eitaa logo
خیمه عاشورایی "روز دهم"
629 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
15 فایل
پرسش ها و یا نظرات خود را به نام کاربری زیر ارسال کنید : @Rooze10hom
مشاهده در ایتا
دانلود
💫 🖤 دخترم 🥀 گوش هایت را نشانم نده، عرش لرزان‌تر از گوشواره‌های توست؛ گوشواره‌هایی که نیست، گوشواره‌هایی که دست محبت بابا، روزگاری بر نرمای گوش‌هایت نشانده بود. 🍂 گوشواره‌های تو می‌لرزید و دلم قرار می‌گرفت. دست به گوشواره‌ها می‌زدی، می‌خندیدی و همه‌ی وجود بابا شکفته می‌شد، شادی شگفتی در شریان‌هایش می‌دوید و لذتی غریب در آوندهایش می‌نشست. 🥀 گوشواره‌هایت نیست؟ یادگار دیروز بابا به غارت رفت؟ گریه نکن دخترم. بابا کم از تو نیست، خوب است که سنگ‌ها و نیزه‌ها و چوب‌ها مجال تماشایت نمی‌دهد وگرنه می‌دیدی. 🍂 نه،نه نباید بگویم می‌دانم تاب نمی‌آوری، قلب کوچک تو را تاب شنیدن نیست. خوب می‌دانم که در آیینه‌ی قلب تو، تنها تصویر روشن، تصویر همیشه‌ی باباست. 🥀 شاید تو بابا را بیشتر دوست داری که بابا تو را. از وداع غروب تا کنون دمی و نفسی، «بابا» از زمزمه‌های گریه آلودت جدا نبوده است. با هر آه، بابا گفته‌ای و با هر قطره اشکت نام مرا شورآمیز و سوزانگیز صدا زده‌ای. 🖤 می‌گویی بگویم... می‌گویی حرف بزنم تا رنج‌هایت در وسعت غم‌های بابا گم شود؟ 🥀 می‌گویی قصه‌ی غروب را بگویم تا غصه‌های کوچکت تبخیر شود. 🍂 دخترم هیچ کس را تاب شنیدن نیست. مگذار دیگربار آسمان بلرزد. بهشت سوگوار شود و شیون مادرم، دشت را پر کند. ✍🏻 🏴🕯🏴🕯🏴🕯🏴 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
💫 🖤 دخترم خوش آمدی... 🥀 می‌شنوی؟ صدای پای زینب است؛ عمه نماز را تمام کرده است، به جست و جوی تو آمده است. 🖤 می‌داند که جز کنار بابا، تو را آرام و پناهی نیست. 🥀 برخیز دخترم، مگذار عمّه، بار دیگر، غروب را تداعی کند. 🍂 برخیز، من همسفر غربت تو خواهم شد. فردا در کوچه و بازار، چشم در چشم تو خواهم بود. 🖤 امشب به میهمانی من آمدی، به پاس محبت تو شبی به میهمانی تو خواهم آمد. 🥀 برخیز دخترم، نگاه گریان عمّه را دیگر بار تاب نمی‌آورم. 🍂 برخیز دخترم. ✍🏻 🏴🕯🏴🕯🏴🕯🏴 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
💫 🥀غروب بود و تو نبودی که اسب‌های سترون، سم بر باغ هزار شکوفه می‌زدند. تو با هر سمکوب، بیشتر پرپر می‌شدی و عطر منتشر تو با صدای روشن تو دشت را پر می‌کرد، آسمان را نیز، ولوله‌ای عجیب و مرثیه‌ای غریب از چهارسوی میدان برمی‌خاست. 🖤هیچ‌کس جز زینب با این صدا آشنا نبود. در بیت الاحزان شنیده بود. در نیمه‌شبان خانه‌ی غم گرفته‌ی مادر؛ 🕯در هفتاد و چند روز که زهرا قطره قطره آب می‌شد و اینک در بی آبی کربلا، 🥀در کرانه‌های لبالب از خون گودال، در غریبی صحرا، صدایی که نیم قرن نشنیده بود، بر قلب زینب خنجر می‌ریخت، مثل خنجری که دمی پیش نای نازک و تشنه‌ی برادر را بی‌رحم و شقاوت‌آمیز نشانه رفته بود. 🖤غروب بود و تو بودی، سه شعله در صحرا حریق خیمه، دلت، آفتاب بر صحرا ✍🏻 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
💫 🍂 غروب بود و تو بودی که روشن و گرم خیز از افق گودال طلوع می‌کردی و خدا می‌خواند: سلامٌ هی حتّی مطلع الفجر!. 🥀 غروب بود و تو بودی که آیه آیه از خاک بر آسمان نازل می‌شدی و گروه گروه فرشتگان می‌آمدند تا سرود تو را بخوانند تا آیات تو را زمزمه کنند. 🍂 این بار، وحی از زمین به آسمان می‌رفت و انسان بر فرشته قرآن می‌خواند. و خدا به همه‌ی هستی فرمان می‌داد سکوت کنید که قرآن می‌خوانند. 🥀 سکوت کنید، حسین می‌خواند. آن لحظه تو بودی و سرود حنجره‌ی تو که هزار هزار هزار را با خود دمساز و هم‌نواز کرده بود. ✍🏻 🖤🕯🖤🕯🖤🕯🖤 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
