eitaa logo
ویژه نامه مشترک امام حسين و ابالفضل عليهم السلام
10 دنبال‌کننده
35 عکس
17 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
با شهادت چهار فرزند ام‏البنین علیهاالسلام در کربلا، این بانوی شکیبا، به افتخار مادر شهیدان بودن نائل آمد و درکنار همسر شهید بودن، افتخاری دیگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد. وقتی خبر شهادت فرزندانش به او رسید، سرشک اشک از دیده فرو ریخت و با روحیه‏ ای قوی در اشعاری گفت: «ای کسی که فرزند رشیدم عباس را دیدی که همانند پدرش بر دشمنان تاخت، فرزندان علی علیه‏السلام همه شیران بیشه شجاعتند. شنیده‏ام بر سر عباس عمود آهنین زدند، در حالی که دست‏هایش را قطع کرده بودند؛ اگر دست در بدن پسرم بود، چه کسی می‏توانست نزد او آید و با او بجنگد؟» براستی پرورش فرزندانی چنین شجاع که در راه شریعت و ولایت از جان گذشته و به تمامی تعلقات و وابستگیهای خاص دوره جوانی و نوجوانی پشت پا زده و در راه دین و رهبر فدا شوند کاری بس عظیم و ستودنی است. ام البنین، مادر چهار شهید در یک جبهه، الگو و اسوه ای است برای مادران شهدای کربلای ایران. اگر نبود صبر و بردباری و بصیرت این زن در تاریخ اسلام، به یقین دفتر صبر و استقامت بی سرمشق می ماند و مادران شهیدان در ایران باافتخار و سربلندی از جوانان به خاک خفته خویش چنین صبورانه سخن نمی گفتند ام البنین، پاسدار خاطره عاشور: از ویژگی‏های بسیار مهم ام البنین، توجه به زمان و مسائل مربوط به آن است. وی پس از واقعه عاشورا، از مرثیه‏خوانی و نوحه‏سرایی استفاده کرده تا ندای مظلومیت کربلاییان را به گوش نسل‏های آینده برساند. ایشان هر روز به همراه پسرِ حضرت عباس علیه ‏السلام ، عبیداللّه‏ که همراه مادرش در کربلا حضور داشت و سند زنده‏ای برای بیان وقایع عاشورا بود، به بقیع می‏رفت و نوحه می‏خواند. و شور و غوغایی بپا می کرد . مردم مدینه اطراف او گرد می آمدند و با او همناله می شدند. ( حتی مروان بن حکم حاکم وقت مدینه نیز در میان ایشان بود و گریه می کرد ) او با این اشعار، هم حماسه کربلا را بازگو و هم در قالب عزاداریْ به حکومت وقت نوعی اعتراض می‏کرد و مردم را که اطراف او جمع می‏شدند، از جنایات بنی‏امیه، آگاه می‏نمود. امام باقر(سلام الله علیه)میفرماید:آن حضرت به بقیع میرفت و آن قدر جانسوز مرثیه میخواند که مروان با آن قساوت قلب گریه میکرد(33) صحیفه صفات ام البنین : صفات آسمانی و ویژگیهای والای انسانهای پاک، همواره چونان فانوسی فرا راه پویندگان راه معرفت و کمال است که با این روشنگری، راه هدایت از کوره راههای ضلالت و جهالت باز شناخته می شود. در سایه شناخت این صفات نورانی و الگوگیری از شخصیتهای الهی است که می توان خدایی زیست و جاودانه ماند. شاید بتوان گفت مجموعه صفات ام البنین در ضمن یک جمله زیبا و مختصر از زبان شهید ثانی، زین الدین، ذکر شده است آنجا که این عالم فرهیخته و اندیشمند می گوید: « و کانت ام البنین من النساء الفاضلات العارفات بحق اهل البیت مخلصة فی ولائهم ممحضة فی مودّتهم و لها عندهم الجاه الوجیه و المحلّ الرفیع.» «ام البنین از بانوان با معرفت و پر فضیلت بوده و نسبت به اهل بیت(ع) معرفت و محبت خالص و شدید داشته است و نزد آنان مقام و منزلت بالایی داشت.» (34) اینک برخی از صفات آسمانی این پاک بانوی عرب را به گونه ای گذرا و کوتاه بررسی می کنیم ولایت، کیمیایی بی همتا: ارادت و عشق به اهل بیت(ع) و معرفت به آنان اکسیری است که مسّ وجود آدمیان را طلا می کند و اساس هستی بر ولایت آنان بنیان شده است. عالم رجالی، مامقانی در کتاب خود، تنقیح المقال، ولایت فاطمه کلابیه را این چنین به تصویر می کشد: فَاِنّ علَقَتها بالحسین(ع) لیس اِلاّ لاِمامته.(35) «همانا علاقه ام البنین به حسین بن علی(ع) به خاطر امامت حضرت است.» (نه آنکه چون او را در دامان خویش پرورانده است.) زیباترین چهره عشق به ولایت و رهبری در زندگانی فاطمه زهرا(س) وجود داشت؛ دفاع از ولایت و مبارزه برای حمایت از مقام والای امام علی(ع) و گویی فاطمه دوم، ام البنین، استمرار آن چهره درخشان تاریخ بود. در جای دیگر «مامقانی» می نویسد: «اینکه او به شرط سلامت حسین(ع)، مرگ چهار فرزند خویش را بر خود آسان می گرفت نشان درجه عالی ایمان او است. من او را از نیکان به حساب می آورم.»(36) به واقع آنگاه که مادری، فرزندان خود را فدایی ولایت و شریعت بداند حق است که جاودانه شود و برای همیشه تاریخ اسوه ای برای اهل ولایت باشد. و چه زیباست شکفتن غنچه هایی چون عباس و برادرانش در دامن تربیت مادری این چنین. به گونه ای که مورخان می نویسند: در کربلا زمانی که شمر ـ لعنة اللّه علیه ـ برای عباس و برادرانش امان نامه می آورد عباس می گوید: «بریده باد دستت ای شمر و خدا لعنت کند تو را! آیا می خواهی ما در امان باشیم و مولا و امام خود را تنها گذاریم.» این کلام ثمره تربیت ولایی ام البنین بود؛ همان که علی(ع) در آینه آینده می دید. محبت مادری:
مهر و محبت از صفات ویژه مادران است و هماره برای تفسیر واژه عاطفه از خداوندگار محبتها، مادر، استفاده می شود. آنچه در زندگانی ام البنین با نام مهر و عاطفه جلوه می کند تنها مهر مادری نیست که این مهر در سینه هر مادری نسبت به فرزندان و دلبندانش شعله می کشد. ام البنین در زندگیش همواره بر آن بود تا جاى مادر را در دل نوادگان پیامبر اکرم و ریحانه رسول خدا و آقایان جوانان بهشت، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) پر کند؛ مادرى که در اوج شکوفایى پژمرده شد و آتش به جان فرزندان نوپاى خود زد. فرزندان رسول خدا در وجود این بانوى پارسا، مادر خود را مى‏دیدند و از فقدان مادر، کمتر رنج مى‏بردند ام البنین با مهربانی با آنان سخن می گفت و از صمیم قلب آنان را پرستاری می کرد و درست همانند مادری حقیقی با آنها برخورد می کرد. آنان نیز او را بسیار دوست می داشتند. ام‌البنین فرزندان دخت گرامى پیامبر اکرم(ص) را بر فرزندان خود که نمونه‏هاى والاى کمال بودند مقدم مى‏‌دانست و عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان مى‏کرد، لیکن، ام البنین توجه به فرزندان پیامبر را فریضه‏اى دینى مى‏شمرد؛ زیرا خداوند متعال در کتاب خود به محبت آنان دستور داده بود و آنان امانت و ریحانه پیامبر بودند؛ ام‌البنین با درک عظمت آنان به خدمتشان قیام کرد و حق آنان را ادا کرد. محبت بى‌شائبه ام‌البنین در حق فرزندان پیامبر و فداکاری‌هاى فرزندان او در راه سید‌الشهدا(ع) بى‏پاسخ نماند، بلکه اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در احترام و بزرگداشت آنان کوشیدند و از قدردانى نسبت به آنان چیزى فرو گذار نکردند. رفتن نواده پیامبر اکرم، شریک نهضت حسینى و قلب تپنده قیام حسین، زینب کبرى، نزد ام‌البنین و تسلیت گفتن شهادت فرزندان برومندش، نشان‌دهنده منزلت والاى ام‌البنین نزد اهل بیت(ع) است. این بانوى بزرگوار، جایگاهى ویژه نزد مسلمانان دارد و بسیارى معتقدند او را نزد خداوند، منزلتى والاست و اگر دردمندى او را واسطه خود نزد حضرت بارى تعالى قرار دهد، غم و اندوهش برطرف خواهد شد، لذا به هنگام سختی‌ها و درماندگى این مادر فداکار را شفیع خود قرار مى‏دهند، البته بسیار طبیعى است که ام‏البنین نزد پروردگار مقرب باشد؛ زیرا در راه خدا و استوارى دین حق، فرزندان و پاره‏هاى جگر خود را خالصانه تقدیم داشت. علاقه به فرزندانی که از آنِ او نبود، به خاطر مقام و عظمت مادر و پدرشان، و همچنین پرستاری از آنان و ترجیح آنها بر فرزندان خود از صفات خاص ام البنین بود. برکرانه وفا: یکی از نتیجه های عاطفه و محبت، حس وفاداری به عزیزان است. انسانهایی که سراسر سرزمین وجودشان و قلبشان را محبت پر کرده است همواره نسبت به بستگان خود وفادار می مانند و در زندگی ام البنین این وفادار در سخنان او پس از شهادت مولای متقیان علی(ع) مشهود است. وفاداری ام البنین به همسر بزرگوار خویش به حدی است که پس از شهادت حضرت علی(ع) با آنکه جوان بوده و از زیبایی ویژه نیز برخوردار می باشد به احترام آن حضرت و برای حفظ حرمت او، تا پایان عمر ازدواج نکرده و همسر دیگری را اختیار نمی کند. با آن که مدّتی نسبتاً طولانی (بیش از بیست سال) پس از آن حضرت زنده بود. آنگاه که «امامه» یکی از همسران آن حضرت(ع) توسط «مغیرة بن نوفل»که یکی از مشاهیر عرب است خواستگاری می شود با ام البنین در مورد ازدواج مشورت می کند، او در جواب می گوید: «سزاوار نیست پس از علی، ما در خانه دیگری باشیم و با مرد دیگر پیمان همسری بندیم.»(37) این سخن ام البنین نه تنها در اَمامه که در لیلی تمیمیّه و اسماء بنت عمیس نیز اثر گذاشت و تا پایان عمر هر چهار همسر علی بن ابیطالب(ع) ازدواج مجدد نکردند. البته از طرفی بنا بر برخی نقلهاگفتنی است امیرالمؤمنین هنگام شهادت به امامه فرمود: پس از من این طاغی “معاویه بن ابی سفیان“ ترا خواستگاری خواهد کرد و مبادا با او ازدواج کنی (زیرا معاویه قصد داشت تا با ازدواج با امامه داماد پیامبر شود و از این عنوان سوء استفاده کند)، اگر خواستی شوهر کنی مغیره بن نوفل را اختیار کن. جریان همانطور شد که امیرالمؤمنین فرموده بود و امامه نیز با مغیره که از اصحاب امیرالمؤمنین است ازدواج کرد.....(ریاحین الشیعه ج 3 ص 350 ام البنین این همسر شهید ایثارگونه به تربیت فرزندان علی(ع) مشغول بوده و بذر عشق و محبت و ایثار در وجود آنها می افشاند. در آینه هنر:
از دیگر صفات والای ام البنین فصاحت و بلاغت اوست که نمود آن در اشعار زیبا و جاودانه وی متجلی است. شعر تصویر زیبایی از احساس آدمی است که برای بیان آن و انتقال به دیگران سراینده باید در افق وسیعی از هستی قرار گیرد و خود را از زنجیر تعلقات برهاند. در خاندان بنی کلاب شاعران برجسته ای وجود داشتند که عرب همواره به اشعار آنان استناد می کرد آنان در اوج فصاحت و بلاغت قرار داشتند و دقت بادیه نشینان در استفاده از واژه های اصیل و دقیق و در عین حال لطیف نیز زبانزد عام وخاص است. ام البنین در این خانواده ها و در بادیه، آنجا که نهایتی و دیواری برای زندانی کردن احساسات نیست زندگی کرد و با شعر و ادب و فصاحت بیان و صراحت لهجه به رشد و بالندگی رسید. از جمله اشعار جاودانه وی که مورد تجلیل و تحسین بزرگان ادب قرار گرفته است شعر جانسوز وی پس از شهادت پسرش که پدر فضایل بود می باشد: لا تدعونی ویک ام البنین تذکرینی بلیوث العرین کانت بنون لی ادعی بهم و الیوم اصبحتُ و لا من بنین اربعة مثل نسور الرّبی قد واصلوا الموت بقطع الوتین «مرا ام البنین نخوانید که به یاد شیران دلاور می افکنیدم. مرا فرزندانی بود که به نام آنها خوانده می شدم ولی امروز فرزندی ندارم. چهار فرزند داشتم همچون بازهای شکاری و همگی به شهادت رسیدند.» مورخان می نویسند: ام البنین آنچنان جانسوز برای شهادت فرزندان و بویژه برای امام حسین(ع) نوحه و گریه می کرد که حتی دشمن اهل بیت، مروان بن حکم، نیز از شنیدن مراثی وی گریه می کرد. از دیگر اشعار وی در مورد عباس، تندیس بزرگ شجاعت، است که می گوید: یا من رَاَی العباس کرّ علی جماهیر النقد و وراه من ابناء حیدر کل لیث ذی لبد نبئّت اَنّ ابنی اصیب براسه مقطوع ید ویلی علی شبلی امال براسه ضرب العمل لو کان سیفک فی یدیک لما دنامنه احد(38) «ای کسی که عباس را دیدی که بر دشمن حمله می کرد و فرزندان حیدر پشت سر او بودند. می گویند دست فرزندم قطع شده و بر سرش عمود فروده آمده. اگر شمشیرت را در دست داشتی کسی به تو نزدیک نمی شد (39) نگرش سیاسی : یکی از ابعاد شخصیتی انسانهای برجسته آشنایی و بصیرت نسبت به زمان خود است که امروزه از آن با واژه سیاسی بودن و سیاست یاد می شود. در هر زمانی، مظاهر ظلم و فساد به گونه ای ظهور کرده و در مقابل آنان مردان و زنان خدایی و صالح به مبارزه برخاسته اند. اما مبارزه چهره های گوناگون دارد؛ گاه به شکل مبارزه نظامی است و حضور فیزیکی در جبهه ها بر ضد باطل و کفر و گاه به گونه ارشادی و کلامی است و لباس تبلیغ به تن دارد و گاه با جلوه های هنری خود را نشان می دهد. مبارزه زمانی با فریاد صورت می گیرد و گاه با سکوت؛ همانگونه که سکوتِ علی(ع) و صلح امام حسن(ع) در مبارزه علیه ستم تفاوتی با فریاد حسین(ع) نداشت. جلوه های دیگر مبارزه که به نام مبارزه منفی است تأثیر فراوانی در تاریخ دارد. مواردی چون مخفی بودن قبر حضرت زهرا(س)، صحبت نکردن با بنیانگذاران ظلم و بیداد، اذان نگفتن بلال حبشی پس از واقعه سقیفه و اذان گفتن وی با درخواست حضرت زهرا(س)، اشکهایی که در بیت الاحزان بر زمین ریخته شد و ... که همه و همه نوعی مبارزه علیه حکومت وقت بود. از ویژگیهای بسیار مهم ام البنین توجه به زمان و مسایل مربوط به آن است. ام البنین از افرادی بود که با توجه به شجاعت و شهامت فراوان به علت تأثیر عمیق و ژرف مبارزه کلامی برای مخالفت با عاملان واقعه کربلا از سخنرانی و مرثیه خوانی و اشعار جانسوزی که از آن صحبت شد، استفاده کرد.تا ندای مظلومیت کربلائیان را به گوش نسلهای آینده برساند. پس از این فاجعه عظیم ، مجلس سوگواری بر پا می کرد ، تا از این طریق راه شهدای کربلا را زنده نگهدارد و همه زنان بنی هاشم در آن مجلس شرکت می جستند و بیاد شهدای کربلا اشک می ریختند . او در مرثیه جوانان از دست رفته اش اشعار جان سوزی دارد ...
مورخان می نویسند: «پس از شهادت عباس، ام البنین هر روز به همراه عبیداللّه ، فرزند عباس، به بقیع می رفت و نوحه می خواند و گریه می کرد و مردم اجتماع کرده و همراه با او می گریستند.»(40) خواندن اشعار برای عزاداری گاه جنبه های دیگری دارد. ام البنین با این اشعار هم حماسه کربلا و شجاعت پسران خود و مظلومیت حق را به مردم زمان خود و آیندگان معرفی می کرد و هم تاریخ کربلا را واگویه می کرد و در قالب عزاداری و مرثیه سرایی نوعی اعتراض به حکومت وقت می کرد و مردم که اطراف او اجتماع می کردند نسبت به عمال بنی امیه متنفر و منزجر می شدند. وی پس از کربلا بار رسالت سیاسی و اجتماعی خویش را به دوش گرفت و پیامهای مهم کربلا را به فرداها صادر کرد و ارزشهای معنوی این حماسه عرفانی را زنده نگاه داشت. به راستی وقتی قبر مطهر عباس(ع) و برادرانش در کربلاست چرا ام البنین به بقیع می رود؟ آیا به این نیست که مردم در آنجا اجتماع می کنند؟ و آیا به خاطر این نیست که بزرگان اسلام و پیشینه اسلامی مردم در این خاک خفته اند و در آنجا مردم به یاد حماسه های جوانمردان صدر اسلام می افتادند؟ مسئله مهم دیگر اینکه چرا فرزند عباس، عبیدالله، را همراه خود می برد؟ آیا این عمل برای این نبود که نسل آینده را نسبت به حقایق آگاه و بینا کند؟ آیا این یک تربیت سیاسی نبود؟ آیا او در صدد این نبود که پیام عاشورا را به مردم ابلاغ کند و پرچمدار این پیام رسانی همانا فرزند علمدار حسین(ع)، عبیدالله، نباید باشد؟ ام البنین، این شجاعترین زن بنی کلاب، که از پیام آوران کربلاست چونان زینب، دختر علی(ع)، رسالتی بر دوش دارد و اکنون به انجام آن رسالت مهم و ویژه همت می گمارد. گفتنی است که عبیدالله بن عباس به همراه مادرش لبابه در کربلا حضور داشت و سند زنده ای برای بیان وقایع عاشورا بود. آنچه گفتنی است بصیرت و بینش ژرف ام البنین است. او می توانست در منزل خود برای فرزندانش عزاداری کند ولی به بقیع می رفت تا عزاداری وی وسیله ای برای شناساندن چهره پلید یزیدیان و مظلومیت حسینیان باشد. به همراه بردن فرزند عباس نیز هم نکته های تربیتی داشت و هم سیاسی و اجتماعی. 🌷علم ودانایی ام البنین (س): از ویژگیهای مهم زندگی انسانهای برجسته، علم و دانش آنان است که بسان نوری درخشان جداکننده حق از باطل است و سرچشمه جوشان این نعمت الهی علمی است که از خداوند متعال، معلم اول، آموخته و می آموزند. زندگانی ام البنین همواره با بصیرت و نور دانش همراه بوده است و این ویژگی والا در جای جای کتب تاریخی ذکر شده است و ما را با عظمت این بانوی عالمه و فاضله آشنا می سازد. علاقه ام البنین به اهل بیت(ع) و بصیرت دینی او به امامت به قدری بود که در باره او می نویسند: « برای عظمت و معرفت و بصیرت ام البنین کافی است که او هر گاه بر امیرالمؤمنین وارد می شد و حسنین مریض بودند با ملاطفت و مهربانی با آنها صحبت می کرد و از صمیم قلب با آنها برخورد می کرد چونان مادری مهربان و دلسوز.» (41) او همسرش را تنها همسر نمی دانست که قبل از همسر او را امام و «ولی » خویش می داند و همچنین به این دو بزرگوار، حسنین، به جهت عشق به امامت و ولایت و به خاطر اتصال آنها با ولی خویش اینچنین محبت و ارادت نشان می دهد. یکی دیگر از مظاهر بصیرت و بینش این بانو که مبتنی بر علم و معرفت اوست جریان صحبت او با «بشیر» است که خبر شهادت فرزندانش را به او می رساند این نهایت بینش و بصیرت و علم و دانایی است که محور زندگی فردی امام و مولای او باشد. کمال بندگی و عبادت نیز همین است که آدمی خود و تعلقات خود را در جهت خواست محبوب ازلی، خداوند یکتا، فدا کرده و از آنها بگذرد.او دوست می داشت حسین سالم مانده و فرزندانش در راه حسین قربانی می شدند این علاقه قلبی او بحسین گواه خلوص ایمان و عقیده اوست علمِ سرشارِ وی در کلام او و فرزند بزرگوارش عباس نمایان است. او از محدثات شیعه است و فرزندان خود را با علم و دانایی تربیت کرد. اگرچه آنان فرزندان «باب علم نبی» بودند اما از دانش مادری هم بی بهره نبودند چنانکه حضرت علی(ع) در مورد عباس می فرماید: اِنّ ولدی العباس زُقّ العلمَ زقّاً. «همانا فرزندم عباس در کودکی علم آموخت و به سان نوزاد کبوتر که از مادرش آب و غذا می گیرد از من معارف را فرا گرفت».(42) در مورد اعتقادات و باورهای دینی عباس در کتب مربوط به زندگانی حضرت، مطالب فراوانی نوشته شده است که جملگی نشانگر روح بلند و دانش و بینش مادر وی می باشد. اخلاص، ادب، شجاعت، معرفت و صفات دیگر ام البنین نمایانگر شخصیت والای او است که ما جهت رعایت اختصار از شرح آنها خودداری می کنیم ادب صفت ادب از مهمترین شاخصه های شرافت انسانی است و دو مصداق دارد: 1. ادب در برابر خدا 2- ادب در برابر مردم.
