هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
📣میدونم که دنبال یه #چادر_خوب و درجه یک هستی که مدت ها استفاده کنی و خراب نشه
👈ولی به خاطر #گرون شدن چادر نمیتونی چادر خوب بخری😔
ـ🌺 🌺
ـ🌺 🌺
ـ🌺 💠 🌺 🌺 💠
ـ🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺
ـ🌺 🌺 🌺 🌺 🌺
ـ 🌺 🌺 🌺🌺🌺
ـ 🌺 🌺
بزن روی شکل بالا☝️☝️ و از خرید با هدایای ویژه و تخفیف باورنکردنی لذت ببر😍😍
هدایت شده از 🗞️
#ریحانه💓🍃
چرا
عاشـ😍ـق خدا
نباشم؟!
وقتے ڪہ بہ من گفتــ
تو ریحانہ ے
خلقتـــ منــی🙋🏻❤️
فَاِنَّ المَرأَةَ رَیحانهُ
من هم ریحانه ی خدامـــــ😍🙋🏻
هدایت شده از گسترده 5 ستاره 🌟🌟🌟🌟🌟
+ وای بهار جان تو هم نمیدونی؟
- نه نگین فقط شنیدم بمب تخفیف داره😱
+ من که برای روز مادر نشونش کردم😁 حتما ازش خرید میکنم 😍
- منم آقامون رو وقتی خوابه عضو کانالشون میکنم😂 ببینه بمب تخفیف رو کادوم رو زودتر سفارش بده😁
+ ای ناقلا، خب نامردیه به بقیه هم بگیم
- باشه، دوستای گلم فروشگاه حجاب الزهرا (س) بمب تخفیفی گذاشته💣 بدویید که تکرار نشدنیه فقط به مناسبت روز زن👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2691760149C505dd3e785
قیمتعالی، هدایایعالی، تخفیفعالی👆
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
داستان پندآموز زنبور و مور
زنبوری موری را دید که به هزار حیله دانه
به خانه میکشید و در آن رنج بسیار میدید و حرصی تمام میزد .
او را گفت:ای مور این چه رنج است که بر خود نهاده ای و این چه بار است که اختیار کرده ای؟
بیا تا مطعم و مشرب (آب و غذا) من ببین که هر طعام که لذیذتر است تا من از آن نخورم به پادشاهان نرسد،آنجا که خواهم نشینم و آنجا که خواهم خورم!
این بگفت و به سوی دکان قصابی پر زد
و بر روی پاره ای گوشت نشست.قصاب
کارد در دست داشت و بزد و زنبور را به
دو پاره کرد و بر زمین افتاد!
مور بیامد و پای او بگرفت و بکشید
زنبور گفت : مرا به کجا میبری؟
مور گفت : هر که به حرص به جائی
نشیند که خود خواهد،به جاییش
کشند که نخواهد ...
و اگر عاقل یک نظر در این سخن تامل
کند از موعظه واعظان بی نیاز گردد!
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
⬅️چند نکته حکیمانه…
❤️✨آنقدر خوب باشید که ببخشید، امّا آنقدر ساده نباشید که دوباره اعتماد کنید!
❤️✨قدر لحظه ها را بدانید! زمانی می رسد که دیگر شما نمی توانید بگویید جبران می کنم.
❤️✨از کسی که به شما دروغ گفته نپرسید: چرا؟ چون سعی می کند با دروغهای پی در پی، شما را قانع کند!
❤️✨هرچیزی در زمان خودش رخ میدهد باغبان حتی باغش را هم غرق آب کند، درختان خارج از فصل خود میوه نمی دهند.
❤️✨جاده زندگی نباید صاف و هموار باشد وگرنه خوابمان می برد! دست اندازها نعمت بزرگی هستند.
❤️✨و نکته ی آخر :
هیچ بوسه ای جای زخم زبان را خوب نمی کند! پس مراقب گفتارتان باشید.