💫 🥀 غروب بود و سکینه، غروب بود و رباب و کودکان که گوشواره‌ی قلبشان می‌لرزید؛ 🍂که خلخال جانشان، دست‌های شقاوت را انتظار می‌کشید و معجر روحشان چشم به راه سرقت و ستردن بود. 🍂 تو نبودی که سنگینی دست‌ها گلبرگ گونه‌ها را به کبودای سیلی نشاند 🥀 و چرخش تازیانه‌ها، شانه‌های بی‌تاب دخترکان را به میهمانی زخم و درد کشاند. ✍🏻 🖤🕯🖤🕯🖤🕯🖤 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
💫 🍂 غروب بود و سکینه، غروب بود و رباب و کودکان که گوشواره‌ی قلبشان می‌لرزید؛ که خلخال جانشان، دست شقاوت را انتظار می‌کشید و معجر روحشان چشم به راه سرقت و ستردن بود. 🥀 تو نبودی که سنگینی دست‌ها، گلبرگ گونه‌ها را به کبودای سیلی نشاند و چرخش تازیانه‌ها، شانه‌های بی‌تاب دخترکان را به میهمانی زخم و درد کشاند. 🍂 غروب بود و زینب که دست کریم تو در آوندهای جانش شکیبایی افشانده بود و نگاه آخرین تو، توشه‌ی هزار سال «ایستادن و نشکستن» به او بخشیده بود. 🥀 غروب بود و زینب،که پس از تو خیمه به خیمه، آرامش به بی‌قراری جان‌ها می‌رساند و جرعه جرعه شکیبایی در کام‌های تشنه می‌چکاند. تو نبودی و زینب بود. 🖤 او، همه‌ی تو را در خویش آیینه ساخته بود. 🥀 او آیین تو را آیینه می‌کرد، او تماشای تو را به چشم‌ها هدیه می‌داد و شعله‌ی تو را میان دل‌های شعله گرفته تقسیم می‌کرد تا هیچ‌کس بی‌شعله‌ی تو سفر نرود و بی‌روشنی تو شام و کوفه را تجربه نکند. ✍🏻 🖤🕯🖤🕯🖤🕯🖤 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
💫 🍂 غروب بود و زینب، تسلّای خاطر همه‌ی دل‌ شکستگان‌، مرهم زخم همه‌ی جگرهایی که جرعه‌ای حضور تو را له‌له می‌زدند. 🖤 زینب، تو بود، تو بود و خودش، تو بود و زهرا(س)، تو بود و علی(ع)، زینب همه بود. 🥀 همه چیز، همه‌ی سرمایه‌ی غریبی‌ها، بی‌پناهی‌ها، تنهایی‌ها و شکسته دلی‌ها. 🍂 زینب همه، تو بود. آیینه تو، امتداد تو حتّی وقتی از کربلا می‌رفتی و نیمی بر خاک و نیمی بر نیزه به سفر تنور و خاکستر سر می‌نهادی. ✍🏻 🖤🕯🖤🕯🖤🕯🖤 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
💫 🥀 تو وقتی خاکستر نشین شدی، زینب نیز خاکستر نشین شد. تو شب در تنور بر خاکستر جلوه می‌کردی و زینب بر خاکستر خیمه‌های نیم سوخته به نماز نشسته بود؛ 🍂 دو خاکستر نشین؛ دو آینه در کربلا و کوفه، نه... دو آینه برای همیشه برای همه، برای هر کس که می‌خواست یک حقیقت را در دو جلوه ببیند. 🥀 غروب بود و تو نبودی که صحرا هلهله خیز و جشن شرارت کامل شده بود. 🍂دخترک کوچک تو رقیّه، می‌افتاد و برمی‌خاست؛ سوار و تازیانه در تعقیب دخترکی که دویدن نمی‌دانست، ایستادن نمی‌توانست و با هر ضربه، نام تو را گریان و اندوهناک و ترسان باز می‌گفت. ✍🏻 🖤🕯🖤🕯🖤🕯🖤 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
💫 (س) 🥀 شمـع وجود فاطمـه سوسو گرفتـه است شب با سکوت بغض علی خو گرفته است 🍂 آتـش گـرفت جـان علی با شرار آه وقتی که از ولی خدا رو گرفته است 🥀در دست ناتوان خودش بعد ماجرا این بار چندم است كه جارو گرفته است 🍂قلب تمام ارض و سماوات و عرش و فرش یک جـا بـرای غـربـت بـانو گـرفته است 🥀حـتی وجـود میخ و در و تـازیـانـه ها عطر و مشام از گل شب بو گرفته است 🍂بـا ازدحـام مـوج مخـالف بیـا ببین کشتی عمر فاطمه پهلو گرفته است 🥀مردی که بدر و خیبر و خندق حماسه ساخت سـر در بغــل گـرفتــه و زانــو گـرفـته است ✍🏻 🖤🕯🖤🕯🖤🕯🖤 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
💫 🥀 غروب بود و تو خورشید شده بودی؛ هیچ افقی بی تو نبود، هیچ سمتی بی روشنای تو نمانده بود. 🍂 تو در هزار جلوه بیرون آمده بودی تا هزار هزار هزار دیده به تماشای تو برخیزند. 🥀 تو در طوفان زدگی زمین، کشتی شدی تا هرکس هراس موج در جان دارد در تو آویزد و رسم همسفری با تو بیاموزد. 🍂 تو چراغ شدی تا شب نپاید و خونت هزار دریچه به روشنی بگشاید. ✍🏻 🖤🕯🖤🕯🖤🕯🖤 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