ام البنین(س) که از دامان خاندانی ادب پرور برخاسته بود، در محضر اسوه ادب ـ علی(ع) ـ آن را بارور ساخت و الهی گردانید. او در پیشگاه خدا ادب بندگی را نگاه می داشت و نسبت به مردم فروتن بود؛ ولی بزرگترین نمود ادب او، در برابر علی(ع) و فاطمه(س) و فرزندان معصوم(ع) آنان است. هنگامی که به خانه علی(ع) قدم نهاد، خود را نه به عنوان جانشین فاطمه(س)، بلکه به عنوان خادم فرزندان فاطمه(س) می دانست. با آنان به ادب رفتار می کرد و آنها را گرامی می داشت. عباس(ع) از این سرچشمه ادب، تربیت آموخت که برادرش حسین(ع) را همیشه یاسیدی یااباعبدالله خطاب می کرد و همواره ادب را در گفتار و رفتار خود نسبت به فرزندان زهرا(س) نگاه می داشت. بر کرانه تعلیم و تربیت: با توجه به معارف و مبانی اسلامی درمی یابیم که امر مقدس تربیت برای زنان به عنوان یک امتیاز مهم مطرح شده است. خداوند اولین مربی بشر است که «رب العالمین» از نامهای او است و این لباس فاخر تنها بر قامت زنان پاک و مهربان شایسته است. وظیفه حقیقی و واقعی زن، تربیت زنان و مردانی است که سازنده جوامع بشری هستند. در این راستا «ام البنین» یکی از مربیان تاریخ قلمداد می شود که تا هستی بر جاست و تا صفات عباس بر زبانهاست سخن از ام البنین نیز هست. آنگاه که کتاب زندگانی عباس بن علی(ع) را ورق می زنیم و ویژگیهای والا و فضیلتهای بالای وی را می بینیم و صفاتی چون ادب، شجاعت، آزادگی، وفادری و اخلاص و ایمان و بصیرت که همه و همه به گونه ای در وجود مادر او بوده است و ظهور و بروز این صفات در فرزند متجلی می شود را می یابیم، به عظمت مسأله تربیت و پرورش معنوی و اخلاقی فرزندان پی می بریم. به نظر می رسد پاره ای از صفات در وجود ابوالفضل درخشش فراوانی داشته است؛ از جمله ادب او که در مورد پدر بزگوارش، علی بن ابی طالب(ع)، و برادران عزیز و گرامی اش حسن(ع) و حسین(ع) به وضوح دیده می شد. مورخان می گویند: عباس بن علی هر گاه حسین(ع) را مورد خطاب قرار می داد از واژه «یا مولای» و «یا سیدی» استفاده می کرد و کمتر اتفاق می افتاد که او را با لفظ برادر صدا کند. اگر چه هر دو از یک پدر بودند اما تواضع و ادب او نسبت به حسنین(ع) به علت نگرش عمیق او به عظمت حضرت زهرا(س) بوده است و این درسی است که از کودکی آنگاه که سر بر دامن معلم اولین خود، ام البنین، می نهاد آموخت. آری، درس ادب، ولایت، عشق به همنوع و آشنایی با دردهای زمان از جمله درسهایی بود که چهار پسر ام البنین در مکتب مادر آموختند و همواره به آنها پای بند بوده و با آنها جاودانه شدند. در کتب تاریخی در شمارش شهدای کربلا نوشته اند: «اولاد امیرالمؤمنین(ع) ... و العباس و جعفر و عثمان و عبداللّه (یا عبیداللّه ) الشهداء مع اخیهم الحسین(ع) بِطَفّ کربلا، اُمّهُم ام البنین بنت حرام بن خالد».(43) «از فرزندان امیرالمؤمنین(ع) (پس از ذکر تعدادی از فرزندان) عباس و جعفر و عثمان و عبداللّه است که با برادرشان حسین(ع) در سرزمین کربلا به شهادت رسیدند. مادر آنها ام البنین دختر حرام بن خالد است.» پیش رخسارم اگر خورشید مهتاب من است مادرم ام البنین است علی باب من است شاعر حسن فطرس براستی پرورش فرزندانی چنین شجاع که در راه شریعت و ولایت از جان گذشته و به تمامی تعلقات و وابستگیهای خاص دوره جوانی و نوجوانی پشت پا زده و در راه دین و رهبر فدا شوند کاری بس عظیم و ستودنی است. ام البنین، مادر چهار شهید در یک جبهه، الگو و اسوه ای است برای مادران شهدای کربلای ایران. اگر نبود صبر و بردباری و بصیرت این زن در تاریخ اسلام، به یقین دفتر صبر و استقامت بی سرمشق می ماند و مادران شهیدان در ایران باافتخار و سربلندی از جوانان به خاک خفته خویش چنین صبورانه سخن نمی گفتند عروج عرشی و غروب مادر مهتاب:
چند سالی است که (فاطمیه نه در سوم جمادی الثانی که ده روز دیرتر یعنی در سالروز رحلت فاطمه ای دیگر به اتمام می رسد رازی که در این قرابت زمانی میان سالروز پرواز فاطمه صدیقه و (فاطمه کلابیهوجود دارد بی شک همانا ابراز ارادتی است که ام البنین به زهرا و خانه و خوانواده او داشت چه بسیار که این دومین فاطمه علی خود را کنیز زینبین و پسرانش را غلام حسینین می خواند چه بسیار که که ام البنین تجلی گر ادب شده بود و از عباس در همان حال که کودکی بیش نبود تقاضا کرده بود حسین را نه برادر که مولا خطاب کند. (( پسرم!تو و حسین پدرانتان یکی است اما من کنیز مادر حسین هستم.)) زندگی سراسر مهر و عاطفه و مبارزه ام البنین رو به پایان بود وآخرین شب زندگی ام البنین بود. فضه‌‌ خادمه رو به خانم کرد و از این بانو ادب خواست در این آخرین لحظات بالا ترین جمله را به او بیاموزد. ام البنین لب به تبسم گشود و اندکی بعد آرام زمزمه کرد:((السلام علیک یا ابا عبدالله)).... تا فضه یک بار دیگر یاد آنرو بیافتد که اصحاب به ام البنین خبر شهادت پسرانش را می دادند در حالی که او تنها از حسین می پرسید. از حسین می پرسید و می گفت:پسرانم فدای او از حسین بگویید.... لحظاتی فضه به خود آمد ام البنین را در حال احتضار دید دوید و فرزندان علی(ع) راو فرزندان حسین بن علی را صدا زد.اندکی بعد ندای مادر مادر مدینه را پر کرد. این اولین بار بود که فرزندان و نوادگان فاطمه ام البنین را مادر صدا می کردند و خانم ممانعتی نمی کرد. شاید او را دیگر رمقی نمانده بود تا بگوید:من کنیز فاطمه هستم مرا مادر نخوانید! حضرت زین العابدین(ع) بی اختیار یاد آن غروبی افتاد که عمویش عباس آغشته به خون خویش برای اولین بار فریاد بر آورد: ((یا اخی ادرک اخی!))... قطرات اشک بر گونه هایش نشست ام البنین دیگری ندای مادر مادر فرزندانش را نمی شنید... او به عنوان همسر شهید، رسالت خویش را به خوبی به پایان رسانید و فرزندانی تربیت کرد که فدایی ولایت و امامت بودند و هر 4 تن در در کربلا قربانی آرمانهای «ولی » و «امام » خویش شدند و بدین وسیله بر صحیفه تربیت ام البنین امضای سبز مولای متقیان علی(ع) قرار گرفت. پس از کربلا بار رسالت سیاسی و اجتماعی خویش را به دوش گرفت و پیامهای مهم کربلا را به فرداها صادر کرد و ارزشهای معنوی این حماسه عرفانی را زنده نگاه داشت. همسر شهید، مادر چهار شهید و طلایه دار پیام آوران کربلا پس از زینب(س) که لحظه لحظه عمر خویش را با خدای خود معامله کرد و لحظه ای خطا و انحراف در زندگی وی راه نیافت او، بعد از زینب کبری علیهاالسلام دار فانی را وداع گفت، ولی تاریخ‏نگاران سال ارتحال او را متفاوت نگاشته‏اند، به طوری که عده‏ای آن را سال 70 هجری قمری بیان کرده‏اند و عده دیگری تاریخ وفات آن مادر فداکار را، سیزدهم جمادی الثانی سال 64 هجری قمری دانسته‏اند که نظر دوم از شهرت بیشتری برخوردار است (44) او در قبرستان بقیع در کنار سبط رسول خدا، امام حسن(ع)، و فاطمه بنت اسد و دیگر چهره های درخشان شریعت محمدی(ص) به خاک سپرده شد(45) اگر چه جسم او در خاک است اما روح بلند او و صفات کریمه و عظیمه وی نام او را به بلندای آفتاب زنده نگاه داشته است و در پرتو صفات این بانوی فاضله انسانهایی تربیت شده اند که در تاریخ ماندگار خواهد بود قبر او بُقعه ای از آسمان است و مردان و زنان دین باور به زیارت او می روند تا جرعه ای از دریای بیکران مجد و عظمت او را جویا شوند و کویر تفتیده خویش را حیات بخشند چه زیباست القاب او در میان مسلمانان ام العشق، ام المهتاب ، ام الوفاء وغیره... ام البنین الگویی تمام عیاربرای ما: اگر بخواهیم چشم اندازی از زندگانی سراسر ایثار و از خودگذشتگی ام البنین، مادرِ شجاعت، را در برابر آیندگان بگشاییم باید بگوییم که: ام البنین آسمانی زندگی کرد و در دامان حقیقتها پرورش یافت و در بوستان زندگی خویش گلهایی را پرورش داد و سپس با دست خویش و از اعماق قلب مطهرش به امام زمان خود، حسین(ع) فرزندِ پاک بانوی آفرینش، تقدیم کرد.
