راه های زیبا سخن گفتن با نوجوان 👇
والدین برای این که زیبا سخن بگویند باید چند نکته ی مهم را رعایت کنند:
🌀1. استفاده از الفاظ خوب در برخورد با نوجوان
🌀2. به کار بردن لحن زیبا در هنگام صحبت با نوجوان
🌀3. والدین نباید انتقادهای چَکّشی برای نوجوانان داشته باشند؛ لذا قبل از انتقاد، والدین باید حتماً خوبی های فرزند را بیان کنند. خصوصاً آن کسانی که دختران جوان دارند.
طبق بررسی عدّه ای از کارشناسان، در هنگام انتقاد از یک دختر، باید قبل از انتقاد حداقل سه، چهار کار خوب او را نام برد؛ حتّی برخی تاکید کرده اند که چهار کار خوب او را بگویید و بعد از او انتقاد داشته باشید؛ دلیل آن هم روحیه ی لطیف دختر است. در پسر ها این طور نیست و ممکن است قبل از انتقاد با گفتن یک کار خوبِ او، انتقاد برایش تلطیف شود. این کار ترکیب را ملایم می کند و آن تنش روحی، روانی و رفتاری را در نوجوان از بین می برد.
🌀4. والدین نباید امر و نهی های زیادی به نوجوانان داشته باشند. نوجوان خود را در سنّ استقلال می بیند و پدر و مادر با امر و نهی کردن به او می فهمانند که تو چیزی نمی فهمی! هیچ چیز بلد نیستی! هنوز باید زیر دست ما باشی! برای همین نباید خیلی به نوجوان امر و نهی کرد؛ بیشتر جملات والدین باید در قالب درخواست و خواهش باشد. این شکل ارتباطات حتّی نوجوانان را ترغیب به این می کند که کارهای خود را بهتر انجام بدهند.
✔️ یکی از ویژگی های نوجوانان، مسئولیت پذیری است؛ ولی امروزه پدر و مادران از زیر بار مسئولیت نرفتن فرزندانشان گلایه میکنند. در این خانواده ها، شاید لحن پدر و مادر و نحوه ی درخواست آنها مناسب نیست؛ یعنی آنها کارها را آمرانه از نوجوان می خواهند و در این شرایط نوجوان زیر بار مسئولیّت نمی رود. والدین باید مطالب را به یک گفتگوی دوستانه و صمیمانه تبدیل کنند، آن وقت می بینند که فرزندشان چطور آن را می پذیرد.
🌀 5. نوجوانان در سنّ استقلال هستند و ممکن است اشتباهاتی را مرتکب شوند؛ اگر والدین آنها را سرزش کنند موجب تنش رفتاری می شود و امنیّت خاطر آنها را از بین می رود.
گروه فرهنگی تبلیغی رشد
کانال مربی حرفه ای
@roshd110
آرامش چیست؟؟
نگاه به گذشته و شکر خدا،
نگاه به آینده و اعتماد به خدا،
نگاه به اطراف و جست و جوی خدا،
و نگاه به درون و دیدن خدا.
لحظاتتون پر از آرامش
@roshd110
🌷﷽؛
💖 عوامل خلوت شدن مساجد 💖
از مسائلی که باعث می شود نمازهای جماعت خلوت شود، این موارد است:
1. گروگان گرفتن مردم با سخنرانی و برنامه های بین دو نماز
2. طولانی کردن مراسم نماز
3. استفاده از دعاهای طولانی
4. سخنرانی های دائمی
5. جمع آوری کمک مالی برای مسجد
6. عدم نظافت مساجد
7. منظم نیامدن امام جماعت
8. پاسخ دادن به سؤالات فردی یا بیان مطالب غیر ضروری بین دو نماز.
📚 شیوه های دعوت به نماز؛ استاد قرائتی؛ ص 172
#شیوه_دعوت_به_نماز
🌸🌼 خاطرهای تکان دهنده از جنش تکلیف دختر ۹ ساله ؛ این خاطره طولانی ولی زیبا را از دست ندهید
🍃 در سال 1362 قرار شد برای ما، در مدرسه جشن تکلیف بگیرند. مدیر خوب مدرسه ما که خودش علاقه زیادی به بچهها داشت و تنها معلمي بود كه سر وقت در مدرسه با بچهها نماز مي خواند، به کلاس ما آمد و گفت: «بچهها برای دوشنبهي هفتهي آینده جشن تکلیف داریم؛ وسائل جشن تكليف خودتان را آماده کنید و به همراه مادران خود به مدرسه بیاورید.»
🍃 من همان جا غصهدار شدم چون در خانه ما به اين چيزها بها داده نميشد و خبري از نماز نبود.