💫 🥀 ای بی‌غروب، ای همیشه در طلوع؛ ای سردی ناپذیر، ای گرما آفرین، ای شعله‌ور در همه‌ی قلب‌هایی که عشق و ایمان می‌شناسند. 🍂اندکی از حریق قلبت در جانمان بریز و بارقه‌ای از شعله‌ی عاشورایت به شبستان روحمان افکن تا ما نیز روشنی و روشنگری بیاموزانیم. 🥀 ای روشنای دل‌هایی که اندیشه‌ی عبور از غروب دارند ما را روشنایی بخش که در غروب عاشورا از گودال قتلگاه تو به آسمان قامت می‌کشید. 🖤 ما را تشنه‌ی خویش کن. تشنه‌ی جرعه‌ای از کربلایت. ✍🏻 🖤🕯🖤🕯🖤🕯🖤 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
💫 🥀 من از سپیده‌دم کودکیم اشک دیده‌ام، غم کشیده‌ام و همراه پدر، جرعه جرعه شرنگ ماتم چشیده‌ام، نام من همزاد سوگ است، هم معنی داغ‌های استخوان سوز. 🖤 من سکینه‌ی پدر بودم امّا در موج خیز زندگیم «سکینه» ندیده‌ام. 🍃 از آفتاب بپرسید که همرکاب سفر ما بوده است و از ماهتاب که ستاره‌های روشن چشم‌های مرا شمرده است. 🍂 خاک، خوب می‌داند من چند بار بر او افتاده‌ام و آب که تمنّای جگر سوز مرا در التماس عمویم عبّاس بر ساحل علقمه دیده است. 🥀 اگر تابتان هست از نیزه‌ها بپرسید که در هر لبخند چند بار گریسته‌ام. از کجاوه‌های کج بپرسید افتادنم را و از کوچه‌های کوفه و شام سنگ خوردنم را... 🍂 شماتت شنیدنم را و از پشت بام‌ها، قهقهه‌ها، خاکسترها و تمسخر چشیدنم را... ✍🏻 🏴🕯🏴🕯🏴🕯🏴 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
💫 🥀 روز عاشورا، چند بار مثل برادر تب دارم سجّاد ناله زدم که لَیتَ اُمّی لم تلدنی. کاش مادرم مرا نمی‌زاد. کاش زندگی را نمی‌دیدم و نمی‌چشیدم تا تماشاگر باغ ارغوانی عاشورا نباشم. 🥀 شما نبودید تا لبخند پیامبرانه‌ی برادرم اکبر را هنگامه‌ی میدان رفتن نظاره کنید. 🍂 شما لبخند تشنه‌ترین غنچه‌ی باغ عاشورا را در سه شاخه چشمه‌ی تراویده از گلو، ندیده‌اید. 🥀 شما لبخند قاسم نمی‌شناسید و تبسّم بابا در وداع شیون خیز خیمه‌ها. 🖤 من این همه لبخند دیده‌ام و سوخته‌ام. من هرچه اشک دارم به پای این لبخندها ریخته‌ام. 🍂 شما چه می‌دانید بازگشت اسبی اشک‌ریز و زین واژگون و شیهه زن و خونین یعنی چه. 🥀 شما چه می‌دانید خیمه‌ی شعله‌ور در غروب، در غربت و یتیمی، در حاشیه گودالی لبریز خون و سنگ و نیزه یعنی چه. ✍🏻 🏴🕯🏴🕯🏴🕯🏴 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
💫 🥀 مرا با عاشورا و کربلا می‌شناسید. اما این دو یک روز و یک قطعه از ماجرای بی‌پایان دردهای منند. 🍂 روزی در شام و روز دیگر در مدینه از من پرسیدند: سخت‌ترین حادثه‌ها و تلخ‌ترین رویدادهای همسفری‌ات با پدر و عمّه‌ات کدام بوده است؟ 🥀 من از کدام حادثه بگویم، از کدام هنگامه که شانه‌ها را شکیب کشیدن باشد و گوش‌ها را صبوری شنیدن؟ 🍂 هر حادثه، مرگ و زندگی بود. هر لحظه دردی هستی سوز و توان‌گداز و هر روز طلوع اندوهی تازه. .... ✍🏻 🏴🕯🏴🕯🏴🕯🏴 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
💫 🥀 من از کدام حادثه بگویم، از کدام هنگامه که شانه‌‌ها را شکیب کشیدن باشد و گوش‌ها را صبوری شنیدن؟ هر حادثه، مرگ و زندگی بود. هر لحظه دردی هستی سوز و توان‌گداز و هر روز طلوع اندوهی تازه. 🥀 اما هفت لحظه و خاطره از همه دشوارتر بود. 🍂 نخست وداع شبانگاه ما با مدینه بود؛ با روضه‌ی رسول و مزار پنهان بتول. پدر سر بر مزار پدر می‌گریست. نجوا می‌کرد. دردهای نهان و گدازه‌های جان دهان گشوده بود. 🥀 در گریه و نجوا می‌شنیدم که می‌گوید: خدایا این مزار پیامبر توست و من فرزند دختر پیامبرت. تو خود می‌دانی چه پیش آمده است. من دوستدار معروفم و بیزار از منکر. خدایا ای صاحب جلال و کرم، از تو می‌طلبم به پاس حرمت این مزار و رسول خفته در آن، برای من چیزی برگزینی که رضای تو، رسول تو و همه‌ی مؤمنان در آن باشد. 🥀 من گوش سپرده بودم هق‌هق گریه‌ی بابا را و نجوای شبانگاهش با خدا و رسول مصطفی را. ناگهان پدر خاموش شد. سکوتی بود و درنگی و برخاستن، همین چند لحظه.... 