eitaa logo
کانال روشنگری‌🇵🇸
19هزار دنبال‌کننده
15هزار عکس
14.7هزار ویدیو
71 فایل
🔶پاسخ شبهات(اعتقادی-تاریخی-سیاسی) 🔶تحلیلهای ضروری روز 🔶روشنگرانه ها پیج انگلیسی: @Enlightenment40 عربی: @altanwir40 عبری: @modeut40 اینستا instagram.com/roshangarii5 سروش Sapp.ir/roshangarii توییتر twitter.com/tanvire12 نظرات: @Smkomail کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
همه به دنبال یک زندگی خوب هستن! یک زندگی خوب هیچ وقت خودش با پای خودش نمیاد!!! ما باید اونو بسازیم. چطوری؟ 👇اطلاعات بیشتر در اینجا👇 🔹 instagram.com/mohandesi.fekr 🔹eitaa.com/zehn_hooshmand
🔶همه به دنبال یک زندگی خوب هستن! یک زندگی خوب هیچ وقت خودش با پای خودش نمیاد!!! ما باید اونو بسازیم. چطوری؟ مگه انسان یک موجود متفکر نیست؟ پس چرا زندگیش هر روز بدتر میشه؟ مشخصه که یه جای کار میلنگه!!! به نظر شما کجای کار میلنگه؟ چه چیزی رو هنوز پیدا نکردیم که وضعیتمون اینطوریه؟ پیدا کردن جواب همین سؤال بیش از دو هزار سال زمان برده. 🖌جواب این هست: انسان یک جنبه هوشمند داشته ولی رهاش کرده. و با جنبه مکانیکیش زندگی می‌کنه!! همه ما دو تا شخصیت داریم: شخصیت مکانیکی (تنبل، محکوم به شرایط، بدون مهارت، غرغرو، تمرکز بر نیازهای روزانه و چیزهایی از این قبیل) و شخصیت هوشمند (دارای قدرت تفکر، حاکم بر شرایط، مسئولیت پذیر، دارای مهارت، آگاهی بالا، تمرکز بر رشد و..) فهمیدن درست سؤال نصف جوابه. حالا که فهمیدیم اشکال کار جا بوده چکار کنیم؟ ✅راه حل چیه؟ جنبه خودمون رو بشناسیم و برای رشد و پیشرفتش برنامه‌ریزی کنیم. 💡چطوری؟ رشد یک مسیره و نباید توقع داشد یک شبه بهش برسیم! و خلاصه اش اینه که باید در چند بعد برای رشد خودمون برنامه‌ریزی داشته باشیم: 1. همه مهارت‌های اساسی رو در خودتون پرورش بدین. 2. از لحظه به لحظه فرصت‌هاتون استفاده کنید. 3. دانش خودتون رو در زمینه‌های مختلف وسعت بدید 4. تفکر خودتون رو رشد بدید. اینها قدم‌های کلی بودن که هر کدوم نیاز به کلی قدم‌های ریزتر و دقیق‌تر داره. 🔷 رشد تفکر هم نیاز به پلن و برنامه داره. چطور تفکر رو رشد بدیم؟ 1. چشم انداز برای زندگی تون ترسیم کنید. 2. بعدش مهارت‌های اولیه تفکر رو در خودتون تقویت کنید.(مهارت‌هایی مثل دریافت اطلاعات، سؤال پرسیدن و سؤال داشتن، مقایسه، سنجش و چندین مهارت دیگه). 3. تبدیل شدن به یک استراتژیست فکری ادامه این مسیره ( مهندسی فکر، به عنوان یک دانش به ما کمک می‌کنه ). ⛱ این مسیر ده‌ها قدم داره که باید دونه دونه قدمها رو برداریم و در ذهنمون و زندگیمون تثبیتش کنیم. با تمرین و تمرین. 📘📗اگر برای رشد شخصیت هوشمند خودتون جدی هستید میتونم دو تا کتاب بهتون معرفی کنم تا اطلاعات کاملتری نسبت به این موضوع پیدا کنید. 🖍کتاب "بازسازی ذهن هوشمند صفرم" و کتاب "زندگی ارزشمند خود را شروع کنید." نوشته مهدی حکیم 👇اطلاعات بیشتر در اینجا👇 🔹 instagram.com/mohandesi.fekr 🔹eitaa.com/zehn_hooshmand
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دولت #ایتالیا برای جلوگیری از شیوع #کرونا، ملاقات‌های خانواده‌‌ها با #زندانیان را ممنوع کرده‌اند و همین مسئله باعث خشم زندانیان شده است/ در پی شورش در زندان «مودنا» و به آتش‌کشیده‌شدن آن، ۶ نفر کشته شده‌اند. #رئیسی_مچکریم که همون اول 60 هزار #زندانی را آزاد کردی.. (مرخصی) کاش اختیار تهرانیها و قمی ها هم دست خودت بود #Italy #corona #prisoners #BBC #CNN 👉 @roshangarii 🚩
