eitaa logo
روشنا_ آبدانان
377 دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
2.2هزار ویدیو
126 فایل
السلام علیک یا سیدصلاح الدین محمد(ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
7.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨🚨حتما حتما ببینید و نشر حداکثری دهید 🔹️۸ ماه پس از حادثه ترور رهبر معظم انقلاب توسط منافقین کوردل در اولین نماز جمعه‌ فرمودند: چرا خداوند مرا برگرداند؟ 🔹ششم تیر سالروز ترور امام خامنه‌ای در مسجد ابوذر کاری از مجموعه ی رسانه ای: 𝐆𝐎𝐑𝐃𝐀𝐍𝐄 𝐓𝐀𝐊 𝐍𝐀𝐅𝐀𝐑𝐄 𝟑𝟏𝟑 @GORDANTAKNAFARE313
کانال قرآن و عترت علیهم السلام: حضرت امیرالمومنین امام علی (ع) - ای کمیل از زبان آنچه در دل است می تراود و دل را خوراک درست میکند پس ببین دل و تنت از چه تغذیه میکنند که اگر حلال نباشد با زبانی شیطانی و حرام خدا را تسبیح و شکر نموده و خدا از تو قبول نکند. تحف العقول صفحه ۱۶۹ - ای کمیل راستش گناهانت بیش از کارهای خوب توست و غفلتت از یاد خدا بیش از ذکر توست و نعمت و پاداش خدا بر تو بیش از کردار توست و تو پیوسته در نعمت و عافیت از جانب خدایی پس نباید در هیچ حال از حمد و تسبیح و شکرش بر کنار باشی. تحف العقول صفحه ۱۶۸ - ای کمیل برکت در مال کسی است که خمس و زکات مالش را بپردازد و با مالش مومنان را یاری کند و صله رحم با نیکان نماید. - ای کمیل فقیر و سائل را رد مکن گرچه با نیمی از دانه انگور یا خرما باشد زیرا صدقه نزد خدا بزرگ شود - ای کمیل به خویشاوندان و آشنایان مومنت که فقیرند بیشتر از دیگران بده و با آنها مهربانتر باش و به ایشان بیشتر توجه کن و به همه مستمندان صدقه بده. تحف العقول ۱۶۶
بسم الله الرحمن الرحیم دو خط استقلال بالنده و وابستگی کاهنده (۱) از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ، دو خط کاملاً متمایز در متن جامعه سیاسی جمهوری اسلامی ایران به موازات هم پیش آمده و امروز هم شاهد آن هستیم ، خط استقلال بالنده و خط وابستگی کاهنده است - مظهر تفکر استقلال بالنده در کشور حضرت امام خمینی - قدس‌سره ‌الشریف - بودند که توسط حضرت امام خامنه‌‌ای - دامت برکاته - استمرار پیدا کرده و توسط مردم شریف ایران پشتیبانی شده است. مظهر وابستگی کاهنده در کشور در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ، مهندس مهدی بازرگان بود که توسط شخصیت‌های دیگری تا امروز استمرار پیدا کرده و توسط طیفی از نخبگان حکومتی و غیرحکومتی پشتیبانی شده است. امروز هم این دو خط را به موازات یکدیگر مشاهده می‌کنیم. در این خصوص نکاتی وجود دارد:  ۱- خط استقلال بالنده نوعی از تفکر و ایده را مطرح می‌کند که بر اساس آن ایران در روند تحولات جهانی به شخصیت و هویت مشخصی دست پیدا می‌کند و از نظام‌های دیگر متمایز می‌گردد و در عین حال بالندگی داشته و بدون آنکه در روندهای ناسالم جهانی ادغام شود یا از ارتباطات بین‌المللی آسیب ببیند ، به موقعیت‌های نو به نو در جهان می‌رسد.  