eitaa logo
روحانیت امروز
140 دنبال‌کننده
1 عکس
2 ویدیو
0 فایل
مجله فکری‌- تحلیلی دین و روحانیت مدیر کانال: سیدیاسر تقوی @t_sedyaser سخن اول https://eitaa.com/rohaniyatemrooz_ir/5
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم
☑️ سخن اول؛ گفتگو درباره «روحانیت امروز» 🔻سیدیاسر تقوی 🔸علیرغم آنکه نظم اجتماعی ایران معاصر، متأثر از عملکرد درست یا نادرست روحانیت است، گفتگو پیرامون آن از منظر جامعه‌شناسی دین و روحانیت سهم ناچیزی در رسانه‌های حوزوی و حتی رسانه‌های علوم انسانی دارد. تا جایی که می‌توان گفت به جز سایت فکری- تحلیلی مباحثات و برخی گاه‌نامه‌های مکتوب، پایگاه متنوع و مؤثر چندانی در این حوزه مشاهده نمی‌شود. اصحاب علوم انسانی و اساتید حوزه علمیه تمایل خوبی برای گفتگو پیرامون ظهور و بروز اجتماعی روحانیت و مطالعات انتقادی دین‌داری از خود نشان می‌دهند، اما چرا تاکنون این دست مطالعات و طرح آن در رسانه‌های حوزوی مغفول واقع شده و کمتر درباره آن سخن گفته شده است؟ در اینباره دلایلی قابل اشاره است: 🔸۱. رسالت تبلیغ: برخلاف تصور ابتدایی، روحانیت همواره توجه ویژه‌ای به رسانه داشته و در استفاده از رسانه‌های نوین پیشگام بوده است؛ اما رسالت مهم این نهاد، یعنی تبلیغ و تبیین معارف دین موجب شده عمده فعالیت‌های رسانه‌ای حوزویان و نیز انتظار اساتید و علمای حوزه از کارکرد «رسانه» معطوف به امر تبلیغ، تولید و توزیع محتوای دینی و نیز ارائه خدمات مرتبط با امور معنوی زندگی باشد. از این رو نگاه ثانوی و بیرونی به روحانیت محدود در مسائلی شده که بتواند جایگاه تبلیغی روحانیت را ارتقاء دهد. به طور مثال روحانیت بارها در آسیب‌شناسی تبلیغی خود تلاش کرده که حضور خود را به عنوان مبلغ مورد مطالعه، ارزیابی و آسیب‌شناسی قرار دهد و متناسب با آن مهارت‌های اجتماعی خود را تقویت کند. اما این مطالعات بیشتر در سطح مهارت‌افزایی و تربیت مبلغ بوده و از سوی نویسندگان و محققان این عرصه عمق بیشتری پیدا نکرده است. 🔸۲. مسأله مرجعیت: نظم سازمان روحانیت با بزرگ‌تری مراجع تقلید شکل گرفته است. قوام این نظم عموما بر دوش کرسی‌های اخلاق بوده که مناسبات اساتید و شاگردان و نیز حوزویان و مردم را سامان می‌بخشیده است. روحانیت بیش از آنکه به مطالعات پسینی درباره عملکرد خود بپردازد، تلاش کرده است که با آموزه‌های اخلاقی و هنجارهای داخلی، نقش بهتری در عرصه عمومی ایفا کند. در این نگاه راهبر اخلاقی و هویتی روحانیت خود مرجع تقلید است و اوست که با تبیین شرایط و مصادیق حوزه‌های علمیه را راهبری می‌کند. اما به میان گذاشتن مرجعیت به مثابه موضوع مورد مطالعه از منظر علوم اجتماعی، با ادبیات حاکم بر مناسبات روحانیت سنخیت ندارد. لذا این بررسی‌های انتقادی عموما از سوی نواندیشان و نخگبان جوان حوزه صورت می‌پذیرد. و از آنجا که این مطالعات انتقادی به ارزیابی عملکرد مرجعیت می‌انجامد و مطالبات تحول‌خواهانه به همراه دارد، به نوعی پای در کفش بزرگان نهادن قلمداد می‌شود و مطرود و مهجور است. 