناخت گناهانی که بدان مبتلاییم
🌸۲-اولویت بندی گناهان
🌸۳-تلاش برای اقامه نماز در اول وقت
🌸۴-ذکر غالب لا حول و لا قوت الا بالله ( در طول روز بی تعداد و بعد از هر نماز صد بار )
یادمون نره 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
التماس دعا از همه بزرگواران 🌺
اللهم عجل لولیک الفرج✅
8.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این کلیپ را تا میتوانید نشر دهید!
#حیدریام
17.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_شهدایی ۳
🌸 حال دلت خوب میشه با این فیلم یک دقیقهای و متفاوت از شهید حاجقاسم سلیمانی...
🌸 این فرماندهی ارتشی(با طرح غافلگیرانهی خود) روی صدام را کم کرد...
#شهیدآبشناسان #شهدای_ارتش #هوشمندی #مهارت #اقتدار
🌺 این فرماندهی ارتشی(با طرح غافلگیرانهی خود) روی صدام را کم کرد...
#متن_خاطره
بعد از بمباران ایران توسط صدام، حسن براش نامه نوشت و گفت: اگر تو ژنرال هستی، بیا در منطقهی دشت عباس با من و دوستانم به هر مدلیکه میپسندی بجنگ ؛ نه اینکه با بمبهای اهدایی شوروی محلههای مسکونی و بیدفاع را بمباران کنی...
صدام با دیدنِ این نامه، ژنرال قادرعبدالحمید را باگروه ویژهاش به دشت عباس فرستاد، تا به حسن یک جنگ تخصصی را نشان بدهد... اما حسن آبشناسان آرزوی صدام را نقش برآب، و در یک طرحِ غافلگیرانه، قادرعبدالحمید را قبل از رسیدن به پ خاک ایران اسیر کرد... سال ها قبل نیز در اسکاتلند، حسن با ژنرال عبدالحمید و گروه او در مسابقه ارتشهای منتخب جهان شرکت کرد، آنجا هم گروه حسن اول شد و عراقیها هفتم ...
.
🌹خاطرهای از زندگی سرلشکر شهید حسن آبشناسان
✍منبع: نشریه امتداد ، شماره ۴۱، صفحه ۴
.
#شهیدآبشناسان #شهدای_ارتش #هوشمندی #مهارت #اقتدار
عاشقانه های شهید آبشناسان
بسم رب الشهدا و الصدیقین
جمعه به جمعه با دوستاش میرفت کوهنوردی.
یه بار نشد که دست خالی برگرده . همیشه برام گلهای وحشی زیبا یا بوته های طلایی میآورد.
معلوم بود که از میون صدتا شاخه و بوته به زحمت چیده .
بعد از شهادتش رفتم اتاق فرماندهی تا وسایلشو ببینم و جمع کنم.
دیدم گوشه اتاقش یه بوته خار طلایی گذاشته که تازه بود.
جریانش رو پرسیدم ، گفتند: از ارتفاعات لولان عراق آورده بود.
شک نداشتم که برای من آورده بود.
خاطره ای از همسر شهید حسن آبشناسان🌸
وصیت نامه شهید حسن آبشناسان
بسم رب الشهدا و الصدیقین
شهید آبشناسان، چون همرزمانش به درستی «حق» را یافته بود و برای رسیدن به این مقصود نیز جان در طبق اخلاص نهاد. آرزویش خاک کربلا بود که در وصیتنامهاش آمدهاست:
«آرزو داشتم، حج را در زمان حیات انجام دهم؛ چنانچه شهید شوم، انجام شده است. محل دفن من، کربلا باشد؛ اگر راه کربلا را خود باز کردم، آسان است، ولی اگر زودتر شهید شدم، پیکرم به صورت امانی در خاک بماند تا پس از بازشدن راه و انقلاب عراق، این کار انجام شود.»
سفارش دیگر وی نیز به فرزندانش بوده است تا «در راه پیشرفت اسلام، کشور، کسب دانش و خدمت به اسلام کوشا باشند.»