🥀 همه گردش حلقه زده بودیم. پدر برخاست. گونه‌ها خاک آلود و خیس. در سیلاب اشک گفت: رسول خدا را در خواب دیدم در حلقه‌ی فرشتگان. آمد و آغوش گشود. به سینه ام فشرد. میان چشم‌هایم را بوسید و گفت: 🥀 محبوب من حسین! به زودی می‌بینم که غرقه در خون، در زمین کربلا، در محاصره گروهی از امتم، تشنه‌کام افتاده‌ایم، آبت نمی‌دهند و امید شفاعت من دارند، نه، نه هرگز شفاعتشان نمی‌کنم. 🥀 محبوب من حسین! پدر و مادر و برادرت مشتاقانه و بی صبرانه منتظر دیدار تواند. گفتم: مرا از آغوشت جدا نکن و با خویش ببر و پیامبر(ص) گفت: تو ناگزیر باید به دنیا بازگردی تا با شهادت که در آن پاداش و جایگاه عظیم است دست یابی. 🥀 آن شب پس از بازگویی رؤیای پدر، چنان گریه و نوحه و آه برخاست که در شرق و غرب عالم چون آن نبود. 🥀 من صدای نوحه‌ی آسمانیان را می‌شنیدم. مرثیه‌ی جنیّان در چهارسو پژواک و طنین داشت. کاش مرده بودم و آن لحظه را نمی‌دیدم. همه می‌گریستند اما پدر آرام بود. من گوش سپرده بودم. نجوای آرام پدر را. سر برداشت. در من نگریست. لبخند زد و من شادی و شعف صریح نشسته در چشمان پدر را پس از این خواب . 🥀 از آن شب تا کربلا من بودم و چهار واژه: پدر، کربلا، خون و عطش. ✍🏻 🏴🕯🏴🕯🏴🕯🏴 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
💫 🥀 من از کربلا آمده‌ام. من خطبه خوان خون پدرم. 🚩 راوی روایت عطش و اشک و آتش. 🥀 قصه گوی تشنه کامی حنجره‌ای که از دم تشنه دشنه سیراب شد. من خواب ندیده‌ام. من تعبیر خواب پدر را در عاشورای کربلا دیده‌ام. 🥀 «لحظه دوم من»، حادثه تلخ دیگرم، لحظه ورود به کربلا بود. ما، در ناگزیری همراهی «حُر» به کربلا رسیدیم؛ خارزاری داغ، رازآمیز، ناشناخته، شگفت. 🥀 مادرم رباب در کنار من بود با نازدانه خفته در آغوش. اسب بابایم ایستاده بود. گام پیش نمی‌نهاد. هفت اسب عوض شد. 🥀 آخرین اسب گام برداشت. بابایم پیاده شد. خاک را بوسید و انفجار گریه، فضای دشت را آکند. 🥀 پرسید نام این سرزمین چیست؟ نام‌های فراوان گفتند. به نام کربلا که رسیدند پدر آهی کشید و گفت: 🏴 اللهم انّی اعوذ بک من الکرب و البلا 🥀 فرمان داد بارها بگشایید و خیمه‌ها را برافرازید؛ این همان خاک است که جدم رسول خدا وعده داده بود. 🥀 بوی عجیبی داشت کربلا. بوی سیب. بوی آرامش و طوفان. بوی سوز و شور. بوی غربت و آشنایی. 🥀 من نیز بر خاک سجده کردم. اندوهی بر جانم چنگ می‌زد. گوشه‌ای نشستم و گریستم. نقطه نقطه خاک را عمیق و دقیق نگریستم. 🥀 به دنبال مشهد پدر بودم که ناگهان پدر، همه را گرد گودالی جمع کرد و اشک‌ریزان گفت: در پستی دنیا همین بس که در این نقطه دویست پیامبر و پیامبر زاده را گردن زدند و سپس بی هیچ اندوه و دردی به بارگاه رفتند و عیش و عشرت آغاز کردند. 🥀 آیا این نقطه، همان نقطه‌ی موعد نیست؟ مشتی از خاک گودال برداشتم. عطری شبیه آغوش بابا داشت. سخت بود، سخت. 🥀 تماشای گودال و تجسم تنی خونین، عطشان، غریب در گودالی چنین. ✍🏻 🏴🕯🏴🕯🏴🕯🏴 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 ماه ترین ماه(۱) سلام ای ماه ترین ماه خدا. زیباترین و بی همتاترین هلال نشسته در میان آسمان خدا. تو که طلوع می کنی ما از زمین فاصله می گیریم و آسمان به ما نزدیک تر می شود و ستاره ها برای مان بیشتر چشمک می زنند و خورشیدِ پس از تو نورانی تر می شود و فرشته ها بیشتر هوای مان را دارند و زیر نور تو صدای بی رمق مان بهتر به گوش خدا می رسد و چشم های کم سومان بر حقیقت گشوده تر می گردد. با تو ای ماه عزیز، راه های سخت، پیمودنی می شوند و چاه های وَیل، با انبوهی از حسنات پر می گردند. خوش آمدی، ابروکمان ماه، درخشان ماه، آشنا آسمان ماه، جان ماه. خوش آمدی که خدا با آمدنت، درهای رحمتش را به رویِ روسیاهمان گشوده است و ما را سی روز میهمان خویش کرده