🔸۳. دوران سیاست‌ورزی: با استقرار جمهوری اسلامی و مشغولیت روحانیت در عرصه‌های سیاسی، گفتگو پیرامون روحانیون و حوزه‌های علمیه دلالت سیاسی پیدا کرده است. از سوی دیگر، سخن از کارآمدی نظام سیاسی و سیاست‌های کلان کشور نیز دلالت‌های حوزوی و مرتبط با روحانیت دارد. طبیعی است در چنین شرایطی، گفتگو درباره روحانیت به سختی صورت می‌پذیرد و هزینه‌ساز است. به عبارت دیگر، از آنجا که روحانیت پشتوانه نظری نظام سیاسی تلقی می‌شود، گویی دگراندیشی در نظم کنونی آن، نظام سیاسی را تهدید می‌کند و در مقابل آن تلقی می‌شود. حال آنکه استقرار نظام اسلامی می‌تواند بستری باشد برای گفتگوی آزاد علمی جهت تقویت بیش از پیش عملکرد روحانیت در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی 🔸در میان این موانع و آفت‌ها، جمع کوچکی از طلبه‌های حوزوی دغدغه‌مند در حوزه علوم اجتماعی گرد هم آمده‌ایم تا جدی‌تر درباره «روحانیت امروز» گفتگو کنیم. «روحانیت امروز» پایگاهی فکری- تحلیلی است که تلاش دارد از منظر علوم انسانی، وضعیت دین‌داری در ایران و عملکرد روحانیت معاصر را مورد بحث و گفتگو قرار دهد. ما در این مسیر دست همه اساتید، صاحب‌نظران حوزه و دانشگاه و دانشجویان و فضلای حوزه و نویسندگان و محققان را به گرمی می‌فشاریم و از آن‌ها دعوت می‌کنیم تا در این تلاش کوچک ما را کمک کنند. @rohaniyatemrooz_ir
☑️بحرانِ مواجهه روحانیت با بحران‌های اجتماعی 🔻اختصاصی | احمد مدنی، طلبه و دانشجوی دکتری فلسفه علوم اجتماعی: 🔸اولین چالشی که پیش روی تحلیل مواجهه روحانیت با بحران‌های اجتماعی وجود دارد این است که مواجهه کدام روحانیت بایستی تحلیل شود؟ روحانیت امروز هرچند در تحمل تبعات تصمیم‌گیری بخش‌های مختلف آن اشتراک دارند ولی در ساحت اندیشه و تصمیم‌گیری و به تبع عمل، یکپارچگی ندارند و نمی‌توان از عوامل و آثار یک مواجهه مشخص با بحران‌ها صحبت کرد. بحران‌های اجتماعی مختلف، منظرهای مختلف حوزوی را برمی‌انگیزد و حتی بخش‌هایی هم که به نوعی در منظر کلان اشتراکات اساسی دارند در مقام مدیریت عمل و سیاست‌گذاری‌های خرد تشتت می‌یابند. 🔸بنابراین پیش‌از تحلیل و آسیب‌شناسی مواجهه روحانیت با بحران‌های اجتماعی بایستی از الزامات تحقق یک مواجهه مشخص از سوی این قشر با مسائل اجتماعی بحث کرد. برای دفع این تشتت بایستی عملکردی یکپارچه در روحانیت وجود داشته باشد؛ یکپارچگی‌ای که از سیاست‌گذاری تا عمل میدانی را دربرگیرد. 🔸روحانیت برای رسیدن به چنین هدفی نیازمند رهبران میانی است که به سطح درک اجتماعی بدنه حوزه توجه کرده و آن را ارتقاء بخشند و رویکرد عملی روشنی داشته باشند تا در کف میدان با تفسیرها و تأویل‌های بعضاً متناقض روبه‌رو نگردد و ضمناً بتواند قرائت‌های و رویکردهای دیگر را به حاشیه بکشد. 