🦋
🍃🍁
💙
✨﷽✨
#پندانه
نام: انسان
نام خانوادگی: آدمی زاد
نام پدر: آدم
نام مادر: حوا
لقب: اشرف مخلوقات
نژاد: خاکی
صادره: دنیا
مقصد: آخرت
ساکن: کهکشان را شیری، منظومه شمسی زمین
منزل: استیجاری
ساعت حرکت پرواز: هر وقت خداوند صلاح بداند
مکان: بهشت اگر نشد جهنم
🔻وسایل مورد نیاز :
1- دو متر پارچه (کفن)
2- عمل نیک
3- انجام واجبات
4- امر به معروف و نهی از منکر
5- دعای والدین و مومنین
6- نماز اول وقت
7- ولایت ائمه اطهار
🔹از آوردن بار اضافه از قبیل: حق الناس، غیبت و تهمت و غیره خودداری نمایید.
جهت یادگاری قبل از پرواز از اموال خود بین فرزندانتان به عدالت تقسیم کنید.
برای کسب اطلاعات بیشتر به قرآن و سنت پیامبر (ص) مراجعه فرمایید.
🔻 با شماره های زیر تماس حاصل فرمایید :
( سوره بقره/186 ) (سوره نسا/45) (سوره توبه/12 9) (سوره اعراب/55)
سرپرست کاروان: حضرت عزراییل
تهیه و تنظیم: سرنوشت الهی
✨🌼✨
عارفے را گفتند :
فلانی قادر است پرواز کند
گفت :اینکه مهم نیست
مگس هم میپرد
گفتند :فلانے را چه میگویے؟
روی آب راه میرود !گفت :اهمیتیے ندارد
تکه ای چوب نیز همین کار را میکند.
گفتند :پس از نظر تو شاهکار چیست ؟
گفت :اینکه در میان مردم زندگے کنے ولے هیچگاه به کسے زخم زبان نزنے ،دروغ نگویے ،کلک نزنے و سو استفاده نکنے و کسے را از خود نرنجانے "این شاهکار است"
📚💠 رمانکده مذهبی (عُِاُِشُِقُِاُِنُِهُِ مُِذُِهُِبُِیُِ) 💠📚
🌸🌿🦋🌿 🌿🌸🌿 🦋🌿 🦋 #رمان_لبخند_بهشتی 🦋 🌿 🌸نویسنده: میم بانو🌸 🌿 #قسمت_صد_بیست_دوم #
🌸🌿🦋🌿
🌿🌸🌿
🦋🌿
🦋 #رمان_لبخند_بهشتی 🦋 🌿
🌸نویسنده: میم بانو🌸
🌿 #قسمت_صد_بیست_دوم
#بخش_دوم
خاله شیرین با محبت به ما نزدیک میشود و تراور ۵۰ تومانی از کیفش بیرون میکشد و همانطور که دور سر من و سجاد میگرداند میگوید
_ماشالا هزار ماشالا انقدر خوشگل شدید میترسم چشم بخورید .
تشکر میکنم و با محبتی بی ریا صورت خاله شیرین را میبوسم .
سجاد میخندد و خم میشود و قبل از اینکه خاله شیرین فرصت پیدا کند دستش را کنار بکشد ، آن ها را میبوسد .
خاله شیرین اخم تصنعی میکند
_این چه کاری بود مادر میدونی که من بدم میاد .
سجاد دوباره میخندد و آرام پیشانی خاله شیرین را میبوسد .
خاله شیرین هم میخندد و با قدم هایی بلند از ما دور میشود .
نگاه پر از محبتم را به رفتن خاله شیرین میدوزم . سجاد دوباره چشم به من میدوزد ، دهانش را باز میکند اما قبل از اینکه فرصت پیدا کند چیزی بگوید با صدای عمو محمود ، با اکراه از من چشم میگیرد و به عمو محمود میدوزد
_گفتن ۲۰ دقیقه دیگه نوبت ما میشه ، میخواید برید زیارت ؟
سجاد سری به نشانه نفی تکان میدهد
+نه ، میخوایم بریم نماز خونه کار داریم .
بعد رو به پدرم میپرسد
+عیبی که نداره ؟
پدر سر تکان میدهد و لبخند تحسین آمیزی حواله اش میکند
_نه پسرم ، هرجور راحتید .