است. می بوسم رویِ ماهت را ماه مبارک ۱۴۰۲/۱۲/۲۲ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🔸ماهم شده ای 🍃 روز دوم آمده ای و نام کوچک مرا، در میان نام های بزرگ و برگزیده ی خدا جا داده ای و ماهِ من هم شده ای. ماهم شده ای تا با تو راه را بیابم و از دروغ و غیبت و تهمت و حرام خواری و ستم و... هر آنچه چاه درونم را عمیق تر می کند بر دوری کنم. ماهم شده ای تا روزه دار واقعی ات باشم نه تنها گرسنه و تشنه ای بی رمق که لذت با تو بودن را نچشیده است. ماهم شده ای تا از غافلان و گناهکاران جدا شوم و گام به گام با تو و زیر نورت خود را شستشو دهم و پاک کنم. ماهم شده ای تا در نهایت وقت خداحافظی، پیش خدای مان گواهی دهی بر نادانی ام، بر ناتوانی ام، بر عاشقی ام، و بر بازگشتم به سوی او. و دستم را بگیری و از او بخواهی که مرا ببخشد که پیش از من خیلی ها را بخشیده است. ✍ ۱۴۰۲/۱۲/۲۳ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🔸 ماه شریف 🍃 روز سوم ای ماهی که آنقدر ماهی، که اندک کارهای نیکم در حضور لحظه های تو بزرگ می شوند و به چشم خدا می آیند تا آنجا که چندین برابر حسابشان می کند و پاداشم می دهد. ای ماه عزیز، تو آنقدر خوب و پاکی که نفس کشیدن در لحظه ها یت ثواب به همراه دارد و خوابیدن در روزهایت همسان بزرگترین عبادت هاست. تو را چگونه بسرایم ای ماه شریف، ماه لطیف، ماه ادای تکلیف. تو را چه بنامم، ، ماه فرقان، ماه ، ماه و و گفتن از آن؟ من چقدر خوشبختم که دیگر بار، عمرم به دنیا بود و میهمان ضیافت گسترده ات شدم و تو را درک کردم. من چقدر خوشحالم که به تو و به خدای تو بی احترامی نکردم و چشم بر لذت های زودگذر دنیا بستم و تو را اَرج نهادم تا خدا اجرم دهد. خدایا سپاس که امسال هم، توان روزه گرفتن به من دادی. و خواستی که من روزه دار ماه مبارک رمضانت باشم که اگر تو نخواسته بودی من هرگز نمی توانستم. ✍ ۱۴۰۲/۱۲/۲۵ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتت را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
💫 🥀 حادثه‌های تلخ پیاپی می‌رسید. 🍂 بستن آب، محاصره‌ی خیمه‌ها، آمدن شمر به کربلا اما از این همه سنگین‌تر و سخت‌تر غریبی لحظه به لحظه‌ی بابا بود. 🥀 گسستگانِ دنیازدگان و رفتنِ پیوستگان سست بنیان و سست پیمان. 🥀 وقتی شب عاشورا، یاران اندک پدر را مرور می‌کردم، دلم می‌لرزید بابا غریبانه می‌خواند: ◾️▪️ یا دهر اُفِ لک من خلیل کم لک بالاشراق و الاصیل ◾️▪️ من صاحبٍ او طالبٍ قتیل والدهر لا یقنُع بالبدیل 🥀 من گداختم و صبوری پیشه می‌ساختم. آن سو سی و سه هزار سپاه و این سو یارانی اندک و سلامی اندک و تشنه و در محاصره. 🥀 آن شب چه گذشت. گفتنی نیست. شبی که پشت خیمه‌ی بابا صدای تمسخر و قهقهه‌ی سواران می‌آمد. 🥀 شبی که صدای گریه‌ی یاران بود و زمزمه شیرین کامان شهدآفرین. شب زنبوران عسل کندوی حسین، شیرین دهنان کامیاب... 🥀 و آن سو همهمه‌ی گوش خراش مگسان درشت زباله پرست. غوغای شهوت پرستان پست. 🍂 آن شب را من نیز به شیوه‌ی پدر به عبادت گذراندم. ✍🏻 🏴🕯🏴🕯🏴🕯🏴 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
ماه خدا روز چهارم ای ماه زیبا، ماه رعنا، ماه دل آرا، ماه دعا، ماه خدا روزها و شب هایت، همه رنگ و بوی خدا دارد. خدا در سحرگاهان تا شامگاهانت پیداست. فرشتگانش از خواب بیدارمان می کنند. دعاهایمان را آمین می گویند تا خدا اجابت کند. دستورشان داده تا هوای روزه دارانش را داشته باشند. حضور خدا در لحظه لحظه ها یت، حس می شود. خداست که توانمان می بخشد تا گرسنگی را تاب آوریم. تا تشنگی را با یاد لب های تشنه ی محبوبش و محبوبمان، حسین، تحمل کنیم. خداست که جانمان را می نوازد. آراممان می کند و در اوج بی رمقی و بی حالی، صبوری مان می بخشد تا کم نیاوریم. و به روی مان غم نیاوریم. دستان خدا هر لحظه با ماست