👆👆👆👆👆📸👆👆👆👆👆
*◇◆" #گـزارش_تـصـویـری "◆◇*
♦️ولادت پیامبر اکرم(ص)وامام جعفر
صادق(ع)
#۱۳۹۸
🔹پنجشنبه ۲۳ آبان ماه ۱۳۹۸
🔺 سخنران:
#حجت_الاسلام_کاظمی
🔻 مداح:
#کربلایی_مهدی_فضلی
🔸 هِیئَتْ رُقَیِه بِنْتْ اَلْحُسِیْنْ﴿؏﴾
💠: @roghayehbentalhosein_1393
💠🌷💠 #بـــــــا_شـہـداء
🌹 یک همرزم...
✌️ یک دنیا افتخار...
🧔🏻 من همرزم شهید محمدتقی سالخورده بودم. با آقا محمد تقی توی یک محور بودیم محمد تقی هم فرمانده یکی از محورها بود.
👥👥 تعدادی از بچه های گردان از خودمون بودن و یه سری از بچه های افغان به ما اضافه شدن, توی درگیری ها چند تا بچه های افغان افتادن تو محاصره دشمن.
✊ اینجا بود که واقعاً اون رشادت محمد تقی رو دیدم که قبلاً درباره اش زیاد شنیده بودم!
🌷 محمد تقی فرمانده ای بود که در درجه اول جون نیروهاش براش اهمیت زیادی داشت.
💥 اون تنهایی تونست جون ۲۰ تا از بچه هارو که تو آتش دشمن گیر افتاده بودن رو نجات بده!
⁉️ بعد عملیات بهم گفت باورت نمیشه تیرهایی که باید به من می خورد ولی بهم اصابت نمی کرد، نمیدونم چرا؟!
🗓️ شاید بشارت شهید شدن در ۲۱ فروردین رو بهش داده بودن!!
⏳یکی دیگه از کارهایی که محمد تقی انجام میداد این بود که همیشه دائم الوضو بود یعنی اگه یه چرت کوچیک میزد و ما بیدارش می کردیم م یرفت وضو می گرفت و می خوابید!
📲 محمد تقی در عین حال که فرمانده بود ولی آخر همه ی پیامهایی که به ما میداد می نوشت:
🌹پچوکتم برار...
🚩هِیْئَتْ رُقَیِهْ بِنْتْ اَلْحُسِیْنْ(ع)
💠: eitaa.com/roghayehbentalhosein_1393
#شهید_مدافع_حرم_محمد_تق_سالخورده
💠🌹💠 ٺشـــرفــــــ👣ــــــاٺ
⚔ تشرف جنگجوی غزوه #صفین!
👌🏻یکی از #شیعیان خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام) می گوید:
🎙«روزی نزد پدرم بودم. مردی را دیدم که با او صحبت می کرد. ناگاه در بین سخن گفتن، خواب بر او غلبه کرد و عمامه از سرش افتاد. اثر زخم عمیقی بر سرش ظاهر شد!
❓از او سؤال کردم جریان این جراحت که به ضربات #شمشیر می ماند چیست؟
👳🏻 گفت: اینها از ضربه شمشیر در جنگ صفین است!!
👥👤 حاضرین تعجب کرده به او گفتند: جنگ صفین مربوط به قرنها پیش است و یقیناً تو در آن زمان نبوده ای، چطور چنین چیزی امکان دارد؟
👳🏻 گفت: بله. همین طور است که می گویید.
🐪 من روزی به طرف مصر سفر می کردم و در بین راه مردی از طایفه غرّه با من همراه شد. با هم صحبت می کردیم و در بین صحبت از جنگ صفین، یادی به میان آمد.
👤 آن مرد گفت: اگر من در آن جا حاضر بودم، شمشیر خود را از خون علی(ع) و اصحابش سیراب می کردم!!
👳🏻 من هم گفتم: اگر من حاضر بودم، شمشیر خود را از خون معاویه و یارانش رنگین می کردم.
👤 آن مرد گفت: علی و معاویه و آن یاران که الان نیستند؛ ولی من و تو که از یاران آنهاییم. بیا تا حق خود را از یکدیگر بگیریم و روح ایشان را از خود راضی نماییم!
🗡 این را گفت و شمشیر را از نیام خارج نمود. من هم شمشیر خودم را از غلاف کشیدم و به یکدیگر درآویختیم!
⚔ درگیری شدیدی واقع گردید. ناگاه آن مرد ضربه ای بر فرق سرم وارد کرد که افتادم و از هوش رفتم.
