🔷 #وصیت_نامه
گزیده وصیت نامه سردار شهید علی هاشمی:
بسم الله الرحمن الرحيم
انالله و انا اليه راجعون
شهادت فخر اوليا بوده است و فخر امام خمينى(ره)
با درود و سلام به پيشگاه منجى بشريت حضرت مهدى موعود(عج) و به پيشگاه رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران امام خمينى(ره) بت شكن و شهيدان جنگ تحميلى
خدايا به من چگونه زيستن را بياموز كه چگونه مردن خود خواهم آموخت
خدايا به من آن اندازه توانايى و آن اندازه فكر و آگاهى بده كه از انبوه مسئوليت ها نلرزم تا آنچه در توان دارم در راه اسلام جهاد كنم
حال كه اين وصيتنامه را مى نويسم به نداى امام خود خمينى بت شكن پاسخ گفتم و روانه جبهه هاى جنگ حق عليه باطل شدم. آیا از پس مسئوليتى كه دارم بر می آيم؟
#سالروز_شهادت
#سردار_هور
➕ #الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
فرازی ازوصیت نامه شهید مدافع حرم آل الله ، شهید صادق عدالت اکبری
ولادت : دوم اردیبهشت ۱۳۶۷ در تبریز
شهادت : چهارم اردیبهشت ۱۳۹۵ همزمان با وفات حضرت زینب (س) در کفر حداد واقع در جنوب حلب سوریه
سلام مرا به رهبرم امام خامنه ای برسانید و به ایشان بگویید، از ایشان شرمنده ام، چون یک جان بیشتر نداشتم تا در راه دفاع از حریم اسلام و انقلاب تقدیم نمایم.
فاش می گویم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق
که در این دامگه حادثه چون افتادم .
🌷🕊🌹🥀🌹🕊🌷
#شهیدانه
چہ می فھمیم #شھادت چیست مردم؟
#شھید و همنشینش ڪیست مردم؟
تمام جست و جومان
حاصلش بود:
👈 #مردم ....
🌴 #شهادت
🌴🌹 #اتفاقی
🌴🌴 #نیست
#رمــز_شــهــادت
#پرهیز_از_گناه
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
15.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سنگ قبر شهیدی که میخکوب تان میکند ، اگر هنوز دلتان نمرده باشد
یادشهدا کمتراز شهادت نیست
شادی روح امام و شهدا صـــــــــــــــلوات
ابوحامد، یکی از بچههای مستعد به اسم خدابخش خاوری را برای آموزش زرهی به دمشق فرستاده بود که در ملیحه خوش درخشید.
خیلی شوخ و پرانرژی بود و حضورش باعث میشد همهی کسانی که کنارش بودند، شارژ روحی شوند. برای همین، به علی شارژی معروف بود.
منطقهی عملیاتی ملیحه، پر از ساختمانهای بلند و کوچه پسکوچه بود و تانکها قدرت مانور زیادی نداشتند. رانندههای سوریِ تانک، به هیچوجه حاضر نمیشدند داخل کوچهها بیایند؛ اما علی شارژی دستفرمانی عالی در راندن تانک داشت. داخل کوچه میشد، چند بار شلیک میکرد و سریع میپیچید داخل یک کوچهی فرعی. یک بار به یکی از خانههایی که پانزده نفر از مسلحین داخلش بودند، آنقدر نزدیک شد که لولهی تانک را از پنجره داخل و بعد شلیک کرد.»
● کتاب «ابو باران»
● خاطرات مدافع حرم، مصطفی نجیب از حضور فاطمیون در نبرد سوریه
● تصویر: شهید خدابخش خاوری (علی شارژی)، سوریه
💐🍃🌸🍃🌸🍃💐
#طنز_جبهه_ها
#خاطرات_جبهه
يا بخور يا گريه كن
دعاي كميل از بلندگو پخش ميشد، در گوشه و كنار هر كس براي خودش مناجات ميكرد.
آن شب ميرزايي و جعفري بالاي تپه نگهبان بودند.
ميرزايي حدود دو كيلو انار با خودش آورده بود روي تپه موقع پست بخورد.
وقتي هنگام دعا عبارتخواني ميكردند، آنها را فشرده ميكرد و بعد از ذكر مصيبت و گريه، آنها را يكييكي همانطور كه سرش پايين بود ميمكيد! كاري كه گمان نميكنم كسي تا به حال كرده باشد.
به او ميگفتم بابا يا بخور يا گريه كن، هر دو كه با هم نميشود، ولي او نشان ميداد كه ميشود!
شادی روح شهدا و امام شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
💐 تصویر مشترک از شهیدان مدافع حرم #حسن_غفاری و #محمد_حمیدی که هر دو همراه با شهید علی امرایی در سوریه با هم شهید شدند.
دشمنان بهجای حاج قاسم، خودرویی را که این سه شهید با آن در حال تردد بودند را مورد هدف قرار داد.
#کرامات_شهدا
#مداح_شهید
#نقی_خیرآبادی
یکی از #همسنگرانش نقل میکرد:
قبل از عملیات #کربلای_یک در سال ۱۳۶۵ بود یک روزی پس از استراحت کوتاه که از شناسایی شب قبل برگشته بودیم،
دیدم #شهید_خیر_آبادی تنهایی به سمت سنگری که کمی از #خط_مقدم فاصله داشت می رفت و پس از ساعتی بر می گردد.
یک روز کنجکاو شدم و تصمیم گرفت نقی را تعقیب کنم و ببینم به کجا می رود.
چند صد متری که از محل اردوگاه
( سنگر پشت خط) دور شدم....
دیدم نقی پشت تپه ای نشسته و به تنهایی مشغول خواندن مناجات و #روضه #سیدالشهداء(ع) می باشد.
این کار تا اینجا تعجبی نداشت و عادی بود چون #مداح اهل دل بود.
اما وقتی زاویه دید خود را عوض کردم، ناگهان متوجه #مار نسبتاً بزرگی شدم که از ناحیة کمر تا جلوی صورت #نقی بلند شده است.
ابتدا خواستم فریاد بکشم
و وی را از خطری که در مقابلش بود با خبر سازم، ولی ترسیدم، وضع بدتر شود و #مار آسیب جدی به او برساند، لذا تصمیم گرفتم، ساکت باشم
اما در کمال ناباوری دیدم وقتی
#روضة_نقی تمام شد.
#مار هم آرام، آرام از مقابل او دور شد.
بلافاصله جلو رفتم و با ناراحتی به او گفتم: هر چیزی حدی دارد، این چه وضعی است اگر این #مار به تو آسیب زده بود چکار می کردی؟
سعی داشت از پاسخ من #طفره برود، با اصرار من لب به سخن گشود
و گفت: این کار هر روز این #مار است، هر روز می آید اینجا و من وقتی #روضه میخوانم می آید و هنگامی که #روضه تمام میشود میرود
در این موقع بود که از من #تعهد گرفت تا وقتی که #زنده است این جریان را برای کسی #بازگو نکنم
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
سلاماً علی من حاربّو الّیل و عِند الصّباح
بالاکفانِ قد عادوا
سَــلامْ بَـرْ کَــسٖـانـے کـہ شَــبْ را مــےجَـنْگَـنْد
وَ صُـبٖـح هِــنْگام، بــٖا ڪَـفَنْ بَـر مےگَرْدَنْـد ....
#حــاج_قاسم
#مرد_مــیدان