eitaa logo
روزنه
6.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
246 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
فراق 32 ساله 32 جمله برگزیده از 32 سال سخنرانی مقام معظم رهبری در سالگرد ارتحال امام خمینی بخش سوم: دهه نود 🔹« آن عقلانیتی که در مکتب امام بزرگوار ما هست، اقتضاء نمی‌کند که ما از خدعه‌ی دشمن غافل شویم، از کید او غافل شویم، از نقشه عمیق او غافل شویم، به او اعتماد کنیم، در مقابل او کوتاه بیائیم. هرچه که انسان در مقابل دشمن کوتاه بیاید، پشتوانه عظیم معنوی در درون کشور و درون ملت را از دست خواهد داد.»(1390.3.14) 🔸«یکی از خطوط اصلی در سیره امام و منش امام که امروز به آن می‌پردازیم و درباره آن قدری بحث می‌کنیم، دمیدن روح عزت ملی در کالبد کشور است. »(1391.3.14) 🔹«سه باور در امام بزرگوار ما وجود داشت، که همین سه باور به او قاطعیت می‌داد، شجاعت می‌داد و استقامت می‌داد: باور به خدا، باور به مردم، و باور به خود.»(1392.3.14) 🔸«افرادى گمان نکنند که امام بزرگوار ما، انتخابات را از فرهنگ غربى گرفت و آن را قاطى کرد با تفکر اسلامى و شریعت اسلامى؛ نه، اگر انتخابات و مردم‌سالارى و تکیه به آراء مردم، جزو دین نمی‌بود و از شریعت اسلامى استفاده نمی‌شد، امام هیچ تقیدى نداشت؛ آن آدم صریح و قاطع، مطلب را بیان می‌کرد.»(1393.3.14) 🔹«ر مکتب فکری امام، ضدّیت با استبداد و ضدّیت با استکبار حرف اوّل را می‌زند؛ این آن چیزی است که ملّت ایران هم آن را حس می‌کرد، ملّت‌های مسلمان دیگر بلکه ملّت‌های غیر مسلمان [هم‌] آن را حس کردند؛ برای همین این دعوت گسترش پیدا کرد.»(1394.3.14) 🔸«به گفتار امام و کردار امام اهتمام بوَرزید. این صحیفه‌ی امام را جوان‌های عزیز ما بخوانند و با آن اُنس پیدا کنند؛ وصیّت‌نامه امام را بخوانید، با وصیّت‌نامه امام اُنس پیدا کنید، در آن تعمّق بکنید.»(1395.3.14) 🔹«یکی از سیاسیّون معروف معتبر مورد احترام ما، به خود من می‌گفت که آن روزی که امام مسئله‌ از بین رفتن سلطنت در کشور را مطرح کرد، ما گفتیم چرا امام این حرف را می‌زند؟ اینکه شدنی نیست، اینکه ممکن نیست! یعنی حتّی سیاستمداران پخته مبارزِ فداکار هم این‌جور فکر میکردند. یک هدف حدّاکثری را امام مطرح کرد. »(1396.3.14) 🔸«ما بعد از امام، همان راه امام را موبه‌مو دنبال کرده‌ایم و ان‌شاءالله خواهیم کرد: دچار انفعال و ضعف نمی‌شویم و به حول و قوّه الهی در برابر زیاده‌خواهی و زورگویی بیگانگان و دشمنان می‌ایستیم؛ هیجان‌زده و احساساتی تصمیم نمی‌گیریم، به جای متن به حاشیه‌هایی که برایمان می‌سازند اعتنا نمی‌کنیم...به مردم‌مان و به توانایی‌های آن‌ها و به جوانان عزیزمان اعتماد می‌کنیم؛ و به دشمن مطلقاً اعتماد و اطمینان نمی‌کنیم؛ مردم عزیزمان را از دودستگی و دوقطبی برحذر می‌داریم؛ و به نصرت الهی هم اطمینان داریم... نقشه دشمن را هم می‌شناسیم؛ نقشه دشمن را کاملاً می‌دانیم چیست و آن نقشه را برای مردم افشا می‌کنیم»(1397.3.14) 🔹«آن چیزی که امام را در هیئت یک مکتب، یک اندیشه، یک تفکّر، یک راه، مطرح کرد برای زمان خود و در تاریخ، بیش‌تر این خصوصیّت بود؛ خصوصیّت ایستادگی، مقاومت، عدم تسلیم در مقابل مشکلات و موانع.»(1398.3.14) 🔸«تحوّل مهم دیگری که [امام خمینی] به وجود آوردند که شاید از بعضی از این تحوّلات مهم‌تر بود، عبارت است از تحوّل در نگاه به قدرت‌های جهانی و ابرقدرت‌ها. آن وقت هیچ‌ کس تصوّر نمی‌کرد که بشود روی حرف آمریکا حرفی زد، بر خلاف اراده آمریکا بشود حرکتی انجام داد؛ امام کاری کردند که خود رؤسای جمهور آمریکا گفتند که خمینی ما را تحقیر کرد»(1399.3.14) 🔹« امام این دو کلمه جمهوری و اسلامی را گره‌گشای مشکلات کشور می‌دانست. گره‌گشای همه‌ی مشکلات کشور را همین می‌دانست که ما اسلام را رعایت کنیم و مردم در صحنه حضور داشته باشند؛ نظر امام این بود. اینکه ایشان فرمود «نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد»، یک کلمه کم یعنی جمهوری بدون اسلامی یا اسلامی بدون جمهوری؛ این معنا ندارد.»(1400.3.14) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙آیت‌الله جوادی آملی: «کسی که منکر ولایت فقیه باشد، طعم فقه را نچشیده است...کانه ما ذاق من طعم الفقه شیئا» ▫️جواهر الكلام فی شرح شرائع الإسلام، ج٢١ ، ٣٩٧. بازنشر به مناسبت ارتحال امام و آغاز رهبری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای @rozaneebefarda
سکولارهای حوزوی و سکوت در مقابل اهانت به امام رضا علیه السلام! در حوزه مقدسه قم با طیفی مواجهیم که برخلاف رویه عموم حوزویان و بزرگان حوزه، در قبال اهانت به مقدسات تشیع، اغلب روزه سکوت می‌گیرند! هم‌اینان البته وقتی که نوبت به سیاسی‌کاری می‌رسد، هیاهوی‌شان به آسمان بلند می‌شود و رگ گردن شان متورم! هان! اینان را چه می‌شود؟ چطور وقتی یک عالم انقلابی نامه‌ای ناصحانه به بزرگی می‌نویسد حوزه را بهم می‌ریزند اما هنگام جسارت به مقام شامخ پیامبر اعظم(ص) ناگهان غیب‌شان می‌زند؟! چه می‌شود که تذکار مؤمنانه و مؤدبانه حاج حسین شریعتمداری به مرجعیت اعلای عراق را با کفر ابلیس برابر می‌شمارند یا یک یادداشت انتقادی(البته غیرقابل دفاع) از یک چهره دانشگاهی خطاب به یک مرجع تقلید عالی‌مقام را پیراهن عثمان می‌کنند و حتی بعد از التفات پدرانه آن مرجع مرحوم، همچنان در حال هیاهو و محکوم کردن هستند، اما در مقابل فیلم موهن اخیر که در آن نسبت به امام رضا علیهالسلام علنا جسارت و اهانت شده، هیچ دم برنمی‌آورند!؟ تاریخ سکوت سکولارهای حوزوی در قبال اهانت به مقام امام هشتم را از یاد نخواهد برد و فردا روز، مدعای واهی این جماعت پر سر و صدا و البته معدود، پیرامون دفاع از حریم ولایت اهل‌بیت علیهم‌السلام را هیچ عاقلی باور نخواهد کرد؛ چرا که اگر راست می‌گفتند؛ چرا و چگونه به سکوت در مقابل اهانت‌های سریالی علیه حضرات معصومین علیهم السلام، روزه سکوت گرفته‌اند؟ @rozaneebefarda
