#عکس_نوشته
#شهیدانـه
#هادےدلھٰا 🕊'
ابراهیم میگفت:
اگر پدرم بچه هاے خوبۍ تربیت کرد
به خاطر سختۍ هایی بود که
برای رزق حلال میکشید...
💙
.
.
📱بہ ما بپیوندید...😉
🌿🌸↯
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
♔♡| @romaysa_girl |♡^_^
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جاانم😍♥️
#امام_زمان😍
#سلام_فرمانده🖐🏻
💙
.
.
📱بہ ما بپیوندید...😉
🌿🌸↯
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
♔♡| @romaysa_girl |♡^_^
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ[📽✨]
اولین رئیس جمهور زن در ایران😂🚶🏻♀
💙
.
.
📱بہ ما بپیوندید...😉
🌿🌸↯
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
♔♡| @romaysa_girl |♡^_^
کسی که به تو ، توصیه ای میکنه لزوما خودش انسان کاملی نیست.اما ممکنه دقیقا همون چیزی رو بهت بده که نیازش داری !
💙
.
.
📱بہ ما بپیوندید...😉
🌿🌸↯
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
♔♡| @romaysa_girl |♡^_^
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.#کلیـپ
#یک_شنبه_های_علوی♡
☆ذکر حملِ عرش
یا مَولَی الْمَوالی یا علی ست
ذکر استقرار عرش کبریا
یاحیدر است...☆✓
💙
.
.
📱بہ ما بپیوندید...😉
🌿🌸↯
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
♔♡| @romaysa_girl |♡^_^
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیـپ
#جهادتبییـن
🍃🔰طوفان در من و تو
آفرین بر تو🌱👏
💙
.
.
📱بہ ما بپیوندید...😉
🌿🌸↯
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
♔♡| @romaysa_girl |♡^_^
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیـپ
📝 نه بابا، شهبانو فرح هم که عرب از آب درومد 😁 (برای دیدن نسخه کم حجم کیلیک کنید)
🔺 باید دید حالا شاهپرستها تکلیفشون با خودشون چیه...
🔺بالاخره عرب ستیزی اینها از کجا آب میخوره؟!
پ.ن: بفرست برای اون شاهپرستهایی که میشناسی
#جهادتبییـن
#پهلوی_بدون_روتوش
💙
.
.
📱بہ ما بپیوندید...😉
🌿🌸↯
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
♔♡| @romaysa_girl |♡^_^
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیـپ
🍃🍃 یادش بخیر بوکسور ایرانی مداحی فاطمیه را به عنوان موسیقی ورود به رینگ انتخاب کرد 🍃🍃
💙
.
.
📱بہ ما بپیوندید...😉
🌿🌸↯
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
♔♡| @romaysa_girl |♡^_^
🌹دختر شهید طارمی
وبیقراری
💙
.
.
📱بہ ما بپیوندید...
🌿🌸↯
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
♔♡| @romaysa_girl |♡^_^
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
#جهادتبییـن
🌷 پیشگویی اهداف انقلاب اسلامی در کتاب مقدس صهیونیست ها...
🌷 جمهوری اسلامی باید با انقلاب اسلامی پیش بره!!!
🎙#استاد_رائفیپور
💙
.
.
📱بہ ما بپیوندید...😉
🌿🌸↯
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
♔♡| @romaysa_girl |♡^_^
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلـیپ
#جهادتبییـن
⭕️ هر عمامه به سری که از رهبر مکرّم فاصله بگیرد #لعنت خدا بر او باد!
❗️امام یکی و نائب امام یکی، هیچکس حق تقدم ندارد! همه باید #مطیع باشند
💬 شهید آیتالله #دستغیب
💙
.
.
