eitaa logo
ویژه نامه مشترک امام حسين و ابالفضل عليهم السلام
9 دنبال‌کننده
34 عکس
15 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💬عذاب شمر از زبان علامه امینی(ره) 👀نمونه جزا و عقاب علامه امینی تعریف کرده است که: مدتها فکرمی‌کردم که خداوند چگونه شمر ملعون را عذاب می‌کند؟ و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت سیدالشهدا(ع) را چگونه به او می‌دهد؟ تا اینکه شبی در عالم رویا دیدم که امیرالمؤمنین(ع) در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستاده‌ام، در کنار ایشان دو کوزه بود، فرمود: این کوزه‌ها را بردار و برو از آنجا آب بیاور و اشاره به محلی فرمود که بسیار باصفا و با طراوت بود، استخری پرآب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود که صفا و شادابی محیط و گیاهان قابل بیان و وصف نیست. کوزه‌ها را برداشته و رو به آن محل نهادم آنها را پرآب نموده حرکت کردم تا به خدمت امیرالمومنین(ع) باز گردم. ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاده و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر می‌شد، دیدم از دور کسی به طرف من می‌آید و هرچه او به من نزدیکتر می‌شد هوا گرمتر می شد گویی همه این حرارت از آتش اوست، در خواب به من الهام شد که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهدا(ع) است. وقتی به من رسید دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست، آن ملعون هم از شدت تشنگی به هلاکت نزدیک شده بود، رو به من نمود که از من آب بگیرد، من مانع شدم و گفتم: اگر هلاک هم شوم نمی گذارم از این آب قطره‌ای بنوشد. حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت می نمودم، دیدم اکنون کوزه‌ها را از دست من می‌گیرد لذا آنها را به هم کوبیدم، کوزه‌ها شکسته و آب آنها به زمین ریخت چنان آب کوزه‌ها بخار شد که گویی قطره آبی در آنها نبوده است، او که از من نا امید شد رو به استخر نهاد، من بی‌اندازه ناراحت و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آب استخر بیاشامد و سیراب گردد، به مجرد رسیدن او به استخر، آب استخر خشک شد چنان که گویی سالهاست یک قطره آب در آن نبوده است. درختان هم خشک شده بودند او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت. هرچه دورتر می‌شد، هوا رو به صافی و شادابی و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند. به حضور امیرالمؤمنین (ع) شرفیاب شدم، فرمودند: خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب می‌دهد، اگر یک قطره آب آن استخر را می‌نوشید از هر زهری تلخ تر و هرعذابی برای او دردناک تر بود. بعد از این فرمایش از خواب بیدار شدم. لعن الله قاتلیک یا اباعبدالله الحسین (ع) منابع ؛ 1-البدایه النهایه، ج 8، ص 297 2-یادنامه علامه امینی ص 13 و 14 3-سرنوشت قاتلان شهدای کربلا، عباسعلی کامرانیان https://eitaa.com/roghaiiename
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅مقام معلم از ديدگاه امام حسين (ع) 👈شخصى بنام عبدالرحمان ، در مدينه ، مدتى معلم و آموزگار كودكان و نوجوانان بود، يكى از فرزندان امام حسين (ع ) به نام ((جعفر)) به مكتب او مى رفت . معلم ، آيه شريفه الحمدللّه رب العالمين را به جعفر آموخت . امام حسين (ع ) بخاطر اين آموزش معلم ، هزار دينار و هزار حله (پيراهن مرغوب ) به معلم داد، و دهان او را پر از مرواريد كرد. شخصى از امام پرسيد، آيا آن همه پاداش به معلم ، روا است ؟ امام حسين (ع ) پاسخ فرمود: ((آنچه كه دادم چگونه برابرى مى كند با ارزش ‍ آنچه كه او (معلم ) به پسرم اين جمله را آموخت الحمدللّه رب العالمين ؟!)). در اينجا ذكر اين حديث نيز جالب است كه پيامبر(ص ) فرمود:((وقتى معلم ، آيه بسم اللّه الرحمان الرحيم به كودكى بياموزد خداوند براى او و آن كودك و پدر و مادر كودك ، برائت از آتش را مى نويسد)). (داستان دوستان ج1) https://eitaa.com/roghaiiename