🔶 برای #کرونا.. #دعا یا #رقص ؟ سالهاست شبهه میکنند که #دین میگه فقط #دعا.. پس #خرافات است! ما هم شبهه میکنیم که #بیدینی میگوید فقط #رقص.. پس #حماقت است! این در به آن در👆 #آتئیسم #خرافه #عقل #اسلام #آتئیست #لاورنس_کراوس #بیخدا #بیخدایی #خدانشناسی #آگنوستیک #خدا #ادیان #عقلانیت #امین_زندگانی #بازیگران #روغنفکری #روشنفکری #رقاصی 👉 @roshangarii 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هدیه جدید به عراقی ها؛ کامیون حامل کلاه های آلوده به ویروس این پزشک در این ویدئو توضیح می دهد، ویروسی که کلاه ها به آن آلوده اند، از نظر فرآوری و به گونه ای تهیه شده است که داخل آنها تا 25 روز دوام می آورد. 👉 @roshangarii 🚩
هدایت شده از  محمد عبدالهی
این روزها چقدر جای خالی مجلسی که پای کار باشد و رئیس جمهور را وادار به جدی گرفتن کند؛ وزارت صمت را مکلف به تامین مایحتاج بیمارستان ها کند؛ وزارت کشور را مجبور به محدودیت شدید عبور و مرور شهرها کند... خالیست! اما چه توقعی ست از مجلسی که در چنین شرایطی تعطیل است؟! https://twitter.com/AbdollahyM ☑️ @abdollahy_moh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایشون یک سوئیسی است! میخواهد اثبات کند نیامده است! قابل توجه اون عزیزانی که ضریح توسط اون گوساله هم وطن رو پیرهن عثمان کردند و ربط دادند به کل ، حالا کجایین ای که کار ایشون رو تقبیح کنید، یا اینکه ایشون چون خارجیه کارشون باید سرمشق بشه؟؟؟ 👉 @roshangarii 🚩
✍️ 💠 در این قحط ، چشمانم بی‌دریغ می‌بارید و در هوای بهاری حضور حیدرم، لب‌هایم می‌خندید و با همین حال به‌هم ریخته جواب دادم :«گوشی شارژ نداشت. الان موتور برق اوردن گوشی رو شارژ کردم.» توجیهم تمام شد و او چیزی نگفت که با دلخوری دلیل آوردم :«تقصیر من نبود!» و او دلش در هوای دیگری می‌پرید و با بغضی که گلوگیرش شده بود نجوا کرد :«دلم برا صدات تنگ شده، دلم می‌خواد فقط برام حرف بزنی!» و با ضرب سرانگشت طوری تار دلم را لرزاند که آهنگ آرامشم به هم ریخت. 💠 با هر نفسم تنها هق هق گریه به گوشش می‌رسید و او همچنان ساکت پای دلم نشسته بود تا آرامم کند. نمی‌دانستم چقدر فرصت دارم که جام ترس و تلخی دیشب را یکجا در جانش پیمانه کردم و تا ساکت نشدم نفهمیدم شبنم اشک روی نفس‌هایش نم زده است. 💠 قصه غم‌هایم که تمام شد، نفس بلندی کشید تا راه گلویش از بغض باز شود و نازم را کشید :«نرجس جان! می‌تونی چند روز دیگه تحمل کنی؟» از سکوت سنگین و غمگینم فهمید این تا چه اندازه سخت است که دست دلم را گرفت :«والله یه لحظه از جلو چشمام کنار نمیرید! فکر اینکه یه وقت خدای نکرده زبونم لال...» 💠 و من از حرارت لحنش فهمیدم کابوس ما آتشش می‌زند که دیگر صدایش بالا نیامد، خاکستر نفسش گوشم را پُر کرد و حرف را به جایی دیگر کشید :«دیشب دست به دامن (علیه‌السلام) شدم، گفتم من بمیرم که جلو چشمت به (سلام‌الله‌علیها) جسارت کردن! من نرجس و خواهرام رو دست شما می‌سپرم!» از و توکل عاشقانه‌اش تمام ذرات بدنم به لرزه افتاد و دل او در آسمان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) پرواز می‌کرد :«نرجس! شماها امانت من دست امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) هستید، پس از هیچی نترسید! خود آقا مراقبتونه تا من بیام و امانتم رو ازش بگیرم!» 