eitaa logo
مجله دینی نکته‌های ناب مهدوی
2.6هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
7هزار ویدیو
367 فایل
💎معجزه کلام را در خوب‌شدن حالتان را دراین کانال ببینید. 💎کم‌کردن #حسرت #یوم‌الحساب مد نظر است. 💎غذای روحتان راازاین کانال دریافت کنید. 💎بامداومت برعمل نورانی #اهلیت و #علاقه به این مباحث ایجاد می‌شود. http://eitaa.com/joinchat/2906521606C41e5b9fe8b
مشاهده در ایتا
دانلود
سلوک در مکتب روضه_3.mp3
12.35M
۳ افزایش آمار توبه ها و کاهش آمار بزهکاری‌ها در ماه محرم، نشان از اثرپذیری مستقیم ، در این مجالس دارد! بطوریکه برخلاف سایر مکاتب معرفتی که در آنها فقط عقل اقناع میشود؛ در مکتب روضه، عقل و قلب، باهم اقناع شده، و شخص بسرعت مسیر تا را طی میکند ...
5.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه فرایندی در جامعه رخ داده بود که حسین‌بن علی (ع) به قربانگاه رفت!؟ صحبت‌های مقام معظم رهبری پیرامون خطرات بی‌بصیرتی ...
هر روز من به یاد تنت گریه می کنم  با پاره پاره پیرهنت گریه می کنم  می سوزم و وداع تو را اشک می شوم  از رفتن و نیامدنت گریه می کنم  پای لب ترک ترکت آب می شود  بر لحظه های لب زدنت گریه می کنم  داغ تو را به سینه زنم تا به قتلگاه  با نیزه های بر بدنت گریه می کنم  تو ریز چکمه های کسی خاک می خوری  من پای دست و پا زدنت گریه می کنم  تو از فراز نیزه مرا می کنی نگاه  من بر فراق بی کفنت گریه می کنم  می میرم و دوباره مرا زنده می کنی  بر هر هزار زخم تنت گریه می کنم  علی رضا لک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۰۱امر و نهی قلبی الف) مرحله‌ی اول امر به معروف و نهی از منکر، امر ونهی قلبی یا امر و نهی با قلب است. مقصود از امر و نهی قلبی، اظهار رضایت یا کراهت قلبی است یعنی مکلف باید رضایت قلبی خود را نسبت به معروف و تنفر و انزجار درونی خود را نسبت به منکر آشکار سازد و از این راه فردی که معروفی را ترک می‌کند و یا منکری را به جا می‌آورد را به انجام معروف و ترک منکر وارد سازد. ب) امر و نهی قلبی(اظهار رضایت و تنفر) درجاتی دارد که تا با پایین‌ترین درجه و سبک‌ترین راه می‌توان امر و نهی کرد و به مقصود دست یافت نباید متوسل به درجه‌ی بالاتر شد. این درجات بر حسب شدت و ضعف و بر حسب انواعی که دارند بسیارند. برخی از آنها عبارتند از: با تبسم و لبخند و روی گشاده برخورد کردن، چشم فرو بستن، خیره شدن، به روی دست زدن، دندان به لب گرفتن، با دست یا سر اشاره کردن، سلام نکردن، رو گرداندن، پشت گرداندن، صحبت را قطع کردن، قهر و ترک معاشرت کردن. @rooshanfekr
۲. امر و نهی لسانی الف) مرحله‌ی دوم امر به معروف و نهی از منکر، امر و نهی لسانی(زبانی) یا امر و نهی با زبان است. مقصود از امر و نهی زبانی این است که مکلف باید با گفتن از طرف بخواهد از منکر دست بردارد و معروف را انجام دهد. ب) امر و نهی لسانی، درجاتی دارد که تا با پایین‌ترین درجه و آرام‌ترین لحن می‌توان به مقصود رسید نباید اقدام به درجه‌ی بالاتر کرد. این درجات بر حسب شدت و ضعف و بر حسب انواعی که دارند بسیارند. برخی از آنها عبارتند از: ارشاد کردن، تذکر دادن، موعظه کردن، پند و اندرز دادن، مصالح و مفاسد و سود و زیانها را بر شمردن، بحث و مناظره کردن، استدلالی سخن گفتن، با غلظت و درشتی حرف زدن، با تهدید صحبت کردن. @rooshanfekr
۳. امر و نهی عملی الف) مرحله سوم امر به معروف و نهی از منکر، امر و نهی با دست(کنایه از اِعمال قدرت و به‌کار بردن جبر و زور) است. مقصود از امر و نهی عملی این است که مکلف باید با اِعمال قدرت و به‌کار بردن جبر و زور، طرف را از انجام منکر و ترک معروف باز دارد. ب) امر و نهی درجاتی دارد که تا با پایین‌ترین درجه و آسانترین روش می‌توان نتیجه گرفت نباید به درجه‌ی شدیدتر پرداخت. این درجات بر حسب شدت و ضعف و بر حسب نواعی که دارند بسیارند. برخی از آنها عبارتند از: حایل شدن و جلوی فرد را گرفتن، حربه از دست‌گرفتن، وسایل گناه را از دسترس او خارج ساختن، عقب‌راندن، دست طرف را محکم نگه‌داشتن، حبس‌کردن، سختگیری‌کردن، کتک‌زدن، به درد آوردن، مجروح و زخمی‌کردن، شکستن عضو، از کارانداختن، ناقص‌کردن، کشتن @rooshanfekr