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰نمونه شاگردان حضرت فاطمه (س) 👈روزی امیرالمومنین(ع) وارد خانه شد و شنید که دخترش زینب به شکل خاصی حروف مقطعه ابتدای سوره‌ها از جمله حروف «کهیعص» که در ابتدای سوره مریم نازل شده است را برای زنان کوفه تفسیر می‌کند. بعد از اتمام درس ، حضرت علی (ع) نزد دخترش حضرت زینب (س) رفت و فرمود : «ای نور چشم من، آیا می‌دانی که این حروف رمزی درباره وقایعی است که در سرزمین کربلا بر تو و برادرت حسین وارد خواهد آمد؟» شیخ صدوق در کتاب «کمال‌الدین» خود روایتی را با همین مضمون از امام حسن عسگری (ع) نقل می‌کند. راوی از امام(ع) سؤالاتی از تفسیر و تأویل آیات می‌پرسید که بحث در باره سوره مریم (س) شد. حضرت در تأویل آیه اولیه این سوره فرمود: «زکریا علیه‌السلام از پروردگار خود خواست که به او اسمای خمسه طیبه را بیاموزد، جبرئیل فرود آمد آنها را به وی آموخت. زکریا چون محمد و على و فاطمه و حسن (ع) را یاد می‌کرد غمش برطرف و گرفتاریش زائل مى‌شد و چون حسین (ع) را یاد می‌کرد گریه گلویش را می‌گرفت و مبهوت می‌شد. یک روز عرض کرد معبود من مرا چه مى‏‌شود که چون چهار نفر از خمسه طیبه را یاد میکنم به یاد آنان از غم‌هاى خود آرام می‌شوم و چون حسین را یاد می‌کنم چشمم اشک می‌ریزد و ناله‌‏ام بلند مى‏‌شود خداى تبارک و تعالى او را از قصه حسین خبر داد و فرمود کهیعص «کاف» نام کربلا است و «هاء» هلاک عترت است و «یاء» یزید علیه اللعنه است که او ظالم بر حسین است «عین» عطش حسین است و «ص»صبر او است‏.» (ج2، ص454) منابع: محلاتی ، 1349 ، ج3 ، ص57 https://eitaa.com/roghaiiename
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗بخش ويژه حضرت ابوالفضل عليه السلام 🔰چهارم شعبان ولادت حضرت ابوالفضل عليه السلام ✅شناسه ✳️عباس بن على (ع ) 👈پدرش : اميرالمومنين (ع ) و مادرش : فاطمه ام البنين ، كنيه او ابوالفضل قامتى رشيد و شجاعتى كم نظير و بينش اعتقادى و علمى و فقهى روشنى داشت . به خاطر سيماى جذابش او را ((قمر بنى هاشم )) مى خواندند. 🍎ميلاد فرزند شجاعت سال ها از شهادت جانگداز دختر پيامبر، حضرت زهرا مي گذشت. حضرت علي(ع) پس از فاطمه با امامه (دختر زاده پيامبر اكرم) ازدواج كرده بود. امّا با گذشت بيش از ده سال از آن داغ جانسوز، هنوز هم غم فراق زهرا در دل علي(ع) بود. براي خاندان پيامبر، سرنوشتي شگفت رقم زده شده بود. بني هاشم، در اوج عزّت و بزرگواري، مظلومانه مي‏زيستند. وقتي علي(ع) به فكر گرفتن همسر ديگري بود، عاشورا در برابر ديدگانش بود. برادرش «عقيل » را كه در علم نسب‏ شناسي وارد بود و قبايل و تيره‏ هاي گوناگون و خصلتها و خصوصيّتهاي اخلاقي و روحي آنان را خوب مي‏شناخت طلبيد. از عقيل خواست كه: برايم همسري پيدا كن شايسته و از قبيله ‏اي كه اجدادش از شجاعان و دلير مردان باشند تا بانويي اين چنين، برايم فرزندي آورد شجاع و تكسوار و رشيد. پس از مدّتي، عقيل زني از طايفه كلاب را خدمت اميرالمؤمنين(ع) معرفي كرد كه آن ويژگي ها را داشت. نامش «فاطمه»، دختر حزام بن خالد بود و نياكانش همه از دليرمردان بودند. از طرف مادر نيز داراي نجابت خانوادگي و اصالت و عظمت بود. او را فاطمه كلابيّه مي گفتند و بعدها به «امّ‏ البنين» شهرت يافت، يعني مادرِ پسران، چهار پسري كه به ‏دنيا آورد و عبّاس يكي از آنان بود. عقيل براي خواستگاري او نزد پدرش رفت. وي از اين موضوع استقبال كرد و با كمال افتخار، پاسخ آري گفت. حضرت علي(ع) با آن زن شريف ازدواج كرد. فاطمه كلابيّه سراسر نجابت و پاكي و خلوص بود. در آغاز ازدواج، وقتي وارد خانه علي(ع) شد، حسن و حسين (عليهماالسلام) بيمار بودند. او آنان را پرستاري كرد و ملاطفت بسيار به آنان نشان داد. گويند: وقتي او را فاطمه صدا كردند گفت: مرا فاطمه خطاب نكنيد تا ياد غمهاي مادرتان فاطمه زنده نشود، مرا خادم خود بدانيد. ثمره ازدواج حضرت علي با او، چهار پسر رشيد بود به نامهاي: عبّاس، عبدالله، جعفر و عثمان، كه هر چهار تن سالها بعد در حادثه كربلا به شهادت رسيدند. عباس، قهرماني كه در اين بخش از او و خوبي‏ها و فضيلتهايش سخن ميگوييم، نخستين ثمره اين ازدواج پر بركت و بزرگترين پسر امّ البنين بود. فاطمه كلابيه (امّ البنين) زني داراي فضل و كمال و محبّت به خاندان پيامبر بود و براي اين دودمانِ پاك، احترام ويژه ‏اي قائل بود. اين محبت و مودّت و احترام، عمل به فرمان قرآن بود كه اجر رسالت پيامبر را «مودّت اهل بيت» دانسته است. او براي حسن، حسين، زينب و امّ كلثوم، يادگاران عزيز حضرت زهرا (س)، مادري مي‏كرد و خود را خدمتكار آنان مي‏دانست. وفايش نيز به اميرالمؤمنين (ع) شديد بود. پس از شهادت علي(ع) به احترام آن حضرت و براي حفظ حرمت او، شوهر ديگري اختيار نكرد، با آن كه مدّتي نسبتاً طولاني (بيش از بيست سال) پس از آن حضرت زنده بود. ذكر اولاد جناب ابوالفضل العباس بن اميرالمؤ منين عليهماالسّلام حضرت عباس بن اميرالمؤ منين عليه السّلام عقبش از پسرش عبيداللّه است و عقب عبيداللّه منتهى مى شود به پسرش حسن بن عبيداللّه و حسن اعقابش از پنج پسر است : 1 ـ عبيداللّه كه قاضى حَرَمَيْن و امير مكّه و مدينه بوده ، 2 ـ عبّاس خطيب فصيح ، 3 ـ حمزة الاكبر، 4 ـ ابراهيم جردقه ، 5 ـ فضل . اما فضل بن حسن بن عبيداللّه پس او مردى بوده فصيح و زبان آور شديدالدين عظيم الشجاعه و عقب آورد از سه پسر: جعفر و عباس اكبر و محمد، و از اولاد محمدّ بن فضل است .