eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
2هزار ویدیو
251 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
بازخوانی ماجرای آقای سیدکاظم شریعتمداری به بهانه سالروز درگذشتش/10 شریعتمداری در آینه خاطرات/9 مروری بر ماجرای وساطت مرحوم بین امام و آقای شریعتمداری [صفحه 1 از 3] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔳مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین فلسفی از وعاظ شهیر ایران و مورد وثوق مراجع و علمای اعلام بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و بالاگرفتن ماجرای اختلافات جریان شریعتمداری با امام و انقلاب اسلامی، به رسم سنت‌های اخلاقی حوزه علمیه، تلاش فراوانی برای اصلاح ذات‌البین انجام داد که این تلاش‌ها با کارشکنی و عدم همکاری آقای شریعتمداری، به شکست انجامید. 🔘مرحوم فلسلفی در خاطرات خود به تشریح ماجرا پرداخته و چنین می‌گوید: «بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آنکه امام به قم تشریف بردند و در منزل کوچکی نزدیک رودخانه ساکن شدند امام در اتاق کوچکی می نشستند و ملاقات های ایشان هم آنجا بود. نماینده پاپ را نیز در همین اتاق پذیرفتند و آن بیانات مشهور را خطاب به او در همین اتاق ایراد نمودند. در آن هنگام من قم بودم یک روز صبح امام به وسیله یکی از دوستان پیغام داد که به فلانی بگویید اینجا بیاید. خدمت ایشان رسیدم امام تنها بود. شروع سخن ایشان گفتگو درباره بود. امام فرمودند ما می¬دانیم که اجانب به خصوص با این انقلاب خیلی دشمن هستند و با وسائل گوناگون به آن ضربه می¬زنند. حالا اول کار است که آمده¬اند و حزب درست کرده¬اند. این حزب خلق مسلمان علی التحقیق ریه خارجی دارد. این کلمه خلق را داخل عنوان حزب گذارده¬اند _ مثل اینکه کلمه را می¬خواستند داخل نام جمهوری اسلامی ایران کرده و بگویند جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران _ خلق مسلمان هم یعنی همین. خلق در فارسی همین توده است. امام افزود اینها می¬خواهند از همین حالا میان مسلمانان زمینه جنگ درست کنند و بگویند حزب جمهوری اسلامی و حزب خلق مسلمان. این قضیه ضربه زدن به انقلاب و پایمال کردن خون¬های مسلمانان است. می¬خواهند این انقلاب را بکوبند و این موفقیت را از بین ببرند و یک چیز دیگر جایش بگذارند که منافع خودشان را تامین کند. بعد امام فرمود مشکل این است که آقای به نام یک آیت‌الله وابستگی خودش را به این حزب اعلام کرده و آن را وابسته به خود معرفی کرده است. یعنی بین این حزب و بین آقای شریعتمداری ارتباط هماهنگی و همرنگی برقرار است. این کار خیلی خطرناک است. ممکن است تمام زحمت ها به هدر برود. اینکه گفتم شما بیایید برای این است که بگویم پیش آقای شریعتمداری بروید و به طور خصوصی از قول من به ایشان بگویید این کار را اجانب کرده‌اند شما که این مطلب را پذیرا شده‌اید یا اگاهید یا نا اگاه مصلحت شما این است که فورا در جراید و رادیو و تلویزیون اعلام کنید که از این حزب برکنار هستید و مسائل آن به هیچ وجه به شما ارتباط ندارد تا حیثیت شما محفوظ باشد. من همان موقع حرکت کردم و به منزل آقای شریعتمداری رفتم و به ایشان که در اتاق دیگری بود پیام دادم که آقا من حرف خصوصی با شما دارم وقتی که آمد پیام امام را به ایشان رساندم؛ اصل پیام این بود که آقای شریعتمداری بنویسد و امضا کند که من به هیچ وجه به این حزب ارتباط ندارم و این حزب نیز به من وابستگی ندارد. 🔻کانال نخبگانی : https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053 ادامه در صفحه بعد👇🏽
