eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
2هزار ویدیو
251 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدهادی خسروشاهی، حامی همیشگی [صفحه 1از4] بازنشر یک مصاحبه مکتوب به مناسبت ارتحال ایشان @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 : آیا كسروی قبل از ادعای ضرورت برانگیختگی هم از اسلام و تشیع انتقاد می‌كرد؟ آیا دلیلی وجود دارد كه نشان دهد مراد او از برانگیختگی همان پیامبری و آوردن آئینی جدید به‌جای اسلام است؟ : بسم‌الله‌‌الرحمن‌الرحیم. احمد كسروی قبل از انحراف یا به اصطلاح او «برانگیختگی» مدافع سرسخت اسلام و قرآن بود و حتی در این باره می‌نویسد: «...سخنانی كه درباره خداشناسی می‌گویم كسانی آنها را دین نوینی پنداشته و به دشمنی با آن برخاسته‌اند... ولی این سخنان همه از اسلام است. خدا به من فیروزی داد كه آیات قرآن را می‌دانم و اسلام را چنان كه هست می‌شناسم و هر آنچه درباره خداشناسی می‌گویم جز گفته‌های قرآن نیست... .» (ماهنامه پیمان، سال یکم، شماره 13، ص 10 و 13.1) ▪️ولی كسروی به‌تدریج و به بهانه برانداختن «پندارها» و «خرافات» حمله به اسلام و تشیع را آغاز و سرانجام آئین جدیدی را مطرح كرد كه «پاكدینی» نام گرفت. در واقع كسروی نخست با نیرنگ و خدعه از اسلام راستین! منهای خرافات دفاع می‌كرد و حتی خواستار وحدت ادیان و مذاهب در چارچوب «كلیت اسلام» شد و نوشت: «همه مذاهب، كیش‌ها و فرقه‌ها اختلافات را كنار بگذارند و متوجه اصول مشترك و كلی مذهب باشند و به كلیت اسلامی بودن به‌جای تفاوت‌های فرقه‌ای توجه كنند!» او بعد برای نفی فرق اسلامی می‌گوید: «این دین به مذاهب مختلف منشعب شده و اسلام اصلی به شكل مذاهب اصالت خود را از دست داده است. نخست باید دانست اسلام دو تاست، یكی آنكه بنیانگذارش آورده و در 1350 سال پیش بوده و یكی آنكه امروز میان مسلمانان روان است... باید این دو را از هم جدا در نظر گرفت.» كسروی به بهانه ایجاد فرقه‌ها و نحله‌ها در اسلام بیان كرد که برای حفظ وحدت كشور! باید طرح جدیدی ریخت و آن را پایه و اساس قرار داد كه همان «پاكدینی» است و در این راستا به صراحت مدعی شد: ‌«مرا با خدا پیمانی است كه از پا ننشینم و این راه را به سر برم!» و بعد افزود:‌ «این سخن كه مسلمانان می‌گویند اسلام بازپسین دین است، بی‌مبناست!» و سپس نوشت:‌ «این خواست خداست كه هر چند وقت یك بار جنبش خدایی رخ دهد و یك راه رستگاری به روی جهانیان باز شود و گمراهی‌ها از میان بروند، لكن مسلمانان آن را با اسلام پایان یافته می‌شمارند و بی‌خردانه دست خدا را بسته می‌دانند!» كسروی پس از آنكه این برانگیختگی‌ها را «جنبش خدایی» می‌نامد، به‌طور صریح دوره اسلامگرایی را مانند بعضی از معاصران ما خاتمه یافته می‌داند و سرانجام مدعی می‌شود: «پاكدینی با آنكه پایه آن اسلام است، ولی این پاكدینی جانشین اسلام و طبق خواست خدا و لذا آئین اوست» و برای توجیه عرضه پاكدینی خود می‌نویسد:‌ «در جهان چنان كه باید دانشمندانی باشند كه با كوشش‌های خود به آگاهی‌های مردمان بیفزایند و مخترعانی باشند كه نرم‌افزارهایی برای زندگی بسازند، همچنان باید گاهی مردان خدایی برخیزند و جهانیان را از رازهای نهان زندگانی آگاه سازند و راه آسایش و خرسندی را به آنها نشان