eitaa logo
📚رمان عاشــ❤ــقانه مَذهَـبـیٖ💕
2.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
793 ویدیو
31 فایل
🌸 💌رمان های #عـاشــــ‌مذهبی‌ـــقانه💝 💌کپی مطالب فقط با لینک کانال و نام نویسنده مجاز است🚫 💕 💌کانال دوم ما↓ @im_princess 💕
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ‌•﷽• 💚 🌹 ‌در رَگِ غیرَتِ مَن دَرد اگر جارے بود‌ گریہ‌هاے منِ دلتَنگ اَگر کارے بود‌ ‌صُبح برگشتنتان دیر نَباید مےشد‌ در قُنوت من اگر خواهِش بسیارے بود💔 🍃😔 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
🍃🌷شنبه خود را ‌معطر کنید به ‌عطر خوش صلوات بر حضرت مُحَمَّد (ص) و خاندان مطهرش🌷🍃 🌷🍃🌼اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي 🌷🍃🌼مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد 🌷🍃🌼وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎ 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
خدایا خودت برامون بخواه، تو بخوای قشنگ‌تره🌹🍃 🍃و اگر اراده خیری برای تو کند، هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد. 🌼وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَآدَّ لِفَضْلِهِ 📙سوره یونس، آیه 107 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
6.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ ؛ خدا احسان کنندگان را دوست می دارد . 📙سوره بقره،آیه 195 🌼و چقدر خوب است که انسان محبوب خدا باشد . خیلی وقت ها در زندگی کارهایی را می کنیم که خدا از ما راضی باشد بد هم نیست اما اگر مى‏خواهیم خدا از ما راضى باشد ، خدا مى‌‏فرماید : به همدیگر خدمت کنید تا خدا دوستتان داشته باشد . 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
🌸🍃امام جواد عليه السلام ♦️ صبر كردن بر مصيبت، مصيبتى است براى آن كه از گرفتارى مصيبت ديده شاد مى شود. 🍃الصَّبرُ عَلَى المُصيبَةِ، مُصيبَةٌ عَلَى الشامِتِ بها 📙كشف الغمّة : 3/139 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
🍃رسول خدا صلي الله عليه و آله 🌸برترينِ مردم ، كسى است كه عاشق❤️ عبادت گردد ، پس در آغوشش گيرد و با دلش دوستش بدارد و با پيكرش هم‌آغوشش گردد و خود را وقف آن سازد ، و در نتيجه ، نسبت به دنيا چنان بى اعتنا گردد كه اهميّت ندهد كه در آسايش است يا سختى . 📙الكافي : 2 / 83 / 3 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
✿❀بِسمِـ الرَّبِّ الشُّهداء والصِّدیقین❀✿ 💞 🕊 💞 قسمت سلما نامزد کرده بود و در تدارک خرید جهیزیه اش بود. زیاد او را نمی دیدیم😁... درگیر خرید و غرق در دوران شیرین نامزدی اش بود.😍 ناهار درست کرده بودم و منتظر صالح بودم که از آژانس برگردد. پدر جون هم به مسجد رفته بود برای نماز ظهر. زنگ در به صدا درآمد. دکمه ی آیفون را فشردم. می دانستم یا صالح برگشته یا پدرجون است. صدای پسر جوانی به گوشم رسید که "یاالله" می گفت. روسری را سرم انداختم و چادرم👑 را پوشیدم. درب ورودی را باز کردم. پسر جوان، زیر بازوی پدر جون را گرفته بود. پیشانی پدر جون خونی شده بود.😱 هول کردم و دویدم توی حیاط...😰 ــ پدر جون... الهی بمیرم چی شده؟