زندگانی این بانوی حرم علی بن ابی طالب(ع) آینه ای است برای هدایت بشر امروز و به ویژه درسی برای زنان برجسته است و می توان دوره های زیر را در زندگی سراسر عشق و مبارزه او مشاهده کرد: 1) دوران قبل از ازدواج با روحیات پاک و صادقانه که رؤیای صادقه او نتیجه این طهارت بود. 2) زندگانی در خانه ولایت و به جای گذاشتن خاطره های خوش در اذهان فرزندان همسر 3) تربیت فرزندانی شجاع و دلاور و شیفته دانایی و تربیت ولایی جوانان خود که 34 سال این دوره به طول انجامید و انجام وظایف مادری به بهترین صورت. 4) ایثار در جایگاه «همسر شهید» و صبر و بردباری در فراق همسر باوفای خود که 20 سال به طول انجامید. 5) نگهداری از یتیمان و بازماندگان واقعه کربلا و بیدادگریها و مبارزات سیاسی که این دوره 9 سال به طول انجامید. آخرِ سخن اینکه این بانوی کریمه و بزرگوار، مادر چهار شهید و همسر شهید، برگ زریّنی از کتاب تاریخ را بر جای گذاشت و جاودانه شد. امید آنکه با پویش راه کمال و الگوگیری از بزرگانی این چنین، نام ما نیز در زمره شیفتگان ولایت ثبت شود ام‏ البنین علیهاالسلام ، واسطه فیض الهی ام ‏البنین، همسر علی علیه ‏السلام و مادر سردار کربلا، نزد مسلمانان جایگاهی ویژه دارد، چون نزد خداوند از مقام و منزلتی والا برخودار است، و این مقامْ به واسطه تقدیم خالصانه فرزندان در راه خدا و استواری و عبودیت ایشان است. از این‏رو، مؤمنانِ حاجت‏مند و دردمند او را به درگاه حضرت باری تعالی شفیع و واسطه قرار می‏دهند، و غم واندوهشان را با زیارت مزار آن بانو می‏زدایند ایت الله العظمی حاج سید محمد حسینی شیرازی می‌فرمود: شخصی در عالم مکاشفه، حضرت ابالفضل العباس را دید و عرض کرد: آقا جان! حاجتی دارم و نمی‌دانم برای روا شدن آن به چه کسی متوسل شوم؟ قمر بنی‌هاشم فرموده بود: به مادرم امالبنین... (46) از مرحوم آیت الله العظمى آقاى حاج سید محمود حسینى شاهرودى (متوفى 17 شعبان 1394 هجرى قمرى ) نقل است که فرموده بود: من در مشکلات ، صد مرتبه صلوات براى مادر حضرت ابوالفضل العباس ‍ علیه السلام ، ام البنین علیه السلام ، مى فرستم و حاجت مى گیرم(47) به تجربه رسیده است که نذر براى ام البنینعع و اطعام مستمندان به نام حضرت اباالفضل العباس علیه السلام ، براى بر آورده شدن حاجات موثر است . (48) گفته شده که چهار شب جمعه ، ده مرتبه سوره یس ، بدین طریق خوانده شود انشاء الله کارساز خواهد بود: شب جمعه اول سه مرتبه ، شب جمعه دوم سه مرتبه ، شب جمعه سوم سه مرتبه ، شب جمعه چهارم یک مرتبه ، سوره یس ‍ به نیابت از حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و هدیه براى مادرش ‍ ام البنین علیه السلام بخواند، انشاء الله که حاجات بر آورده به خیر خواهد گردید(49) همچنین در میان مردم ، به ویژه کسانى که نسبت به مقام ام البنین علیه السلام شناخت دارند، مشهور است که هرگاه چیزى را گم کنند یا در جستجوى آن باشند، هدیه به روح آن بانوى بزرگوار سوره فاتحه اى مى خوانند و صلواتى مى فرستند. درنتیجه به اذن خدا به شى گمشده و یا حاجتى که دارند، دست مى یابند، و این امر بارها تجربه شده است . (50) سخن بزرگان در بیان فضایل ام‏البنین علیهاالسلام
عالم جلیل‏ القدر، زین ‏الدین عاملی، شهید ثانی درباره حضرت ام ‏البنین علیهاالسلام می‏گوید: «ام‏البنین از بانوان با معرفت و پر فضیلت بود. نسبت به خاندان نبوت، محبت و دلبستگی خالص و شدید داشت و خود را وقف خدمت به آن‏ها کرده بود. خاندان نبوت نیز برای او جایگاه والایی قائل بودند و به او احترام ویژه می‏گذاشتند.» هم‏چنین علامه سید محسن امین می‏گوید: «ام البنین علیهاالسلام ، شاعری خوش‏بیان و از خانواده‏ای اصیل و شجاع بود.» (51) علی محمد علی دُخَیِّل، نویسنده معاصر عرب در وصف این بانوی بزرگوار می‏نویسد: «عظمت این زن (ام البنین) در آن‏جا آشکار می‏شود که وقتی خبر شهادت فرزندانش را به او می‏دهند، به آن توجه نمی‏کند، بلکه از سلامت حضرت امام حسین علیه‏ السلام می‏پرسد؛ گویی امام حسین علیه ‏السلام فرزندِ اوست نه آنان».(52) سید باقر شیریف قرشى در کتاب خود العباس رائد الکرامه و الفدا فى الاسلام گفته است : در تاریخ دیده نشده که زنى نسبت به فرزندان هووى خود محبتى مخلصانه و رزد و آنها را بر فرزندان خود مقدم بدارد، جز این بانوى پاک علیه السلام یعنى ام البنین(53) شیخ جعفر نقدى در کتاب خود (زینب کبرى ) مى گوید: ام البنین علیه السلام از جمله بانوان با فضیلت ، خوش بیان ، و سخنور، پرهیزکار و اهل عبادت و تقوا بود. اهل بیت را به خوبى مى شناخت(54) . مقرم مى گوید ام البنین علیه السلام از بانوان با فضیلت به شمار مى رفت . وى حق اهل بیت را خوب مى شناخت و در محبت و دوستى با آنان خالص بود و متقابلا خود در میان آنان جایگاه بلند و مقام ارجمندى داشت(55) برخی افراد مانند سیدمهدی سویج در کتاب ام البنین سیدة نساء العرب در بیان فضل و دانش او، ایشان را با جناب زینب کبری(س) البته در سطح پایین تر مقایسه می کند و او را به صفت عالمه می ستاید. این ویژگی آشکارا درباره هیچ کس جز زینب کبری(س) گفته نشده است. بخشی از زیارت نامه ام البنین علیهاالسلام سلام بر تو ای همسر جانشین رسول اللّه علیه السلام ؛ سلام بر تو که محبوب زهرایی؛ سلام بر تو ای مادر ماه های درخشان؛ خدا و رسولش را گواه می گیرم که تو با اهدای فرزندانت و قربانی کردن آن ها در راه آرمان های حسین علیه السلام جهاد نمودی؛ گواهی می دهم که تو یار و یاور امام علی بن ابی طالب علیه السلام در سختی ها، مشکلات و مصیبت ها بوده ای ؛ گواهی می دهم که به خوبی از عهده سرپرستی و نگه داری فرزندان زهرای اطهر علیهاالسلام و ادای امانت ایشان برآمدی؛تو در نزد خداوند از مقام و منزلت بالایی برخورداری؛ سلام بر تو و بر فرزندان شهیدت! السلام علیکِ یا زوجة ولى الله، السلام علیکِ یا زوجة امیر المؤمنین، السلام علیکِ یا ام البنین، السلام علیکِ یا ام العباس ابن امیر المؤمنین على بن ابى طالب علیه السلام، رضى الله تعالى عنک وجعل منزلکِ وماواکِ الجنه ورحمة الله وبرکاته ... کتابشناسی ام البنین (س): تمامی کتابهایی که درمورد حضرت ابوالفضل عباس است رامیتوان جز کتابهایی نام برد که زندگینامه ام البنین (س) در آن وارد شده که ما از معرفی آنها خودداری میکنیم واما کتابهای دیگر: 1- اعلام النساء المؤمنات، محمد حسون - ام علی مشکور تهران، انتشارات اسوه، ۱۴۱۱ق 2- اعلام النساء فی عالمی العرب و الاسلام، عمر رضا کحاله، دمشق ۱۳۷۹ ق 3- اعیان الشیعه، سید محسن امین، تحقیق حسن امین، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۳ ق ، جلد ۶، ۷ 4- ام البنین، محمد علی سالکی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی ۱۳۸۲ 5 - شروع مرثیه عاشورا ، ذبیح ا... صاحبکار، نگاه حوزه، ش ۷۸ - ۷۷، فروردین ۱۳۸۱ 6- ادب الطف او شعر الحسین، جواد شبر، بیروت، دارالمرتضی، ۱۴۰۹ ق 7- مجموعه آثار، ج 17، ص 242 ، نویسنده: شهید مطهری 8- ستاره درخشان مدینه حضرت ام البنین(س) 9- ام البنین (س) زیباترین الگوی نامادری!،یکتایی، محمدرضا،ناشرفارابی 10- ام البنین (س)، مادر مهتاب پدیدآورنده ناحیدطیبی 11- ام البنین نمادى از خودگذشتگى،محمدرضاعبدالامیرانصاری 12- بحار الانوارعلامه مجلسی ج 45 13- ام البنین سیده نساء العرب،سیدمهدی سویج 14- مادر فرزندان زهرا(س) ،ابوالفضل هادی منش 15- ام البنین شمع یتیمان علی (ع)،محمد آخوند،انتشارات یاس زهرا 16- ام البنین (ع) ،سلمان هادی طعمه ،ناشردارالبقیع 17- ام البنین بانوی ایثار،فرزانه یاورزاده 18- ام البنین شیرزن ولایت مدار ،علی اکبرخدایی 19- ام البنین مادری بربلندای معرفت 20- ام البنین اسوه مادران وهمسران شهید ،فاطمه اسلامی ادامه دارد .... منابع و پی نوشتها:
1- اصول کافی کلینی وسردار کربلا ص 33 2- وسایل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 14، ص 29. با اندکی تغییر در کتاب مقنعه شیخ مفید ص 79 ،المجازات النبویه ص 61 وسردار کربلا ص 33 3- نکت الهمیال ص 200 وکتاب سردار کربلا یا ترجمه العباس از سید عبدالرزاق موسوی المقرم ص 34 4- قمر بنی هاشم، مقرم، ص 15. 5- عمدة الطالب وسرالسلسلة وسردارکربلا ص 34 6- تنقیح المقال، علامه مامقانی، ج 3، ص 70 با ترجمه. 7- مدینة المعاجز ص 115 وسردار کربلا ص 34 8- اختصاص شیخ مفید وکتاب بصائرالدرجات وسردار کربلا ص 35 9- مستظرف ج 1 ص 61 -70 وکتاب یردارکربلا ص 35 10- قمر بنی هاشم، عبدالرزاق المقرم، ص 9.(قابل توجه که دربعضی از کتب نام او حرام ذکر شده ) 11- همان، ص 10. مقاتل الطالبین ص 22 وبطل العلقمی 1/92 12- قرآن کریم، سوره ابراهیم / 24. 13- عبدالرزاق المقرم، قمر بنی هاشم، ص10 14- مامقانی، تنقیح المقال، ج3، ص70 با ترجمه 15- قمر بنى هاشم ، ص 1113. محقق بزرگ شیخ عبدالواحد مظفر در کتاب خود ((بطل العلقمی )) به تفصیل درباره این خاندان گرامى و باقیات صالحات آنان سخن رانده است . 16- دکتر احمد بهشتی، قهرمان علقمه، ص32 و بَطَلَ العلقمی، عبدالواحد مظفر، ج1، ص167 17- شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج14، ص31 18- شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج14، ص51 19- علی اکبر مظاهری، جوانان و انتخاب همسر، ص116 20- علی اکبر مظاهری، جوانان و انتخاب همسر، ص116 21- مقرّم، قمر بنی هاشم، ص26 با ترجمه 22- محمدعلی الناصری، مَولِد العباس بن علی(ع)، ص26 با ترجمه 23- محمدعلی الناصری، مَولِد العباس بن علی(ع)، ص28 با ترجمه 24- محمدعلی الناصری، مولد عباس بن علی(ع)، ص36 25- مولد عباس بن علی(ع)، محمد علی الناصری، صص 38 -36. وکتاب مادر مهتاب 26- همان، ص39 27- مقرّم، قمر بنی هاشم، ص51 28- الکبریت الاحمر، ج3، ص144 29- وسایل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 14، ص 29. 30- زندگانی حضرت ابوالفضل العباس (ع) ص 21 وکتاب چهره درخشان قمربنی هاشم ص 59 31- باقر شریف‌قرشى، زندگانی حضرت ابوالفضل‌العباس، ص 32- ذبیح اللّه محلاتی، ریاحین الشریعه، ج3، ص294 ،تنقیح المقال، ج 3، ص 70 و منتهی الامال، حاج شیخ عباس قمی، ص 226. 33- مقاتل الطالبین ص56 و بحارالانوار ج 45 ص 40) ریاحین الشریعه، ذبیح الله محلاتی، ج 3، ص 294 و تنقیح المقال، ج 3، ص 70. 34- قمر بنی هاشم، مقرم، ص 16. 35- مامقانی، تنقیح المقال، ج3، ص70 با ترجمه 36- مامقانی، تنقیح المقال، ج3، ص70 با ترجمه 37- علامه مجلسی، بحارالانوار، ج42، ص93 38- احمد بهشتی، قهرمان علقمه، ص40، به نقل از انیس الشیعه 39- ریاحین الشریعه، ذبیح الله محلاتی، ج 3، ص 294 و تنقیح المقال، ج 3، ص 70. 40- ذبیح اللّه محلاتی، ریاحین الشریعه، ج3، ص294 41- همان، ص 16. 42- احمد لقمانی، سپهسالار عشق، ص23 43- علامه مجلسی، بحارالانوار، ج42، ص89 44- محدثات شیعه، دکتر شهلا غروی نایینی، ص 53. 45- عبدالحسین مؤمنی، زندگانی قمر بنی هاشم باب الحوائج، ص137. 46- ستاره درخشان مدینه حضرت امالبنین(س) ، ص ۱۴۲ 47- چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام ، ج 1 ص 464 48- چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام ، ج 1، ص 464 49- حیاه العباس ، شیخ جعفر، ص 46 50- ام البنین نماد از خود گذشتگى 51- اعیان الشیعه ، ج 2 ص 289 52- العباس علیه السلام ، ص 18 53- عباس بن على رائد الکرامه ، ص 23 54- زینب الکبرى علیه السلام ، ص 25 55- العباس علیه السلام ، ص 72
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅نمونه کرامت های امام حسين (ع) (وصيت مرده ) 👈روزى جوانى گريه كنان نزد امام حسين عليه السلام آمد و گفت : مادرم بدون وصيت از دنيا رفت و با اينكه اموالى دارد، مرا دستور داد كه قبل از اطلاع شما دست به آن نزنيم . در اين حال حضرت بپا خاست و با جوان نزد مادرش رفت و دعايى نمود تا خداوند متعال او را جهت تعيين وصيتش زنده كند؛ ناگهان مادر آن جوان نشست و شهادت خود را به زبان آورد و به امام حسين عليه السلام نگاه كرد و گفت : اى مولاى من ! داخل شو و مرا به آنچه مربوط به خودت مى باشد، دستور ده . امام حسين عليه السلام وارد شد و از او خواست تا وصيتش را بيان كند و او گفت : يا بن رسول الله ! يك سوم اموالم را (اموالش را يك به يك شمرد.) به تو مى دهم تا هر جا بخواهى به مصرف رسانى و اگر مى دانى كه فرزندانم از دوستان تو مى باشند، دو سوم بقيه را به ايشان مى دهم و اگر مخالف شما باشند، همه اموالم را بردار؛ زيرا حقى براى مخالفين شما در اموال مؤ منين نيست . سپس حضرت خواست تا كفن و دفن و نمازش را به عهده گيرد و بعد مرد. (1) لو راءيتم المعروف رجلا، راءيتموه حسنا جميلا تسر الناظرين . (2) اگر خوبى و نيكى مجسم مى شد، به صورت شخصى زيبا كه بيننده را شادمان و مبهوت خود مى ساخت ، آشكار مى شد. 1-بحار الانوار 44/181. 2-كشف الغمه 2/29 و بحار الانوار 78/121. https://eitaa.com/roghaiiename
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰فهرست مطالب و نحوه تنظيم آن ✳️ - نحوه تنظيم برنامه https://eitaa.com/roghaiiename/13 🔰 اباعبد الله الحسين (ع) 1️⃣ - شناسه امام حسين (ع) https://eitaa.com/roghaiiename/6 2️⃣ - اصحاب امام حسين (ع) https://eitaa.com/roghaiiename/7 3️⃣ - زمامداران معاصر حضرت https://eitaa.com/roghaiiename/14 4️⃣ - رويدادهای مهم زمان حضرت https://eitaa.com/roghaiiename/15 5️⃣ - سيره امام حسين (ع) https://eitaa.com/roghaiiename/40 7️⃣شناسه حضرت ابالفضل (ع) https://eitaa.com/roghaiiename/65 https://eitaa.com/roghaiiename
هدایت شده از منبرطلاب
🌀 اصول حاکم بر زندگی حضرت زهرا (س) نویسنده/ سخنران: ✅ حجت الاسلام و المسلمین رفیعی 💠 انگیزه امام حسین(علیه السلام) از قیام الحمد للّه الذی جعل الحمد مصباحالذکره وسببا لمزید من فضله ودلیلاً علی آلائه وعظمته، ثم الصلاة والسلام علی حبیبه وخیرته حافظ سره و مبلّغ رسالاته سیدنا و نبینا ابی القاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المنتجبین لا سیما بقیة اللّه فی الارضین. قال اللّه تبارک و تعالی: «یا أَیُّهَاالَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَکُونُوا مَعَ الصادِقِین»؛ حادثه عاشورا در ساعاتی محدود در سرزمین تفتیده عراق و نبردی نابرابر بین دو جبهه عزت و ذلت، دو جبهه کرامت و رذالت، دو جبهه ارزش و ضد ارزش برگزار شد. از آن حادثه زمانها و سالهای زیادی گذشته است.هر کس این حادثه کوتاه از نظر زمان؛اما بلند از نظر پیام، محدود در سرزمین کوچک؛ اما بزرگ و گسترده در همه عالم، از طریق خودش و برداشت خودش، به بررسی و تبیین آن پرداخته است. بهترین راه شناخت اهداف امام حسین علیه السلام ، انگیزه ایشان و جریاناتی که منجر به این واقعه خونین و ماندگارشد، کلمات خود امام حسین علیه السلام است.قبل از هر کس و هر جریانی می توانیم با مراجعه به سخنان خود ابا عبداللّه علیه السلام تحلیل این قیام و تحلیل این حادثه رااز خود امام دریافت کنیم. من اجازه می خواهم در این محضر شریف به 5 انگیزه مهم اباعبداللّه علیه السلام با ذکر 5 شاهد مثال ازکلمات امام حسین علیه السلام یا کلمات ائمّه معصومین علیهم السلام بپردازم. 💠 چرا امام حسین علیه السلام قیام نمود؟ 🔻 اوّل: انگیزه دینی: یعنی اقامه دین،حفظ دین، که حفظ آن در رأس همه امور است. حضرت علی علیه السلام می فرماید: «دِینُکُمْ، دِینُکُمْ فَاِنَّ السَّیِئَةَ فِیهِخَیْرٌ مِنَ الْحَسَنَةِ فِی غَیْرِهِ؛ مردم مواظب باشید دینتان و آئین تان را حفظ کنیدبدرستی که گناه در عالَم دینداری بهتراز نیکی در عالَم بی دینی است.» اگرکسی متدین باشد جامعه ای دیندارباشد. یک وقت خطایی در ان صورتب گیرد بهتر است تا جامعه ای بی دین باشد و به ظاهر کارهای خوب انجام دهد. چرا؟ چون دین و آئین واعتقادات باید در هر جامعه و ابعاد آنجریان داشته باشد. نخستین انگیزه اباعبد اللّه علیه السلام انگیزه دینی است و شاهدآن همین جمله ای است که امام حسین علیه السلام نامه نوشت به مردم بصره؛به 5 نفر از سران بصره. من کاری به عکس العمل رؤسای قبایل بصره ندارم - متأسفانه عکس العمل خوبی نبود - آن گونه که می بایست پاسخ مثبت ندادند. کار به پیام نامه دارم؛فرمود: «اَلا وَاِنَّ السنَّةَ قَدْ اُمِیتَتْ وَاِنَّ الْبِدْعَةَ قَدْ اُحْیِیَتْ؛ هشیار باشید سنت پیامبر ازبین برده شد و بدعت زنده گردید.»خطر ا ز این بالاتر! سنّت پیغمبر که خودش فرمود: مردم سنّت مرا حفظ کنید. امیر المؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه فرمود: «اَقِیمُوا هذَیْنِ الْعُمُودَیْنِ؛ مردمستون و استوانه کتاب خدا و سنت راحفظ کنید» سنّتی را که بعد از بعثت،پیامبر 23 سال برایش زحمت کشید. سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله چه بود؟ یکی ازسنت های پیامبر این است که حاکم بایدعادل باشد. الآن که یزید حکومت می کند ظالم است. یکی دیگر ازسنّت های پیامبر صلی الله علیه و آله محبّت پیامبر بود که می فرمود: «مزد رسالت من مودّت فامیل و قربی و بستگان و خاندان مناست.» این چه محبتی است که ابی عبداللّه را در بیابانهای حجاز و کوفه،اینگونه با خانواده می چرخانند واین گونه جسارت به خاندان اهل بیت و ابا عبد اللّه علیه السلام می کنند؟ یک وقتی کسی از انس بن مالک پرسید، سنّت پیغمبر صلی الله علیه و آله چقدر مانده است؟ این جریان بعد از شهادت ابا عبد اللّه علیه السلام است. او گفت: من سالها با پیامبر صلی الله علیه و آله محشور بودم، فقط همین نمازی که مردم می خوانند و شهادت - ان لا اله الااللّه -، دیگر هر چه نگاه می کنم سنّت پیغمبر صلی الله علیه و آله نمی بینم، سنت پیامبر صلی الله علیه و آله محبت اهل بیت علیهم السلام و حکومت عدالت بود. سنت پیامبر صلی الله علیه و آله این نبودکه این گونه در جامعه ای که نیم قرن ازرحلت پیامبر صلی الله علیه و آله آن نگذشته این همه ظلم و تعدّی و تجاوز و شرابخواری باشد. ادامه دارد... 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
هدایت شده از یادخدا آرامش قلبها
﷽✍سرنوشت شوم قاتلان امام حسین (ع) 🔺پس از 🔺واقعه کربلا 🔺ابحر بن کعب🔺 (۸) 🔹ابحر بن کعب در واقعه عاشورا از سپاهیان عمر بن سعد بود. 🔸 روز عاشورا هنگامی که لشکر دشمن، امام حسین (ع) را محاصره کرد، عبدالله بن حسن از خیمه بیرون آمد و خود را به عمویش رساند. 🔹ابحر بن کعب با شمشیر به امام حسین (ع) حمله کرد، عبدالله دستش را سپر آن حضرت کرد و بحر شمشیرش را فرود آورد و دست عبدالله را قطع کرد. 🔸 در برخی روایات، غارت لباس امام حسین(ع) نیز به او نسبت داده شده است. 🔹 امام حسین (ع) روز عاشورا جامه خود را پاره کرد تا کسی پس از شهادتش آن را از تنش بیرون نیاورد اما بحر بن کعب این لباس را غارت کرد. 🔸 در برخی منابع آمده است که پس از واقعه عاشورا، دو دست بحر بن کعب، مبتلا به مرض شد. دستان او در زمستان آب (خونابه) می‌داد و در تابستان مانند چوب خشک می‌شد و پاهای او فلج شد. 🏴@PiroVANmahdi
هدایت شده از یادخدا آرامش قلبها
🔵⚫️ اعمال شب عاشورا :👇 ◾️ شب دهم محرّم، شب عاشورا و شبی است که امام حسین علیه‌السّلام و یارانش آن را احیاء داشته و تا صبح به قرائت قران و دعا و مناجات پرداختند. لذا احیاء این شب فضیلت فراوان دارد. در فضيلت احياء اين شب روايت كرده‌اند: 👈▫️مانند آن است كه عبادت كرده باشد به عبادت جميع ملائکه، و عبادت در آن، برابر هفتاد سال عبادت است، و اگر كسى را توفيق دست دهد در چنين شبى در كربلا باشد و امام حسين عليه السّلام را زيارت كند و نزد آن حضرت تا صبح بيتوته كند، خدا او را آغشته به خون امام حسين عليه السّلام در زمره شهدا با آن حضرت محشور فرمايد. 📕👈..سيّد بن طاووس در كتاب «اقبال الاعمال» براى اين شب دعاها و نمازهاى بسيار، با فضيلت‌هاى فراوان روايت كرده است، از جمله: 🌑 ۱- صد ركعت نماز که در هر رکعت بخواند: ▪️سوره «حمد» یک مرتبه ▪️سوره «توحيد» سه مرتبه ▫️و بعد از پايان صد ركعت، هفتاد مرتبه بگويد: ▪️«سبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ» 👈و در روايت ديگر پس از العلى العظيم استغفار هم ذكر شده است. 🌑 ۲- چهار ركعت نماز در آخر شب، كه در هر ركعت بخواند: ▪️سوره «حمد» یک مرتبه ▪️«آية الكرسى» ده مرتبه ▪️سوره «توحيد» ده مرتبه ▪️سوره «فلق» ده مرتبه ▪️سوره «ناس» ده مرتبه ▫️و پس از سلام: ▪️صد مرتبه سوره «توحيد» را قرائت كند. 🌑 ۳- چهار ركعت نماز، که درهر ركعت بخواند: ▪️سوره «حمد» یک مرتبه ▪️سوره «توحيد» پنجاه مرتبه 👈..و اين نماز برابر است با نماز اميرالمؤمنين عليه السّلام كه فضيلت بسيار دارد. و پس از نماز، بسيار ذكر خدا كند و صلوات بسيار بر رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم فرستد، و هر چه می‌تواند بر دشمنان ايشان لعن كند. 🏴@PiroVANmahdi
هدایت شده از یادخدا آرامش قلبها
🥀🏴✨🥀🏴✨🥀🏴✨ (ع) 🖤 هركس دو ركعت نماز مانند نماز صبح در توسل به حضرت ابوالفضل (ع) بخواند و بعد از نماز 133 مرتبه این ذكر را بگوید : 🔅یا كاشِفَ الكَرب عَن وجهِ الحسین، 🔅اِكشِف كَربی بِحَقِّ اَخیكَ الحسین و بعد از آن 133 مرتبه صلوات بفرستد. ان شاء الله به حاجت خود میرسد. 📚منبع: مفاتيح الجنان 🏴@PiroVANmahdi
▪️حضرت دختر ابى عبدالله الحسين علیه‌السلام و رباب، دختر امرءالقيس است. ◾️🍃نام اصلى وى، "آمنه" يا "اميمه" بود و مادرش رباب او را به "" ملقب ساخت. اين بانوى شريف علوى در دامن مهرانگيز پدر ارجمندش حضرت امام حسين علیه‌السلام و مادر گرانمايه‌ اش حضرت رباب سلام الله علیها و عمه بزرگوارش حضرت زينب كبرى سلام الله علیها پرورش يافت و از راهنمايى و تربيت ناب برادرش حضرت على بن الحسين علیه‌السلام معروف به امام زين العابدين در ايام امامت آن بزرگوار بهره هاى وافر يافت. ◾️🍃وى از زنان خردمند و داناى عصر خويش بود. علاوه بر بهره‌ مندى كامل از حُسن جمال از فضايل معنوى مانند تعبد، تدين و تقواى الهى برخوردار بود و در زمينه شعر، سخنورى و فصاحت بيان از ممتازان عصر و خانه وى هميشه مجمع ادبا، شُعرا و سخن‌سرايان عرب بود. درباره تاريخ تولدش، اطلاع دقيقى در دست نيست. ◾️🍃 اما وى در واقعه عاشورا، دخترى رشيد و بالغ بود. برخى از مورخان، وى را در واقعه كربلا بين ده تا سيزده ساله خوانده اند. بنابراين تولدش بايد ميان سال‌ هاى 47 تا50 قمرى باشد. او در مدينه و در اواخر عصر امامت حضرت امام حسن‌ مجتبى علیه‌السلام ديده به جهان گشود. ◾️🍃امام حسين علیه‌السلام به تمامى فرزندانش از جمله ، عشق و علاقه داشت و آنان را به خاطر برخوردارى از فضايل و كمالات نفسانى، بسيار دوست مى‌ داشت. روايت شد كه آن حضرت درباره و مادرش رباب و خانه اى كه آن دو در آن زندگى مى‌ كردند شعرى عاطفى سرود كه ترجمه اش چنين است: به جانت سوگند! من به راستى خانه‌ اى كه و مادرش رباب در آن باشند، دوست دارم. من آن دو را دوست دارم و براى آنان دارايى‌ ام را نثار مى‌ كنم و هيچ ملامت‌ گرى نمى‌ تواند مرا در اين كار سرزنش كند. ◾️🍃آن حضرت، پس از واقعه كربلا به مدت 57 سال زندگى كرد. در آغاز تحت كفالت برادر بزرگوارش امام زين العابدين علیه‌السلام قرار داشت تا اين كه ازدواج نمود و به خانه همسرش نقل مكان كرد. اين بانوى مكرمه، بين 67 تا 70 سال زندگى كرد و سرانجام در كمال شرافت و عفت دار فانى را وداع گفت. ◾️🍃درباره درگذشت اين بانوى بزرگ علوى، دو روايت نقل شده است: روايت نخست حاكى است كه وى در پنجم ربيع الاول سال 117 هجرى قمرى و در عصر خلافت هشام بن عبدالملك و در حاكميت خالد بن عبدالملك بن حارث در مدينه بدرود حيات گفت و روايت ديگر مى‌ گويد كه وى در پنجم ربيع الاول سال 126 هجرى قمرى در مكه معظمه وفات يافت. به هر روى، درگذشت وى در پنجم ربيع الاول مورد اتفاق تاريخ‌نگاران و سيره‌نويسان است. پنج ربیع الاول سالروز وفات سکینه بنت الحسین 📗دانشنامه اسلامی 🆔 http://Eitaa.com/ahadith