بدهند و آئینی برای زیستن در میان آنان پدید آورند.» در این باره او كتاب «ورجاوند بنیاد» ـ بنیاد خدایی مقدس ـ خود را در سه جلد منتشر كرد كه در بالای صفحه اول آن شعار «خدا با ماست» را با خط درشتی می‌آورد و در ذیل صفحه بعد می‌نویسد: «این كتاب بنیاد پاكدینی است.» و سپس فصولی در هر مجلد با شماره آیاتی می‌آورد كه گویا احكام! پاكدینی است و در پاورقی‌ها هم زندها یا «تفسیر» آن احكام را می‌آورد. ما چون قصد بسط این مسئله را در این بحث نداریم، همین مقدار بسنده می‌كنیم و می‌پرسیم آیا این ادعاها و این اعلام برانگیختگی و بستن پیمان با خدا و آوردن پاكدینی به عنوان جانشین اسلام ادعاهای پیغمبری و آوردن یك دین جدید نیست؟ : در مورد مسئله ارتداد و چگونگی و احكام مربوط به آن توضیحاتی را بفرمایید. : هدف از سخنرانی كوتاه بنده، بررسی مسئله ارتداد و حكم آن نبود و این مسئله در كتب فقهی جدید و قدیم، تجزیه و تحلیل شده و حقایق مربوط به آن و كیفیت ارتداد و قبول یا عدم قبول «توبه» به‌طور كامل تبیین شده است و نیازی به ورود ما در آن موضوع نیست، @rozaneebefarda
سیدهادی خسروشاهی، حامی همیشگی [صفحه 2از4] ▪️اما نقل یك حدیث از امام صادق(ع) می‌تواند بیانگر نوع كیفر كسانی باشد كه نبوت پیامبر را انكار و تكذیب می‌كنند. در این حدیث به هر كسی كه توان اقدام داشته باشد، اجازه داده شده است این حكم را اجرا كند و شاید همین حدیث مبنای حكم امام درباره «اقدام هر كس كه توان دارد» در مورد سلمان رشدی باشد. امام صادق(ع) می‌فرمایند:‌ «كلُّ مُسْلِمٍ بَینَ مُسْلِمَینِ ارْتَدَّ عَنِ الْإِسْلَامِ وَ جَحَدَ رَسُولَ اللَّهِ (ص) نُبُوَّتَهُ وَ كذَّبَهُ فَإِنَّ دَمَهُ مُبَاحٌ لِمَنْ سَمِعَ ذَلِك مِنْهُ»(وسائل الشیعه، ج18، ص545) آیا كسروی و سلمان رشدی در این دایره از انحراف و گمراهی قرار ندارند؟! : آیا این نوع اقدامات مقبول همه مراجع، از جمله امام خمینی هم بوده است و هیچ‌كدام موضع منفی نسبت به آن نداشته‌اند؟ : برای روشن شدن دیدگاه‌های بعضی از علما و مراجع معاصر در این باره و نظریات فقهی، منفی یا مثبت آنان درباره «ترور» مراجعه شود به كتاب «خشونت قانونی» تألیف كاظم مقدم، جلد اول، فصل دهم، صفحات 407 تا 490، ناشر مؤسسه چاپ و نشر عروج، سال 1390 (این كتاب تحقیقی به عنوان گزیده تاریخ معاصر ایران، از سلطنت محمدرضا پهلوی تا ترور منصور و پیروزی انقلاب اسلامی در دو مجلد جمعاً 1500 صفحه چاپ و منتشر شده است.) در این كتاب با استناد به اقوال شاهدان و خاطرات شخصیت‌های مختلف، موضع منفی امام خمینی(ره) درباره اقدام به ترور، به‌ویژه در جریان درخواست فتوا یا حكم برای ترور حسنعلی منصور تبیین شده و اصولاً امام خمینی هیچ‌وقت اجازه كتبی یا شفاهی برای اقدام به این نوع عملیات نداده و همواره مراجعان را از آن نهی كرده كه مشروح آن در كتاب‌های مربوط به ایشان آمده است. : در سخنرانی خود در مراسم بزرگداشت نواب صفوی در مورد ترورهای زمان پیامبر اسلام(ص) به چند نمونه اشاره كرده‌اید كه ما در این مقوله اطلاعاتی نداریم. آیا می‌توانید دلایل، چگونگی و منابع خبری آن را توضیح دهید؟ : البته در این زمینه، اگر به كتب معتبر تاریخی و كتاب‌هایی كه درباره سیره پیامبر اكرم(ص) نوشته شده است مراجعه كنید، مطلب كاملاً روشن می‌شود. من در سخنرانی خود به بعضی از آن منابع و كتاب‌های تاریخی اشاره كرده‌ام و این البته یك روش متداول و مستمر همراه با مخفی‌كاری نبوده است، بلكه در دفاع از نظام نوپای اسلام كه مورد تهاجم و توطئه دشمنان یهودی و بعضی از سران قبایل عرب جاهلی قرار گرفته بود، احكامی از طرف پیامبر(ص) صادر و توسط عناصر داوطلب اجرا شده است. بی‌مناسبت نیست در اینجا توضیح آیت‌الله خامنه‌ای را درباره اعدام‌های انقلابی دوران پیامبر نقل كنیم:«‌آن روزی كه پیامبر(ص) دستور داد آن افراد را ترور كنند در گوش كسی نگفت، علناً گفت: هر كس هند را پیدا كرد او را بكشد. هر كس فلان بن فلان را پیدا كرد او را بكشد. امام« قدس سره» گفت: هر كس سلمان رشدی را پیدا كرد بكشد. امروز هم رهبری اگر طبق احكام اسلام یك جا تكلیفش اقتضا كند، علنی خواهد گفت مخفیانه و در گوشی نیست.» (اسلام و مسأله ترور،مرتضی شیرودی، ماهنامه «رواق اندیشه»، شماره 18، 1382) پس اقدام به این امر هنگام ضرورت و برای دفع شر دشمن و به حكم حاكم شرع، امری كاملاً مشروع و قانونی است. : جنابعالی در سخنرانی خود اشاره كردید زنده‌یاد نواب صفوی در دوران حكومت آقای دكتر مصدق 20 ماه در زندان به سر برد. دلیل بازداشت و زندانی شدن ایشان چه بود؟ : مسئولان به اصطلاح قضایی آن دوران، به دستور آقای شمس‌الدین امیرعلایی وزیر كشور كابینه آقای دكتر مصدق، حكم غیر قابل اجرای دوران قبلی را درباره اتهام «تحریك مردم برای تخریب مشروب‌فروشی در ساری» اجرایی كرد و ایشان را بازداشت كردند و به زندان بردند. این اقدام ظالمانه و ناجوانمردانه - كه بدون تردید با انگیزه سیاسی برای حذف فدائیان اسلام و ایجاد اختلاف بین آنها و آیت‌الله كاشانی بود- بیش از 20 ماه طول كشید و همین امر باعث رنجش شدید شهید نواب صفوی و فدائیان اسلام از دولت موقت و آیت‌الله كاشانی شد، چون ایشان را به تعبیر شهید نواب، گرداننده حكومت فعلی می‌دانستند. @rozaneebefarda
نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره ، کفن و فوت شدگان بر اثر /60 @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔶 حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای در پاسخ به استفتائی، نظر شریف شان را پیرامون غسل و کفن و نماز بر میتی که براثر ویروس کرونا فوت کرده است، بیان فرمودند. متن سؤال و پاسخ استفتاء به شرح ذیل است: : اگر شخصی بر اثر بیماری واگیردار کرونا ویروس که طبق نظر متخصصان، سرایت سریعی دارد، فوت کند در خصوص غسل، کفن و نماز چنین میتی وظیفه چیست؟ : مجرد ابتلای به این بیماری، موجب سقوط احکام واجب مربوط به میت نمی‌شود، بنابراین با مراعات کامل نکات بهداشتی و استفاده از تجهیزات ایمنی، هر چند با صرف هزینه، باید حداقل واجب در مورد غسل، حنوط، کفن، نماز میت و دفن انجام گیرد. در صورت عدم امکان غسل ترتیبی، باید به صورت ارتماسی، غسل داده شود و در صورت عدم امکان غسل، با دست میت، میت را به ترتیب، بدل از غسل با آب و سدر، غسل با آب و کافور و غسل با آب خالص، تیمم داده و حنوط کنند و هر چند از روی لباس کفن کرده و دفن نمایند. 🔶پی افزود در غیاب خانواده های داغدار بیماران کرونایی، انجام واجبات مربوط به تکفین و نماز فوت شدگان کرونا، بر عهده است. انجام این مهم که نشانه ، و از است، نیازمند همیاری حداکثری عزیزان آشنا با احکام مربوطه در میدان است. این فتوای مقام معظم رهبری نشانه حریم داری حداکثری حضرت ایشان نسبت به احکام شرعی و حقوق و احترام اموات مسلمین است که در نوع خود در مواجهه با بیماران کرونایی در سایر نقاط جهان بی نظیر است. /60 ▫️اخبار فعالیت های حوزویان در مقابله با کرونا را برای انتشار فوری، به ارسال فرمائید: @rozaneebefarda
