تفسیر ناروای #سروش_محلاتی از آیه۲۸ آلعمران برای تئوریزه کردن #پذیرشولایتاستکبار!
نقدِ دوم
[صفحه ۱ از ۲]
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
«لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ»
«مؤمنان نباید كافران را به جای اهل ایمان، یار و همجبهگان و پیوستگان بگیرند؛ و هر كس چنین كند در هیچ پیوند و رابطهای با خدا نیست، لکن اینكه بخواهید از آنان تقیّه كنید (تایید آنان به شکل صوری و زبانی، مانعی ندارد)؛ خدا شما را از [عذاب] خود بر حذر میدارد، و بازگشت [همه] به سوی خداست»
سروش محلاتی در بخشی از سخنان جنجالی خود در تئوریزه کردن #سلطهپذیری میگوید: خداوند در آیه ۲۸ آل عمران در صورت ترس از نپذیرفتن #ولایتکفار، حرمت آن را برداشته است:
محلاتی می گوید:
«نباید تحت ولایت کفار رفت، به تعبیر امروزی سلطه آنها را نباید پذیرفت. ولی از عجائب این است که همین دستور بلافاصله یک استثنا خورده است. می گوید مگر اینکه از آنها نگران باشید. تقیه اینجا به معنای خوف است و به معنای تقیه مطرح نیست.
این تقیه مربوط به خوفی است که مسلمانان درباره عدم پذیرش ولایت کفار دارند. مربوط به ضرر بالفعل نیست.. الان زندگی مردم سر جایش هست ممکن است خوف ایجاد مشکل وجود داشته باشد، اینجا حکم عدم پذیرش سلطه کفار برداشته می شود»
او در قیاسی نابجا، مسئله (برداشته شدن وجوب روزه در صورت خوف عقلائی از ضرر داشتن آن) را با ترس از کفار (و لو آنکه بالفعل نباشد)، #قیاس کرده و مدعی است حرمتِ پذیرش ولایت کفار، به واسطه #خوف، برداشته شده است!
🔹 اشکالات علمی بر سخنان محلاتی:
🔸الف) استثناء در آیه منقطع است و پذیرش ولایت کفار مجاز شمرده نشده است
صرف نظر از اینکه این آیه ارتباطی با قاعده نفی حرج ندارد، در تفسیر المیزان آمده: استثناء در «إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاة» منقطع است. یعنی استثناء به معنای جواز پذیرش ولایت کافران نیست.
مثلا در این جمله: «مسافران آمدند الا وسایلشان.» مستثی (وسایل) اصلا داخل مستثنی منه (مسافران) نبوده تا از آن خارج شود. در این صورت «الّا» به معنای «لکن یا ولی» است و برای رفع یک توهم، نه به معنای « بجز و مگر».
در شرح ادبی معروف جناب رضی آمده: «نزد سیبویه و بصریها، الّا منقطع به معنای لکنّ است.. جائنی القوم الا حمارا به نظر متاخران یعنی: لکنّ حمارا لم یجئ» فامیلها آمدند ولی الاغ نیامد.
(حمار داخل قوم نیست تا از آن اخراج شود چون معمولا همراه بوده و توهم آمدن او هم ممکن بوده، استدراک شده است) (شرح الرضي، ج2 ؛ ص82)
🔴در بحث ما آیه به این معنا خواهد بود: «کافران را هم جبهه و یاور خود قرار ندهید، لکن اظهار کردن آثار ولایت از روی ترس مجاز است.
🔘 #علامهطباطبایی مینویسد:
«استثناء در «إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاة» منقطع است؛ زيرا اظهار محبت دروغى و از ترس، محبت واقعى نيست، و همچنين اظهار ساير آثار ولايت اگر دروغى و از ترس باشد، ولايت واقعى نيست، چون خوف و محبت كه مربوط به قلب است، دو صفت متضادند، كه دو اثر متقابل در قلب دارند، چگونه ممكن است در يك قلب متحد شوند؟ (ج3، ص239)
@rozaneebefarda
تفسیر ناروای #سروش_محلاتی از آیه۲۸ آلعمران برای تئوریزه کردن #پذیرشولایتاستکبار!
نقدِ دوم
[صفحه ۲ از ۲]
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
✅ بخشی از ترجمه تفسير الميزان:
«اگر ما كفار را اولياى خود بگيريم خواه ناخواه با آنان امتزاج روحى پيدا كردهايم، امتزاج روحى هم ما را مىكشاند به اينكه مطیع آنان شويم، و از اخلاق و ساير شؤون حياتى آنان متاثر گرديم، (زيرا كه نفس انسانى خو پذير است)، و آنان مىتوانند در اخلاق و شئون زندگی ما تصرف کنند...
🔴بیان اين اوصاف براى تفسير فرمانِ "مؤمنين نبايد كافران را اولياى خود بگيرند، و به مؤمنين ديگر اعتنا نكنند" در حقيقت سبب حكم و علت آن را بيان نموده تا بفهماند دو صفت كفر و ايمان به خاطر تضاد و بينونتى است كه بين آن دو هست، قهرا همان بينونت و فاصله و تضاد به دارندگان صفت كفر با صفت ايمان نيز سرايت مىكند، در نتيجه آن دو را از نظر معارف و عقائد و اخلاق از هم جدا مىكند، ديگر راه سلوك به سوى خداى تعالى و ساير شؤون حياتى آن دو يكى نخواهد بود،
🔘نتيجه اين جدايى هم اين مىشود كه ممكن نيست بين آن دو ولايت و پيوستگى برقرار باشد، چون ولايت موجب اتحاد و امتزاج است، و اين دو صفت كه در اين دو طايفه وجود دارد موجب تفرقه و بينونت است، و وقتى يك فرد مؤمن نسبت به كفار ولايت داشته باشد، و اين ولايت قوى هم باشد، خود به خود خواص ايمانش و آثار آن فاسد گشته، و به تدريج اصل ايمانش هم تباه مىشود.
