eitaa logo
📚رمان عاشــ❤ــقانه مَذهَـبـیٖ💕
2.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
793 ویدیو
31 فایل
🌸 💌رمان های #عـاشــــ‌مذهبی‌ـــقانه💝 💌کپی مطالب فقط با لینک کانال و نام نویسنده مجاز است🚫 💕 💌کانال دوم ما↓ @im_princess 💕
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام آن که خلاق جهان است امید بی پناه وبی کسان است به نام آن که یاد آوردن او تسلی بخش قلب عاشقان است 🕊بسم الله الرحمن الرحیم🕊 🌺🍃روزتون زیبا در پناه امن الهی
💚 🌹💚 هر کجا باشم گدای کوی این آقا منم همچو موسی سائل دستان سلطان می‌شوم باز هم از لطف این آقا که صاحب سفره است بر سر این سفره جزء ریزه خواران می‌شوم 🔺صلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْحَسَن يَا عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا    ♥چهارشنبه های امام رضا یی ♥ 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
5.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اِلهى‏ عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفآءُ، وَانْکشَفَ الْغِطآءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ، وَ ضاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ، و اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَيک‏ الْمُشْتَکى‏، وَ عَلَيک الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخآءِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، اُولِى الْأَمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَينا طاعَتَهُمْ، وَ عَرَّفْتَنا بِذلِک مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ، فَرَجاً عاجِلاً قَريباً کلَمْحِ‏ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ، يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ، اِکفِيانى‏ فَاِنَّکما کافِيانِ، وَانْصُرانى‏ فَاِنَّکما ناصِرانِ، يا مَوْلانا يا صاحِبَ‏ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکنى‏ اَدْرِکنى‏ اَدْرِکنى‏، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرينَ. 💚💚💚💚💚 قرارِصبح‌مون…(:✨☘️ بخونیم‌دعآی‌فرج‌رآ؟🙂📿 -اِلٰهے‌عَظُمَ‌الْبَلٰٓآ،وَبَرِحَ‌الخَفٰآءُوَانْڪَشِفَ‌الْغِطٰٓآءٌ…!🌱 …!🌸🍃 😊 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚 [♥️] هر زمان... (عج) رازمزمه‌کند... همزمان‌ (عج)‌ دست‌های مبارکشان رابه سوی‌آسمان‌بلندمی‌کنندو‌ برای‌آن ‌جوان‌ میفرمایند؛🤲 چه‌خوش‌سعادتندکسانی‌که‌ حداقل‌روزی‌یک‌بار را زمزمه می‌کنند...:)❤️ 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🎥💚 ❄دعای‌عجیب‌امام زمان‌(عج) در حق‌شیعیان -به‌اتکای‌‌محبت‌‌و ولایت‌‌ما معصیت‌میکنن‌گناه‌میکنن.🚶‍♂ ⚡👌👌 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
33.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚🥀😔 مزد یک عمری رشادت را گرفت غرق خون اذن زیارت را گرفت مرگ در بستر برایش ننگ بود از شهادت را گرفت🖤 سردار من، دلدار من، فرمانده بیدار من...😢 👌👌👌👌 عالی ‎‌‌‌‌‌ 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
📚 رمان زیبای 🌈 ✨ قسمت👈صد و سی و نهم ✨ گفتم _شما از دوستان صمیمی شهید صبوری بودید؟ -بله -شهید صبوری از زندگی شخصیش راضی بود؟ وحید با اخم نگاهم میکرد.😠سؤالی به وحید نگاه کردم.یه کم سکوت شد.آقای اعتمادی گفت: _منظور شما...که...نه خانم موحد.!! 😳 -چرا نه؟!!😐 وحید با اخم گفت: _اون بنده خدا به اندازه کافی توزندگیش سختی کشیده،دوباره با کسی ازدواج کنه که معلوم نیست فردا زنده هست یا نه؟😠 از حرف وحید تعجب کردم.گفتم: _وقتی امین شهید شد،خیلی ها درمورد منم همین رو میگفتن.پس منم نباید با شما ازدواج میکردم؟!!....🙁بابا هم همین حرف رو گفته بود ولی شما بهش گفتی شما کسی رو میشناسید که مطمئن باشید فردا زنده هست،یادته؟ -هرکسی تحمل و ایمان تو رو نداره.😕 -مگه نمیخواستی همسر همکارات مثل زهرا روشن باشن؟ فاطمه سرمدی مثل زهرا روشنه.اگه میخوای علیرضا اعتمادی مثل وحید موحد باشه باید ازدواج کنه.. با فاطمه سرمدی. وحید هنوز با اخم نگاهم میکرد.خواست چیزی بگه،گفتم: _وحیدجان،خودت خوب میدونی این مسئولیتی که رو دوش من گذاشتی چقدر برام سخته.من آدمی نیستم که بخاطر حسادت خودم به کسی بگم همسرشو طلاق بده یا بخاطر کم کردن عذاب وجدانم بگم با کسی ازدواج کنه. مطمئن باش به درستی حرفی که میگم مطمئنم.اگه شما به من ایمان نداری من از خدامه که این مسئولیت رو از دوشم برداری.😐 دیگه کسی چیزی نگفت.آقای اعتمادی رو رسوندیم... وقتی دوباره حرکت کردم،احساس کردم وحید داره نگاهم میکنه.