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷فضائل حضرت ابالفضل (ع) حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام در غيرت و وفادارى ، ضرب المثل دوست و دشمن است، امام ساجدين حضرت زين العابدين عليه السلام گفت : وان للعباس عند الله تبارك و تعالى لمنزله يغبطه بها جميع الشهداء يوم القيامه برا حضرت ابوالفضل در نزد خداوند مقام شامخى است كه همه شهيدان در روز قيامت به حال او غبطه مى خورند. السلام على العباس بن امير المومنين المواسى اخاه بنفسه الاخذ لقده من امسه الغادى له الواقى سلام بر عباس فرزند امير مومنان عليه السلام كه جانشين را در راه مواسات با برادرش تقديم نمود و دنيايش را براى تحصيل آخرت صرف كرد و جانش را براى حفاظت برادرش فدا نمود. 🌷نمونه مدح حضرت ابالفضل (ع)🌷 جمال حق ز سر تا پاست عباس به یکتایی قَسم یکتاست عباس شب عُشاق را تا صبح محشر چراغ روشن دلهاست عباس اگر چه زاده ام البنین است ولیکن مادرش زهراست عباس عَلم در دست و مشک آب بر دوش که هم سردار و هم سقاست عباس بنازم غیرت عشق و وفا را که عطشان بر لب دریاست عباس هنوز از تشنه کامان شرمگین است از آن در علقمه تنهاست عباس نه در دنیا بُوَد بابا الحوائج شفیع خلق در عقباست عباس چه باک از شعله های خشم دوزخ که در محشر پناه ماست عباس سراسر صحنه های کربلا را به هر سو بنگری پیداست عباس شفیعان چون به محشر روی آرند بریده دست او همراه دارند خدا داند که از روز ولادت امام خویش را می خواست عباس 📚مرتضوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠ویژگی های علمی اخلاقی حضرت رحم الله عمی العباس شیخ صدوق در کتابهای الأمالي و خصال از امام سجادع علیه السلام روایت کرده: قالَ الصّادِقُ جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ عليه السلام : كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِىٍّ نافِذَ البَصيرَةِ، صٌلبَ الإِيمانِ، جاهَدَ مَعَ أبى عَبدِ اللّه ِ وأبلي بَلاءً حَسَناً، ومَضي شَهيداً. عمويمان عبّاس بن على عليه السلام ، بود و استوار داشت . همراه ابا عبد اللّه عليه السلام جنگيد و آزمونى نيكو داد و به شهادت رسيد. دل و دست تو چشمه کرم است حُرمتت مثل کعبه محترم است شاهدی جز تو کیست در عالم که به باب الحوائجی علم است رویت ای ماه هاشمی رخسار نور "مستوحشینَ فی الظلم" است تا صدای تو در دلم جاری است نغمه های تو "دافعُ النقم" است برق شمشیر شب‌شکاف تو نیز سایه لطف "سابغُ النعم"است جَهد تو در جهاد عاشورا جنگ با کفر و قهر با ستم است تا تویی پاسدار خیمهء وحی اهل بیت رسول را چه غم است؟ چه بگویم که گفت خیر الناس https://eitaa.com/roghaiiename
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷زندگینامه مادر مهتاب حضرت ام البنین (س) ام البنین ده سال پس از رحلت حضرت رسول (ص) و حضرت فاطمه (س)، بنابر وصیت خود حضرت فاطمه (س) وقتی امام علی (ع) به فکر گرفتن همسر دیگری بود، عاشورا در برابر دیدگانش بود. برادرش «عقیل » را که در علم نسب‏ شناسی وارد بود و قبایل و تیره‏ های گوناگون و خصلت ها و خصوصیّت های اخلاقی... خصوصیّت های اخلاقی ام البنین (س) السلام ای گوهر دریای عشق السلام ای لاله صحرای عشق السلام ای مظهر صبر و وفا السلام ای زوجه شیر خدا السلام ای باغبان لاله ‏ها ای به حیرانت همه آلاله ‏ها خوانده‏ای خود را کنیز فاطمه داده‏ای درس محبت بر همه شاعر جعفرزاده مقدمه: خورشید همواره در چشمان مادرانی طلوع می کند که به دور دسته ا خیره شده اند و برای فرداها مردان و زنانی می پرورانند تا در زمین، این امانت الهی، جانشینی آسمانی باشند. دامان تربیت مادران مهد پرورش انسانهای پاک و خدایی است و ما با نگاهی درس آموز از زندگانی این مادران