🔻و به همين جهت است كه در دنبال آيه مورد بحث اضافه كرد: "وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ" و سپس اضافه كرد" إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً"
🔹در جمله اول فرمود كسى كه چنين كند هيچ ارتباطى با حزب خدا ندارد، و در جمله دوم، مورد تقيه را استثنا كرد، چون تقيه معنايش اين است كه مؤمن از ترس كافر اظهار ولايت براى او مىكند، و حقيقت ولايت را ندارد.» (المیزان، ج3 ؛ ص236)
🔸ب) موضع لزوم تقیه، متفاوت از موضع وجوب جهاد یا امر به معروف است.
اینکه در عصر غیبت، رابطه تقیه با احکام دیگری همچون جهاد، امر به معروف و نهی از منکر یا دفاع از مظلومین چیست، بحثی مفصل میطلبد.
علاقمندان به کتاب «موسوعه الامام المهدی» شهید سید محمد صدر مراجعه نمایند.
اجمالا در جایی که امر به معروف یا جهاد واجب است، تقیه، عزلت و کنار کشیدن از میدان حرام است و در جایی که تقیه و عزلت، واجب است، اقدام حرام.(«موسوعه الامام المهدی، تاریخ الغیبه الکبری، ج2، ص397 تا 452)
🔸 ج) برخلاف گفته محلاتی، تقیه در آیه، معنای اصطلاحی خود را دارد.
تقیه در آیه به همان معنای مصطلح است و حکم تقیه اختصاصی به تقیه میان مذاهب اسلامی ندارد و شامل تقیه از غیر مسلمانان هم میشود.
لذا #شهید_صدر در کتاب یاد شده به آیه مورد بحثِ سروش محلاتی یعنی آیه 28 سوره آل عمران اشاره میکند و به این عمومیت معنای تقیه تصریح میکند، چرا که این آیه، تقیه از کفار را مطرح کرده است، ضمن اینکه قضیه تقیه جناب عمار یاسر از مشرکان، نیز قصهای معروف است. و ملاک تقیه نیز اختصاصی به تقیه میان مذاهب اسلامی ندارد.(همان، ج2، ص 450)
🔴تحمیل برداشتهای سیاستزده و سطحی به قرآن کریم، جدای از آن که وجاهت علمی ندارد و مورد پذیرش عالمان و فرهیختگان واقع نمیشود، مصداق بارز #تفسیر_به_رای و #ظلمبهقرآنکریم است.
ارائه این سنخ تفسیرهای جهتدار و مغرضانه از قرآن کریم همواره مورد نقد و شماتت عالمانِ شیعی قرار داشته است.
ممکن است معدود افرادی با سوابق حوزوی نیز پیدا شوند که به هر دلیل از ملکه #شجاعت بیبهره بوده، مبتلا به #ترس باشند اما آنان نباید به خود اجازه دهند که ترسشان را مبنای تئوریبافی برای پذیرش ولایت کفار و استکبار قرار دهند و بدتر آنکه این برداشت ناروا را به منابع دینی و خصوصا قرآن کریم نسبت دهند!
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
تحریف معنوی قرآن کریم و قول بزرگان، توسط سروش محلاتی
نقدِ سوّم
[صفحه ۱ از ۲]
#اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
سایت شفقنا در انتشار مطالب جهت دار پرسابقه است این بار ، در یازده آبان امسال(1400) مطالبی از «سروش محلاتی» آورده مبنی بر اینکه در صورت #حرج می توان #سلطهکفَّار را پذیرفت!
او در قسمتی از سخنانش، برای اثبات ادعای خود به آیه 28 سوره مبارکه آل عمران « لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ» استناد کرده است.
وی از این آیه حکم فقهی استنباط میکند که«ممکن است خوف ایجاد مشکل وجود داشته باشد، اینجا حکم عدم پذیرش سلطه کفار برداشته می شود»
محلاتی مدعی است سقف و بدترین نوع ارتباط هم طبق استثنای قرآنی مجاز است:
«پذیرش ولایت کفار سقف رابطه با آنها است»
او میگوید ممنوعیت پذیرش سلطه و ولایت کفار مورد حساسیت قرآن است، ولی این یک استثنا دارد:
مگر آنکه مسلمانان از آسیب آنها بترسند که در این صورت حرمت برداشته میشود. او ترس از در مضیقه و حرج افتادن مردم را مجوز پذیرش ولایت کفار دانسته و مدعی است برای دفع این مفسده (یعنی حرج) حرمت زیر سلطه کفار رفتن، برداشته میشود.
دو مقدمه مخدوش استدلال سروش محلاتی:
1- او «تقیَّه» را نه به معنای اصطلاحی بلکه به معنای «خوف» دانسته و این گونه، مدعی شده که در صورت خوف حرج (و لو در آینده مثل خوف از ضرر روزه) می توان تسلط کفَّار را پذیرفت.
2- محلاتی استثنا را متصل دانسته است. به عبارت دیگر، برای برداشته شدن حکم تکلیفی، باید استثناء، متصل باشد نه منقطع.
یعنی "تقیه کردن در برابر کافران" یکی از افراد "اولیاء قرار دادن کفار، به جای مومنان" باشد تا در مستثنی، نهی برداشته شود.
پس به نظر محلاتی، مستثنی منه، پذیرش ولایت کفار است (اتخاذ آنان به عنوان اولیاء به جای مومنان) و حرمت تقیه، با توجه به استثناء مطرح در آیه، برداشته شده است و این به نظر محلاتی یعنی پذیرش ولایت و سلطه کافران.