😳😔 ــ چیزی نیست عروسم... نگران نباش😖😊 بی حال حرف می زد و دلم را به درد آورده بود. به پسر نگاه کردم. سرش پایین بود، انگار می دانست منتظر توضیح هستم. ــ چیزی نیست خواهر. نگران نباشید. از در مسجد که بیرون اومدن تعادلشونو از دست دادن افتادن و سرشون ضرب دید. آقا صالح پایگاه نبودن ایشون هم اصرار داشتن که می خوان بیان منزل. وگرنه می خواستم ببرمشون دکتر.😔 به کمک آن پسر، پدر جون را روی مبل نشاندیم. پسر می خواست منتظر بماند که صالح بیاید. او را راهی کردم و گفتم که صالح زود برمی گردد و از محبتش تشکر کردم. تا صالح برگشت خون روی پیشانی پدر جون را پاک کردم و برایش شربت بیدمشک آوردم. کمی بی حال بود و رنگش پریده بود. با صالح تماس گرفتم ببینم کی می رسد. ــ الو صالح جان... ــ سلام خوشگلم خوبی؟ ــ ممنون عزیزم. کجایی؟ ــ نزدیکم. چیزی لازم نداری بیارم؟ ــ نه... فقط زود برگرد. ــ چطور مگه؟ ــ هیچی... دلم ضعف میره. گرسنمه🙈 صدای خنده اش توی گوشی پیچید و گفت: ــ چشم شکمو جان... سر خیابونم.😃 نگران بودم. می دانستم هول می کند اما حال پدرجون هم تعریفی نداشت. صالح که آمد، متوجه پدر جون نشد. او را به اتاق سلما برده بودم که استراحت کند. صالح خواست به اتاق برود که لباسش را عوض کند. ــ صالح! ــ جانم خانومم؟ ــ آااام... پدر جون کمی حالش خوب نیست. ــ پدر جون؟ کجاست؟ ــ توی اتاق سلما دراز کشیده. جلوی مسجد افتاده بود و کمی پیشونیش زخم شده. دستپاچه و نگران به اتاق سلما رفت.😧😨 پدرجون بی حال بود اما با او طوری حرف می زد که انگار هیچ اتفافی نیفتاده. به اصرارِ صالح، او را به بیمارستان بردیم و با سلما تماس گرفتم که نگران نشود. ــ سلام عروس خانوم. کجایی؟😕 ــ سلام مهدیه جان. با علیرضا اومدیم خونه شون ناهار بخوریم.😊 ــ باشه... پس ما ناهار می خوریم. خوش بگذره.☹️ دلم نیامد خوشی اش را از او بگیرم. هر چند بعداً حسابی از دستم شاکی می شد. ادامه دارد... 🖇نویسنده👈 ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━━┓ 📚Sapp.ir/roman_mazhabi ┗━━─━━━━━━⊰✾✿✾⊱┛ ❤کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آی‌دی کانال مجاز است❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش شبانه با حضرت عشق ❤️❤️ خــــدایا🙏 ❣عزیزانم رو در سخت ‌ترین لحظه ها یاری کن تا همیشه بتونن همچون نورى✨ در تاریک ‌ترین و سخت‌ترین لحظه‌ها بدرخشن ✨🙏 ✨آمیـــن یا رَبَّ 🙏 ✨ همه ی دلواپسی هایمان را ✨ به خــدا بسپاریم ✨ و ایمان داشته باشیم ✨ در پنــاهِ او که باشیم ✨ "آرامـش" ✨ سـهمِ قلبهای ماست ✨هیچوقت ناامید نشو ✨خدا اینجاست😇 شبتـون آرومـ ✨🌟 ┏━━✨✨✨━━┓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یــاد خــــ💖ـدا آرام بـخـش دلـهـاسـت.. در هـر ثـانـیـه صـدایـش کن روزت را مـتـبـرک کـن بـا نـام و یـادش💖 خـــدا صـدای بـنـده هـایـش رو دوسـت داره💖 روزتون متبرک به نگاه خدا🌸🍃
💔🙏 ای یاری کننده‌ی هر گرفتار.. 💞 يَا نَاصِرَ كُلِّ مَخْذُولٍ ... 📙دعای جوشن کبیر 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
🌸امیرالمؤمنین علیه السلام 🍃المقلّ غريب في بلدته 🌟 انسان مستمند در شهر خود هم غريب است. 📙غررالحکم ،باب الفقر 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
امیرالمؤمنین علیه السلام 🌷 طَعنُ اللِّسانِ أمَضٌ مِن طَعنِ السِّنانِ 🔅زخم زبان از زخم نیزه عمیق تر و دردناک تر است. 📙غررالحکم،ص223 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