توشه معرفت برمی چینیم. یکی از مادران برجسته تاریخ «ام البنین، فاطمه کلابیه » است که زندگی او مالامال از عشق به ولایت و امامت بوده و در تربیت فرزندان دلیر و شجاع و با ادب چون عباس بن علی(ع) بسیار موفق بوده است. تولد و رشد او در خاندان با اصالت و شجاع، صفات و ویژگیهای فردی این بانو و صبر و بردباری در خانه امامت و تربیت فرزندانی که همگی پیرو امام خویش بوده و تا آخرین لحظات زندگی خویش دست از ولایت نکشیده اند و پیام رسانی و مبارزه سیاسی این بانوی کریمه همه و همه نشان از مجد و عظمت وی دارد. بانوی قطره های علقمه ، خاتون سوگ نشین علقمه ... و مادر؛ مادری که اگر چه در کربلا نبود، ولی دلش تا ابد در کربلا ماند و نگاهش بر افق، که آیا «کاروان عشق» را بازگشتی خواهد بود؟ مادری که ام البنین بود، ولی آیینه نگاهش از آسمان کربلا، تنها اشکِ خونین ستارگان را چید؛ آن گاه که راوی، از عبور نیزه‏ها روایت می‏کرد!مادری که برای همیشه، با ناله‏های نینوایی، به یاد پسرانش، لالایی سرود و سروده‏هایش را فرات، هر روز، هنگام غروب نجوا می‏کند! اینک پژوهشی کوتاه در زندگی این پاک بانوی عرب داریم تا از زلال صفات او قطره ای معرفت یابیم و خویش را در مسیر کمال قرار دهیم تصمیم گیری حضرت علی (ع) به ازدواج مجدد: ده سال پس از رحلت حضرت رسول(ص) و حضرت فاطمه(س)، بنابر وصیت خود حضرت فاطمه (س) وقتی علی(ع) به فکر گرفتن همسر دیگری بود، عاشورا در برابر دیدگانش بود. برادرش «عقیل » را که در علم نسب‏ شناسی وارد بود و قبایل و تیره‏ های گوناگون و خصلتها و خصوصیّتهای اخلاقی و روحی آنان را خوب می‏شناخت طلبید. از عقیل خواست که: « برایم همسری پیدا کن شایسته و از قبیله ‏ای که اجدادش از شجاعان و دلیر مردان باشند تا بانویی این چنین، برایم فرزندی آورد شجاع و تکسوار و رشید. قبل از هر چیز ذکر این نکات مناسب است که :
آگاهان به انساب در گذشته از نظر دینی واجتماعی واخلاقی موقعیت ممتازی داشتند وهمانند سایر دانشمندان مورد مراجعه افراد بوده اند از جمله عقیل فرزندابوطالب بود وی علاوه بر شرافت خانوادگی ومجد وعظمتی که به جهت هاشمی بودن داشت ،به انساب وقبایل عرب آگاه بود وخانواده های شریف وخوشنام را از قبایل وخانواده هایی که اخلاق رذیله وصفات نکوهیده داشتند ،باز میشناخت وبدین جهت نیز افراد برای انتخاب بهتر درمورد همسر ودایه که طبعا باید از میان خانواده های اصیل انتخاب شود به وی رجوع میکردند چه آنکه در شرع مقدس نیز تاکید شده است : برای انعقاد نطفه فرزند آینده تان محل مناسبی (رحم ) انتخاب کنید چه آنکه دایی فرزندتان در انتقال صفات همانند همسر شما که مادر فرزندتان است ،موثر است(1) پیامبر گرامی اسلام (ص) فرموده است : ای مردم! برحذر باشید از سبزه زاری که بر روی مزبله (منجلاب) می روید. سؤال شد از حضرت: سبزه زاری که بر مزبله بروید چیست؟ حضرت فرمود: زن زیبارویی که در خانواده پلید و نادرست رشد کرده باشد. (2) صفدی نقل میکند عقیل یکی از کسانی بود که نظر وگفته اش در علم انساب حجت بود ودر مسجد حضرت رسول (ص) برای وی حصیری میگذاردند که برآن نماز میکرد وقبائل عرب برای شناخت وآگاهی از علم انساب به دورش جمع میشدند واودرپاسخ مراجعات ،بسیار سریع الانتقال بود(3) از این روست که علی بن ابیطالب (ع) آنگاه که قصد ازدواج دارد به برادر خویش، عقیل بن ابی طالب که در علم «انساب » معروف بود و ذهن و سینه اش گنجینه ای از اسرار خاندان گوناگون عرب بوده می فرماید: «زنی را برای من اختیار کن که از نسل دلیرمردان عرب باشد تا با او ازدواج کنم و او برایم پسری شجاع و سوارکار به دنیا آورد.» (4) عقیل، بانو ام‌البنین از خاندان بنى‌کلاب را که در شجاعت بى‏مانند بود، براى حضرت انتخاب کرد. ودر در پاسخ برادر گفت: «با ام البنین کلابیه ازدواج کن زیرا در عرب شجاعتر از پدران و خاندان وی نیست.» (5) و سپس در مورد جد مادری ام البنین، ابوبراء عامر بن مالک، که در آن روز از جهت دلاوری و شجاعت کم نظیر بود می گوید: «ابوبراء عامر بن مالک جد دوم فاطمه کلابیه از شجاعت در میان قبایل عرب بی نظیر است و کسی را شجاع تر از او جز حضرتت نمی شناسم از این رو او را بازی کننده با شمشیرها (ملاعب الاسنة) می نامند.» (6) عقیل همچنین از دیگر خصوصیات بارز خاندان بنی کلاب میگوید و امام این انتخاب را پسندید و عقیل را به خواستگارى نزد پدر ام‌البنین فرستاد گویی نگاه نافذ علی از مرز زمانها عبور کرده و کربلا را با همه سختیهایش می بیند و برای یاری حسین(ع) از امروز در پی مادری شجاع از خاندان شجاع و دلیر است تا فرزندی چونان عباس، پدر فضیلتها، به دنیا آورد و او یاری گر حسین در کربلاباشد. یک شبهه :