نقد و بررسی و بیان منافات داشتن نظر سروش با آیه شریفه
اول
نهی در «لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ» اشاره به حرمت پذیرش ولایت کفار دارد و استثنا در ادامه، منقطع است. یعنی از ابتدا، مستثنی، داخل "اولیاء قرار دادن کفار" نبوده تا از آن خارج شود.
این در استثنای متصل است که یکی از افراد مستثنی منه از آن خارج میشود. همانند پسرعمو از جمع فامیل:
فامیلها آمدند به جز پسر عمو
ادیبان در مثال معروف آموزشی برای استثنای منقطع:
"جاء القوم الا حمارا" میگویند:
معنی این جمله آن نیست که حمار داخل مفهوم قوم است و با استثنا از آن خارج شده است (مثل جاء القوم الا زیدا)، زیرا از اول داخل نبوده که بخواهد خارج شود. پس این جمله یعنی: فامیلها آمدند ولی حمار (که معمولا میامد) نیامد.
در موارد استثنای منقطع، الا به معنای لکن و به معنای استدراک است و دفع یک توهم محتمل.
در واقع با نهی از پذیرش ولایت کفار، ممکن است جای این توهم باشد که حتی به صورت تقیه هم نباید به شکل صوری و زبانی، کفار را تایید کرد، یعنی دفع این فکر نادرست که اگر یک مومن در منطقه حکمرانی جائرانه آنها زندگی میکرد باز مطابق این نهی، حق پنهان کردن عقیده خود را ندارد.
با این استدراک: (إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً) این فکر نادرست، نفی گردید و بر صحت تقیه، مهر تایید نهاده شد.
به بیان تفسیر مجمع البیان: جایی که کافران غالبند و مومنان مغلوب و اگر مومن با آنان معاشرت نیکو نداشته و با آنان موافق نباشد، جانش به خطر میفتد، جایز است تقیه کند.
دوم
تقیه در معنای اصطلاحی به معنای خوف از در مضیقه افتادن نیست. (یعنی معنا این نیست که اگر می ترسیدید، ولایت کفار را بپذیرید) بلکه مقصود به تایید بزرگان، تقیه اصطلاحی است.
به بیان تفسیر مجمع البیان تقیه یعنی:
با زبان خلاف آن چیزی که در دل دارد را آشکار کند به خاطر خوف بر نفس.
در ادامه به عبارات مفسران اشاره میکنیم.
سوم
تعبیر اکید در دوری از خداوند متعال در
«فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ » دلالت بر تاکید در نفی ارتباط به نحو اولیاء قرار دادن کافران به جای مومنان دارد. تا جایی که خداوند از کسانی که کافران را بجای مومنان ولی قرار میدهند، اظهار برائت میکند.
چهارم
تعبیر «يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ» و « إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ » هم تاکید دیگری بر منع تسلط کفَّار نسبت به مومنین است!
حال سوال این است که سروش چگونه این برداشت را از آیه شریفه داشته است؟!
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
تحریف معنوی قرآن کریم و قول بزرگان، توسط سروش محلاتی
[صفحه ۲ از ۲]
پنجم
آیات متعددی وجود دارد که مدعای محلاتی را رد می کند از قضا در تفاسیر هم به این آیات اشاره شده است:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْخَبالًا»(آل عمران-118)،
«لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»(مجادله-22)
«فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ»(انعام-68)
«وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِينَ»(اعراف-198)
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ»(توبه-74)
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِياءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُم» (مائده-5)
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ»(ممتحنه-1)
قابل تامَّل اینکه مرحوم شیخ طوسی در التبیان، با استناد به همین آیات ، اصل اولی را بر غلظت نسبت به کفَّار دانسته است مگر در موارد نادر!
( كل ذلك يدل على أنه ينبغي أن يعاملوا بالغلظة و الجفوة دون الملاطفة، و الملاينة إلا ما وقع من النادر لعارض من الأمر-التبیان-ج2 ، ص434)
ششم
قول سروش با اقوال مفسرین شیعه منافات دارد:
1-آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه(ج2، ص449 ) استثناء را متصل و اکثری نمی داند و تقیه را بصورت اصطلاحی معنی کرده است.
2-مرحوم علامه طباطبایی، با توجَّه به معنی «تقیه» ، آنرا تسلط ظاهری کفَّار دانسته نه تسلُّط واقعی.(المیزان،ج3،ص 152)
3-مجمع البیان، «تقیَّه» را تسلط ظاهری و زبانی معنی کرده. همچنین ایشان برخی از موارد تقیه را حرام می داند، جایی که باعث فساد در دین و یا از بین رفتن مومنی بشود ، حتی با ظن به این امور تقیه حرام می شود. (مجمع البیان، ج2،ص730)
4- شیخ طوسی در «التبیان» منظور از تقیه، تسلط ظاهری و زبانی است واین تقیه صرفا برای حفظ جان برقرار است(التبیان،ج2، ص434)
هفتم
بزرگان اهل سنت هم نظر سروش را تایید نمیکنند.
1-زمخشری در کشاف هم «استثناء» را منقطع و تقیه را ظاهری دانسته است (الکشَّاف،ج1، ص351)
2- طبری در جامع البیان ، مشابه زمخشری آورده «إلا أن تتقوا منهم تقاة، إلا أن تكونوا في سلطانهم، فتخافوهم على أنفسكم، فتظهروا لهم الولاية بألسنتكم، و تضمروا لهم العداوة، و لا تشايعوهم على ما هم عليه من الكفر، و لا تعينوهم على مسلم» (جامع البيان فى تفسير القرآن ،ج3 ،152)
یعنی: اگر در منطقه سلطه آنها زندگی میکردید مانعی ندارد زبانا حکومت ایشان را قبول کنید و در دل با آنان دشمن باشید و نباید آنان را علیه مسلمانی کمک کنید.
