گزارشي انتقادي درباره انديشه دکتر فيرحي، و پاسخ به دفاعيات برخي حوزيان.pdf
586K
پاسخ به برخي ايرادات پیرامون «سکولاريسم پنهان»
#اختصاصیروزنه
پس از انتشار کتاب «سکولاريسم پنهان: بررسي انتقادي انديشههاي دکتر داود فيرحي»، برخي دوستان و همفکران فيرحي به نقد کتاب پرداخته، چنين نوشتند:
«جمعي از ناآشنايان به اسلام و انديشه سياسي، دکتر فيرحي عزيز را متهم به سکولاريسم پنهان کردهاند. من نميفهمم کسي که فقه سياسي را معتبر ميداند، چگونه سکولار (به تعبير ايشان) است!»
در مباحث کتاب، از جمله مقدمه و بويژه مقاله پاياني، پاسخ اين ايراد آمده است.
به پیوست به برخی اشکالات پیرامون کتاب #سکولاريسمپنهان، به تفصیل پاسخ داده شده است.
🔘 روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
سخنرانی علامه 19 دی.mp3
547.8K
💥حمایت صریح #علامهطباطبایی از امام خمینی در آستانه #قیام۱۹دیقم
#اختصاصیروزنه
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
مرور دیدگاههای فقهای عظام امامیه پیرامون اظهارات جناب آقای #احمدیشاهرودی در باب جایگاه #موضوعشناسی در نزد مجتهدان طراز
حاشیهای بر اظهارات اخیر استاد احمدی شاهرودی در نفی ضرورت موضوع شناسی در فرایند اجتهاد مصطلح
#اختصاصیروزنه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹جناب آقای استاد احمدی شاهرودی از فضلای ملا و مسلط و عمیق و دقیقالنظر فعلی حوزه علمیه قم است که با تحفظ بر مسلک سنتی حوزه، سالهاست به مجاهدت علمی مشغول بوده و فردی موفق و قابل احترام است.
طبعا حاشیهنگاری طلبگی بر مواضع اخیر ایشان در باب اجتهاد، به معنای انکار فضل و سواد و یا خدمات بیمنت ایشان در متن حوزه مقدسه قم نیست، بلکه تلاشی است برای آغاز یک مباحثه محترمانه طلبگی پیرامون یک موضوع بسیار بنیادین و البته چالشی.
🔹ظاهرا کلام جناب استاد احمدی شاهرودی مسبوق به سابقه است و برخی از اساتید ارجمند به جد بر این باورند که دخالت در موضوعات جزء شئون مجتهد نیست.
بعنوان نمونه میتوان به دیدگاه مرحوم آیتالله العظمی آقا وحید بهبهانی اشاره کرد که در حاشیه بر مدارک الاحکام(ج1،ص79) چنین مینویسند:
لیس معرفه الموضوع شأن المجتهد و الفقیه فکیف یسأل عن المعصوم.
در مقابل اما گروه کثیری از بزرگان را سراغ داریم که ورود فقیه در عرصههای تشخیص موضوع را جزء شئون فقیه دانسته و تنها تشخیص مصداق را از عهده فقیه برداشتهاند.
از جمله فقیهانی که موضوعشناسی را در زمره وظایف مجتهد میدانند، حضرت آیتالله العظمی خویی هستند که چنین میفرمایند:
مرجع شبهه مفهومیه در موضوعات عرفی یا لغوی -همانند مفهوم غنا، صعید اناء و امثال ذلک- شبهه حکمیه است.(فقه الشیعه، ص۲۹۶)
و ما میدانیم محل رجوع در شبهه حکمیه مجتهد است و چارهای از تقلید در اینجا وجود ندارد
از این جهت فرقی بین موضوعات مستنبطه عرفی و شرعی وجود ندارد.
دلیل بر این مدعا نیز عموم ادله تقلید است که تمام موارد مذکور را شامل میشود.
در این میان گروهی نیز قائل به تفصیل شدهاند که جهت جلوگیری از اطاله کلام از ذکر آن اقوال پرهیز میکنیم.
اما نظر صواب در مسئله چیست؟
به نظر ارتکاز فقهای متقدم بر روی ورود فقیه به موضوعات استوار گشته است برای اثبات این موضوع می توان به کتب #قدماء مراجعه کرد:
#سید_مرتضی در مبحث «تذکیه جنین»، موضوع جنین کامل را تشریح می کند.(الانتصار فی انفرادات الامامیه، ص413 )
#ابوصلاح در کتاب «الکافی فی الفقه» در خصوص «تعیین اوقات نمازها» بحث کرده اند (الکافی فی الفقه، ص137)
پس از ایشان مرحوم #شیخطوسی در کتاب «المبسوط» ابتدا به موضوع شناسی مسائلی همچون «سلم»، «رهن»، «مفلس»، «حجر»، «ضمان»، «شرکت»و... میپردازند پس از آن پیرامون حکم آن ها نکاتی را متذکر می شوند.(المبسوط، ج2،ص169/ص196/ص250/ص281/ص322/ص342)
#محققحلی در شرایع الاسلام پیرامون «تعیین حلیت پرندگان» سخن به میان آورده اند(شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام ،ج3،ص172)
#علامهحلی در کتاب مختلف الشیعه پیرامون «تعیین خون های سه گانه بانوان» سخن گفته اند (مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، ج1،ص366)
فرزند بزرگوار علامه -فخرالمحققین- بحث «تعیین جنسیت خنثی» را در ایضاح الفوائد مطرح کرده است.(ایضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد ، ج4،ص249)
#شیخاعظمانصاری در کتاب شریف «مکاسب» به صورت مبسوط به تبیین موضوعاتی همچون «تطفیف»، «تنجیم»، «سحر»، «شعبده»، »غناء»، «قمار» و... پرداخته اند.(المکاسب ، ج1،ص199/ص201/ص257/ص274/ص285ص371)
شیخ انصاری همچنین میفرماید:
ثم إنّ الظاهر من الروايات المتقدمة [مقبوله عمر بن حنظله و مشهوره ابیخدیجه و توقیع شریف]: نفوذ حكم الفقيه في جميع خصوصيات الأحكام الشرعية 👈و في موضوعاتها الخاصة، 👉بالنسبة إلى ترتّب الأحكام عليها، لأنّ المتبادر عرفا من لفظ «الحاكم» هو المتسلّط على الإطلاق...