چراحضرت علی (ع) که خود امام مسلمین وحجت خداوند درزمین ودریای علوم وغیره... بود خود همسرش را انتخاب نکرد واین کار را به برادرش عقیل سپرد او که خود به همه چیز آگاهی داشت ؟ گفتن این نکته ضروری است که علم وآگاهی عقیل و دیگران با شناخت و علم حضرت امیرالمومنین (ع) به احوال قبائل وشجاعان ودلاوران عرب ،قابل مقایسه نیست تا مقام مقدس ولایت نیازمند نظر عقیل باشدآیا کسی که نر وماده مورچگان را میشناسد به قبایل عرب آگاهی ندارد ؟ ابوذر غفاری نقل میکند : من وامیرالمومنین (ع) به بیابانی وارد شدیم که مورچه بسیاری داشت من گفتم منزه است خدایی که تعداد این مورچگان را میداند حضرت امیرالمومنین (ع) فرمودند اینچنین نگو بلکه بگو : منزه است خدایی که خالق این مورچگان می باشدچه آنکه به خدا قسم من تعداد اینها را میدانم و نر و ماده آنان را میشناسم (7) همچنین حضرت امیرالمومنین (ع) فرمودند : شیعیان ما از طینت وسرشت ویژه ای قبل از خلقت آدم خلق شده اند واز جمع آنها نه چیزی کم ونه چیزی اضافه میشود ومن آنگاه که به آنان نظر می افکنم همه را میشناسم ونیز دوست ودشمنم را می شناسم واسامی آنان وپدران وعشایر ونژادشان در نزد ما نوشته وموجود است (8) بنابراین کسی که چنین علمی دارد نیازی به اینکه عقیل قبیله های عرب را به وی بشناساند ندارد نهایت اینکه فرمایش حضرت علی (ع) به عقیل به این جهت است که امور جریان عادی خود را طی کند ،وچه بسا در افعال واعمال ذوات مقدسه ائمه هدی (ع) مصالح وحکمت هایی وجود دارد که ما پاره ای از آنها را درک میکنیم وپاره ای دیگر برما پوشیده ونزد خود آنان می باشد حضرت محمد (ص) نیز که به فیض اقدس واراده الهیه موید بوده واز هرگونه اظهار نظر دیگران بی نیاز بودند با اصحاب مشورت میفرمودند شاید نکته دیگری نیز اضافه برآنچه ذکر شد در این کار باشد وآن اینکه : استبداد وخود رایی اگرچه انسان به بالاترین مراتب عقلی هم رسیده باشد اشتباه است ،وبدین ترتیب اصحاب نیز از فوائد مشورت با دیگران همانند منافع استخاره آگاه میشدند از فرموده های حضرت رسول است که : هرکه به نظر ورای خود خوشبین باشد گمراه میشود ،وهرکه با تکیه به عقل خود ،خویشتن را بی نیاز داند لغزش یابد کسی که درکارها مشورت کند پشیمان نگردد ،وآن که استخاره کند زیان نبیند(9) ما درتاریخ موارد بسیاری را میخوانیم که ائمه چگونه با دیگران در کارها مشورت میکردند واز نظرات آنها استفاده میکردند تمام آن موارد برای آگاه کردن افراد به این نکته بود که در کارها چگونه باید با آرامش وبدون شتابزدگی عمل کرد امام رضا(ع) میفرمایند :پدر مقدس وگرمیشان حضرت امام موسی بن جعفر (ع) با اینکه در عقل وخرد با هیچکس قابل مقایسه نبود ولی گاهی با با بردگان وغلامان مشورت مینمودند وبه نظر آنان در مورد باغات واملاک عمل میفرمودند وهنگامی که برخی سئوال مینمودند که چرا با بردگان مشورت میکنید ؟میگفتند : چه بسا مطالب صحیح که از زبان آنان جاری میشود . ائمه (ع) با اینکه به تمام گذشته وآینده آگاهی واطلاع داشتند در زندگی در مواردی که میدانستند قضای حتمی پروردگار در پیش نیست از وسائل عادی مانند مراجعه به پزشک در هنگام بیماری وغیره استفاده میکردند . حضرت علی (ع) نیز در انتخاب همسر همینگونه عمل کردند البته از فرمایش ایشان به عقیل معلوم میشود که با وی مشورت نکردند بلکه از او خواستند تا با توجه به آشنایی او به انساب وآگاهی وی به خانواده های محترم ،بانویی شایسته از شجاع زادگان را برایشان خواستگاری کند. [بحث در مورد اینکه چرا علی(ع) که خود «باب علم النبی» بود از عقیل یاری می خواست از حوصله مقاله ما خارج است و با رجوع به کتابهایی چون قهرمان علقمه و العباس و ... می توان دلیل آن را یافت.] مشخصات عروس انتخاب شده چه بود ؟ دیدیم که عقیل به برادرش امام علی (ع) فاطمه کلابیه را معرفی کرد وامام علی (ع) هم آن راپذیرفت حال باید ببینیم این عروس خوشبخت چه ویژگیهایی داشت که لیاقت پیداکرد عروس حضرت علی (ع) شود 1- نام ونسب فاطمه کلابیه (از تبار خورشید) :