الف‌لام‌خمینی و تکرار شایعه برخورد تند امام و آیت‌الله حکیم! || الف‌لام تحریف؛ پرونده ویژه روزنه در نقد / یادداشت ۵ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹در پی ورود امام به نجف اشرف در تاریخ 1343.7.26 (پس از رهایی از تبعیدگاه ترکیه) دو نامه و یک خاطره از سه نفر روحانی در دست است كه درباره ورود امام به نجف و ديدار او با مراجع، گزارشاتی داده اند. 🔻آن دو نامه، همزمان با روزهايی است كه امام وارد نجف شده و از این جهت دقیق‌ و قابل اتکا است ليكن خاطره، پس از گذشت چهل سال از آن روز و روزگار بازگو شده و با خطاهای آشكاری همراه است؛ ليكن نامه ها با دقت و صحت و امانت و دور از گزافه گويی نوشته شده است. نویسنده الف‌لام‌خمینی به آن دو نامه هيچ گونه اشاره ای نمی‌كند که جای سوال و ابهام جدی دارد! 🔻شگفت آور اين است كه نويسنده خاطراتی را كه چهل سال بعد گفته شده و آكنده از خطا و نارواگويی است را مورد استناد قرار می دهد و آنها را اعتبار می بخشد و در عین حال از مکتوبات دقیق و اسناد متقن به آسانی عبور می‌کند؟ 🔻 بهبودی گزارش نادرست مربوط به یکی از روحانیان ساکن نجف را كه درست چهل سال پس از گذشت دیدار و گفت و گوی تاریخی امام با آیت‌الله العظمی حكيم و با لسانی غیردقیق و پرخطا به روایت آن دیدار پرداحته، به عنوان یک منبع معتبر دانسته و روايت این دیدار را چنین بازگو كرده است: «... رفته رفته گفت وگوی آن دو [خمينی- حكيم] تند شد و نصرالله خلخالی با خنده و رها كردن چند جمله خود را وسط انداخت و گفت و گو را پایان رساند.»(الف لام، ص517) این مطلب و تندی میان آیت‌الله حکیم و امام در آن دو نامه وجود ندارد. شگفت‌آور اينكه نويسنده الف لام در بررسی اسناد ساواک نیز كوچک‌ترين گزارشی از رد و بدل شدن سخنان تند و درشت ميان امام و آقای حكيم نيافته است. بی ترديد اگر چنين برخوردی ميان آن دو بزرگوار پيش می‌آمد مسئولان و مقامات ساواك بيش از هر مقام ديگری خواهان بهره‌برداری از آن بودند و آن را برجسته می‌كردند و روی آن مانور می دادند. 🔘آنها كه در مجلس ديدار امام با آقای حكيم حضور داشتند و آن را روايت كردند (چه مأموران ساواک كه آن گفت و گوها را ضبط كردند يا به ياد سپردند و به تهران گزارش دادند و چه روحانيان همراه امام و دوروبری‌های آقای حكيم) هم نظر بودند كه موضوع بيماری آقای حكيم و پيشنهاد امام به او (برای سفر به ايران برای مداوا) راه گفت و گو پيرامون اوضاع سياسی ايران و بايستگی مبارزه با شاه را باز كرد و در پايان اين گفت وگو نيز همه آنها كه در جريان اين گفت وگو بودند هم نظرند كه سخن امام با اين فراز پايان يافت: «شما اقدام و قيام نماييد؛ من اولين كسی خواهم بود كه از شما تبعيت خواهم کرد.(نهضت امام خمینی، ج2، ص223) 🔹بهبودی بر خلاف تمام مستندات متقن که حاکی از یگ گفتگوی جدی و محترمانه را بعنوان دیداری عامیانه که احیانا در آن پرخاش و تندگویی نیز در ميان اين قلمداد کرده و پادرمیانی و خود وسط انداختن مرحوم نصرالله خلخالی را پایان‌بخش این دیدار عنوان کرده است. 🔹البته پیش از این، برخی نویسندگان دیگر نیز به نقل‌های مخدوش در مورد این دیدار تمسک کرده و روایت‌های خنده‌آوری از برخورد دو تن از بزرگان با یکدیگر نقل کرده اند! 🔻استناد نويسنده الف لام به برخی خاطرات غیزدقیق، درباره گفت وگوهای امام و آقای حكيم، نشان از اين واقعيت دارد كه نامبرده برخلاف ادعای بی غرضی و بی طرفی(!) به هر سند، گزارش و خبری كه به نوعی امام را زير سؤال ببرد- هر چند برخلاف نظر همه ناظران و حاضران و حتی گزارشگران ساواك باشد- اهميت می‌دهد و آن را برجسته می‌كند. 🔘 روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
عهد مجازی ویژه نامه حادثه آبادان.pdf
3.68M
اینجا آبادان ویژه‌نامه مجازی نشریه علمی فرهنگی عهد "روایت اعضای اعزامی خانه طلاب جوان قم به آبادان از واقعه " @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 💠 برخی از عناوین این ویژه‌نامه: - روحانی در بین مردم، مانند ماهی در آب است 🎙 "گفتگو با حجت‌الاسلام غبیشاوی، امام‌جمعه محترم آبادان" - رسالت ما، حفظ روایت صحیح از ماجرا 🎙 "گفتگو با حامد عسگری" - یک اربعین کوچک در دل آبادان 🎙 "گفتگو با حسین سلامی نیروی جهادی در آبادان - گفتگو با حسن باقرکلانتری 🎙 " رئیس H.S.E صنایع منطقه آزاد روند" - قصه و غصه آبادان؛ ✍ علی مهدیان - افسران ارشد مبارزه؛ ✍ حسین کاظم‌زاده - روایت یک رویش؛ ✍ علی‌سپهران @rozaneebefarda
🔰 رهبر انقلاب ۱۴ خرداد در حرم مطهر امام خمینی(ره) سخنرانی خواهند کرد 👈 مراسم سی‌وسومین سالگرد رحلت حضرت امام خمینی (رحمةالله علیه) با سخنرانی رهبر انقلاب برگزار خواهد شد. 🔸️ این برنامه ساعت ۹ صبح روز شنبه چهاردهم خرداد با رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی در حرم مطهر امام خمینی(ره) آغاز می‌شود و سخنرانی رهبر انقلاب نیز حدود ساعت ۱۰ خواهد بود. 🔺️ این مراسم به صورت زنده و مستقیم از رسانه KHAMENEI.IR و شبکه‌های صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش خواهد شد. 📲آدرس پخش زنده KHAMENEI.IR👇 Farsi.khamenei.ir/live
✍ دستخط رهبر انقلاب درباره دیدارشان با امام در سال ۶۵ 🔺️ نمونه‌ای از یادداشتهای روزانه رهبر انقلاب که در مرکز اسناد دفتر نشر آثار رهبری محفوظ است. 💻 @khamenei_ir
الف لام و دروغ‌پردازی در خصوص موافقت امام با اجرای مشروط مواد شش‌گانه! || الف‌لام تحریف؛ پرونده ویژه روزنه در نقد / یادداشت ۶ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹از نادرستی‌های فاحش کتاب الف لام خمینی که قلب و روان آزاداندیشان و اصحاب تاریخ را می‌آزارد، تحریف خط فکری و راه سیاسی و انقلابی امام و ایجاد شبهه و ابهام در سیره سیاسی آن مرد بزرگ است. 🔻هدایت‌الله بهبودی در موارد متعدد به تحریف اندیشه‌های سیاسی امام پرداخته یا تحریف‌های دیگران را تکرار کرده و به آن جلوه بخشیده است! به طور مثال در ادعایی گزاف و تحریف‌آمیز چنین آورده است: «... آیت‌الله خمینی مخالفتی با اجرای مواد ششگانه، در صورتی که به دور از دخالت بیگانگان طراحی شده باشد، نداشت»! (الف لام خمینی، ص237) 🔹نخست باید از این نویسنده پرسید که بر پایه چه سند معتبری این نکته مهم و راز مگو(!!) را به دست آورده است که امام با مواد ششگانه مخالفتی نداشته است؟! نکته‌ای که در درازای بیش از نیم قرن گذشته محققان اندیشمند و پژوهشگران خردمند نتوانسته‌اند آن را کشف کنند، چگونه این نویسنده به آن دست یافته است؟!! 🔹دوم، سندها و آثاری که از امام در دست است نشان می‌دهد که او با مواد ششگانه به شدت مخالف بوده و آن را مباین موازین عدل و فقه اسلامی و مخالف عقل و شرع و مصالح کشور می‌دانسته است. امام در پاسخ به پرسش پیرامون اصلاحات ارضی که یکی از مواد ششگانه بود، اعلام کرده است: ... آنچه به اسم قانون اصلاحات ارضی درصدد اجرای آن هستند مخالف عقل و شرع و مصالح مملکت و مباین موازین عدل و فقه اسلامی است... اصل مالکیت در اسلام محترم است و هیچ مقامی ‌حق ندارد ملک دیگری را بدون رضایت و طیب نفس او تصرف کند یا به دیگری انتقال دهد و تصرف در اموال غیر بدون رضایت او حرام و نماز خواندن در آن ملکی که به این نحو از مالک سلب شود باطل است... 