🔸تجربه این نوع از برخورد روحانیت با مشکلات جامعه ایران در دوران نهضت اسلامی محقق شد. رویکردهای متعددی در مواجهه با حکومت پهلوی و خطرات آن وجود داشت، ولی رهبران میانی روحانیت تحت رهبری یک مرجع تقلید توانستند در مقام اندیشه‌ی کلان و عمل در میدان به انسجامی دست یابند که بتوان گفت «روحانیت آن روز با شاه به مقابله پرداخت و نهضت را رهبری کرد» جمله‌ای که بیان آن امروز در کنش‌گری اجتماعی روحانیت دشوار می‌نماید. 🔸مشکل روحانیت امروز این است که نتوانسته از رهبران میانی به صورت منسجم بهره بگیرد و عملاً مواجهه روشن با مسائل ندارد. هرچند گاه در برخی موارد به استراتژی یا احیاناً راهبرد مشترکی هم دست می‌یابد ولی در بسیاری از موارد چنین نبوده و سیر کنش‌گری او برای خودش هم چندان پیدا نیست. 🔸حاصل آنکه دغدغه‌ی تحلیل مواجهه روحانیت با بحران های اجتماعی، خود دچار بحران عدم تعین و تشخّص در مواجهه این قشر اجتماعی با بحران هاست. برای رفع این تشتت نیازمند پیداکردن نقطه اتحاد در عرصه انديشه‌ی کلان و عمل و میدان است. تجربه نهضت اسلامی از این جهت برای حوزه قابل توجه است. زیرا روحانیت آن روز توانست با اعتماد به رهبران میانی انسجام رفتاری را کسب کند، به طوری که سایر رویکردها را به حاشیه بکشد و مسیر مشخصی را در کنشگری طی کند. @rohaniyatemrooz_ir
☑️کسب محبوبیت به چه قیمت؟ 🔻اختصاصی | مصطفی تشیعی، طلبه سطح خارج و فعال رسانه‌ای: 🔸«الناس ثلاثة؛ عالم ربانی و متعلم علی سبیل نجاة و همج رعاع» از امیرمومنان علی علیه السلام روایت شده که مردمان بر سه گروه‌اند، عالم ربانی، محصل علم که در طریق نجات است و دانه‌های ریزی که هر بادی ایشان را به این سو و آن سو می‌برد. این روایت امیرالمومنین علی علیه السلام، مردمان را در میادین و صحنه‌ها و وقایع به تصویر می کشد، بالاخص روحانیون و اهل علم که می‌توان گفت تطبیق بر هر سه دسته دارند‌‌. 🔸واقعیت امر اینست که در میادین سخت روحانیون و اهل علم بین این سه دسته‌ مردد هستند. بعضی که در این روایت عالم ربانی نامیده شده‌اند، اهل ایمان و علم و یقین‌اند. ایشان مانند قله‌های استوار نه تنها باد آنان را تکان نمی‌دهد، بلکه عواصف و تندبادها نیز باعث تغییر آنان نمی‌شود و حتی این قله‌ها برای مومنین و متعلمین نشانه‌اند تا راه نجات را پیدا کنند. 🔸دسته دوم، اهل علم و طلابی هستند که این قله‌ها را نشان کرده‌اند و راه را از بیراهه بواسطه آنان تشخیص می‌دهند و نه کور حرکت میکنند و نه در کوره راه. و دسته سوم کسانی هستند که نه علمی دارند که به حال ایشان نافع باشد و نه قله‌ها را می‌شناسند که از آن راه پیدا کنند و نه اراده‌ای برای حرکت در طریق روشن دارند و نه دارای قدم استواری هستند که بادها ایشان را جا به جا نکند. ما در غائله‌ها پیوسته این سه دسته را بین مومنین و اهل علم می‌بینیم 🔸غائله