eitaa logo
هِیْئَتْ رُقَیِهْ بِنْتْ اَلْحُسِیْنْ(ع)
104 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
43 ویدیو
1 فایل
❀﴾﷽﴿❀ کانال رسمی ✨ هیئت رقیه بنت الحسین(ع) ✨ 🔸اطلاع رسانی جلسات؛ارائه گلچینی از مراسمات و...🔸 🔹کانال توسط خادمین واحد سایبری هیئت اداره میگردد🔹 ◀️ارتباط با ادمین: @Khademolhasan78 آدرس:دزفول/بخش چغامیش/شهرک بنه عیسی/مسجد صاحب الزمان عج
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اَلسلام عَلَی الاَبدانِ السِّلیَب...😔 #شب‌هاۍ‌جمعه‌میگیرم‌هواتو #ڪربلایی امین قدیم #غــریب_گیر_آوردنت😭 #الـلـــــہم_عـــــــجـــل_لـــــولــــیــڪ_الفرج👐 🚩هِیْئَتْ رُقَیِهْ بِنْتْ اَلْحُسِیْنْ(ع) 💠: eitaa.com/roghayehbentalhosein_1393 #شــب_جــمـعہ
#حـسیـن_جــان💓 سـرگـرمِ روضـہ هـای #شب_جمعه_ام ، ولی دلـتــنـگِ #کـربــلـــا شدنم را چہ مـی کـنی😔 #السلام_علیک_یا_اباعبداللـہ❤️ 🚩هِیْئَتْ رُقَیِهْ بِنْتْ اَلْحُسِیْنْ(ع) 💠: eitaa.com/roghayehbentalhosein_1393 #شـــب_جــــمـــعہ
♥️ حسین جانم 🌹 إذن از علی(ع) و حضرت زهرا(س) دارد 🌷 صد گریه کن از عرشِ معلّی دارد 🌷 هر هفته شبِ جمعه حسین بن علی(ع)؛ 🌹 در کرب و بلا روضۂ سقّا دارد! ✋🏻 «صلے اللہ علیـڪ یا اباعبـداللہ» 🚩هِیْئَتْ رُقَیِهْ بِنْتْ اَلْحُسِیْنْ(ع) 💠: eitaa.com/roghayehbentalhosein_1393 #شــب_جــمعـہ
#یا_فاطمة_الزهراء_س 🖤 مـــادَرْ اَزْ بَستَرِ خودْ آمَده اِمشَبْ بِه حَرَمْ با عَصـــا آمَده، اِنگـارْ خـودَشْ بیمارَستْ #مظلوم_علی_ع 🍂 #یا_زینب_الکبری_س 💔 🏴هِیْئَتْ رُقَیِهْ بِنْتْ اَلْحُسِیْنْ(ع) 💠: eitaa.com/roghayehbentalhosein_1393 #شب_جمـعہ #شـــــب_پـــــانــــزدهـــم_فاطمــیہ
#یا_ابا_عبداللہ💔 ▪️آن یتیمان که به خرمای علی #سیر شدند ▪️پای گودال که رسیدند همگی #شیر شدند 😔شب جمعه هوایت نکنم میمیرم😭 🚩هِیْئَتْ رُقَیِهْ بِنْتْ اَلْحُسِیْنْ(ع) 💠: eitaa.com/roghayehbentalhosein_1393 #شب_جمعه
🦋 کرامتی شگفت انگیز از شفای پسر بچه معلول لر در حرم (ع) 🌷 به مناسبت ، شب زیارتی ارباب بی کفن 🚌 نام « » را چندین بار شنیده بودم و وقتی عازم شدم قصد کردم هر طور شده این پیرمرد مهربان و نورانی را ملاقات کنم. 🗝️ پیرمردی که اجدادش چند قرن پیش، از ایران به مهاجرت کرده‌اند و ۱۲ نسل از خانواده‌اش کلیددار حرم حضرت ابوالفضل (علیه‌ السلام) بوده‌اند و اکثرشان هم در روز عاشورا به دیدار حق شتافته‌اند، حالا خودش پس از گذشت ۴۸ سال که خادم و کلیددار این حرم مطهر بوده به‌ دلیل کهولت سن بازنشسته شده و در خانه به سر می‌برد. 