📱بہ ما بپیوندید...😉
🌿🌸↯
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
♔♡| @romaysa_girl |♡^_^
هدایت شده از ࢪمـیــصــــا¦✿¦ⓢᎯעᏒⓞꪑᎯ
🌸 بـِـــســــمِ اللہ الــــرَّحـمــــݩِ الــرَّحیـــــمِ 🌸
#هرروزیکحدیث
امیرالمومنین علیه السلام :
نیز به والدین مسئول توصیه فرمود: «مَنْ کانَ لَهُ وَلَدٌ صَبَا؛
هرکس کودکی دارد باید با او با زبان کودکی رفتار کند.»
وسائل الشیعة، ج 21، ص 486.
💙
.
.
📱بہ ما بپیوندید...😉
🌿🌸↯
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
♔♡| @romaysa_girl |♡^_^
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#هرروزباقرآن
📖 وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُون
و به راستی که ما پس از نوشتن در ذکر (کتابهای آسمانی) در زبور نیز نوشتیم که بندگان صالح من زمین را به ارث خواهند برد.
▪️سوره انبیاء آیه ۱۰۵.
🔘 امام صادق علیه السلام در مورد این آیه فرمودند:
تمام کتابهای آسمانی ذکر هستند و آنان (که زمین را به ارث خواهند برد) حضرت قائم و اصحاب او هستند.
📚تفسیر قمی جلد ۲ صفحه ۷۷.
💙
.
.
📱بہ ما بپیوندید...😉
🌿🌸↯
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
♔♡| @romaysa_girl |♡^_^
یک دقیقه خشم و عصبانیت
سیستم ایمنی شما را
به مدت 4 الی 5 ساعت
تضعیف می کند
و یک دقیقه خندیدن ،
سیستم ایمنی شما را
برای مدت 24 ساعت
افزایش می بخشد
پس بهتره ياد بگيريم بخنديم😄
💙
.
.
📱بہ ما بپیوندید...😉
🌿🌸↯
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
♔♡| @romaysa_girl |♡^_^
#متـننوشـتہ
#شهیدانـه
🔴شهیدی که به دلیل نورانیت چهره، منور نام گرفته بود
◾️شهید عباسعلی کریم آبادی* اینقدر نورانی بود که وقتی وارد اتاق می شد من چراغ را خاموش می کردم دوستان همرزم اعتراض می کردند که چراغ را روشن کن !!! من می گفتم تا وقتی منور هست چراغ لازم نیست .
خداوند بدلیل معصومیت ایشان نوری در چهره او قرار داده بود که بهش می گفتیم " منور "
وقتی ایشان به درجه رفیع شهادت نایل آمد دوستان برای اعلام خبر شهادت به خانواده ایشان مراجعه کردند پدرشان گفته بود:
قبل از اینکه چگونگی شهادت او را بیان کنید چند سوال می پرسم
۱. عباس آیا سر به تن دارد ؟ گفتیم نه
۲. آیا دو دست دارد ؟ گفتیم نه
پدرشان با یک اطمینان خاطر گفت : خیالم راحت شد
پرسیدیم چطور؟؟!!
گفت : دلیل انتخاب نام عباسعلی این بود قبل از اینکه او بدنیا بیاید خواب آقا ابوالفضل العباس (ع) را دیدم و به همین دلیل نام او را عباسعلی گذاشتم و من اطمینان داشتم که او نیز همانند آقا ابوالفضل العباس (ع) به شهادت می رسد .
راوی جانبازتخریبچی اویس زکی خانی
شادی ارواح طیبه ی شهدا صلوات 🌿🌷🌷🌷🌿
💙
.
.
📱بہ ما بپیوندید...😉
🌿🌸↯
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
♔♡| @romaysa_girl |♡^_^
[از خاطره چادری شدنش
تعریف میکرد
میگفت
فاطمیه نزدیک بود
خواستم برای روضه مادر
بهترين لباس را بپوشم
وابسته شدم]
#چادرانه🖇
💙
.
.
📱بہ ما بپیوندید...😉
🌿🌸↯
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
♔♡| @romaysa_girl |♡^_^
ـبسـماللّٰـهالرحمـنالرحیـم..!"›
#سهدقیقهدرقیامت🤍-!