اخیر نیز از آن دسته‌بندی مستثنی نیست، در فضای مهیج و استادیومی رسانه‌های اجتماعی، روحانیونی که علم نافعی ندارند و قله‌ها را نمی‌شناسند و در طریق روشن حرکت نمی کنند، به‌وضوح مثل دانه‌هایی هستند که بادهای هیجان ایشان را جابه‌جا می‌کند. در روزهای ابتدایی غائله دیدیم که قسمتی از اهالی علم در رسانه‌های اجتماعی دچار بادهای مهیج شده بودند و بدون اینکه مسأله مشخص و شفاف شود با جریانات هیجانی همراه شدند‌. این همراهی یکی از خوف و ترس مواجه شدن با جریانات بود و دیگری هم طمع کسب مقبولیت و محبوبیت از همراهی با جریانات. 🔸در ابتد برخی که قدم‌های استوار و شانه‌های محکمی برای مقاومت نداشتند خودشان را از مواجهه با موجی که مملو از خشم و هیجان بود ضعیف می دیدند، لذا تصمیم گرفتند که در مقابل آن قرار نگیرند و خود را، ولو با قضاوت‌های ناروا و غیردقیق، در معرض جریان‌های سراسر خشم و کینه قرار ندهند، تا آنجا که تصور شد همراهی با این جریانات منجر به جذب افراد به دین می شود! 🔸اما سوال این است که آیا امکان دارد محبوبیتی که از نردبان قضاوت عجولانه کسب شده و قرین غضب الهی است منجر به جذب دیگران به اسلام شود و برای دین خدا اتفاقی رقم‌ زند؟ پاسخ به این سوال کمک می‌کند تا انسان در فتنه‌ها مانند ذره‌های ناچیز و سبک با بادهای فریبنده جابه‌جا نشود و فضای فتنه را غبارآلودتر نکند. @rohaniyatemrooz_ir
☑️روحانیت و ناکامی در خنثی‌سازی اغتشاشات 🔻اختصاصی | سید روح الله سیدی، طلبه سطح خارج و دانشجوی دکتری دانش اجتماعی مسلمین: 🔸روحانیت امروز با مسائل متفاوت‌تری از گذشته و پیشینه خود روبرو است. جهان پیچیده‌ای که نمی‌توان آن را همانند اجتماع ساده گذشته قلمداد کرده و در تناسب با موقعیت‌های اجتماعی، سیاسی و حتی فرهنگی اقدام کرد. در هم‌تنیدگی و حجم زیاد معانی موجود در جهان جدید در تعاملات روزمره عرفی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اجازه تعاملات سنتی را از روحانیت سلب کرده و کارویژه آنها را در جهان امروز معاصر، به چالش کشیده است. بنابراین مسأله‌ی جهان امروز مسأله هویت مدرن و دنیای جدید است که با ایجاد طرح دهکده جهانی تلاش می‌کند ارزش‌ها، باورها و هنجارهای اسلامی را به تدریج با ایجاد تساهل و تسامح از میان برداشته و پس از زدودن هویت اسلامی از چهره کنش‌گران و آحاد امت اسلامی ایران، فرآیند تحقق هویت متناسب با تفکر خود را دنبال نماید. 🔸تفاوت این تمایز هویتی همه‌جانبه و پیچیده است که از همه ابعاد علیه فرهنگ و تاریخ اسلامی قد علم کرده است. نمونه این پیچیدگی و هجمه همه‌جانبه را در اغتشاشات ۱۴۰۱ ایران اسلامی می‌توان مشاهده کرد. هجمه‌ای که به تصریح مسئولان، نخبگان و فرهیختگان دلسوز انقلاب اسلامی، با بهره‌گیری از ظرفیت‌های فرهنگی فضای مجازی، یکی از متفاوت‌ترین هجمه‌ها علیه نظام فرهنگی، ارزشی، سیاسی و اجتماعی اسلامی ایران را سامان داده است. و این آغازی است نو بر ایجاد تنش‌ها و جنبش‌ها و یا ناجنبش‌های اجتماعی در ایران و یا در جهان معاصر. با این توصیف مسأله اینجا است که آیا روحانیت معاصر امروز، در مواجهه با اغتشاشات اخیر، توانسته‌ است مرزبندی هویتی خود را همچون گذشته در اقناع افکار عمومی به کار گیرد؟ یا به نوعی در این مواجهه مقهور هژمونی فضای مجازی مدرن و یا پست‌مدرن شده است؟ 🔸باید توجه داشت روحانیت را چه در لایه‌های معاصر و یا لایه‌های پیشین و گذشته‌اش نمی‌توان با یک نظر مورد توجه قرار داد و لایه‌ها و سطوح مختلفی در این میان وجود دارند که باید در تحلیل، کنش‌های عرفی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی‌اش مورد توجه قرار داد و لکن می‌توان در نگرشی کلی به این لایه‌ها و نسبت نظام دانایی موجود در حوزه‌های علمیه با تعاملات و رفتارهای عرفی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی‌ روحانیت پرداخت. چرا که در میان روحانیت قاعده‌ای کلی وجود دارد که اسلام در مواجهه با فرهنگ و افکار عمومی، زمامداری و زعامت را بر عهده دارد و این مختص به جریان‌های سیاسی و اجتماعی انقلابی نیست، بلکه حوزه‌های سنتی نیز تربیت و اقناع فرهنگ عمومی را وظیفه ذاتی خود می‌دانند. 🔸به طور کلی تعاملات امروز روحانیت در دوران معاصر خلأهایی دارد که امکان و زمینه اقناع را در مواجهه با فرهنگ عمومی از روحانیت سلب کرده است. در جامعه‌ای که مناسبات اجتماعی بر مدار ساختارهای مدرن به تدریج نظم پیدا کرده باشد، نظام ارتباطی روحانیت با فرهنگ عمومی دچار اخلال شده و زمین بازی از فضای تحت نظر او که منبر و وعظ و خطابه بود، به فضای جدیدی همچون فضای مجازی کشیده شده است. همین است که نقاط کانونی فرهنگ رقیب جای پای خود را در اذهان مخاطبان جانمایی کرده و تلاش می‌کند با تمام توان از همه ابزارهایی که دارد بهره‌برداری کند. فضایی که سرعت بالای روایت‌ها از واقعیت‌های اجتماعی، اجازه واقع‌نمایی را از روحانیت سلب کرده و چون الگوی مواجهه‌ای فعال با فضای مجازی و کنش‌گری در آن برای روحانیت متصور نیست، امکان ورود فعال در این زمینه برای روحانیت نیز وجود ندارد. 🔸از این‌رو است که هنجارهایی که در تناسب با تکنولوژی‌های امروزین، نقابی دینی و ارزشی می‌یابند، در واقع امکان بازسازی ارزش‌ها و همچنین انتقال آنها به نسل‌های آینده را به صورت صحیح در پی نداشته و به همین دلیل روحانیت نمی‌تواند در مورد وقایع عرفی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به صورت فعال مواجهه داشته باشد. بلکه مجبور است ذیل نظام دانایی و فرهنگی مدرن خود را بازتعریف نموده و عنان خود را در کف فرهنگ رقیب قرار دهد. در واقع روحانیت در اغتشاشات اخیر، نتوانست از ذخیره تاریخی و فرهنگی خود در خنثی‌سازی اغتشاشات بهره‌برداری کند و لذا جمع‌آوری آن تماما به دستگاه‌ها و ساختارهای امنیتی واگذار شد. این در حالی است که انتظار می‌رفت روحانیت با کنش‌گری فعال در عرصه جامعه‌پذیری نسل چهارم و پنجم انقلاب اسلامی از یک‌سو و از سوی دیگر در عرصه بازدارندگی فعالیت و نقش متناسب را ایفا نماید. این البته اختصاصی به اغتشاشات ندارد، بلکه به بنیادی‌ترین وظیفه روحانیت یعنی کنش‌گری فعال در عرصه فرهنگ باز می‌گردد. @rohaniyatemrooz_ir