🔻امام در هر فرصت و در هر مناسبتی ضد به اصطلاح اصلاحات ارضی شاه و تقسیم اراضی فورمالیته موضع صریح و روشنی داشتند و هیچ‌گاه آن را تأیید نکردند. 🔹سوم اینکه امام یکی از بندهای مواد شش‌گانه «اصلاح قانون انتخابات» را پوششی برای دستبرد به قانون اساسی می‌دانستند و بر این نظر بودند که رژیم شاه زیر عنوان «اصلاح قانون انتخابات» بر آن است که بندهایی از قانون اساسی مانند «قید اسلام»، «تحلیف به قرآن مجید» و قید ذکوریت را حذف کند، از این رو به شدت با آن مخالفت کردند. 🔹چهارم به فتوای امام بهره‌گیری مردم از اقدامات و کارهای «عام‌المنفعه» و به‌ظاهر مذهبی و مردمی ‌حاکمان جائر (مانند ساخت مساجد، چاپ قرآن و...) بدون اجازه حاکم شرع جایز نیست و بالاتر از آن، حتی اگر دادگاه دستگاه ظلم، حق مظلومی‌ را از قلدری بازستاند و به او بازگرداند، مالک آن مالی که به وسیله دستگاه قضایی حاکم ستم‌پیشه به او برگردانده شده است، نمی‌تواند از آن بهره بگیرد و از آن استفاده کند مگر اینکه از حاکم شرع اجازه بگیرد. بنابراین چگونه می‌توان پذیرفت که امام با تقسیم اراضی و دیگر موادی که از سوی شاه جائر اجرا شده است- بر فرض محال که در راه منافع و مصالح مردم باشد- نظر موافق داشته باشد! 🔹پرسشی که نباید از کنار آن بی‌تفاوت گذشت این است که جناب نویسنده از این ادعای ناروا و خلاف واقع که «آیت‌الله خمینی مخالفتی با اجرای مواد ششگانه نداشتند» چه نقشه و نظری داشته و بر آن بوده که از آن چه بهره‌ای بگیرد؟ ▫️دور از نظر نیست که وی خواسته باشد به طور جانبی از موضع «نهضت آزادی» و «جبهه ملی» که مواد شش‌گانه شاه را با شعار «اصلاحات آری- دیکتاتوری نه» به رسمیت شناختند، پشتیبانی کند و چنین بنمایاند که امام نیز همین نظر را داشته و با گروه‌های سیاسی کشور در تأیید مواد شش‌گانه و رفرم امریکایی، همراه و هم‌صدا بوده و سیاست سازشکارانه آن گروه‌ها را تأیید می‌کرده است. ▫️چرا نویسنده الف‌لام‌خمینی تلاش دارد انگاره‌های غلط برخی گروه‌های سیاسی واداده و روشنفکرمآبان پرمدعا در مواجهه با اصلاحات آمریکایی را به نام امام ثبت کند؟! 🔹مخدوش‌سازی ، در کتاب پرغلط کاملا مشهود است و هزار افسوس که چنین اثر مخدوشی از سوی نهادهای فرهنگی و رسانه‌ای کشور حلوا حلوا می‌شود و هر روز رپرتاژی تازه از آن می‌روند! 🔻امید است در ، به اصلاح رویه سابق خود بپردازد و ضمن پرهیز از ترویج کتاب، زمینه‌ای برای نقد آن فراهم سازد. و نیز قطعا در جهت مقابله با تحریف امام تکلیف شرعی و انقلابی خاص خود را دارد اما اقدامی در جهت مقابله با الف‌لام نداشته، بلکه اخیرا از اثر جدید بهبودی تجلیل کرد! مقابله با تحریف امام یک ضرورت است! 🔘 روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
1_1044985415.pdf
1.03M
متنِ کامل وصیت‌نامۀ الهی_سیاسی امام خمینی ▫️رهبر انقلاب اسلامی: بروید «وصیت‌نامۀ امام» را بخوانید. امامی که دنیا را «تکان» داد، امامی است که در این «وصیت‌نامه» منعکس است. بازنشر به مناسبت سالروز رحلت امام خمینی قدس سره الشریف 🔘 روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
تذکرات چهارگانه ذیل وصیت‌نامه امام خمینی بسمه تعالي در زير اين وصيتنامه 29صفحه‌ای و مقدمه، چند مطلب را تذكر مي‌دهم: ۱. اكنون كه من حاضرم، بعض نسبت‌های بي‌واقعيت به من داده می‌شود و ممكن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می‌كنم آنچه به من نسبت داده شده يا می‌شود،مورد تصديق نيست مگر آنكه صدای من يا خط و امضای من باشد، با تصديق كارشناسان؛ يا در سيمای جمهوری اسلامی چيزی گفته باشم. ۲. اشخاصی در حال حيات من ادعا نموده‌اند كه اعلاميه‌های اينجانب را مي‌نوشته‌اند.اين مطلب را . تا كنون هيچ اعلاميه‌ای را غير شخص خودم تهيه كسی نكرده است. ۳. از قرار مذكور، بعضی‌ها ادعا كرده‌اند كه رفتن من به پاريس به وسيله‌ی آنان بوده؛ اين است.من پس از برگرداندنم از كويت، با مشورت احمد پاريس را انتخاب نمودم، زيرا در كشورهای اسلامی احتمال راه ندادن بود؛ آنان تحت نفوذ شاه بودند ولي پاريس اين احتمال نبود. ۴. من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه‌ی و بعضی افراد، ذكری از آنان كرده و نموده‌ام كه بعد فهميدم از آنان اغفال شده‌ام. آن تمجيدها در حالی بود كه خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار می‌نماياندند و نبايد از آن مسائل سوء استفاده شود؛ و ميزان در هر كس حال فعلی او است. روح‌الله‌ الموسوی الخمينی 🔶حاشیه روزنه متأسفانه‌ پیش‌بینی امام پیرامون (افزایش حجم نسبت‌های غیرواقعی) محقق شده و نمونه بارز آن است. 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
چیستی، چرایی و ضرورت مقابله با در نگاه مقام معظم رهبری [صفحه ۱ از ۲] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹رهبر حکیم و دوراندیش انقلاب اسلامی «تحریف تاریخ» را به عنوان یکی از اهداف اساسی دشمن می‌داند که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی بر آن تمرکز داشته است و در مقام تقابل با آن، نباید سکوت کرد و همگان وظیفه دارند تبیین کنند: «امروز دشمن، درست در موضع مقابل این نقطه اساسىِ اسلامی کار می‌کند. از اوایل انقلاب، یکی از اهداف مهمّ دشمن، تحریف حقایق و تاریخ بود. اگر یک وقت در داخل کشور حنجره یا قلم مزدوری پیدا می‌شد که حقایق جنگ و انقلاب و اسلام را تحریف می‌کرد، می‌دیدید فریادهای تشویق از اطراف دنیا بلند می‌شود. امروز نیز همین‌طور است. امروز هم اگر در داخل کشور کسانی به خاطر خوش کردن دل استکبار و راضی کردن دشمنان اسلام و این ملت و این کشور چیزی بگویند و بنویسند که در آن تحریف اسلام و تاریخ انقلاب و چهره‌های انقلاب باشد، می‌بینید که در دنیا از طرف دستگاه‌های تبلیغاتی استکبار برای او هورا می‌کشند و او را تشویق می‌کنند! تبیین، موضوع بسیار مهمّی است. انسان‌ها تابع بینش و دید خودشان هستند. اگر کسی بتواند حقایق را در چشم مردم تحریف کند، یعنی در واقع عمل و بازو و اراده مردم را به سمت گمراهی کشانده است. این همان چیزی است که دشمن می‌خواهد. امروز اگر کسانی علیه اسلام و مقدسات و مجاهدت‌های این ملت قلم‌فرسایی کنند و چیزی بنویسند؛ اگر کسانی علیه بهترین فرزندان این کشور - یعنی شهیدان ما و مجاهدان راه خدا - اظهارنظری کنند و ریشی بجنبانند؛ اگر کسانی علیه بسیج و جهاد و شهادت حرفی بزنند و چیزی بنویسند؛ می‌بینید مورد تشویق رادیوها و سیاستمداران و نویسندگان خارجی قرار می‌گیرند. امروز همه افراد - چه کسانی که بیانات‌شان در حوزه‌های وسیع کاربُرد دارد، چه کسانی که در حوزه‌های کوچک‌تر سخنان‌شان مؤثّر واقع می‌شود؛ مثل مدرسه و کلاس و دانشگاه و محیط‌های کارگری و غیره - مسؤولند و اگر دیدند حقایق و محکمات اسلام و انقلاب مورد تحریف قرار می‌گیرد، وظیفه دارند تبیین کنند؛ نباید سکوت کنند. امام به این نکته بسیار توجه می‌کرد. و این یکی از چیزهایی است که راز استحکام و ماندگاری و پایداری نظام در آن مندرج است.» 