و چشمان او هر آن، به ماست. کم نمی آوریم و فرشتگانش دعایمان می کنند. کم نمی آوریم و راه به رویمان می گشایند و از بیراهه ها نجاتمان می دهند. کم نمی آوریم و کمکمان می کند تا چشم های مان را از گناه، دست های مان را از ستم و گام های مان را از رفتن در راه خطا باز داریم. چقدر خوبی ماه خدا که خدا را میهمان قلب هامان، نه، میهمان تمام سلول هامان کرده ای، تا طعم خوش با خدا بودن را درک کنیم و تا خدا رفتن را تجربه نماییم. عبدالکریم خاضعی نیا ۱۴۰۲/۱۲/۲۵ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
ماه روز پنجم ای ماه عزیز، فضیلت هایت را نمی توان شمرد، آنگاه که تنها یکی از آنها نزول قرآن در شب های مبارک توست. چه شرافتی، چه بزرگی و شوکتی، چه عظمتی است تو را که رهتوشه و راهنما و کتاب و سند ماندگار خدا برای انسان،قرآن، یک جا در تو نازل شده است. کتابی در شب های قدرِ تو، بر پیامبر نازل شده است که نور است. صدق است، مژدگانی است، حکمت است، بصیرت است، وحی است، حق است، مبارک است و شفاست. کتاب مقدسی در دلِ تو، بر رسول خدا نازل شده است که اگر بر کوه نازل می شد کوه را از هم می پاشید. قرآنی که از همه ی آنچه خداوند در زیر این آسمان خلق کرده، والاتر و بالاتر است. کتابی که در فرصت های مغتنم روزها و شب های تو می توان از آن بهره ها گرفت و با تدبر در آیاتش، از ظاهر انیق به باطن عمیق آن دست یافت.(۱) تو بهار قرآنی و قرآن در تو شکفته می شود. تو ماه قرآنی و قرآن در فرصت های ارزشمند تو درک می گردد. خداکند ما نیز از این فرصت شگفت درک قرآن بی بهره نباشیم. عبدالکریم خاضعی نیا ۱)نهج البلاغه خطبه ۱۸ ظاهره انیق و باطنه عمیق قرآن دارای ظاهری زیبا و باطنی ژرف و ناپیداست. 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
ماه دعا روز ششم ای ماه رحمت، ماه برکت، ماه مغفرت، ماه استجابت. به تو که می رسیم درهای رحمت الهی گشوده می شوند و خدا بی صبرانه منتظر ما می ماند تا بخوانیمش، تا بخواهیمش، تا در درماندگی ها و اضطرارها، در ناامیدی ها و بن بست ها، در خوف ها و خطرها، در تنهایی ها و بی پناهی ها، پشت تمام درهای بسته، تنها امید رهایی، بدانیمش. به تو که می رسیم، دیگر کسی نمی تواند ناامید باشد. که رسول خدا (ص) فرمود:" هر کس ماه رمضان بگذرد و آمرزیده نشود خداوند او را نیامرزد.،" این نوید و مژده ی ارزشمند پیامبر است به همه ی روزه داران واقعی، که با بهره گیری از سلاح امید آفرین مومن، دعا، و با توبه و انابه و تضرع و اشک و سوز و نوا،خود را در خیل بخشیده شدگان ماه مبارک رمضان قرار دهد. دعا کلید رحمت الهی است. نور آسمان و زمین است. دعا عبادت، و یکی از راه‌های مهم ارتباط با خداست. در دعاهای شب و روز ماه مبارک رمضان، همدیگر را فراموش نکنیم. التماس دعا عبدالکریم خاضعی نیا ۱۴۰۲/۱۲/۲۷ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
ماه صبر روز هفتم صبر سرِ ایمان است. و چه سود از ایمانی که سر نداشته باشد، صبر نداشته باشد. اجر نداشته باشد؟ رمضان ماه صبر است. فرصت مناسبی است تا انسان، با روزه داری صبر خود را در برابر خواسته های نفس تقویت کند. روزه نماد و نمود روشن صبر است. صبر در عبادت خداوند، ایستادگی بر اجرای فرمان الهی، مقاومت و مداومت در انجام آنچه او می خواهد و به آن، می خواند و فرمان می دهد. و دوری از آنچه خوشایند او نیست و نمی پسندد و برایمان نمی خواهد. صبر بر اطاعت خداوند و صبر در برابر معاصی، راه روشن ایمان، و حرکت در مسیر معنوی انسان است. و بی صبری و بی تحملی و کم طاقتی، بزرگترین آفات رسیدن به مقصد و رساندن خود به مقصود است. و رسول خدا چه زیبا فرمود: هُوَ شَهْرُ الصَّبْرِ وَ إِنَّ الصَّبْرَ ثَوَابُهُ الْجَنَّة این ماه، ماه صبر است و همانا پاداش صبر بهشت است. ✍ عبدالکریم خاضعی نیا ۱۴۰۲/۱۲/۲۷ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
ماه روزه داری روز هشتم فرمان خداست که در ماه روزه داری، ، روزه دار باشیم و از اذان صبح تا هنگامه ی اذان مغرب، از هر آنچه روزه را باطل می کند بپرهیزیم. به دیده منت، پروردگار مهربان. خدای عزیز و خوب، آفریدگار هستی بخش. تو که بخواهی، ما که باشیم که نخواهیم، ما را چه به نظر دادن و ابراز وجود کردن در مقابل تو؟ در برابر دستوراتت؟ تو که بگویی حرفی برای گفتن نمی ماند. ما همه اطاعت محضیم در برابر خواست تو. ماه رمضان، ماه چشم بستن به تمام تعلقات لذت بخشی است که در دیگر ماه های سال، در دسترس ماست.ماه نهِ بزرگ به همه چیز و همه کس، جز خداست. نه می گوییم به لذت ها و می دانیم که مسیر رشد و تعالی از جاده ی زیر پا گذاشتن خودمان و خواسته هایمان می گذرد. نه به هر چه غیر خداست. نه به تمام خواسته هایی که چون زنجیر ما را اسیر خود کرده اند و نمی گذارند به یاد محبوب باشیم و او را درک کنیم و به سویش حرکت نماییم. لا اله الا الله. و آنگاه که توانستیم جز خدا نبینیم و جز خدا نخواهیم و جز خدا کسی را صاحب قدرت ندانیم و به سوی جز خدا نرویم، آنگاه لذت واقعی عبودیت را خواهیم چشید و روزه دار واقعی خواهیم شد. عبدالکریم خاضعی نیا 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
ماه توبه روز نهم ، ماه اندیشیدن است. ماه بهتر دیدن است. ماه فهمیدن است و در نهایت ماه رسیدن است. رمضان، فرصت مناسبی برای بازگشت است. مجال بی نظیری برای ترک گناهانی است که دلمان را سیاه کرده اند و نمی گذارند تا نور خدا را درک و جذب کنیم. رمضان زمان توبه است. اصلا گویی خدا ماه رمضان را برای آفریده است. همه چیز در این ماه برای روزه داران مهیاست تا به سوی خدای خویش برگردند. هوا معطر، زمین و آسمان پر از ملائکه، صدا صدای ، زبان روزه دار، چشم ها پاک، بطن ها خالی و جان ها مشتاق شنیدن سخن حق. کافی است بخواهیم که برگردیم. دلمان هوای یار کند و بخواهد که از اغیار دور شود. آنگاه است که قبل از ما خدا به سوی مان خواهد آمد و توفیق توبه مان خواهد داد و پس از توبه باز هم اوست که توبه مان را خواهد پذیرفت و به روایت (ع) خداوند وقتی بنده ی مومنش توبه کند، مانند کسی که چیزی گم کرده و بعد گمشده اش را پیدا کند، شاد می شود. را می گشایم. دعای توبه اش تکاندهنده است. "خدایا چنانچه وعده نمودی توبه ام را بپذیر. و از بدی هایم درگذر و من به تو قول می دهم که دوباره به گناه بازنگردم و متعهد می شوم که تمام نافرمانی هایت را ترک کنم. ✍ نیا 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
ماه مغفرت روز یازدهم خدایا مرا ببخش. این بنده ی بدِ، گنهکارِ، روسیاهِ، بی پناهِ، پر از درد و آهِ، ناسپاس را ببخش. از رحمتت ناامیدم نکن که من از این در، هرگز نمی روم. جایی ندارم که بروم. جایی نمی شناسم که بروم. کجا بروم؟ خدایا رویم را جز تو به هیچ کس نمی کنم. جز به تو به هیچ کس رو نمی زنم. اصلا ناامید نمی شوم. مگر می شود از رحمت تو ناامید شد؟ از رحمت بی نطیرت، از رحمت گسترده ات، از رحمت بی نهایتت، از رحمت واسعه ات، از رحمت و مغفرت تو که از گناه تمام گناهکاران بزرگتر است. خدایا نگاه من به سوی تو است، و گمان نیک من به تو است. از تو به اصرار می خواهم؛ و نامت را به تکرار می خوانم؛ و به یقین می دانم؛ که در این ماهِ ماه، ماه شریف، ماه خدا، ماه قرآن، ماه دعا، ماه صبر، ماه روزه داری، ماه توبه، ماه مغفرت، مرا هم می بخشی و مورد لطف و عنایت و مغفرت خویش قرار می دهی؛ که زینت عبادت کنندگان، امام سجاد(ع) می فرماید: "رمضان، ماه آمرزش و رحمت و ماه رهایی از آتش است." عبدالکریم خاضعی نیا ۱۴۰۳/۱/۳ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