نام او فاطمه بود که بعدها پس از ازدواج با حضرت علی (ع) با کنیه‏ "امُّ البنین" (مادر پسران) مشهورشد. پدر و مادرش از خاندان بنی کلاب از اجداد بزرگ حضرت محمد (ص) بودند و دارای خوبیها و صفات خانوادگی مشترک بودند به گفته تاریخ فاطمه دختری پاکدل وباتقوا بود . وی شرافت خانوادگی و اصالت ذاتی و پاکی فطری را با نیروی جسمانی و زیبایی ظاهری یکجا به همراه داشت. روان پاک و روح تابناک این بانوی پاکدامن که بعدها به ام‌البنین شهرت یافت چنان در آسمان ایمان می‌درخشید که پس از فاطمه (س) دختر پیامبر (ص) بلندترین مقام را در میان زنان مسلمان احراز کرد. فضایل اخلاقی، کمالات انسانی، نیروی ایمانی، ثبات و پایداری، شکیبایی و بردباری، بصیرت و دانایی، نطق و سخندانی او را به شایستگی ، بانوی بانوان کرده بود. حزام بن خالد بن ربیعة بن وحید بن کعب بن عامر بن کلاب » (10) پدر ام البنین است مردی شجاع و دلیر و راستگو که از صفات ویژه او اوست. وی از استوانه‏هاى شرافت در میان عرب به شمار مى‏رفت و در بخشش، مهمان‌نوازى، دلاورى و رادمردى و منطق قوی مشهور بود.تاریخ ویژگیهای این مرد بزرگ را به مناسبتهای گوناگون چون جریان خواستگاری ام البنین و ازدواج حضرت علی(ع) ذکر می کند مادر بزرگوار ام البنین، «ثمامه (یا لیلی) دختر سهیل بن عامر بن جعفر بن کلاب (از اجدادرسول خدا وامیرالمومنین )» (11) است که در تربیت فرزندان کوشا بوده و تاریخ از وی چهره درخشانی را به تصویر کشیده است. بینش عمیق، دوستی با اهل بیت و دوستی با فرزندان در کنار وظیفه مهم مادری و چونان معلمی دلسوز آموختن باورهای اعتقادی و مسایل مربوط به همسرداری و آداب معاشرت با دیگران از جمله ویژگیهای خاص این بانو است. در بسیاری از کتب تاریخی نام یازده تن از مادران وی ذکر شده است که همگی از خانواده های شریف و اصیل عرب بوده اند و به واقع مصداق بارز «شجره طیبه (12) » می باشند شجره ای که اصل آن در زمین است و فرع آن در آسمانها و حاصل و نتیجه این درخت پاک همانا عباس بن علی و عثمان و لبید شاعر و ابوبراء بن عامر و ... بوده اند خاندان این بانو از خاندان‌هاى ریشه‏دار و جلیل‌القدر بود که به دلیرى و دستگیرى معروف بودند وهر یک در بزرگی و شرافت به گونه ای مشهور گشته اند و ما جهت اختصار به برخی از ویژگیهای آنان می پردازیم. مورخان در مورد شرافت نسب ام البنین می نویسند: «تاریخ پدران و داییهای ام البنین را به ما می شناساند و ما دانستیم که آنان از سوارکاران شجاع عرب در جاهلیت بوده و شرافت و آقایی (سیادت) آنها به حدی بوده است که حتی پادشاهان نیز به آن اذعان داشته اند.»(13) عامر بن طفیل : عامر برادر ((عمره ))، مادر مادربزرگ ((ام البنین )) بود که از معروفترین سواران عرب به شمار مى رفت و آوازه دلاورى او در تمام محافل عربى و غیر آن پیچیده بود تا آنجا که اگر هیاتى از عرب نزد قیصر روم رفت در صورتى که با عامر نسبتى داشت ، مورد تجلیل و تقدیر قرار مى گرفت وگرنه توجهى به آن نمى شد. عامر بن مالک: جد دوم (مادری) فاطمه، ام البنین، ابوبراء عامر بن مالک است که در عرب معروف است به «ملاعب الاسِنَّةَ» یعنی بازی کننده با نیزه ها، زیرا شجاعت و دلاوری او به حدی بود که جنگ برایش بازی با نیزه ها بود. علاوه بر دلاورى ، از پایبندان به پیمان و یاور محرومان بود و مردانگى او ضعیفان را دستگیر بود که مورخان در این باب نمونه هاى متعددى از او نقل کرده اند. عقیل به برادر بزرگوارش علی(ع) می گوید: «ابوبراء عامر بن مالک جدّ دوم فاطمه در شجاعت در میان قبایل بی نظیر بوده و کسی را شجاعتر از او جز حضرتت نمی شناسم و از این رو او را «ملاعب الاسنّة» می خوانند.»(14) مورخان او را جنگاوری توانا و اسب سواری بی نظیر و در حفظ عهد و پیمان کوشا می دانند. «عامر» برادری به نام «طفیل» داشت که از جمله شجاعان عصر خود بود و تمام جنگجویان به قدرت بازو و مهارت وی در شمشیر زدن اعتراف می کردند. او عموی مادر ام البنین بود. عروة بن عتبه : عروه پدر ((کبشه )) نیاى مادرى ام البنین و از شخصیتهاى برجسته در عالم عربى بود. به دیدار پادشاهان معاصر خود مى رفت و از طرف آنان مورد تجلیل و قدردانى قرار مى گرفت و پذیرایى شایانى از او به عمل مى آمد(15) اینان برخى از اجداد مادرى حضرت ابوالفضل ( علیه السّلام ) هستند که متصف به صفات والا و گرایشهاى عمیق انسانى بوده اند و به حکم قانون وراثت ، ویژگیهاى والاى خود را از طریق ام البنین به فرزندان بزرگوارش منتقل کرده اند.