وصیت نامه امیر سرلشگر شهید حسن آبشناسان🌱
شهیدی که صدام را به جنگ فراخواند
بسم رب الشهدا و الصدیقین
زمانی که عراق بسیاری از شهرها را موشک باران میکرد، حسن نامهای به صدام حسین، فرمانده نظامی حزب بعث عراق، با این مضمون نوشت: «اگر جناب صدام حسین، امیر جنگی است و فنون نظامی را خوب میداند و نظریهپرداز جنگی است، پس به راحتی میتواند در دشت عباس با من و دوستان جنگاورم دیدار کند و با هر شیوهای که میپسندد، بجنگد، نه اینکه با بمب افکنهای اهدایی شوروی محلههای مسکونی و بیدفاع را بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشد.»
در پاسخ به نامه آبشناسان، صدام حسین، سرلشکر قادر عبدالحمید را با گروه ویژهاش به دشت عباس فرستاد تا عبدالحمید قدرت بعث را به ایرانیها نشان بدهد.
سالها پیش از آن در اسکاتلند، حسن، عبدالحمید و گروهش را در ورزش کوهنوردی ارتشهای برگزیده جهان ناکام گذاشته بود.در آنجا بود که گروه حسن اول شد و عراقیها هفتم شدند.
دست سرنوشت در میدان جنگ حقیقى، دیگر بار حسن را در برابر سرلشکر عبدالحمید قرار داد و به دنبال نبردی طولانی، لشکر عراقی شکست خورد و فرمانده پرآوازه صدام هم اسیر شد.
خاطره ای از سرلشگر شهید حسن آبشناسان🌱
تاکید شهید آبشناسان بر نماز
بسم رب الشهدا و الصدیقین
شهید آبشناسان برای مسائل اعتقادی و نماز، اهمیت زیادی قائل بود و در سخت ترین شرایط نماز اول وقت و جماعت را فراموش نمی کردند.
امیر سرتیپ کیانی درباره آن شهید سرافراز ارتش اسلام می گوید:«در عملیات قادر، ایشان به دیدگاه تاکتیکی آمد (جایی که با دشمن فاصله کمی دارد) آن شهید بلافاصله دستور داد تا چادری برای نماز برپا کنند تا نماز به جماعت برگزار شود، در آن موقع گلوله های دشمن برسر ما می بارید و تعدادی از پرسنل از شرکت در نماز جماعت اضطراب داشتند.
شهید آبشناسان متوجه موضوع شد و گفت:« عملیات ما و جنگ ما برای نماز است، به دنبال فرمایش آن بزرگوار، همه در نماز جماعت شرکت کردیم و نماز عاشقانه ای اقامه شد».
خاطره ای از شهید حسن آبشناسان🌱
علاقه شهید آبشناسان به امام رضا(ع)
بسم رب الشهدا و الصدیقین
سربازی در لشگر بود که صدای خوبی برای مداحی و خواندن دعا داشت. یک بار شهید آبشناسان صدای او را شنید و گفت: «ترتیبی بده که این سرباز بیاید به سوله فرماندهی. می خواهم این سرباز در اختیار خودم باشد.» از آن پس هر چند وقت آن سرباز را صدا می زد و می خواست ذکر مصیبت بخواند. خودش هم می نشست یک گوشه و دست راستش را مشت کرده می گذاشت روی صورتش. آن قدر اشک می ریخت که سر آستین لباس نظامی اش کاملاً خیس می شد.
ارادت عجیبی به حضرت امام رضا(ع) داشت. قبل از هر کار مهمی که می خواست به انجام برساند، می گفت: «باید بروم از آقا اجازه بگیرم.» و بعد به همراه خانواده اش عازم مشهد می شد. نمی دانم در مشهد بین او و امام رضا (ع) چه می گذشت که می نشست در گوشه ای از حرم راز و نیاز می کرد. بی سر و صدا سر در گریبان خود فرو می برد و مدت ها همان طور می نشست. زمانی هم که فرماندهی لشگر نوهد به او پیشنهاد شد، گفت: «تا اجازه نگیرم، چیزی نمی گویم.» و راهی شد...
خاطرات شهید حسن آبشناسان🌱