از آیندگان تا خبرآنلاین! بخش هشتم/ ب مروری بر کارنامه و اندیشه سیاسی وبلاگ نویسان خبرآنلاین! [صفحه1از 5] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ♦️سیدمصطفی محقق داماد از او به عنوان " دکتر محقق داماد، روحانی خردورز و اعتداگرا" یاد می کند. او که دکترای خود را در رشته حقوق بین الملل از دانشگاه فرانسوی گرفته و استاد تمام دانشکده حقوق دانشگاه تهران است، به مدت 13 سال(1360 تا 1373) ریاست کل کشور را به عهده داشت. 🎞عکس48: سید مصطفی محقق داماد مواضع مناقشه برانگیز محقق داماد در جهت ترویج آموزه های غربی، امر پنهانی نیست؛ از آن جمله وی را بسیار ارج می نهد و آن را نتیجه تربیت انبیای الهی و یکی از می داند(ایسنا، 23/9/1388) معتقد است اجتهاد شیعی باید به گونه‌ای رقم بخورد که احکام شرعی مطابق با اعلامیه حقوق بشر باشند!(شرق، 16/8/1389؛ ایسنا، 28/9/1388) دستگاه فکری او بگونه است که فهم آکادمی های لیبرال، سکولار و سرمایه سالار سازمان ملل، ملاک برای قرار می گیرد. نتیجه این دستگاه فکری را در بعضی از اظهارنظر ها و عملکرد های او می بینیم. محقق داماد معتقد است که ایمان و کفر اثری در حقوق شهروندی ندارند(مشرق نیوز، 9/12/1397). او داعیه شاگردی را دارد اما برخلاف ایشان، امر و معروف را همگانی نمی داند، قیام حضرت (ع) را نه برای امر به معروف و نهی از منکر، که برای می داند و صلح را مقدم بر جنگ و خلافت و جامعه اسلامی را جدا از امر امامت، و موضوعی می داند(اجتهاد، 13/9/1396). محقق داماد با اذعان به اینکه بنابر شیعه، قصاص پدری که قاتل فرزندش است، جایز نیست، تمامی ادله روایی را به سمت وجوب قصاص پدر سوق می دهد(اجتهاد، 8/3/1399). دیدگاهی که مورد نقد بعضی از اساتید حوزه علمیه قرار گرفت. او معتقد است کتاب "جامعه باز و دشمنانش " نوشته که حاوی اندیشه های لیبرالی است موثر تر از کتاب اصول و روش رئالیسم در مبارزه با مارکسیست بوده است(سایت دائره المعارف بزرگ اسلامی، 3/3/1396). وی عضو شورای عالی کمیسیون ملی است و در زمان عضویت او این شورا به عملیاتی سازی در کشور اقدام کرد.(ایسنا، 14/10/1395) محقق داماد مدعی است استادش مرحوم نیز چنین رگه های فکری داشته است: " چراغ در درون ایشان روشن بود. از بیرون تحمیل نشده بود. از درون روشنفکر بود. مدت‌ها دلش می‌خواست کاری کند که اتهام ضد‌حقوق‌بشری از دامن نظام حقوق اسلامی زدوده شود. همیشه اصرار داشت ما کاری نکنیم که متهم شویم به پامال کردن حقوق بشر. چندین جلسه می‌گرفت که ما چگونه کار کنیم که قضات ما را قبول داشته باشد و سرافکنده نشویم."