(کتاب القضاء و الشهادات، ص48)
#سید_یزدی در کتاب شریف عروه، مسئله تعیین طلای فرنگی (پلاتین) و «ورشو»(نوعی نقره) را متذکر می شوند.(العروه الوثقی،ج1،ص162)
و از فقهای معاصر، #امامخمینی(اعلی الله مقامه الشریف) در تحریر الوسیله به تبیین ماهیت «سفته» میپردازند(تحریر الوسیله ، ج2،ص611)
فتحصل مما ذکرنا
ارتکاز قدما و یا لا اقل سیره آن ها بر ورود در موضوعات بوده است و ادعای اخیر جناب آقای استاد #احمدیشاهرودی از این جهت، دقیق و درست نیست و در امثله مذکور در کلیپ ایشان مغالطاتی وجود دارد از آن جمله مثال منی که در کلام ایشان ذکر شد از قبیل امثله تشخیص مصداق است ولی کشف حقیقت پول از قبیل کشف مفهوم است.
والله العالم سبحانه و تعالی
▫️امید است جناب ایشان ضمن بازخوانی مجدد دیدگاههای فقهای امامیه(رضواناللهعلیهم اجمعین)، به تکمیل یا تصحیح اظهارات پیشین بپردازند.
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
1_688169901.mp3
17.76M
🎙بشنوید|| صوت سخنرانی آیتالله العظمی وحید خراسانی در آستانه قیام ۱۹ دی قم در دفاع از ساحت مقدس امام خمینی
#اختصاصیروزنه
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
جایگاه #شوراینگهبان به روایت آیتالله العظمی صافی
پاسخ مرحوم #آیتاللهالعظمیصافی به استفسار مجلس شورای اسلامی در خصوص جایگاه شورای نگهبان
#اختصاصیروزنه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
استفسار مجلس شورای اسلامی در خصوص جایگاه شورای نگهبان
شماره 251 /13047 /د.هـ - 5 /10 /1363
حضور مبارک رياست مجلس شورای اسلامی
حضرت حجت الاسلام والمسلمين جناب آقای هاشمی رفسنجانی
▫️در خصوص اصل 96 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران سئوالی داشتم از آن جائی كه گمان كردم بايد مسائل مربوط به قوه مقننه را به عنوان يک نماينده با مسئول خودم يعنی رياست محترم مجلس درميان بگذارم لذا مزاحم اوقات آن جناب شدم و اگر شرعاً يا قانوناً خودتان را مرجع اين گونه سؤالات نمیدانيد، لطفاً به عنوان مسئول مجلس، پاسخ آن را از هر مقامی كه صلاحيت و مسئوليت آن را شرعاً وقانوناً دارد تهيه فرموده و اينجانب را هدايت فرماييد .
▪️طبق اصل 96قانون اساسی تشخيص عدم مغايرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با احكام اسلام با اكثريت فقهای شورای نگهبان است، سؤال اين است كه اين تشخيص كدام يك از صور زير میباشد:
▫️مغايرت با احكام شرع يعنی مغايرت :
1- با اجماع مسلمين
2- با اجماع فقهاء مسلمين
3- با فتوای مشهور
4- با نظر و اجتهاد خود اعضای شورای نگهبان
▪️كه در سه صورت اول نقش فقهای محترم شورای نگهبان نقش تشخيص دهنده و در صورت اخير نقش فتوادهنده خواهد بود .
و مطابقت با احكام شرع يعني مطابقت با:
1- نظر و اجتهاد اعضای محترم شورای نگهبان
2- با اجماع مسلمين
3- با اجماع فقهاء
4- با فتوای مشهور
5- با فتوای غير مشهور و غير نادر
و به عبارت ديگر آيا موافقت في الجمله كافی نيست (مانند صورت پنجم)؟
با تقديم احترام
مرتضی رضوی ـ نماينده مردم تبريز
🔴پاسخ صریح آیتالله العظمی صافی به استفساریه مجلس
شماره 2437 – 11 /10 /1363
▫️رياست محترم مجلس شوراي اسلامي
عطف به نامه شماره 251 /13047 /د ـ هـ مورخ 15 /10 /1363 اگر چه پاسخ سؤال با دقت در اصول 4، 94 و 96 قانون اساسی به وضوح معلوم میشود، معذالك پرسش ارسالي در جلسه شورای نگهبان مطرح و نظر اعضاء شورا بر اين است كه:
"تشخيص مغايرت يا انطباق قوانين با موازين اسلامی به طور نظر فتوايی با فقهاء شوراي نگهبان است"
دبير شورای نگهبان ـ لطفالله صافی
🔘 روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
پاسخ صریح مرحوم آیتالله العظمی صافی گلپایگانی به استفسار مجلس در خصوص جایگاه شورای نگهبان
#اختصاصیروزنه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
بسمالله الرحمن الرحیم
رياست محترم مجلس شورای اسلامی
عطف به نامه شماره 251 /13047 /د ـ هـ مورخ 15 /10 /1363 اگر چه پاسخ سؤال با دقت در اصول 4، 94 و 96 قانون اساسی به وضوح معلوم میشود، معذالك پرسش ارسالي در جلسه شورای نگهبان مطرح و نظر اعضاء شورا بر اين است كه:
"تشخيص مغايرت يا انطباق قوانين با موازين اسلامی به طور نظر فتوايی، با فقهاء شورای نگهبان است"
دبير شورای نگهبان ـ لطفالله صافی
[۱۱بهمن ۱۳۶۳]
▫️متن استفساریه مجلس را اینجا بخوانید:
👇
https://eitaa.com/rozaneebefarda/10457
🔘 روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
روزنه
تطهیر پهلوی در شبکه افق! در برنامه هاشور #خسرو_معتضد را آوردهاند؛ معتضد که چهرهای وابسته به دربا
خیانتکاران پارسی_انگلیسی و گذری بر کارنامه سیاسی اردشیر جی ریپورتر
به بهانه اظهارات تحریفآمیز خسرو معتضد در شبکه افق
[صفحه ۱ از ۵]
#اختصاصیروزنه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
اشاره
برنامهی #هاشور شبکهی افق در 5 اسفند، میزبان #خسرو_معتضد بود. در لابلای مطالب گفتهشده در این برنامه حرفهایی زده شد که محل تأملند. یکی از آنها، تمجید میهمان برنامه از شخصیت #اردشیر_ریپورتر در کنار بیان برخی معایب و مفاسد پسرش #شاپور_ریپورتر بود. معتضد از اردشیر با عنوان «خبرنگار رویترز» در دوران مشروطه و فردی «نیکوکار» یاد کرد و این پدر و فرزند را از زرتشتیان هندی دانست که البته پسر، شخصیتی قالتاق و نوکر انگلیس بوده است.
