enc_16642240970631015517828.mp3
3.64M
🎧نماهنگ "سلام یا جداه"
🎤بانوای:
محمد اسداللهی و سید رضا نریمانی
#امام_حسینی_بمونیم
#امام_حسینی_بمیریم
@RMartyrs
﷽
🌷تصویر ماندگار🌷
آقا ابراهیم در ورزش باستانی استاد بود. در میل زدن و شنا و... کسی نمی توانست همپای او ورزش کند.
✳️میل های ابراهیم را کسی نمی توانست به راحتی بلند کند. اینقدر سنگین بود که رفقا میگفتند ابراهیم داخل میل های خودش سرب ریخته‼️
✅اما ابراهیم نه تنها به راحتی میل میزد، بلکه به راحتی میلها را به هوا می انداخت و می گرفت‼️
تصویر فوق تایید همین مطلب است. او پهلوانی بود که از زور بازو در راه خدا استفاده میکرد.
#شهید_ابراهیم_هادی 🌷
@RMartyrs
_حاج حسین یکتا_1395-12-4-8-39.mp3
8M
🎧هر کی اهلشه
بسم الله...
#حاج_حسین_یکتا
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
هیچ زمان!
آدم هایی که شما را به خدا
نزدیک می کند، رها نکنید
بودن انها یعنی خدا هنوز
حواسش بهت هست
✨
#کلام_شهید
«برای دفاع از اسلام و ولایت و ایران عزیز راسخ باشید ، چرا که پیروزی از آن شماست. هجمه ی دشمن (فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و ...) بسیار سنگین و خصمانه است و راه مقابله با این هجمه به فرموده ی حضرت امام خمینی(ره) پشتیبانی از ولایت فقیه است. نیتها را خالص کنید و پشت سر ولایت حرکت کنید و نتیجهاش را به خدا بسپارید چرا که خودش وعده نصرت و پیروزی داده است. تهاجمی که به قشر مذهبی و خصوصا ما بسیجیان و سبزپوشان حریم ولایت میشود بیانگر قدرت روز افزون و ضعف و ناتوانی دشمن است ».
#شهید_روح_الله_عبادی #لبیک_یا_خامنه_ای
#قاسم_ابن_الحسن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا حسین غریب تویی اربابم دل من..❤️🌸🥀 اَلسلام علیک امام رضا شهید ابراهیم هادی صلوات🌸😔🥀🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت شهید سلیمانی از توصیه عرفانی آیتالله بهاءالدینی به سیدحسن نصرالله
بی تو انگار
تمام غم های هفته
روی احساسم سنگینی میکند
خیالت را در آغوش میگیرم
دوست داشتنت
را به نسیم بهاری میسپارم
خبرش به گل رسید
گل گریه کرد من گریه کردم
#علی_جان
به وسعت چشمایت ، خسته ام
خواستنت را سنجاق میکنم
به ابدیت چشمام
#شهید_علی_آقاعبداللهی
#ابوامیر
#شیرخانطومان
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم | #سردار_دلها | #فراق_حبیب
🔳مرا دریابید!
◻️من از چفیه های خونی و سربندهای سبز می آیم؛ از شانه های صبور و دل های تکه تکه.
به تو فکر می کنم که دستان خاک آلود زمین را رها کردی و به جست وجوی آفتابی ابدی، ردّ سپیدارها را دویدی؛ به تو که ستاره باران دوردست را به چراغ های چشمک زن این حوالی ترجیح دادی.
این روزها که قدم هایمان شعله پوش دوری شماست، این روزهای نمور که باران تمامی ندارد، می خواهم برخیزم و پنجره های بخار گرفته را به سمت چشمان خورشیدی ات بگشایم.
مرا دریابید که ابرهای بیهودگی، به اسارتم کمر بسته اند.