حضرت امام خمینی - قدس‌سره - می‌فرمودند رژیم طاغوت استقلال ایران را از بین برد و ایران را در ذیل سازمان‌های - مثل پیمان وین - قرار داد که تابع سیاست‌ها و منافع غرب باشد و از هر آنچه آنان ایران را از آن منع می‌کنند - مثل مخالفت با رژیم اسرائیل - پرهیز کند. بعد فرمودند اینها عزت ایران را لگدکوب کردند و عظمت ایران را فروختند. امام دقیقاً به‌خاطر همین موضع‌گیری‌های استقلال‌طلبانه و نه صرفاً مخالفت با رژیم شاهنشاهی به زندان افتاد و سپس تبعید گردید.  خط استقلال بالنده، پس از انقلاب اسلامی با شعار نه شرقی - نه غربی دنبال و نظام سیاسی ایران با این هویت شناخته شد. جاذبه چنین هویتی سبب شد که غرب آسیا با فاصله کوتاهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به کانون جنبش‌های استقلال‌طلبانه تبدیل گردد. حضرت امام در سخنرانی‌ها و پیام‌های فراوان به تنور این جنبش‌های استقلال‌خواه بالنده می‌دمیدند و تا آخرین روزهای حیات طیبه‌شان از آن دست برنداشتند. ایشان در یکی از آخرین پیام‌های خود خطاب به مسلمانان و مستضعفان فرمودند تا زمانی که معادلات قدرت بین‌المللی به نفع آنان تغییر نکند، آنان نمی‌توانند آسوده باشند و اضافه کردند ما تا این معادلات ظالمانه را تغییر ندهیم از پا نمی‌نشینیم. پس از رحلت ایشان، حضرت امام خامنه‌ای - دامت برکاته - همین خط نورانی را با قدرت تمام ادامه دادند و لحظه‌ای از پا ننشستند. پیام ایشان به دانشجویان آمریکایی حامی فلسطین آخرین عباراتی است که بر اهتمام رهبری به تداوم این خط تأکید دارد.  ۲- خط استقلال بالنده دستاوردهای بزرگی در عرصه ملی و عرصه بین‌المللی داشته است. دستاورد ملی آن تشخص بخشیدن به ایران در سطح بین‌المللی است به گونه‌ای که در غرب و شرق بارها به قدرت فزاینده ایران اعتراف گردیده تا جایی که در بیان مقامات کینه‌ ورز آمریکا، قدرت برتر غرب آسیا و یکی از ابرقدرت‌های آینده جهان معرفی می‌شود و البته واقعیت دارد. ایران در عرصه بین‌المللی، ابتداء نظام دو قطبی را با چالش‌های اساسی مواجه کرد و به‌طور قطع یکی از عوامل اصلی فروپاشی بلوک شرق بود و بعد نظام سلطه را زیر ضربات پیاپی گرفت و دچار فرسایش کرد و بخش وسیعی از جهان را از نفوذ آن خارج نمود. امروز دیگر مقاومت فقط یک مفهوم سیاسی یا فرهنگی نیست یک بلوک قدرتمند تحت عنوان جبهه/محور مقاومت اسلامی بوده و مانع بزرگ اجرای طرح‌های مخرب آمریکایی نظیر خاورمیانه جدید یا پیمان ابراهیم می‌باشد. بنابراین خط استقلال بالنده هم در محیط ملی و هم در محیط بین‌المللی به دستاوردهای بزرگی نایل شده و بخشی از هویت نظام آینده جهانی و نظامات منطقه‌ای را تشکیل می‌دهد.  ۳- خط وابستگی کاهنده نوعی از تفکر و ایده را مطرح می‌کند که بر اساس آن ایران باید ذیل قدرت‌های بین‌المللی تعریف شود و وضع موجود (اوایل انقلاب) را بپذیرد و نه ‌تنها پا را از گلیم خود درازتر نکند بلکه گلیم خود را هم در گرو جلب رضایت غرب قرار دهد. تلاش مهندس بازرگان برای گنجاندن کلمه دموکراتیک به عنوان جمهوری اسلامی - که کلمه رمز اتصال ماهوی به ضلع غربی نظام دو قطبی آن زمان بود - با همین هدف صورت می‌گرفت کما اینکه فرزندان معنوی بازرگان در دهه ۱۳۹۰ با صراحت گفتند تأمین آب ما هم وابسته به جلب رضایت آمریکاست. خط وابستگی کاهنده پذیرفته است که استقلال معنا ندارد و وابستگی سرنوشت محتوم کشورهایی در سطح ایران است.  💻جنگ نرم و دشمن شناسی
بسم الله الرحمن الرحیم دو خط استقلال بالنده و وابستگی کاهنده (۲) اجازه بدهید با یک خاطره این موضوع را توضیح دهم سال ۹۵ یا ۹۶ که برای ارائه یک بحث کارشناسی به جلسه دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه دعوت شده بودم. پس از پایان جلسه که توأم با چالش بعضی کارشناس‌ها با وزیر وقت امور خارجه بود، دکتر محمدجواد ظریف اینجانب و سه یا چهار نفر دیگر از اعضای آن جلسه را به اتاق مجاور سالن جلسات دفتر مطالعات دعوت کرد. در آن جلسه که حدود یک ساعت به درازا کشید، آقای ظریف وزیر وقت (نقل به مضمون)گفت بله من قبول دارم که نظام جهانی ظالمانه است و آمریکا زور می‌گوید، اما این زورگویی بخشی از هویت ابرقدرتی آمریکاست و ما نمی‌توانیم با آن مخالفت کنیم. مخالفت با ابرقدرت کار ابرقدرت است. ما یک کشور هستیم در مجموعه کشورهای جهان سوم و باید پایمان را به اندازه گلیمی که داریم دراز کنیم. ما مسئول دیگران نیستیم که بخواهیم هزینه آنان شویم. اینکه ما در نظام جهانی بخواهیم راهی را در پیش بگیریم که در مقابل آمریکا باشد، به ما آسیب می‌زند و دست آخر هم به جایی نمی‌رسیم. ما نباید در عراق و جاهای دیگر ورود کنیم چرا که این ورود تقابل با آمریکاست و ما ظرفیت چنین مقابله‌ای را نداریم. ما باید بدانیم که سرنوشت سوریه و عراق و کشورهای دیگر در نهایت در مذاکرات میان آمریکا و روسیه حل و فصل می‌شود، ما باید ببینیم در بازی میان آمریکا و روسیه چه سهمی را می‌توانیم بگیریم و چه نقشی ایفاء نمائیم.  در همان ایام آقای حسام‌الدین آشنا مشاور وقت روحانی هم در سخنرانی خود در کنفرانس دانشگاه علامه طباطبایی شبیه همین حرف‌ها را زد و از جمله گفت سیاست‌های ما منطقه را به خاکستر تبدیل کرده است، ما باید راه تفاهم را پیدا کنیم. تن‌ ما نحیف‌تر از آن است که بتوانیم بار منطقه و اول بودن در منطقه را بر دوش بکشیم.  ۴- اما برخلاف آنچه در آثار قلمی امثال سریع‌القلم و بیان امثال ظریف و آشنا آمده است، وابستگی برای ایران یک فرصت برای دور شدن از صحنه منازعات نیست، بلکه فاصله گرفتن از پیشرفت کشور است. سال‌ها پیش یکی از صاحبان این تفکر که اینک مرحوم شده است گفت ما باید از هزینه نظامی بکاهیم تا به پیشرفت برسیم و بعد آلمان و ژاپن را مثال زد و گفت اینها اصلاً قدرت نظامی ندارند ولی بدون آنکه با تهدیدات نظامی و امنیتی مواجه باشند، کشورهای پیشرفته‌ای شده‌اند. اما واقعیت این است که