May 11
May 11
تصاویر جدید شبکه الجزیره را دیدید؟ کشتار بیدلیل و بهانهی چهار جوان فلسطینی با یک پهپاد در حوالی خانیونس.
آزادی بیان یا رسانههای آزاد و یا هر مصطلح خزعبلی که میتوان با آزادی ساخت را میدانید برای چه به ما انسانهای شرقی حقنه کردند؟ گفتند اینها ضامن دموکراسی و کنترل حاکمیتها و اجرای عدالت است. یعنی بین مفهوم آزادی و اجرای آنچه نظام ارزشی غربی تلقی میشود یک رابطه مستقیم برقرار کردند. برای همین به رسانههای آزاد گفتند رکن دموکراسی.
حالا جنگ غزه نه فقط آن ادعاهای آزادی بیان را باطل کرده که رابطه منطقی بین رسانههای آزاد و تغییر واقعیت بیرونی را هم به چالش کشانده. یعنی نه چیزی بنام آزادی بیان داریم و نه اساسا اگر هم آمدی و با رسانهای مثل الجزیره خلا روایت فلسطین در دنیا را پر کردی، روایتت کمینه اثری بر واقعیت بیرونی خواهد گذاشت.
هم صدای مظلومیت فلسطین را در همین غرب خفه میکنند و هم اگر توانستی صدایت را بلندای امپراطوری رسانهای الجزیره برسانی، نخواهی توانست جلوی نسلکشی غزه را بگیری.
من منتقد غرب و ارزشهایش و طرفدارانش نیستم؛ من حالم از همهشان به هم میخورد.
🔻🔻🔻
سرباز روحالله | @roohullahrazavi
آیا ایران باز هم معادلات فلسطین را دچار تحول بنیادین میکند؟ | ۱
در ششمین ماه از نبرد طوفان الاقصی و استمرار نسلکشی در غزه، اسرائیل توانسته برگ برندهای در میدان جنگ رو کند. برگ برندهی اسرائیل نه بمبهای آمریکایی است و نه تانکهای پیشرفتهاش؛ اسرائیل توانسته از #گرسنگی به مثابه سلاحی برای به زانو در آوردن مقاومت بیبدیل مردم غزه بهره بگیرد.
ماجرا از آنجا شروع شروع شد که بخشی از مردم غزه در نواحی شمالی باقی ماندند و اسرائیل کنترل نواحی میانی را در دست خود نگه داشت و بدین ترتیب چند صد هزار انسان محصور در نواحی شمالی دیگر حتی از همان کمکرسانی محدود از طریق مرز رفح هم محروم شدند و حال که زمان در حال سپری است سلاح گرسنگی ذره ذره در حال گرفتن جان مردم شمال غزه است. در معرکه گرسنگی کودکان با شرایط جسمی خاص و افراد مسن قربانیان خط اول قرار گرفتهاند و تصاویر اجساد استخوانیشان در حال انتشار است.
باید به جنگ این گرسنگی رفت و پیش پا افتادهترین کار مساهمه در کمکرسانی به غزه است اما این اصل ماجرا نیست چون کمکهای متداول نه آنطور که باید به غزه میرسند و نه به همه جای غزه میرسند و برای اینکار دولتها باید وسط بیایند علی الخصوص دولت جمهوری اسلامی ایران.
من برای آنچه از جمهوری اسلامی در جهت شکستن این گرسنگی مطالبه میکنم خیال نمیپردازم و بقدری که خدا به من درک از جغرافیا و قواعد سیاسی داده خودم را پیش خداوند مسوول میدانم تا چرت نگویم و پرت نبافم. پس دقت کنید که چه مینویسم:
غزه محاصره است؛ زمینی، دریایی و هوایی. یعنی برای رسیدن به غزه باید از سد اسرائیل گذشت و این یعنی وارد جنگ شدن با اسرائیل اما امروز زمان آن جنگ فراگیر نیست. یعنی هیچ کسی - درست یا غلط - آماده رویارویی با اسرائیل در خاک و هوا و دریای اسرائیل نیست. اما محاصره زمینی غزه چون محاصره دریایی و هوایی آن نیست.
در محاصرهی زمینی غزه اسرائیل در نوار شرقی و شمالی نوار غزه، خودش مرز دارد و اجازه نفوذ به کسی نخواهد داد. در نوار جنوبی هم هرچند اسرائیل مرزی ندارد اما نبض گذرگاه رفح را از طریق توافقات صلحش با مصر بدست گرفته و باز عملا بواسطه به میان آمدن حکومت مصر امکانی برای تغییر معادله محاصره زمینی وجود ندارد.
اما شرایط محاصره هوایی و دریایی غزه اینگونه نیست و اسرائیل برای جلوگیری از امدادرسانی هوایی و دریایی باید در آسمان غزه و سواحل غزه حضور پیدا کند که دیگر جزیی از محدودهی رسمی کشورش نیست و این یعنی مواجهه اسرائیل با نیروهای امدادرسان در جایی خارج از مرزهای خویش که در اینصورت بهانه "حق دفاع سرزمینی" از اسرائیل سلب خواهد شد. غزه البته نه فرودگاهی دارد و نه بندر فعالی پس اگر قرار به شکستن این محاصره باشد باید عملیات رهاسازی هوایی یا انتقال کمکهای دریایی با بهرهگیری از شناورهای کوچکتری تا ساحل غزه صورت پذیرد.
پس چرا تاکنون گروهی یا دولتی این کار را نکرده؟ پاسخ ترس دولتها از واکنش سخت اسرائیل است. کاری که اسرائیل قبلا در ماجرای ناوگان ماوی مرمره ترکیه در سال ۲۰۱۰ انجام داد و ۱۰ نفر را در آبهای آزاد به شهادت رساند و دهها تن دیگر را بازداشت کرد. اگر بپرسید که چرا گروههای مردمی خودشان راسا اقدام به ارسال کشتی نمیکنند پاسخ آن است که چون کشتیها برای عزیمت به سوی غزه از هر بندری نیازمند مجوز و تایید رسمی دولت مبدا هستند؛ درست مانند پرواز هواپیمایی از فرودگاهی به سوی مقصدی که باید تایید دولت مبدا را داشته باشد و باز اینجا اراده دولتها مسالهساز میشود و درست اینجاست که نام ایران مطرح میشود.
ایران قفل کمکرسانی تسلیحاتی به مقاومت فلسطینی را شکسته و این بر کسی پوشیده نیست. هزینهی این اقدام پیشرو نیز سالهاست که پرداخته شده و میشود و اینطور نیست که ایران بخواهد سقفی جدید را در حمایت از فلسطین بشکند؛ سخن از بعدی جدید است. وقتی ایران سلاح به غزه ارسال کرده و با خباثتهای اسرائیلی هم مواجه شده، ارسال کمکهای انسانی که دیگر حتی مطالبه اتحادیه اروپا هم است، هزینههای اضافی برای ایران بدنبال نخواهد داشت. ارادهی عمومی حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران در قبال مساله فلسطین از این رو فراهم آورنده ظرفیت بالقوهی چنین اقدامی توسط ایران است. حال آنکه چنین اقدامی برای تمامی کشورهای دیگر منطقه بدلیل رقم زدن سقفی جدید از اقدام و کنشگری در قبال فلسطین امکان بالقوه نیز ندارد.
اینجاست که حاکمیت در ایران باید تصمیم بگیرد که آیا میخواهد باز هم معادلات حاکم بر ماجرای فلسطین را دچار تحول بنیادین کند یا نه؟ اگر پاسخ منفی است که آقایان توضیح بدهند چرا اما اگر پاسخ آریست که میتوان با تشکیل کمیتهای اضطراری به دستور ریاست جمهوری، وارد جزئیات اجرایی و چند و چون این کمکرسانی و تمهیدات متعدد برای کمینهسازی تهدیدات محتمل این اقدام شد.