😭 علت گریه بر امام حسین علیه السلام ⁦♥️⁩ علیه السلام فرمودند: 🍀 یا ابنَ شَبیبٍ! اِنْ کُنْتَ باکِیاً لِشَئٍ فَاْبکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلىّ بْنِ اَبى طالبٍ علیه السّلام فَاِنَّهُ ذُبِحَ کَما یُذْبَحُ الْکَبْشُ. 🍃 اى پسر شبیب ! اگر بر چیزى گریه مى کنى، بر حسین بن على بن ابى طالب علیه السّلام گریه کن، چرا که او را مانند گوسفند سر بریدند. 📖 بحارالانوار، ج 44، ص 286 🆔 http://Eitaa.com/ahadith اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
🔵⚫️ اعمال شب عاشورا ◾️ شب دهم محرّم، شب عاشورا و شبی است که امام حسین علیه‌السّلام و یارانش آن را احیاء داشته و تا صبح به قرائت قران و دعا و مناجات پرداختند. لذا احیاء این شب فضیلت فراوان دارد. در فضيلت احياء اين شب روايت كرده‌اند: 🔹 مانند آن است كه عبادت كرده باشد به عبادت جميع ملائکه، و عبادت در آن، برابر هفتاد سال عبادت است، و اگر كسى را توفيق دست دهد در چنين شبى در كربلا باشد و امام حسين عليه السّلام را زيارت كند و نزد آن حضرت تا صبح بيتوته كند، خدا او را آغشته به خون امام حسين عليه السّلام در زمره شهدا با آن حضرت محشور فرمايد. 🔹 سيّد بن طاووس در كتاب «اقبال الاعمال» براى اين شب دعاها و نمازهاى بسيار، با فضيلت‌هاى فراوان روايت كرده است، از جمله: 🌑 ۱- صد ركعت نماز که در هر رکعت بخواند: ▪️سوره «حمد» یک مرتبه ▪️سوره «توحيد» سه مرتبه ▫️و بعد از پايان صد ركعت، هفتاد مرتبه بگويد: ▪️«سبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ» و در روايت ديگر پس از العلى العظيم استغفار هم ذكر شده است. 🌑 ۲- چهار ركعت نماز در آخر شب، كه در هر ركعت بخواند: ▪️سوره «حمد» یک مرتبه ▪️«آية الكرسى» ده مرتبه ▪️سوره «توحيد» ده مرتبه ▪️سوره «فلق» ده مرتبه ▪️سوره «ناس» ده مرتبه ▫️و پس از سلام: ▪️صد مرتبه سوره «توحيد» را قرائت كند. 🌑 ۳- چهار ركعت نماز، که درهر ركعت بخواند: ▪️سوره «حمد» یک مرتبه ▪️سوره «توحيد» پنجاه مرتبه 👈..و اين نماز برابر است با نماز اميرالمؤمنين عليه السّلام كه فضيلت بسيار دارد. و پس از نماز، بسيار ذكر خدا كند و صلوات بسيار بر رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم فرستد، و هر چه می‌تواند بر دشمنان ايشان لعن كند. ✳️ @bahjat_alabd
🔰چگونگی شناخت جعلیات در حادثه کربلا(پرسش و پاسخ) 🔷پرسش: چگونه می‌توان تشخیص داد که روایت یا داستانی را که خطبا و مداحان و یا تمام کسانی که در مقام تفسیر و تبیین حادثه کربلا برمی‌آیند، از حقیقت خالی است و از جعلیات به شمار می‌آید؟ 🔻پاسخ: شاخص‌های صحت روایات معصومین(ع) یکی از مهم‌ترین شاخص‌های تشخیص صحت روایات معصومین(ع)، وجود آن روایت در منابع دست اول روایی و کتب اربعه شامل: اصول کافی- استبصار- تهذیب- من لایحضره الفقیه می‌باشد. البته این گام اول است. گام‌های بعدی یعنی شاخص‌های دیگر شناخت سلسله راویان حدیث است، که با علم الرجال به دست می‌آید و شاخص سوم دلالت حدیث است که نباید با قرآن و عقل در تضاد باشد که با علم‌الدرایه به دست می‌آید. البته این شاخص‌ها مخصوص یک امام معصوم نیست بلکه در تمامی روایات و احادیث منقول از ائمه(ع) موضوعیت و کارایی دارد. نکته کلیدی دیگری که در اینجا لازم به تذکر است اینکه اگر روایت یا حکایتی را نقل کنیم که با آیات قرآن و عقل انسان در تضاد نباشد آیا جایز است که آن را به یکی از ائمه بزرگوار(ع) نسبت بدهیم؟ قطعا پاسخ منفی است و این کار مصداق بارز جعل و بدعت در دین به حساب می‌آید. بنابراین منابع دست دوم به بعد اگر روایات و یا داستان‌های آن‌ها با منابع دست اول منطبق نباشد مصداق جعل و بدعت است. در اینجا به لحاظ جایگاه و اهمیتی که حادثه کربلا دارد. این موضوع را به نحو اجمال مورد بررسی قرار می‌دهیم. 1️⃣ منابع دست اول حادثه کربلا در میان مقتل‌های اصیل موجود که می‌توان با اعتماد کلی برآنها به بررسی رویداد کربلا پرداخت پنج منبع وجود دارد که قابل توجه است. این پنج منبع مربوط به قرن دوم تا اوایل قرن چهارم هجری است. در قرون بعد آنچه نگاشته شده، منهای مطالبی که به نوعی از این پنج ماخذ گرفته‌اند و همانها نیز نیاز به بررسی و نقد دارند، مشکل می‌توانند به عنوان منبع و ماخذ اولیه به حساب آیند. این پنج منبع عبارتنداز: 1- مقتل‌الحسین ابو مخنف(متوفی 157) 2- طبقات الکبری ابن سعد (متوفی 230) 3- انساب الاشراف بلاذری (متوفی 297) 4- اخبار الطوال دینوری( متوفی 283) 5- الفتوح ابن اعثم کوفی (متوفی 314) . در این میان آنچه طبری و شیخ مفید در الارشاد و ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبین آورده‌اند. تقریبا برگرفته از مقتل ابومخنف است. همین طور آنچه خوارزمی در مقتل‌الحسین آورده به طور عمده برگرفته از الفتوح ابن اعثم است. لازم به ذکر است چندین مقتل کهن و دست اول وجود داشته است که امروز خبری از آنها نیست مانند: مقتل‌الحسین محمدبن عمرواقدی (207)- مقتل‌الحسین ابوعبیده معمرین مثنی(209)- مقتل‌الحسین نصربن مزاحم منقری(212) صاحب کتاب وقعه‌الصفین... غیر از مقتل‌ابومخنف سایر منابع چهارگانه بخش مربوط به امام حسین(ع) آنها مورد استناد مقتل نویسان قرار گرفته است. 2️⃣معتبرترین مقتل امام‌ حسین(ع) معتبرترین مقتل‌ امام حسین(ع) در میان منابع پنجگانه اولیه مقتل«ابومخنف» است که وی اهل کوفه و متوفای سال 157 هجری است. او نزدیک به صد سال پس از واقعه کربلا از دنیا رفته است. اصل کتاب ابومخنف به نام مقتل الحسین که به صورت مکتوب گفته‌های شاهدان واقعه کربلاست از بین رفته و نسخه یکپارچه‌ای از آن در دست نیست. برخی از نویسندگان با استفاده از تاریخ طبری و برخی منابع دیگر و اعمال برخی اصلاحات کتاب ابومخنف را بازسازی و احیا کرده‌اند. زیرا روایات این کتاب در واقع نزدیک‌ترین زمان را به عصر امام حسین(ع) و حادثه کربلا داشته است. ویژگی‌های مقتل ابومخنف عبارتنداز: 1- استفاده از روش محدثان در گردآوری روایات به گونه‌ای که همه مطالب به صورت مستند و نقل قول از حاضران در صحنه نقل شده است. 2- رعایت اصول گزارش نویسی به گونه‌ای که در سراسر گزارش‌ها نکته‌ای که دلالت برطرفداری او از امام حسین(ع) یا یزید باشد یافت نمی‌شود 3- تفصیلی بودن مطالب از حیث تنظیم و ترتیب دقیق زمانی وقایع است. 4- گزارش‌ها و مطالبی که از نظر عقلی پذیرش آنها دشوار است در این مقتل وجود ندارد. بنابراین مقتل ابومخنف از جهت مستند بودن، نزدیک بودن به زمان حادثه، خالی بودن از دیدگاه‌های سیاسی، مذهبی و کلامی و نیز مطالب غیرقابل باور قوی‌ترین، دقیق‌ترین و مفصل‌ترین روایت از واقعه عاشورا است و با بی‌طرفی کامل و منصفانه روایت شده است. ابومخنف در کل کتاب خود یکصد و ده روایت از حادثه کربلا را با روش محدثین نقل کرده است. معارف کیهان 👇👇👇 🆔 @hadanair 🖥 http://hadana.ir
شهادت حضرت مسلم بن عقیل.mp3
25.6M
