eitaa logo
روشنایی_مومنی
449 دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
9.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
روشنایی مسایل مهم و مطالب آموزنده به سوالات شرعی پاسخ داده میشود ارتباط با مدیر کانال ۰۹۳۵۹۴۵۶۲۳۳ تبلیغ و تبادل ۰۹۳۵۹۴۵۶۲۳۳ @fb_girll هرگونه کپی برداری جایز است لینک کانال عمومی @roshanaie_momenie
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺آنچه دارم همه از دولت پاینده ی توست ❤️دیده ام نور و از چهره ی تابنده ی توست 🌺تا نهان در دل من مهر فزاینده ی توست ❤️هرچه باشم دل و جانم به فدای توست 🌺خوشبوترین گلهای دنیا ❤️تقدیم به مادر  فرشته زمینی    🌺که جز عشق چیزی نیاموخت❤️ ❤️ ولادت باسعادت بانوی دو عالم و روز مادر مبارک❤️ 🌺@roshanaie_momenie🌺
10.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستانهای معرفتی ؛ شاه مغول را هم شیعه کرد ؛ چون او علامه حلی بود @roshanaie_momenie
7.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رابطه با امام زمان ( عج)🌹🌱 آقای عالی🌹🌱 @roshanaie_momenie
روزی چهار هندو برای ادای نماز به مسجدی وارد شدند. و موقعی که در حال نماز خواندن بودند، مؤذن وارد مسجد شد! در این لحظه یکی از هندویان در وسط نماز با دیدن موذن از وی پرسید: که آیا اکنون که بانگ اذان برآوردی وقت نماز بود!؟ هندوی دوم که در کنار هندوی اول ایستاده بود به وی معترض شد که با صحبت کردن نماز خود را باطل کردی! و هندوی سوم هم هردوی دیگر را سرزنش کرد که بیهوده به هم طعنه نزنید که نماز هر دوی شما به علت حرف زدن باطل شده است! در این میان هندوی چهارم در وسط نماز خود با خشنودی زمزمه ‏کرد که: «خدا راشکر که من مانند این سه تن در چاه گمراهی نیفتادم!» پس نماز هر چهاران شد تباه عیب گویان بیشتر گم کرده راه ای خوشا آنکس که عیب خویش دید هرکه عیبی گفت آن بر خود خرید! 🌺🌸🌺🌸 🌸🌺🌸🌺 @roshanaie_momenie
جهت پاک شدن از تمام گناهان🌺 ابن بابویه از ابوحمزه روایت کرده است که از امام جعفر صادق (ع) پرسیدم که چگونه بفرستم بر (محمد و آل محمد) ؟فرمود: که می‌گویید🌸  صَلَواتُ اللهِ وَ صَلَواتُ مَلائِکَتِهِ وَ أنْبِیائِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جَمیعِ خَلْقِهِ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ السَّلامِ عَلَیْهِ وَ رَحَمهُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ🌺  عرض کردم چه خواهد بود ثواب آن؟ فرمودند : به خدا قسم از گناهان بیرون می‌آیی، مانند روزی که از مادر متولد شده ای. 📚بحار الانوار ج ۸۹ ، ص ۳۵: @roshanaie_momenie
📙 حکایت واقعی 🔸در بلخ زنی جوان و خوش چهره وجود داشت، اندام زن به قدری زیبا بود که هر مردی را به گناه آلوده میکرد. روزی زن زیبا برای خرید پارچه به مغازه پارچه فروش رفت، چشمش به پسرکی که در مغازه بود افتاد و از او خوشش آمد. از پسرک خواست پارچه ها را تا خانه حمل کند. هنگامی که به خانه رسیدند درب خانه را قفل کرد و به پسر جوان گفت: میخواهم امشب را با تو سر کنم، اگر مانع شوی با دادو بیداد مردم را خبر میکنم پسرک پاک که آبروی خود را در خطر دید مجبور به قبول کردن پیشنهاد بیشرمانه او شد. زن زیبارو که هفت قلم آرایش کرده بود، با هزار عشوه پسرک را به اتاق خواب خود برد و با شهوت زیاد شروع به در آوردن لباس های خود کرد. ناگهان فکری به سر پسرک خطور کرد. فکر کرد یک راه باقی است، کاری کنم که عشق این زن تبدیل به نفرت شود و خودش از من دست بردارد. اگر بخواهم دامن تقوا را از آلودگی حفظ کنم، باید یک لحظه آلودگی ظاهر را تحمل کنم. به بهانه قضای حاجت از اتاق بیرون رفت، باصورای آلوده به مدفوع برگشت و به طرف زن آمد. تا چشم آن زن به او افتاد، روی در هم کشید و فورا او را از منزل خارج کرد. 📚منبع: الکنی و الالقاب، ج۱ ،ص۳۱۳ ‌‌┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄ @roshanaie_momenie
‏زیباترین زمزمه دوران کودکیم لالایی های مادر در وقت سحر بود... @roshanaie_momenie
دیشب در جمع دوستان ی سوال مطرح شد چرا با شرایط فعلی و نارضایتی از گرانی ها، در سفرهای استانی رئیس جمهور مردم با شور و علاقه حضور پیدا می کنند؟ یکی از رفقا جواب داد: چون دولت انقلابی در حال برطرف کردن مشکلات و امیدوار ب آینده است @roshanaie_momenie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا