💠اسلام ناب💠
❄زيرك ترين مؤ منان
💎از رسول خدا (ص ) پرسيدند : چه كسي در ميان مؤ منان از ديگران زيرك تر است ؟ در جواب فرمود : آن كه به ياد مرگ بيشتر و در آمادگي براي آن شديدتر است .
✅نکته های ناب
@rooshanfekr
💠پاداش سختی های دنیا
#حضرت_محمد_ص :
☘ساعت هاى آزار اين دنيا ساعت هاى آزار آخرت را نابود ميكند.
📒تحف العقول، 254
✅نکته های ناب
@rooshanfekr
صلواتی که محوکننده گناهان است.
ابن بابویه از ابوحمزه روایت کرده است: که از امام جعفر صادق (ع) پرسیدم که چگونه صلوات فرستم بر (محمد و آل محمد) ؟فرمود: که میگویید
صَلَواتُ اللهِ وَ صَلَواتُ مَلائِکَتِهِ وَ أنْبِیائِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جَمیعِ خَلْقِهِ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ السَّلامِ عَلَیْهِ وَ رَحَمهُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ
عرض کردم چه خواهد بود ثواب آن؟ فرمودند : به خدا قسم از گناهان بیرون میآید، مانند روزی که از مادر متولد شده است.
📚گنجهای معنوی
✅نکته های ناب
@rooshanfekr
سیر و سلوک و عرفان:
فراتر از ذهن :
علت رنج و محدودیت ، ذهن است :
راه رهایی از رنج، رهایی از ذهن است.
رهایی از ذهن، بیرون آمدن از ذهن است.
بیرون آمدن از ذهن، مانند بیرون آمدن کرم از پیله یک فرایند زمانبر است.
هیچ جادو و معجزه ای برای یکدفعه از ذهن بیرون آمدن نیست.
تمرین و مراقبه ی مداوم و پرورش هوشیاری برای دستیابی به مرتبه "شاهد بودن" تنها راه بیرون آمدن از ذهن است.
ذهن شلوغ و پر سر و صداست ،از ذهن شلوغ و پر سر و صدای خود مایوس نشوید ،فقط از آن آگاه باشید.
#مراقبه
#سکوت
#ذهن
@rooshanfekr
🌹یک حدیث،یک داستان🌹:
💠داستان87💠
#استغفار
شخصی به نام ربیع می گوید: خدمت امام حسن (علیه السلام) بودم :
مردی آمد و از خشکسالی شکایت کرد امام فرمود:
استغفار کن
دیگری آمد و از فقر شکایت کرد حضرت فرمود: استغفار کن،
سومی آمد به امام عرض کرد دعا کن خداوند پسری به من بدهد به او نیز فرمود: استغفار کن.
ربیع می گوید: با تعجب به امام عرض کردم عده ای با مشکلات مختلف به شما رجوع کردند و تقاضاهایشان را مطرح کردند و شما به همه آنها یک دستور دادید.
حضرت در پاسخ فرمود: از پیش خود که نگفتم. این کلام خداست که به حضرت نوح فرمود:
( فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا . يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا . وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا )
📗نوح/10 - 12 .
آیت الله بهجت در پاسخ به این سوال که برای رفع گرفتاریها چه کنم می فرمودند؛ زیاد استغفار کنید.
از رسول اکرم ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ نقل كرده اند كه:« أَلا أُخْبِـــرُكُمْ [أُنَبِّـؤُكُمْ] بِـدآئِكُـمْ مِنْ دَوآئِكُـمْ؟ دَآؤُكُـمُ الذُّنُـوبُ، وَ دَوآؤُكُـمُ الإِْسْتِغْفارُ. »
آيا درد و درمان شما را به شما خبر ندهم؟ درد شما گناهان، و دوا و درمانتان استغفار است.
📚مستدرك الوسائل، ج 11، ص 333؛ ج 12، ص 123؛ نيز ر.ك: بحار الانوار، ج 90، ص 282؛ جامع الاخبار، ص57.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
@rooshanfekr
نکته های ناب
🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨
✅ مرحوم حاج محمّد اسماعیل دولابی دربارهٔ کدورت و اندوه
و مواردی نظیر آن می فرمودند :
1⃣👈 همین که گردی بر دلتان پیدا می شود
🌹 یک سبحان الله بگویید ، آن گرد کنار می رود.
2⃣👈 هرجا هم فیضی و نعمتی به شما رسید
🌹 الحمدلله بگویید ، چون شکرش را به جا آورده ای ، گرد نمی گیرد.
3⃣👈 هر وقت خطایی انجام دادید
🌹 استغفرالله چاره است.
📚👈 با این ۳ ذکر با خدا صحبت کنید.
✨ صحبت کردن با خدا ، ذات غم و حُزن را می برد.
#سخنان_بزرگان
🌟💥🌟💥🌟💥🌟💥
🆔 @rooshanfekr
📚نهج البلاغه
📝حکمت۲۲۹
🙏كَفَي بِالْقَنَاعَةِ مُلْكاً
وَ بِحُسْنِ الْخُلُقِ نَعِيماً
وَ سُئِلَ ( عليه السلام ) عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَي
((فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً))
فَقَالَ هِيَ الْقَنَاعَةُ
☝️ آدمي را قناعت براي بهره مند شدن از جایگاه اجتماعی،
✌️و خوش خلقي براي فراواني نعمتها كافي است.
❓و سوال شد از كلام خداوند
‼️" فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً "
✅فرمودند:آن زندگي با قناعت است.
@rooshanfekr
حکایت حضرت ابراهیم(ع):
گویند: ابراهیمِ پیامبر گوسفندان بىشمار و حدود چهلهزار چوپان داشت. فرشتگان گفتند: ابراهیم را دل نزد گوسفندان است، خداوند گفت: اکنون امتحانش مىکنیم تا خُلَّت و دوستى حق را بدانید. به جبرئیل گفت: برو و به کار پرداز، جبرئیل به شکل مردى خوشآواز درآمد و نام «قدّوس» را که ابراهیم دوست مى داشت با نوا بخواند. ابراهیم چون نام دوست را شنید، بیهوش بیفتاد و بىقرار گشت و گفت: ثلث گوسفندانم از آنِ تو، یک بار دیگر بخوان. جبرئیل بار دیگر نواى یا «قدّوس» بلند کرد. ابراهیم ثلث دیگر مال خود را بخشید و گفت: بار دیگر بخوان، جبرئیل دوباره زمزمهى یا«قدّوس» سر داد، ابراهیم ثلث آخر گوسفندان را هم بخشید.
جبرئیل به صورت خود ظاهر شد و گفت: من روحالقدوسم و احتیاج به هیچ چیز ندارم. همهى گوسفندان را به خودِ تو باز گرداندم. ابراهیم گفت: تو از این راز آگاهى که من آنچه دادهام باز نستانم.
جبرئیل: من شبانى نتوانم و مىروم.
ابراهیم: من نیز همه را دادم و مىروم.
خداوند: اى فرشتگان، دیدید که چرا ابراهیم، خلیل است.
فرشتگان: امّا او به فرزند وابسته است، او تنها یک پسر دارد و از آن دل برنمىکند.
خداوند: امتحانش مىکنم. به ابراهیم در خواب گفت: فرزندت اسماعیل را قربان کن. ابراهیم پذیرفت که در راه دوست تنها فرزندش را قربان کند.
فرشتگان: او از مال و فرزند دل گسسته ولى از جان خویش چه؟ بدان دلبسته است.
خداوند: مگر ندیدید که چون در آتش نمرود افکنده شد، جبرئیل پیش آمد و گفت: از من یارى بخواه تا یارىات کنم، گفت: من جز از او یارى نمىخواهم، بین من و حق حائل مشو.
فرشتگان: مقام ابراهیم بس والاست، او از مال و فرزند و جان و همه، جز خدا دل گسسته و مقرّب درگاه و خلیل خدا گشته است .
@rooshanfekr
🌟امام رضا عليه السلام :
💎اِنَّ زُوّارَ قَبْرى لَأَكْرَمُ الْوُفُودِ عَلَى اللّه ِ يَوْمَ الْقِيامَةِ، وَ ما مِنْ مُؤْمِنٍ يَزُورُنى فَيُصيبُ وَجْهَهُ مِنَ الْماءِ اِلاّ حَرَّمَ اللّه ُ تَعالى جَسَدَهُ عَلَى النّارِ.
📚عيون اخبار الرضا عليه السلام ، ج 2، ص 248.
🌟امام رضا عليه السلام فرمود:
💎زائران قبرم از گرامى ترين گروههايى اند كه روز قيامت، بر خدا وارد مى شوند. هيچ مؤمنى نيست كه مرا زيارت كند و در راه زيارتم بر چهره اش قطره آبى بچكد، مگر آنكه خداى متعال، بدن او را بر آتش دوزخ حرام مى كند.
💠☞ @rooshanfekr
چه دليلى بر متولد شدن امام مهدى در دست است؟ آيا کسى آن حضرت را ديده است؟
پاسخ: بنابر آنچه که مؤرخان شيعه وسنى در خصوص تاريخ وچگونگى ولادت حضرت مهدى (عجل الله فرجه) نوشته اند، اصل ولادت خجسته امام زمان (عليه السلام) وبه دنيا آمدنش جزء امور مسلم وقطعى تاريخ است.
به عنوان نمونه: مؤرخ شهير اهل سنت، على بن حسين مسعودى مى گويد: (در سال 260 ابو محمد حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسين بن على ابن ابيطالب عليهم السلام، در زمان خلافت معتمد عباسى درگذشت او به هنگام درگذشت، 29 سال داشت، واو پدر مهدى منتظر است).(10)
وشيخ سليمان قندوزى گويد: (خبر معلوم ومسلم، در نزد موثقان، اين است که ولادت قائم (عليه السلام)، در شب نيمه شعبان سال 255 هجرى قمرى، در شهر سامرا واقع شده است).(11)
اما از آنجايى که خلفاى بنى عباس دانسته بودند که دوازدهمين امام شيعيان همان مهدى موعود است که زمين را پر از عدل وداد مى کند ودژهاى گمراهى وفساد را درهم مى کوبد، ونيز مى دانستند که از فرزندان امام حسن عسکرى (عليه السلام) است؛ درصدد برآمدند اين نور را خاموش کنند. از اين رو امام مهدى (عجل الله فرجه) از نخستين روز ولادت، همواره در نهان مى زيست ومردم به طور عموم او را نمى ديدند. ولى با اين وجود، عده اى از اصحاب امام حسن عسکرى (عليه السلام) بودند که توفيق شرفيابى ومعرفى را يافته بودند.بعضى از آنها عبارتند از:
1- حکيمه خاتون، دختر امام جواد، خواهر امام هادى وعمه امام حسن عسکرى عليهم السلام، که شب تولد حضرت مهدى (عجل الله فرجه)، او را زيارت کرد، ونسيم وماريه کنيزان آن حضرت گفتند: تا آن کودک متولد شد به خاک سجده کرد وانگشت سبابه را رو به آسمان بلند نمود وعطسه زد وگفت: (الحمد لله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآله).(12)
2- ابو بصير خادم است که گفت: بر صاحب الزمان (عجل الله فرجه) وارد شدم، در حالى که درون گهواره بود، نزديک رفتم وسلام کردم، حضرت فرمود: مرا مى شناسى؟ عرض کردم: آرى، تو بزرگ وسيد من وفرزند امام من هستى... حضرت فرمود: (انا خاتم الاوصياء، وبى يرفع البلاء من اهلى وشيعتى).(13)
3- سعد بن عبد الله قمى است که با نامه هاى فراوان با جمعى براى زيارت آن حضرت به سامره رفته وطرف راست امام حسن (عليه السلام)، کودکى را ديدند که مانند ماه درخشان بود؛ پرسيدند: اين کيست؟ گفته شد: (مهدى قائم آل محمد (صلى الله عليه وآله وسلم)) است.(14)
4- روزى جمعى از شيعيان - چهل تن - نزد امام يازدهم آمدند، واز آن امام تقاضا کردند تا حجت پس از خويش را به آنان بنماياند وبشناساند. وامام چنان کرد. وآنان پسرى را ديدند که بيرون آمد همچون پاره ماه، شبيه به پدر خويش. امام عسکرى (عليه السلام) فرمود: (پس از من، اين پسر، امام شماست، وخليفه من است در ميان شما، امر او را اطاعت کنيد، از گرد رهبرى او پراکنده نگرديد که هلاک مى شويد ودينتان تباه مى گردد اين را هم بدانيد که شما او را، پس از امروز، نخواهيد ديد، تا اينکه زمانى دراز بگذرد، بنابراين از نايب او، (عثمان بن سعيد) اطاعت کنيد).
5- ابو سهل نوبختى گويد: در آن حال بيمارى، امام عسکرى خواست تا آن کودک را نزد او آوردند. مهدى را که در آن هنگام کودک بود، نزد پدر آوردند. وى به پدر سلام کرد. من به او نگاه کردم، رنگى سفيد ودرخشان داشت، موهايش پيچيده ومجعد بود ودندانهايش گشاده، امام حسن (عليه السلام) او را با جمله (يا سيد اهل بيته) مخاطب قرار داد، يعنى: اى سرور خاندان خود. سپس از آن فرزند خواست تا در خوردن دوايى که برايش جوشانيده بودند به او کمک کند. او چنين کرد. سپس پدر را وضو داد. آنگاه امام عسکرى (عليه السلام) به او فرمود: (اى پسرک من! تويى مهدى، وتويى حجت خدا بر روى زمين..).