رو به من میکند و همانطور که به در قهوه ای رنگ ، در گوشه ای از سالن اشاره میکند میگوید
+اونجا نماز خونس ، میاید بریم ؟
لبخند میزنم
_آره حتما
سوالات زیادی در سرم چرخ میخورند اما ترجیح میدهم سکوت کنم و ببینم سجاد میخواهد چه کار کند .
بعد از اینکه ار بقیه بخاطر ترک جمع عذر خواهی میکنیم ، به رحمت از میان جمعیت عبور میکنیم و به نماز خانه میرسیم .
نماز خانه ای ۱۲ متری با مکتی تمیز و قهوه ای رنگ که ۴ زوج در آن مشغول نماز خواندن هستند .
همانطور که نماز خانه را میکاوم میگویم
+من نماز خوندما .
سجاد همانطور که کفش هایش را در می آورد میگوید
_میدونم ، برای کار دیگه ای اینجا اومدیم .
به تابعیت از او کفش های شاده ی نباتی رنگم را در می آورم .
سجاد سریع خم میشود و کفش هایم را بر میدارد و داخل جا کفشی میگذارد .
خجول سر پایین می اندازم و لبخند ملایمی میزنم
+راضی به زحمت نبودم ، خودم بر میداشتم .
لبخند عمیقی میزند و کمی سر خم میکند
_این چه حرفیه ، وظیفس .
این محبت های کوچکش حبه حبه قند در دلم آب میکند ، این نشان میدهد که چقدر برایش عزیز هستم .
دستی به گونه های داغم میکشم و همراه سجاد وارد نماز خانه میشوم .
سجاد ۲ مهر برمیدارد و به گوشه ای اشاره میکند و از من میخواهد که بنشینم .
بعد از نشستن من او عم کنارم مینشیند و یک مهر را جلوی من و دیگری را جلوی خودش میگذارد .
_۲ رکعت نماز شکر بخونیم ، ۲ رکعتم نماز برای سلامتی امام زمان .
بعد نگاه پرسشگرش را به چشم هایم میدوزد و با لبخند مهربانی میگوید
_چطوره ؟
این همه به فکر بودنش را دوست دارم ، دوستت دارم های منهان در کار ها و رفتارش را دوست دارم ، من همه چیز او را دوست دارم ......
+عالیه ، پیشنهاد به این خوبی رو مگه میشه رد کرد ؟
&ادامه دارد ...
🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿
📚 @ROMANKADEMAZHABI ❤️
eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1
❌❌ کپی رمانهای کانال رمانکده مذهبی بدون اجازه اشکال دارد❌❌
↪️ کانال رپلای(دسترسی آسان به قسمت اول دیگر رمان ها وpdf رمان های ما)👇🏻👇🏻
@repelay
هدایت شده از ▫
#سلام_امام_زمانم_عج 🌺
اے آشنا همیشہ ڪنے عزم آمدن
🍃رفتار ما دوباره نهان مےڪند تو را
پرونده هاےما ڪہ بہ دسٺ تو مےرسد
🍃گریان ز ڪار آدمیان مےڪند تو را
اوراق را صفحہ بہ صفحہ ورق مزن
🍃اعمال هفتہ ام نگران مےڪند تو را
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🌹
هدایت شده از ▫
🌹آیت الله #بهجت:
راه خلاص از #گرفتاریها ،منحصر است
به #دعا کردن درخلوت برای فرج امام زمان علیه السلام
؛نه دعای همیشگی و لقلقه زبان ،
بلکه دعای با خلوص و صدق نیّت و همراه با توبه.
﷽ / حجاب اجباری!
🔍 #شبهه
کاش به جای حجاب
حیا اجباری بود، شرف اجباری بود
راستی و درستی اجباری بود
کاش داشتن معرفت و وجدان و
انسانیت اجباری بود ....
✅ پاسخ
🔹هرچیزی اجباری شد ارزش آن از بین میرود (همانطور که خود مخالفان حجاب، هم چنین میگویند.) بنابراین حیا و وجدان و انسانیت و... وقتی اجباری شد هیچ ارزشی ندارد.