نگاهش کردم، عاشقانه نگاهم میکرد.مثلا باحالت قهر گفتم: _چرا پیش نامحرم دعوام کردی؟☹️ وحید لبخند زد و گفت: _چرا پیش نامحرم گفتی قبلا ازدواج کردی؟😊 -از اینکه من قبلا ازدواج کردم ناراحتی؟🙁 -نه.ولی دلیلی نداره هرکسی بدونه.😎 -اتفاقا به نظر من خوبه بعضی همکارات یه چیزایی از زندگی ما بدونن که فکر نکنن من و شما از سختی هاشون بی خبریم.😊 وحید یه کم فقط نگاهم کرد.بعد گفت: _من علیرضا رو راضی میکنم.تو هم با خانم سرمدی صحبت کن.... زهرا.. 😊 نگاهش کردم.مثلا باناراحتی گفتم: _بله😒😌 بالبخند گفت: _زهراجانم😍 لبخند زدم. -جانم☺️ -خیلی دوست دارم..چون تو خیلی خوبی.😊 دو ماه بعد ششمین سالگرد ازدواج من و وحید بود....😍💞 میخواستم بعد شش سال انتظار وحید، شش سال باهم بودنمون رو جشن بگیرم ولی ترجیح دادم فقط من و وحید و بچه هامون باشیم.☺️☝️نمیدونستم وحید میدونه یا نه.وحید اونقدر کار داشت و کارش سخت بود که یادش رفته باشه.😊 همه چیز آماده بود.... من و بچه ها منتظر بودیم تا وحید بیاد تو خونه..😊 وقتی درو باز کرد،من و بچه ها جیغ کشیدیم.وحید دم در خشکش زد.یه کم به ما نگاه کرد.بچه ها سه تایی پریدن بغلش.😍😍😍👦🏻👦🏻👧🏻 وحید رو زانو نشست و بچه ها رو بغل کرد.بعد😁🤗 مدتی بلند شد و به من نگاه کرد. بالبخند گفتم: _سلام همسر عزیزم☺️ سلام عزیز دلم....بعد شش سال انتظار، شش ساله کنار تو خوشبخت ترین مرد دنیا هستم.😇 -یادت بود؟!!!☺️ لبخند زد. -مگه میشه سالگرد بهترین روز زندگیم یادم نباشه.😉 خیلی خوشحال شدم.😃دوباره رفت بیرون.گفتم: _کجا میری؟ -الان میام. همونجا منتظرش ایستاده بودم.بچه ها رفتن دنبال بازی.چند دقیقه بعد با یه دسته گل خوشگل💐❤️ و چند تا هدیه اومد.🎁🎁🎁از دیدن گل خیلی خوشحال شدم. گفتم: _این مال منه؟😍 -بعله..خیلی طول کشید تا اونجوری که میخواستم بشه.گل فروشه دیگه حوصله ش سر رفته بود.البته بازهم اونجوری که میخواستم نشد ولی دیگه شما به بزرگی خودت ببخش.😊 گل ازش گرفتم. -خیلی خوشگله..😍ممنونم...☺️البته از شما انتظار کمتر از این هم نمیرفت دیگه. به خودم اشاره کردم و گفتم: _آخه شما خیلی خوش سلیقه ای.😌 وحید بلند خندید... به هدیه ها اشاره کردم و گفتم: _اینا هم مال منه؟😎 -نه دیگه.همون گل خوشگله برای شما بسه.😉این مال بچه هاست.صداشون کن. -خوش بحال بچه ها.چه بابای خوبی دارن.😍 -ما اینیم دیگه.😉 بچه ها رو صدا کردم و اومدن. ادامه دارد... ✍نویسنده بانو 💎کپی با ذکر صلوات...📿 ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━━┓ 📚Sapp.ir/roman_mazhabi ┗━━─━━━━━━⊰✾✿✾⊱┛ ❤قسمت‌هایی رو که دوست دارید لایک کنید❤
✼بیا بیا گل زهرا، توست ✻صفاے از، صفاےمادرتوست ✼بیاکه باتن خونین💔هنوزمنتظراست ✻که تو تنها، دواے مادر توست 🥀 🌷 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای سبزترین بهار ، کی می آیی؟ بی تابم و بیقرار ، کی می آیی؟ آشفته ام از فراق، ماندم همه عمر در حسرت و انتظار ، کی می آیی؟ ای مهر ، برآ که شام تار است هنوز محزون دل و دیده اشکبار است هنوز سوز دل و بغض و ندبه و ناله و آه در روضهٔ سبز انتظار است هنوز ❄️🌼اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلَیَّکَ الْفَرَج 🌼❄️ ♥♥ 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
❄️🌷بر احمد و خُلق مهربانش صلوات ❄️🌼بر حیدر و صبر بیکرانش صلوات ❄️🌷ازفاطمه، مجتبی و مظلومِ حسین ❄️🌼تا حضرت صاحب الزمانش صلوات ❄️🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي ❄️🌼مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد ❄️🌷وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم ‍ 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اَسیرِ عِشقِ حٌسِینَم اَسیرْ میمیرَم بِه شٌوقِ کَرببلاٰیَشْ حَقیر میمیرَم لِباٰسِ نٌوکَریَت دِادهْ اِعتباٰر مَرا اَگر چِه نوٌکرَم اَماّ اَمیر میمیرَم.. 🌹اَلسَلامُ عَليَڪ يا اباعَبدِالله🌹 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
۴۰نامرد بودند دور زهرا اما... در کوچه قحطی یک مرد بود...💔 🇮🇷🍃ـــــــــــــــــــــــــــــــــ ﴿وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرْ وَ مٰا بَدَّلُوا تَبْدِیلٰا﴾ ♥️🌿↓ 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
6.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚 در فیروزه‌ نگاهشان هنوز آوازِ سبز زندگی جاری است دست‌هایشان بسته شد امّا دل‌هایشان تا آخرین قطره خون نامِ بلند ایثار را فریاد زد ... 🥀 🌹 به دریا رفته می‌داند مصیبت‌های طوفان را .... شهدارا یاد کنیم با ذکر صلوات💚 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