برای آشنایی با #اردشیر_ریپورتر و خدمات(!) او، خوب است نگاهی به کارنامهی وی بیندازیم.
او یکی از #پارسیان_هند است که در سال 1311 ه.ق (پاییز 1893م) با مأموریت سازماندهی نیروهای همسو با سیاست استعماری انگلستان در ایران، پا به ایران گذاشت. پیش از او، یکی دیگر از پارسیان، به نام #مانکجی_هاتریا این مأموریت را بر عهده داشت که در رمضان 1307 ه.ق (اردیبهشت 1269ش، فوریه 1890م) در تهران درگذشت. مانکجی که در جوانی، در ارتش استعماری #بریتانیا در هند به صندوقداری و نیز جاسوسی مشغول بود، در مدت اقامت خود در ایران، در پوشش رسیدگی به امور زرتشتیان ایران، و با اسامی مختلف، به #جاسوسی، و شناسایی و برقراری ارتباط با فعالان غربگرا (از جمله میرزا حسین خان سپهسالار، فتحعلی آخوندزاده، جلالالدوله، یوسف مستشارالدوله و میرزا ابراهیم فرزند میرزا ابوالحسن ایلچی) پرداخت. او همچنین با اعضای فرقهی ضالهی #بهائیت (ابوالفضل گلپایگانی و میرزا عزیزالله) ارتباط گرفت و از جمله آنان را به نگارش (و در واقع جعلِ) تاریخ بهائیت در راستای تحکیم این فرقه تشویق نمود.
او مدرسهای برای تحصیل زرتشتیان ایران تأسیس کرد، ولی از معلمان بهائی در آن مدرسه بهره جست؛ امری که ثمرهی آن را در دهههای بعد میتوان در گرایش جمع زیادی از زرتشتیان به بهائیت یافت.
از دیگر فعالیتهای او، برقراری روابط با برخی دراویش و صوفیه بود، چنان که از طرف آنان به «درویش فانی» ملقب شد. او علاوه بر نفوذ در عناصر حکومتی، تلاش داشت تا در میان روحانیون ایران و عتبات رفته و در پوشش یک زرتشتی با آنان ارتباط گیرد که در مواردی نیز توفیق یافت.
او حتی کوشید تا با خاتمالفقهاء شیخ مرتضی انصاری (ره) نیز تماس برقرار کند. او که حتی از بهکارگیری روان ادبیات فارسی بیبهره بود، تلاش داشت تا با معرفی خود و پارسیان هند به عنوان ایرانیان اصیل، نگرش باستانگرایانهی شوونیستی و سرهنویسی فارسی را در ایران رواج دهد و در این راستا، از زرتشتیان ایران استفادهی ابزاری نماید. [متأسفانه در سالیان اخیر برخی تلاش دارند تا این عنصر معلومالحال را به عنوان یک #نیکوکار و منجی زرتشتیان ایران معرفی کنند.]
اردشیر ریپورتر، در امتداد این کنشگری، و به گفتهی خود، «از طرف نایبالسلطنهی هند، و با مقام مستشاری سیاسی عازم طهران» شده، «و با استوارنامهی صادره از حکومت هند، به دربار ایران معرفی و در سفارت انگلیس در طهران» مشغول شد. او از آن پس «به استثنای ... مسافرتهای خارج»، «بقیهی عمر» خود را در ایران گذراند و «در جریانات سیاسی این کشور، نه به عنوان یک نفر ناظر، بلکه فعالانه شرکت» جست.
او تلاشی پیگیر در سازماندهی و هدایت پنهان شبکهی استعماری انگلیس در ایران به خرج داد. میرزا محمدحسین #فروغی (ذکاءالملک اول)- فرزند «محمدمهدی ارباب»ِ یهودیِ بابیشدهی بهظاهر مسلمان، تاجر مرتبط با هند بریتانیا- در 20 ذیالقعدهی 1322ق و در آستانهی مشروطه، در روزنامهی تربیت نوشت:
«اردشیر جی را که از جانب اکابر فارسیان هندوستان مأمور سرپرستی فارسیهای ایران بوده، ... «سالها»ست که بنده میشناسم و به تفصیل و تحقیق از مجاری امور او باخبرم. اولاً در هندوستان متولد شده نه در ایران، ثانیاً تحصیلکرده و فاضل و آگاه است و همهکس این مطلب را میداند. و گواهی امینتر از این نیست که جناب مستطاب اجلّ اکرم مشیرالملک وزیرمختار دولت علیهی ایران در پطرزبورغ در افتتاح مدرسهی مبارکهی علوم سیاسی اردشیرجی را یکی از معلمین این دارالعلم قرار دادند. مشیرالملک از جملهی فضلاء و اهل خبره میباشد، ناشی نیست که فریب بخورد. گذشته از فضل و دانش اردشیرجی، منِ بنده خود از مشرب و کار و مأموریت و خیال آن مرد کاملاً آگاهم و میدانم یک قدم برنداشته مگر به خیال ترقی مملکت ایران.»
#روزنه؛ خانه فضلا و فرهیختگان؛
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
خیانتکاران پارسی_انگلیسی و گذری بر کارنامه سیاسی اردشیر جی ریپورتر
به بهانه اظهارات تحریفآمیز خسرو معتضد در شبکه افق
[صفحه ۲ از ۵]
#اختصاصیروزنه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
ریپورت در مدرسهی علوم سیاسی، معلم #تاریخ بود؛ همان مدرسهای که #محمدعلی_فروغی –فزند همان محمدحسین، و ذکاءالملک دوم- نیز در آن معلم تاریخ بود و در درس خود، ایران را آستین کتی میخواند که ناگزیر باید دست انگلستان در آن باشد تا حرکت کند، و «ولیالله نصر» معلم درس تشریح، در کلاس، ایران را به خزهی استخری تشبیه میکرد که بدون دیوار استخر که انگلیس باشد، ادامهی حیات نخواهد داد. و این مدرسه بعدها هستهی اولیهی دانشگاه تهران شد.
