🔺خودشکوفایی، سعادت نیست!
↙️بررسی غایت متداول در معنویتهای نوظهور
✍جریانهای معنوی نوپدید، به پیروی از مکاتب و #ادیان سنتی شرقی همچون #بودیسم، #تائوئیسم، و #دانته، #یوگه و #ذن، غایاتی را به عنوان «سعادت» (تقریباً معادل با اصطلاحاتی همچون موکشه، سمادهی، نیروانه، ووشین و...) برمینهند. یکی از این غایات که در تعالیم بسیاری از معنویتهای جدید، شیوع یافته، «#خودشکوفایی» نام دارد.
🔘این موضوع به خودشناسی عمیق و دستیابی به خود واقعی، وابسته است. هرچند خودشکوفایی، گامی به سوی رشد و تعالی است و آثار شگرفی دارد، اگر به یک نوع ارتقای آگاهی و درک اعتلای خویشتن حقیقی بر بدن و تعلقات مادی، منحصر بماند و با بصیرت نسبت به مراتب هستی و به امکان فقری خویشتن همراه نشود، قطعاً سزاوار آن نخواهدبود که به خودیخود، غایت تلاشها و مساعی انسان قرار گیرد؛ #سعادت آنجا نیست.
✴️ این در حالی است که بررسی ادبیات تولیدی استادان #معنویت نوین، عمدتاً حالت و وضعیتی برتربرای انسان به تصویر نمیکشد و تمام همت برای دستیابی به خودشکوفایی است که با برچسبهایی چون #ثروت، #آرامش، خلاقیتريال لذا، شادابی و... همراه است. و سعادت ابدی با کمال وجودی عجین است که با رشد عقل عملی و نظری حاصل میشود.
⭕️آثار خودشکوفایی، زیاد است اما این آثار، غایت لنفسه ندارند؛ یعنی به خودی خود، کمال نهایی انسان محسوب نمیشوند.
📚منبع: حمیدیه، بهزاد، «نقد معنویتهای سکولار بر اساس فلسفه سعادت»، از مقالات ارائهشده به همایش معنویتهای نوظهور؛ شاخصهها و نقدها.
@Feraghvaadyan