⬛‍ روضه و توسل جانسوز _ شب پنجم محرم 95 _ حضرت عبدالله بن الحسن علیه السلام _ حجت‌الاسلام استاد میرباقری يا اَبا مُحَمَّدٍ يا حَسَنَ بْنَ عَلِي اَيُّهَا الْمُجْتَبى يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللَهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا .... ای عمو تا نالۀ هل من معینَ ت راشنیدم از حرم تا قتلگه باشور جانبازی دویدم آنچنان دل برد از من بانگ هَل من ناصرِ تو آستینم را ز دست عمه ام زینب کشیدم گرچه طفلی کوچکم اماقبولم کن عموجان بر سر دست تو من قربانی شش ماهه دیدم کس نداند جز خدا کز غصۀ مظلومی تو باچه حالی از کنار خیمه در مقتل رسیدم دست من افتاد از تن گو سرم برپایت افتد (دست چه قابل دارددرمقابل شما؟!) سرچه باشد تیرعشقت را به جان خود خریدم *یه لحظه ای توعاشورا پیش آمد،امام حسین هرچه به اطرافش نگاه کرد دید کسی براش باقی نمونده،اوج مظلومیت و غربت امام حسین تو همین لحظه آشکارشده ..‌. آمد تو میدان مقابل دشمن ایستاد ، اول اصحابش رو یاد کرد،اونا رو صدازد،به همه فهماند اصحاب من الانم بهشون دستور بدم پامیشن ، دوباره حاضرن کنارِ من به شهادت برسن ... صدا زد یاهانی بن عُروه و یا مسلم بن عقیل و یاحبیب و یا زهیر و دیگران و دیگران ... فرمود:«مایُنادیکم فلا یُجیب...» شماچراجواب من رونمیدید ؟! سعیدبن عبدالله می گفت: آقاجان دشمن حلقه محاصره روتنگ کرده ، من تحمل ندارم اینقدر جسارت دشمن روببینم ، میبینم دشمن به خیمه های شمانزدیک شده ، اجازه بدید من نباشم صحنه روببینم ، پاشو ببین آقاتون تنهاشده .... حضرت مانده و یک خیمه زن وکودک در وسط یک بیابان دشمن، سپس روکرد نمی دونم کی رو صدامیزد،بادشمن حرف میزد، باماحرف میزد ، نمیدانم ،فرمود : «هل من ناصرینصرنی هل من معینٌ یُعینُنی هل من موحد ٍیُخافُ الله فیها» .... اگه منو کمک نمکنید«هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ» ... میدونید فقط دو نفر حضرت رو اجابت کردن یکی علی اصغر بود، توخیمه ها بی قرارشد ، هرچه از این آغوش به اون آغوش او رو دادن؛ هرچه از این بغل به اون بغل رفت ، آرام نشد،تاوقتی آمد تو آغوش امام حسین ، سر رو دوش امام حسین گذاشت ، ساکت شد ، دیگه کسی جواب نداد ، کمکش نکرد ... بلکه یه جمله ای بهش گفتند که دیگه ایشون مهلت نداد ، بلندبلند تو میدان گریه کرد بهشون فرمود : اگه به من کمک نمیکنید ... به چه جرمی میخوایدخون من روبریزید؟من حقی رو از شما بردم ؟خونی به عهده ی من است؟ حلال خدارو حرام کردم حرام خدارو حلال کردم؟ یه جوابی دادن بلند بلند تو میدان گریه کرد ، گفتن : "بُغضا لِاَبیک..." جرم شما اینه : پسر امیرالمؤمنینی ... نبایدزنده بماند...حضرت بلند بلند برا مظلومیت امیرالمؤمنین گریه کرد ... اینجا بود که دیگه دست به شمشیر برد،یه جوری وارد میدان جنگ شد همه متحیرماندن این آقایی که تشنه ست ،خسته ست،غصه داره،صبح تاحالا تو میدان آمده، رفته،چه جوری اینجور وارد میدان جنگ شده همه فرارکردن، لشکر رو به کوفه رفت تااون لحظه ای که همه توانشون رو جمع کردن ، سنگ بارانش کردن ... تیربارانش کردن ... دیگه نتونست رو اسب بماند .... «بِسمِ الله وبالله وفی سبیل لله» دیگه توان دفاع کردن ازخودش رونداشت ... روزمین کربلا صورت رو خاک هاگذاشتن...خون از زخم های بدنش جاریه ... نمیدونم چقدر این غربت و مظلومیت امام حسین جلوه داشت؟ این آقازاده دستشُ از دست عمه رها کرد ، به هرقیمت بود درمحاصره دشمن خودش رو به امام حسین رسانید، دستشوازدست داد ؛ خودشو توآغوش عموانداخت، نمیدونم بگم ای کاش نیامده بود ... داغی به جگرامام حسین گذاشتن ... حرمله او رو هدف تیرسه شعبه قرارداد ... تنها در بین همه شهدا دو نفر تو آغوش امام حسین جان دادن ... هم هدف تیرحرمله قرارداد .. یکی حضرت عبدالله ، یکی حضرت علی اصغربود ... رو دست امام حسین هدف تیرقرارگرفت ... صلی الله علیک یااباعبدالله و رحمة الله و برکاته @rooshanfekr
▪چشم تارم شبیه دریا شد  قامتم زیر غصه ها تا شد  ▪ماه شبهای من هویدا شد  دیده ام فرش راه بابا شد  ▪انتظارم به سر رسید عمه  پاشو پاشو پدر رسید عمه  ▪شب شده، ماه آمده پیشم  حضرت شاه آمده پیشم  ▪یوسف از چاه آمده پیشم  پدر از راه آمده پیشم  ▪تا که همراه خود مرا ببرد  تا به هر جا که شد مرا ببرد ▪▪ السلام و علیک یا حضرت رقیه (ع)
🌹 شهید موسی صدر: من حسینیه را حسینیه نمی‌دانم مگر اینکه دلاورانی را برای نبرد با دشمن اسرائیلی فارغ التحصیل کند.