وابستگی مدنظر این طایفه فراتر از وابستگی آلمان و ژاپن به آمریکا می‌باشد، چرا که در مدل وابستگی ژاپن و آلمان، کار شبانه‌روزی برای رسیدن به قله‌های تکنولوژی و فن‌آوری و تصرف بازارهای جهانی مدنظر قرار گرفته است ولی در مدل مد نظر این طایفه، چشم‌پوشی ایران از هر آن چیزی است که غرب نسبت به آن حساسیت دارد. این طایفه برای جلب رضایت غرب دستاوردهای علمی ایران در صنعت هسته‌ای را به تاراج گذاشتند و تعهد دادند که برای مدت‌ها آن را متوقف می‌گردانند و به تعهدشان هم عمل کردند. اینها معتقد بودند باید از خود حساسیت‌زدایی کنیم تا بتوانیم زنده بمانیم. آن زمانی که رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه ای ، دانشمندان ایرانی را به جابه‌جا کردن مرزهای دانش بین‌المللی فرامی‌خواندند، اینها این را سیاستی غیرواقع‌بینانه می‌خواندند. بعدها یکی از بزرگان این طایفه اعتراف کرد که هرگز فکر نمی‌کرده در ایران چنین توانی وجود داشته باشد. در واقع مدل وابستگی مدنظر اینها پذیرش نوعی از وابستگی است که کشور را در همه عرصه‌ها محتاج غرب می‌کند و همه دژهای دفاعی ایران را می‌شکند. اینها مصلحت ایران را در لیبیزه شدن می‌دانند.  ۵- همانطور که به شیوائی و به‌نوعی در بیانات دیروز رهبر معظم انقلاب اسلامی هم آمده، الان هم ما شاهد رقابت این دو خط در فضای کشور هستیم ، خط استقلال بالنده و خط وابستگی کاهنده و دقیقاً به همین دلیل دشمنان ایران از یک‌سو به کاهش مشارکت مردم چشم دوخته‌اند، تا پس از آن وانمود کنند ایران آماده درگیری داخلی و دو پاره شدن است و از سوی دیگر به کمین‌گاه رفته‌اند تا اگر انتخابات ایران میان جناح طرفدار استقلال و جناح طرفدار وابستگی دو قطبی شد، تمام امکانات خود را برای غلبه بر استقلال‌طلبی و بالندگی ایران به صحنه بیاورند و به خیال خام خود ایران را که به تعییر دقیق و مستند رهبر معظم انقلاب اسلامی - دامت برکاته - به قله پیشرفت و تعالی نزدیک شده است، به عقب برگردانند و تحت کنترل درآورند. اما البته این خواب حتماً تعبیر نمی‌شود و خط انقلاب که استقلال بالنده است، ادامه می‌یابد. 🖋سعد الله زارعی 
بسم الله الرحمن الرحیم 🖋حسین شربعتمداری مرد آن است که از حرفش برگردد ۱- در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ کارنامه برخی از مدعیان اصلاحات که در ستاد یکی از نامزدها حضور پیدا کرده بودند، دغدغه آنچه بعدها پیش آمد را قابل پیش‌بینی کرده بود. از این روی بود که ائتلاف سایر نامزدها ضروری به نظر می‌رسید. آن روزها در یادداشتی با عنوان ‌چرا نهر ، رودخانه باشد‌ خطاب به آن طیف از نامزدها آورده بودیم ‌میزان آرای هریک از شما برادران به یک نهر آب‌ شبیه است. نهر‌ها وقتی با یکدیگر فاصله دارند ، هرچند هم که پُر شمار باشند، به آسانی قابل عبور خواهند بود ولی اگر با یکدیگر جمع شوند و به هم بپیوندند، تبدیل به رودخانه می‌شوند و عبور از رودخانه به آسانی امکان‌پذیر