#پارت۴
±پايانعملجراحی
عمل جراحي طولاني شد و برداشتن غده پشت چشم، با مشكل مواجه شد. پزشكان تلاش خود را مضاعف كردند. برداشتن غده همانطور كه پيشبيني ميشد با مشكل جدي همراه شد. آنها كار را ادامه دادند و در آخرين مراحل عمل بود كه يكباره همه چيز عوض شد...
احساس كردم آنها كار را به خوبي انجام دادند. ديگر هيچ مشكلي نداشتم. آرام و سبك شدم. چقدر حس زيبايي بود! درد از تمام بدنم جدا شد.
يكباره احساس راحتي كردم. سبك شدم. با خودم گفتم: خداروشكر. از اين همه درد چشم و سردرد راحت شدم. چقدر عمل خوبي بود. با اينكه كلي دستگاه به سر و صورتم بسته بود اما روي تخت
جراحي بلند شدم و نشستم.
براي يك لحظه، زماني را ديدم كه نوزاد و در آغوش مادر بودم! از لحظه كودكي تا لحظهاي كه وارد بيمارستان شدم، براي لحظاتي با تمام جزئيات در مقابل من قرار گرفت!
چقدر حس و حال شيريني داشتم. در يك لحظه تمام زندگي و اعمالم را ديدم!
در همين حال و هوا بودم كه جواني بسيار زيبا، با لباسي سفيد و نوراني در سمت راست خودم ديدم.
او بسيار زيبا و دوست داشتني بود. نميدانم چرا اينقدر او را دوست داشتم. ميخواستم بلند شوم و او را در آغوش بگيرم. او كنار من ايستاده بود و به صورت من لبخند ميزد. محو چهره او بودم. با خودم ميگفتم: چقدر چهرهاش زيباست! چقدر آشناست.
من او را كجا ديدهام!؟
سمت چپم را نگاه كردم. ديدم عمو و پسر عمهام و آقاجان سيد پدربزرگم و ... ايستادهاند. عمويم مدتي قبل از دنيا رفته بود.
پسر عمهام نيز از شهداي دوران دفاع مقدس بود. از اينكه بعد از سالها آنها را ميديدم خيلي خوشحال شدم.زير چشمي به جوان زيبا رويي كه در كنارم بود دوباره نگاه كردم.
من چقدر او را دوست دارم. چقدر چهرهاش برايم آشناست. يكباره يادم آمد. حدود 25 سال پيش... شب قبل از سفر مشهد...
عالم خواب... حضرت عزرائيل...
با ادب سلام كردم. حضرت عزرائيل جواب دادند. محو جمالايشان بودم كه با لبخندي بر لب به من گفتند: برويم؟
باتعجب گفتم: كجا؟ بعد دوباره نگاهي به اطراف انداختم. دكتر جراح، ماسك روي صورتش را درآورد و به اعضاي تيم جراحي گفت: ديگه فايده نداره. مريض از دست رفت... بعد گفت: خسته نباشيد. شما تلاش خودتون رو كردين، اما بيمار نتونست تحمل كنه.يكي از پزشكها گفت: دستگاه شوك رو بياريد ... نگاهي به دستگاهها و مانيتور اتاق عمل كردم. همه از حركت ايستاده بودند!
عجيب بود كه دكتر جراح من، پشت به من قرار داشت، اما من ميتوانستم صورتش را ببينم! حتي ميفهميدم كه در فكرش چه ميگذرد! من افكار افرادي كه داخل اتاق بودند را هم ميفهميدم.
همان لحظه نگاهم به بيرون از اتاق عمل افتاد. من پشت اتاق را ميديدم! برادرم با يك تسبيح در دست، نشسته بود و ذكر ميگفت.
ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
💙
.
.
📱بہ ما بپیوندید...😉
🌿🌸↯
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
♔♡| @romaysa_girl |♡^_^