ماه خاطرات روز دوازدهم ۱- یادش بخیر؛ کودک بویم و خیلی کوچک بودیم که روزه گرفتن را شروع کردیم. پدر و مادر هم نه تنها مانع مان نمی شدند بلکه تشویق مان می کردند تا عادت کنیم و بتوانیم این فریضه مهم دینی را همیشه انجام دهیم. از این بود که بزرگ تر که شدیم روزه داری سهم مهمی در زندگی مان پیدا کرد به طوری که قضای روزه ای بر گردنمان نماد. ۲- آن سال ها ماه مبارک رمضان، همزمان با فصل گرم تابستان شده بود. هوا آنقدر گرم بود و ما آنقدر نوجوان بودیم که بهانه ها داشته باشیم تا روزه نگیریم. ولی باز هم ما کوتاه نمی آمدیم و روزه می گرفتیم و در کنار آن هر روز بعد از نماز صبح یک جزء قرآن تلاوت می کردیم و پس از نماز و افطار، دعای افتتاح می خواندیم. و این کارها، همراه با شرکت در جلسات قرائت قرآن، باعث شد که هم تلاوت قرآن و روخوانی و روانخوانی مان بسیار خوب شود و هم بتوانیم ادعیه ی ماه مبارک رمضان، دعای افتتاح، دعای جوشن کبیر و صغیر، دعای ابوحمزه ثمالی، دعای توبه و... را به درستی در مجالس و محافل دعاخوانی بخوانیم. عبدالکریم خاضعی نیا ۱۴۰۳/۱/۴ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
ماه قیام روز سیزدهم سلام بر تو ای ماهی که، شب هایت از روز هم روشن ترند؛ و انسان زیر نور ماهشان، هرگز راه را گم نمی کند و در چاه نمی افتد. شب هایی که با قیام و شب زنده داری، برای نماز و نیاز و عبادت و دعا، به صبحِ روشن گره می خورند ؛و رنگ و بوی روشنا، به خود می گیرند. شب هایی از جنسِ حضور و شور و شعور، که سحرگاهانش همراه با نزول فوج فوج فرشتگان الهی است تا به انسان سلام و درود و تحیت و آرامش هدیه نمایند. تو ماه قیامی، و ما در تمام لحظاتِ مبارکِ تو، در حال عبادتیم. خوابمان عبادت است؛ بیداری مان بندگی است؛ روزه داری مان اطاعت است؛ تلاوت قرآنمان ذکر است؛ اقامه ی نمازمان عبودیت است؛ صبرمان بندگی است؛ چشم فروبستنمان از گناه، لب بستنمان از دروغ و غیبت و تهمت و دشنام، سعی مان در نشنیدن سخنان ناصواب، همه و همه، نشانه های روشن بندگی و پرسش خدای یگانه و بی همتاست. رمضان ماه قیام است. ماه ایستادن در مقابل گناه، ماه مقاومت در برابر شیطان، ماه رسیدن به خدا و دست کشیدن از هر چه و هر که غیر خداست. و ما در شب های خدایی رمضان، در شب های روشن رمضان، در شب های استجابت رمضان، در شب های توسل و توکل رمضان، دعای رسول خدا(ص) را زمزمه می کنیم که:" اللَّهُمَّ فَقَوِّنَا عَلَی صِیَامِنَا وَ قِیَامِنَا ؛ خداوندا! ما را بر روزه‌داری‌مان و ایستادگی‌مان، نیرو و توان ببخش". چه زیبایند شب های تو ای ماه سلام؛ ماه اسلام؛ ماه قیام. ✍ عبدالکریم خاضعی نیا ۱۴۰۳/۱/۵ 🔰🔰🔰 @roozedahom10
ماه غمخواری(۱) روز چهاردهم رمضان ماه مواسات و غمخواری، و بی دریغ برای دیگران بودن است. ماه از خودگذشتن، از سهم خود کم کردن و به دیگران دادن است. ماه غمگساری برای آنانی است که غم درون سینه شان ریشه دوانده و گوشی برای شنیدن حرفشان نمی بینند و برای دردشان، همدردی نمی یابند. رمضان ماه دل دادن و دل به دست آوردن است. ماه التیام زخم های قلب هایی است که یک سال منتظر ما بوده اند تا با بهترین بخشش ها، بنوازیم شان، که مولای غمگساران و امیر دستگیران، علی (ع) می فرماید:" أحسن الإحسان مواساة الإخوان" بیایید چون مولای شهید پیشانی شکسته ی صحرگاه رمضان، به سراغ دل های شکسته، جان های خسته و دست های بسته برویم. این نسیم رحمت الهی همیشه برای ما نخواهد وزید و ما همیشه فرصت قرار گرفتن در مسیر این نسیم عطرآگین را نخواهیم داشت. تا فرصت باقی است و تا می توانیم غمگسار و همدرد و همنوا و همگام دست ها و قلب ها و جان های نیازمند باشیم که دین ما دین مواسات و رمضان بهترین فرصت برای مواسات و غمخواری است. که به تعبیر امام صادق(ع) "با مواسات و غمخواری همسایه ی خدا شوید؛ تقربوا الی الله تعالی بمواسات اخوانکم" عبدالکریم خاضعی نیا ۱۴۰۳/۱/۶ @roozedahom10