شب مانده و چشـمها پر از شبنم ها
در حال عبورند دمـادم غـم ها
در شهـر شلوغ مـا تماشـا دارد
تنهایی دسته جمعی آدم ها
#میلاد_عرفانپور
@robaee
گر همچو من افتادهٔ این دام شوی
ای بس که خراب باده و جام شوی
ما عاشق و رند و مست و عالَمسوزیم
با ما منشین اگر نه بدنام شوی
#حافظ_شیرازی
@robaee
تکرار شدم: گرفتم و پس دادم
از بودن اینچنین خود، ناشادم
تا چند و کجا، هی پر و خالی بشوم؟
صندوقچهی کمیتهی امدادم
#دکتررضا_علیاکبری
@robaee
یک بند سکوت است و به لب پیچیده
بر خواب همه وحشت و تب پیچیده
شد وقت طلوع، گرچه بر گردن صبح
عمریست که بند ناف شب پیچیده
#رکسانا_فریدونی
@robaee
از بغض فروخورده تان دم بزنید
من سیلم و بی واهمه, سدم بزنید
در شهر شما بی هنری دینداری است
اشعار مرا نخوانده، حدم بزنید...
#مرتضی_درزی
@robaee
در آرزوی بوس و کنارت مردم
وز حسرت لعل آبدارت مردم
قصه نکنم دراز کوتاه کنم
بازآ بازآ کز انتظارت مردم
#حافظ_شیرازی
@robaee
چون باور زرد برگها افتادیم
دلسردتر از تگرگها افتادیم
دیدیم که زندگی ندارد حرفی
در خانهی سالمرگها افتادیم
#صدیقه_محمدجانی
@robaee
سرخوش به گمان که در حساب آمدهاند
در محضر مرگ چون حباب آمدهاند
قلاب چه پرسید که این ماهیها
در پاسخ آن به روی آب آمدهاند
#میلاد_عرفانپور
@robaee
موزون و لطیف و مست، شعر لب تو
بر روی لبم نشست، شعر لب تو
مصراع به مصراع، مرا می بوسی
از بوسه لبالب است شعر لب تو
#دکترمرضیه_صادقی
@robaee
ای در خور و خواب مانده دنیای شما
ای بستر عافیت مهیای شما
آلودگی شهر فقط ذرهای از
آلودگی هوای دلهای شما
#میلاد_عرفانپور
@robaee
وا کرد صدف دهان : سخاوت این است
موجی همه سجده شد: ارادت این است
سر کرد برون ز آب یک ماهی پیر :
در آبم و تشنه ام : حکایت این است
#ایرج_زبردست
@robaee
من رودِ مذاب در مسیر دریا
سر تا پا آتشم اسیر دریا
داغی دارم که با خبر نیست کسی
مثلِ آتشفشانِ زیر دریا
#بیژن_ارژن
@robaee