سرباز روحالله | @roohullahrazavi
آیا ایران بازهم معادلات فلسطین را دچار تحولات بنیادین میکند؟ | ۲
ایران کنشگر بیبدیل خارجی عرصه مقاومت فلسطین است. یعنی آنچه از تسلیح و تدریب در اختیار مردان مقاومت نهاده را کسی در تاریخ معاصر فلسطین رقم نزده. مقاومت فلسطین هم به استناد گزارشهای دوست و دشمن به الف خیر - هزار نیکی- است؛ یعنی که حالاحالاها توان رزم دارد. اما چنته دشمن هم خالی نیست.
حالا با گذشت شش ماه از جنگ طوفان الاقصی "امر مقاومت" با "امر محاصره انسانی" غزه پیوند و گره خورده. یعنی که آنچه میتواند سلاح مقاومت را در غزه زمینگیر کند نه توپ و تانک و موشک که فشار جنگ بر روی مردم و هجرت محتمل آنها از این خاک است. اینجاست که ممکن است مقاومت در برابر اعتراض و هجرت محتمل مردم غزه قرار بگیرد و این یعنی شکستن مقاومت از درون.
اما آیا هنوز مردم غزه صبر خواهند کرد؟ من نمیدانم آن آستانه تحمل چقدر دور یا نزدیک است اما میدانم که حالا دیگر شکستن محاصره غزه فقط یک مساله انسانی نیست که تبدیل به مساله مهم مقاومت غزه نیز شده. ما پس از شش ماه جنگ در مرحلهای قرار داریم که اگر محاصره غزه شکسته نشود شاید مقاومت غزه شکسته شود.
در این اوضاع آنچه گمان همه را به سمت طرح اسرائیلی-آمریکایی برای خالی کردن پشت مقاومت کشانده، ماجرای بندر آمریکایی غزه است که از هفته پیش دیگر رسما علنی شد. غزه هیچ بندر فعالی ندارد و این یعنی هیچ کشتی بزرگی نمیتواند در کنار ساحلش پهلو بگیرد تا بار خالی کند و حالا آمریکا میخواهد این لطف را در حق غزه انجام دهد! برای چه؟ دقیقا برای وارد آوردن ضربه نهایی به ایستادگی مردمی غزه. اما چطور؟
نخست آنکه طرح محتمل بندر غزه یکی از موانع اساسی پیش روی اسرائیل را در عملیات رفح بر میدارد. نگرانی جهان از عملیات ایستگاه آخر غزه این بود که محور فیلادلفی که محور مواصلاتی غزه و مصر است مورد هجوم قرار خواهد گرفت و عملا مرز رفح مسدود خواهد شد و این تنها سوپاپ امدادرسانی قطرهچکانی هم بسته میشود. اما اگر بندر غزه جایگزین شود دیگر مشکلی برای آغاز عملیات رفح وجود نخواهد داشت و اسرائیلیها درست در پس درز خبر بندر غزه بسامد سخن از حمله به رفحشان را بالا بردهاند.
دوم آنکه طرح خیالی اسرائیلیها در مورد غزه پاکسازی غزه از مردم تا هر قدر ممکن بوده اما این طرح با مخالفت شدید مصریها روبرو شد. یعنی مصر به دلایل مختلف خطی قرمز بدور کوچاندن مردم غزه به صحرای سینا کشیده است. حالا اگر بندر غزه علم شود کوچاندن مردم غزه امری ممکن خواهد شد و کشتیها که بار خالی میکنند به احتمال زیاد جماعتی خسته از جنگ و گرسنه قحطی را هم بار خواهند زد به سوی احیانا اردوگاهی در قبرس یا هر کجای دیگر. این همان آرزوی اسرائیلیهاست.