🕋 لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ﴿۷۹﴾سوره واقعه 🟣 نامه امام حسین علیه السلام به اهل کوفه و معرفی حضرت مسلم علیه السلام 🔰 بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ مِنَ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ...إِنِّي بَاعِثٌ إِلَيْكُمْ أَخِي وَ اِبْنَ عَمِّي وَ ثِقَتِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَإِنْ كَتَبَ إِلَيَّ أَنَّهُ قَدِ اِجْتَمَعَ رَأْيُ مَلَئِكُمْ وَ ذَوِي اَلْحِجَا وَ اَلْفَضْلِ مِنْكُمْ عَلَى مِثْلِ مَا قَدِمَتْ بِهِ رُسُلُكُمْ وَ قَرَأْتُ فِي كُتُبِكُمْ أَقْدَمُ عَلَيْكُمْ وَشِيكاً إِنْ شَاءَ اَللَّهِ فَلَعَمْرِي مَا اَلْإِمَامُ إِلاَّ اَلْحَاكِمُ بِالْكِتَابِ اَلْقَائِمُ بِالْقِسْطِ اَلدَّائِنُ بِدِينِ اَلْحَقِّ اَلْحَابِسُ نَفْسَهُ عَلَى ذَاتِ اَللَّهِ وَ اَلسَّلاَمُ . 📚 الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد , جلد۲ , صفحه۳۸ 🟣 ثواب زیارت امام حسین علیه السلام در روز عرفه 🔰🔰 🔮...قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَتَجَلَّى لِزُوَّارِ قَبْرِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَبْلَ أَهْلِ عَرَفَاتٍ فَيَفْعَلُ ذَلِكَ بِهِمْ وَ يَقْضِي حَوَائِجَهُمْ وَ يَغْفِرُ ذُنُوبَهُمْ وَ يُشَفِّعُهُمْ فِي مَسَائِلِهِمْ ثُمَّ يَثْنِي بِعَرَفَاتٍ فَيَفْعَلُ ذَلِكَ بِهِمْ . 📚ثواب الأعمال و عقاب الأعمال , جلد۱ , صفحه۹۰ 🎤سخنرانی آیت الله حسین گنجی اشتهاردی_شب شهادت حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام _جمعه ۸ ذی الحجه_۱۴۴۳قمری _ بیت المهدی علیه السلام https://eitaa.com/Ayatollah_ganji
💢 امام صادق (ع)در به یکی از فرمودند: ✅ ای سَدیر، چرا خود را مقیّد نمی سازی که هر پنج بار و هر روز یک بار قبر حسین بن علی(ع) را زیارت کنی؟ عرض کردم: بین ما و قبر حضرت فرسخ ها فاصله است! ✅ امام فرمودند: هرگاه قصد زیارت ایشان را کردی، به بلندی برو، به سمت راست و چپ خود توجه کن، سرت را سوی کن و سپس به سوی قبر حسین بن علی (ع) توجّه کن و بگو : «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ ». 📚 وسائل‏ الشیعة ج 14 ص 493 🌎 کانال بیان ناب ╭┅─────────┅╮ 🌺 @BayaneNab ╰┅─────────┅╯
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمة الله جالب از مرحوم علامه آیةالله سيد عباس كاشاني👆 راجع به حرم حضرت عباس علیه السلام آيةالله العظمي سيد محسن حکيم قدس سره از علماي بزرگ و مراجع بنام تقليد نجف اشرف بود که سالها زعامت حوزه کهن سال نجف را به عهده داشت و در راه نگهباني از دين خدا رنج ها به جان خريد. آيةالله سيد عباس کاشاني حائري در مورد حضرت ابوالفضل (عليه السلام) و سرداب و قبر مطهرش داستاني را در خدمت این مرجع بزرگوار مشاهده کرده که اینگونه نقل کرده است: «روزي در بيت آيةالله حکيم بودم که کليد دار آستان مقدس حضرت ابوالفضل (عليه السلام) تلفن کرد و گفت: «سرداب مقدس حضرت ابوالفضل (عليه السلام) را آب گرفته و بيم آن مي رود که ويران گردد و به حرم مطهر و گنبد و مناره ها نيز آسيب کلي وارد شود ، شما کاري بکنيد.» آيةالله حکيم فرمودند: «من جمعه خواهم آمد و هر آنچه در توان دارم انجام خواهم داد.» آن گاه گروهي از علماي نجف از جمله اينجانب به همراه ايشان به کربلا و به حرم مطهر حضرت ابوالفضل (عليه السلام) رفتيم. آن مرجع بزرگ براي بازديد به طرف سرداب مقدس رفت و ما نيز از پي او آمديم؛ اما همين که چند پله پايين رفتند ديدم نشست و با صداي بسيار بلند که تا آن روز نديده بودم شروع به گريه کرد. همه شگفت زده و هراسان شديم که چه شده است؟ من گردن کشيدم و ديدم شگفتا منظره عجيبي است که مرا هم گريان ساخت. منظره اين بود که ديدم قبر شريف ابوالفضل (عليه السلام) در ميان آب بسان جايي که از هر سو به وسيله ديوار بتوني بسيار محکم حفاظت شود در وسط آب قرار دارد؛ اما آب آن را نمي گيرد درست همانند قبر سالارش حسين (عليه السلام) که متوکل بر آن آب بست اما آب به سوي قبر پيش روي نکرد و آنجا را حاير حسيني ناميدند. سلام خدا بر او و سالارش حسين (عليه السلام).» http://eitaa.com/moballeghinedin
😭 روحانی مسئول مشاوره به زندانیان محکوم ‌به اعدام در زندان رجایی شهر خاطره جالبی دارد: 🔸حدود ۲۳ سال پیش جوانی که تازه به تهران آمده بوده در یک کبابی مشغول کار می‌شود، ‌شبی پس از تمام شدن کار، صاحب کبابی دخل آن روز را جمع می‌کند و می‌رود در بالکن مغازه تا استراحت کند. درآمد آن روز کبابی، شاگرد جوان را وسوسه می‌کند و در جریان سرقت پول‌ها، صاحب مغازه به قتل می‌رسد. او متواری می‌شود؛ اما مدتی بعد، دستگیرش می‌کنند و به اینجا منتقل می‌شود. 🔸حکم قصاص جوان صادر می شود، اما اجرای آن حدود ۱۸-۱۷ سال به طول می‌انجامد؛ می‌گویند شاگرد جوان در طول این مدت حسابی تغییر کرده بود و به‌ قول‌ معروف پوست‌ انداخته و اصلاح‌ شده بود. آن‌قدر تغییر کرده بود که همه زندانی‌ها قلبا دوستش داشتند. 🔸پس از این ۱۸-۱۷ سال، خانواده مقتول که آذری‌ بودند، برای اجرای حکم می‌آیند؛ همسر مقتول و سه دختر و ۷ پسرش آمدند و در دفتر نشستند، فضا سنگین بود و من با مقدمه‌چینی و شرح احوالات فعلی قاتل، از اولیای دم خواستم که از قصاص صرف‌نظر کنند. همسر مقتول گفت: " من قصاص را به پسر بزرگم واگذار کرده‌ام" و پسر بزرگ هم گفت که قصاص به کوچک‌ترین برادرمان واگذار شده است. به‌هرحال برادر کوچک‌تر هم زیر بار نرفت و گفت :"اگر همه برادر و خواهرهایم هم از قصاص بگذرند، من از قصاص نمی‌گذرم؛ زمانی که پدرم به قتل رسید من خیلی بچه بودم و این سال‌ها، یتیم بودم و واقعاً سختی کشیدم." 🔸به‌هرحال روی اجرای حکم مصر بود. با خودم گفتم شاید اگر خود زندانی بیاید و با آن‌ها روبه‌رو شود، چیزی بگوید که دلشان به رحم بیاید، بنابراین گفتم زندانی را بیاورند. یادم هست هوا به‌شدت سرد بود و قاتل هم تنها یک پیراهن نازک تنش بود؛ وقتی آمد رفت کنار شوفاژ کوچکی که در گوشه اتاق بود ایستاد به او گفتم اگر درخواستی داری بگو؛. او هم آرام رو به من کرد و گفت:"درخواستی ندارم." 🔸وقت کم بود و چاره دیگری نبود. مادر و یکی از دختران در دفتر ماندند و ۹ برادر و خواهر دیگر برای اجرای حکم وارد محوطه اجرای احکام شدند. جالب بود که مادرشان موقع خروج فرزندانش از دفتر به آن‌ها گفت که اگر از قصاص صرف‌نظر کنند شیرش را حلالشان نمی‌کند. به‌هرحال شاگرد قاتل، پای چوبه ایستاد همه‌چیز آماده اجرای حکم بود که در لحظه آخر او با همان آرامشش رو به اولیای دم کرد و گفت: "من یک خواسته دارم" من که منتظر چنین فرصتی بودم گفتم دست نگه‌ دارید تا آخرین خواسته‌اش را هم بگوید. 🔸 شاگرد قاتل، گفت: "۱۸ سال است که حکم قصاص من اجرا نشده و شما این مدت را تحمل کرده‌اید، حالا تنها ۹ روز تا محرم باقی‌مانده و تا تاسوعا، ۱۸ روز. می‌خواهم از شما خواهش کنم اگر امکان دارد علاوه بر این ۱۸ سال، ۱۸ روز دیگر هم به من فرصت بدهید. *من سال‌هاست که سهمیه قند هر سالم را جمع می‌کنم و روز تاسوعا به نیت حضرت عباس (علیه السلام)، شربت نذری به زندانی‌های عزادار می‌دهم. امسال هم سهمیه قندم را جمع کرده‌ام، اگر بگذارید من شربت امسالم را هم به نیت حضرت ابوالفضل (علیه السلام) بدهم، هیچ خواسته دیگری ندارم.* 🔸 حرف او که تمام شد فضا عوض شد. یک‌دفعه دیدم *پسر کوچک مقتول منقلب شد، رویش را برگرداند و با بغض گفت من با ابوالفضل (علیه السلام) درنمی‌افتم*؛ من قصاص نمی‌کنم. برادرها و خواهرهای دیگرش هم با چشمان اشکبار به یکدیگر نگاه کردند و هیچ‌کس حاضر به اجرای حکم قصاص نشد. 🔸 وقتی از محل اجرای حکم به دفتر برگشتند، مادرشان گفت چه شد قصاص کردید؟ پسر بزرگ مقتول ماجرا را برای مادرش تعریف کرد. مادرشان هم به گریه افتاد و گفت به خدا اگر قصاص می‌کردید شیرم را حلالتان نمی‌کردم. *خلاصه ماجرا با اسم حضرت عباس (علیه السلام) ختم به خیر شد و دل ۱۱ نفر با نام مبارک ایشان نرم شد و از خون قاتل پدرشان گذشتند.* قربون اسم قشنگت یاعباس قربون ادبت یاعباس اسمت هم حتی قاتل رو از مرگ نجات میده. مگه میشه به ما بیچاره ها نگاه نکنی. http://eitaa.com/moballeghinedin