(شفقنا،2/9/1396) ♦️محمدرضا زائری زائری کارشناسی را از مدرسه عالی شهید مطهری؛ ارشد و دکتری را از دانشگاه فرانسوی سن ژوزف بیروت دریافت کرد. در دهه هفتاد مجموعه ِآموزش خبرنگاری را راه انداخت که در کنار نتایج مثبت، برخی خبرنگاران ضدانقلاب و بعضی نویسندگان زاویه دار داخلی خروجی آن اند و امروز نیز در موضوعاتی مانند حجاب، رویکردهای مشابهی با زائری دارند. زائری بیشتر به عنوان یک شناخته شده که در موضوعات متنوع تخصصی به طور سطحی و غیرکارشناسی و با ژست اپوزسیون نمایی ورود می کند و گاه از او به یاد می شود. در شرکت در انتخابات مجلس(خبرآنلاین، 28/9/1398)، انتقاد از دخالت بیش از حد در سیاست(13/5/1397)، مشاوره ساخت فیلم و دفاع از آن(ایسنا، 29/2/1383)، مشارکت در پروژه خاصه برخی سران (26/5/1398)، مخالفت با حکم مجازات (خبرآنلاین، 23/10/1397) و ... بخشی از مواضع چالش برانگیز اوست. 🎞عکس47:محمدرضا زائری نقد صریح و سریالی و همراهی گفتمانی با جریان حجاب ستیز خارج نشین از مواضع چالش او بود(عصرایران،17/6/1393) که بعدا صریحا مورد رهبری قرار گرفت و فرمودند: " آنچه بنده را حسّاس میکند، این است که ناگهان شما می‌بینید از دهان یک گروهی از افرادی که جزو خواص محسوب میشوند، مسئله‌ی مطرح میشود؛ معنایش این است که یک عدّه‌ای نادانسته -حالا من میگویم نادانسته؛ ان‌شاءالله نادانسته است- همان خطّی را دنبال میکنند که با آن‌همه خرج نتوانسته است آن خط را در کشور به نتیجه برساند؛ همان خط را دارند دنبال میکنند؛ در بین اینها روزنامه‌نگار هست، در بین اینها روشنفکرنما هست، در بین اینها و هست." زائری اخیرا بر نقد متمرکز شده و برخی آنرا در جهت آموزه های انجمن حجتیه و سکولاریسم تحلیل میکنند. @rozaneebefarda ادامه👇
هدایت شده از روزنه
بازخوانی ماجرای آقای سیدکاظم شریعتمداری به بهانه سالروز درگذشتش/10 شریعتمداری در آینه خاطرات/9 مروری بر ماجرای وساطت مرحوم بین امام و آقای شریعتمداری [صفحه 1 از 3] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔳مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین فلسفی از وعاظ شهیر ایران و مورد وثوق مراجع و علمای اعلام بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و بالاگرفتن ماجرای اختلافات جریان شریعتمداری با امام و انقلاب اسلامی، به رسم سنت‌های اخلاقی حوزه علمیه، تلاش فراوانی برای اصلاح ذات‌البین انجام داد که این تلاش‌ها با کارشکنی و عدم همکاری آقای شریعتمداری، به شکست انجامید. 🔘مرحوم فلسلفی در خاطرات خود به تشریح ماجرا پرداخته و چنین می‌گوید: «بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آنکه امام به قم تشریف بردند و در منزل کوچکی نزدیک رودخانه ساکن شدند امام در اتاق کوچکی می نشستند و ملاقات های ایشان هم آنجا بود. نماینده پاپ را نیز در همین اتاق پذیرفتند و آن بیانات مشهور را خطاب به او در همین اتاق ایراد نمودند. در آن هنگام من قم بودم یک روز صبح امام به وسیله یکی از دوستان پیغام داد که به فلانی بگویید اینجا بیاید. خدمت ایشان رسیدم امام تنها بود. شروع سخن ایشان گفتگو درباره بود. امام فرمودند ما می¬دانیم که اجانب به خصوص با این انقلاب خیلی دشمن هستند و با وسائل گوناگون به آن ضربه می¬زنند. حالا اول کار است که آمده¬اند و حزب درست کرده¬اند. این حزب خلق مسلمان علی التحقیق ریه خارجی دارد. این کلمه خلق را داخل عنوان حزب گذارده¬اند _ مثل اینکه کلمه را می¬خواستند داخل نام جمهوری اسلامی ایران کرده و بگویند جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران _ خلق مسلمان هم یعنی همین. خلق در فارسی همین توده است. امام افزود اینها می¬خواهند از همین حالا میان مسلمانان زمینه جنگ درست کنند و بگویند حزب جمهوری اسلامی و حزب خلق مسلمان. این قضیه ضربه زدن به انقلاب و پایمال کردن خون¬های مسلمانان است. می¬خواهند این انقلاب را بکوبند و این موفقیت را از بین ببرند و یک چیز دیگر جایش بگذارند که منافع خودشان را تامین کند. بعد امام فرمود مشکل این است که آقای به نام یک آیت‌الله وابستگی خودش را به این حزب اعلام کرده و آن را وابسته به خود معرفی کرده است. یعنی بین این حزب و بین آقای شریعتمداری ارتباط هماهنگی و همرنگی برقرار است. این کار خیلی خطرناک است. ممکن است تمام زحمت ها به هدر برود. اینکه گفتم شما بیایید برای این است که بگویم پیش آقای شریعتمداری بروید و به طور خصوصی از قول من به ایشان بگویید این کار را اجانب کرده‌اند شما که این مطلب را پذیرا شده‌اید یا اگاهید یا نا اگاه مصلحت شما این است که فورا در جراید و رادیو و تلویزیون اعلام کنید که از این حزب برکنار هستید و مسائل آن به هیچ وجه به شما ارتباط ندارد تا حیثیت شما محفوظ باشد. من همان موقع حرکت کردم و به منزل آقای شریعتمداری رفتم و به ایشان که در اتاق دیگری بود پیام دادم که آقا من حرف خصوصی با شما دارم وقتی که آمد پیام امام را به ایشان رساندم؛ اصل پیام این بود که آقای شریعتمداری بنویسد و امضا کند که من به هیچ وجه به این حزب ارتباط ندارم و این حزب نیز به من وابستگی ندارد. 🔻کانال نخبگانی : https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053 ادامه در صفحه بعد👇🏽
از اعتقاد به مردم سالاری دینی تا انتقاد به دمکراسی غربی گذری بر دیدگاه های آیت‌الله مصباح در باب حکومت و جایگاه مردم 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه ۱ از ۶] 📖برگرفته از کتاب "حکیمانه ترین حکومت" اثر مرحوم آیت الله مصباح به همراه پاره ای توضیحات ▪️ساعتی پس از رحلت فقیه و حکیم مجاهد، مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی، قلم به دستان معاند و در مواردی دوستان نادان کینه های چندین و چند ساله‌ی خود را دوباره رو کردند و از آنجایی که توانایی رویارویی علمی با نظریات ایشان نداشتند و ندارند، شروع به تخریب و مهم تر از آن، "تحریف" شخصیت ایشان نمودند. ▪️نخ تسبیح این نوشته‌جات این بود که آیت‌الله مصباح شخصیتی ضد مردم بود و برای مردم هیچ ارزشی قائل نبود. ▪️در این نوشته سعی‌مان را می کنیم تا خلاصه‌ای از مبنای ایشان و پشتوانه‌ی علمیِ اتخاذ این مبنا کمی صحبت کنیم. بعون الله... ▪️آیت‌الله مصباح تشکیل را ضروری میدانستند. اما سوالی که اینجا ایجاد می شود این است که منشاء حکومت چیست؟ ▪️طبیعی و مبرهن است که اگر مردم این حکومت را بخواهند، حکومت خواهد داشت. اما آیا منشاءِ مشروعیت، مقبولیت است؟ ▪️پس در ابتدا باید ببینیم معنای مشروعیت چیست؟ ایشان مشروعیت در حوزه فلسفه سیاسی را اینگونه معنا می‌کند که بدانیم چه کسی حق دارد بر مسند حکومت بنشیند و اداره‌ی امور جامعه را در دست بگیرد. بعبارت دیگر ملاک اینکه فرد یا گروهی در امور اجتماعی حق امر و نهی کردن داشته باشند و مردم ملزم به اطاعت باشند، چیست؟ ▪️در واقع منظور ایشان از مشروعیت، است. به این معنا که آیا حق این مَسند نشینی را دارند؟ ▪️حال برگردیم به پرسش اصلی بحث: منشاء این مشروعیت چیست؟ یکی از نظریات مهم در این باب به این صورت است که رضایت و خواست را منشاء مشروعیت حکومت می‌داند. ▪️نقش مردم در حکومت را میتوان به دو صورتِ حکومتِ مستقیم تمام مردم(دموکراسی کهن) و حکومت نمایندگان اکثریت بر مردم(دموکراسی جدید) تصور کرد. به دموکراسی کهن چندان اقبالی نشد و لذا متفکران سیاسی بر آن شدند تا آن را به گونه‌ای اصلاح و تعدیل کنند. ▪️منشاء مشروعیت حکومت در دموکراسی جدید، همچون دموکراسی قدیم، مردم اند. اما در اینجا افراد بخشی از حقوق خود را به حکومت واگذار می کنند؛ یعنی انسان که بر سرنوشت خود حاکم است و میتواند برای رفتار خود مقررات و قوانینی جعل کند، این حق را به حکومت واگذار میکند. این واگذاریِ حقِ حکومت و حاکمیت، به دستگاه حکومت را امروزه در دنیا با نام جدید می‌شناسند. ▪️بر اساس این دیدگاه، مقبولیت و مشروعیت توامان هستند؛ یعنی دلیل و معیارِ مشروع و قانونی بودن حکومت و داشتن حق حاکمیت، فقط به این است که اکثریت مردم به آن رای بدهند. به عبارت دیگر مشروعیت در سایه‌ی مقبولیت به دست می‌آید و وقتی مردم کسی را پذیرفتند، حکومت او مشروع و قانونی خواهد بود. @rozaneebefarda ادامه👇
بازخوانی ماجرای آقای سیدکاظم شریعتمداری به بهانه سالروز درگذشتش/۱۰ مروری بر ماجرای وساطت مرحوم بین امام و آقای شریعتمداری [صفحه 1 از 3] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔳مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین فلسفی از وعاظ شهیر ایران و مورد وثوق مراجع و علمای اعلام بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و بالاگرفتن ماجرای اختلافات جریان شریعتمداری با امام و انقلاب اسلامی، به رسم سنت‌های اخلاقی حوزه علمیه، تلاش فراوانی برای اصلاح ذات‌البین انجام داد که این تلاش‌ها با کارشکنی و عدم همکاری آقای شریعتمداری، به شکست انجامید. 🔘مرحوم فلسلفی در خاطرات خود به تشریح ماجرا پرداخته و چنین می‌گوید: «بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آنکه امام به قم تشریف بردند و در منزل کوچکی نزدیک رودخانه ساکن شدند امام در اتاق کوچکی می نشستند و ملاقات های ایشان هم آنجا بود. نماینده پاپ را نیز در همین اتاق پذیرفتند و آن بیانات مشهور را خطاب به او در همین اتاق ایراد نمودند. در آن هنگام من قم بودم یک روز صبح امام به وسیله یکی از دوستان پیغام داد که به فلانی بگویید اینجا بیاید. خدمت ایشان رسیدم امام تنها بود. شروع سخن ایشان گفتگو درباره بود. امام فرمودند ما می¬دانیم که اجانب به خصوص با این انقلاب خیلی دشمن هستند و با وسائل گوناگون به آن ضربه می¬زنند. حالا اول کار است که آمده¬اند و حزب درست کرده¬اند. این حزب خلق مسلمان علی التحقیق ریه خارجی دارد. این کلمه خلق را داخل عنوان حزب گذارده¬اند _ مثل اینکه کلمه را می¬خواستند داخل نام جمهوری اسلامی ایران کرده و بگویند جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران _ خلق مسلمان هم یعنی همین. خلق در فارسی همین توده است. امام افزود اینها می¬خواهند از