🔹رهبر معظم انقلاب اسلامی در ضمن بیان تذکارهای صریح پیرامون پروژه تحریف تاریخ، هدف از آن را زیر سؤال بردن اصل انقلاب اسلامی می‌شمارند: «یک عواملی وجود دارد که به ما کمک می‌کند، یک موانعی هم وجود دارد که باید به آن موانع توجّه داشت... موانع بیرونی هم داریم؛ عمده‌ی موانع بیرونی، تزریق نومیدی، القای ناتوانی و مانند این‌ها است... تبیین‌های دروغ؛ مسائلی را تبیین می‌کنند، تبیین‌های خلاف واقع. تحریف حقایق تاریخی؛ البتّه این مال حالا نیست، چند سال است یک حرکت موذیانه‌ای شروع شده در تطهیر رژیم طاغوت، رژیم پهلوی. حالا ای کاش یک چیزی بود که قابل تطهیر بود، قابل تطهیر هم نیست! همان‌هایی هم که چیز می‌نویسند راجع ‌به شخصیّت‌های آنها، با این‌که خب خیلی سعی می‌کنند اطرافش را جمع بکنند، درعین‌حال ناچار به یک چیزهایی اعتراف می‌کنند. یک رژیمی که هم فاسد بود، هم ضعیف بود، هم وابسته بود، هم منحرف بود، هم به شدّت غیر مردمی بود، هم به شدّت افرادش و اشخاصش سودطلبِ شخصی بودند، قابل دفاع است؟ هویدا قابل دفاع است؟ محمّدرضا قابل دفاع است؟ خب، شما آن دوره را که ندیده‌اید؛ یک حرکتی در این زمینه دارد انجام می‌گیرد و هدفش این است که یک جوانِ امروز بگوید «عجب! این‌ها آدم‌های بدی نبودند، اوضاع بدی نبود؛ پس چرا انقلاب کردید؟»؛ اصلاً همه‌ برمی‌گردد به مسئله زیر سؤال بردن انقلاب؛ این‌ها از خارج دارد انجام می‌گیرد.» 🔹حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای علاوه بر هشدار نسبت به تحریف تاریخ انقلاب اسلامی و تطهیر پهلوی، به طور خاص نسبت به خطر هشدار داده‌اند و می‌فرمایند: «آنچه امروز به شما عرض می‌کنم تحت عنوان «تحریف شخصیّت امام» است. آیا شخصیّت‌ها هم قابل تحریفند؟ معمولاً عنوان تحریف را و اصطلاح تحریف را درباره تحریف متون به کار می‌بریم؛ آیا شخصیّت‌ها را هم می‌شود تحریف کرد؟ بله. تحریف شخصیّت‌ها به این است که ارکان اصلی شخصیّت آن انسان بزرگ، یا مجهول بماند، یا غلط معنا شود، یا به‌صورت انحرافی و سطحی معنا شود؛ همه این‌ها برمی‌گردد به تحریف شخصیّت. شخصیّتی که الگو است، امام و پیشوا است، رفتار او، گفتار او برای نسل‌های بعد از خود او راهنما و رهنمود است، اگر تحریف شود زیان بزرگی به‌وجود خواهد آمد.» 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
چیستی، چرایی و ضرورت مقابله با در نگاه مقام معظم رهبری [صفحه ۲ از ۲] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹مقام معظم رهبری، راه نجات ملت ایران و دستیابی به اهداف عالیه را در شناخت مبانی و اصول و راه امام خمینی می‌داند و مقدمه آن را هوشیاری نسبت به پروژه تحریف امام برمی‌شمارد: «اگر ملّت ایران بخواهد به آن هدف‌ها برسد، بخواهد این راه را ادامه بدهد، باید راه امام بزرگوار را درست بشناسد، اصول او را درست بشناسد، نگذارد شخصیّت امام را تحریف کنند، که تحریف شخصیّت امام، تحریف راه امام و منحرف کردن مسیر صراط مستقیم ملّت ایران است. اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم، ملّت ایران سیلی خواهد خورد.» 🔹ایشان با اشاره به خصومت‌های گسترده دشمنان ملت ایران و خطرات ناشی از این تکاپوی خصمانه گسترده، عدم توجه به «تحریف امام» را مقدمه متوجه شدن خطرات دشمن به ملت ایران می‌داند و می‌فرماید: «...اینجا است که خطر تحریف امام اهمّیّت پیدا می‌کند؛ اگر شخصیّت امام تحریف شد، بد معرّفی شد، غلط معرّفی شد، همه این خطرات بزرگ متوجّه ملّت ایران خواهد شد؛ اینجا است که خطر تحریف امام به‌عنوان یک هشدار باید در گوش و چشم مسئولان کشور، صاحب‌نظران فکری انقلاب، شاگردان قدیمی امام، کسانی که علاقه‌ی به این راه دارند و عموم جوانان، فرزانگان، دانشگاهیان، حوزویان تلقّی بشود.» 🔹جالب آن‌که در منظر مقام معظم رهبری، مسئله تحریف امام هم منشأ بیرونی دارد و هم منشأ داخلی! و جالب‌تر آن‌که به فرموده ایشان، دامنه تحریف امام مربوط به زمان بعد از ارتحال امام نبوده، بلکه در زمان حیات ایشان نیز تحریف امام با انگیزه‌های مختلف جریان داشت: «در زمان حیات امام هم برای تحریف شخصیّت امام کار می‌شد؛ از یک‌طرف دشمن بود که از اوّل انقلاب سعی کرد در تبلیغات جهانی خود امام را به‌صورت یک انقلابی خشک و خشن - از نوع آنچه در تاریخ انقلاب‌های بزرگ و معروف عالم مثل انقلاب فرانسه، انقلاب مارکسیستی شوروی و بعضی از انقلاب‌های دیگر می‌شناسیم - معرّفی کند؛ یک انسانی که خشک است و خشن است و گره ابروی او باز نمی‌شود و صرفاً نگاه می‌کند به مقابله‌ی با دشمن و هیچ عاطفه‌ای، هیچ انعطافی در او نیست؛ امام را این‌جوری معرّفی می‌کردند که این غلط بود. بله، امام قاطع بود، غیرمتزلزل بود، در تصمیم خود، انسانی راسخ بود لکن مظهر عاطفه بود، مظهر لطافت بود، مظهر محبّت بود، مظهر دلداری و دلدادگی در مقابل خدا و در مقابل خلق خدا، به خصوص نسبت به قشرهای مظلوم و مستضعف جامعه بود؛ این کاری بود که دشمن از روز اوّل در انقلاب ما، در تبلیغات جهانی نسبت به امام انجام می‌داد. در داخل هم بعضی ندانسته، بعضی هم دانسته [شخصیّت امام را] تحریف می‌کردند؛ حتّی زمان حیات خود امام. هر حرفی را که به‌نظرشان پسندیده بود، به امام نسبت می‌دادند؛ درحالی‌که ارتباطی به امام نداشت. بعد از رحلت امام هم همین جریان ادامه داشته است؛ حتّی تا آنجایی که بعضی حرف‌ها و بعضی اظهارات، امام را به‌صورت یک آدم لیبرال که هیچ قید و شرطی در رفتار او در زمینه‌های سیاسی، حتّی در زمینه‌های فکری و فرهنگی وجود ندارد معرّفی می‌کنند؛ این هم بشدّت غلط و خلاف واقع است.» 🔹مقام معظم رهبری اعمال سلیقه و تحمیل برداشت‌های شخصی در معرفی امام خمینی را یکی از زمینه‌های تحریف امام می‌شمارد و راه رهایی از تحریف را توجه به اصول و مبانی و محکمات امام می‌داند و چنین می‌فرماید: «ما اگر بخواهیم شخصیّت امام را به معنای واقعی کلمه پیدا کنیم، این راه دارد؛ اگر ما این راه را رفتیم، مطلب حل خواهد شد والّا امروز کسانی می‌آیند طبق میل خود و سلیقه خود یک‌جور امام را معرّفی می‌کنند، ممکن است در فرداها کسان دیگری بیایند و بر طبق سلایق دیگری، بر طبق حوادث دیگری که در دنیا پیش می‌آید، مصلحت بدانند که امام را جور دیگری معرّفی کنند؛ این نمی‌شود. محبوبیّت امام در بین مردم یک چیز ماندگار است؛ این را نتوانست دشمن از بین ببرد؛ برای همین، مسئله تحریف شخصیّت امامِ نافذ در دل‌های مردمان زیادی - در کشور و بیرون از کشور - خطر بزرگی محسوب می‌شود. آن راهی که می‌تواند مانع از این تحریف بشود، بازخوانی اصول امام است.» ▫️منبع: بیانات مقام معظم رهبری (مورخه: ۱۳۸۰/۳/۱۴_۱۳۹۷/۳/۷_۱۳۹۴/۳/۱۴) 🔶حاشیه روزنه تکلیف جریان انقلابی در مواجهه با پدیده شوم تحریف امام روشن است و تصریحات مقام معظم رهبری نیز بر ضرورت هرچه بیشتر آن تأکید می‌کند اما: برخی متولیان فرهنگی/رسانه‌ای مدعی انقلابی‌گری با کدامین حجت شرعی و عقلی، همچنان بر ترویج آثار تحریف‌آمیز همچون اصرار می‌ورزند؟! 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