نوشتهی تملقآمیز فروغی دربارهی ریپورتر، پس از آن بود که در شعبان 1322 ق، در شمارهی 67-68 روزنامهی مظهریهی «بوشهر»، مقالهای تند به قلم متینالسلطنهی ثقفی بر ضد اردشیر ریپورتر منتشر شد. (و نویسنده بعدها (1333) و در حالی که سردبیر روزنامهی «عصر جدید» بود، توسط کمیتهی مجازات ترور شد.)
ثمرهی شبکهسازی اردشیر را میتوان در «انجمن مخفی»ای که در کتابخانهی ملی تهران شکل گرفت و سپس تجمع باغ سلیمان خان میکده در 12 ربیعالاول 1322 ه.ق (6 خرداد 1283 ه.ش) به روشنی مشاهده کرد؛ آنجا که مهمترین غربگرایان (اعم از ماسونها، بابیان ازلی، وابستگان سیاسی و فعالان شیفتهی تمدن غرب) در یک محفل گرد آمدند و دربارهی کنشگریهای سیاسی تبادل نظر کرده و تصمیمات گرفتند. و ریشهی بسیاری از حوادث سیاسی خرد و کلان آینده را به وضوح میتوان در مفاد مصوبات آن جلسه یافت؛ جلسهای که خود اردشیر نیز در آن حضور داشت.
از مهمترین مصوبات این نشست، عبارت بود از: «دامنزدن به «آتش اختلاف» میان دو «پیروان عینالدوله و طرفداران میرزا علیاصغر خان اتابک»، و تشویق «مخالفین عینالدوله» به «پایداری»، تشویق «اشخاص جاهطلب، به مخالفت با دولت و دستگاه فعلی»، برقراری ارتباط با «حوزهی علمیهی نجف» و گوشزد کردن «مفاسد دستگاه کنونی» به آنان، همراهکردن افراد «ناراضی» از میان «شاهزادگان و رجال دولت»، «همکاری» با برخی از «روحانیون متنفذ طهران» که «جسارت و شجاعت دارند، بدون اینکه از منظور ما آگاه شوند»، آمادهکردن «نظامنامهی اصلاحی که پس از موفقیت باید اجرا نمود»، «روشن کردن افراد مردم» و آگاه نمودن آنان از «مخاطرات و معایب حکومت استبدادی و منافع بسط قانون»، نگارش «مقالاتی چند از اوضاع ایران و مفاسد دستگاه حاکمه» و ارسال آنها «به جراید مهم دنیا»، تهیهی «دستگاه ژلاتین» و انتشار «شبنامههای مهیّج در میان مردم»، کسب «اطلاعات از دربار سلطنتی و حوزهی صدارت و سایر مقامات دولتی»، برقراری ارتباط با «آزادیخواهانِ مملکت و کسانی که در خارج هستند» و تشویق آنان به «همفکری با خود و قیام بر ضد ظالمین».
پس از این بود که ریپورتر، سفری به هند (1324 ه.ق) و سفری به اروپا (1325 ه.ق) داشت.
فروغی پدر، به مناسبت بازگشت اردشیرجی از سفر هندوستان، مقالهای پیرامون «خدمات» وی نوشت و ضمن ابراز خرسندی از ورود مجدد او به تهران، مرقوم داشت که باید «ایرانیان از دانش و تجربیات او استفاده ببرند»! و بلافاصله پس از بازگشت او از اروپا، اولین لژ رسمی فراماسونری در ایران- لژ بیداری ایران- تأسیس شد؛ و از قضا اردشیر در جلسات پنهانی اعضای لژ، نقش محوری داشت. این نقشآفرینی را میتوان در نوشتههای رمانگونه و رمزآمیز شیخ ابراهیم زنجانی- از اعضای اصلی لژ بیداری- دریافت؛ آنجا از از اردشیر، با اسم مستعار «مسیو کارنجی» و نیز «نورالانوار» و لقب «استاد» یاد میکند. در آن زمان حساس، همزمان با انعقاد پنهانی قرارداد 1907 میان انگلیس و روسیه تزاری، اردشیر تلاش دارد تا این جمع را از محفل شبهماسونی #جامع_آدمیت منشعب کند، چراکه آدمیت از تفاهم ملی در ایران حمایت نموده بود، در حالی که اقتضاء سیاست استعماری انگلیس، ایجاد آشوب و هرجومرج جهت زمینهسازی تحقق معاهدهی 1907 در ایران بود.
از همین رو، اردشیر، اعضای لژ را به ضرورت خشونت و ریختن خون توجه میدهد و میگوید: «فعلاً اصلاح این مملکت جز به ریختن خون ناپاک صدهزار مشرک مستبد ممکن نیست. و آن کس که قدم به میدان این جهاد و بذل نفس گذارد کیست؟!... آیا راهی برای بیداری قوم و تحریک خون ملت جز مقاومت با قول و تحریر و فعل و دادن نفوس و گذشتن از جوانان عزیز و اقدام بر همه قِسم قبول عسرت و مشقت و بلند کردن صدای حریت با صدای تفنگ و توپهای رعدآسا و بلند کردن عَلَم سرخرویی در این فضا و شناسانیدن راه حقطلبی بر اقویا و ضعفا با سلوک همان مسلک اقوام بیدار است؟!»
#روزنه؛ خانه فضلا و فرهیختگان؛
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
خیانتکاران پارسی_انگلیسی و گذری بر کارنامه سیاسی اردشیر جی ریپورتر
به بهانه اظهارات تحریفآمیز خسرو معتضد در شبکه افق
[صفحه ۳ از ۵]
#اختصاصیروزنه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
به گزارش زنجانی، ریپورتر حتی آنگاه که پس از مراسم تحلیف محمدعلی شاه، با خرسندی اعضای لژ از سامانیافتن اوضاع در راستای «ترقی» و «طلوع کوکب سعادت ایران» مواجه میشود و نظریهی خود در ضرورت خشونت را تخطئهشده میبیند، میگوید: «فرزندان! هنوز شما باز به آن مراتب از تجربیات مطلع نیستید. من تا چیزی را از روی مأخذ و اساس صحیح ندانم، بهطور اطمینان آن را نمیگویم. شما چرا باید گول این ظواهر را بخورید؟ در طبیعت ظلم و استبداد و ترتیب سبعیت و لجاج و عناد، هزاران برهان عقلی و بینات نقلی و دعوات دینی اثر نمیکند.»