🇮🇷 عشق به اقوام ایرانی: 👌🏻این کلیددار حرم (ع) که در طول مدت حضورش در این حرم مطهر معجزات زیادی را دیده به بیان خاطره‌ای از دیدن یکی از معجزات حضرت عباس (ع) می‌پردازد و می‌گوید:‌ 🎙️«من پشت سر ، حتی اگر بی‌ سواد هم باشند نماز می‌خوانم بس که اینها ساده و بی‌ریا هستند! 🌌 شب جمعه‌ای بود و ما در حرم مشغول خواندن دعای کمیل بودیم، حرم تقریباً خلوت بود که دیدم یکی از همین لرهای با صفا با پسربچه‌ای ۸-۷ ساله در بغل وارد حرم شد و به فاصله ۵ متری ضریح حضرت عباس (ع) ایستاد. 🧔🏻 پسربچه‌ای که در بغلش بود کاملا فلج بود و تنها چشم‌ها و دهانش حرکت داشت، حتی این بچه قدرت تکلم و شنوایی هم نداشت و مثل یک تکه گوشت در دست پدرش آرام گرفته بود. من دیدم که این مرد با صدای بلند رو به ضریح کرد و گفت: 👈🏻 ای ابوالفضل (ع)، من از تو اولاد سالم خواستم، این چه اولادی است که به من دادی، این بچه مریض است و باعث اذیت من شده؟! ⁉️از شنیدن این حرف‌‌ها متعجب شده بودم که ناگهان دیدم این مرد، بچه را به طرف ضریح پرتاب کرد، به‌ طوری که صدای برخورد سر بچه با ضریح حضرت عباس (ع) در کل حرم پیچید و عده‌ای از بیرون آمدند و سؤال کردند که چه اتفاقی افتاده است؟! 🕌 این مرد، بچه را پرتاب کرد و خودش از حرم بیرون رفت، من خیلی گریه کردم و از حضرت‌ عباس (ع) خواستم دل این مرد را روشن نگه‌ دارد، بچه را بلند کردم و گوشه‌ای خواباندم، حدود ساعت ۲:۳۰ شب بود که دیدم دست و پای بچه تکان می‌خورد. 👌🏻اول فکر کردم به‌ خاطر بی‌خوابی اشتباه می‌بینم، همکارم را صدا زدم اما او هم حرکت دست و پای بچه را تأیید کرد. 👦🏻 به سمت پسرک رفتم و سرش را روی پایم گذاشتم، دیدم چشمانش را باز کرد و سراغ پدر و مادرش را گرفت، همان لحظه فهمیدم شده، به بچه گفتم می‌توانی بلند شوی گفت بله و از جایش بلند شد!» 💧شیخ عباس که اشک از چشمانش جاری شده بود ادامه می‌دهد: 🎙️«عبایم را روی شانه پسربچه‌ای که بعدا فهمیدم نامش حسین است انداختم، ابتدا او را دور ضریح مطهر طواف دادم و بعد به داخل دفتر بردم. 📞 آن موقع اگر معجزه‌ای رخ می‌داد ما باید همان لحظه به چند جا مثل استانداری، فرمانداری و سازمان اوقاف اطلاع می‌دادیم، آن زمان مثل الان نبود که معجزات را اعلام نکنند!» 🗝️ گلایه‌ های کلیدار حرم حضرت ابوالفضل (ع): 👌🏻 گلایه این روزهای شیخ عباس از این است که چرا کرامات اهل‌بیت را به مردم نمی‌گویند؛ 🎙️«خیلی بد است که دیگر معجزات را خبر نمی‌دهند انگار که می‌خواهند مردم را از اهل‌بیت دور کنند! 