بیانات مقام معظم رهبری در سالگرد ارتحال امام خمینی آغاز شد بیانات این جلسه حائز اهمیت ویژه و کاملا متفاوت است. @rozaneebefarda
🔰 هفت توصیه مهم رهبر انقلاب به فعالان انقلابی، اجتماعی و سیاسی ۱. نگذارید از انقلاب، هویت‌زدایی کنند و حقیقت انقلاب را واژگون کنند ۲‌. نگذارید یاد امام در جامعه را کمرنگ و تحریف کنند ۳. نگذارید رگه‌های ارتجاع، نفوذ کنند و جاگیر شوند. (مرتجع تابع سبک سیاست و زندگی غربی است) ۴. *دروغ، فریب و جنگ روانی دشمن را افشا کنید* نگذارید جنگ روانی در کشور تاثیر بگذارد. ۵. از سرمایه ایمان مردم برای تولید عمل صالح بهره بگیرید. ۶. نگذارید وانمود کنند کشور به بن بست رسیده است. ۷. امروز وظیفه قدرشناسی از مسئولان سنگین است. 🏷 📲 مشاهده فیلم سخنرانی👇 Farsi.khamenei.ir/live
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 بشنوید | صوت کامل سخنرانی رهبر انقلاب در مراسم سی‌وسومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله). ۱۴۰۱/۰۳/۱۴ 📲 فیلم سخنرانی👇 Farsi.khamenei.ir/live
امام خمینی به روایت امام خامنه‌ای آشنایی با موضوع «امام خمینی(ره)» در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️به‌مناسبت فرارسیدن سالگرد ارتحال حضرت امام(ره) پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR مجموعه‌ فیش‌هایِ موضوع «امام خمینی(ره)» را در اختیار مخاطبین عزیز قرار می‌دهد. ▫️در بخش «موضوعی»، بیانات رهبر انقلاب درباره‌ی ابعاد مختلف موضوعِ مدنظر و در بخش «جملات برگزیده» هم جملات طلایی و ناب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای استخراج شده است. ⏪ «جامعیتِ محتواییِ مناسب» از جمله ویژگی‌های این مجموعه‌ است. ⏪ مجموعه فیش‌های بخش موضوعی افزون بر ۹۵ هزار کلمه و مجموعه جملات طلایی بیش از ۷۲ هزار کلمه است. 🔸این محتوای استخراجی از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای علاوه بر کارکردهای عمومی و مطالعاتی و... می‌تواند به‌صورت خاص از سوی تحلیل‌گران، فعالین فرهنگی و رسانه‌ای و پژوهشگران مورد بهره‌برداری قرار گیرد. دسترسی: ↙️↙️ فیش‌های موضوعی امام خمینی(ره): https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1504&npt=12#92397 فیش‌های جملات برگزیده‌ی امام خمینی(ره): https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1504&npt=2#94758 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
امام رصد سمپاشی‌های را حتی در بستر بیماری هم ادامه داد! به مناسبت @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️حشمت‏اللّه‏ رنجبر(از گروه پزشکى حضرت امام خمینى«س»): رفتن امام به بیمارستان در یکم خرداد68 امروز صبح، روز اول خرداد 1368 طبق برنامه، امام آماده براى رفتن به بیمارستان هستند. قبل از هر چیز به حضور همسرشان مى‏رسند و ضمن خداحافظى، از ایشان حلالیت مى‏طلبند و از اینکه وجود ایشان در طول سالهاى تبعید و مبارزه، مشکلاتى را براى خانم ایجاد کرده است، عذرخواهى مى‏کنند. پسرشان را مى‏بوسند و از وى و بقیه اهالى خانواده بخصوص دخترانشان خداحافظى مى‏کنند؛ و اکنون عصا به‏دست و قدم‏زنان با همان روحیه عالى و صفاى باطنى با همراهان وارد بیمارستان مى‏شوند و در اتاق بسترى مى‏گردند. ▫️کار نمونه‏بردارى از معده و آندوسکوپى شروع مى‏شود. لوله‏اى که از طریق دهان و مرى باید وارد معده شود، یک شى‏ء زمخت و غیرقابل تحمل است و همه نگران آنند که کار به خوبى انجام نشود؛ زیرا علاوه بر اینکه یک کار آزار دهنده براى بیمار به حساب مى‏آید، فشار و مشقت آن مى‏تواند براى قلب امام هم مضر و خطرناک باشد. توان و طاقت بیمار در تحمل این کار لازمه موفقیت کار است. این کار به سادگى و بدون اینکه امام واکنشى نشان بدهند، انجام مى‏پذیرد. ▫️به خاطر پایین بودن گلبول هاى خون به ایشان یک واحد خون وصل مى‏شود. ▫️ امام در هر موردى با پزشکان همکارى دارند و تسلیم محض آنان هستند و در تمام این مدت، امام کارها و عبادت هاى خود را سروقت انجام مى‏دهند. 🔻حتى شنیدن اخبار رادیوهاى بیگانه را نیز فراموش نمى‏کنند. سرساعت به اخبار گوش مى‏دهند و به خاطر این مورد از پسرشان مى‏خواهند که رادیوى مخصوص ایشان را بیاورد. ▪️حاج احمد در کنار پرستاران که در اتاق و پشت دستگاه قرار دارند، مى‏نشیند و به مزاح مى‏گوید: آقا در این وضعیت هم از شنیدن اخبار رادیوى بیگانه صرف‏نظر نمى‏کنند! اگر هر کدام از ما به اندازه ایشان کار و تلاش مى‏کردیم، دنیا گلستان مى‏شد. ▫️ گوهرى در دستهاى لرزان،حشمت‏اللّه‏ رنجبر، ص47. 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
امام در بستر بیماری هم نماز شب را ترک نکرد! به‌مناسبت @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️دکتر ایرج فاضل: در ایامی که امام در بیمارستان تحت معالجه و عمل جراحی بودند، لوله تنفسی در تراشه ایشان بود. با وجود لوله تنفس نماز شب خواندند در ایامی که امام در بیمارستان تحت معالجه و عمل جراحی بودند، لوله تنفسی در تراشه ایشان بود. وقتی این لوله در مجرای تنفسی قرار می‏گیرد شخص نمی‏تواند صحبت بکند. اما امام با وجودی که لوله به تراشه ایشان وصل بود، نماز ظهر و عصر آن روز را به همان وضع ادا نمودند و حتی نماز شب خود را نیز ترک نکردند. ▫️روزنامه اطلاعات - 28 / 3 / 68 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