3- فخر رازی در «مفاتیح الغیب» بصورت مفصل به تفسیر و تحلیل احتمالات پرداخته که هیچکدام مویِّد قول سروش مبنی بر لغو شدن حکم ارتباط با کفَّار نیست! او حتی در برخی از وجوه ارتباط کفار بعد از شکل گیری دولت اسلامی را مطلقا حرم دانسته! (مفاتیح الغیب،ج8، ص191 تا 194)
4-سیوطی در «در المنثور» روایت متعددی از منابع اهل سنت آورده که تقیه صرفا «زبانی» است نه در روابط عملی! (الدر المنثور،ج2،ص16)
جمع بندی:
بیان چنین توجیهاتی از جناب «سروش محلاتی» که سابقه آشکاری در همگرایی با جریان سیاسی غربگرای کشور دارد و در رقم خوردن برخی تحولات سیاسی کلان مانند تحمیل برجام مشارکت داشته و از این جهت در کارنامه سیاه #خردهجریاناعتدال و #دولتروحانی شریک است، عجیب نیست. کمال تعجب اینجاست که ایشان افکار حزبی و سیاسی خودش را به قرآن کریم تحمیل میکند!
کدام یک از بزرگان حوزه مقدسه و خصوصا مراجع عظام تقلید را سراغ داریم که از کارنامه سیاه جریان سیاسی متبوع سروش محلاتی دلخون نباشند؟
با این وجود، اشک تمساح غرباندیشان حوزوی برای مرجعیت نه تنها باورپذیر نیست، بلکه این قبیل ژستها را باید با اشک تمساح برخی کارگزاران دولت روحانی برای وضع معیشت مردم، مقایسه کرد که برای هیچکس باورپذیر نبوده و نیست.
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
نقد تفسیر ناروای #سروش_محلاتی از آیه۲۸ آلعمران برای تئوریزه کردن #پذیرشولایتاستکبار!
نقدِ چهارم
[صفحه ۱ از ۲]
اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔴 مفهوم شناسی دقیق قواعد نفیحَرج، نفیضرر و تقیه.
قواعدی مانند نفی ضرر، نفی حرج و وجوب تقیه، برخلاف تصور برخی، یک مقوله تعبدی نیست چراکه از لسان ادله، علت و مناط آن کاملا مشخص و در منظومهی معرفتی دینی حکمت، حدود و ثغورش روشن میباشد.
بهعنوان نمونه؛ نهاد تقیه در دین چیزی جز مصداقی برجسته از مصادیق باب تزاحم نیست، یعنی همان اجرای تقدیم اهم بر مهم. و الا تقیهای را که "تسعة أعشار الدين" شمرده شده و در وصفش آمده است: "لا دين لمن لا تقية له" و آن، دین و روش اهل بیت علیهم السلام معرفی گردیده است. چطور در بیعت با یزید و مناسبات با عبیدالله دیده نمیشود؟!
نمیشود تقیه دین امام صادقی که میفرماید "التقية دینی و دین آبائی"، باشد اما همین تقیه دین جد ایشان یعنی ابیعبدالله الحسین علیه السلام نباشد!
روشن است چون مساله مهمتر از حفظ جان امام معصوم و یاران و اسارت اهلبیت ایشان در بین بوده، همان مسالهی اهم مقدم میشود! نه آنکه تقیه استثنا خورده باشد، خیر تقیه هم مصداق همان تقدیم اهم بر مهم است. لذا کاملا همسو با عقل تفسیر میگردد.
همین مطلب یعنی تقدم اهم بر مهم، بصورت اولویت دادن منافع دین بر حفظ منافع شخصی اعم از حفظ جان و مال و... در رفتار رسول خدا ص بطور آشکارا دیده میشود. از شعب ابیطالب و تحمل آن فشارهای طاقت فرسا گرفته است تا سلسله رفتارهایی که منجر به اقدام مشرکین برای ترور پیامبر در لیلة المبیت و هجرت صورت گرفت!
با نگرشی کلان و البته دقیق، به سلسله کُنشهای ائمه علیهمالسلام، خصوصا آنکه آن سلسله عملکردها، بدون استثنا توسط خلفا/حکام جور تحمل نمیشده، تا جایی که منجر به حذف فیزیکی یکایک ایشان میشد، باز مییابیم که همین مجموع فعالیتهای ائمه اطهار علیهمالسلام شاهد دیگری است که تقیه در راستای قاعده تقدیم اهم بر مهم تفسیر و تبیین خواهد شد.
همچنین است "قواعد لاحرج و لاضرر"! یعنی تشریعِ این قواعد یک استراتژی حکیمانه را دربر داشته و انگارهی تعبد خاص که عقل بدان راه نداشته باشد در تشریع آن قواعد مخالف لسان ادله میباشد و اجرایشان اولا بر محور یک مقصد روشن و ثانیا همواره در قبالِ مساله اهم، سنجیده میشود.
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
نقد تفسیر ناروای #سروش_محلاتی از آیه۲۸ آلعمران برای تئوریزه کردن #پذیرشولایتاستکبار!
[صفحه ۲ از ۲]
اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
با این بیان، صرف وجود ضرر و حرجهایِ بالفعل موجب موضوع سازی برای این قواعد نشده و نمیتوان به بهانه اطلاقات ادله، سریعا آنها را حاکم نمود.
بعبارت دیگر، اِعمال آن قواعد نبایست در تضاد با حکمت و مقاصدی باشد که این قواعد برای آن جعل گردیده است.
