eitaa logo
📚رمان عاشــ❤ــقانه مَذهَـبـیٖ💕
2.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
793 ویدیو
31 فایل
🌸 💌رمان های #عـاشــــ‌مذهبی‌ـــقانه💝 💌کپی مطالب فقط با لینک کانال و نام نویسنده مجاز است🚫 💕 💌کانال دوم ما↓ @im_princess 💕
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبی آروم✨ به امید تجلی روزی مملو از انوار الهی براتون آرزومندیم...✨🙏 ✨ ✨ -------------------
『🌼'!』 قشنگ‌گفت‌‌حاج‌مهدی‌رسولے🙂 [‌عقلانیت‌ترسیدن‌نیست‌مردم] عقلانیت‌مثل‌شیر👀 مثل‌حاج‌قاسم‌وسط‌میدان‌ایستادن‌است✋🏿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[🙃] 🌸 من جای خالۍ تو را دوست دارم 🖼 🌈 🎀 🍓 🎞 🎏پرطرفدارترین کانال انیمه در سروش و ایتا😍🥇 💠 @best_anime 💠 sapp.ir/best_anime 💠 what.sapp.ir/best_anime 🎐اصکی ممنوع، دوستاتون رو به کانال دعوت کنید😌💖
همراہ سوگند و نورا ، دخترعمه‌مان ..مشغول ریختن آش ها در ظرفهاے یڪبار مصرف و تزئینش با ڪشڪ و نعنا بودیم ... میثاق و هادے هم براے خرید خرما وچند دیس حلواے آمادہ براے سرمزار از خانہ بیرون رفتہ بودند...عمو حمید و چند نفر از همسایہ ها هم دور حوضِ حیاط نشستہ بودند وڪاسہ هاے آش شان در درست داشتند و میخوردند. سڪوت در حیاط حڪم فرما بود و هر از چندگاهے جوانهایے ڪہ آش ها را پخش میڪردند مجدد باز میگشتند تا ظرفهاے بعدے را براے پخش ڪردن ببرند... در همین اثنا ؛ چشمم بہ دروازہ حیاط افتاد ڪہ یڪدفعہ عماد را دیدم ... پیرهن مشڪے رنگ سادہ اے با شلوار مشڪے بر تن داشت و ڪمے هم تہ ریش هایش پرتر شدہ بود... سر بہ زیر چند تقہ بہ در زد و یاللہ گویان ڪمے جلو آمد. مامان ڪہ نزدیڪ در ورودے نشستہ بود سرش را برگرداند ..ڪمے چادرش را روے سرش مرتب ڪرد و بہ عماد تعارف ڪرد تا وارد حیاط شود... خالہ مهین هم با او سلام و علیڪے ڪرد و خوش آمد گفت... Sapp.ir/roman_mazhabi عماد دستے در موهایش ڪشید و جلو آمد ... سرش را ڪمے بالاتر گرفت و نگاهش را بہ ما ڪہ روے تخت نشستہ بودیم دوخت ... با آرنجم ضربہ خفیفے بہ سوگند زدم و آرام لب زدم: -پاشو عمادہ...پاشو سلام علیڪ ڪنیم‌. سوگند ڪمے سربرگرداند و نیم نگاهے بہ عماد انداخت ... هر دو از جایمان بلند شدیم و ڪمے جلو رفتیم ... نگاهے بہ صورت عماد انداختم و گفتم: -سلام آقاعماد... خوش اومدے. سوگند هم‌ گلویے صاف ڪرد و با صدایے آرام سلام گفت‌. عماد سرش را ڪمے بالا گرفت و نگاهے بہ چشمان سوگند انداخت ... لحظہ اے سڪوت ڪرد و مجدد سرش را پایین انداخت و گفت: - سلام ممنون. ببخشید دیر اومدم ...مامان یڪم ناخوش احوال بودن. در جوابش ؛ لبخندے زدم و گفتم: - خواهش میڪنم .. انشاء اللہ ڪسالت برطرف . -ممنونم . آقا میثاق و هادے نیستن؟ - رفتن خرما و حلوا بخرن براے سرِخاڪ . شما تا آش میل ڪنین اونام میرسن. -ڪارے هست انجام بدم؟ -نہ ممنونم . پسرعمہ هام و چندتا از پسراے همسایہ آش ها رو میبرن برا پخش . شما بفرمایید. - قبول باشہ . خدا آقاجابر و رحمت ڪنه‌. -ممنون . سر برگرداندم و ڪاسہ اے آش از روے تخت برداشتم؛ ڪاسہ را بہ سمت عماد گرفتم و تعارف ڪردم تا روے تخت بنشیند ... نورا ؛ ڪمے روے تخت جابہ جا شد و با صدایے آرام بہ عماد؛ سلام ڪرد ...عماد هم جوابش را داد و روے لبه‌ے تخت نشست و مشغول خوردن آش شد. 🌱🌱🌱🌱 ✍🏻نویسنده:الهہ رحیم پور اینستاگرام:e.lahe_rahimpoor ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━━┓ 📚Sapp.ir/roman_mazhabi ┗━━─━━━━━━⊰✾✿✾⊱┛ ❤کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آی‌دی کانال مجاز است❤
[🌻] ♦️‏‎ بن سلمان را به میز مذاکره آورد سال2017: 🔺هیچ نقطه مشترک برای گفتگو و تفاهم با ایران نداریم.مامنتظر نخواهیم بود جنگ به درون سعودی کشیده شود بلکه آن را به درون ایران می کشیم سال2021: 🔻ایران همسایه ماست،همه تلاش ما این است رابطه خوبی داشته باشیم.آرزو دارم مشکلات حل شود
[• ... ما هممون داریم از سهمیه شهدا استفاده میکنیم... خانوادمون،سلامتیمون،دینمون حتی نفس کشیدنمون به خاطر شهداست :) 🌿 ‌-------•|📱|•-------‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبی آروم✨ به امید تجلی روزی مملو از انوار الهی براتون آرزومندیم...✨🙏 ✨ ✨ -------------------
10.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°•.🎞🌿.•° رمز قدرت ما در سلاح نیست✌️🏻 بلکه در عقیده مقابله با دشمن است... | 📸
8.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 دانلود بسیار زیبا 📝 عدالت گمشده... 👤 استاد رائفی پور
می‌گفت‌اونایی‌ڪه‌ماه‌رمضون‌‌ُمی‌بینن‌ ومی‌گذرونن‌ولی‌‌ڪربلاۍاربعینشونُ‌ نمی‌گیرن، از تنبلیشون‌‌بودھ...💔 وگرنه‌ارباب‌‌به‌حرمت‌خـدا؛ تواین‌ماه‌دست‌ردبه‌سینه‌ی‌ڪسی‌ نمی‌زنه...