عروج به روایت /۱ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ‏ در مورد کسالت حضرت امام، از این نشیب و فرازها، همیشه وجود‏‎ ‎‏داشت. امام در نجف هم گاهی از ناحیه قلب ناراحتی داشتند، اما با مختصر‏‎ ‎‏مداوایی مرتفع می شد. به ایران که آمدیم کار زیاد و نامناسب بودن محیط کار‏‎ ‎‏و زندگی خصوصا در قم، موجب تشدید ناراحتی ایشان شد. ایشان در قم در‏‎ ‎‏یک اتاق کوچک، روزی چند ملاقات عمومی داشتند و هوای اتاق به خاطر‏‎ ‎‏دستگاههای فیلمبرداری خیلی گرم بود، آنهم در قم که هوا خودش به‌طور‏‎ ‎‏طبیعی گرم است. ‏ ‏‏از همان سال58 دکتر عارفی به قم آمد و گفت: ایشان ناراحتی قلبی دارند‏‎ ‎‏و باید استراحت کنند که ناچار به ایشان استراحت داده شد. شبی که حال امام‏‎ ‎‏بد شد، دوستان را از تهران خواستیم. مرحوم شهید بهشتی، مرحوم شهید‏‎ ‎‏باهنر، آقای هاشمی، رهبر عزیزمان آقای خامنه ای و اعضای دیگر شورای‏‎ ‎‏انقلاب بودند که به قم آمدند. مشورت کردیم و تصمیم بر این شد که امام به‏‎ ‎‏تهران بیایند که شبانه با ماشین به تهران منتقل شدند. یادم هست که آن شب هم‏‎ ‎‏هوا خیلی سرد بود. به هر حال؛ در بیمارستان قلب تهران حال ایشان نسبتا بهتر‏‎ ‎‏شد و سرانجام قضیه منجر به این شد که امام به جماران تشریف آوردند.‏‎ ‎‏خلاصه از این نگرانیها قبلاً هم داشتیم، سالی یکدفعه، دوسالی یکدفعه، ایشان‏‎ ‎‏ناراحتی قلبی پیدا می کردند که البته شدید نبود و ما هم در نظر نداشتیم که‏‎ ‎‏دوستان امام را بیازاریم و خبر کسالت ایشان را به دوستانشان بدهیم. چون‏‎ ‎‏می دیدیم که دشمنان امام خوشحال می شوند و دوستان امام متاثّر می گردند و‏‎ ‎‏چنین چیزی صحیح نیست. عشق مردم به امام خیلی زیاد بود. از اول هم‏ خیلی ها می گفتند که: امام مریضند، یک یا دوماه دیگر می روند و بعد از امام‏‎ ‎‏هم دیگر معلوم نیست چه بشود! از سال اول این را می گفتند، اما دیدیم که‏‎ ‎‏اینطور نشد و امام یازده سال بعد از انقلاب زنده ماندند. تا مرتبه آخر که امام‏‎ ‎‏در مزاج خودشان ناراحتی احساس کرده و به دکتر گفته بودند. دکترها جلسه‏‎ ‎‏کردند و گفتند که باید یکی از اطبای متخصص امراض داخلی ایشان را ببیند.‏‎ ‎‏ما برای قلب امام هر چه از دستمان برمی آمد، انجام دادیم. دستگاهی را در‏‎ ‎‏جیب امام می گذاشتیم و شبانه روز قلب امام را کنترل می کردیم، ما هم‏‎ ‎‏خیالمان راحت بود. حتی اگر بنا بود چند دقیقه بعد برای قلب امام مساله ای‏‎ ‎‏پیش بیاید، احساس می شد و روی صفحه تلویزیون مشاهده می کردند و سریعا‏‎ ‎‏اقدام می کردیم. مثلاً اگر داشتند راه میرفتند سریع می رفتیم میگفتیم، شما‏‎ ‎‏الآن بنشینید یا استراحت کنید. من هم از جماران خیلی کم بیرون می رفتم. این‏‎ ‎‏جریانی که پیش آمد، مربوط به قلب نبود و ما به قول نظامیها، دور خوردیم.‏‎ ‎‏ما تمام نیرویمان را در قسمت قلب گذاشته بودیم و فکر می کردیم که امام از‏‎ ‎‏دیگر نواحی بدن مشکلی ندارند و سالم هستند. مساله اخیر مربوط به جهاز‏‎ ‎‏هاضمه ایشان می شد و چون اکثر دکترهای امام متخصص قلب بودند، بنا شد‏‎ ‎‏دکترهای متخصص گوارش، امام را معاینه کنند. آقای دکتر زالی امام را معاینه‏‎ ‎‏کرد و گفت که باید آندوسکوپی کنیم. بعد از اینکه کار آندوسکوپی تمام‏‏ شد،‏‎ ‎‏آقای دکتر طباطبایی که از نزدیکان ماست، آمد پیش من. من به او نگاه کردم،‏‎ ‎‏دیدم که همینطور دارد یک حرفهایی می زند احساس کردم، قصّه ای است که‏‎ ‎‏اینها نمی خواهند به صراحت به من بگویند. گفتم: خوب اول باید بفهمیم چه‏‎ ‎‏شده، تا بعد برای آن فکری بکنیم. بعد خودم قضیه را دنبال کردم و به دکترها‏‎ ‎‏گفتم که: خوب، من که نمی شود از قضیه خبر نداشته باشم، شما باید جریان را‏ به من بگویید. ایشان گفتند که: «یک زخمی در معده هست که این ناراحتی‏‎ ‎‏امام مربوط به آن زخم است. ایشان خونریزی داشتند منتهی، چون قرص‏‎ ‎‏آسپرین مصرف کرده اند، ناراحتی معلوم نشده است و درد نداشته اند. الآن هم‏‎ ‎‏ماندیم که چه بکنیم. عقیده آقایان این است که عمل بکنیم، یکی دو نفر‏‎ ‎‏معتقدند که نباید عمل کنیم.» من گفتم، اصلاً چه هست؟ گفتند: احتمالاً‏‎ ‎‏سرطان است. گفتم: چند درصد احتمال دارد؟گفتند: آقای دکتر زالی گفته:‏ ‎‏«برای من قطعی است، امّا حالا می گوییم یکی یا دو درصد احتمال دارد که‏‎ ‎‏شاید نباشد.» حالِ من را می توانید حدس بزنید. من خیلی سعی کردم خودم را‏‎ ‎‏عادی نگه دارم و تا آخر هم سعی کردم. چون حضرت امام به من گفته بودند‏‎ ‎‏که اگر قضیه ای پیش آمد، تو مواظب باش هیچ کاری که دلیل ضعف باشد،‏‎ ‎‏انجام ندهی. من هم اولاً سعی می کردم خودم را نگه دارم، ثانیا هم آن موقع‏‎ ‎‏ما هنوز خیلی امید داشتیم که مساله حل بشود. من هم از آقایان روسای سه‏‎ ‎‏قوّه آن موقع یعنی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و آقای هاشمی و آيت‌الله ‎‏موسوی اردبیلی و جناب نخست وزیر ـ‌آقای موسوی‌ـ دعوت کردم و‏‎ ‎‏جریان را به آنها گفتم. @rozaneebefarda
عروج به روایت /۲ همان موقع دکترهای امام و دکترهای دیگری را که در‏‎ ‎‏این زمینه کار می کردند، جمع کردیم.‏ ساعت یازده شب، وقتی که ما خودمان با هم صحبت کردیم و دکترها هم‏‎ ‎‏با هم صحبت کردند، یک جلسه مشترک با آقایان دکترها گذاشتیم و قضیه را‏‎ ‎‏پرسیدیم. گفتند که:«از نظر ما قضیه محرز است و ما هم می گوییم باید عمل‏‎ ‎‏کنند.» البته یکی از آقایان با عمل مخالف بود. ما هم در مقابل جمع‏‎ ‎‏نمی توانستیم نظر یک نفر را ملاک قرار دهیم. بعد بحث کردیم که اگر عمل‏‎ ‎‏نکنیم، امام چند ماه دیگر زنده خواهند بود؟ اگر عمل کنیم چه مدّت دیگری‏ ‏‎زنده خواهند بود؟ گفتند: اگر عمل خوب باشد و مرض به جاهای دیگر چنگ‏‎ ‎‏نینداخته باشد، ممکن است تا 5سال دیگر هم زندگی خوبی داشته باشند. و اگر‏‎ ‎‏به جاهای دیگر چنگ انداخته باشد، الآن نمی توانیم جواب بدهیم. باید کبد و‏‎ ‎‏طحال و جاهای دیگر را ببینیم و بعد بگوییم. امّا اگر عمل نکنیم، بستگی دارد‏‎ ‎‏این زخم چه جوری باشد. اگر زخم، معده را پاره کند که دیگر آن موقع‏‎ ‎‏احتمال زنده ماندن خیلی کم است. ‏ با روسای سیاسی کشور و آقایان دکترها مجددا جلسه تشکیل دادیم. در‏‎ ‎‏آن جلسه مطرح کردیم که از ما هیچ کاری ساخته نیست و فکر خاصی هم‏‎ ‎‏نداریم، آنچه که شما فکر می کنید مفیدتر است، در مورد امام انجام دهید.‏‎ ‎‏حتّی من به آنها پیشنهاد کردم که برای برخورد بهتر و مفیدتر، بهتر است شما‏‎ ‎‏به اسم و عنوان امام کاری نداشته باشید و تنها بعنوان یک مریض با امام‏‎ ‎‏برخورد کنید که در اینصورت بهتر می توانید به معالجه بپردازید. اینها گفتند، ما‏‎ ‎‏شک نداریم که باید وظیفه پزشکی خودمان را خوب عمل کنیم، گفتیم:‏‎ ‎‏یاعلی.‏ در اینجا لازم است من از همه دکترها به ویژه آقای دکتر عارفی تشکر‏‎ ‎‏کنم، زیرا آنها واقعا دین بزرگی به گردن من و همه ما دارند. آنها در طول این‏‎ ‎‏یازده سال، تلاش بسیار زیادی کردند، واقعا از اینها ممنون هستم. ان شاءاللّه ‏‎ ‎‏خداوند به اینها اجر دهد و الاّما در مقابل خدمات و تلاش شبانه روزی همه‏‎ ‎‏دکترها، کاری از دستمان ساخته نیست. یعنی واقعا نمی توانیم تشکر کنیم.