📢 خلاصه ما اعلام کردیم و صبح زود هم از بلندگوی حرم، خبر شفای کودک را به مردم دادیم، همان روز وزیر کشور عراق برای دیدن حسین به حرم آمد و از من خواست بپرسم این کودک لحظه‌ای که پرتاب شده چه چیزی دیده است؟! ⁉️ رو به پسر بچه کردم و گفتم حسین‌ جان وقتی بابا تو را پرتاب کرد چه شد؟! 👦🏻 پسرک گفت: من پرتاب نشدم فقط حس کردم روی هوا هستم که یک دفعه دو تا دست از داخل ضریح بیرون آمد و من را گرفت، من را روی زمین گذاشت و به هر جای بدنم که دست کشید آن نقطه از بدنم خوب شد و دوباره این دست‌ها به داخل ضریح برگشت، من آقایی را دیدم که دست نداشت و بدنش خونی بود...!! 🧔🏻 چند ساعت بعد پدر بچه که خبر شفا گرفتن فرزندش را شنیده بود وارد حرم شد، پسرش را به آغوش کشید و‌ های‌ های گریه کرد». 🚩هِیْئَتْ رُقَیِهْ بِنْتْ اَلْحُسِیْنْ(ع) 💠: eitaa.com/roghayehbentalhosein_1393
♥️ #حسین_جانم 💓 هر «شبِ جمعه» دلم را در حرم انداختند 🌹 «مادرت» آمد، ملائک نوحه را پرداختند 🌹 (هر کسی را بهرِ کاری ساختند) اما مرا: 💓 بهرِ گریه، از غمِ «کرب و بلایت» ساختند ✋🏻 «صلے اللہ علیـڪ یا اباعبـداللہ» 🚩هِیْئَتْ رُقَیِهْ بِنْتْ اَلْحُسِیْنْ(ع) 💠: eitaa.com/roghayehbentalhosein_1393 #شب_جمعہ
♥️ حسین جانم 💓 دائم به شما عرضِ ارادت کنم ابراز 🌷 از «کرب و بلا» قصهٔ این عشق، شد آغاز 🌷 وقتی که «شبِ جمعه» حرم در تبِ «زهراست» 💓 باید که به صحنت برسد پایِ دلم باز ✋🏻 «صلے اللہ علیـڪ یا اباعبـداللہ» 🚩هِیْئَتْ رُقَیِهْ بِنْتْ اَلْحُسِیْنْ(ع) 💠: eitaa.com/roghayehbentalhosein_1393 #شب_جمعہ
👣 مسلمان شدن دزد!! 🌷 به مناسبت شب جمعه، شب زیارتی ارباب بی کفن 📚 در دارالسلام نقل کرده اند: 🐫🐪 جمعيتي براي زيارت آقا ابي عبدالله (عليه السلام) مشرف شدند. 🌌 شب در راه، دزدي بين آن ها آمد تا چيزي از آن ها بدزدد، او وقتي مسافتي از راه را پياده رفت، خسته شد و خوابش برد و در خواب ديد که قيامت بر پا شده و مي خواهند او را به جهنم ببرند؛ اما شخصي آمد و گفت: 🔅از او دست بکشيد که گرد زوار حسين (عليه السلام) بر او نشسته. 👳🏻‍♂️ سپس بيدار شد و به راه ادامه داد. 🕌 وقتي به حرم امام حسين (عليه السلام) رسيد، شعري را که در مدح آن حضرت سروده بود خواند و در اين ميان پرده اي از در به دوشش افتاد و از آن پس او را «خليعی» خواندند و به شاعری که در آن جا بود به نام «ابن حماد» گفت: 👌🏻تو هر روز شعر مي سرايي و خلعتي به تو ندادند؛ اما من يک شعر خواندم و به من خلعت دادند! 