ذکر یک مثال:
بروز بیماری خاص در بدن شخصی موجب میشود بیمار، بدنش در تماس با آب، یا مواجهه با گرسنگی دچار یکسری اختلالاتی گردد اما با بررسی و آزمایشات دقیق مییابد اگر مدتی آن اختلالات حادث شده را تحمل نماید از قضا سیستم دفاعی بدنش، تحریک و تقویت شده و بر آن اختلالات فائق آمده و به مرور زمان و برای همیشه دیگر بدنش در تماس با آب و مواجهه با گرسنگی دچار آن اختلالات نمیگردد.
حال آیا حدوث اختلالات اولیه موجب میشود، مکلف با تمسک به قاعده نفی ضرر و حرج از امتثال اوامر وجوبیِ وضو و غسل و صوم سرباز زند؟! از قضا همین قواعد نفی ضرر و حرج حکم قطعی به امتثال اوامر واجبه مینماید تا از ضرر بزرگتر و حرج دائمی و همیشگی نجات و رهایی یابد!
بعبارت دیگر اینگونه نیست که قاعدهی لاضرر و لاحرج فقط ضرر و حَرَج فعلی را بردارد و نسبت به ضرر و حَرج کثیر در آینده ساکت باشد!
با حفظ مقدمه فوق تحلیل مسالهی امروز کشور اسلامی ما در ارتباط با برخی کشورها، آنطور که جناب آقای سروش محلاتی بیان فرمودند نیست.
اولا؛ مسأله صرفا "امر به معروف"، "نهی از منکر"، "مبارزه با دولت ظالم" و "حمایت از مظلوم" و مانند آن نیست که ایشان مکررا برا آن تاکید داشتند، بلکه دقیقا پای "استیفای مصالح" و "منافع عمومی مردم و کشور اسلامی" در بین است.
ثانیا؛ نه پذیرش ولایت کفار امروز مصداق تقیه و نفیِ حرج است! و نه راهِحل مشکلات معیشتی مردم، این نسخهی پیچیده شده در تفسیر جناب سروش محلاتی است!
هر دو پیشفرض ایشان ناصواب هستند و این ناصواب بودن، متکی به هشت سال تجربه عینی است! "هشت سال مذاکره" و "تعلیق" و "شرطی شدن اقتصاد" و "پیشروی خواستههای کفار" و بیشتر شدن گرفتاریهای معیشتی مردم!
به حکم استثناء ادعا شده توسط ایشان در آیه ۲۸ آل عمران؛ "...إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاهً..." اگر ترس و دغدغهای نیز در بین باشد، همین خوفِ از دست رفتن امنیت، وابستگی همیشگی اقتصاد، دوام شرایط شکننده ناشی از آن، خطراتِ مکر و فریب، نقض دوباره و... است و از قضا نسخهی آن با استناد به تجربه چند ده ساله خصوصا هشت سال پیشین، و بهحکم "تقدیم اهم بر مهم" و "نفی ضرر و حرج"، عدم پذیرش ولایت کفار است.
بهعبارت دیگر؛ اینگونه نیست که قاعدهی لاضرر و لاحرج فقط حَرَج فعلی را بردارد و نسبت به ضرر و حَرج کثیر در آینده ساکت باشد!
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
نامه عبرتآموز
#دستخط و #متن کامل #نامهعذرخواهی آقای #آذریقمی به مقام معظم رهبری
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
حضرت آیتالله خامنهای مقام معظم رهبری انقلاب مقدس اسلامی ایران - دامت برکاته-
پس از سلام و تحیت
براساس یک #سوءظن و #شدت_علاقه به #نظام_مقدس_اسلامی، گرفتار یک #تلاطمدرونی که مرا بین دو محذور -یعنی دو ترک وظیفه مخیر میکرد- ناخواسته مبتلا به ضربهای علیه نظام شدم و از این رنج درونی، سرانجام سحر شب یازدهم عاشورا با توسل به قمر بنیهاشم رها شدم و خداوند مرا نجات داد.
اکنون #جز_رضایت_خاطر_مبارک و ایتمار به اوامر مبارک را نمیخواهم.
در عین حال، نه جناب عالی و نه آقایان حجازی و محمدی را در مظان استجابت دعا فراموش نکردم.
خواستهای هم جز خواستههایی را که جنابعالی بپسندید، ندارم.
تفصیل مطالب را اگر میل مبارک باشد از آقای مسعودی سوال داشته باشید.
احمد آذری قمی.
اطلاعیه دفتر مقام معظم رهبری پيرامون نامه
https://eitaa.com/rozaneebefarda/10163
🔶حاشیه روزنه
مرجع معظم تقلید حضرت آیتالله شبیری زنجانی، پیشتر به اصل صدور نامه صحه گذاشته، از مضمون و تاریخ آن خبر داده بود.
گفتنیست برخی از عناصر مطرود و خارجنشین در اعتبار این نامه خدشه کرده و آن مرجع عالیمقام را مورد اتهام و آماج اهانت خود قرار دادند!
این نامه تاریخی نشانگر تفاوت بارز مرحوم آذری قمی با کسانی همچون آقای #منتظری است و خاطرنشان میسازد که #حقطلبی و #انتقاد_از_خود، مایه نجات است و
#لجاجت و #عناد، حُسن عاقبت انسانها را به مخاطره میاندازد!
🔘روزنه؛
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
43.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹توضیحات #رئیسشورایسیاستگذاری #ائمهجمعه پیرامون اشکالات منتقدان در #برنامهثریا
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
#معرفیکتاب
مبانی دینی استکبارستیزی و اصول مواجهه با نظام سلطه و استکبار جهانی👇
https://bookroom.ir/book/29732/
@rozaneebefarda
پاسخ به ادعاهای سروش محلاتی؛ جایگاه «قاعده لاحرج» در فقه سیاسی امامیه و فقه شبهخوارجی
بازنشر|| داوود مهدویزادگان
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
شاید بتوان گفت که یکی از دلایل ضرورت امامت و ولایت، وجود تفکرات متحجرانه و خوارجی است، چون حاملان چنین تفکری دین و احکام دینی را بهنفع قدرتهای سلطهگر و عافیتطلبان تفسیر به رأی میکنند.