💠 همین عهد آخرین حرفش بود، خبر داد با شروع عملیات شاید کمتر بتواند تماس بگیرد و با چه حسرتی از هم خداحافظی کردیم. از اتاق که بیرون آمدم دیدم حیدر با عمو تماس گرفته تا از حال همه باخبر شود، ولی گریه‌های یوسف اجازه نمی‌داد صدا به صدا برسد. حلیه دیگر نفسی برایش نمانده بود که عباس یوسف را در آغوش کشید و به اتاق دیگری برد. 💠 لب‌های روزه‌دار عباس از خشکی تَرک خورده و از رنگ پژمرده صورتش پیدا بود دیشب یک قطره آب نخورده، اما می‌ترسیدم این یوسف چهار ماهه را تلف کند که دنبالش رفتم و با بی‌قراری پرسیدم :«پس هلی‌کوپترها کی میان؟» دور اتاق می‌چرخید و دیگر نمی‌دانست یوسف را چطور آرام کند که دوباره پرسیدم :«آب هم میارن؟» از نگاهش نگرانی می‌بارید، مرتب زیر گلوی یوسف می‌دمید تا خنکش کند و یک کلمه پاسخ داد :«نمی‌دونم.» و از همین یک کلمه فهمیدم در دلش چه شده و شرمنده از اسفندی که بر آتشش پاشیده بودم، از اتاق بیرون آمدم. 💠 حلیه از درماندگی سرش را روی زانو گذاشته و زهرا و زینب خرده شیشه‌های فاجعه دیشب را از کف فرش جمع می‌کردند. من و زن‌عمو هم حیران حال یوسف شده بودیم که عمو از جا بلند شد و به پاشنه در نرسیده، زن‌عمو با ناامیدی پرسید :«کجا میری؟» 💠 دمپایی‌هایش را با بی‌تعادلی پوشید و دیگر صدایش به سختی شنیده می‌شد :«بچه داره هلاک میشه، میرم ببینم جایی آب پیدا میشه.» از روز نخست ، خانه ما پناه محله بود و عمو هم می‌دانست وقتی در این خانه آب تمام شود، خانه‌های دیگر هم اما طاقت گریه‌های یوسف را هم نداشت که از خانه فرار کرد. 💠 می‌دانستم عباس هم یوسف را به اتاق برده تا جلوی چشم مادرش پَرپَر نزند، اما شنیدن ضجه‌های کافی بود تا حال حلیه به هم بریزد که رو به زن‌عمو با بی‌قراری ناله زد :«بچه‌ام داره از دستم میره! چیکار کنم؟» و هنوز جمله‌اش به آخر نرسیده، غرش شدیدی آسمان شهر را به هم ریخت. به در و پنجره خانه، شیشه سالمی نمانده و صدا به‌قدری نزدیک شده بود که چهارچوب فلزی پنجره‌ها می‌لرزید. 💠 از ترس حمله دوباره، زینب و زهرا با از پنجره‌ها فاصله گرفتند و من دعا می‌کردم عمو تا خیلی دور نشده برگردد که عباس از اتاق بیرون دوید. یوسف را با همان حال پریشانش در آغوش حلیه رها کرد و همانطور که به‌سرعت به سمت در می‌رفت، صدا بلند کرد :«هلی‌کوپترها اومدن!» 💠 چشمان بی‌حال حلیه مثل اینکه دنیا را هدیه گرفته باشد، از شادی درخشید و ما پشت سر عباس بیرون دویدیم. از روی ایوان دو هلی‌کوپتر پیدا بود که به زمین مسطح مقابل باغ نزدیک می‌شدند. عباس با نگرانی پایین آمدن هلی‌کوپترها را تعقیب می‌کرد و زیر لب می‌گفت :«خدا کنه نزنه!»... ✍️نویسنده: ✍️ کانال @dastanhaye_mamnooe
🔴یک نوشته: دیدید در برابر زانو زد! خانه خدا را بستند، نمازش را تعطیل کردند، شان دیگر نمیداد! پاسخ👆 ✅1. چه کسی به این زندیق (خدانشناس) گفته که ضریح شفا میدهد؟! شفا میدهند. نه طلا و نقره!! ✅ 2. اعتقاد این است: ، قوانینی دارد: قوانین مادی+قوانین معنوی هیچیک قابل انکار نیست. کسی که یکی را انکار کند، در است 👉 @roshangarii 🚩
هدایت شده از روشنگری عبری
🔶 אולי תמצאו רק אלה שמאמינים שהם נבחרים על ידי האל ! וגם הם מעריצים (חמור)! וזה קדוש 😄 🔷 only consider themselves as chosen people. and they recieve thier blessing from an animal ( ) 🔶فقط تو ه که خودشونو خدا میدونن و از یه حیوان ( ) برکت میگیرن! ________ ✅پیج تلاش میکند با زبان برای اسرائیلی ها روشنگری کند. شاید حقیقت و ، یکی را بیدار کرد. با بازنشر پستها، به آرمان مقدس کمک فرمایید👇👇 🔸 https://eitaa.com/Modeut40 🔹 https://www.instagram.com/Modeut40/ 👉 @modeut40 🚩