حس میکنم تو را از دست داده ام .
چه زیبا که آخرین باری که دستانت را لمس کردم تو داشتی به من کمک میکردی که قطعه آخر آهنگمون رو بزنیم
دم گوش من زمزمه کردی: فردا همچی عوض میشه و ما دوتا با دوتا بیلیت کنسرت بیتلز ها از این شهر فرار خواهیم کرد
ولی اکنون تو رفتی ...
صدای گیتار در سالن روح مرا آرام میکند بیتل ها روی صحنه اند و من میخواهم به تو فکر نکنم آخرین اشتباه من...
اینکه دوباره اینجا رو راه انداختم داره یه کرمکی توم به وجود میاره که ببندمش
هدایت شده از ⌝خوراکلوبیا با قارچوپنیر⌞
پاترونوس: گوزن🦌
گروهبندی: اصیلزاده اسلیترین (در اصل قرار بود وارد ریونکلاو بشه_رگههایی از گریفیندور بودن رو هم همراهش داره برای همین برای کلاه سخت بود انتخاب کنه اما در آخر بخاطر خط خونیش اسلیترین برگزیده شد) توی درس معجون سازی لنگ میزنه اما یکی از بهترین.ها توی درس دفاع در برابر جادوی سیاهه. اغلب بچههای سال پایینی جزوههاش رو میخوان.
سال تحصیلی: ششم
وضعیت: تک پسر خانواده مالایا. مهاجم کوییدیچ_یکی از اون افرادی که وقتی وارد بازی میشه برگ برنده حساب میشه_
سپر خونی: سپری از جنس خون که توقفی براش وجود نداره و تمام خون یک جسم رو بیرون میکشه پس به طبع آدمهای کمی ازش استفاده کردن و اطلاعات کمی ازش در دسترسه.
◟𖥻🗞៹┊@rosaovrrawhitjoana