ریپورتر میافزاید: «ملوک و سلاطین نفسپرست و شهوتدوست» برای حفظ سلطهی خود از هیچ سالوسی رویگردان نیستند و حاضرند به هر مذهب و مسلکی درآیند؛ و نیز روحانیون ایران که اکثر آنها «لفظ دین اسلام» و شرع و قرآن را وسیلهی «منافع دنیویه» کردهاند.
او از توطئهی «روسها» برای کودتا و انحلال مجلس خبر میدهد! و جالب توجهْ آنکه پس از این گفتارها، موجی از ترور، ناامنی، شارلاتانیزم مطبوعاتی و آشوب در کشور ایجاد میشود و دولتهای مستعجل یکی پس از دیگری بر سر کار آمده و برکنار شده یا استعفا میکنند، ریاست مجلس نیز تاب مقابله با فشار آشوبطلبان را نمییابد و کنار میرود. و بالاخره در کمتر از هشت ماه از پیشبینیِ (!) اردشیر، مجلس در آستانهی پایان مسالمتآمیز دورهی اول خود، با درگیری و خون تعطیل میشود! و از قضا، در این برهه نیز کسانی چون #تقیزاده که در پی فرار از مهلکه بودند، به ریپورتر متوسل میشوند.
ریپورتر در دوران مشروطهی دوم نیز، از فعالیت بازنمیایستد؛ آنگاه که محمد مصدقالسلطنه (مصدق بعدی) از اعضای لژ بیداری، در کوران جنگ جهانی اول، رسالهای در باب الغاء کاپیتولاسیون نوشت، اردشیر به دیدن او رفته و گفت: «رسالهی شما در سفارت انگلیس مورد بررسی قرار گرفت و گفتند نویسنده تحت تأثیر تبلیغات آلمان قرار گرفته است و من برای رفع هرگونه سوء تفاهم گفتم که نویسنده را سالهاست که میشناسم و او کسی نیست که تحت تأثیر سیاست بیگانه درآید. چون تحصیلاتی کرده و اکنون به ایران آمده، خواسته است در این باب اظهار نظری نماید.» و اینگونه از سوءظن سفارت انگلیس به مصدق جلوگیری کرد.
ولی عموم کسانی که با او آشنا بودند، وی را به عنوان سرپرست زرتشتیان میشناختند؛ نقاب دروغینی که او نیز چون سلف خود- مانکجی هاتریا- بر چهره داشت تا مورد سوء ظن قرار نگیرد. این در حالی است که انجمن زرتشتیان تهران، در تیرماه 1297ش، در بیانیهای به رفتارهای او اعتراض نمود: «کسی را که پارسیان هندوستان در هر موقع به ایران میفرستند فقط و فقط وظیفهی او رسیدگی به حوائج زردشتیان ایران... است و نه چنان که جاهلان در سابق تعبیر میکردند رئیس و سرپرست؛ چه، پارسیان هندوستان که خود تربیت شده و متمدن هستند خوب میدانند که ما تبعهی ایرانیم و جز دولت ایران کسی را حق مداخله در حدود و حقوق ما نیست. یعنی دولت و رئیس و آقا و سرپرست ما فقط و فقط اعلیحضرت همایونی و دولت ایران و قانون مملکتی است. اما بدبختانه کثرت بیچارگی و جهالت ما و بیاطلاعی آنها فرصت به دست نمایندهی اخیر آنها، میستر اردشیر جی ایدلجی ریپورتر، داده... در ظرف 23-24 سال مدت مأموریت ایشان... در حدود و حقوق جماعت مداخله و حکومت نموده و بهواسطهی مداخلات غیر حقهی ایشان هر روز در میان جماعت، نفاق و دورنگی تولید میشود...»
این نارضایی تا بدانجا بود که به گفتهی «رشید شهمردان»، اردشیر ریپورتر و همراهان او چون ارباب کیخسرو، «از دست و زبانِ» رهبران دینی جامعهی زردشتی ایران «راحت نبودند و هر آن در پسِ پرده با پخش شبنامه و یا تشکیل مجالس» علیه آنان فعالیت کرده و «در پیشبردن مقاصدشان ... موانع ایجاد میکردند». و این تلاشها، دیدگاه عدهای از نخبگان را نسبت به او مشوه کرده بود.
او در این دوران، علاوه بر ارتباط با حضور رسمی در سفارت انگلیس، با سفرای کشورهایی چون آمریکا مرتبط بود، همچنان که ارتباط مستمر خود را نخبگان غربگرا در ایران نیز ادامه میداد.
اما شاید مهمترین اقدام اردشیر ریپورتر، طرحی بود که برای آیندهی ایران درانداخت. او- همآهنگ با چرچیل و وزارت مستعمرات و وزارت جنگ انگلیس- بر سر چگونگی استعمار ایران پس از جنگ جهانی اول، با وزارت خارجهی این کشور اختلاف داشت؛ طرح وزیر خارجه- لرد کُرزُن- اعمال قرارداد 1919 و استعمار کهنه در ایران بود، در حالی که ریپورتر خواهان استقرار #استعمار_نو در ایران بود. و در این راستا، به فراهمآوردن مقدمات نیز پرداخته بود.