☑️ایجاد فضای امن برای گفتگو وظیفه نظام اسلامی است/ اغتشاش حوزه استماع و گفتگو نیست 🔻حمید پارسانیا، استاد حوزه و دانشگاه در گفتگو با فکرت: 🔸گفت‌وگو کردن، سؤال کردن و پاسخ دادن زمینه‌ی بسط حیات انسانی است و زمینه‌ی بروز حقیقت است. البته گفت‌وگو شرایطی دارد. باید این شرایط باشد تا گفت‌وگو بتواند شکل بگیرید: 🔸۱- باید محیطی باشد که طرفین گفت‌وگو در آن محیط حضور داشته باشند. اگر آنها هیچ وقت با هم ملاقاتی نداشته باشند، گفت‌وگو شکل نمی‌گیرد. محیط باید به تناسب وجود داشته باشد. الآن رسانه و فضای مجازی به‌گونه‌ای توسعه پیدا کرده که طرفین در این فضاها حضور به هم می‌رسانند و گفت‌وگو رخ می‌دهد. ممکن است با نامه و کتابت نیز گفت‌وگو رخ دهد. در هر حال، داشتن فضای مناسبِ گفت‌وگو یکی از شرایط اول است. 🔸۲- یکی از مسائلی که باز برای گفت‌وگو وجود دارد، زمینه‌های آرامش و فراغتی است که برای طرفین گفت‌وگو باید وجود داشته باشد. اگر مسائل مهمتری آنها را به خود مشغول کند و این فراغت را نداشته باشند، شرایط گفت‌وگو را نخواهند داشت. حتی انگیزه‌هایی متناسب با آن گفت‌وگو باید در افراد وجود داشته باشد؛ البته وقتی‌که از گفت‌وگو می‌گوییم، برای درک حقیقت است. قاعدتاً یکی از زمینه‌ها، آماده بودن طرفین گفت‌وگو نسبت به اصل حقیقت است که آنها به دنبال این مسأله باشند. از قبل تصمیم نگرفته باشند و در جستجوی حقیقت باشند. این‌ها شرایطی است که بعضاً به طرفین گفت‌وگو و زمینه‌های فیزیکی مجموعه بازمی‌گردد. برخی از این عوامل به حوزه‌های روابط انسانی و تعاملات انسانی بازمی‌گردد. 🔸۳- یکی از مسائل جدی که برای گفت‌وگو وجود دارد، امنیت است. باید نوعی امنیت و شرایط امنی وجود داشته باشد. در متن یک درگیری و ستیز عملی که وجود دارد، جای گفت‌وگو نیست. سوره‌ توبه تنها سوره‌ای است که با بسم الله شروع نشده است و در اینجا بیشتر ناظر به جنگ‌های فتح مکه و مسائل قبل از آن است. در مورد عمل منافقین و مشرکین است. در اوائل سوره‌ی توبه آیه‌ای است که خداوند متعال اهمیت گفت‌وگو و ضرورت ایجاد امنیت مربوط به گفت‌وگو را پیامبر (ص) بیان می‌کند. آیه شش سوره‌ی توبه می‌فرماید: وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّى یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْلَمُونَ؛ و اگر یکی از مشرکان به تو پناه آورد (که از دین آگاه شود) بدو پناه ده تا کلام خدا بشنود و پس از شنیدن سخن خدا او را به مأمن و منزلش برسان، زیرا که این مشرکان