همین حالا میان مسلمانان زمینه جنگ درست کنند و بگویند حزب جمهوری اسلامی و حزب خلق مسلمان. این قضیه ضربه زدن به انقلاب و پایمال کردن خون¬های مسلمانان است. می¬خواهند این انقلاب را بکوبند و این موفقیت را از بین ببرند و یک چیز دیگر جایش بگذارند که منافع خودشان را تامین کند. بعد امام فرمود مشکل این است که آقای به نام یک آیت‌الله وابستگی خودش را به این حزب اعلام کرده و آن را وابسته به خود معرفی کرده است. یعنی بین این حزب و بین آقای شریعتمداری ارتباط هماهنگی و همرنگی برقرار است. این کار خیلی خطرناک است. ممکن است تمام زحمت ها به هدر برود. اینکه گفتم شما بیایید برای این است که بگویم پیش آقای شریعتمداری بروید و به طور خصوصی از قول من به ایشان بگویید این کار را اجانب کرده‌اند شما که این مطلب را پذیرا شده‌اید یا اگاهید یا نا اگاه مصلحت شما این است که فورا در جراید و رادیو و تلویزیون اعلام کنید که از این حزب برکنار هستید و مسائل آن به هیچ وجه به شما ارتباط ندارد تا حیثیت شما محفوظ باشد. من همان موقع حرکت کردم و به منزل آقای شریعتمداری رفتم و به ایشان که در اتاق دیگری بود پیام دادم که آقا من حرف خصوصی با شما دارم وقتی که آمد پیام امام را به ایشان رساندم؛ اصل پیام این بود که آقای شریعتمداری بنویسد و امضا کند که من به هیچ وجه به این حزب ارتباط ندارم و این حزب نیز به من وابستگی ندارد. 🔻کانال نخبگانی : https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053 ادامه در صفحه بعد👇🏽
خیانت غربگرایان افغانستان به ملت‌شان اختصاصی|| میثم عبدالهی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️دیدن صحنه های تاسف بار آویزان بودن چند نفر از هواپیما و افتادن چند نفر دیگر از آن در افغانستان، بعد از تصرف شهر کابل توسط طالبان بسیار تکان دهنده بود. این فاجعه، فقط یک پرده از فجایع و جنایات طولانی و بی‌شماری بود که در نتیجه سالها اعتماد غرب‌پرستان افغانستان به آمریکا اتفاق افتاده‌ است. ثمره بیست سال سلطه آمریکایی‌ها و انگلیسیها بر مردم افغانستان و چپاول منافع مردم افغانستان و تحمیل جنگ و کشتار و قحطی به آنها. کسانی که امروز در چنین شرایط هولناکی در فرودگاه کابل قرار دارند، همان کسانی هستند که به در آمدند و اغلب به ملت خودشان کردند و اکنون ثمره بیست سال پشت پا زدن به منافع ملت و خدمت کردن برای منافع استعماری غرب، را با تجربه ذلت و خواری بین‌المللی می‌بینند. این جماعت به آمریکا و انگلیس دل بسته بودند و با وعده های خوش آب و رنگ غربی‌ها به استخدام آنها در آمده بودند، اما امروز که آمریکایی‌ها شکست خورده و دارند افغانستان را تخلیه می‌کنند و نیروهای متجاوزشان را خارج می‌کنند، تمام آن قرارها را فراموش کرده و نیروهای بومی‌شان را باقی گذاشته و با سرعت دارند فقط نیروهای آمریکایی را خارج می‌کنند! وقتی سلطه تمام شد، جاسوسان، شکنجه‌گران، مترجمان و سایر مزدوران بومی آنها هم باید بساط شان را جمع کنند و بروند یا بمانند و در مقابل مردم افغانستان برای خیانت‌های‌شان جوابگو باشند. هر کسی که به ملتش خیانت کند و به دشمن خدمت کند، باید جزای کارش را در همین دنیا ببیند. اوضاع امروز افغانستان، دست‌پخت بیست ساله آمریکایی‌ها در آنجاست. آمریکایی‌ها مدعی بودند که بهترین نمونه و در منطقه را در افغانستان به وجود خواهند آورد. مدعی بودند ارتش قدرتمندی به وجود خواهند آورد که از ملت افغانستان و دولت غرب‌پرست حمایت کند و دولت فاسد را حفظ کند و طالبان و سایر گروه‌های آشوبگر را سرکوب کند. مدعی بودند آن چنان رونق اقتصادی در افغانستان درست کنند که فلان و بهمان شود. در حال حاضر بعد از دو دهه چپاول و تجاوز و فاجعه‌آفرینی غربی‌ها در افغانستان، الان کدام یک از شعارها و وعده‌های‌ آمریکایی‌ها و غربی‌ها در آنجا محقق شده است؟ وعده دموکراسی آمریکایی‌ها برای افغانستان، زمانی محقق شد که دولتی فاسد و غربگرا و ضعیف را که با تقلب و جعل آرا با 900 هزار رای، برای یک کشور چهل میلیونی، رئیس‌جمهور درست کردند و دموکراسی نمایشی و فرمایشی را به مردم افغانستان تحمیل کردند!! در عوض، آن دولت غربگرا هم خوش‌خدمتی‌های بسیاری به آمریکا کرد و ملت افغانستان را تحقیر نمود. یکی از اقدامات دولت وابسته و ذلیل افغانستان، امضای پیمان استعماری امنیتی و نظامی با آمریکا بود که یکی از فاجعه‌بارترین بخش‌های آن تحمیل به نفع سربازان اشغالگر آمریکایی و علیه مردم افغانستان بود. تجهیز و تسلیح و آموزش ارتش افغانستان توسط آمریکایی‌ها صورت گرفت و اثرات آن زمانی آشکار می‌شود که ببینیم بعد از حملات طالبان در بیست روز گذشته، ارتش قدرتمند افغانستان که به سلاح‌ها و تجهیزات آمریکایی مجهز بود، از هم فرو پاشید و سربازان و افسران و فرماندهان ارشد آن، همراه با تجهیزات نظامی آمریکایی به مرزهای کشورهای همسایه رفتند و به این کشورها پناهنده شدند! ماشین های سنگین و سلاح‌های سنگین ارتش افغانستان هم به دست طالبان افتاد و از همانها برای تصرف کابل و سایر شهرها استفاده کردند و به وسیله همین‌ها تجهیزات آمریکایی، دولت غرب‌پرست اشرف غنی، را ساقط کردند! اشرف غنی اما علی رغم شعارهایی که داده بود، حتی مقاومت نکرد تا دولت و حکومت خودش را حفظ کند و فرار را بر قرار ترجیح داد. او با فرارش خاطره را در شهریور 1320 در ذهن مردم ایران زنده کرد. دو حاکم غربگرا که چون وابسته به غرب بودند و در میان مردم خودشان جایگاهی نداشتند، تحت حفاظت استعمار، از کشور خودشان خارج شدند و جان‌شان را از خشم ملت‌های‌شان نجات دادند. آمریکایی‌ها چرا مترجمین و مزدوران‌شان در افغانستان را با خود نبردند؟ چرا بسیاری از آنها را که به ملت‌شان خیانت کردند و تامین کننده منافع آمریکا بودند از افغانستان نبردند؟ چرا به مزدوران‌شان شلیک کردند و آنها را کشتند؟ چرا بسیاری از آنها را محدود کردند و اجازه ندادند حتی به فرودگاه بیایند؟ آمریکایی‌ها وقتی به مزدوران و عوامل خودشان رحم نکردند و آنها را در چنین شرایطی رها کردند، معلوم است که میراث‌ شوم‌شان برای عموم مردم افغانستان چه خواهد بود. جالب آنکه پایان عمر حکمرانی جریان غربگرای افغانستان با اتمام دوره دولت غربگرای روحانی همزمان شده است؛ با این تفاوت که پروژه تسلیم ملت ایران با شکستی هزاربار فاجعه‌بارتر از افغانستان رقم خورده است. @rozaneebefarda