اگر ولایت در میان نباشد و برابر تفسیرهای ناصواب آنان نایستد و از کیان اسلامی دفاع نکند؛ جامعه ایمانی در دامان قدرتهای سلطهگر و حاکمان جور و اشراف و عافیتطلبان دنیاپرست گرفتار میشود و با مصائب بیشمار دست و پنجه نرم خواهد کرد، چنانکه اصلیترین مانع بر سر راه جریان خوارج، امیر ولایت علیبن ابیطالب علیه السلام بود، او بود که نمیگذاشت تفسیربهرأیها و تصرفهای ابزاری از دین رواج پیدا کند، به همین خاطر، آنان با آن حضرت سر ناسازگاری داشتند.
خوارج تفسیر ناب امیرالمؤمنین از اسلام و احکام اسلامی را بهرسمیت نمیشناختند و مسلمانان را با وجود حضور امام به خودبنیادی در ایمان و تفسیر احکام اسلامی و اتخاذ مواضع سیاسی مستقل از حاکم اسلامی فرا میخواندند، چنانکه امروز نیز خوارج زمان برابر ولی فقیه که در امر حکمرانی مأذون شرعی و عقلی و عرفی است، بهمانند خوارج دوران امامت امیرالمؤمنین عمل میکنند. ویژگی مهم این جماعت شالودهشکنی از حکومت دینی و بر هم زدن انسجام جامعه ایمانی حول محور ولایت است.
حاملان فقه شبهخوارجی در این راستا همواره سعی در برجستهسازی احکام و قواعد مربوط به موقعیتهای خاص و استثنایی در مقابل احکام اولی را دارند.
یکجا با تأکید بر قاعده اضطرار، مردم را به #شورش فرا میخوانند و آشوب خیابانی علیه حکمرانی دینی را مشروع میدانند و در جای دیگر، بر پایه قاعده عسر و حرج، حاکمیت و مردم را به تن دادن و #پذیرشظلمنظامسلطه جهانی دعوت میکنند، در حالی که با همان تفسیری که فقه خوارجی از اضطرار سیاسی ارایه میکند، این حق حاکمیت و مردم است که علیه نظام سلطه بشورند و خواب را از چشم استکبار جهانی بزدایند نه آنکه برابر ظلم آنها سکوت کنند و راه تقیه را پیش کشند، خلاصه اینکه کارویژه فقه شبهخوارجی آن است که احکام و قواعد فقهی را از جایگاه واقعی خارج کند و در جایگاه دلخواهی که بهنفع نظام سلطه تمام میشود، تعریف و استقرار ببخشد، لذا در اینجا به بیان جایگاه واقعی قاعده عسر و حرج در حکمرانی دینی و نقد دیدگاه شبهخوارجی میپردازیم.
قاعده لاحرج در زمان برپایی حکمرانی اسلامی و ولایت فقیه مبسوط الید، مربوط به امور داخلی است و مرجع تشخیص آن هم با ولی فقیه است اما در مقابله با نظام سلطه و زورگویی حکومتهای جور، چنین قاعدهای جریان ندارد و بر اساس آن نمیتوان سلطه کفار و حاکمان جور را پذیرفت اما در زمان فقدان حکومت دینی و مبسوط الید نبودن فقیه جامع الشرایط، قاعده حرج با حفظ حدود آن جریان دارد و حکم تقیّه بر آن جاری است اما دیدگاه مقابل را ازآنرو، دیدگاه شبهخوارجی میخوانیم که موافق با فقه خوارجی فتوا میدهد.
مطابق فتوای این دیدگاه، قاعده لاحرج اجازه مخالفت با حاکم اسلامی و پذیرش ولایت کفار و نظام سلطه را میدهد اما همین قاعده اجازه مخالفت با حاکم جور یا نظام سلطه را نمیدهد، این دیدگاه از جهت نگاه مطلقانگارانهای که نسبت به قاعده حرج دارد و این قاعده را بهغلط محیط بر حکم و قاعده اولی میداند، شباهت بسیاری به فقه خوارج دارد، زیرا فقه خوارج نیز به مسایل نگاه مطلقانگارانه دارد، نتیجه چنین دیدگاهی تثبیت و بسط حکمرانی حاکمان جور و نظام سلطه است، بههرروی، اگر دیدگاه مورد نقد با این نظر مخالف است، میبایست موضع خود را نسبت به نظام سلطه و مهمتر از آن با ولایت فقیه مبسوط الید موجود روشن کند، در غیر این صورت، فتاوای ایشان انضمامی و سیاسی تلقی میشود، و الله اعلم بالصواب.
متن کامل یادداشت را در ذیل بخوانید:
👇
https://tn.ai/2604057
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
شبهات #سکولارها علیه #حکمرانیدینی و "ارشاد الطالبین"ی که از نو باید نوشت!
🔘فاضل مقداد، اندیشمند خبیر قرن نهم هجری، میگوید:
اینکه علمای عامه روایات خلافت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام را نقل نکردند بعضا به دلیل این توهم بوده که خلافت را صرفا امری دنیایی و مبتنی بر مصالح دنیوی میدیدند.(ارشاد الطالبین الی نهج المسترشدین، ص٣۴٠)
🔹امروز امثال محمد #سروشمحلاتی با طرح الفاظ فریبندهای همچون زمینی بودن حکومت و القای تلقی غلط از عنوان «مصلحت» خواسته یا ناخواسته همین ادبیات فقهی عامه را ترویج میکنند.