#روزنه؛ خانه فضلا و فرهیختگان؛
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
خیانتکاران پارسی_انگلیسی و گذری بر کارنامه سیاسی اردشیر جی ریپورتر
به بهانه اظهارات تحریفآمیز خسرو معتضد در شبکه افق
[صفحه ۴ از ۵]
#اختصاصیروزنه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
به گفتهی حبیبالله رشیدیان، او مدتها قبل به منزل عینالملک- از متنفذیون فرقهی بهائی و پدر امیرعباس هویدا- آمده و به او گفت:
«از شما خواهشمندم كه با محفل بهاييان به مشورت بنشينيد و از آنها بخواهيد تا صاحبمنصبي بلندقامت و خوشقيافه پيدا كنند و به شما معرفي نمايند و شما آن صاحبمنصب را با من آشنا كنيد. اما به دو شرط: اولاً اينكه آن صاحبمنصب نبايد صاحبمنصب ژاندارم باشد و حتماً بايد صاحبمنصب قزاق باشد. ثانياً شيعهی اثنيعشري نباشد.» و جملهی اخير را باز تكرار نموده، «براي بار دوم گفت كه آن صاحبمنصب نبايد شيعهی اثنيعشري خالص باشد».
«پس از آن ملاقات، عينالملك، رضاخان را با ارباب اردشير جي آشنا كرد و اردشير وسيلهی آشنايي رضاخان با فريزر ميشود و فريزر او را به ديگر انگليسيهاي دستاندركار كودتا چون هاوارد، اسمايس و گاردنر (كنسول انگليس در بوشهر) معرفي مينمايد.»
ریپورتر در اکتبر 1917 با رضا خان آشنا میشود. او ارتباط خود با رضا خان را چنین توصیف میکند: «مدتی صحبت کردم تا او هم به حرف آمد و با آنچه گفت برایم روشن شد که ... میتواند روزی ناجی کشورش باشد. ... پس از مدتی که چندان دراز نبود، حس اعتماد و دوستی دوجانبهای بین ما برقرار شد. او ترکی و روسی را تاحدی تکلم میکرد و به هر دو زبان به روانی فحش میداد! به زبانی ساده تاریخ و جغرافیا و اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران را برایش تشریح میکردم. ... من به تفصیل برایش شرح دادهام که طبقهی علماء و آخوندها و ملاها چگونه در گذشتهی نهچندان دور، آمادهی حتی وطنفروشی بودند. ... یازده سال تمام در میان عشایر و قبائل مختلفی که در محدودهی جغرافیایی ایران سکونت دارند، به سر برده بودم. آنچه را که دربارهی آنها از زبان و نژاد و مشتقات عشیرهای و سلسله مراتب و طبقهبندی ایلخانی و خانی و مناسبات خوب و بد آنها با یکدیگر و روابطشان با دول بیگانه میدانستم، با ذکر جزئیات و موبهمو برای رضا شاه گفتهام.»
سرانجام پس از تعلیمات دوساله، و پس از شکست طرح قرارداد 1919، طرح کودتا ریخته میشود. ریپورتر در مورد نقش خود در كودتاي 1299 مینویسد: «در اين مرحله به دستور وزارت جنگ (وينستون چرچيل) در لندن و نايبالسلطنهی هند، همكاري نزديك ژنرال آيرونسايد (فرمانده نيروهاي نظامي انگليس در خاورميانه) و من آغاز گرديد. من براي ... رضا خان ... اعتبار فراواني قائل بودم و سرانجام او را به آيرونسايد معرفي كردم.»
اردشیرجی ریپورتر، در وصیتنامهی خود که در سال 1309ش نوشته است، پرده از حضور مؤثر خود در دهههای حضورش در ایران بر میدارد: «امروزه پس از سپری شدن سیوهشت سال با وجدانی راحت میگویم که در تمام مراحل و مِنجمله نهضت مشروطیت و دوران استادی در مدرسهی سیاسی آنجا که در قوه داشتم در تحریک و تقویت روح ایراندوستی در ایرانیان کوشیدم. در این دوران با ایرانیانی دوست شدم که هریک بهنوبهی خود خادم ایران بودند مانند اتابک اعظم، ملکالمتکلمین، صنیعالدوله، مؤیدالدوله، سردار اسعد بختیاری، دهخدا، مشیرالدوله، ذکاءالملک، حکیمالملک، تقیزاده، سیفالسلطنه و شوکت امیر قائنات. ... در سال 1912 مأموریت یافتم که به جدال و مرافعه بین خوانین بختیاری و شیخ محمّره بر سر اینکه آیا شوشتر و دزفول باید در حیطهی قدرت بختیاریها باشد و یا شیخ، رسیدگی کنم. سرانجام با مذاکره با شیخ از یکطرف و سردار جنگ ایلخانی بختیاری از سوی دیگر، موافقتنامهای تنظیم شد و بنا به اصرار و خواهش طرفین امضاءکننده در کنسولگری و دفتر نمایندهی سیاسی انگلیس در محمره و بوشهر درج و ثبت شد که رسمیت پیدا کند. ... خوب به یاد دارم که روزی دوست مشفقم حسینقلی خان نواب که حزب ملیّون را رهبری میکرد با یأسی فراوان به من گفت: «اردشیر جی، من حزب را رها خواهم کرد زیرا همان کسانی که به وطنپرستی آنها ایمان داشتم در جلسات علنی دم از وطن و آزادی میزنند و بعداً به طور محرمانه و یکیک از من میپرسند که راهنمایی و نظر سفارت را برای مذاکرات بعدی به آنها بگویم!»..»
#روزنه؛ خانه فضلا و فرهیختگان؛
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
خیانتکاران پارسی_انگلیسی و گذری بر کارنامه سیاسی اردشیر جی ریپورتر
به بهانه اظهارات تحریفآمیز خسرو معتضد در شبکه افق
[صفحه ۵ از ۵]
#اختصاصیروزنه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
آنگاه که مرگ ریپورتر فرارسید، خلاصهای از #خدمات و نیکوکاریهای او چنین برشمردند:
«... اردشیرجی مدت چهل سال تا پایان زندگی مصدر خدمات بسیار مهمی در ایران... بود. دورهی زندگی فرزانه اردشیرجی در ایران... دورهی انقلاب و تجدد و مشروطهخواهی بود و رویهی خدمت و فعالیت نیز مختلف. نسل جوان جویای ترقی و نام و شهرت و هرچیز، مغربزمین را نمونهی پیشرفت میدانستند. بنابراین در بیدار کردن احساسات ایرانیپرستی و آزادی و احیای سنن و شعائر ملی و تذکر مفاخر باستانی بین نسل جوان و رجال متجدد مساعی جمیله ابراز میداشت و یکی از اعضای انجمن آزادیخواهان ایران بود. ... فرزانه اردشیرجی نهتنها بین رجال و درباریان و خاندان سلطنتی ایران طرف توجه و صاحب نفوذ بود، بلکه رجال سیاسی دولت انگلستان مقیم تهران نیز با نظر احترام به او مینگریستند و در امور خاورمیانه بهویژه ایران جویای نظرات و خیالات او میبودند. رجال معروف انگلیس مانند سر پرسی کاکس، سر دنیس راس، لرد لینگتن و غیره از دوستان صمیمی او بودند. کابینهی انگلستان او را به سِمت مشاور مخصوص سفارت خود در تهران منصوب و گذرنامهی خصوصی برایش صادر ساخت. فرزانه اردشیرجی با خانوادههای رجال بزرگ ایران آمدوشد داشت و مخصوصاً در بیدار کردن گروه زنان ایرانی و آشنا ساختن آنان به حقوق خود... کوشش خستگیناپذیر به عمل میآورد... خدمت اجتماعی او در پس پرده انجام میگرفت.