بازخوانی ماجرای آقای سیدکاظم شریعتمداری به بهانه سالروز درگذشتش/۱۰ مروری بر ماجرای وساطت مرحوم بین امام و آقای شریعتمداری [صفحه 1 از 3] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔳مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین فلسفی از وعاظ شهیر ایران و مورد وثوق مراجع و علمای اعلام بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و بالاگرفتن ماجرای اختلافات جریان شریعتمداری با امام و انقلاب اسلامی، به رسم سنت‌های اخلاقی حوزه علمیه، تلاش فراوانی برای اصلاح ذات‌البین انجام داد که این تلاش‌ها با کارشکنی و عدم همکاری آقای شریعتمداری، به شکست انجامید. 🔘مرحوم فلسلفی در خاطرات خود به تشریح ماجرا پرداخته و چنین می‌گوید: «بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آنکه امام به قم تشریف بردند و در منزل کوچکی نزدیک رودخانه ساکن شدند امام در اتاق کوچکی می نشستند و ملاقات های ایشان هم آنجا بود. نماینده پاپ را نیز در همین اتاق پذیرفتند و آن بیانات مشهور را خطاب به او در همین اتاق ایراد نمودند. در آن هنگام من قم بودم یک روز صبح امام به وسیله یکی از دوستان پیغام داد که به فلانی بگویید اینجا بیاید. خدمت ایشان رسیدم امام تنها بود. شروع سخن ایشان گفتگو درباره بود. امام فرمودند ما می¬دانیم که اجانب به خصوص با این انقلاب خیلی دشمن هستند و با وسائل گوناگون به آن ضربه می¬زنند. حالا اول کار است که آمده¬اند و حزب درست کرده¬اند. این حزب خلق مسلمان علی التحقیق ریه خارجی دارد. این کلمه خلق را داخل عنوان حزب گذارده¬اند _ مثل اینکه کلمه را می¬خواستند داخل نام جمهوری اسلامی ایران کرده و بگویند جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران _ خلق مسلمان هم یعنی همین. خلق در فارسی همین توده است. امام افزود اینها می¬خواهند از همین حالا میان مسلمانان زمینه جنگ درست کنند و بگویند حزب جمهوری اسلامی و حزب خلق مسلمان. این قضیه ضربه زدن به انقلاب و پایمال کردن خون¬های مسلمانان است. می¬خواهند این انقلاب را بکوبند و این موفقیت را از بین ببرند و یک چیز دیگر جایش بگذارند که منافع خودشان را تامین کند. بعد امام فرمود مشکل این است که آقای به نام یک آیت‌الله وابستگی خودش را به این حزب اعلام کرده و آن را وابسته به خود معرفی کرده است. یعنی بین این حزب و بین آقای شریعتمداری ارتباط هماهنگی و همرنگی برقرار است. این کار خیلی خطرناک است. ممکن است تمام زحمت ها به هدر برود. اینکه گفتم شما بیایید برای این است که بگویم پیش آقای شریعتمداری بروید و به طور خصوصی از قول من به ایشان بگویید این کار را اجانب کرده‌اند شما که این مطلب را پذیرا شده‌اید یا اگاهید یا نا اگاه مصلحت شما این است که فورا در جراید و رادیو و تلویزیون اعلام کنید که از این حزب برکنار هستید و مسائل آن به هیچ وجه به شما ارتباط ندارد تا حیثیت شما محفوظ باشد. من همان موقع حرکت کردم و به منزل آقای شریعتمداری رفتم و به ایشان که در اتاق دیگری بود پیام دادم که آقا من حرف خصوصی با شما دارم وقتی که آمد پیام امام را به ایشان رساندم؛ اصل پیام این بود که آقای شریعتمداری بنویسد و امضا کند که من به هیچ وجه به این حزب ارتباط ندارم و این حزب نیز به من وابستگی ندارد. 🔻کانال نخبگانی : https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053 ادامه در صفحه بعد👇🏽