👳🏻‍♂️🧔🏻اين دو با هم به مشاجره پرداختند و دو شعر سرودند و در صندوق (ظریح) علي (عليه السلام) انداختند تا ايشان درباره آن ها قضاوت کند و حضرت علي (عليه السلام) در مدح خليعي چيزي نگاشت و ديگري غم زده شد و آن حضرت را در خواب ديد که فرمود: 🔅غم مخور که او تازه مسلمان شده و من با نوشته خود او را تشويق کردم، تو نيز شعري بسرا و فردا بخوان تا پاسخ شما را بدهم. 🧔🏻 فردا صبح او نيز شعرش را خواند و به اين مضموم رسيد که: 🔅چه کسي عمرو بن عبدود را کشت؟ 🌷 آن گاه آواز بلندي از داخل صندوق بيرون آمد و گفت: 🔅من او را کشتم. 📚 دارالسلام، ج ۲، ص ۹۴. 📕منبع: کرامات حسينيه و عباسيه؛ موسي رمضاني‏ پور، صفحات ۲۸ و ۲۹. 🚩هِیْئَتْ رُقَیِهْ بِنْتْ اَلْحُسِیْنْ(ع) 💠: eitaa.com/roghayehbentalhosein_1393
❤️ 🌹 از هِجر، «شبِ جمعه» به لب جان برسانید 🌷 تا «کرب و بلا» عشق، به سامان برسانید 🌷 با «مادرِ سادات» بگویید که مادر 🌹 ما روضه گرفتیم که درمان برسانید ✋🏻 «صلے اللہ علیـڪ یا اباعبـداللہ» 🚩هِیْئَتْ رُقَیِهْ بِنْتْ اَلْحُسِیْنْ(ع) 💠: eitaa.com/roghayehbentalhosein_1393
🏴 شفای سـنی در پای منبر حسـینی 🌷 به مناسبت شب جمعه، شب زیارتی ارباب بی کفن ⚜️ یکی از فضـلا تعریف می‌کـرد: 🎙️شب تاسوعای سال پیش در بم وقتی از منبر بالا می‌رفتم، ناگهان متوجه شدم کسی عبایم را می‌کشد!! 🧔🏻 جوانی روی ویلچر نشسته بود، گفت: آقا بیا! 👣 رفتم پایین. 🧔🏻 جوان گفت: من از زابل به اینجا آمده‌ام و از هر دو پا فلـج شـده‌ام!! ✋🏻 گـفتم: خدا ان‌شـاءلله شـفایت بدهـد. 🧔🏻 گفت: آقا من عیـال وارم بچه‌هام گـرسـنه‌انـد. 🤲🏻 گفتم: چشم عزیزم دعا می‌کنم، ختم امــن یـجـیــب می‌گیـرم. 👣در حال بالا رفتن دوباره گفت: 🧔🏻 آقا من شیـعه هم نیـستم‌، سـنی‌ام!! بخدا اگر امشب شفا بگیرم شـیعه می‌شوم! 🎤 من روی منبر به هم ریختم و روضه‌ خیلی داغی را خواندم طوری که جلسه شور و حال عجیبی پیدا کرد همه مردم بلند شده و این بیت شعر معروف را زمزمه می کردند: 🔅ای اهل حـرم میر و علـمدار نیامد 🔅سقای حسـین سید و سـالار نیامد ✍🏻 و چه زیبـــا گفتـه اسـت: 🔅مزارت عشق را بـی‌تـاب کرده 🔅فَـلـک را بنـده ســرداب کـرده 🔅گواهی می‌دهد این قبر کوچک 🔅که مردی را خجالـت آب کرده 👁️ ناگهان دیدم ویلچر خالی است، گفتم شاید حالــش بــد شده و افــتاده ولی دیـدم وسـط ایسـتاده و در حالیـکه به همراه مردم سینه می‌زد!! 📕خروش خدا، ص ۴۷، علیرضا ثبتی گجوان. 🚩هِیْئَتْ رُقَیِهْ بِنْتْ اَلْحُسِیْنْ(ع) 💠: eitaa.com/roghayehbentalhosein_1393