مردمی نادانند. در متن گفت‌وگو است که پرسش و احیاناً اعتراض مطرح می‌شود و پاسخ شنیده می‌شود. دیالوگ همواره این‌طور است. رشد علم در درون انسان با پرسش شروع می‌شود و در پاسخ به این پرسش‌های مکرر است که حقیقت خود را بیشتر نشان می‌دهد. این ویژگیِ‌ فضای گفت‌وگو است؛ اما نوع دیگری از روابط، از قلمروی گفت‌وگو خارج شده و به‌صورت تعامل‌هایی است که فرد تصمیم خود را گرفته است. 🔸اینجا وقتی لفظ اغتشاش مطرح می‌شود، دیگر بخش سؤال و اعتراض مطرح نیست؛ زیرا این امور بیشتر ناظر به حوزه‌ی گفت‌وگو هستند و حق افراد و جامعه است که پرسش داشته باشند. جامعه برای رشد خود باید محیط پرسش، گفت‌وگو، سؤال و جواب را ایجاد کند. کسانی که دغدغه‌ی حقیقت دارند باید طالب این فضا باشند. این یک سوی قضیه است؛ اما این‌که تصمیم قبلاً گرفته شده و اکنون روی آن تصمیم قبلی کار می‌شود، اینجا دیگر جای گفت‌وگو نیست؛ بلکه عملیات اجتماعی است و در عملیات اجتماعی هم قواعد حوزه‌ی زیست و رفتارهای اجتماعی کار خود را انجام می‌دهد. آن‌طور که خداوند به پیامبر گرامی اسلام اعلام می‌کند، وظیفه‌ی نظام اسلامی است که امنیت لازم را برای گفت‌وگو ایجاد کند و از این فضا استقبال کند؛ اما اگر فضا عملیاتی شد، در آنجا دولت و مجموعه با توجه به اقتضای حوزه‌ی عملیاتی، وظیفه‌ی خاص خود را دارد. اینجا دیگر حوزه‌ی استماع نیست. 🔸مشروح گفتگو را در سایت حمید پارسانیا بخوانید (اینجا) @rohaniyatemrooz_ir
☑️نزاع بر سر دو گفتمان؛ منورالفکرهای مستبد و روحانیت انقلابی 🔻اختصاصی | محمدصابر صادقی، طلبه درس خارج و دانشجوی دکتری فقه روابط بین الملل: 🔸جامعه ایرانی از یک جای تاریخ بصورت واضح و روشنی دارای دو گفتمان متضاد شد و این تضاد را در عرصه های مختلفی تجربه کرد؛ تضاد در چگونگی و چیستی اقتصاد، توسعه، سیاست داخلی، سیاست خارجی، فرهنگ، سبک زندگی و مفاهیمی چون عدالت، جمهوریت، آزادی، استقلال، پیشرفت، اسلام و هر آنچه بر صحنه عمومی جامعه اثرگذارست. جریان روحانیت انقلابی در کشاکش جامعه و حکومت، صحنه عمومی و سیاست را در نقطه تاریخی ۵۷ از آن خود کرد و قانون اساسی را مطابق با غایات گفتمانی خود و با آرای مردم، پایه جامعه‌داری خود ساخت؛ اما جریان رقیب ـ منورالفکرها ـ اگرچه بعد ۵۳ سال حکومت‌داری در دوران پهلوی شکست را متحمل شد، اما خود را در صورت‌های دیگر بازسازی کرد و توانست بر مقدرات جامعه ایران تاثیر بگذارد. 🔸گفتمان منورالفکری، عالم را مدرن ادراک می‌کند و مقوله آزادی را نیز اگر از قرآن بازگو کند، حمل بر فهم و ادراک مدرن کرده و آن را در عالم غربی بازسازی کرده و تقابل و تضادی بین آن دو نمی‌بیند، بلکه گاه این همانی می‌بیند! در مقابل، گفتمان روحانیت انقلابی، مفاهیم را نه تنها به عالم مدرن ـ که بر او سیطره جغرافیایی و تاریخی پیدا کرده و در تلاش برای سیطره جهان معنا نیز هست ـ قرض نمی‌دهد، بلکه درصدد نزع مفاهیم از این دوره و سیر به عصر نزول و تخاطب شارع است؛ این امر روحانیت انقلابی را در یک فاصله تاریخی با عالم امروز قرار داده و خواصی را توانسته با خود به سیر تاریخی برده و با گذر از جهان معنای عصر تخاطب شارع، به زیست معنوی و شریعت مدار در دوره حاضر معتقد سازد و انسان انقلاب اسلامی را بزاید. 