💥اقدام پسندیده نمایندگان تهران در پس دادن کارت هدیه مشکوک 🔺یکی از نمایندگان تهران در مجلس از هدیه ای پرده برداشت که روز اول مجلس بعضی از نمایندگان رد کردند : مجلس در دوران مدیریت جناب آقای به رفته که اولا هدیه اصحاب قدرت و ثروت به نماینده امری عادی شده، ثانیا جامعه از پس دادن آن تعجب می‌کند و شدیدا می ستایدش. راستی: در مجلس لاریجانی چند نمونه از این موارد سراغ دارید؟! : چند نفر از نمایندگان این هدیه را پس ندادند و چرا؟! : جناب آقای عزیز؛ آنگونه که پیش از انتخاب تان در جلسه خصوصی حضوری نیز عرض شد، اگر از روز نخست (نسبت به این موارد که در دوران گذشته عادی شده اما به غایت زشت است) سخت نگیرید، کار از دست در می رود و در نزد خدا و خلق، پاسخی نخواهیم داشت. ما به امثال شما در این جهات امیدواریم... پ.ن: حزب‌الله با هیچ کس عهد اخوت نبسته است. @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
سیدهادی خسروشاهی، حامی همیشگی [صفحه 1از4] بازنشر یک مصاحبه مکتوب به مناسبت ارتحال ایشان @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 : آیا كسروی قبل از ادعای ضرورت برانگیختگی هم از اسلام و تشیع انتقاد می‌كرد؟ آیا دلیلی وجود دارد كه نشان دهد مراد او از برانگیختگی همان پیامبری و آوردن آئینی جدید به‌جای اسلام است؟ : بسم‌الله‌‌الرحمن‌الرحیم. احمد كسروی قبل از انحراف یا به اصطلاح او «برانگیختگی» مدافع سرسخت اسلام و قرآن بود و حتی در این باره می‌نویسد: «...سخنانی كه درباره خداشناسی می‌گویم كسانی آنها را دین نوینی پنداشته و به دشمنی با آن برخاسته‌اند... ولی این سخنان همه از اسلام است. خدا به من فیروزی داد كه آیات قرآن را می‌دانم و اسلام را چنان كه هست می‌شناسم و هر آنچه درباره خداشناسی می‌گویم جز گفته‌های قرآن نیست... .» (ماهنامه پیمان، سال یکم، شماره 13، ص 10 و 13.1) ▪️ولی كسروی به‌تدریج و به بهانه برانداختن «پندارها» و «خرافات» حمله به اسلام و تشیع را آغاز و سرانجام آئین جدیدی را مطرح كرد كه «پاكدینی» نام گرفت. در واقع كسروی نخست با نیرنگ و خدعه از اسلام راستین! منهای خرافات دفاع می‌كرد و حتی خواستار وحدت ادیان و مذاهب در چارچوب «كلیت اسلام» شد و نوشت: «همه مذاهب، كیش‌ها و فرقه‌ها اختلافات را كنار بگذارند و متوجه اصول مشترك و كلی مذهب باشند و به كلیت اسلامی بودن به‌جای تفاوت‌های فرقه‌ای توجه كنند!» او بعد برای نفی فرق اسلامی می‌گوید: «این دین به مذاهب مختلف منشعب شده و اسلام اصلی به شكل مذاهب اصالت خود را از دست داده است. نخست باید دانست اسلام دو تاست، یكی آنكه بنیانگذارش آورده و در 1350 سال پیش بوده و یكی آنكه امروز میان مسلمانان روان است... باید این دو را از هم جدا در نظر گرفت.» كسروی به بهانه ایجاد فرقه‌ها و نحله‌ها در اسلام بیان