نخواهد بود‌. برادران عزیزمان به آن توصیه مشفقانه توجهی نکردند و‌... ۲- آرایش کنونی صحنه انتخابات پیش‌روی نیز بار دیگر از ضرورت ائتلاف شماری از نامزدها خبر می‌دهد. پیش از این نیز در یادداشتی ضمن تاکید بر این نکته که گر برخی از سران و اصحاب فتنه و شماری از افراد بد سابقه که ده‌ها سند غیر قابل انکار از وابستگی و پادویی آنها برای دشمنان تابلو‌دار جمهوری اسلامی ایران حکایت می‌کند، به حمایت از یک کاندیدا به صحنه نیامده بودند، نوشتن این وجیزه ضرورتی نداشت‌...‌ بر لزوم ائتلاف تاکید ورزیده و خطاب به نامزدهای مورد اشاره آورده بودیم با حفظ احترام همه نامزدها، باید گفت، اگر حضور و ادامه گفتمان شهید رئیسی عزیز را که ترجمان دیگری از گفتمان امام و انقلاب اسلامی و رهبری است، می‌خواهید و به آن اعتقاد راسخ دارید -که می‌دانیم دارید-‌ باید به ائتلاف تن بدهید و در غیر این‌صورت، با عرض پوزش و خدای نخواسته روی تاکیدهای مکررتان بر ادامه راه شهید رئیسی غباری از خدشه می‌نشیند‌ ۳- این روزها برخی از مدعیان اصلاحات و اعضای دولت آقای روحانی که مسئولیت‌های ستاد انتخاباتی آقای پزشکیان را بر عهده ‌دارند حلقه‌ای از یک عملیات روانی را به صحنه آورده‌اند و در تبلیغات انتخاباتی برای ایشان با کنایه‌های آنچنانی اعلام می‌کنند که نامزدهای چندگانه جبهه انقلاب در پوشش نامزدهای نیابتی به صحنه آمده‌اند و برای اثبات ادعای خود می‌گویند که آنها در روزهای پایانی منجر به روز انتخابات، از صحنه بیرون می‌روند نامزدهای یاد شده نیز که می‌دانند نیابتی نیستند، برای اثبات جایگاه خود، تاکید می‌کنند که قصد کناره‌گیری ندارند این گفت و شنید در جریان مناظره‌های انتخاباتی نیز اتفاق افتاده است. و اما، باید توجه داشت که این ترفند روانی برای پیشگیری از ائتلاف نیروهای مورد اشاره است. با این توضیح که آنها را بعد از اعلام عدم کناره‌گیری در حالتی از رو دربایستی قرار داده و مانع از ائتلاف و کناره‌گیری آنها شوند استفاده از این ترفند نیز به وضوح نشان می‌دهد که مدعیان اصلاحات و غربگراها تا چه اندازه از ائتلاف نیروهای انقلاب نگرانند.  ۴- و اما، با این توضیح ضروری که شخص آقای پزشکیان را منهای همراهان بد ‌سابقه ایشان در دایره انقلاب ارزیابی می‌کنیم، باید گفت، ائتلاف نامزدهای جبهه انقلاب یک ضرورت اسلامی و انقلابی است و نادیده گرفتن آن از سوی هرکه باشد، بی‌توجهی آشکار به این مبانی و اصول تلقی می‌شود. از این روی چنانچه برخی از نامزدها در جریان مناظره‌ها از باقی ماندن خود در عرصه خبر داده‌اند، نباید - خدای نخواسته - کناره‌گیری به نفع دیگری را بی‌توجهی به قول پیشین خود تلقی کنند چرا که انسان‌های متعهد تغییر نظر برای تامین نتیجه شایسته را اقدامی خداپسندانه و بایسته می‌دانند. از حضرت امام رضوان‌الله تعالی علیه پرسیده بودند ‌آقا این چه جمله‌ای است که می‌گویند، مرد آن است که از حرفش بر نگردد‌؟ و امام راحل در جواب فرموده بودند، ‌اتفاقاً بر عکس است. مرد آن است که از حرفش برگردد. اگر مطلبی را که بیان کرده مطلب خلافی بوده یا مطلب درستی نبوده است، اگر از حرف خود برگردد، این مرد است‌ 🖋حسین شریعتمداری
