یادش بخیر🌸 سهشنبه ها🌸 به بهانه سفره صلوات دور هم جمع میشدیم هم یه دیداری تازه میشد وهم حال وهوای خاصی داشت، کاش دوباره اون حال خوب و اون دور هم جمع شدن ها تکرار بشه انشاءالله🌷🌷
روشنی راه
#جلسه_چهل_و_یک 🌸آسیب شناسی اشتباهات متداول اساتید و سخنرانان در تدریس و تبلیغ فریضه امر به معروف🌸
#جلسه_چهل_و_دو
🌸آسیب شناسی اشتباهات متداول اساتید و سخنرانان در تدریس و تبلیغ فریضه امر به معروف🌸
عزیزان، یکی دیگر از غلط هایی که مکرّر در بحث آموزش امر به معروف و نهی از منکردیده شده این است که،
خیلی از آقایون لطف میکنن میگن:
"به نظر من امر به معروف رو فلان طور انجام بدید"،"به نظر من اینطور" این جمله ی "به نظر من" رو نگیم!❌
آقا وقتی میخواین راجع به امر به معروف صحبت کنید یا بنویسید لطفا مواظب باشید این کلمه ی "به نظر من" نیاد تو دهنتون چون نظر من و شما اصلا مهم نیست،
نظر شرع مهم است، نظر مراجع تقلید مهم است .✅
مردم شما رو به خدا امر به معروف و نهی از منکر رو فقط از مراجع تقلید یاد بگیرید،بنده باشم، دیگری باشد، روحانی باشد، غیر روحانی،دکتر باشد یا غیر دکتر، استاد، غیر استاد، زن، مرد،هر کس حرف مراجع تقلید را زد وَلُو بچه ی پنج ساله باشه میگیم چشم حرف تو درسته،چون حرف مراجع تقلید رو داری میگی، از رساله مراجع میخونی.
خیلی جاها دیدم، افراد سرشناس، مشهور،اسم ببرم همتون میشناسید، اومده گفته:
*بنظرمن امر به معروف هفت مرحله دارد!😳
خب همه مراجع تقلید گفتن سه مرحله، تو چی میگی برا خودت!
*به نظر من بهتر است کسی تذکر بدهد که سِنَش بیشتر باشد! 😳نخیر، سن وسال شرط نیست در امر به معروف و نهی از منکر،
لذا مواظب باشید مدرسین محترم عزیزان، مُبلِّغین،شما که دلتون برا این فریضه میسوزه و میخواین احیا کنید،
لطف بفرمایید "به نظر من" و "به نظر شما" اجتهاد از خودمون نکنیم.
محکم بچسبیم به فقه مراجع تقلید،احکام و استفتائات محکمی که از مراجع معظم رسیده است.
موفق و موید باشید😊
ادامه دارد...
🌸🌸🌸🌸 توجه توجه 📣📣📣📢📢📢🌸🌸🌸🌸
دوستان عزیز وقتتون بخیر .😊
طرح های کانال برای دسترسی سریعتر 👇
#یلدای_مهدوی
#روز_پرستار
#پروفایل_جدید
#امر_به_معروف
#آموزش_روانخوانی
برای مشاهده ی جزییات هر طرح روی آن کلیک کنید.☝️
ممنون از همراهی ومشارکت شما عزیزان💐
May 11
دوستواقعیخداست...:
#داستان
✨﷽✨
🔴صبروحوصلهپيامبر(ص)
✍️روزي حضرت در مسجد با جماعتي از اصحاب نشسته و مشغول صحبت و گفتگو با آن ها بودند. كنيزكي از انصار وارد مسجد شد و خود را به پيامبر رساند. مخفيانه گوشهي عباي آن حضرت را گرفت و كشيد، چون آن حضرت مطلع شد برخاست و گمان كرد كه آن دختر با ايشان كاري دارد. چون حضرت برخاست كنيز چيزي نگفت، حضرت نيز با او حرفي نزد و در جاي خود نشست. باز كنيزك گوشهي عباي حضرت را كشيد و آن بزرگوار برخاست، تا سه دفعه آن كنيز چنين كرد و حضرت برخاست، و در دفعهي چهارم كه حضرت برخاست آن كنيز از پشت عباي حضرت مقداري بريد و برداشت و روانه شد.
اصحاب از مشاهدهي اين منظره ناراحت شدند و گفتند: اي كنيزك اين چه كاري بود كه كردي؟ جضرت را سه دفعه بلند كردي و هيچ سخني نگفتي، و آخرش عباي حضرت را بريدي. چرا اين كار را كردي؟
كنيزك گفت: در خانهي ما شخصي مريض است، اهل خانه مرا فرستادند كه پارهاي از عباي پيامبر را ببرم كه آن را به مريض ببندند تا شفا يابد، پس هر بار خواستم مقداري از عباي حضرت را ببرم حيا كردمو نتوانستم. در مقابل رسول خدا(ص) بدون هيچ ناراحتيو عصبانيت، كنيزك را بدرقه كرد.
📚بحارالأنوار/ج۷۱/ص۳۷۹