eitaa logo
📚💠 رمانکده مذهبی (عُِاُِشُِقُِاُِنُِهُِ مُِذُِهُِبُِیُِ) 💠📚
4.8هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
722 ویدیو
73 فایل
ھوﷻ 📩رمانهای عاشقانه ی مذهبی را❣️ با ما بخوانید. 💚 🔔 #رمان انلاین هم داریم روزی دو رمان ظهر #روژان فصل ٣ و شب #فالی‌دراغوش‌فرشته در خدمتتونیم. 🌸کپی رمانها بدون اجازه ادمین جایز نیست وپیگرد دارد 🚫 🆔 @Ad_noor1 👈 تبلیغات و ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🌹🕊🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹 💫بِسْــــمِ ربِّ الْعِشــْــقْ♥️ 📕༺🌹 💖༺به روایــــت: همســــرش "غــــاده"🌈 🕊🌱وقتـــی🦋عــــقل عاشــــق♥️شـــود عشــــقــــ♥️ عاقــــل🦋 میــــشود وآنــــگاه شهیــــد🌹 میــــشوی🌱🕊 🔴♨️ دربخش شامگاهی حضور منور شما مخاطبان💐 گرامی تقدیم می گردد😍 👌اگر میخواید ازشهدا🌹 الگو بگیرید، پیشنهاد میکنم این عاشقانه واقعی رو از دست ندید💐 ✍خادم کانال:👈 🆔 @Admin2631 🌹🍃🌹 پرش به قسمت اول این رمان👇 🕊🍃 eitaa.com/romankademazhabi/22094 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 📚 @ROMANKADEMAZHABI ❤️ eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌎(تقویم همسران)🌏 (اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی،اسلامی) ✴️ چهارشنبه 👈18 تیر 99 16 ذی القعده 1441👈8 ژوئیه 2020 🏛 مناسبت های دینی اسلامی. ⛔️تقارن نحسین صدقه اول صبح ضروری است و رفع نحوست میکند. 🎆امور اسلامی و دینی. 📛از جابجایی و نقل و انتقال پرهیز. 📛از دیدارها و ملاقات ها نیز پرهیز گردد. 👶نوزادی که امروز به دنیا بیاید عاقل باشد .ان شاءالله. 🚘مسافرت مکروه است اگر ضروری باشدحتما حتما با صدقه همراه باشد. 🔭حکام نجوم ✅ این روز از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است. ✳️ختنه و نام گذاری نوزاد.. ✳️پیمان و عهد گرفتن از رقیب. ✳️و امور زراعی و کشاورزی نیک است. 💑احکام مباشرت و انعقاد نطفه. 💉💉حجامت خون دادن فصد باعث فرح و نشاط است. 💇‍♂💇اصلاح سر و صورت سبب حزن و اندوه است. 😴🙄 تعبیر خواب. خوابی که شب پنجشنبه دیده شود تعبیرش از قران ایه 17 سوره مبارکه اسراء.. و کم اهلکناه من القرون من بعد... و مفهوم ان این است که چیزی که باعث ازردگی و حزن و اندوه شود پیش اید. و شما مطلب خود را در هر باب قیاس کنید. ✂️ناخن گرفتن 🔵 چهارشنبه برای ، روز مناسبی نیست و باعث خارش میشود. 👕👚 دوخت ودوز چهارشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله ✴️️ وقت در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه که موجب عزّت در دین میگردد 💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_رضا_علیه السلام_ و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. @taghvimehamsaran 📛📛📛 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک ارسال کنید.نقل مطلب بدون لینک ممنوع و شرعا حرام و مدیون هستید ┈٠~•°•🖋🥀🗞🥀✒️•°•~٠┈ رمــ🗞ـــــانکده مذهـ🥀ـــبی 📚 @romankademazhabi ♥️
🌼🌱اَللّهُمَّ نَرْغَبُ اِلَیْکَ فِی دُولَةِ الْکَریِمَة و تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلامَ واَهْلَهُ و تُذِلُّ بها النفاق واهله 🌼🌱خداوندا : ☘ ما مشتاقیم به سوی تو برای دولت بزرگوار مهدی که درآن اسلام واهلش عزیزهستند ۰ و نفاق واهلش در آن ذلیل هستند ۰🌱🌼 ✋🍃سلام عج مهربانم🍃♥️ ┈٠~•°•🖋🥀🗞🥀✒️•°•~٠┈ رمــ🗞ـــــانکده مذهـ🥀ـــبی 📚 @romankademazhabi ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚💠 رمانکده مذهبی (عُِاُِشُِقُِاُِنُِهُِ مُِذُِهُِبُِیُِ) 💠📚
💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱 🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞 💞🌱💞🌱💞🌱💞 🌱💞🌱💞 🌱هوالمحبوب💖 📙 #رمان_روزگار_من 💞 📑🖌به قلم: #انارگل 🌸 🌱 #ق
💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱 🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞 💞🌱💞🌱💞🌱💞 🌱💞🌱💞 🌱هوالمحبوب💖 📙 💞 📑🖌به قلم: 🌸 🌱 تقریبا ساعت🕔 نزدیکای ۵عصر بود که از خواب بیدار شدم از گشنگی صدای غارو غووره شکمم بلند شده بود لباسامو عوض کردمو رفتم از اتاق بیرون سلام✋🙂 خاله اعظم خوش اومدی به..سلام خانم خوشگله ممنون خوبی عزیزم ممنون خاله جون خوبم 😊 یه دفعه مامانم پرسید راستی اعظم جوون یادم رفت بپرسم سحر کجاست ؟؟؟ چرا نیاوردیش😅😅 سحرم رفته خونه یکی از دوستاش کار درسی داشت مرجان جان بریم ...؟؟ مامانم یه نگاه به من انداخت فرزانه ما با خاله اعظم میریم بیرون تو برو ناهارت🍲🍽 و بخور اماده ست دخترم ... از روی کنجکاوی پرسیدم کجا مامان؟؟!! تا مامانم خواست جواب بده سریع اعظم خانم گفت داریم میریم ارایشگاه💇‍♀💇‍♀ فرزانه جووون اهااان ...باشه خوش بگذره🤷‍♀ مامانم در حالی که اماده می شد گفت دخترم مراقب خودت باش یادت نره ناهارتو بخوری من زودی بر میگردم _باشه مامان به سلامت مامان اینا رفتن . منم رفتم آشپزخونه🍲 سراغ غذا ،، شروع کردم به خوردن سحرم اون روز مامانشو به بهونه ی خونه دوستش پیچونده بود در واقع با شاهین🤵 قرار داشت تو یه بستنی 🍦خوری با شاهین نشسته بودن که ۵دقیقه بعدش بهنامم🙋‍♂ اومد و نشست بهنام- خب فرزانه کوو پس؟؟؟!🤔😢 سحر- نیومده.🙁.. بهنام - عههه چرااا؟؟! شاهین- هیچی بابا دختره یه لووس کلاس میذاره الانم با سحر قهره😒😒😒 سحر- نه قضیه کلاس گذاشتن نیست یه کنه هست که همه چی رو بهم میریزه... بهنام - کنه؟؟؟..... کنه کیه دیگه؟؟😂😂😂 سحر- کنه یه دختر امله که همکلاسیمونه ... همش میخواد مخ فرزانه رو شست و شو بده ... عامل قهرمونم اونه 👿👿👿👿👿👿 بهنام- یعنی دیگه تموم شد قضیه دوستی منو و اون !!!? 🔖 &ادامه دارد.... 💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱 📚 @ROMANKADEMAZHABI ❤️ eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1 ❌❌ کپی رمانهای کانال رمانکده مذهبی بدون اجازه اشکال دارد❌❌ ↪️ کانال رپلای(دسترسی آسان به قسمت اول دیگر رمان ها وpdf رمان های ما)👇🏻👇🏻 @repelay
💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱 🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞 💞🌱💞🌱💞🌱💞 🌱💞🌱💞 🌱هوالمحبوب💖 📙 💞 📑🖌به قلم: 🌸 🌱 بهنام - یعنی دیگه تموم شد دوستی منو اون ؟؟؟!!😕 سحر- اره گمونم دیگه نخواد شاهین- یه فکری!!😏😏😏 بهنام و سحر همزمان...چی؟؟ چه فکری؟؟ الان پاشید بریم یه کادو بخریم که با دیدنش نظرش عوض بشه 😌😌😌 سحر- اره ..فکر خوبیه مثلا اون عاشق بدلیجاته...😍 پس همین کارو میکنیم ،،، پاشین بریم ...🙍‍♂🙍‍♀🤵 هوا تاریک شده بود و ساعت نزدیکای ۹:۳۰ بود..چرا مامانم نیومد 🙁🙁🙁 بلند شدمو از پنجره یه نگاه به کوچه انداختم چشمم به سحر افتاد که داشت از سر کوچه می یومد .ـ زود سرمو بردم تو و پنجره رو بستم رفتم توی اتاقم هنوز گلی💐 که بهنام تو دیدار اول بهم داده بود و داشتم خواستم بندازمش سطل آشغال اما دلم نیومد یه خرده خشک شده بود بوش کردم هنوز بوی ادکلن بهنامو می داد فکرم رفت سمتش که صدای باز شدن در ورودی اومد دوییدم تو پذیرایی مامان بود تا دیدمش بدونه اینکه سلام بدم یه لحظه خشکم زد عه دخترم چی شد ...چرا اونجوری شدی ؟؟!! 😳😳😳😳😳😳 اروم گفتم هیچی ..ـخودتی مامان؟؟ مامان خندیدو گفت وااا مگه اینقدر تغییر کردم که منو نمیشناسی😂😂😂😂 خیلی تغییر کردی اخه... جدی میگی!! اره موها و ابرویه رنگ کرده و روشن ، تا حالا اینجوری رنگ نکرده بودی ... مدل ابروهات 😳😳😳😳😳 حالا بهم میاد یا نه؟؟!! بد که نشدم راستشو بگووو!!! فرزانه- نه چرا بد خیلیم خوشگل شدی و جوون ☺️☺️☺️ مامان- قبول نمیکردم اما انقدر که اعظم خانم اصرار کرد موندم تو رو در وایسی دیگه مجبور شدم ... راستی از بیرون پیتزا🍕🍕 خریدم برای شام بخوریم تا من لباسامو عوض میکنم تو وسایلوو اماده کن باشه مامان ... موقع شام خوردنم همش چشام به مامان بود ـ مامان ـ چیه دختر حواست کجاست دوباره...بازم که خیره شدی به من... اخه هنوز تو شکم خب اخه تو از این کارا نکرده بودی تا بحال...شکه شدم 😅😅😅😅😅😅 با حرفای من مامان زد زیر خنده 😂😂😂😂😂 🔖 &ادامه دارد.... 💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱💞🌱 📚 @ROMANKADEMAZHABI ❤️ eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1 ❌❌ کپی رمانهای کانال رمانکده مذهبی بدون اجازه اشکال دارد❌❌ ↪️ کانال رپلای(دسترسی آسان به قسمت اول دیگر رمان ها وpdf رمان های ما)👇🏻👇🏻 @repelay
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 👌 داستان کوتاه پندآموز ✍ﭘﯿﺮﻣﺮدی ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮش در ﻓﻘﺮ زﯾﺎد زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﺮدﻧﺪ ﻫﻨﮕﺎم ﺧﻮاب ، ﻫﻤﺴﺮ ﭘﯿﺮﻣﺮد از او ﺧﻮاﺳﺖ ﺗﺎ ﺷﺎﻧﻪ ای ﺑﺮای او ﺑﺨﺮد ﺗﺎ ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ را ﺳﺮو ﺳﺎﻣﺎﻧﯽ ﺑﺪﻫﺪ. ﭘﯿﺮﻣﺮد ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺣﺰن آﻣﯿﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮش ﮐﺮد و ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺘﻮاﻧﻢ ﺑﺨﺮم ﺣﺘﯽ ﺑﻨﺪ ﺳﺎﻋﺘﻢ ﭘﺎرﻩ ﺷﺪﻩ و در ﺗﻮاﻧﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﺎ ﺑﻨﺪ ﺟﺪﯾﺪی ﺑﺮاﯾﺶ ﺑﮕﯿﺮم .. ﭘﯿﺮزن ﻟﺒﺨﻨﺪی زد و ﺳﮑﻮت ﮐﺮد. ﭘﯿﺮﻣﺮد ﻓﺮدای آﻧﺮوز ﺑﻌﺪ از ﺗﻤﺎم ﺷﺪن ﮐﺎرش ﺑﻪ ﺑﺎزار رﻓﺖ و ﺳﺎﻋﺖ ﺧﻮد را ﻓﺮوﺧﺖ و ﺷﺎﻧﻪ ﺑﺮای ﻫﻤﺴﺮش ﺧﺮﯾﺪ. وﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﺷﺎﻧﻪ در دﺳﺖ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ دﯾﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮش ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ را ﮐﻮﺗﺎﻩ ﮐﺮدﻩ اﺳﺖ و ﺑﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﻧﻮ ﺑﺮای او ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ . . ﻣﺎت و ﻣﺒﻬﻮت اﺷﮑﺮﯾﺰان ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ را ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮدﻧﺪ. اﺷﮑﻬﺎﯾﺸﺎن ﺑﺮای اﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﮐﺎرﺷﺎن ﻫﺪر رﻓﺘﻪ اﺳﺖ ﺑﺮای اﯾﻦ ﺑﻮد ﮐﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ را ﺑﻪ ﻫﻤﺎن اﻧﺪازﻩ دوﺳﺖ داﺷﺘﻨﺪ و ﻫﺮﮐﺪام ﺑﺪﻧﺒﺎل ﺧﺸﻨﻮدی دﯾﮕﺮی ﺑﻮدﻧﺪ. ﺑﻪ ﯾﺎد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ اﮔﺮ ﮐﺴﯽ را دوﺳﺖ داری ﯾﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﺗﻮ را دوﺳﺖ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮای ﺧﺸﻨﻮد ﮐﺮدن او ﺳﻌﯽ و ﺗﻼش زﯾﺎدی اﻧﺠﺎم دﻫﯽ. ﻋﺸﻖ و ﻣﺤﺒﺖ ﺑﻪ ﺣﺮف ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ آن ﻋﻤﻞ ﮐﺮد🌹 ✨امام سجاد علیه السلام می فرمایند: «برای من به بازار رفتن و خرید یک درهم گوشت برای خانواده ام که میل به گوشت دارند، از بنده آزاد کردن دوست داشتنی تر است .» 📚 وسائل الشیعة ص ۲۵۱ ┈٠~•°•🖋🥀🗞🥀✒️•°•~٠┈ رمــ🗞ـــــانکده مذهـ🥀ـــبی 📚 @romankademazhabi ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا