مرجعیت گریزی بزرگان تشیع
سخنی از علامه طهرانی
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔻مرحوم علامه تهرانی راجع به مرجعیت گریزی علمای شیعه چنین می نویسد:
🔹 استاد ما مرحوم نائينى قدّس الله نفسَه يك مرتبه در بالاى منبرِ تدريس فرمود:
يا أيّها الطّلّاب! مرحوم #حاج_ملّا على_كنى (صاحب كتاب نفيس «قضاء» و معاصر شيخ انصارى و از أعلام شاگردان و شايد همرديف شيخ انصارى كه اوّل عالم و اوّل مجتهد طهران بود، و اگر كسى بخواهد از علميّت او مطّلع بشود كتاب «قضاء» ايشان را ببيند، «قضاء» حاج ملّا على كنى معروف است) ايشان به طهران رفت و تمام علماى طهران كه در مقابل او خاضع و خاشع و به #أعلميّت او اذعان داشتند نزد او آمده و تقاضا كردند كه شما #متصدّى امور مردم باشيد و در امر قضا و مرافعات، مردم به شما مراجعه كنند و شما نظر بدهيد و فصلِ خصومت نمائيد!
استاد ميفرمود: مرحوم حاج ملّا على كنى گفت:
«من اين كار را نمىكنم زيرا من در اجتهاد خود شكّ دارم» تا اينكه پنجاه نفر از مجتهدين طهران و اطراف از كسانى كه ايشان آنها را مجتهد ميدانست خدمت ايشان آمده و بر اجتهادشان شهادت دادند، آنوقت ايشان اين پيشنهاد را پذيرفت.
(کتاب ولایت فقیه، ج2، ص34)
🔶حاشیه
در صورتی که اعلم علمای طهران از تصدی اموری چون فصل خصومات نیز استنکاف دارد، روشن است که مسابقه بی رویه در #تمهید_مقدمات_مرجعیت و تصدی ریاست دینیه، به طریق اولی با سیره علمای صالح سلف موافق نیست.
توجیهات و تحلیل های پسینی از تاریخ حوزه و روحانیت مشکلی را حل نخواهد کرد و پروژه #مرجعسازی همچنان و همیشه با خلأ تئوریک مواجه است!
@rozaneebefarda
گزیده خاطراتی از آیتالله العظمی #بهجت پیرامون #برخوردهای_حذفی برخی اطرافیان آیتالله العظمی #بروجردی
#اختصاصی|| به مناسبت سالگرد ارتحال آیتالله بهجت
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹آقای بروجردی اصرار داشتند که جزء اطرافیان ایشان باشم اما بنده دو مانع بزرگ داشتم:
یکی آنکه استادم در نجف نظر به آقای دیگری در علم و عمل داشت، لذا نمی خواستم با این نظر استاد که صحت آن را دریافته بودم، مخالفت کنم.
دوم آنکه در آن صورت، باید داخل در کشمکش اطرافیان می شدم که نه تنها توانایی آن را نداشتم، بلکه با طلبگی بنده منافات داشت؛ لذا نپذیرفتم.
🔻همچنین پیشنهاد دیگری از سوی آقای بروجردی برای حضور در جلسه استفتاء بود، که آنه را هم نپذیرفتم، ولی جوابی ندادم.
🔹حضرت آقای بروجردی دائم پیشنهاد جدیدی میدادند. حتی به آیت الله آقای حاج شیخ علی محمد بروجردی از بنده گلایه کرده بودند اما بنده حس می کردم بعضی اطرافیان ایشان، مثل اینکه مایل به نزدیکی بنده و ایشان نیستند، لذا نمیپذیرفتم.
🔻از طرف دیگر روزی یک نفر که با اصرار زیاد نظرم را راجع به اعلم مراجع پرسیده بود، بنده هم نظر استادم را راجع به #اعلمیت دیگری به صورت نقل به او گفته بودم اما متأسفانه این مطلب را منتشر و کار دستم داده بود.
🔹برای جبران همین ها شرکت در درس ایشان را برگزیدم و تا آخر عمر آقای بروجردی شرکت در درس را ادامه دادم.
🔹یکبار آقاشیخ عبدالجواد سدهی به بنده گفت: آقای بروجردی شما را جزء دسته بررسی و تشخیص و تأیید اجتهاد قرار داده اند. پرسیدم بقیه افراد دسته چه کسانی هستند؟ اسم برد، گفتم من معذورم، کار من نیست. آقای سدهی گفت: پس خودتان باید عذرتان را به ایشان برسانید، جواب ندادم. آخر بعضی از آن افراد را مناسب نمی دانستم.
🔹علت اینکه با آنهمه اصرار آقای بروجردی به اطرافیان ایشان نپیوستم، اول آنکه با وجود دیگر بزرگان طرف شبهه در همان سال های اولیه، نمیتوانستم در این بیت باشم و ایشان را به عنوان اعلم تعیین نکنم.
دوم آنکه، باتوجه به مذاق های مختلف اطرافیان ایشان، #اظهارنظر و #مخالفت با نظر اطرافیان برایم غیرممکن بود. چون اطرافیان به اندک بهانه ای طرد می کردند. سکوت هم علامت رضایت بود، آنهم نمی خواستم، هم ساکت نبودن، هم حرف نزدن.
لذا عدم قبول اطرافی شدن، ممتحن اجتهاد شدن و یا حضور در جلسه استفتاء، سبب کدورت ایشان از بنده شد. علاج آن را حضور در درس ایشان دانستم و تا آخر عمر هم مداومت کردم. حال آنکه نیازی نبود و خود ایشان هم مطلع بود و بحمدلله با این شیوه از اصطکاک جلوگیری شد.
🔹برخورد زننده اعضای بیت آیتالله بروجردی با آیتالله بهجت🔹
شیخ علی بهجت با واسطه نقل میکند:
یکبار آقای بهجت در بیت آقای بروجردی آمده بودند، در کنار ایشان قرار می گیرند. آیت الله بروجردی از آقای بهجت احوالپرسی نموده و میپرسند آخر معلوم هست کجایید؟ پیدا نیستید؟
پیش از آنکه آقای بهجت جواب دهند، یکی از اطرافیان با عجله و دستپاچگی میگوید همنجا هستند، همینجایند!
پس از اندکی شیخ فاضل را آوردند و بین آقای بروجردی و آقای بهجت نشاندند! پس از آن، دیگری را آوردند تا سه چهار نفر بین آقا و ایشان فاصله قرار دادند. به همین جهت والده ما هم معتقد بود که از اطرافیان آقای بروجردی کسانی بودند که از آقا همسازی و همراهی نمی دیدند و لذا مانع این ارتباط می شدند، حتی دور هم می کردند و البته آقا هیچگاه اظهار نمی کردند. لذا حدس و استنباط ما از مجموع بیانات آقا از علت فرار از همراهی، یکی وجود بزرگان علماء نجف در ابتدا بوده است، ولی پس از اندک زمانی با فوت آسیدابوالحسن و آقای قمی و بعد دیگران طرف شبهه، این عذر و مشکل برطرف گردیده بوده است.
🔹آیتالله بهجت و حفظ منزلت آیتالله بروجردی🔹
دیگر اینکه اجتناب مجدد آقای بهجت از همکاری، همین عدم توانایی معارضه و مقابله با اصحاب و نیز عدم هماهنگی با آنان، حتی با منصوبین در سمت های مختلف بوده است.
وگرنه حضرت والد به آقای بروجردی و جلالت قدر و زعامت حوزه ها و تشیع و عظمت و بزرگواری ایشان، دائما معترف بودند و حتی خود به شیوه ایشان متمسّک می شدند.
...همواره آقا در گفتار به اغلب کلمات و رفتار ایشان استناد می نمودند و با عظمت و احترام از ایشان یاد می کردند.
▫️حقیقتی پنهان، ج۱؛ صص ۱۱۰_۱۱۸/ خاطرات دستنویس حجتالاسلام علی بهجت.
🔶حاشیه روزنه
برخوردهای حذفی برخی اعضای بیت آیتالله بروجردی نهایتا موجب شد بعضی فضلای طراز اول حوزه به مرور از حلقه اطرافیان و نزدیکان ایشان حذف شوند که خسارتهای بزرگی را بدنبال داشت.
گذشته از حسادتهای رایج، ارتباط برخی اعضا با دربار نیز موثر بود.
تقلیل ارتباط #امام_خمینی با بیت زعیم قم و شکست طرح اصلاحات حوزه(در ۲ مرحله) و برکنار ماندن بزرگانی مانند حاج شیخ مرتضی حائری و شهید مطهری از دایره مرتبطان مؤثر و حامیان تحول حوزه، از نتایج این برخوردها بود.
@rozaneebefarda
گزیده خاطراتی از آیتالله العظمی #بهجت پیرامون #برخوردهای_حذفی برخی اطرافیان آیتالله العظمی #بروجردی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹آقای بروجردی اصرار داشتند که جزء اطرافیان ایشان باشم اما بنده دو مانع بزرگ داشتم:
یکی آنکه استادم در نجف نظر به آقای دیگری در علم و عمل داشت، لذا نمی خواستم با این نظر استاد که صحت آن را دریافته بودم، مخالفت کنم.
دوم آنکه در آن صورت، باید داخل در کشمکش اطرافیان می شدم که نه تنها توانایی آن را نداشتم، بلکه با طلبگی بنده منافات داشت؛ لذا نپذیرفتم.
🔻همچنین پیشنهاد دیگری از سوی آقای بروجردی برای حضور در جلسه استفتاء بود، که آنه را هم نپذیرفتم، ولی جوابی ندادم.
🔹حضرت آقای بروجردی دائم پیشنهاد جدیدی میدادند. حتی به آیت الله آقای حاج شیخ علی محمد بروجردی از بنده گلایه کرده بودند اما بنده حس می کردم بعضی اطرافیان ایشان، مثل اینکه مایل به نزدیکی بنده و ایشان نیستند، لذا نمیپذیرفتم.
🔻از طرف دیگر روزی یک نفر که با اصرار زیاد نظرم را راجع به اعلم مراجع پرسیده بود، بنده هم نظر استادم را راجع به #اعلمیت دیگری به صورت نقل به او گفته بودم اما متأسفانه این مطلب را منتشر و کار دستم داده بود.
🔹برای جبران همین ها شرکت در درس ایشان را برگزیدم و تا آخر عمر آقای بروجردی شرکت در درس را ادامه دادم.
🔹یکبار آقاشیخ عبدالجواد سدهی به بنده گفت: آقای بروجردی شما را جزء دسته بررسی و تشخیص و تأیید اجتهاد قرار داده اند. پرسیدم بقیه افراد دسته چه کسانی هستند؟ اسم برد، گفتم من معذورم، کار من نیست. آقای سدهی گفت: پس خودتان باید عذرتان را به ایشان برسانید، جواب ندادم. آخر بعضی از آن افراد را مناسب نمی دانستم.
🔹علت اینکه با آنهمه اصرار آقای بروجردی به اطرافیان ایشان نپیوستم، اول آنکه با وجود دیگر بزرگان طرف شبهه در همان سال های اولیه، نمیتوانستم در این بیت باشم و ایشان را به عنوان اعلم تعیین نکنم.
دوم آنکه، باتوجه به مذاق های مختلف اطرافیان ایشان، #اظهارنظر و #مخالفت با نظر اطرافیان برایم غیرممکن بود. چون اطرافیان به اندک بهانه ای طرد می کردند. سکوت هم علامت رضایت بود، آنهم نمی خواستم، هم ساکت نبودن، هم حرف نزدن.
لذا عدم قبول اطرافی شدن، ممتحن اجتهاد شدن و یا حضور در جلسه استفتاء، سبب کدورت ایشان از بنده شد. علاج آن را حضور در درس ایشان دانستم و تا آخر عمر هم مداومت کردم. حال آنکه نیازی نبود و خود ایشان هم مطلع بود و بحمدلله با این شیوه از اصطکاک جلوگیری شد.
🔹برخورد زننده اعضای بیت آیتالله بروجردی با آیتالله بهجت🔹
شیخ علی بهجت با واسطه نقل میکند:
یکبار آقای بهجت در بیت آقای بروجردی آمده بودند، در کنار ایشان قرار می گیرند. آیت الله بروجردی از آقای بهجت احوالپرسی نموده و میپرسند آخر معلوم هست کجایید؟ پیدا نیستید؟
پیش از آنکه آقای بهجت جواب دهند، یکی از اطرافیان با عجله و دستپاچگی میگوید همنجا هستند، همینجایند!
پس از اندکی شیخ فاضل را آوردند و بین آقای بروجردی و آقای بهجت نشاندند! پس از آن، دیگری را آوردند تا سه چهار نفر بین آقا و ایشان فاصله قرار دادند. به همین جهت والده ما هم معتقد بود که از اطرافیان آقای بروجردی کسانی بودند که از آقا همسازی و همراهی نمی دیدند و لذا مانع این ارتباط می شدند، حتی دور هم می کردند و البته آقا هیچگاه اظهار نمی کردند. لذا حدس و استنباط ما از مجموع بیانات آقا از علت فرار از همراهی، یکی وجود بزرگان علماء نجف در ابتدا بوده است، ولی پس از اندک زمانی با فوت آسیدابوالحسن و آقای قمی و بعد دیگران طرف شبهه، این عذر و مشکل برطرف گردیده بوده است.
🔹آیتالله بهجت و حفظ منزلت آیتالله بروجردی🔹
دیگر اینکه اجتناب مجدد آقای بهجت از همکاری، همین عدم توانایی معارضه و مقابله با اصحاب و نیز عدم هماهنگی با آنان، حتی با منصوبین در سمت های مختلف بوده است.
وگرنه حضرت والد به آقای بروجردی و جلالت قدر و زعامت حوزه ها و تشیع و عظمت و بزرگواری ایشان، دائما معترف بودند و حتی خود به شیوه ایشان متمسّک می شدند.
...همواره آقا در گفتار به اغلب کلمات و رفتار ایشان استناد می نمودند و با عظمت و احترام از ایشان یاد می کردند.
▫️حقیقتی پنهان، ج۱؛ صص ۱۱۰_۱۱۸/ خاطرات دستنویس حجتالاسلام علی بهجت.
🔶حاشیه روزنه
برخوردهای حذفی برخی اعضای بیت آیتالله بروجردی نهایتا موجب شد بعضی فضلای طراز اول حوزه به مرور از حلقه اطرافیان و نزدیکان ایشان حذف شوند که خسارتهای بزرگی را بدنبال داشت.
گذشته از حسادتهای رایج، ارتباط برخی اعضا با دربار نیز موثر بود.
تقلیل ارتباط #امام_خمینی با بیت زعیم قم و شکست طرح اصلاحات حوزه(در ۲ مرحله) و برکنار ماندن بزرگانی مانند حاج شیخ مرتضی حائری و شهید مطهری از دایره مرتبطان مؤثر و حامیان تحول حوزه، از نتایج این برخوردها بود.
@rozaneebefarda
گزیده خاطراتی از آیتالله العظمی #بهجت پیرامون #برخوردهای_حذفی برخی اطرافیان آیتالله العظمی #بروجردی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹آقای بروجردی اصرار داشتند که جزء اطرافیان ایشان باشم اما بنده دو مانع بزرگ داشتم:
یکی آنکه استادم در نجف نظر به آقای دیگری در علم و عمل داشت، لذا نمی خواستم با این نظر استاد که صحت آن را دریافته بودم، مخالفت کنم.
دوم آنکه در آن صورت، باید داخل در کشمکش اطرافیان می شدم که نه تنها توانایی آن را نداشتم، بلکه با طلبگی بنده منافات داشت؛ لذا نپذیرفتم.
🔻همچنین پیشنهاد دیگری از سوی آقای بروجردی برای حضور در جلسه استفتاء بود، که آنه را هم نپذیرفتم، ولی جوابی ندادم.
🔹حضرت آقای بروجردی دائم پیشنهاد جدیدی میدادند. حتی به آیت الله آقای حاج شیخ علی محمد بروجردی از بنده گلایه کرده بودند اما بنده حس می کردم بعضی اطرافیان ایشان، مثل اینکه مایل به نزدیکی بنده و ایشان نیستند، لذا نمیپذیرفتم.
🔻از طرف دیگر روزی یک نفر که با اصرار زیاد نظرم را راجع به اعلم مراجع پرسیده بود، بنده هم نظر استادم را راجع به #اعلمیت دیگری به صورت نقل به او گفته بودم اما متأسفانه این مطلب را منتشر و کار دستم داده بود.
🔹برای جبران همین ها شرکت در درس ایشان را برگزیدم و تا آخر عمر آقای بروجردی شرکت در درس را ادامه دادم.
🔹یکبار آقاشیخ عبدالجواد سدهی به بنده گفت: آقای بروجردی شما را جزء دسته بررسی و تشخیص و تأیید اجتهاد قرار داده اند. پرسیدم بقیه افراد دسته چه کسانی هستند؟ اسم برد، گفتم من معذورم، کار من نیست. آقای سدهی گفت: پس خودتان باید عذرتان را به ایشان برسانید، جواب ندادم. آخر بعضی از آن افراد را مناسب نمی دانستم.
🔹علت اینکه با آنهمه اصرار آقای بروجردی به اطرافیان ایشان نپیوستم، اول آنکه با وجود دیگر بزرگان طرف شبهه در همان سال های اولیه، نمیتوانستم در این بیت باشم و ایشان را به عنوان اعلم تعیین نکنم.
دوم آنکه، باتوجه به مذاق های مختلف اطرافیان ایشان، #اظهارنظر و #مخالفت با نظر اطرافیان برایم غیرممکن بود. چون اطرافیان به اندک بهانه ای طرد می کردند. سکوت هم علامت رضایت بود، آنهم نمی خواستم، هم ساکت نبودن، هم حرف نزدن.
لذا عدم قبول اطرافی شدن، ممتحن اجتهاد شدن و یا حضور در جلسه استفتاء، سبب کدورت ایشان از بنده شد. علاج آن را حضور در درس ایشان دانستم و تا آخر عمر هم مداومت کردم. حال آنکه نیازی نبود و خود ایشان هم مطلع بود و بحمدلله با این شیوه از اصطکاک جلوگیری شد.
🔹برخورد زننده اعضای بیت آیتالله بروجردی با آیتالله بهجت🔹
شیخ علی بهجت با واسطه نقل میکند:
یکبار آقای بهجت در بیت آقای بروجردی آمده بودند، در کنار ایشان قرار می گیرند. آیت الله بروجردی از آقای بهجت احوالپرسی نموده و میپرسند آخر معلوم هست کجایید؟ پیدا نیستید؟
پیش از آنکه آقای بهجت جواب دهند، یکی از اطرافیان با عجله و دستپاچگی میگوید همنجا هستند، همینجایند!
پس از اندکی شیخ فاضل را آوردند و بین آقای بروجردی و آقای بهجت نشاندند! پس از آن، دیگری را آوردند تا سه چهار نفر بین آقا و ایشان فاصله قرار دادند. به همین جهت والده ما هم معتقد بود که از اطرافیان آقای بروجردی کسانی بودند که از آقا همسازی و همراهی نمی دیدند و لذا مانع این ارتباط می شدند، حتی دور هم می کردند و البته آقا هیچگاه اظهار نمی کردند. لذا حدس و استنباط ما از مجموع بیانات آقا از علت فرار از همراهی، یکی وجود بزرگان علماء نجف در ابتدا بوده است، ولی پس از اندک زمانی با فوت آسیدابوالحسن و آقای قمی و بعد دیگران طرف شبهه، این عذر و مشکل برطرف گردیده بوده است.
🔹آیتالله بهجت و حفظ منزلت آیتالله بروجردی🔹
دیگر اینکه اجتناب مجدد آقای بهجت از همکاری، همین عدم توانایی معارضه و مقابله با اصحاب و نیز عدم هماهنگی با آنان، حتی با منصوبین در سمت های مختلف بوده است.
وگرنه حضرت والد به آقای بروجردی و جلالت قدر و زعامت حوزه ها و تشیع و عظمت و بزرگواری ایشان، دائما معترف بودند و حتی خود به شیوه ایشان متمسّک می شدند.
...همواره آقا در گفتار به اغلب کلمات و رفتار ایشان استناد می نمودند و با عظمت و احترام از ایشان یاد می کردند.
▫️حقیقتی پنهان، ج۱؛ صص ۱۱۰_۱۱۸/ خاطرات دستنویس حجتالاسلام علی بهجت.
🔶حاشیه روزنه
برخوردهای حذفی برخی اعضای بیت آیتالله بروجردی نهایتا موجب شد بعضی فضلای طراز اول حوزه به مرور از حلقه اطرافیان و نزدیکان ایشان حذف شوند که خسارتهای بزرگی را بدنبال داشت.
گذشته از حسادتهای رایج، ارتباط برخی اعضا با دربار نیز موثر بود.
تقلیل ارتباط #امام_خمینی با بیت زعیم قم و شکست طرح اصلاحات حوزه(در ۲ مرحله) و برکنار ماندن بزرگانی مانند حاج شیخ مرتضی حائری و شهید مطهری از دایره مرتبطان مؤثر و حامیان تحول حوزه، از نتایج این برخوردها بود.
@rozaneebefarda
چرا آیتالله جوادی، آقای منتظری را دچار شهوت عملی میدانست؟ / رنگ عوض کردن قبل و بعد از قائم مقامی
💥 اختصاصی روزنه|| انتشار به مناسبت هجمه همزمان جریان آقای منتظری به آیتالله جوادی آملی
صفحه [۱ از ۲]
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
سخنرانی شجاعانه و افشاگرانه آیتالله جوادی آملی در 28 آبان 1376 در مسجد اعظم قم حقایق جدیدی را برای جامعه روشن کرد. آیتالله جوادی روی مسئلهای تکیه کردند که حقیقت پشت صحنه تمامی اشکالتراشیهای منتظری به نظام اسلامی بود. منتظری شبهه علمی ندارد بلکه مبتلا به #شهوت_عملی است.
اما ماجرا از این قرار بود که آقای منتظری در سخنرانی هتاکانهاش در #13_رجب به رهبری تاخته و اتهامات ظالمانهای روا داشته بود. بددهنی وی البته سابقه تاریخی دارد و دامنهاش به ناسزاگویی به امام خمینی عزیز هم کشیده شده اما این بار به صورت علنی مسئله مرجعیت و #اعلمیت رهبری را نشانه رفته بود و زمین و زمان را به هم میبافت تا مدعی شود که آیتالله خامنهای اعلم نیست و اعلمیت شرط رهبری باید باشد. امروز که برای هیچ حوزوی و اهل علمی فضل علمی کم نظیر مقام معظم رهبری مسئله نیست اما در آن روزگار مسئلهای بود که پاسخ دقیق آیتالله جوادی آنچنان اثر گذار شد که امثال #اردستانی و #ناظمزاده(از مریدان دوآتشه آقای منتظری) را واداشته آن زخم کهنه را زنده کنند و التماس عذرخواهی از آیتالله جوادی داشته باشد! زهی خیال باطل!
در #متخلق بودن فوقالعاده آیتالله جوادی هیچ بشر مسلمانی به جز شاگردان رادیکال آقای منتظری همچون #اردستانی شکی ندارد و بکار بردن «شهوت عملی» برای آقای منتظری از سوی ایشان بسیار پر معنا بود و حکایت از آن داشت که سابقهای در اظهارات آقای منتظری هست که ایشان را به این واکنش واداشته است. بیشک آیتالله جوادی با نظریات ولایت فقیه آقای منتظری در دوران قائم مقامیاش آشنا بودند و کن فیکون شدن اظهارات فقهی ایشان را قبل و بعد قائم مقامی میدیدند. چنانچه در همان سخنرانی مشهور میفرمایند:
«اول ولایت فقیه را به عنوان وکالت فقیه تنزل دادند و بعد وکالت را به نظارت فقیه تنزل میدهند و بعد از آن چه بخواهند بکنند، خدا میداند.» (روزنامه جمهوری اسلامی، 29/8/1376، ص4)
اما آقای #منتظری در دوران قائم مقامیاش درباره اعلمیت جایگاه رهبری چه نظری داشت؟ مقایسه دیدگاههای منتظری در دورانی که به تدریس #ولایت_فقیه (در مسئله تزاحم شروط رهبری) مشغول بود با دیدگاههای او در نامهاش به شورای بازنگری قانون اساسی و سخنرانی #13_رجب، تغییر معنادار وی را درباره اعلمیت ولی فقیه روشن میکند.
🔻اولا: منتظری اعلمیت و افقهیت را برای شرط فقاهت رهبری مقوله #ترجیحی میدانست نه از شرایط اولیه رهبری و مینویسد:
«بدون تردید اعلم بیشتر مورد رضایت خداوند است تا غیر اعلم ... ترجیح غیر اعلم [با وجود اعلم] جایز نیست. عقل سلیم نیز بر آن گواهی خواهد داد. چرا که ترجیح مرجوح بر راجح قبیح است.» (مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج2، ص 66)
در نتیجه اینگونه نیست که اگر کسی فقیه غیر اعلم باشد صلاحیت و اقتضا ولایت از او ساقط شود. بنابراین اعلمیت جزو شرایط اولیه رهبری نیست و در صورت تزاحم بین چند گزینه به میان میآید و لاجرم نباید یک مقوله ترجیحی در نگاه منتظری در قانون اساسی و در شروط رهبری مطرح شود. به همین جهت آقای منتظری نیز در کتاب ولایت فقیه خود اعلمیت را به عنوان یکی از شروط هشتگانه رهبری ذکر نکرده است و اشکالتراشی او به اعضای شورای بازنگری قانون اساسی که چرا اعلمیت را جزو شروط ولایت فقیه نمیآورید (خاطرات منتظری، ج1، ص713) بی وجه است.
🔻ثانیا: منتظری معتقد است که تزاحم بین فقیه اعلم و غیر اعلم و یا هر تزاحم دیگری بین شروط رهبری، در نظریه #نصب ولایت فقیه مشکلی ایجاد نمیکند و اگر متصدی امور، فقیه غیر اعلم شود، ولایتش محقق و بدون اشکال است. وی میگوید:
«در این مورد بنابرقول نصب فقها از سوی ائمه به ولایت، ظاهرا جایی برای این بحث [تزاحم شروط رهبری] باقی نمیماند، زیرا آنچه از ادله به دست میآید، نصب فقیه جامع الشرایط است و دلیلی برای نصب غیر آن وجود ندارد. پس در صورتی که فقیه جامع الشرایط هشتگانه پیدا نشد، ... از باب امور حسبیه هر کس توان انجام آن را دارد به عنوان واجب کفایی مسئولیت آن را به عهده میگیرد.» (مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج2، ص340)
ادامه صفحه بعد👇
@rozaneebefarda