🔹اینکه فردی همچون شیخ #حسنروحانی نقد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را نیز جایز میشمرد، بر اساس همین منطق و نگاه انحرافی بود.
🔹طبیعی است که در برابر این منطق غلط باید دهها #ارشاد_الطالبین نوشت تا نسل بعدی شیعه از گزند این القائات انحرافی، مصون بماند.
@enghelabehma
@rozaneebefarda
وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش و سخنی با مجلس محترم
جناب آقای #مسعود_فیاضی یکی از رویشهای انقلاب اسلامی و عنصری توانمند، متخصص و مخلص است.
اکنون برخی جریانهای سیاستزده پرچمدار مخالفت با وزارت او شدهاند که در مخالفتها نیز استدلال چندانی به چشم نمیآید و بیشتر به فضاسازی سیاسی میماند!
البته ممکن است در دل جریان انقلابی نیز منتقدانی نسبت به این تصمیم وجود داشته باشند که نظرشان محترم است اما راه تحقیق و اظهارنظر محققانه باز است.
#مجلسانقلابی نباید اسیر هیاهوی کانونهای خارج از مجلس شود و خدای ناکرده فرصت خدمت را از این جوانِ توانمند و انقلابی بگیرد.
🔹پیافزود
این چند کلمه صرفا از باب وظیفه دینی و با لحاظ مصالح عالیه نظام اسلامی و مردم عزیز نگاشته شده و نباید به معنای تأیید مطلق یا بینقصانگاری نامبرده تلقی گردد. بداخلاقیها و بیانصافیها در این ماجرا رو به تزاید است و اگر اینگونه پیش برود، نیروهای باتجربه و انقلابی بدون اینکه فرصت خدمت بیابند حذف خواهند شد و این مسئله در بلندمدت میتواند بعنوان یک آسیب جدی در عرصه کلان اجرایی کشور تلقی گردد.
@rozaneebefarda
برداشت سطحی سروش محلاتی از آیه ۷۸ سوره مبارکه حج و نقدِ آن
نقدِ پنجم
#اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹یکی از مستمسکهای محلاتی در مصادره بیانات ناصحانه آیتاللهالعظمیصافی و سوق دادن آن به سمت تئوریبافی برای پذیرش ولایت کفار و سازش با استکبار، آیه مبارکه ۷۸ سوره حج بود.
او با تمسک به این آیه تلاش کرده در باب تفسیر قرآن طرحی نو دراندازد! اما افسوس که نوگرایی تفسیری محلاتی با هیچ منطقی قابل دفاع نیست.
🔹 استدلال به آیه 78 سوره حج
«وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ»
«و در راه خدا چنان كه شایسته جهاد است، جهاد كنید؛ او شما را برگزید و بر شما در دین هیچ مشقتی قرار نداد.»
محلاتی گفته است:
"اینکه خدا میگوید در دین، حرج قرار ندادیم شامل ابعاد مختلف زندگی می شود در اینجا «وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ» در ذیل حکم جهاد آمده است. آیه از اینجا شروع می شود جاهدوا فی الله حق جهاده؛ حق جهاد را به جا بیاورید. بعد می گوید در دین حرج نیست.
یعنی حتی در ذیل دستور به مبارزه باز خدا فرموده اینها را هم باید ملاحظه کنید. لذا توجه ما باید معطوف شود که شریعت، حرج را در میدان مسئولیتهای اجتماعی و سیاسی هم وارد کرده است. لذا در این عرصه ها هم باید به حرج توجه داشت و عوارض تصمیمات را بررسی کرد.
پس ما یک قلمرویی خارج از این قاعده لاحرج نداریم. نمی شود گفت حمایت از مظلوم خارج از این قاعده است. اینها جزء دین است و در دین حرج نیست و ضمنا خود اینها تبصره خورده است."
🔸 محلاتی در آیه ۲۸ سوره آل عمران تصریح کرده بود پذیرش سلطه و ولایت کفار بر مردم مسلمان ایران، شرعا جایز است چون میترسیم مضیقه اقتصادی بیشتری دامن مردم ایران را بگیرد.
محلاتی در مورد آیه ۷۸ سوره حج نیز با توسعه قاعده نفی حرج به همه احکام الهی از جمله حرمت پذیرش ولایت کفار، تفسیری منحصر به فرد ارائه داده است.
اشکالات علمی به تفسیر سست و سطحیِ سروش محلاتی از آیه شریفه
🔹 الف) قاعده لاحرج شامل همه احکام نیست
عدم عمومیت قاعده لا حرج نسبت به همه احکام، در کتب بزرگان فقه، مفروض و تبیین شده است، خصوصا نسبت به حکم وجوب جهاد.
آیا اگر زنا و ربا و جهاد و فرار نکردن از میدان جنگ و باقی تکالیف، حرجی باشند، حرمتشان رفع میشود؟ اصولا دایره حرج و مشقت تا کجاست؟ هیچ تکلیفی خالی از زحمت نیست، آیا مقصود از نفی حرج، برداشتن همه محدودیت هاست؟
در بین علمای شیعه هیچ شکی وجود ندارد که این قاعده شامل همه احکامالهی نیست و مثلا وقتی فرار نکردن از میدان جنگ، حرجی و سخت بود، نمیتوان فتوا به برداشته شدن حرمت آن داد.
🔸 مثلا شیخ انصاری در فرائد الاصول در جلد دوم، ص ۴۶۵، تعمیم قاعده لاضرر نسبت به همه احکام الهی را مخالف مقام امتنان و اصل شکل گیری این قاعده میداند و در ص۴۶۲، قاعده نفی حرج را نیز همسان قاعده نفی ضرر و در مقام امتنان الهی برمیشمارد.