‏ ‏دکترها گفتند که: ما به این نتیجه رسیدیم که یکی دو نفر دیگر از دکترها‏‎ ‎‏هم بیایند و بعد آزمایشها را بدهیم نمونه برداری کنند. این کار چندروز طول‏‎ ‎‏کشید. دکترها طی جلساتی که بعضا 7ساعت، 8ساعت طول می کشید و من‏ هم در آنها شرکت داشتم، به این نتیجه رسیدند که باید روی حضرت امام‏‎ ‎‏عمل جرّاحی صورت بگیرد. به امام هم نگفتیم که نوع بیماری چیست. مانده‏‎ ‎‏بودیم که چطور به حضرت امام بگوییم، می خواهیم شما را عمل کنیم. آقای‏‎ ‎‏دکتر عارفی و دکترهایی که در اینجا سابقه حضور داشتند، می دانستند که وقتی‏‎ ‎‏بروند به امام بگویند، امام زیاد پافشاری نمی کنند و فورا قبول می کنند. چون‏‎ ‎‏قبلاً هم امام را دیده بودند که چطوری است! مثلاً در هر زمینه ای که به امام‏‎ ‎‏می گفتند، امام فورا می گفتند: بسم اللّه . مثل اینکه می گفتند: باید خون بگیریم،‏‎ ‎‏یا اینکه آقا شما باید نشسته نماز بخوانید. کلاً مریض خوبی بودند. خلاصه‏‎ ‎‏دکترها همه جمع شدند، آمدند خدمت امام. آقای دکتر عارفی گفتند: آقا شما‏‎ ‎‏یک کسالتی در معده دارید که ما به این نتیجه رسیده ایم که باید شما را عمل‏‎ ‎‏کنیم. امام به سینه مبارکشان اشاره کرده و گفتند: یعنی اینجا را باز کنید؟ گفتند:‏‎ ‎‏بله. گفتند: بسیار خوب، هر طور صلاح می دانید. و بعد از جا برخاستند و‏‎ ‎‏خداحافظی کردند و رفتند. من به دکترها نگاه کردم، دیدم بعضی ها آنقدر‏‎ ‎‏متاثرند که نمی توانند از اتاق بیرون بروند. بعضی ها هم در حیاط یا راهرو گریه‏‎ ‎‏می کردند؛ آنها فکر نمی کردند امام بدون اینکه جمله ای بگوید یا حرفی بزند،‏‎ ‎‏به این سادگی به عمل رضایت دهد. خلاصه، قرار شد فرداشب عمل صورت‏‎ ‎‏بگیرد. من دیگر تحمل اینکه بروم پیش امام و بنشینم با ایشان حرف بزنم را‏‎ ‎‏نداشتم. می رفتم اگر کاری بود، انجام می دادم و می آمدم.‏ یادم هست حضرت امام، آن موقع کارهای سیاسی داشتند که انجام‏‎ ‎‏می دادند. آخرین حکمی که ایشان دادند؛ هفت، هشت ساعت قبل از عمل‏‎ ‎‏بود. حکم راجع به یک موضوع قضایی بود که به آقای موسوی اردبیلی‏‎ ‎‏دادند و آقای رئیسی و آقای نیری را مامور پی گیری موضوعی کردند. @rozaneebefarda
عروج به روایت /۳ بعد‏ امام گفته بودند خانمها بیایند پیش من کارشان دارم، که خانمها [همسر و‏‎ ‎‏دختران و نوه های امام] رفته بودند، حضرت امام آنها را نصیحت کرده بودند‏‎ ‎‏و گفته بودند که: بالاخره همه ما می میریم و سفارش کرده بودند که اگر اتّفاقی‏‎ ‎‏افتاد، خودتان را حفظ کنید. سعی کنید ضجّه نکنید و آرام باشید. سفارش‏‎ ‎‏مادر را کرده بودند. گفته بودند: مرگ حقّ است، همه می میرند. من هم دیر یا‏‎ ‎‏زود می میرم. امیدوارم شماها من را حلال کنید و ممکن است من شما را‏‎ ‎‏رنجانده باشم. آنها خیلی ناراحت شده بودند و جوّ عاطفی شدیدی آنجا به‏‎ ‎‏وجود آمده بود. من در آن جلسه شرکت نکردم، چون اصلاً تحمّل نداشتم.‏‎ ‎‏من دم در بیمارستان ایستادم، دیدم امام آمدند.‏ ‏‏   در این مدت در جماران درمانگاه کوچکی درست کرده بودیم که اگر‏‎ ‎‏برای امام اتفاقی افتاد، به مداوای ایشان بپردازیم. علّت اقدام به این کار هم‏‎ ‎‏مختلف بود، از جمله مساله جنگ و مجروحین جنگی و ضرورت رسیدگی‏‎ ‎‏بیمارستانها به آنها، مساله حفاظت از حضرت امام در بیمارستان که قطعا برای‏‎ ‎‏دیگران محدودیتهایی را ایجاد می کرد و نیز مسائل امنیتی و ... . ‏ ‏‏   شبی که امام به بیمارستان می رفتند تا فردا صبح عمل کنند، من دیدم امام‏‎ ‎‏بطرف من می آیند. خیال کردم ایشان با من کاری دارند و نزدیک رفتم. به‏‎ ‎‏محض اینکه به ایشان رسیدم، امام گونه من را بوسیدند و به من گفتند:‏‎ ‎‏خداحافظ و رفتند داخل بیمارستان. حتی آن شب هم نماز شبشان ترک نشد.‏‎ ‎‏صبح امام رفتند اتاق عمل و ما هم پای تلویزیون مدار بسته نشسته بودیم و‏‎ ‎‏عمل را تماشا می کردیم. جریان عمل بوسیله تلویزیون در اتاقهای دیگر پخش‏‎ ‎‏می شد. خانمها هم آمدند و پای تلویزیون نشستند. ولی هنوز نمی دانستند‏‎ ‎‏قضیه چیست. من نه به مادرم و نه به خواهرهایم نگفته بودم و قرار شده بود‏ فقط من بدانم. حالا من می رفتم در خانه، پیش اعضاء خانواده، خواهرم یک‏‎ ‎‏سوال می کند، مادرم سوال می کند، می آیند، می روند، خاله ها هستند. خلاصه‏‎ ‎‏همه و همه سوال می کنند. من هم نمی دانستم به اینها چه بگویم. بنا نبود که‏‎ ‎‏چیزی بگویم و نمی دانستم که چه باید بگویم! چون جوّ شایعه بلافاصله زیاد‏‎ ‎‏می شد. آنوقت اوضاع ناجوری پیش می آمد. لذا تنها من بودم که عمق فاجعه‏‎ ‎‏را تحمل می کردم. آنها فکر می کردند که یک زخم معمولی در معده آقا‏‎ ‎‏هست و با عمل جرّاحی خوب می شود.‏ ‏‏   بعد از عمل که آقا را آوردند بیرون، نیم ساعت نشده بود که دیدم لب آقا‏‎ ‎‏تکان می خورد. یکه خوردم. گفتم: چه می گویند؟ رفتم جلو، گوشم را گذاشتم‏‎ ‎‏جلوی دهن آقا به فاصله یک سانتیمتر، دیدم آقا دارند می گویند: الله‌اکبر، اللّه اکبر. ‏‏   بعدا امام به هوش آمدند. دو سه روز اوّل هم همانطور که در آن‏‎ ‎‏اطلاعیه ها اعلام می شد، حالشان نسبتا خوب بود. باز در اینکه به مردم بگوییم‏‎ ‎‏یا نه، اختلاف نظر وجود داشت. بعضی ها معتقد بودند که ما خبر را اعلام‏‎ ‎‏کنیم، چون این مرتبه با مرتبه های قبلی فرق می کندو بعضی ها می گفتند، نه، ما‏‎ ‎‏چه داعیه ای داریم که دوستان امام را برنجانیم و دشمنان امام را شاد کنیم.‏‎ ‎‏بالاخره تصمیم بر این شد که قضیه اعلام شود که ما هم اطلاعیه دادیم و گفتیم‏‎ ‎‏که قصّه اینجوری است. روزهای اول حال امام خیلی خوب بود، اما در آن‏‎ ‎‏هفت، هشت روز خیلی درد کشیدند و صدمه خوردند. البته به ایشان دواهای‏‎ ‎‏ضد درد می دادند اما درد هم داشتند. مسائل پزشکی را که من وارد نیستم،‏‎ ‎‏باید برویم سراغ پزشکها که ببینیم مثلاً روز اول امام چطور بوده اند؟ کبد‏‎ ‎‏چطور بود؟ کسالت چقدر در معده نفوذ کرده بود؟ چه مقدار از معده را‏ برداشتند؟ آیا به کبد هم سرایت کرده بود یا نه؟ و مسائلی از این قبیل که دیگر‏‎ ‎‏با من نیست و باید پزشکان پاسخ بدهند. امّا بر محیط درمانگاه و دوستانی که‏‎ ‎‏برای دیدن امام می آمدند، جوّ تاثرانگیزی حاکم بود، کسانی که پیش من‏‎ ‎‏می آمدند بعضا نمی توانستند حرف بزنند. همان موقع به من التماس می کردند‏‎ ‎‏که ما برویم یکبار دیگر امام را ببینیم. من می رفتم به امام می گفتم. امام مثل‏‎ ‎‏اینکه خودشان بدانند، خیلی راحت از قبل می گفتند: بیایند اینجا چند دقیقه و‏‎ ‎‏می خواهند بروند، بروند. ‏ ‏‏   @rozaneebefarda