یکی دیگر از چهره های برجسته خاندان خجسته تاریخ، «لبید» پسر سهیل بن عامر است که از شاعران برجسته عرب بوده و در عرصه شعر و ادب کم نظیر می باشد؛ او دایی ام البنین است. «لبید» برای نعمان بن منذر، پادشاه حیره، شعر زیبایی را در شأن شجاعت قبیله بنی کلاب و خاندان خود، بنی عامر، می سراید که در عرب هیچ کس وی را انکار نکرد و این نمایانگر شناخت مردم نسبت به ویژگیهای والای این خاندان است. او چنین می خواند: یا واهبَ الخیر الجزیل من سعة نحن بنو ام البنین الاربعة و نحن خیر عامر بن صعصعة المطعمون الجفنة المدعدعة(16) «ای بخشنده خیر فراوان! ما فرزندان مادر چهار پسریم و از نسل خوب صعصعه هستیم که در جنگ، با ضربات شکننده، جمجمه دشمن را در هم می شکنیم.» در مورد نَسب مادری ابوالفضل العباس(ع) در کتب تاریخی مطالب زیادی هست که صاحب کتاب بطل العلقمی در حدود 95 صفحه از این خاندان سخن می گوید و از خصلتهای پسندیده آنان با دقت و ظرافت تمام می نویسد. شاید بتوان با یک جمله تصویری از خاندان «ام البنین» ترسیم کرد و آن اینکه پدران و مادران و خاندان ام البنین در شجاعت، کرم، اخلاق، هنر و وجاهت اجتماعی و بزرگواری پس از قریش، سرآمد قبایل گوناگون عرب بوده اند. شجاعت، ادب، ایثار و هزاران صفت نیک که در رگهای کودکان جاری است سرچشمه در وجود نیکو مادرانی دارد که خوبیهای هستی قسمتی از ارث آنان است. و همیشه تاریخ، مادران برجسته، این بهشتیان زمینی، مادر خوبیها و جوانمردیها و رشادتها بوده اند. گفتنی است که آشنایی با اخلاق و خصلتهای یک خانواده و حتی خاندان، ما را در شناخت ویژگیهای فردی افراد و خویها و خصلتهای آنان یاری می کند زیرا قانون وراثت از جمله قوانین علمی است که با گذشت زمان بیش از پیش اثبات شده و می شود و آثار آن برای غیر عالمان نیز مشهود و هویداست. اسلام بیش از هر آیین دیگری به قانون وراثت و ژنتیک احترام گذاشته و ما به وضوح در معارف و مبانی اسلامی اهمیت آن را می بینیم. به عنوان نمونه، پیامبر بزرگ اسلام، این سفیر سعادت، در مورد انتخاب همسر می فرماید: «علیکم بذات الدّین»(17) بر شما باد که همسر دیندار انتخاب کنید. و نیز می فرماید: «اذا جاءکم من ترضون خُلقَه و دینَهُ فزوّجوه و ...»(18) با کسانی ازدواج کنید که اخلاق و دین آنان پسندیده باشد و ...» این دو نکته مورد نظر پیامبر گرامی اسلام(ص) در مورد شخص و شخصیت همسر است که متدین و خوش اخلاق باشد. آنگاه که رسول خدا(ص) به افقی دورتر می نگرد به امت خود چنین می فرماید: «تزوّجوا فی الحجر الصالح فانّ العِرْقَ دسّاس».(19) در دامان (خانواده) صالح و شایسته ازدواج کنید زیرا عِرْق (ژنها) تأثیرگذار هستند. اثرگذاری ژنها در فرزندان چنان زیاد است که رسول خوبیها، حضرت محمد صلی اللّه علیه و آله، به جوانان امر می کند که برای ایجاد نسل خوب، به خانواده همسر آینده توجه داشته باشند. و با عبارت اندیشمندانه خود در زمانی که هیچ گونه آزمایشگاه «ژنتیک» وجود نداشت می فرماید: «فانّ الابناء تشبَهُ الاخوال»(20) همانا فرزندان از داییها شکل می گیرند و همواره مردم را نهی می کرد از ازدواج با دختران خوب و زیبایی که در دامان خانواده های پلید و ناصالح رشد کرده اند. (خضراءالدمن) از میان جوانمردان جاودانه تاریخ، عباس بن علی(ع)، تندیس ادب و شجاعت، درخششی دارد به وسعت تمامی هستی و این درخشندگی نخواهد بود مگر از پشت چهره مهربان و برجسته مادری به نام ام البنین. اکنون که تا حدی به اهمیت خانواده و خاندان در شکل گیری شخصیتها پی بردیم و دانستیم که اصل پاک و ریشه پاک، به یقین میوه ای طاهر خواهد داد ارزش «علمِ انساب» بر ما مشخص می شود و به عظمت جمله عقیل آنجا که به علی(ع) می گوید: «تزوّج ام البنین الکلابیة فانه لیس فی العرب اشجعُ من آبائها»(21) «با ام البنین کلابیه ازدواج کن زیرا شجاعتر از پدران و اجداد وی در عرب نیست» واقف می شویم ام البنین(س) و تولدی نورانی: ...
