eitaa logo
روی خط شهدا
104 دنبال‌کننده
187 عکس
34 ویدیو
0 فایل
کانال معرفی شهدای گرانقدر مدافع حرم 🔹هر هفته معرفی یک مستند 🔹 نشردلنوشته،کلیپ و صوت از شهدا و خانواده شهدا 🔹 و هم چنین اشتراک گذاری دلنوشته ها و کلیپ های شما عزیزان 🔹معرفی و فروش کتاب و پذیرش سفارش های شما📚 ارتباط با ما: @Yegane_92 @fadaei_69
مشاهده در ایتا
دانلود
10.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همیشه در حساب های زندگیتان جایی نیز برای پاسخگویی به خداوند در قبال پاسداری از خون شهدا باز نمایید! صلواتی هدیه می‌کنیم به روح مطهر شهدا... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌷🌷🌷 @royekhateshohada_313
❤️ حاضرم‌جان‌بدهم‌تا‌که‌ببینم‌حرمت جان‌عالم‌به‌فدای‌حرم‌محترمت❤️‍🩹:) 🖐 🌷🌷🌷 @royekhateshohada_313
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 😍 💚 السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها الإمامُ الهادِمُ لِبُنیانِ الشِّرکِ وَالنِّفاقِ... آمدنت نزدیک است... و صدای قدم هایت لرزه بر جان طاغوت ها انداخته! سلام بر تو و بر روزی که بُت های روزگار یکی یکی به دستان ابراهیمی تو سقوط کنند! 🌸 🌷🌷🌷 @royekhateshohada_313
🔴 نحوه سلام کردن به امام زمان علیه السلام 🔵 امام باقر عليه السلام فرمودند : 🌕 هر کس از شما قائم ما اهل بيت را درک نمايد وقتي او را ديد بايد به او چنين عرض کند : 🌺 اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ يا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدَنَ الْعِلْمِ وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ 📚 بحار الأنوار ج ۵۱ ص ۳۶ 🌷🌷🌷 @royekhateshohada_313
🌸 وتوآن‌خوب‌ترين‌خبرے کہ‌خداوند، عالم‌راازشوقِ‌آن پُرخواهدکرد(:🌱🌎 🌃🌚 @royekhateshohada_313
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 ☀️😊 بزرگی گفت: وابسته به خدا شويد. پرسيدم: چطوری گفت: چطوری وابسته به يه نفر ميشی؟ گفتم: وقتی زياد باهاش حرف ميزنم زياد ميرم و ميام. گفت: آفرين! زياد با خدا حرف بزن، زياد با خدا رفت و آمد کن. 💞وقتی دلت با خداست، بگذار هر کس ميخواهد دلت را بشکند... 💞وقتی توکلت با خداست، بگذار هر چقدر ميخواهند با تو بی انصافی کنند... 💞وقتی اميدت با خداست، بگذار هر چقدر ميخواهند نا اميدت کنند... 💞وقتی يارت خداست، بگذار هر چقدر ميخواهند نارفيق شوند... هميشه با خدا بمان. ☂چتر پروردگار، بزرگترين چتر دنياست... @royekhateshohada_313
هرڪس سراغ خدا را گرفت و دلش تنگ بود.. آدرس شُهدا را به او بدهید :)   🌷🌷🌷 @royekhateshohada_313  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
و نور✨😊 💌نهالی که رو به نور می ایستد؛ سبز می شود و قد می کشــد! أَللّـهُ نــورُ الّسمـوات و الارض...💚 تنها راه قد کشیدن و رشد کردن در تاریکی دنیا، ایستادن به سمت تنها نورِ عالَم، است! 🌷🌷🌷 @royekhateshohada_313
✨✨ رضایت شما عزیزان باعث خوشحالی ما هست☺️ ان شاءالله که نظر شهدا شامل حال همه ی ما شود و جزء خادمین شهدا باشیم. 🌷 🌷 🌷 @royekhateshohada_313