سوم آنکه بندر آمریکایی یعنی نیروی آمریکایی و احیانا پایگاه آمریکایی و این یعنی مداخله مستقیم و علنی آمریکاییها بر روی خاک غزه و هیچ کارویژهای مهمتر از خلع سلاح و شکستن مقاومت غزه در دستور کار این اشغالگری جدید نخواهد بود. مضاف برآنکه پوششی از تلاشهای بشردوستانه و امدادگرانه نیز بر روی همه این اهداف کشیده خواهد شد. اسرائیل و آمریکا با طرح بندر بدنبال مات کردن مقاومت فلسطین هستند اما چاره چیست؟
حواسمان باشد که مقاومت هرچه در تحفظ زندانیان اسرائیلی مراقب باشد و هرچه که در وارد آوردن ضربات به اسرائیلیها موفق، اجرایی شدن طرح بندر میتواند کشنده باشد و برای همین راه مقابله با طرح اسرائیلی - آمریکایی بندر اساسا در "فرامقاومت مسلحانه" نهفته است. اینجاست که باید فلش بک به یادداشت پیشینم بزنم که این تنها جمهوری اسلامی ایران است که میتواند - دقت کنید میتواند - بازی را به هم بزند و آن هم از طریق ورود جدی و با تمام قوا و ظرفیتش برای شکستن محاصره غزه است.
حصر غزه باید توسط حامیان فلسطین شکسته شود وگرنه هرقدر مقاومت غزه رشادت بخرج بدهد باز هم ممکن است در چنان معادلهای قرار بگیرید که عملا به تفوق دشمن بینجامد. تنها شکسته شدن این محاصره است که طرح بندر آمریکایی را از اساس بیخاصیت میسازد و باز این سوال به میان میآید که آیا ایران باز هم معادلات فلسطین را دچار تحولی بنیادین میکند؟
🔻
سرباز روحالله | @roohullahrazavi
چه کسانی دچار تناقضند؟
آقای حمیدرضا علیمی در توییتی نوشتند که جماعتی در قبال مشکلات و مسائل داخلی "یا دروغ میگویند یا هیچ نمیگویند بعد برای غم فلسطینیهای مظلوم ژست باشرفی میگیرند." این البته بار نخستی نیست که در برابر چنین استدلالی قرار میگیرم. بیایید یک بار درست اجزای این استدلال را بررسی کنیم.
ما با کسانی روبرو هستیم که باور دارند در ایران امروز بیعدالتیهای فراوان و ظلمهای متعددی در حال وقوع است که جماعتی چشم بر روی این ظلمها بستهاند و یا اساسا منکر آن میشوند و بعد داعیهدار مظلومیت مردم فلسطین شدهاند و خب این از نظر اینان تناقضی آشکار است.
ایران که سهل است، آیا اساسا کشوری در دنیا هست که برخلاف آنچه میثاقنامهاش بوده عمل و رفتار نکرده باشد و درجهای از بیعدالتی را در حق مردمانی روا نداشته باشد؟ من میگویم خیر اما آیا این بدان معناست که هیچ تمایزی میان بیعدالتیهای عالم وجود ندارد؟ باز هم پاسخ من منفی است. عدالت و ظلم مفاهیمی دارای مراتب هستند و میشود آنها را مبنایی برای مقایسه قرار دهیم تا بدانیم کجا ظالمانهتر است و کجا عادلانهتر.
اما ملاک و معیار واکنش ما در قبال ظلمها و بیعدالتیهای پیرامون ما چیست؟ دوری و نزدیکی این ظلمها نسبت به ما و یا شدت و ضعف این ظلمها؟ یعنی به صرف اینکه رخدادی ناعادلانه در هزاران کیلومتر آنطرفتر رقم بخورد میتواند دلیلی باشد تا ما در قبال آن ظلم بیتفاوت باشیم؟ یا اخلاق انسانی حکم میکند تا ملاک و معیار سطح واکنش ما به شدت و حدت همان ظلم بازگردد؟ پاسخی که به وجدان و فطرت من سازگار است همین است که ملاک واکنش، سطح آن تعدی و بیعدالتی است؛ هر کجا ظلم بیشتر واکنش شدیدتر و البته طبیعی است در شرایطی یکسان، آنچه حایز اولویت بیشتر است مسائل و مشکلات پیرامونی خودمان است نه دیگران اما دقت کنید در شرایط یکسان.