🔸اما یکی از عمده‌ترین معضلات گفتمان روحانیت انقلابی، در بازسازی مفاهیم متناسب با جهان معانی امروز است، این گفتمان عقب ماندگی بسیار دارد و نتوانسته به اندازه نقطه تاریخی ۲۲ بهمن ۵۷ تولید مفاهیم جدید کند تا از رقیبش قد بلندتر گردد و عبور کند! در واقع جریان روحانیت انقلابی تاکنون بصورت عمده از سرمایه ۴۳ سال پیش خود استفاده کرده و صرفا رهبر انقلابی به تنهایی جهان معنای امروز را به دوش می‌کشد و راهبری میکند! الباقی شده‌اند ارث خوران تنبل بر سر مفاهیم ۵۷ و یا مکرر گویان تکراری ایده‌ها و معانی تولیدی رهبر انقلابی، بدون امتداد و کمک! 🔸حادثه اخیر یک پیام مهم برای گفتمان روحانیت انقلابی داشت، گفتمان منورالفکرها توانسته است بصورت فزاینده‌ای با توان فنی و ابزارها بر نسل جوان و نوجوان اثر بگذارد و ذهن و روح او را با جهان معانی خود همراه کند! و گفتمان روحانیت انقلابی به دلیل تنبلی و تکرار نتوانسته است برای نسل جدید جهان معنای امروزی تولید و بازسازی کند و به نوستالوژی‌ها اکتفا کرده و بیشتر خاطره‌بازی می‌کند! 🔸گفتمان روحانیت انقلابی اگرچه توانسته است در جامعه ایرانی رکوردهای انسانی، اخلاقی و الهی بزند و محیر العقول به اعجازهایی چون حججی و سلیمانی برسد، ـ در زمانه‌ای که چنین رکوردهایی در هیچ جا یافت نمی‌شود و گویا گرد مرگ پاشیده‌اند ـ لکن اگر میخواهد صحنه عمومی و عامه را در اختیار داشته باشد بایست به فکر تولید ابزارهای گفتمانی خود و بازسازی مفاهیم برای دوره امروز باشد و فریب کوتاه آمدن‌ها را نخورد! 🔸خشونت، قانون گریزی، بی ادبی، سه مفهوم پربسامد این روزهاست و رواداری، قانون و ادب مفاهیم پایه پیشرفت هر جامعه‌ای است، بنظر می‌رسد در این منازعه آن گفتمانی پیروز خواهد شد که بتواند نظام و جهان معنای این مفاهیم پایه را خوانش کرده و به نام خود سند بزند. در واقع روایت رواداری، قانون‌مداری و ادب در هر یک از این دو گفتمان می‌تواند مختصات خود را داشته باشد، اما غلبه وجودی هواداران ملتزم به مفاهیم، پیروزی هر یک از دو گفتمان را مشخص خواهد ساخت و آینده از آن اوست. @rohaniyatemrooz_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺آرش حیدری، جامعه‌شناس: زندگی، زندگی بدن‌مند است/ این جنبش، جنبش بازگشت به بدن است @rohaniyatemrooz_ir
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺احمد اولیایی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در پاسخ به آرش حیدری: بدن‌مندی محض، تقلیل زندگی است @rohaniyatemrooz_ir