🌀 دیگر ندانستم که چه اتفاقاتی افتاد، مگر وقتی که دیدم مردی مرا با ته نیزه خود حرکت می دهد و بیدار می نماید؛ چون چشم گشودم، سواری را بر سر بالین خود دیدم که از اسب پیاده شد.
👁 دستی بر جراحت و زخم من کشید، گویا دست او دارویی بود که فوراً آن را بهبودی بخشید و جای ضربه را خوب کرد.
🌹 بعد فرمود: کمی صبر کن تا برگردم!
👁 آن مرد بر اسب خود سوار شد و از نظرم غایب گردید.
⏳طولی نکشید که مراجعت نمود و سر آن مرد را که به من ضربه زده بود، در دست داشت و اسب و اثاثیه مرا با خود آورد!
🌹 فرمود: این سر، سرِ دشمن تو است؛ چون تو ما را یاری کردی، ما هم تو را یاری نمودیم.
🔅«وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ:
🔅یقیناً خدای تعالی، کسی که او را یاری کند، یاریش می نماید».
📖 سوره حج، آیه ۴٠.
👳🏻 وقتی این قضیه را دیدم مسرور گشته و عرض کردم: ای مولای من تو کیستی؟
🌹فرمودند:
🔅«من م ح م د ابن الحسن، صاحب الزمان هستم. بعد فرمودند:
🔅اگر راجع به این زخم از تو پرسیدند:
🔅بگو آن را در جنگ صفین به سرم زده اند».
👌🏻این جمله را فرمود و از نظرم غایب شد.
📗 منبع: شیفتگان حضرت مهدی (عج)، برکات حضرت ولی عصر (عج)، حکایات کتاب عبقری الحسان.
🚩هِیْئَتْ رُقَیِهْ بِنْتْ اَلْحُسِیْنْ(ع)
💠: eitaa.com/roghayehbentalhosein_1393
#تشــــرفات
🌸 #یا_صاحب_الزمان(عج)
⏳جمعه ها را همه از بس که شمردم بی تو
💔 بغض خود را وسط سینه فشردم بی تو
💔 بسکه هر جمعه غروب آمد و دلگیرم کرد
⏳دل به دریای غم و غصه سپردم بی تو
🌹 ️اللهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَ الْفَــرَج🌹
🚩هِیْئَتْ رُقَیِهْ بِنْتْ اَلْحُسِیْنْ(ع)
💠: eitaa.com/roghayehbentalhosein_1393
#جمعہهــــاے_انتظارے
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی🌺
#صلوات هم (مـــداد) است،
هم (پاکن). یعنی هــم حسنه
می نویســد ، و هم گناه را
پاک می کند
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_وعجل_فرجهم❤️
🚩هِیْئَتْ رُقَیِهْ بِنْتْ اَلْحُسِیْنْ(ع)
💠: eitaa.com/roghayehbentalhosein_1393
#پندواندرز
🕕 💠🌷💠 #بـــــا_شـہـداء
🕊| وقتی که #شهید شد، قمقمه اش پر از آب بود و لب های خشکش ما را به یاد تشنه لبان کربلا می انداخت! او لب به آب نزده بود تا بعد از شهادت از جام ساقی کربلا آب بنوشد.
💔 با شنیدن تشنه کامی مصطفی ناراحت شدم، اما وقتی فکر کردم که این آرزوی خودش بوده و به این آرزو نائل شده، وقتی ساعت دقیق شهادتش را پرسیدم، جواب دادند:
⌚ ده دقیقه الی یک ربع قبل از اذان ظهر روز #تاسوعا، یعنی دقیقا همان روز و همان لحظه ای که ٢۴ سال پیش او را نذر عمویم #عباس (علیه السلام) کرده بودم!
✋🏻 من نذرم را ادا کردم و برای این که نگویند مادر سنگدلی هستم، نمی گویم خوشحالم، می گویم خدا را شاکرم، ما را لایق ادای این نذر دانست و مصطفی را با قیمت خوب از من خرید!
🏴 هر دوی ما به آرزوی خود رسیدیم، من فرزندم را فدای اهل بیت کردم و مصطفی به #شهادت رسید. |🕊
🚩هِیْئَتْ رُقَیِهْ بِنْتْ اَلْحُسِیْنْ(ع)
💠: eitaa.com/roghayehbentalhosein_1393
#شهید_مدافع_حرم_مصطفی_صدرزاده