جویای نام و شهرت نبود. هر چند سال یکبار سفری به هند مینمود و پارسیان را از نتایج حاصله و روش کار خود باخبر میساخت و طرح فعالیتهای آینده را میریخت... فرزانه اردشیرجی با سران ایل بختیاری روابط صمیمانه داشت و آنها را به اعادهی مجد و جلال و فرّ و شکوه ایران باستان تهییج مینمود. کلیهی سفارتخانههای خارجه در تهران با نظر احترام به او مینگریستند.
رجال معتبر دولت ایران در امور سیاسی نیز فرزانه اردشیرجی را مشاور خود قرار میدادند، و بسیاری تربیت فرزندان خود را به سرپرستی او واگذار مینمودند و زمانی هم در مدرسهی علوم سیاسی تهران سِمت استادی را داشت. روزنامهی تایمس لندن او را به سِمت خبرنگار خود در ایران و خاورمیانه برگزیده بود. فرزانه اردشیرجی زبانهای کردی و لُری را نیز میدانست و بین آن ایلات صاحب نفوذ بود و طرف توجه و احترام همهی ایشان. دانشگاه السنهی آسیایی پتروگراد از او برای تدریس زبانهای آسیایی دعوت به عمل آورده بود ولی چون صاحب گذرنامهی خصوصی بود از پذیرفتن دعوت خودداری نمود. ...»(ظهور و سقوط پهلوی، ج۲، صص ۱۳۷_۱۳۸)
در پایان، سؤال این است: آیا با اینهمه، میتوان اردشیر را به عنوان یک #نیکوکار معرفی کرد؟ و آیا اگر چنین گفتاری در سیمای جمهوری اسلامی بیان شود، چگونه است؟ و به راستی #ملاک_خدمت_و_خیانت در ارزیابی رفتار یک شخصیت تاریخی چیست؟
[در نگارش این متن، از برخی نوشتجات آقایان شهبازی و حقانی استفادهی فراوانی شده و در موارد متعدد، عین عبارات نقل شده است.]
بعد التحریر
پرداختن به مقولات تاریخی در قالب مستند یا برنامههای ترکیبی و...، از نقاط مثبت در کارنامه شبکه انقلابی افق است که تا کنون گرههای ذهنی فراوانی را در ذهن مخاطب ایرانی باز کرده است و حتما آن خدمات در جای خود قابل تقدیر است اما تسامحگری در عرصه تاریخ، نتیجهاش مخدوش کردن حافظه تاریخی و مشارکت در پدیده شوم تحریف تاریخ و تطهیر پهلویهاست.
حتما و قطعا در مجموعههای انقلابی ارادهای برای ضریب دادن به تطهیر و تحریف وجود ندارد اما گاه از روی بیاطلاعی و گاه عملگرایی یا احیانا انفعال و روشنفکرمآبی، ممکن است در بدنه تصمیمگیران میانی یا تولیدکنندگان برنامههای تاریخی، خط تحریف و تطهیر در برخی برنامهها مشاهده شود که البته هرگز پذیرفتنی و قابل توجیه نیست و اگر (ولو یک مورد) اتفاق بیفتد حتما باید تدارک شود. چرا که رسانه ملی به عنوان متولی تولید ابر روایت مورد تایید جمهوری اسلامی، شناخته میشود و این جایگاه بیبدیل اقتضای احتیاط و دقت حداکثری دارد.
فراموش نکنیم که امثال ریپورترها از ایرانی بودن تنها نام و نژاد را واجد بودند و در حقیقت همه هویت و ماهیتشان در وابستگی و خدمت به دشمنان و بیگانگان تعریف میشد. او گرچه در ظاهر در زمره پارسیان هند و مدعی پیروی از آئين زردشتی بود اما به دین و آئین و وطن و نژادش را در قمار سرسپردگی به انگلیس باخته بود و صد البته فعالیت این سلسله منحوس از سرسپردگان و خیانتکاران پارسی_انگلیسی(!) از عصر پهلوی تاکنون در عرصه سیاست ایران هرگز متوقف نشده است؛ خطر #تقیزادههایجدید جدی است!
#روزنه؛ خانه فضلا و فرهیختگان؛
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
حضور یکپارچه علما و #مراجع_تقلید در همهپرسی قانون اساسی در ۱۲فروردین۱۳۵۸
#اختصاصیروزنه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹مشارکت علما و مراجع تقلید در همهپرسی قانون اساسی در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸
🔻علمای اعلام و آیات عظام:
گلپایگانی، مرعشی نجفی،طباطبائی قمی، شریعتمداری، اراکی، روحانی، وحیدی شبستری، شیرازی، بروجردی، خادمی، دستغیب، صدوقی و دیگران.
