کَسَم علیست در آن بیکسی که میخوانند
به عزت و شرف لا الله الا الله
#محمود_حبیبی
در پرواز شماره ۵۶۰۶ ایرلاین «آتا» تهران به تبریز، مهماندار به زبان ترکی به مسافران خوشامد گفت. پرس و جو کردم گفتند که تقریبا دو هفتهای هست که این کار را میکنند
زبان رسمی کشور عوض شده یا تجزیهطلبی به مدیریت آتا رسیده؟
🔗 امیر سیدین 🇵🇸 (@seyediin)
هدایت شده از هنرمندان زنجان
🔰 رایگیری آثار پویش ملی "سوغات اربعین"
💢 با کلیک بر روی لینک معرفی شده زیر در بخش شعر به شاعر بسیجی زنجانی "ناصر دوستی" رای دهید.
🔻لینک:
https://arbaeen.jdsharif.ac.ir/submissions/sa40877/
┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
🆔 https://eitaa.com/Honarmandan_Zanjan_ir
🆔 https://rubika.ir/Honarmandan_Zanjan_ir
┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
#هنرمند_متعهد
#بسیج_هنرمندان_زنجان
اتفاقی عاشقم شد؛
ناگهانی دل برید
باد با خود می برد....
احساس باد آورده را
هر سر موی تو از غفلت به راهی میرود
جمع کن پیش از گذشتن کاروان خویش را
#صائب_تبریزی
در بغچه ی غمهات نکات راه است
لا حول و ولا...نقل و نبات راه است
جیب دل من پر است از پسته ی شعر
ابیات رباعی شکلات راه است
حسین جعفری:
@hosein_jafarii2 کانال تلگرام
Jfry2164
اینیستاگرام حسین جعفری
هدایت شده از یک جرعه شعر... حسین جعفری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
Hosein Jafari:
گسترده به روی سر من چتر خدا
با نور به سینه حک شده سطر خدا
چون شمع اگر چه سوختم گفتم شکر
شبهای همه غرق گل عطر خدا
حسین جعفری
با بوسه کنم تو را شبی غافلگیر
از یاد تو هست در دلم یک تصویر
با یاد لبان تو شبم صبح شود
هر چند تو بغض داری و من دلگیر
حسین جعفری
بداهه
هر سر موی تو از غفلت به راهی میرود
جمع کن پیش از گذشتن کاروان خویش را
#صائب_تبریزی
دست بر پیشانیام بگذار! تب دارم هنوز
صبح دارد میرسد از راه و بیدارم هنوز
خشکسالی آمده اینجا ولی من بعد تو
تکه ابر کوچکی هستم که میبارم هنوز
شیشهی عطر دلم با رفتنت خالی نشد
اینهمه سال است از بوی تو سرشارم هنوز
هیچکس از شانههایم جز تو باری برنداشت
نیستی من روی دوش شهر سربارم هنوز
نام تو پیچیده دور تارهای صوتیام
مثل آهنگی قدیمی روی تکرارم هنوز
آخ اگر وا میشد از روی دهانم قفل شرم
میزدم فریاد هر شب: دوستت دارم هنوز
#حسنا_محمدزاده
📚 پریروز
هدایت شده از حسین جعفری
#امام_زمان_ارواحنا_فداه
(پیشنهاد برای اجرا در نماز جمعه)
وا کرده ام به روی تو چشم ضمیر را
سر در گمم چگونه بیابم مسیر را
با بالهای بسته دعا مستجاب نیست
باید به نغمه سر بدهم یا مجیر را
من آمدم که سر به دل خسته ات زنم
بیرون نکن ز خانهی خود این حقیر را
دیگر به تنگ آمده ام خودخوری بس است
آزاد کن ز کنج قفس این اسیر را
چشم مسلحی که ندارم ببینمت
ابری گرفته تابش ماه منیر را
با این بهانه که پرِ پرواز کوچک است
با بال عشق میبرم اجر کثیر را
گفتند آتش و دیوار و میخ در
جبر است این که بسته فلک دست شیر را
در کربلا عمود زده بر سرش عدو
بنگر میان چشم ترش کوه تیر را
باید برای بردن ارباب غرق خون
باز اورند قطعه پاک حصیر را
دیگر سکوت جایز و عزلت مجاز نیست
تکبیرها مدد برسانید امیر را
✍#حسین_جعفری
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7