در روایت آنچه در ایران از بیعدالتیها در حال رخدادن است اختلاف وجود دارد اما اصلا بیایید و بپذیریم که طبق نظر جماعت فوقالذکر همه مصائب و تلخیها همانگونه که ایشان مدعی هستند در ایران در حال وقوع است اما آیا هرآنچه در ایران رخ میدهد را میتوانید به کیل و مقیاسی منطقی با نسلکشی غزه موازنه کنید و مدعی شوید که با شرایطی یکسان روبرو هستید؟ آیا اساسا هیچ ملت ستمدیدهای در عالم میتواند مدعی شود که مظلومیتش با مظلومیت ملت فلسطین قابل مقایسه است؟
فلسطین در نگاهی ماکروسکوپیک تنها پروندهی باز استعمارگری وطنخوارانه (Settler Colonialism) جهان امروز ماست و برای همین هیچ بدیلی در دنیا ندارد. فلسطین در نگاهی میکروسکوپیک از جمله معدود پروندههای نسلکشی و پاکسازی قومی تاریخ پس از جنگ جهانی دوم است. فلسطینیان در نگرشی ساختاری، تنها قربانیان ساختاری رسما نژادپرستانه در جهان امروز ما هستند؛ رژیمی که در مواردی حتی از آفریقای جنوبی دوران آپارتاید نیز در تبعیضنژادی پیشی گرفته است. غزه در دل ماجرای فلسطین بزرگترین زندان روباز دنیا بوده و جنگ طوفان الاقصی با بیش از ۱۱۰هزار کشته و زخمی، سریعترین نرخ کشتار انسانها را در جنگهای اخیر داشته و دهها "ترین" تلخ دیگری که میتوان برای ماجراهای فلسطین و فلسطینیان ذکر کرد.
آقای علیمی! اصلا بیایید فرض کنیم روایت سیاه شما از ایران و آنچه در آن رخ میدهد درست اما شما نمیتوانید از اتهام دیگران به بیتفاوتی در قبال ظلمی به مراتب کوچکتر و محدودتر، واکنش ایشان را نسبت به بزرگترین ظلم دنیای امروز به چالش بکشید؛ آبِ منطق که سربالا نمیرود و تناقضی در کار نیست. این استدلال اتفاقا تنها عکسش صادق است و تناقض وقتی است که کسی در قبال تَرَک دیوار جمهوری اسلامی ایران هم فریاد وا مصیبتاه سر میدهد، اما در مواجهه با اسرائیل که کلکسیون بربریت تاریخ معاصر بشریست هیچ نمیگوید.
بله میتوان یک پاسخ داشت و مدعی شد که: "گور پدر دنیا و فلسطین و همه آنچه گفتی؛ برای من تار موی یک ایرانی شرف دارد به همه مردم فلسطین" که خب این منطق حساسیت نسبت به آدمها بر اساس نژاد و ملیت - و نه میزان ظلم و ستم - منطقی نژادپرستانه و فاشیستی است و من سخنی با صاحبانش ندارم.
🔻
سرباز روحالله | @roohullahrazavi
امشب
فرق فاروق امت
شکافته شد
تا خط تیز اسلام علوی
تمیز داده شود؛
تا بدانیم که روبروی علی(ع)
این فرقان ناطق،
پس از شکست شرک بولهبی
و خرد کردن خباثت خیبری
و پی کردن فتنهی جملی،
اسلام قد علم میکند؛
به دو روایت نهروانی و اموی.
🔻
سرباز روحالله | @roohullahrazavi
يا من في السماء عظمته
يا من في الارض أياته
يا من في البحار عجائبه
#جوشن_كبير
#غزه
🔻
سرباز روحالله | @roohullahrazavi