@rozaneebefarda
نقدی بر تحریفات اخیر زیدآبادی پیرامون اندیشه سیاسی امام خمینی
#اختصاصیروزنه|| بخش نخست
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
آقای زیدآبادی در مناظره شنبه 1402.10.23-شبکه چهار برنامه شیوه با سه کلیدواژه «تطور»، «مقتضیات زمان و مکان» و «فقه المصلحة» به تحریف اندیشه سیاسی امام خمینی پرداخت. وی در این زمینه ادعا کرد:
«آقای خمینی روند تطور داشت، تغییراتی در دیدگاهشان دادند که مشخصا از موقعی بود که گیرهای شرعی پیدا شد در کار حکومت. فقهای شورای نگهبان مشکل درست میکردند... انقدر گرفتاری شد که ایشان گفت اگر دو سوم نمایندگان به چیزی رای دادند تایید شورای نگهبان لازم نیست باشد آقای خمینی به افرادی که فقیه نیستند و موقعیت شرعی ندارند به رای اینها [اعتبار داد] بعد گفتند که سران قوا [یک چیزی تشکیل دهند] هرچه آنها مصلحت دیدند بعد هم دنبال این رفتند، نهایتا مصلحت را ، اگر مصلحت عمومی یا مصلحت حکومت بدهیم، ایشان اصالت را به مصلحت میدهد و شرع را در سایه این تفسیر میکند...»
آقای زیدآبادی، که ظاهرا هیچ نوع مطالعات فقهی نداشته، با خلط چند مبحث به این تحریف پرداخته است. که در ادامه به تبیین این تحریفات خواهیم پرداخت:
1. احکام ثانوی (همچون نفی ضرر نفی حرج، نفی اختلال نظام و...) از احکام مسلم در نظام فقه شیعی و اسلامی است امام خمینی نیز در چارچوب همین فقاهت، اجازه تشخیص موضوع را به مجلس شورای اسلامی، به صورت محدود و موقت دادهاند. به متن ذیل، که در پاسخ به نامه رئیس مجلس وقت صادر شده، توجه کنید:
«آنچه در حفظ نظام جمهوری اسلامی دخالت دارد که فعل یا ترک آن موجب اختلال نظام می شود و آنچه ضرورت دارد که ترک آن یا فعل آن مستلزم فساد است و آنچه فعل یا ترک آن مستلزم حَرَج است پس از تشخیص موضوع به وسیله اکثریت وکلای مجلس شورای اسلامی، با تصریح به موقت بودن آن مادام که موضوع محقق است، و پس از رفع موضوع خود به خود لغو می شود، مجازند در تصویب و اجرای آن؛...
19 مهرماه 1360»(صحیفه امام، ج15، ص297)
امام در این نامه تصریح میکنند که اولاً این اجازه صرفا از باب عروض عناوین ثانوی (همچون اختلال نظام و حرج و...) است ثانیا ورود مجلس صرفا از باب تشخیص موضوع و مصداق این عناوین ثانویه است، نه صدور حکم شرعی آنگونه که زیدآبادی تصور میکرد، ثالثا موقت است و با رفع موضوع، قانونِ مربوطه نیز خود به خود لغو میشود.
حدود 6 سال بعد در همین چارچوب نامه تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام را صادر میکنند. به این معنا که برای تشخیص مصداق عناوین ثانوی و شناخت مجرای حکم حکومتی مجمعی را تشکیل دادند اما این اقدام هیچگاه به معنای تغییر چارچوب فقاهت ایشان یا عدول از فقه جواهری نبوده و نیست.
نکته جالب توجه آنکه مسئولین وقت(رئیسجمهور، رئیس دیوان عالی کشور، رئیس مجلس و نخست وزیر و...) نیز که از امام درخواست تعجیل در تشکیل مجمع تشخیص مصلحت را داشتند و طی نامهای این مطلوب را به امام عرضه داشتند، چیزی فراتر از این امور را نمیخواستند. یعنی مسئولین وقت هم صرفا به دنبال راهی برای تشخیص مصداق عناوین ثانوی و مجرای حکم حکومتی، و نه ابداع حکم شرعی یا مخالفت با احکام مسلم شرعی، بودند. در نامه مسئولین وقت به امام آمده است:
«پس از تصویب نهایی، شورای نگهبان هم نظرات خود را در قالب احکام شرعی یا قانون اساسی اعلام می دارد که در مواردی مجلس نظر آنها را تأمین می نماید. و در مواردی از نظر مجلس قابل تأمین نیست، که در این صورت مجلس و شورای نگهبان نمی توانند توافق کنند. و همین جاست که نیاز به دخالت ولایت فقیه و تشخیص موضوع حکم حکومتی پیش می آید. »(صحیفه امام، ج20، صص464-463)
نکته تأسفانگیز آنکه آقای زیدآبادی در بخش دیگری از سخنانش ادعا کرد که امام خمینی قدس سره الشریف در دوران حکومت از فقه سنتی و جواهری عدول کرد:
«آقای خمینی میگوید اجتهاد مصطلح در حوزهها دیگر جواب نمیدهد یک دورهای گفت فقه جواهری و فقه شیخ انصاری بعد گفت آقا این اصلا جواب نمیدهد باید زمان و مکان را در احکام وارد کنیم. »
این در حالی است که آن فقیه و مرجع بزرگوار تا روزهای پایانی عمر شریف خود التزام به فقه جواهری را علنا و صراحتا بیان میداشت. بهطور مثال در «منشور روحانیت» که کمتر از چهار ماه مانده به ارتحالشان صادر شد، تصریح کردند:
«اینجانب معتقد به فقه سنتی و اجتهاد جواهری هستم و تخلف از آن را جایز نمیدانم.»(صحیفه امام، ج21، ص289) و ملاحظه عنصر مکان و زمان، که این طیف با تحریف ناجوانمردانه تفسیری سکولار از ان ارائه میکند، را جدا از فقه جواهری نمیدید:
«اجتهاد به همان سبک صحیح است ولی این بدان معنا نیست که فقه اسلام پویا نیست، زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند.»(صحیفه امام،ج21،ص289)
🔻جای تعجب آنکه مؤسسهی تنظیم و نشر آثار امام در مقابل همه این سنخ تحریفات آشکار #ساکت است!
@rozaneebefarda
48.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیام شفاهی آیتالله العظمی مکارم شیرازی در تقدیر از اقدامات سردار رادان و فراجا در مسئله حجاب
پیام مرجع معظم قم توسط فرزندشان حجتالاسلام والمسلمین محیالدین مکارم ابلاغ شد.
#اختصاصیروزنه
مراسم حمایت حوزویان از اقدامات سردار رادان در مقابله با کشفحجاب در مدرسه علی ابن موسی الرضا علیهما السلام در حال برگزاری است.
@rozaneebefarda