اگه یه نامه براتون بیاد میخونید؟
حالا فرض کنید رو این نامه نوشته:
فرستاده شده از امام جعفر صادق،
برای شیعیانش:)
من باشم نامه رو میذارم جلو چشمم و تمام زندگیمو رو حسابش میچینم
شما چطور؟:)))
🇵🇸اردوی آشنایی با مهمان نوازی اسلامی🇵🇸
با مسئولیت و تدریس: القسام🫡
🔰ثبت نام در پیوی
پ.ن۱: لطفاً غیر صهیونیست پیام نده اردو اختصاصیه
پ.ن۲: رضایت نامه والدین بیارید چون ممکنه با موشکای خود والدینتون ناقص بشید دیگه اونوقت مسئولیتش گردن ما نیست🙄
بسم الله الرحمن الرحیم
ولی درد فاطمیه فقط درد روضه هایی که میشنوی نیست...
(یه سری چیزارو نمیتونم حتی تو تایپ بیان کنم... و همین که مجبورا اشاره میکنم دارم جون میذارم پاش. پس متوجهشون بشید لطفا:) )
اون دردی که مادرمون شب و روز براش گریه میکردن چی بود؟!
از یک خانم مظلوم و ستمدیده حرف نمیزنم!
از علت خلقت عالم حرف میزنم!
از مادری که زینب تربیت کرد حرف میزنم!
چه دردی بود که گریه شبانه روز...؟!💔
اگه بگیم برای ماجرای کوچه و در...
در شأن این خانواده و محور این خانواده نیست...
بگیم برای فدک؟
مال دنیا کی اندازه بال مگسی ارزش داشته براشون؟؟
اگه میخوای گریه کنی اول برا این درد گریه کن...
دردی که بانویی با اون عظمت رو به گریه انداخت...
چون تا اینو نفهمی راه زهرا رو نشناختی.
بذار بگم...
از پیغمبری که هنوز از رفتنش ساعتی نگذشته بود که دشمنان قسم خورده ش آماده شدن برا تموم کردن کار دینش
از آخرین پیامبر خدا!
و آخرین دینی که خدا خواسته بود عالمگیر بشه..
از امامی که وصی و جانشین پیامبر بود
و صاحب امر امتش
از وظیفه ای که حفظ دین خدا بود
از دلسوزی ای که برا بندگان خدا بود
و از دشمنی که کمر همت بسته بود مانع بشه!
دشمنی که به محض شهادت پیامبر یه عده بادیه نشین مسلح وحشی رو که از قبل آماده کرده بود سرازیر کرد به شهر پیامبر، تا با ترسوندن مردم مانع حمایتشون از جانشین به حق پیامبر بشه!
از دختر پیامبر، کسی که دلیل خلقت بود و همه از پیامبر خدا شنیده بودن رضایتش رضایت خدا و خشمش خشم خداست!
از خونه ای که جبرئیل بی اجازه واردش نمیشد و دشمن وقیحانه محاصره ش کرد، و کرد اون کاری رو که کرد... و احدی ککش نگزید
از امام زمانی که وسط امت خودش، طناب و...
و بازم احدی از اون امت سر بلند نکرد!...
جانشین پیامبر، با دختر پیامبر، با نوه های پیامبر که همه شنیده بودن سرور جوانان اهل بهشتن، چهل شب در خونه امت و اصحاب همون پیامبر رفتن! آدمایی که باید عالم دورشون میچرخید و منتظر نوشیدن یه حرف از کلامشون میموند، چهل شب در زدن و در به روشون بسته شد...
درد زهرای مرضیه درد امام بود
درد غربت امامی که تمام عالم مسخّرش بود، بین امت خودش!
در حالی که چیزی از رفتن پیامبر نگذشته بود!
درد زهرای مرضیه درد دین خدا بود
دینی که داشت به چشم میدید دست نااهل افتادنشو
درد امت پیامبر بود
امتی که لمس میکرد تباه شدنشو
و بدعتی که میدونست ریشه خواهد کرد تو تاریخ...
و درد علی دین خدا و وصیت پیامبر بود
بزرگترین پهلوان عالم، که مأمور شد به سکوت برا حفظ دین خدا...
درد فاطمیه درد غربت اولیاء خدا تو تاریخه
درد شروع بدعت و کنار رفتن امامته...
درد فاطمیه درد کربلا هم هست
درد غیبت امام زمان ما هم هست
حالا گریه کن
تا توان داری گریه کن
ولی بفهم و گریه کن!...💔
راستی...
روضه میخوای بخونی؟
روضه میخوای گوش بدی؟
هیچ روضه ای بهتر از ندبه نیست برا این روزا...
امشب برای مادرمان نماز لیلة الدفن بخوانید...
فاطمه…
بنت محمد...
اما نه...
شب اول قبر زهرا مشخص نیست...
نیمه شب دفن شدن بهم زده قاعده را!...
اصلا نخوانید!
آخر شما که خبر ندارید مادرمان امشب دفن میشود!...
آخر شما که نمیدانید...
آستین بر دهان گریه کرده ایم که صدایمان بیدارتان نکند…
که امشب را آسوده بخوابید، مردمانِ شهرِ بیخواب شده از گریه های زهرا…
اما به گمانم خودتان فهمیده اید. آخر تمام تشییع ها از صدای گریه پیچیده در شهر شناخته میشوند.
اما تشییع مادر ما، از سکوت ناگهانی شب های مدینه...
شبی که ناگهان دیگر صدای گریه زهرا نمیآید...
باید خوشحال شده باشید. آخر یادم هست بارها به پدر گفته بودید؛ به زهرا بگو یا شب گریه کند یا روز! خواب و آرام را از شهر گرفته!
مهربان مادرم که آخرین خواسته تان را هم برآورده کرد...
حالا دیگر زهرایی نیست که خواب و آرام را از شهر بگیرد...
حالا آرام بخواب مدینه...
لیلة الدفن زهرا لیلة السکن تو شد...
همیشه همینطور بوده.
همیشه مردم دنیا پرست، پشت پا زده اند به عهد خدا و اولیاء و امانت هایش روی زمین.
آشفته نشدن خواب وجدانشان را دوست تر میدارند از کشیدن دردی که هرکسی لایق لمسش نیست. از کجا معلوم؟ از کجا معلوم که خود ما همین گونه نباشیم؟!
اگر دردهایت را فروختی
اگر گریختی از شنیدن، تا درد وجدانت از کارهای نکرده و وظایف زمین مانده ات خاموش کنی
اگر خود را به خواب غفلت زدی تا مسئولیت بیداری را نپذیری
و اگر روزی کسی را به سکوت دعوت کردی تا سخنانش درد بیداری را به تو نچشاند
دست از متهم کردن مردم مدینه بردار...
آن مردم، چهل روز در بر فاطمه بستند و نود روز گوشهایشان را گرفتند
ما مردمی که بیش از هزار سال در بر فرزند فاطمه نگشودیم و گوشهایمان را بر هرکسی که از وظیفه ما در انتظار او گفت بستیم، لعن و نفرین میکنیم مردم مدینه را...
و این تلخ ترین طنز تاریخ است...