كرد که برای حفظ وحدت كشور! باید طرح جدیدی ریخت و آن را پایه و اساس قرار داد كه همان «پاكدینی» است و در این راستا به صراحت مدعی شد: ‌«مرا با خدا پیمانی است كه از پا ننشینم و این راه را به سر برم!» و بعد افزود:‌ «این سخن كه مسلمانان می‌گویند اسلام بازپسین دین است، بی‌مبناست!» و سپس نوشت:‌ «این خواست خداست كه هر چند وقت یك بار جنبش خدایی رخ دهد و یك راه رستگاری به روی جهانیان باز شود و گمراهی‌ها از میان بروند، لكن مسلمانان آن را با اسلام پایان یافته می‌شمارند و بی‌خردانه دست خدا را بسته می‌دانند!» كسروی پس از آنكه این برانگیختگی‌ها را «جنبش خدایی» می‌نامد، به‌طور صریح دوره اسلامگرایی را مانند بعضی از معاصران ما خاتمه یافته می‌داند و سرانجام مدعی می‌شود: «پاكدینی با آنكه پایه آن اسلام است، ولی این پاكدینی جانشین اسلام و طبق خواست خدا و لذا آئین اوست» و برای توجیه عرضه پاكدینی خود می‌نویسد:‌ «در جهان چنان كه باید دانشمندانی باشند كه با كوشش‌های خود به آگاهی‌های مردمان بیفزایند و مخترعانی باشند كه نرم‌افزارهایی برای زندگی بسازند، همچنان باید گاهی مردان خدایی برخیزند و جهانیان را از رازهای نهان زندگانی آگاه سازند و راه آسایش و خرسندی را به آنها نشان بدهند و آئینی برای زیستن در میان آنان پدید آورند.» در این باره او كتاب «ورجاوند بنیاد» ـ بنیاد خدایی مقدس ـ خود را در سه جلد منتشر كرد كه در بالای صفحه اول آن شعار «خدا با ماست» را با خط درشتی می‌آورد و در ذیل صفحه بعد می‌نویسد: «این كتاب بنیاد پاكدینی است.» و سپس فصولی در هر مجلد با شماره آیاتی می‌آورد كه گویا احكام! پاكدینی است و در پاورقی‌ها هم زندها یا «تفسیر» آن احكام را می‌آورد. ما چون قصد بسط این مسئله را در این بحث نداریم، همین مقدار بسنده می‌كنیم و می‌پرسیم آیا این ادعاها و این اعلام برانگیختگی و بستن پیمان با خدا و آوردن پاكدینی به عنوان جانشین اسلام ادعاهای پیغمبری و آوردن یك دین جدید نیست؟ : در مورد مسئله ارتداد و چگونگی و احكام مربوط به آن توضیحاتی را بفرمایید. : هدف از سخنرانی كوتاه بنده، بررسی مسئله ارتداد و حكم آن نبود و این مسئله در كتب فقهی جدید و قدیم، تجزیه و تحلیل شده و حقایق مربوط به آن و كیفیت ارتداد و قبول یا عدم قبول «توبه» به‌طور كامل تبیین شده است و نیازی به ورود ما در آن موضوع نیست، @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
سیدهادی خسروشاهی، حامی همیشگی [صفحه 2از4] ▪️اما نقل یك حدیث از امام صادق(ع) می‌تواند بیانگر نوع كیفر كسانی باشد كه نبوت پیامبر را انكار و تكذیب می‌كنند. در این حدیث به هر كسی كه توان اقدام داشته باشد، اجازه داده شده است این حكم را اجرا كند و شاید همین حدیث مبنای حكم امام درباره «اقدام هر كس كه توان دارد» در مورد سلمان رشدی باشد. امام صادق(ع) می‌فرمایند:‌ «كلُّ مُسْلِمٍ بَینَ مُسْلِمَینِ ارْتَدَّ عَنِ الْإِسْلَامِ وَ جَحَدَ رَسُولَ اللَّهِ (ص) نُبُوَّتَهُ وَ كذَّبَهُ فَإِنَّ دَمَهُ مُبَاحٌ لِمَنْ سَمِعَ ذَلِك مِنْهُ»(وسائل الشیعه، ج18، ص545) آیا كسروی و سلمان رشدی در این دایره از انحراف و گمراهی قرار ندارند؟! : آیا این نوع اقدامات مقبول همه مراجع، از جمله امام خمینی هم بوده است و هیچ‌كدام موضع منفی نسبت به آن نداشته‌اند؟ : برای روشن شدن دیدگاه‌های بعضی از علما و مراجع معاصر در این باره و نظریات فقهی، منفی یا مثبت آنان درباره «ترور» مراجعه شود به كتاب «خشونت قانونی» تألیف كاظم مقدم، جلد اول، فصل دهم، صفحات 407 تا 490، ناشر مؤسسه چاپ و نشر عروج، سال 1390 (این كتاب تحقیقی به عنوان گزیده تاریخ معاصر ایران، از سلطنت محمدرضا پهلوی تا ترور منصور و پیروزی انقلاب اسلامی در دو مجلد جمعاً 1500 صفحه چاپ و منتشر شده است.) در این كتاب با استناد به اقوال شاهدان و خاطرات شخصیت‌های مختلف، موضع منفی امام خمینی(ره) درباره اقدام به ترور، به‌ویژه در جریان درخواست فتوا یا حكم برای ترور حسنعلی منصور تبیین شده و اصولاً امام خمینی هیچ‌وقت اجازه كتبی یا شفاهی برای اقدام به این نوع عملیات نداده و همواره مراجعان را از آن نهی كرده كه مشروح آن در كتاب‌های مربوط به ایشان آمده است. : در سخنرانی خود در مراسم بزرگداشت نواب صفوی در مورد ترورهای زمان پیامبر اسلام(ص) به چند نمونه اشاره كرده‌اید كه ما در این مقوله اطلاعاتی نداریم. آیا می‌توانید دلایل، چگونگی و منابع خبری آن را توضیح دهید؟ : البته در این زمینه، اگر به كتب معتبر تاریخی و كتاب‌هایی كه درباره سیره پیامبر اكرم(ص) نوشته شده است مراجعه كنید، مطلب كاملاً روشن می‌شود. من در سخنرانی خود به بعضی از آن منابع و كتاب‌های تاریخی اشاره كرده‌ام و این البته یك روش متداول و مستمر همراه با مخفی‌كاری نبوده است، بلكه در دفاع از نظام نوپای اسلام كه مورد تهاجم و توطئه دشمنان یهودی و بعضی از سران قبایل عرب جاهلی قرار گرفته بود، احكامی از طرف پیامبر(ص) صادر و توسط عناصر داوطلب اجرا شده است. بی‌مناسبت نیست در اینجا توضیح آیت‌الله خامنه‌ای را درباره اعدام‌های انقلابی دوران پیامبر نقل كنیم:«‌آن روزی كه پیامبر(ص) دستور داد آن افراد را ترور كنند در گوش كسی نگفت، علناً گفت: هر كس هند را پیدا كرد او را بكشد. هر كس فلان بن فلان را پیدا كرد او را بكشد. امام« قدس سره» گفت: هر كس سلمان رشدی را پیدا كرد بكشد. امروز هم رهبری اگر طبق احكام اسلام یك جا تكلیفش اقتضا كند، علنی خواهد گفت مخفیانه و در گوشی نیست.» (اسلام و مسأله ترور،مرتضی شیرودی، ماهنامه «رواق اندیشه»، شماره 18، 1382) پس اقدام به این امر هنگام ضرورت و برای دفع شر دشمن و به حكم حاكم شرع، امری كاملاً مشروع و قانونی است. : جنابعالی در سخنرانی خود اشاره كردید زنده‌یاد نواب صفوی در دوران حكومت آقای دكتر مصدق 20 ماه در زندان به سر برد. دلیل بازداشت و زندانی شدن ایشان چه بود؟ : مسئولان به اصطلاح قضایی آن دوران، به دستور آقای شمس‌الدین امیرعلایی وزیر كشور كابینه آقای دكتر مصدق، حكم غیر قابل اجرای دوران قبلی را درباره اتهام «تحریك مردم برای تخریب مشروب‌فروشی در ساری» اجرایی كرد و ایشان را بازداشت كردند و به زندان بردند. این اقدام ظالمانه و ناجوانمردانه - كه بدون تردید با انگیزه سیاسی برای حذف فدائیان اسلام و ایجاد اختلاف بین آنها و آیت‌الله كاشانی بود- بیش از 20 ماه طول كشید و همین امر باعث رنجش شدید شهید نواب صفوی و فدائیان اسلام از دولت موقت و آیت‌الله كاشانی شد، چون ایشان را به تعبیر شهید نواب، گرداننده حكومت فعلی می‌دانستند. @rozaneebefarda