ابوباران؛ روایت یک زندگی عجیب «ابوباران» نخستین کتابی است که درباره یکی از مقامات ارشد مدافع حرم لشکر فاطمیون که در قید حیات است، نوشته شده است، خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)-عاطفه جعفری: این یک کتاب عجیب است. عجیب و واقعی. اتفاقات زندگی کسی که خودش معتقد است زندگی‌اش یک زندگی عادی است با چاشنی کمی اتفاق. در روایتش می‌گوید: «من در ایران به دنیا آمدم در اسفند 1362، اما یک ایرانی محسوب نمی‌شدم. پدر و مادرم، بیش از چهل سال پیشتر، از افغانستان به ایران مهاجرت کرده بودند، اما آن‌ها هم ایرانی شناخته نمی‌شدند. وضعیتی که داشتیم، برایم خوشایند نبود. نمی‌توانستیم خیلی کارها را بکنیم؛ حتی برای دیالیزکردن پدرم در بیمارستان به مشکل برمی‌خوردیم. این گرفتاری‌ها، مرا خیلی ناراحت می‌کرد. دلم می‌خواست در جایی زندگی کنم که به آنجا تعلق داشته باشم و مردم و دولتش، مرا هموطن خود بدانند ...» مسافر بودن در جاده‌ها همیشه با او بود. رفتن به افغانستان و دوباره بازگشتن و سختی کشیدن‌ها و به قول خودش انگار در پیشانی نوشتش، مسافر بودن مهر شده بود. «نتوانستم در برابر تب رفتن به اروپا مقاومت کنم. مدتی بود در بین جوان‌های افغان ساکن ایران، علاقه تند و تیزی برای رفتن به کشورهای اروپایی پیش آمده بود و من هم در این میان مستثنی نبودم. باز همان صحبت‌های همیشگی و جار و جنجال‌های قدیم بین من و خانواده‌ام پیش آمد اینکه من در اینجا آینده و درآمدی ندارم و هیچ چیز نخواهم شد ... اما من می‌خواستم بروم ...» گاهی این شنیدن‌ها، یعنی یک نفر راهش را پیدا کرد و خب دیگر سختی‌های زندگی‌اش تمام شد و از حالا به بعد قرار است روی خوش زندگی را ببیند اما زندگی راوی قصه ما به اینجا ختم نمی‌شود تازه اول راه است. ابوباران نام کتابی است که قرار است راوی قصه یک مدافع حرم افغانستانی باشد، البته راوی ما شهید نشده است او فقط روزهای عجیبی که گذرانده است را روایت کرده ... روزهایی که شاید با خواندنش هم عجیب و سخت بودنش را با تمام وجود احساس کنیم. می‌گوید: «وقتی همه راه‌هایی که رفتم به در بسته خورد فهمیدم که باید جای دیگری باشم و بالاخره پیدا شد آن راهی که باید پیدا می شد. اما اینجا هم که پیدا شد، سختی‌های خاص خودش را دارد مثلا اینجا به ما مدافعان افغانستانی می‌گویند فاطمیون چون مانند حضرت فاطمه(س) هم غریب هستیم، هم گاهی مظلوم واقع می‌شویم...» ابوباران راویتگر زندگی مدافعی است که به قول نویسنده کتاب، صداقت او در بیان واقعی خاطراتش و ظرافت‌هایش قلب را به لرزه درمی‌آورد. کتابی که متفاوت است با دیگر کتاب‌هایی که تا به حال در این حوزه وجود داشته است. خواندن زندگی مدافعان حرم همیشه جذابیت دارد اما این روایتی که تازه منتشر شده است. قرار است از مسائلی بگوید که تا به حال کسی در مورد آنها صحبت نکرده است. روایت‌هایی عجیب و واقعی از زندگی یک مدافع حرم افغانستانی. 🌷🌷🌷 @royekhateshohada_313
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 😍 به‌وقت‌بی‌قراری‌دلهای‌بی‌قرار✨ 💚 بخوان‌دعای‌‌فرج‌راکه‌دعااثردارد...🌿 🌷🌷🌷 @royekhateshohada_313