بسم الله الرحمن الرحیم ایده‌های حکمرانی و انتخابات هم‌زمان با مواجهه کشور با تحریم‌های فلج‌کننده ضدایرانی، منازعه میان درون‌گرایی و برون‌گرایی برای اداره کشور، حل مشکلات و تحقق پیشرفت کشور به یکی از مهم‌ترین مسائل حوزه سیاست کشور تبدیل شد؛ منازعه‌ای که انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۲ نیز پیرامون آن شکل گرفت و می‌توان گفت از آن برهه تاکنون، این منازعه به کلان‌ترین منازعه سیاسی کشور تبدیل شده است. بر این اساس، در رقابت انتخاباتی جاری نیز رقابت میان دو ایده حکمرانی است که یکی از آنها، راه‌حل مسائل را در خارج و گره‌گشایی از روابط خارجی کشور می‌داند و دیگری، راه‌حل را در شکوفا سازی ظرفیت‌های داخلی می‌داند. نکته مهم در این میان آن است که اگرچه هر دوی این ایده‌ها، ضرورت توسعه روابط خارجی را نادیده نمی‌گیرند، اما مسئله اصلی در این میان، تعیین درست نقش و جایگاه روابط خارجی در اداره کشور و پیشبرد امور است. واقعیت آن است که گره‌گشایی از مسائل روابط خارجی اگرچه مهم و اهمیتش ‌انکارناپذیر است، اما حل مسائل این حوزه، قطعاً متغیر مستقلی برای اداره کشور و حل مشکلات نیست و نمی‌توان همه چیز را به حل مسائل این حوزه منوط دانست. حل مشکلات کشور در کنار تلاش برای گره‌گشایی از مسائل روابط خارجی، منوط به گره‌گشایی در داخل کشور در حوزه‌های مهمی، چون تقویت تولید، شکوفایی ظرفیت‌های کریدوری کشور، مبارزه با فساد، تقویت بهره‌وری، توسعه تجارت، متعادل‌سازی بودجه با کاستن از بار هزینه‌ها و تقویت درآمدهای دولت و ... است و بدون گره‌گشایی در داخل کشور با انجام اقدامات تحولی، راه‌حل‌های خارجی نیز نمی‌تواند گره‌گشای وضعیت کشور، به‌ویژه در بعد اقتصادی باشد. با توجه به آنچه گفته شد، مسئله اصلی در منازعه میان درون‌گرایی و برون‌گرایی در اداره کشور، انتخاب یکی در برابر دیگری نیست، بلکه مسئله اصلی، تعیین درست و دقیق نقش و جایگاه عوامل و استعدادهای داخلی و خارجی در اداره کشور و حل مشکلات است. هر دو عامل مهم و ضروری‌ هستند، اما قطعاً اولویت با شکوفاسازی ظرفیت‌های داخلی و انجام اقدامات تحولی در داخل کشور است و در این میان، گره‌گشایی از ظرفیت‌های خارجی تنها در حکم کاتالیزور است که اثربخشی آن نیز منوط به گره‌گشایی‌های داخلی است؛ یعنی چنانچه استعدادها و ظرفیت‌های داخل در کشور شکوفا نشود، «چشم بستن به خارج» و «آویزان شدن به این یا آن قدرت» نیز کارآمد و مؤثر نخواهد بود. بر این اساس، یکی از شاخصه‌های انتخاب اصلح آن است که با اتکا به ظرفیت‌های خارجی و نه امید بستن به خارج و تصور اینکه «همه راه‌های پیشرفت از آمریکا می‌گذرد» بخواهد مشکلات کشور را حل و رفع کند 💻جنگ نرم و دشمن شناسی