در کتب تاریخی نوشته اند: حَرام بن خالد به همراه جمعی از «بنی کلاب» به سفر رفته بود. در یکی از شبها به خواب فرو رفته و در عالم رؤیا دید که در زمین سرسبزی نشسته است و مرواریدهای درخشانی از اطراف بر جماعت و بر دستان او می ریزد و او از زیبایی آنها متعجب می شود. سپس مردی را می بیند که به سوی او می آید ـ از طرف بلندی ـ و هنگامی که به او می رسد سلام می کند و حرام او را جواب می دهد. آن مرد به او می گوید: «این مروارید را به چه قیمت می فروشی؟» حرام نگاه کرد و آن درّ زیبا را در دستان خود دید؛ رو به مرد کرده و گفت: «من قیمت این درّ را نمی دانم که به شما بگویم، شما آن را به چه قیمت خریداری؟» مرد گفت: من نیز نمی دانم قیمت او را ولی این هدیه ای است که یکی از پادشاهان عطا کرده است. و من ضامن هستم برای تو به چیزی که از درهم و دینار بالاتر است.» حرام گفت: آن چیز چیست؟ مرد گفت: تضمین می کنم که او شرافت و سیادت ابدی دارد و بهره و بزرگی از او است. حرام گفت: آیا این را برایم ضمانت می کنی.و مرد پاسخ داد: آری. و حرام در پایان به مرد گفت: و تو اکنون واسطه در این امر می شوی. و مرد نیز گفت: و من واسطه می شوم؛ او را به من اعطاء کرده اند و من به تو عطا می کنم. وقتی حرام از خواب بیدار شد رؤیای خود را برای بنی کلاب گفت و خواستار تعبیر آن شد. یکی از خاندان وی گفت: «اگر رؤیای صادقه باشد دختری روزی تو خواهد شد که یکی از بزرگان او را عقد خواهد کرد و به سبب این دختر مجد و شرافت و آقایی نصیب تو خواهد شد.» و هنگامی که او از سفر برگشت، ثمامة بنت سهیل، همسر باوفای او، حامله بود و هنگام بازگشت همسرش از سفر وضع حمل کرده و دختری چونان مروارید درخشان وزیبا به دنیا آورد.حرام پس از آگاه شدن از تولد دخترش به خود گفت:«قد صدّقت الرؤیا» و از این بشارت شاد و مسرور شد.(22) نام او را «فاطمه» نهاد، و به رسم عرب کنیه ای برای وی برگزیدند که «ام البنین» بود. پدران و مادران و خاندان ام البنین در شجاعت، کرم، اخلاق، هنر و وجاهت اجتماعی و بزرگواری پس از قریش، سرآمد قبایل گوناگون عرب بوده اند. گفتنی است اگر چه خواب همواره حجت نیست ولی می تواند راهنما و دلیل خوبی باشد و در تاریخ می بینیم که بسیاری از انبیاء و اولیاء خدا در زندگانی خویش خوابهایی می دیدند که در مسیر زندگی با آنها راهنمایی می شدند. خواب حضرت یوسف(ع) در کودکی و خواب عبدالمطلب برای قربانی فرزند خود و خواب پیامبر(ص) در جنگها و نمونه های فراوان دیگری وجود دارد که در قرآن یا کتب روایی یافت می شوند که نباید به آنان با دیده حقارت نگریست. به هر حال پس از این رؤیای صادقه فاطمه، مادر فضلیتها، به دنیا آمد و دوران کودکی را چونان دیگر کودکان گذراند و در دامان مادری مهربان و پاک و پدری شجاع که دارای سجایای اخلاقی فراوان بودند رشد کرد. مورخان در مورد مادر بزرگوار فاطمه این گونه می نویسند: و کانت ثمامة ادیبةٌ کاملةٌ عاقلةٌ فادَّبَتْ ابنتها بِآداب العرب و علَّمتها بما ینبغی ان تعلمها من آداب المنزل و تأدیة الحقوق الزوجیة و غیر ذلک مما تحتاجه فی حیاتها العامة.(23) «ثمامه، مادر ام البنین، بانویی ادیب و کامل و عاقل بود. آداب عرب را به دخترش آموخت و هر آنچه مورد نیاز یک دختر است در زندگانی از مسایل مربوط به خانه داری و اَدایِ حقوق (دیگران) و همسرداری و غیره را به او یاد داد.» لازم به ذکر است که شایستگی تعلیم و باور حقیقتها در وجود ام البنین بوده است که بذر تعلیم مادر، در سرزمین افکار و اندیشه او شکوفا شده است. و این گونه پاک بانوی بنی کلاب به رشد و پویایی جسمی و روانی رسید به گونه ای که در عرب ضرب المثل بود و نه تنها در حُسن و جمال و عفاف که در علم و ادب و اخلاق مورد نظر اهل دقت و بینش بوده است. اثرگذاری ژنها در فرزندان چنان زیاد است که رسول خوبیها، حضرت محمد صلی اللّه علیه و آله، به جوانان امر می کند که برای ایجاد نسل خوب، به خانواده همسر آینده توجه داشته باشند 💠تاریخ تولد ام البنین : در مورد تاریخ دقیق ولادت حضرت ام ‏البنین اطلاعی در دست نیست و تاریخ‏نگارانْ سال ولادت او را ثبت نکرده‏اند، ولی یاد آور شده‏اند که تولد پسر بزرگ ایشان، حضرت ابوالفضل علیه‏السلام ، در سال ۲۶ ق اتفاق افتاده است. برخی از تاریخ‏نگارانْ زمان ولادت ایشان را در حدود پنج سال پس از هجرت (در حوالی کوفه) تخمین می‏زنند 💠ویژگی های بارز خاندان ام البنین : در خاندان و تبار پاک ام البنین چند ویژگی مهم وجود دارد که همگی در وجود عباس(ع) به ظهور رسید الف: شجاعت و دلاوری که در کربلا زیباترین چهره خویش را نمایاند. ب: ادب و متانت و عزت نفس که در زندگانی 34 ساله عباس بن علی به وضوح دیده می شود. ج: هنر و ادبیات که ام البنین از «دایی » خویش لبید شاعر به ارث برده بود و فرزند عزیزش عباس(ع) از مادر ادیبه خود. [البته شاعران دیگری در این خاندان می زیسته اند.]