عروج به روایت /۴ تا بالاخره کار به اینجا کشید که یکروز آقای هاشمی به ملاقات امام (دو،‏‎ ‎‏سه روز قبل از فوت امام) آمد و گفت: امروز امامت جمعه با من است. من‏‎ ‎‏می خواهم به نماز جمعه بروم، شما فرمایشی ندارید که من بروم از شما چیزی‏‎ ‎‏برای مردم بگویم تا دل مردم شاد شود. امام همین طور که خوابیده بودند‏‎ ‎‏گفتند: از قول من به مردم سلام برسانید و بگویید دعا کنید که خدا من را‏‎ ‎‏بپذیرد، دعا کنید که خدا من را ببرد. من و آقای هاشمی از بس منقلب شدیم،‏‎ ‎‏آمدیم بیرون و آقای هاشمی موقعی که می خواست برود، به من گفت: آخر‏‎ ‎‏من که نمی توانم این حرف را به مردم بگویم. از طرفی هم امام گفته اند که باید‏‎ ‎‏به مردم بگویید. من گفتم، خوب امام گفته اند شما باید بگویید، نمی شود که‏‎ ‎‏نگفت. بعد چیزی به ذهنم آمد گفتم که: اگر به امام بگوییم، مردم ناراحت‏‎ ‎‏می شوند، روی علاقه ای که به مردم دارند، نمی گذارند مردم ناراحت شوند‏‎ ‎‏وخلاصه خودش یکجوری درست می کند. من از طرف خودم و آقای‏‎ ‎‏هاشمی رفتم به امام گفتم که: قضیه اینجوری است و مردم ناراحت می شوند.‏‎ ‎‏امام فرمودند: خیلی خوب، اگر می بینید مردم ناراحت می شوند، بگویید اگر ان‏‎ ‎‏شاءالله خوب شدم و بیرون آمدم، خودم جواب محبتهای شما را می دهم که‏ آقای هاشمی رفتند و همین را به مردم گفتند.‏ ‏‏فردای آن روز، امام را آوردیم در حیاط، امام گفتند: احمد، این ساختمان‏‎ ‎‏روبروی من کجاست؟ من گفتم: این ساختمان حسینیه است. شما همیشه از آن‏‎ ‎‏طرف می دیدید و این طرف را نمی دیدید، حالا از این طرف دارید می بینید. از‏‎ ‎‏طرف شرق. گفتم که ان شاءاللهخوب می شوید، با هم می رویم توی حسینیه و‏‎ ‎‏دوباره مشغول همان کارهایتان می شوید. ایشان به من گفتند که: احمد تو‏‎ ‎‏مطمئن باش که من از این کسالت خوب نمی شوم و می میرم. من باز خیلی متاثر‏‎ ‎‏شدم. گفتم: نه آقا، این حرفها چیست که می فرمایید؟ گفتند: همین است که‏‎ ‎‏می گویم. بعد دیگر تخت آقا را بردیم داخل اتاق. از پیش از ظهر روز بعد،‏‎ ‎‏حال آقا دگرگون شد. ‏ روز آخر که روز سیزدهم خرداد ماه بود دکترها هم دیگر مایوس شده‏‎ ‎‏بودند. برای اینکه هر چه دارو بکار می بردند، فشار خون بالا نمی آمد. آقایان‏‎ ‎‏دکترها و چند تا از دوستان این طرف و آن طرف با حالت ناراحتی نشسته‏‎ ‎‏بودند و نمی توانستند چیزی بگویند. آقای دکتر فاضل و آقای دکتر عارفی‏‎ ‎‏یک جا نشسته بودند، من رفتم پیششان گفتم چه خبر است؟ چرااینطوری‏‎ ‎‏نشسته اید و زانوی غم بغل کردید؟ دکتر فاضل به من گفت: فلانی، آقا تا یکی‏‎ ‎‏دو ساعت دیگر، بیشتر نمی توانند حرف بزنند. شما برو هر چه می خواهی از‏‎ ‎‏آقا بپرس. گفتم: خیلی خوب و رفتم در اتاق، دیدم صورت آقا نورانی شده و‏‎ ‎‏چهره ایشان گل انداخته است و دارند نماز می خوانند. آقا از شب پیش نماز‏‎ ‎‏می خواندند. یعنی از ساعت ده شب قبل از روز فوتشان نماز می خواندند و آن‏‎ ‎‏شب دیگر آقای انصاری ایشان را برای وضو مهیا نکرد. برای اینکه خودشان‏‎ ‎‏دیگر نگفتند که من وضو می خواهم، چون از شب تا صبح بیدار بودند و نماز‏ می خواندند. آقا هیچ کار دیگری انجام نمی دادند، فقط نماز می خواندند. من‏‎ ‎‏رفتم داخل اتاق، دیدم دارند نماز می خوانند. همان طور که خوابیده بودند، با‏‎ ‎‏آن فشار سرشان را بالا می آوردند به عنوان رکوع و بعد دوباره برای سجود.‏‎ ‎‏من هر چه کردم با آقا حرف بزنم، دلم نیامد آن فضای معنوی را به هم بزنم.‏‎ ‎‏بعد فقط یک کمی به ایشان نگاه کردم و از اتاق آمدم بیرون. ساعت سه‏‎ ‎‏بعدازظهر حالشان بد شدکه دستگاهها شروع کرد به کار و ساعت ده شب هم‏‎ ‎‏ایشان فوت کردند. روسای سه قوه و سایر مسئولین و افراد دیگری از جاهای‏‎ ‎‏دیگر آمدند، از قم آمدند که: چه باید کرد؟ امام که اینطور شدند، اینجا‏‎ ‎‏غوغایی برپا شد. @rozaneebefarda
عروج به روایت /۵ قبلاً راجع به محل دفن فکر کرده بودیم. یعنی یک روز من‏‎ ‎‏پیش خودم گفتم: اگر روزی امام طوری شدند، ما اینقدر ناراحتیم که نمی دانیم‏‎ ‎‏باید کجا دفن کنیم و کجا مناسب است! فکر کردم بین قم و تهران جای مناسبی‏‎ ‎‏است که، یک جایی را درست کنیم که باز باشد و شاید از شش، هفت ماه قبل‏‎ ‎‏ما خاکریز آنجا را به عنوان موسسه تنظیم و نشر آثار امام زدیم و برای محلّ‏‎ ‎‏مرقد ایشان هم در نظر گرفتیم. اما اوّلاً آنجا درست نشد. در ثانی در اینکه‏‎ ‎‏امام کجا دفن شود، اختلاف نظر به وجود آمد. بعضی ها می گفتند: ببریم قم در‏‎ ‎‏مسجد بالاسر، بعضی ها می گفتند: نه. من از آنهایی بودم که پافشاری می کردم‏‎ ‎‏امام را به قم نبریم، بلکه در آنجایی که در نظر گرفتیم، دفن شوند. بعد گفته شد‏‎ ‎‏که آنجا دور است و هنوز هم هیچگونه آماده و تسطیح نشده است. من گفتم:‏‎ ‎‏باشد، ولی به شرطی حاضرم که یک جایی باشد در کنار بهشت زهرا که دو سه‏‎ ‎‏کیلومتر در دو سه کیلومتر باز باشد تا اگر خواستیم فعالیتهای فرهنگی در آنجا‏‎ ‎‏انجام دهیم امکان داشته باشد. خلاصه با یکی، دو سه نفر از دوستانمان رفتیم‏‎ ‎‏و همین محل فعلی مرقد مطهر را انتخاب کردیم. روزهای آخر که احساس‏ کردیم حال امام روز به روز سخت تر می شود و کسی هم به جز من به نظر‏‎ ‎‏می رسید که از وخامت مریضی اطلاع ندارد، تصمیم گرفتم که اعضای‏‎ ‎‏خانواده را به جز مادرم را جمع کنم و ماجرا را بگویم. لذا آنها را جمع کردم‏‎ ‎‏و در یک گوشه ای از حسینیه نشستیم. آنجا من مطرح کردم که تاکنون جریان‏‎ ‎‏را به شما نگفته ام و موضوع چنین است. بعضی ها دلخور شده بودند که چرا ما‏‎ ‎‏را در جریان نگذاشتید. گفتم: علت این بود که ما نمی خواستیم شما ناراحت‏‎ ‎‏شوید؛ در ثانی نمی خواستیم مساله کسالت امام درز پیدا کند. زیرا ممکن بود‏‎ ‎‏که بتوانیم این کسالت را کنترل کنیم و قصه را حل کنیم. امیدوار بودیم که‏‎ ‎‏اتفاقی نیفتد. برای آنها هم مساله حل شد و واقعیت را تمکین کردند. ‏ ‏‏آن شب یکی از خواهرانم برای رعایت حال والده به ایشان قرص خواب‏‎ ‎‏آور داده بودند تا به استراحت بپردازد. به همین خاطر ایشان در یک اتاق‏‎ ‎‏خلوتی خوابیده بودند. لذا تا فردا صبح از قضیه مطّلع نشدند.‏ ‏‏حال و هوای اینجا در آن موقع قابل ترسیم نیست. مثلاً چهار تا وزیر با‏‎ ‎‏چهارتا نماینده یک گوشه نشسته بودند، گریه می کردند؛ یک گوشه ای رئیس‏‎ ‎‏مجلس نشسته بودند؛ رئیس جمهور آنوقت (رهبر عزیزمان) با آقای موسوی‏‎ ‎‏یک گوشه دیگر نشسته بودند. آقای مشکینی و بعضی از افراد شورای نگهبان‏‎ ‎‏و خبرگان هم گوشه دیگر. اصلاً قابل توصیف نیست که در آن موقع چه‏‎ ‎‏گذشت! چیزی که می شود گفت، بزرگی واقعه است که واقعا در آن موقع قابل‏‎ ‎‏درک و هضم نبود و اکنون قابل وصف نیست. لذا در عین اینکه همه ناراحت‏‎ ‎‏بودند، اما هیچ کس به اندازه بزرگی حادثه متاثر نبود، برای اینکه نمی توانست‏‎ ‎‏هضم کند. ‏ پرونده ویژه به‌مناسبت 🔘 روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053