🍃 روزهای بعد، بچهها یکییکی وسایل خودشان را شاد و خرم با مادرانشان به مدرسه ميآوردند.
مدیر مدرسه مرا خواست و گفت: «چرا وسایل خود را نیاورده ای؟» من گریهکنان از دفتر بیرون آمدم.
🍃 فردا مدیر مرا به دفتر برد و گفت: «دخترم! این چادر نماز و سجاده و عطر را مادرت برای تو آورده.»
ولی من میدانستم در خانه ما از این کارها خبری نیست.
🍃 بالأخره روز جشن تکلیف فرا رسید و حاج آقای بسیار خوشکلامی برای ما سخنرانی کرد و گفت: «بچهها به خانه که رفتید در اولین نمازتان در خانه، از خداي خود هر چه بخواهید خداي مهربان به شما میدهد.
آن روز خيلي به ما خوش گذشت.
🍃 به خانه آمدم شب هنگام نماز مغرب، سجادهام را پهن کردم تا نماز بخوانم، مادرم نگاهي به سجاده كرد و با حالتي خاص اصلاً به من توجهی نکرد.
🍃 من كه تازه به سن تكليف رسيده بودم انتظار داشتم مورد توجه قرار گيرم كه اينگونه نشد.
اما وقتی پدرم به خانه آمد و سجاده و چادر نماز من را ديد، عصبانی شد، سجاده مرا به گوشهای انداخت و گفت: برو سر درسات، این کارها یعنی چه؟!
🍃 بغضم ترکید و از چشمانم اشک جاری شد و با ناراحتی و گریه به اتاقم رفتم. آن شب شام هم نخوردم و در همان حال، خوابم برد.
🍃 اذان صبح از حسینیهای که نزدیک خانه ما بود به گوش میرسید، با شنیدن صدای اذان، دوباره گریهام گرفت، ناگهان صدای درب اتاقم مرا متوجه خود كرد.
🍃 پدر و مادرم هر دو مرا صدا میکردند، درب اتاق را باز کردم دیدم هر دو گریه کردهاند، با نگراني پرسيدم: چه شده؟! كه يكدفعه هر دو مرا در آغوش گرفتند و گفتند دیشب ظاهراً هر دو یک خواب مشترک دیدهایم.!
🍃 خواب ديديم ما را به طرف پرتگاه جهنم میبرند، میگفتند شما در دنیا نماز نخواندهاید و هيچ عمل خيري نداريد و مرتب از نخواندن نماز از ما با عصبانيت سؤال ميكردند و ما هم گریه میکردیم، جیغ میزدیم و هر چه تلاش میکردیم فایدهای نداشت، تا به پرتگاه آتش رسیدیم.
🍃 خيلي وحشت كرده بوديم. ناگهان صدايي به گوشمان رسيد كه گفته شد: «دست نگه دارید، دست نگه داريد، دیشب در خانهي اینها سجاده نماز پهن شده، به حرمت سجاده، دست نگه دارید.»
🍃 آن شب پدر و مادرم توبه کردند و به مدت چند سال قضای نمازها و روزههای خود را بجا آوردند و در يك فضاي معنوي خاصي فرو رفتند و خداوند هم آنها را مورد عنايت قرار داد.
این روند ادامه داشت، تا در سال 74 هر دو به مکه رفتند و بعد از برگشت از حج تمتع، در فاصله چهل روز هر دو از دنیا رفتند و عاقبت به خیر شدند.
🍃 اولین سال که معلم شدم و به كلاس درس رفتم، تلاش كردم تا آن مدیرم که آن سجاده را به من داده بود پیدا کنم. خیلی پرس و جو کردم تا فهمیدم در یک مدرسه، سال آخر خدمت را میگذراند.
🍃 وقتی رفتم و مدرسه را در شهرستان کیار استان چهار محال و بختياري پیدا کردم، دیدم پارچهای مشکی به دیوار مدرسه نصب شده و درگذشت مدیر خوبم را تسلیت گفتهاند.
🍃 یک هفتهای ميشد که به رحمت خدا رفته بود. خدا او را که باعث انقلابی زیبا در زندگی ما شد بیامرزد.
🍃 حال من ماندهام و سجاده آن عزیز که زندگی خانوادگی ما را منقلب کرد. حالا من به تأسي از آن مدير نمونه، مؤمن و متعهد، سالهاست معلم كلاس سوم ابتدايي هستم و در جشن تكليف دانش آموزان، ياد مدير متعهد خود را گرامي ميدارم و هر سال که میگذرد برکت را به واسطهي نماز اول وقت در زندگی خود احساس میکنم.
خواهر کوچک شما ـ التماس دعا
@roshd110
📚 کتاب پر پرواز ص 122