همین اختیار است که ارزش عمل آدمی را از فرشتگان افزون میکند. قرآن نیز در آیات مکرر به این حقیقت اشاره کرده که نمونه آن آیه معروف (لا اکراه فی الدین) است.
🔹اما در خصوص اجباری بودن حجاب بارها گفته ایم که قضیه، اعتقاد به حجاب یا دین خاصی نیست، بلکه پوشش، مانند هر رفتار اجتماعی، مشمول قانون و قانون گذاری میشود.
به تعبیر دیگر همانطور که در همه جای دنیا، تردد با خودروی شخصی مشمول یک سری قوانین، مانند لزوم بیمه، معاینه فنی، توقف پشت چراغ قرمز و... است و کسی نمیتواند با شخصی خواندن خودرو از رعایت قوانین خودداری کنند، پوشش نیز چنین است.
🔹در آزاد ترین کشورهای دنیا اگر یک استاد دانشگاه یا حتی یک کارمند ساده بخواهد با پیژامه در محل کار خود حاضر شود، بهانه شخصی بودن پوشش به هیچ عنوان از او پذیرفته نمیشود. حجاب اسلامی نیز با این مسأله تفاوتی نمیکند، تنها ارزشهای زیربنایی پذیرفته شده در جامعه که قوانین از آنها تولید میشود، متفاوت است.
🔹 خلاصه اینکه اعتقادات درونی افراد چیزی است و رفتارهای اجتماعی مقوله ای دیگر. در هر جامعه بر اساس ارزشهای آن جامعه، هر گونه رفتار اجتماعی که نسبت به ارزشهای غالب آن جامعه ناهنجاری محسوب شود، توسط قانون محدود میشود.
ــــــــــــــــ
🚩 در پرتگاه مجازی، مجهز باش...
#اَلَّلهُمـّ_عجِّللِوَلیِڪَالفَرَج_اَلــــــسٰاعة
#چادرانه
چادر برای زن یک حریمه🌱
یک قلعه و یک پشتیبان است...🏰
از این حریم خوب نگهبانی کنید...⛓
همیشه میگفت:✨
به حجاب♥️
احترام بگذارید که حفظ آرامش☁️
و بهترین امر به معروف برای شماست☔️
"شهیدابـراهیمهادی"🕊
#باشهداگمنمیشویم✋🏼
『 #دختران_چادری 』
#شهیدانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
یک سال از شهادتت میگذرد اما همچنان مرد میدان تو هستی ای سردار دلها 🕊🥀
•
•
✨﷽✨
#پندانه
✍ای انسان ! زمان مرگت پریشان نباش و به جسم با ارزش خود اهتمامی نداشته باش ! چرا که مسلمین کارهای لازم را میکنند : لباسهایت را از تنت درمیاورند ، غسلت میدهند ، کفنت میکنند ، از خانه ات بیرونت میکنند و تو را به خانه ی جدیدت (قبر) میبرند ؛ خیلیها برای تشییع جنازه ات کارهایشان را تعطیل کرده و حاضر میشوند ؛ از وسایل شخصی ات خلاصی انجام میگیرد.
کلیدهایت ، کتابهایت ، کیف و کفشهایت ، لباسهایت ، ... و اگر خانواده ات توفیق یابند شاید آنها را صدقه کنند. مطمئن باش مردم و دنیا بر تو حسرتی نمیخورند. تجارت و اقتصاد ، استمرار می یابد. شغل و وظیفه ی تو به دیگری واگذار میگردد. اموال و دارایی هایت تقسیم میشود و ورثه آنها را تصاحب میکنند. در حالی که تو از " ریز ریز " حساب گرفته میشوی ! اولین چیزی که از تو ساقط میشود اسمت است لذا وقتی میمیری میگویند : " جناره ". تو را به نامت صدا نمیزنند ! وقتی میخواهند بر تو نماز بخوانند میگویند : " جنازه کجاست؟ ". تو را به نامت صدا نمیزنند ! و زمانی که میخواهند تو را دفن کنند میگویند : " میت را نزدیک کنید ". تو را به اسم صدا نمیزنند.
پس مواظب باش ؛ چهره ، اموال ، نسب و قبیله و پست و مقامت تو را نفریبد. چقدر این دنیا بی ارزش است و آنچه در پیش رو داریم چقدر عظیم میباشد. بعد از وفاتت ، سه نوع اندوه بر تو خواهد بود :
1- کسانی که شناخت سطحی از تو دارند میگویند : بیچاره !
2- دوستانت چند ساعت و یا نهایتا چند روز برایت اندوهگین میشوند و سپس به شوخی و خنده های خود میپردازند
3- عمیقترین اندوه و غم داخل خانه خواهد بود. خانواده ات یک هفته ، دو هفته ، یک ماه ، دو ماه و یا نهایتا یک سال غمگین میشوند و سپس تو را در بایگانی خاطرات قرار میدهند !
🔺و اینچنین داستان تو در بین مردم تمام میشود و داستان حقیقی تو شروع میشود : " آخرت ".
🔺جمال ، مال ، سلامتی ، فرزندان ، ... از تو زائل شد. از خانه و کاشانه ات جدا شدی ! و از همسرت نیز ... زندگی واقعی شروع شد.
و سؤال اینست : " برای قبر و آخرتت چه آماده نموده ای؟ ". این حقیقتی است که جای تامل دارد.
🔺حریص باش بر : " فرائض ، نوافل ، صدقه ی پنهانی ، عمل صالح ، نماز تهجد ... ". شاید نجات یابی !
هدایت شده از ▫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃
🍃هوالاو ل
والاخر🍃
🍃والظاهر
والباطن 🍃
🍃وهو علی کل شی قدیر🍃
🌸🍃
هدایت شده از 🗞️
❣ #سلام_امام_زمانم❣
🌸🍃مهديا!
هرطرفي در طلبت رو کردم
هر چه گل بود به عشق رخ تو بو کردم
🌸🍃آفتابا!
به سر شيعه دلخسته بتاب☀️
تا نگويند که بيهوده هياهو کردم
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
هدایت شده از 🗞️
🌿...عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «إِنَّا صُبُرٌ وَ شِيعَتُنَا أَصْبَرُ مِنَّا.» قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ كَيْفَ صَارَ شِيعَتُكُمْ أَصْبَرَ مِنْكُمْ؟! قَالَ: «لِأَنَّا نَصْبِرُ عَلَى مَا نَعْلَمُ وَ شِيعَتُنَا يَصْبِرُونَ عَلَى مَا لَا يَعْلَمُونَ.»
📚 الكافي، ج۲، ص۹۳
☘ از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است که فرمودند : ما (اهلبیت) صبوریم ، و شیعیانمان از ما صبورترند.
✍ راوی گوید: عرض کردم : فدایتان شوم ، چطور میشود شیعیانتان صبورتر از شما باشند؟!
👌 حضرت فرمودند: «زیرا ما بر چیزی صبر میکنیم که به آن علم داریم، و شیعیانمان بر چیزی صبر میکنند که به آن علم ندارند.»
هدایت شده از ▫
[نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ]
من خدایی دارم که
از رگ گردن به من نزديكتر است^-^
•ق/۱۶•
#آیه🌸
@chadoriya💕
خدایا ما حتی گاهی حواسمون نیست
که جز تو کسیو نداریم!
.
#نهج_البلاغه
🔔ای بندگان خدا ❗️
🌸هم اکنون به اعمال نیکو پردازید ،
📛تا ریسمان های مرگ بر گلوی شما سخت نشده ،
🍀و روح شما برای کسب کمالات آزاد است .
📚 خطبه ۸۳
#شهید_حجت_الله_رحیمی :
✍همہ ی گلولہ هاـے جنگ نرم خمپاره شصتہ ، نہ سوت داره نہ صدا
وقتے مے فهمیم اومده ڪہ مے بینیم :
فلانی دیگہ #هیئت نمیاد
فلانے دیگہ چادر سرش نمے ڪنہ