یعنی مسلما قاعده لاحرج شامل بسیاری از احکام نیست و شمولش با لسان امتنانی آن سازگار نیست. محدودیتهای که عقلائی هستند و برداشتن همه آنها مفاسد گسترده ای دارد و به بشر آسیب جدی میزند، چگونه میتواند نعمتی در حق انسان باشد تا خداوند آن را به عنوان یک لطف، در این آیات بیان کند؟
توضیح بیشتر در این خصوص:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/10059
@rozaneebefarda
برداشت سطحی سروش محلاتی از آیه ۷۸ سوره مبارکه حج و نقدِ آن
(ص ۲ از ۲)
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔸ب) جهاد در آیه ۷۸ سوره مبارکه حج به معنای جنگ با دشمن خارجی نیست
نکتهای که اینجا لازم به تذکر است آنکه علامه طباطبایی در المیزان شواهدی ذکر میکنند که جهاد در این آیه از قبیل همان جهادی است که در روایت معروف از رسول خدا (ص) جهاد اکبر نامیده شده است.
بنابراین مقصود از جهاد در آیه شریفه سوره حج، معنای خاص جهاد، یعنی جنگ و قتال و راندن دشمن خارجی نیست، بلکه مقصود مبارزه با شیطان و هواهای نفسانی است.
🔸 ج) عدم دلیل در مورد نفی حرج در خصوص امر به جهاد در آیه
جناب محلاتی باید اثبات کند مقصود آیه نفی حرج در خصوص امر به جهاد است، زیرا صرف اینکه نفی حرج در آیهای آمده که در آن امر به جهاد شده، برای اثبات این ادعا کافی نیست.
علامه طباطبایی در المیزان سیاق آیات را به گونهای روشن بیان کردهاند:
در آیه قبل امر به نماز و سایر عبادات شده و در ادامه، خداوند امر به جهاد (با نفس) کرده است. سپس خداوند به لطف و امتنان خود اشاره میکند: اوست که مومنان را برگزیده و توفیق داده است؛ چرا که ایشان خود نمیتوانستند به سعادت دین دست پیدا کنند.
سپس اشاره به نبود حرج و مشقت در احکام الهی شده است، که ادامه بیانِ این لطف و امتنان الهی است که خداوند اینگونه و با رفع هر حرجی در شریعت سهله و سمحه خود، مسیر رشد و دستیابی به سعادت را برای مؤمنان مهیّا و فراهم ساخته است.
در نهایت، سکولارهای حوزوی که از هیچ راهی و لو تفسیر به رای قرآن برای دستیابی به اهداف سیاسی خود کوتاهی نمیکنند، هرگز با این دست ادله سست و شبه علمی نخواهند توانست توجه فضلاء و نخبگان را جلب کنند و تاثیر آنان در فضای رسانه ای غربگرایان نیز با پاسخ های مستدل خنثی خواهد شد.
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
مروری بر زمینههای تاریخی نگارش نامه عذرخواهی آقای #آذریقمی به مقام معظم رهبری
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
3291_48646.pdf
491.1K
مروری بر زمینههای تاریخی نگارش نامه عذرخواهی آقای #آذریقمی به مقام معظم رهبری
روزنامه جوان، ۱۷ آبان ۱۴۰۰
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استمداد مرحوم #آیتاللهخوئی از مقام معظم رهبری در جریان #انتفاضهشعبانیه
🔶حاشیه روزنه
#سکولارهایحوزوی برای تکمیل پازل خود تا کنون بخشهای مهمی از حقائق تاریخی مرتبط با تحولات حوزوی را بایکوت و سانسور کردهاند!
از جمله این موارد میتوان به تاریخ مجاهدتهای برخی اعاظم نجف و قم اشاره کرد؛ تحرکات و دستگیری #آیتاللهبروجردی توسط رضاخان(سال ۱۳۰۶)، حرکت مرحوم #آیتاللهحکیم در تکفیر بعثیها و درافتادن با صدام(سال ۴۹) که منجر به حصر ایشان شد و نیز مشارکت مرحوم #آیتاللهخوئی در انتفاضه شعبانیه(سال ۶۹) نشانگر آن است که بزرگان تشیع اهل مبارزه و جهاد با طاغوت بودهاند.
این در حالیست که سکولارها تلاش دارند آنان را سیاستستیز و العیاذبالله سکولار معرفی نمایند تا از این طریق بتوانند طریقه باطل خود را موجه جلوه دهند!
اگر تاریخ تحولات حوزه به درستی ترسیم شود، معنای درست انقلابیگری در حوزه و پرچمداران و پیشتازان آن به درستی عیان خواهد شد و سیهروی شود هر که در او غش باشد!
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 آتش طالبان به دامان پاکستان
✅ به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان چه تحولاتی در پاکستان رقم زد؟
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
روزنه
وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش و سخنی با مجلس محترم جناب آقای #مسعود_فیاضی یکی از رویشهای انقلاب اس
پاسخ تفصیلی #مسعود_فیاضی به حاشیهسازیهای اخیر؛
👇
http://fna.ir/4vrcd
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
یادی از سردار سرافراز اسلام حاج حسن طهرانیمقدم
به ما گفتند دنیای فردا دنیا موشک نیست؛ دنیا مذاکره است!
اما #سردار ما را با موشک زدند!
هماکنون/ مزار شهید
@rozaneebefarda
نامه مهم #شهید_طهرانیمقدم خطاب به رهبر معظم انقلاب اسلامی
🔹 دستخطی بدون تاریخ از شهید حسن طهرانی که در آن مشخص میشود طهرانیمقدم مدتها پیش از شهادت به سراغ پروژه "موشکهای فوق سریع" رفته است.
@rozaneebefarda